فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
                منبع:
                مطالعات دینی نبوت و امامت سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲                                    
                        188 - 209                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                موضوع بحث، تبیین ولایت تکوینی پیامبران الهی ازنگاه قرآن است، مبنی براین که آیا قرآن کریم ولایت تکوینی پیامبران الهی را تأیید می کند؟ واگر تأیید کرده، آیا حدود ولایت تکوینی پیامبران را نیز مشخص ساخته است؟ بررسی آیات قرآن کریم نشان می دهد که انبیای الهی درپرتو طاعت وبندگی خالصانه مستمرِ خدای متعال، به مقام انسان کامل دست یازیده، مظهر اسما وصفات الهی شده اند ودرپرتوآن، مظهرولایت وقدرت الهی گشته اند ودرنتیجه، به ولایت تکوینی دست یافته اند و درمواردی وبه هنگام ضرورت به صورت معجزه وکرامت، قدرت نمایی کرده،اعمال ولایت نموده اند. دراین مقاله خاستگاه ولایت تکوینی نشان داده شد وآن طاعت وبندگی خالصانه مداوم خدای متعال می باشد، که درانسان های کامل، یعنی پیامبران وامامان(ع)، به صورت علم وعصمت تجلی کرده وآنان را ازعلم الهی وعصمت همه جانبه برخوردار نموده است وآنها به ویژه پیامبرخاتم واوصیای دوازده گانه اش، ائمه هدی(ع)، به بالاترین مرتبه کمال انسانی ومقام انسان کامل در بالاترین مرتبه اش دست یازیده ودرپرتو آن به ولایت مطلقه تکوینی نایل شده اند.بنابراین، ولایت تکوینی نمودار شخصیت ممتاز انسانی الهی انسان های والامقامی است که درپرتو طاعت وبندگی خالصانه خدای متعال قله های کمال انسانی را فتح کرده، به مقام انسان کامل رسیده اند.            
            رهیافتی تطبیقی بر مؤلفه های معنایی «ذائقه» در قرآن کریم
                منبع:
                مطالعات علوم قرآن سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)                                    
                        132 - 154                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                درک معانی واژگان قرآن کریم نقش بسزایی در فهم عمیق پیام الهی دارد. در پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی، ظرافت های معنایی واژگان مرتبط با مفهوم «ذائقه» مورد ارزیابی و تحلیل معنایی قرار گرفته است. در این مرحله با قراردادن کلمه «ذائقه» در نقطه کانونی این حوزه، بعضی کلماتی که بیشترین مؤلفه های معنایی مشترک با این واژه را در قرآن کریم داشته اند مورد تحلیل معنایی قرار گرفته است. واژگانی همچون: «طعم»، «خبر»، «أنبا»، «آنس»، «بصر»، «رأی»، «شاهد»، و «عرّف». نتایج تحقیق حاکی از آن است که واژه ی «ذوق» هرچند به معنای چشیدن و به ظاهر معنای اندک بودن را می رساند، در واقع به مفهوم عمق آنچه را که باید درک شود به مخاطب منتقل می نماید. این کلمه در معنای دانستن، علم داشتن، قدرت شناختی، ادراک قلبی، احساس کردن، امتحان، تجربه کردن و نیز دیدن مجازات، استعمال شده است. این واژه بیشتر به معنای چشیدن عذاب به کار رفته است، ولی در مواردی نیز به معنای چشیدن رحمت آمده است. به نظر می رسد استفاده ی این کلمه برای چشیدن مرگ نه از باب کاربرد آن برای عذاب، بلکه از باب درک معنا با عمق وجود و تجربه کردن استفاده شده است. دیگر واژگان در این حوزه نیز هرکدام دارای وجوه معنایی تمییزدهنده ای اند که آن را از دیگر واژگان متمایز می سازد.            
