فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۴۱ تا ۶٬۴۶۰ مورد از کل ۷۳٬۹۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله سبک زندگی ابهامات متعددی دارد؛ از جمله اینکه بهترین روش شکل گیری سبک زندگی چیست و انسان برای رسیدن به اهداف آفرینش خود نیازمند چه نوع سبک زندگی است. <br /> آیا شکل گیری تدریجی و تجربی سبک زندگی براساس افکار و تمایلات بشری بهترین روش است <br /> یا شکل گیری زندگی براساس باورهای الهی و الگوگیری از حجت های خدا؟ تفکر اسلامی روش <br /> دوم را تجویز می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد اگر نمونه های عملی از سبک زندگی معصومان پیش روی انسان قرار داشته باشد، انسان می تواند به آنها اعتماد کند و اضطراب صحیح نبودن <br /> سبک زندگی و عدم تطبیق آن بر عقاید و اندیشه های الهی را نداشته باشد. همچنین در پی نشان دادن وجود الگوهای حجت در سبک زندگی، معرفی آنها و دلایل حجیت سبک زندگی آنان است. این پژوهش توصیفی - تحلیلی نوآورانه، با استفاده از منابع کتابخانه ای داده های مورد نیاز را جمع آوری کرده است.
تحلیل مقایسه ای سلوک در عرفان عملی و اخلاق به تقریر علامه مصباح یزدی با نگاه به سیر تحولی سلوک اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سلوک، حرکت انسان برای رسیدن به خداست و حاصلِ رفتارها و ملکات نفس می باشد. علم اخلاق در تلقی آیت الله مصباح، به رفتارهای ارادی و صفات اکتسابی انسان به اعتبار میزان قرب و بُعد آنها نسبت به خدای متعال می پردازد. عرفان عملی علم منازل و مقامات نفس برای رسیدن به فناست. پس اخلاق اسلامی و عرفان عملی، در هدف تقارب دارند؛ اما تحلیل نحوه سلوک برای رسیدن به هدف، در این دو علم متفاوت است. ازاین رو سلوک در اخلاق و عرفان عملی نیازمند مقایسه است و مسئله اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. این نوشتار ویژگی های اخلاق و عرفان عملی را توصیف می کند و با روش مقایسه ای به تحلیل جایگاه سلوک در آنها می پردازد. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: 1. علم اخلاق در موضوع و مسائل، گسترده تر از عرفان عملی، و در هدف مساوی با آن است؛ 2. حقیقت سلوک در عرفان عملی از ابتدا کاملاً هویداست؛ اما در اخلاق، سلوک به تدریج جایگاه خود را به دست می آورد؛ 3. سلوک در نظریه اخلاقی آیت الله مصباح با سلوک عرفانی مشابهت زیادی یافته است.
عصمت نبی از منظر ابن ابی جمهور احسائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام خرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۲
11-18
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است تا مسئله عصمت انبیاء را از منظر ابن ابی جمهور احسائی تبیین و دیدگاه این متفکر بزرگ امامیه را در این راستا تشریح کند. ابن ابی جمهور احسائی (838 912ق) به عنوان شخصیتی که جایگاه مهمی در مسیر ادغام شاخه های مختلف نظری در سایه تعالیم امامی دارد، بر مبنای دیدگاه جمع گرای خود در زمینه منابع معرفتی، با ایجاد هماهنگی و همخوانی میان سه رویکرد کلامی، حکمی و عرفانی، عصمت نبی را اثبات می کند. ابتدا از منظر کلامی، با ارائه تقریری از نظریه لطف، سپس از دیدگاه حکمت الهی، با بهره گیری از نظریه عنایت و در نهایت از نظرگاه عرفان اسلامی و از مجرای مقام خلیفگی انسان کامل و مفهوم اعتدال، ضرورت عصمت نبی و گستره آن را اثبات کرده است. از امتیازات دیدگاه ایشان نسبت به پیشینیان آن است که علاوه بر تأکید بر منصب ظاهری پیامبر و مقام رسالت، از منظر جایگاه باطنی وی در عالم و ضرورت وجودی او (انسان کامل) به مسئله عصمت پرداخته است.
بررسی اهمیت بازاریابی چریکی در صنعت بیمه
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۷
72 - 56
حوزه های تخصصی:
سازمان ها در مواجه با تغییرات فراوان و چشم گیر در محیط های رقابتی تحت فشار زیادی برای تغییر به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند تا در فضای کسب و کار موفقیت لازم را به دست آورند و به بقای خود ادامه دهند. یکی از عواملی که به شدت عملکرد سازمان ها به خصوص سازمان های خدماتی مانند بیمه ها را تحت تاثیر قرار می دهد بازاریابی چریکی است. هدف از این مطالعه بررسی اهمیت بازاریابی چریکی در صنعت بیمه است که به روش توصیفی و با با استفاده از منابع کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است . نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بازاریابی چریکی یکی از تاکتیک های مورد استفاده بیمه می باشد که اخیرا مورد توجه محققین قرار گرفته است. این نوع از بازاریابی، با بهره گیری نوآورانه از منابع و روش ها، حداقل هزینه را برای شرکت ها به ویژه شرکت های بیمه ای و صنعت بیمه فراهم می کند. شرکت های بیمه ای با کمک بازاریابی چریکی می توانند به ایده های بسیاری دست یابند و علاوه بر سود آوری بیشتر به حفظ و ارتقای اعتماد مشتریان کمک کند.
کنکاشی در حدیث ضحضاح از نگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
374 - 401
حوزه های تخصصی:
مسأله ایمان حضرت ابوطالب عموی بزرگوار پیامبرJ از دیرزمان مورد منازعه شیعه و اهل سنت بوده است. در یک سو علمای شیعه عقیده دارند که جناب ابوطالب با ایمان به شریعت محمدJ از دنیا رفته است. در آن سوی گمان اهل سنّت بر این است که وی ایمان نیاورده و با حال کفر درگذشته است. مستند اصلی زعم کفر ابوطالب که مبنای فکری مورخان، مفسران و متکلمان اهل تسنن قرار گرفته و به أدنی مناسبت در آثار تاریخی، تفسیری و کلامی خود دنبال کرده اند، حدیث معروف ضحضاح است که در مصادر اولیه حدیثی و ثانویه آنان به چشم می خورد. مدلول روایت این است که ابوطالب کافر از دنیا رفته، ولی به خاطر نصرت و حمایت وی از پیامبرJ و با شفاعت آن حضرت از دَرَک أسفل دوزخ، به سطح روئین جهنم یعنی ضحضاح منتقل شده است و در حقیقت با تبدیل مرحله شدید به خفیف مشمول کاهش عذاب گردیده است. موضع دانشمندان شیعه در برابر حدیث ضحضاح این است که این روایات به لحاظ سند ضعیف و از جهت فصاحت مخدوش و از نظر دلالت با یکدیگر متهافت است و ساحت ابوطالب مبرّای از رذیله کفر است. این نوشته تلاش دارد تا با روش نقلی حدیث پژوهشی پرده از واقعیت حدیت ضحضاح و حقیقت دلالت آن بردارد تا گوشه ای از حقیقت پنهان در ورای این گونه احادیث که دست ساخته حاکمان جور و جفا و دست مایه برخی از ناآگاهان است روشن گردد.