            کاربرد خط نستعلیق در دربار گورکانیان هند (متون تاریخی، اسناد اداری و دیوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                علم و تمدن در اسلام سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲                                    
                        10 - 31                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ﺧﻂ نستعلیق در عصر تیموریان در ایران مسیر ﮐﻤﺎل را پیمود و در عصر صفویان جایگاه ویژه ای یافت که به سبب زیبایی ظاهری و تأثیرگذاری چشم نواز، به شبه قاره هند نیز راه یافت و بیش از خطوط دیگر، مورد اقبال و توجه گورکانیان هند قرار گرفت و خط رایج و کاربردی دستگاه اداری و دیوانی آنها شد. در پژوهش حاضر، کاربرد خط نستعلیق و اهمیت و جایگاه آن در تاریخ نویسی و اسناد اداری و دیوانی، دوره ی گورکانیان هند بررسی شده و کوشش شده است به پرسش های زیر پاسخ داده شود: عوامل مؤثر در رواج نستعلیق نویسی در دوره ی گورکانیان هند چه بود؟ در این دوره، بیشتر در چه زمینه هایی از خط نستعلیق استفاده می شد؟ و نستعلیق نویسی در این دوره تا چه اندازه متأثر از رواج این فن و هنر در ایران بود؟ نتایج این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تاریخی صورت گرفته نشان می دهد که علاقه مندی پادشاهان گورکانی در هند به خط نستعلیق ایرانی و حضور کاتبان و خوشنویسان ایرانی در دربار آنها، موجب تشویق و در نتیجه رواج گسترده ی این هنر در حکاکی سنگ ها، ظروف قیمتی و نوشتن بر روی سکه ها، تهیه ی آلبوم های سلطنتی (مرقع گلشن و گلستان و مرقع هند و ایرانی)، متون ادبی و به ویژه تولید منابع تاریخی و اسناد اداری و دیوانی شد که هر کدام به صورت جداگانه می تواند مورد پژوهش قرار گیرد. در این پژوهش نیز سعی شده است به کاربرد استفاده از نستعلیق نویسی در متون تاریخی و اسناد اداری و دیوانی توجه شود.            
            تحلیل حقوقی طرح حق الثبت بر مهریه های بالای 14 سکه طلا با نگاهی به نظام حقوقی زوجین در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تصویب طرحی در کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعیین حق الثبت بر مهریه های بالای ۱۴ سکه (24/06/1399) در موقع انعقاد و ثبت عقد نکاح دو طرف هریک به میزان ۵۰ درصد و واریز وجوه حاصل از آن به حساب صندوقی به نام صندوق تهیه جهیزیه برای زوجین نیازمند، حقوق خانواده را در آستانه تحول مهمی قرار داده است. تحولی که به منظور خدمت به نهاد حقوقی و به جهت کاهش میزان مهریه و تسهیل ازدواج صورت پذیرفته، لیکن تردید جدی در کارآمدی آن وجود دارد و حتی تصور می شود که نتایج و آثار منفی آن بیش از اثر مثبت طرح باشد. تصویب طرح هایی که بدون لحاظ حقوق طرفین عقد نکاح بوده و احتمال ایجاد بسترهای سوءاستفاده برای مردان و وضعیت نامساعدی را برای زنان به وجود می آورد باعث می شود دختران و زنان و همچنین پسران امروز با بی محلی و بی رغبتی مضاعفی نسبت به گذشته برای ازدواج روبرو شوند. چرا که معتقدند نه تنها با ازدواج آزادیهای آنها محدود می شود بلکه تهدیدات مالی و اقتصادی هم برای زندگی ایشان وجود دارد و نه تنها در زندگی مشترک از کمترین منفعت مادی برخوردار نیستند بلکه برای رهایی از ازدواجی اشتباه و نامناسب مجبور به پرداخت مال خود و تحمل هزینه های گزاف و غیر منصفانه می شوند. بنابراین بهتر آن است با نگاهی جامع و با رعایت اصل آزادی و توازن حقوق قراردادی برای طرفین، طرح هایی را پیشنهاد کرد که هم تأمین کننده اهداف نظام حقوقی و هم تأمین کننده حقوق طرفین به طور عادلانه گردد. بنابراین پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با جمع آوری منابع از طریق کتابخانه ای ضمن بررسی مبنایی و حقوقی طرح مذکور با نگاهی به نظام حقوقی زوجین در فرانسهبه ارائه راهکار و پیشنهاد نیز در این زمینه می پردازد.            