بررسی انحصار طریقت و اقرب الطرق بودن در سلسله نعمت اللهیه گنابادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۱۸-۲۹۳
حوزه های تخصصی:
یکی از سلسله های مشهور تصوف در جهان، به ویژه ایران، سلسله نعمت اللهیه گنابادی است. نگارنده در این پژوهش به دنبال بررسی شواهد و ادله انحصار طریقت یا اقرب الطرق بودن این سلسله است. مقصود از انحصار طریقت این است که قرار گرفتن در صراط مستقیم فقط در اطاعت و پیروی از اقطاب این سلسله و مراد از اقرب الطرق بودن این است که نزدیک ترین راه رسیدن به مقصود پیروی از دستورات سلوکی این طریقت است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی و تاریخی است. روش به کاررفته در این نوشتار، اسنادی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای بوده و داده های مورد نیاز از طریق ابزار فیش برداری گرد آوری شده و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. پس از بررسی و ارزیابی داده ها این نتیجه حاصل شد که ادعای انحصار طریقت در آثار مکتوب اقطاب و مشایخ طریقت گنابادیه به طور صریح نیامده است، اما برخی از مکتوبات آنان و نیز سیره عملی و مطالبی که برخی از اقطاب و مشایخ به مریدان خود تلقین کرده اند، مضمونی نزدیک به ادعای انحصار طریقت دارد؛ هرچند این مقدار از شواهد در انتساب این عقیده به طریقت گنابادیه کافی نیست. ادعای اسهل و اقرب الطرق بودن که از سوی برخی از عرفا و مشایخ صوفیه مطرح شده، غیر از ادعای انحصار قطبیت و طریقت است و به ظاهر، مراد اقطاب طریقت گنابادیه در برخی از عبارات، اقرب الطرق بودن این طریقت نسبت به دیگر طرق صوفیه باشد.
بررسی انتقادی غایت گرایی اخلاقی به مثابه نظریه هنجاری قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معیار و ملاک ارزش اخلاقی، یکی از مهم ترین مباحث در فلسفه اخلاق است. سه نظریه معروف در این زمینه مطرح شده است: «غایت گرایی اخلاقی»، «وظیفه گرایی اخلاقی» و «اخلاق فضیلت». در میان متفکران مسلمان، در تبیین نظریه اخلاقی سازگار با قرآن اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی سازگار با قرآن را «غایت گرایانه» می دانند، اگر چه در نوع غایت گرایی نیز اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی قرآن را «خودگرایانه»، برخی «سودگرایانه» و برخی نیز به طور مطلق «غایت گرایانه» تقریر کرده اند، بدون اینکه نوع آن را مشخص کنند؛ ازجمله سیدعلی اکبر حسینی رامندی که نظریه اخلاقی قرآن را غایت گرایانه می داند و با توجه به تأکیدهای قرآن بر نتایج فعل اخلاقی در قالب واژگانی مانند «سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویق و انذار» اخلاق قرآنی را فی الجمله سازگار با نظریه های غایت گرا دانسته و آن را با انسان شناسی قرآنی و شیوه تربیت اخلاقی قرآن سازگار می داند. در این مقاله، این دیدگاه در بوته نقد قرار گرفته، نشان داده می شود که آیات مورد استناد در مقام بیان معیار ارزش اخلاقی نیستند و نمی توان غایت گرایی اخلاقی را از آنها استنباط کرد، بلکه در مقام تشویق و ترغیب مؤمنان به پایبندی و رعایت ارزش های اخلاقی هستند.
بررسی و مقایسه تطبیقی میان هوش معنوی و عصمت نبوی در روان شناسی، قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام دی ۱۴۰۰ شماره ۲۸۹
9-21
حوزه های تخصصی:
امروزه روان شناسی دین در پرتو توجه و علاقه روان شناسان به ارتباط دین و معنویت توسعه پیدا کرده است. هوش معنوی، داشتن سطوح چندگانه آگاهی است و این سطوح بر رابطه ما با جهان مادی تأثیر می گذارد. هوش معنوی موضوعات ذهنی را با تکالیف بیرونی جهان واقعی ادغام کرده و دو عنصر کاربرد عینی و توانایی های هوش و معنویت را به صورت درهم تنیده بیان می کند. به عبارت دیگر، هوش معنوی عبارت است از ایجاد تحول در انگاره ها و بهره برداری از اندیشه ها و نگرش های نو در حل مسئله، ترمیم و سازگاری دو سویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالی بخشی خود و محیط. از سویی در تفکر اسلامی با شخصیتی معنوی و متعالی مواجه ایم که از بالاترین سطح مصونیت و عصمتی برخوردار است که می توان رابطه مؤلفه های هوش معنوی را با آن سنجید. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی با هدف بهره گیری از مفهوم هوش معنوی و تطبیق آن با ویژگی های پیامبر اکرم(ص) در قرآن به بررسی ابعاد هوش معنوی ایشان می پردازد. این کار با بررسی مؤلفه های هوش معنوی در سه سطح، هوش معنوی در ارتباط با خدا و خود و دیگران؛ 4 مؤلفه در ارتباط با خداوند،4 مؤلفه در ارتباط با خود و 11مؤلفه در ارتباط با مردم صورت خواهد گرفت و با الهام از رهنمودهای قرآن کریم، مؤلفه علم لدنی و کشف و یقین که در روان شناسی به آن اشاره نشده و دلالت بر لطف الهی در مصون بودن پیامبر اکرم(ص) از هرگونه خطا و اشتباه دارد، تبیین خواهد شد.
ظرفیت سنجی مداخله حاکمیت نسبت به ناقضان قوانین جزایی در بوته نقد قانون حمایت از اطفال و نوجوانان و آیین نامه اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مفاد ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ و آیین نامه اجرایی مصوب ۱۴۰۰ آن، پرسش نقادانه از ظرفیت سنجی مداخله اثربخش حاکمیت، نسبت به اطفال و نوجوانان ناقض قوانین جزایی را مطرح می نماید؛ زیرا از طرفی، مصلحت و منافع عالیه این قربانیان خاموش، ایجاب می کند که حاکمیت، با رویکردی درمانگر و مصلحت اندیش، در تعیین واکنش نسبت به آنان مداخله نماید و عدم حمایت جدی حاکمیت از آنان، موجب تداوم سلسله معیوب ناهنجاری رفتاری آنها می شود. از طرفی دیگر، این امر، با قول مشهور لزوم مداخله حداقلی حاکمیت در عرصه خانواده ناسازگار می باشد. بنابراین مقاله حاضر با روش ترکیبی و کاربست مبانی کمی و کیفی پژوهش (طیف لیکرت)، مداخله عندالاقتضای حاکمیت نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار را ارائه کرده است. این نوع مداخله، با دو رویکرد سلبی و ایجابی، نگاهی کرامت بخش و مصلحت محور دارد و مستلزم تعامل نهادهای حاکمیتی ملزم به مداخله حمایتی مندرج در قوانین مذکور است که ظرفیت های بومی و محلی را نیز در تعیین و اجرای واکنش جزایی نسبت به اطفال و نوجوانان به کار می گیرد. در این راستا، ناکارامدی شیوه فعلی حبس و نگهداری در کانون اصلاح و تربیت، مبین لزوم تغییر سیاست جنایی واکنشی در این مسئله بوده و نیازمند زیرساخت های محکم تقنینی است. به منظور اثربخشی مداخله اقتضایی حاکمیت، ایجاد مرجعی مستقل که با رویه ای واحد، ابتکار، نظارت و پایش مستمر، تمامی مسائل حیطه جزایی اطفال و نوجوانان را پوشش دهد، بسیار ضروری است.