            نقد و بررسی روایت «اِسقونی شربة من الماء» از منظر دانش های حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱                                    
                        121 - 152                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                براساس منابع تاریخی روایی، یکی از سخنان به جای مانده از امام حسینR در آستانه شهادت ایشان در روز عاشورا، عبارت «اسقونی شربه من الماء» به منظور «درخواست آب» توسط آن حضرت از دشمنان خود است. با وجود این، برخی در صحت انتساب این سخن به امام تردید کرده و آن را موضوع خوانده اند؛ چه اینکه ایشان این سخن را با روحیه عزتمند آن بزرگوار که در عباراتی همچون «هیهات منا الذله» تبلور یافته، در تضاد دانسته اند. در رفع تعارض پیش آمده قابل ذکر است که این سخن در قریب به اتفاق منابع معتبر فریقین، به ثبت رسیده است. ابن سعد در طبقات، نخستین بار آن را با عبارت «عطش الحسین فاستسقى »، سپس دینوری با تعبیر «و عطش الحسین فدعا بقدح من ماء» و دیگران با دیگر عبارات مشابه، در آثار خود آورده اند تا سرانجام معاصران فراوانی ازجمله سید نعمت الله جزایری در الانوار النعمانیه و شیخ عباس قمی در نفس المهموم با اتباع از سید بن طاوس آن را نقل کنند. نظر به اینکه درخواست آب در راستای انجام تکلیف و رسالت الهی بوده و عزت و ذلت در اطاعت و یا نافرمانی از دستورات خداوند است، نیز بر مبنای استوارِ شیعی «لطف بودن وجود امامR» و «وجوب حفظ نفس» گرچه تا زمانی اندک و متوقف بودن این دو بر آب طلبیدن توسط امام برهان مخالفان روایت بودن سخن مذکور ناتمام می نماید؛ از دیگر سو، این روایت با عرضه به سنتی فعلی و قولی از رسول خدا2 که مفید مضمون فوق است، تأیید می شود؛ چه آنکه رسول خدا2 در این روایت به دنبال تشنگی خود و یاران، طلب آب کرده و فرموده است: «...هَلْ مِنْ مُغِیثٍ بِالْمَاءِ...» همچنین در سنجش این روایت با دلیل عقل درمی یابیم که نه تنها هیچ تضادی بین این دو وجود ندارد، بلکه عقل مستقل به واسطه اینکه این روایت خود حاوی اتمام حجت و هدایت بدین واسطه برای دین خداست، بر آن صحه می گذارد؛ آن سان که در سیره عقلا آب طلبیدن برخلاف دیگر درخواست ها امری آمیخته با ذلت نیست.            
            درباره فرهنگ و زبان قوم لک (3): قطعه طنز لکی موسوم به «زینِ خُرد امیر»
                منبع:
                آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)                                    
                        99 - 129                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                قطعه طنز لکی موسوم به «زینِ خُرد امیر»، منظومه ای است به یکی از گویش های زبان لکی، سروده ملا محمدحسن خان کولیوند، که علیرغم اقبال عامه به آن، صورت کاملش به دست نرسیده است. با این همه، ابیات باقی مانده از این منظومه، به سبب قلّت مکتوبات ادبی لکی، از اهمیتی بسیار برخوردارند و پژوهش در این قسم آثار، زمینه ساز شناخت بهین تر ما از فرهنگ و زبان قوم لک خواهد شد.            
            درگذشتگان
                منبع:
                آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)                                    
                        549 - 559                    
                            
        
        
                                        
            حوزههای تخصصی: 
        
                
            هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳                                    
                        7 - 26                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.            
            بررسی تطبیقی حدّ تقوی از رهگذر دیدگاه های مفسران(مقاله ترویجی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                فرمان پروردگار متعال خطاب به مؤمنان درآیات102 آل عمران و 16تغابن رعایت تقواست که در آیه اول با قید "حق تقاته" مطرح شده است و در آیه دوم همراه با قید " استطاعت". ناسخ بودن آیه دوم محتمل ترین ارتباط برای پاسخ به اختلاف ظاهری این دو آیه است. این نتیجه حاصل تطبیق آرای مفسرین است که در مطالعات پیشین به ذکر ادله و شرح مبسوط ارتباط این آیات پرداخته نشده است. درنتیجه، این موضوع که حکم آیه اول نسخ شده است یا خیر، در این پژوهش محل بحث است.  برای دست یابی به این تطبیق، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای بوده است. بر اساس یک فرایند مطالعاتی پیرامون این موضوع در اهم منابع تفسیری شیعه و اهل سنت، مبرهن گشت؛ ازآنجاکه نزاهت آیات قرآن از هرگونه تضاد و تنافی امری محرز است، ارتباطی از نوع نسخ بین آیات مذکور بعید نیست و می تواند به عنوان یک نظریه مطرح گردد.            