مبانی وحی شناختی و قرآن شناختی شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
474 - 453
حوزه های تخصصی:
اُنس دیرینه و فراوان شاه نعمت الله ولی با قرآن و به کارگیری گسترده آیات قرآن در آثار وی، نگارنده را برآن داشت تا با طرح سؤال از مبانی قرآن شناختی و وحی شناختی شاه به خوانش این مبانی که مواجهه او با قرآن را تحت تأثیر خود قرار داده است، بپردازد. این مقاله با روش توصیفی و با تحلیل محتوای آثار منظوم و منثور شاه، مبانی قرآن شناختی او را در دو گروهِ مبانی ناظر به متن و مبانی ناظر به فهم، تحقیق و تحلیل نموده است. مهم ترین مبانی متن شناختی شاه عبارت اند از: نگاه معرفت شناسانه به وحی که ظهور علم حق و نزول معانی عقلی مجرد در لباس محسوس است؛ وحی گشایش و مکاشفه روحی است؛ قطبیت ظاهر و هم باطن قرآن و تفاوت علوم مستنبَط از هر کدام؛ اتحاد قرآن و انسان کامل و عینیت سخن رسول و وحی و همچنین تلقی رمزی و اشاری از الفاظ قرآن، از دیگر مبانی متن شناختی شاه است. اما مبانی ناظر به فهم قرآن، از دیدگاه شاه ولی عبارت است از: لزوم ایمان قلبی برای وصول به باطن و اسلام برای درک ظاهر قرآن؛ اختصاص تأویل ظاهر متشابهات به قطب زمان؛ تدبّر در قرآن، نزول آن بر دل و اتصاف به احکام آیات است و همچنین ضرورت استفاده از احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) و کاربست یافته های عرفان نظری در فهم و تفسیر آیات از دیگر مبانی فهم قرآن است.
نکته هایی از معارف حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۱
141-144
غایت شناسی و علم طبیعی دینی معنا، امکان، تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر برخی اندیشمندان از علم دینی سخن گفتند.و هر چند در امکان آن اتفاق نظر بود اما در معنا، مصداق و نقطه تمایز آن با علم سکولار نظری واحد نداشتند. همگان پذیرفتند که علم متأثر از پیش فرض ها است اما در چگونگی و محدوده تأثیر آنها اختلاف نظر جدی وجود داشت. این سخن در علم طبیعی بیش از علوم انسانی محل بحث و نطر شد. اگر علم طبیعی قوانین طبیعت را کشف می کند چگونه پیش فرض و جهان بینی در کشف قانون تأثیر می گذارد؟ و اگر کارکرد دین تفسیر و تبیین طبیعت نیست، چگونه می تواند در تفسیر و شناخت طبیعت دخالت کند و در نتیجه علم متصف به دینی شود؟ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می کند تا معنای علم طبیعی دینی را بیان کرده، و تحقق آنرا اثبات نماید. از نظر این مقاله یکی از مهمترین ویژگی های دین "غایت شناسی طبیعت" است است و همین ویژگی علوم طبیعی را وابسته به دین می کند.
سعادت انسان در سیر صعودی از دیدگاه فلوطین
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
43 - 57
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر سعادت انسان از دیدگاه فلوطین، فیلسوف یونانی را بررسی می کند. اساس فلسفه وی حول سه محور و سه اقنوم دور می زند: احد، عقل و نفس. او بر این باور است که روح انسان در یک سیر نزولی از مبدأ عالم یعنی، احد صادر شده است. این صدور درطی یک سلسله مراتب طولی و با وساطت عقل و نفس کلی است. او تأکید می کند که موطن اصلی ارواح آدمی، جهان معقول و مجرد است، ولی با تقدیر و سرنوشت به عالم محسوسات هبوط کرده است و باید چند صباحی در این عالم به کسب فضایل بپردازد و خود را برای صعود و بازگشت به موطن اصلی و جایگاه ابدی آماده کند. یکی از ضروریات برای وصول به مقصد نهایی این سیر صعودی از دیدگاه او، دل نبستن به عالم ماده و انقطاع از آن است؛ زیرا عالم ماده، عالم شر و بدی است و پیوند با آن انسان را از نیک محض دور نگه می دارد. او همچنین می گوید: «از میان انسان ها صرفاً افرادی توفیق عروج معنوی به سوی عالم معقول و فوق هستی پیدا خواهند کرد که فیلسوف، موسیقی دان یا عاشق باشند؛ زیرا طرق نیل به عالم معقول و عروج روحانی به سوی فوق هستی و شهود و لقای ذات او منحصر در فلسفه راستین، موسیقی مطبوع و عشق به زیبایی است».