            دلالت شناسی گزارش های تاریخی و احادیث نبوی درباره جایگاه جناب جعفر
                منبع:
                تاریخ اهل بیت سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷                                    
                        9 - 27                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر با هدف دلالت شناسی گزارش های تاریخی و احادیث نبوی درباره جایگاه جعفربن ابی طالب در منابع تاریخی و حدیثی فریقین انجام شد. گزارش ها و احادیثی که دراین مورد استخراج و دلالت یابی شد عبارتند از: اهمیت سنخیت روحی و جسمی میان رسول الله (ص) و جعفر، راز عنایت خاص الهی به جعفر، شایستگی های جناب جعفر برای اعزام به حبشه، اهمیت اختصاص سهمی از غنائم بدر و خیبر به جعفر، مقایسه فتح خیبر و بازگشت جعفر، مفهوم هدیه نماز تسبیح به جعفر، مضمون شناسی محتواهای هم نشینی پیامبر (ص) با جناب جعفر، دلالت شناسی اسکان دادن جعفر در نزدیک بیت نبوی، دلیل محول کردن مسئولیت خواستگاری برای پیامبر (ص)، راز تعیین جناب جعفر درقالب یکی از فرماندهان نبرد مؤته، اهتمام رسول الله (ص) به بازماندگان و نسل جعفر و مفهوم جایگاه جعفر در بهشت. از نتایج پژوهش حاضر ارائه تحلیل و تبیین نکات مغفول مانده مفاد گزارش ها و احادیثی است از رسول اکرم (ص) درباره جعفربن ابی طالب و روشن شدن ابعاد جدیدی از منزلت ایشان نزد رسول الله (ص) است.             
            A Comparative Analysis of Qur’ānic Allusions in Two English Translations of Hafiz’s Poems
                منبع:
                Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۲, Issue ۴, ۲۰۲۴                                    
                        378 - 405                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                The present comparative-descriptive study aimed to investigate two English translations of Qur’ānic allusions in Hafiz’s poems based on Leppihalme’s (1997) model. To this end, 50 ghazals from The Divan of Hafiz and two corresponding English translations by Clarke (2005) and Salami (2016), were selected through random sampling. After data collection, comparisons were made and analyzed according to Leppihalme’s (1997) translation procedures to identify which strategies were used more or less frequently by the two translators and to examine any differences between the translated and original texts, as well as between the translations themselves. Descriptive statistics, including frequency counts and percentages, along with inferential statistics such as the Chi-square test, were applied. The results of the descriptive analysis showed that the most frequently used strategies in both translations were Literal Translation, Replacement by Target-Language Equivalent, and Replacement by Source-Language Equivalent, respectively. The inferential analysis indicated that there was no significant difference in the translators’ use of translation procedures based on Leppihalme’s model when compared with the original text. Moreover, there were no notable differences between the two English translations of Qur’ānic allusions when compared with each other            
            بازپژوهی تحلیلی آراء تئودور نولدکه پیرامون نگارش قرآن
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر در راستای «نقد و بررسی آراء تئودور نولدکه درباره رسم الخط و قرائت قرآن» و مجموعه ای از فرضیه ها و مطالب مهمی که پیرامون قرائات و رسم الخط قرآن ابراز شده تنظیم و تدوین شده است، و در پی آن است که وحیانی بودن و وثاقت متن قرآن را از طریق آیات و روایات و شواهد تاریخی و ... به اثبات رساند و شبهات وارده از طرف نولدکه و برخی از مستشرقان به ساحت مقدس قرآن در این موضوع را پاسخگو باشد. پژوهه حاضر با بهره جستن از شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکرد انتقادی همراه با گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات سامان یافته و به بازپژوهی تحلیلی آراء تئودور نولدکه درباره قرائت قرآن پرداخته است. تئودور نولدکه معتقد است پیامبر(ص) وجود اشکالات لفظی در قرآن را پذیرفته، امّا آنها را به نویسندگان نسبت می دهد و از ناحیه آنها می داند. نتایج پژوهه حاضر حاکی از آن است که: رسم الخط و کتابت قرآن غیر از قرائت است زیرا مأخذ قرائت، روایات و اسناد است ولی مأخذ رسم الخط همان طرقی است که در نوشتن معمول می باشد. بنابراین آیات قرآنی باید همان گونه قرائت شود که نقل شده، نه طبق رسم الخط و کتابت آن، اساس و پایه قرائت است، (قرائت شفاهی که از پیامبر(ص) رسیده) و رسم الخط قرآن، مبتنی بر قرائت می باشد. شبهات نولدکه در مورد رسم الخط و متن قرآن از اساس باطل است زیرا دلایل او در این خصوص مخدوش می باشد و در اثبات آرای او ناتمام و ناقص است.            