تطبیق امت معدوده بر آموزه مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
31 - 42
حوزه های تخصصی:
مهدویت، یکی از بنیادی ترین مبانی اعتقادی تشیع بوده که به شکلی مشابه در ادیان و مذاهب دیگر نیز مطرح است. این حقیقت، به صراحت در برخی آیات قرآن آمده است. آیه هشتم سوره هود، از آیاتی است که به عصر مهدویت اشاره دارد. نوشته حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، بر اساس مبانی مشهور تفسیری شیعه این آیه را بررسی کرده است. با توجه به حجیت اخبار در مسائل غیر فقهی و استظهار مفسران، آیه هشتم سوره هود، بر قیام امام زمان (عج) قابل تطبیق است.
دراسه ونقد نظریه التطور فی تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ (۱۴۴۳ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
313-340
حوزه های تخصصی:
یعتقد العلامه الطباطبائی ب "عدم التوافق بین التوحید ونظریه التطور"، ویرى أنّ نظریه تکامل الخلق مرفوضه من وجهه نظر العلم، بینما تعد وجهه نظر القرآن الکریم ثبوتیه حسب ظهور الآیات ذات الصله والداله على الخلق. لذلک لا یوجد هناک تضارب بین العلم والدین فی هذا الصدد. إنّ الحلّ الذی قدمه العلامه یتمثل فی الترکیز على التوحید والأنثروبولوجیا الدینیه، وهو الحلّ الوحید المعنی بحلّ مشکله التناقض فی المحتوى، ولم یقدم حلاً للصراع بین الداروینیه والرؤیه الدینیه للکون والطبیعه والأخلاق. إنّ أسلوبه لیس قادراً تماماً على حلّ الصراع الظاهری بین العلم والدین، ولا ینجح إلا إذا کانت نظریه التطور باطله حقاً. یمکننا أن نبرهن على أنّ قبول نظریه التطور لا یتطلب إنکار وجود الله وتأثیره فی العالم من خلال "الجمع بین التوحید والتطور" فی "رؤیه التکامل التوحیدی"، والله باعتباره الخالق والمدبر لهذا العالم، کان یمکن أن ینفذ حکمته من خلال عملیه التطور.
مطالعه تطبیقی جایگاه اقشارآسیب پذیر از دیدگاه دولت علوی با حقوق بشر و جامعه بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه جامعه جهانی به منظور حفظ و ارزش نهادن به حقوق بنیادی افراد، دست به دامان توافقات بین المللی شده که اکثراً، اصل کلی منع تبعیض در اعلامیه جهانی حقوق بشر را منعکس می کنند. هر چند مکاتب غربی به وضع و ترویج اصطلاح حقوق بشر پرداخته اند، اما پیشینه حقوق بشر را می توان در ادیان الهی جستجو نمود. هدف از نگارش این مقاله بررسی چگونگی حمایت از اقشار آسیب پذیر و تبیین حقوقی و ضرورت رسیدگی به آن ها و تطبیق آن با آموزه های امام علی (ع) است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بیان گر نقاط ضعف بسیاری از اندیشه های انسانی است که با آزمون و خطا، سعی در اصلاح آن داشته اند در حالیکه در خطبه ها و نامه ها و بیانات امام (ع) اقشار آسیب پذیر همواره موردتوجه بوده و امام (ع) به واسطه تربیت و آموزش حقوق انسانی شان مانع تبعیض بین افراد شده اند.