            المرجعيّه القرآنيه والمشاركه السياسيه: مقاربه نحو النظريه المنشوده للمشاركه السياسيه في القرآن الكريم(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ شتاء  ۲۰۲۴ العدد ۴                                    
                        35 - 64                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                السؤال الرئیس الذی تتناوله هذه المقاله هو: ما هو المنهج الذی یقدّمه التفکیر القرآنی فی مجال المشارکه السیاسیه؟ هل هو المنهج القائم أم المنهج المنشود؟ تقوم فرضیه البحث على أنّه فی الدوله الدینیه، لا تکون المشارکه السیاسیه والمنافسه داخل النظام السیاسی ضدّه أو لمجرّد خدمته، بل إنّ القرآن یقدّم مقاربه متمیّزه بین المنهجین "التفویضی" و"التمثیلی"، یمکن تسمیتها ب "المنهج المشروط الأقصى ذی الطبیعه التفویضیه-التمثیلیه"، والذی یُعدّ من شروط قیام الدوله الدینیه واستمرارها. إنّ هذه المشارکه بوصفها جزءًا من السبب تتمتّع بالأصاله، لکنها مقیّده ومشروطه بشروط ومقدّمات مسبقه. وتتناول الدراسه بالإضافه إلى آیات الشورى والبیعه، آیات أخرى مثل الوفاء بالعهد، الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر، الخطابات العامه فی القرآن، الخلافه، والأمانه، وتقیس مدى ارتباطها بالمشارکه السیاسیه ذات الطبیعه التمثیلیه. وبناءً على ذلک، فإنّ حجّیه العقد السیاسی بین الحاکم والأمه، وإلزامیه مؤسسه الشورى فی المجال العام، والمشارکه السیاسیه الفاعله بوصفها مظهراً من مظاهر الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر، والمساهمه فی تقریر المصیر، وحقّ الأمه فی الاختیار والانتخاب العام، والخلافه النوعیه المشککه من الله کمرتکز لحقّ المشارکه، وحقّ تفویض الحکم إلى المستحقّین له بوصفه أمانه؛ تُشکّل جمیعها رکائز المنهج القرآنی فی المشارکه السیاسیه "المشروطه الأقصى" (التفویضی-التمثیلی)            
            بررسی تطبیقی عبادات مالی در قرآن و عهدین: مطالعه موردی زکات و خمس
                منبع:
                تفسیرپژوهی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲                                    
                        303 - 337                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                از مهم ترین عبادات و واجبات مالی در ادیان الهی، زکات و خمس است که نقش کلیدی در اصلاح و ساماندهی اقتصادی ایفامی کنند. در اسلام، زکات در کنار نماز، از پایه های دین محسوب می شود، به گونه ای که انکار آن به کفر و شرک می انجامد. متون عهدین نیز به چنین عباداتی اهتمام ورزیده و در راستای حمایت از نیازمندان و آسیب دیدگان جامعه به پرداخت های مالیاتی تأکیدکرده اند. تحقیق حاضر که با روی کرد توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، به بررسی تطبیقی ماهیت، چگونگی، میزان و شکل پرداخت فریضه های مالی زکات و خمس در قرآن و عهدین می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که زکات و خمس در قرآن به عنوان فریضه ای واجب در جهت رفع نیاز محرومان و ترویج فرهنگ همیاری تشریع شده است. در تورات نیز زکات فریضه ای واجب بوده که البته نحوه پرداخت و کاربردهای آن با زکاتِ اسلامی متفاوت است. در عهد جدید، تنها توصیه اخلاقی به پرداخت صدقه و بخشش مال به نیازمندان شده است. به طور کلی از نگاه این ادیان، دریافت کننده نهایی عبادات مالی، خداوند است و بندگان با انجام آن خود را در مسیر هدف نهایی خلقت و تقرب به پروردگار قرارمی دهند. این مطالعه، پیوندهای مشترک و تفاوت های تطبیقی عبادات مالی را در ادیان ابراهیمی نشان می دهد و مشخص می کند که هرچند در کاربرد و میزان پرداخت، تفاوت هایی وجوددارد، اما در اصل و هدف مشترکی که دنبال می کنند، رسالتی مشابه دارند.             