قرآن کریم و چگونگی ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت در نظام هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله «وجود شناسی» عموما و چگونگی تحقق جهان کثرت و رابطه آن با جهان وحدت خصوصا از بنیادی ترین مسائلی است که بر دیگر مباحث نظام هستی شناختی در فلسفه و عرفان اثر می گذارد. برخی رابطه جهان کثرت با جهان وحدت را از نوع وحدت سنخی وجود می دانند، برخی دیگر نیز وحدت حقه سریانی را مطرح می کنند و عده ای دیگر از جمله عارفان مسلمان، رابطه جهان کثرت با واجب متعال را از نوع وحدت شخصی وجود دانسته و آن را برگرفته از عقل و وحی می دانند. مساله ای که این تحقیق در صدد پاسخِ قرآن پایه به آن است عبارت است از: در نظام هستی شناسی عرفانی، بین جهان کثرت و جهان وحدت چه نوع رابطه ای برقرار است؟ از این رو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به قرآن کریم بین جهان کثرت و جهان وحدت است. این تحقیق، از نوع پژوهش های توسعه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای، به اثبات فرضیه«برقراری نسبت بین وحدت و کثرت بر پایه وحدت شخصی وجود» پرداخته است. خوانش قرآنیِ نسبت به دست آمده در برقراری ارتباط بین دو جهان مذکور و استخراج مستندات قرآنی آن، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهش های همسو می باشد. با کنکاش بر روی این مساله، به دست آمد که آیات زیادی برای اثبات رویکرد عرفانی در ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت وجود دارد. با تحلیل عرفانی صورت گرفته بر روی آیات مرتبط، گزاره راهبردی«وجود در واجب متعال منحصر است و عالم ممکنات به منزله تجلیات، ظهورات و شئونات او هستند»، استخراج شد که می تواند مبنای پژوهش های بعدی پیرامون نظام مسائل عرفان قرآنی باشد.
طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق و نسبت آن با فطرت از منظر صدرالمتالهین شیرازی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
93 - 110
حوزه های تخصصی:
در نظریه اخلاقی قانون طبیعی از دیدگاه ملاصدرا، طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق تلقی می گردد. ملاصدرا طبیعت را با نظر به ابعاد وجودی انسان ترسیم می کند و تمام استعدادهای انسان را اعم از قوای حیوانی و انسانی، مدّ نظر قرار می دهد. با مبتنی شدنِ اخلاق بر این طبیعت- که از دیدگاه صدرا دارای تقدس، تحرک ذاتی و هدفمند است- در حقیقت، اخلاق بر شاکله وجودیِ انسان بنا می شود و رابطه دو سویه میان این دو برقرار است و همسان با سیال و ذومراتب بودن طبیعت انسان، دارای تحرک و سیلان خواهد بود. این معنای طبیعت شباهت زیادی با فطرت اصطلاحی به معنای بینش ها و گرایشات ذاتی انسان دارد که ممکن است با آن یکسان تلقی گردد. سؤال اصلی تحقیق این است که طبیعت به معنای مذکور چه رابطه ای با فطرت و محتویات فطری دارد و آیا اساساً از هم متمایزند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که گرچه میان طبیعت و فطرت وجوه تشابه زیادی است و در موارد متعددی به یک معنا به کار می روند، ولی اساساً این دو متمایز از هم اند و رابطه آنها به این نحو است که طبیعت انسان، بستر رشد و شکوفایی محتویات فطری است و ساختار و شاکله ذاتی انسان، قابلیت دریافت و شکوفا نمودن محتویات فطری را دارد. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی تلاش نموده تا با نظر به طبیعت به مثابه بنیان برای اخلاق، تفاوت های آن را با فطرت و رابطه متقابل آنها را با نظر به معنایی که ملاصدرا از طبیعت ارائه می دهد، تبیین نماید.
بررسی نقش قرآن در مقابله با خشونت فردی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
106-121
حوزه های تخصصی:
امروزه در جهان خشونت رو به گسترش بوده و امنیت و ارامش را از آدمی صلب نموده و جوامع را به سمت فساد و بحران های پایان ناپذیر سوق می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قرآن در مقابله با خشونت فردی بود. پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا قرآن در مقابله با خشونت فردی نقشی دارد؟روش تحقیق توصیفی-تحلیلی صورت گرفت. بدین منظور آیاتی مربوط به خشم و خشونت از منابع اسلامی به صورت کتابخانه ای گردآوری و سپس مورد بررسی و تبیین صورت گرفت. راهکارهای ارائه شده در یافته های پژوهش نشان داد برای مقابله با خشونت فردی از دیدگاه قرآن باید با بالابردن سطح آگاهی و فرهنگ سازی مردم، مدارا و تواضع در برابر مردم جاهل و ملایمت و نرمی در رفتار و گفتار با دیگران و نیز همیاری و تعاون نسبت به یکدیگر، با نهادینه شدن اصل برادری و اخوت، همبستگی و اتحاد؛ راه را برای گسترش مهر و محبت بیشتر و اجتناب از خشونت و کینه و خونریزی، هموار نمود. نتایج بیان نمود که برای مقابله با خشونت فردی بکارگیری مهربانی، مهرورزی و گذشت در رفتار و سرلوحه قرار دادن صبر و فداکاری و صحبت با نرمی، ملایمت و محبت، تلطیف روابط و جلوگیری از جهل و تعصب ، انسانها را در مسیر صحیح قرار می دهد و از سویی تکیه بر پیمان ها و میثاق های آسمانی می تواند به جهان عاری از خشونت کمک نماید. لذا تنها راه سعادت بشر و ایجاد زندگی بدور از خشونت در سایه ایمان به حضرت حق، بصیرت و روشنی ذهن، رعایت تقوی و استفاده از مدارا و محبت امکان پذیر می باشد.
اصل مساوات در اندیشه قضائی امام رضا(ع) با نگاهی بر حقوق موضوعه ایران
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
108-123
حوزه های تخصصی:
منصب قضاء در آموزه های اسلامی، از آن جهت که حکومت بر نفس، مال و عرض دیگران به حساب می آید، ذاتاً و بالأصاله به خداوند تعلّق دارد که آن را بر پیامبر اکرم(ص) و اوصیاء الهی(س) و از طریق این برگزیدگان خویش به منصوبان آنان ارزانی داشته است. از این رو، آداب و مسالک ویژه ای در مقایسه با سایر تأسیس های حکومتی بر متصدّیان مسند ولایی قضاوت تشریع شده است. رعایت تساوی میان طرفین دعوا، مسئله ای است که در این پژوهش توصیفی و تحلیلی بر مبنای اندیشه قضائی امام رضا(ع) مطرح گردیده و در کنار دیگر منابع دینی، موجب استنتاج اصل مساوات در امور قضائی می گردد؛ در بینش حضرت امام رضا(ع) در پی انتساب روایتِ «إعلم أنّه یجب علیک أن تساوى بین الخصمینِ حتّى النّظَر إلیهما ... » به آن بزرگوار(ع)، معنایی ژرف از مسلک تساوی قاضی میان طرفین دعوا لازم می آید که می توان از آن، «اصل مساوات قضائی» را استنتاج کرد. با این توضیح که به موجب اطلاق این روایت از لزوم بر قراری تساوی بین خصمین، نفی هر نوع رفتار، گفتار و اندیشه خلاف همانند پنداری و یکسان گرایی میان آنان از سوی قاضی مستفاد می شود. این اصل در قالب یک مسلک می تواند، مراعات مساوات را در بُعد ادب واری آن بر رفتار مادّی قضات و در بُعد اخلاق مداری این مسلک، بر امور باطنی ایشان حاکم نماید. اصلی که جریان آن، سلامت فرآیند دادرسی را تضمین می کند و جامعیّت آن، اصول و قواعد متعدّد حقوقی مبتنی بر بی طرفی دادرس را در بر می گیرد.