            بررسی مردم شناختی تغییرات مبانی حقوق عرفی خانواده در چهار دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات حقوق بشر اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲                                    
                        39 - 67                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از اصلی ترین مسائلی که در رابطه با مردم شناسی حقوقی مطرح است، موضوع تحولات حقوقی و قانونی است. در این رابطه تاثیر قانون بر مردم و تاثیر رفتارهای مردم به عنوان عرف بر قانون به عنوان یک میان کنش قابل بررسی است. پس از انقلاب 57در فرایند های توسعه و قانون گذاری و تحول مسائل اجتماعی شاهد تحولاتی در حوزه قانون گذاری و تاثیر عرف بر قانون بودیم. یکی از حوزه هایی که حسب شرایط عرفی جامعه، تحولاتی را به خود دید، حوزه حقوق خانواده است.در بررسی پیش رو، نقش عرف در مهم ترین قوانین ایران پس از انقلاب، در حوزه حقوق خانواده بررسی است چرا که این قوانین با کیفیت زندگی شهرواندن گره خورده است.علاوه بر نقش عرف از سویی دیگر دوگانه فقه-حقوق در رابطه باحقوق خانواده همواره باعث ایجاد تغییراتی در تفسیر از شرع و تاثیر در حقوق داشته است. این پژوهش با روش کیفی به دنبال بررسی مهم ترین تغییرات قانونی در حوزه خانواده حسب تغییرات عرفی و فقهی است . همچنین این نوشتار در صدد پاسخ به این سوال است که این تغییرات عرفی- قانونی-فقهی د حوزه خانواده بیشتر حول چه محورهایی بوده است؟. حسب یافته های حاصل از تحلیل توصیفی وبررسی قوانین، بسیاری از تغییرات حقوقی در حوزه حقوق خانواده بنای عرفی داشته و با خواست اکثریت جامعه و فشار افکار عمومی رخ داده است.            
            تداوليَّة الأفعال الكلاميَّة في مقطوعة"سقط القناع" لمحمود درويش على ضوء نظريَّة جون سيرل(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                الهدف والمقدمه: التَّداولیَّه تعنی أنَّ المتکلِّم ضمن سیاق محدَّد ینتج رساله یوجِّهها إلی مستقبل، فالمعنی یتداول بین ثلاثه أطراف فی ضمن عملیَّه دائریَّه. وقد خرج من رحم هذا العلم مجموعه فروع أهمّها الأفعال الکلامیَّه. فی هذه النَّظریَّه الکلام یساوی الفعل. والمتلقِّی یتجاوز المعنی المعجمی المکشوف ویحاول عبر الالتفات إلی السِّیاق والظُّروف التی أفرزت النَّصَّ تحدید معناه. فالمعنی الإخباری قد یکون بالنَّظر إلی ظروف الکلام وسیاقاته أمرا أو تحذیرا أو تهدیدا وعکس ذلک. یعتبر جون أوستین الرَّائد والمؤسِّس لهذه النَّظریَّه من خلال محاضراته فی جامعه أکسفورد وهارفاد. ثمَّ جاء بعده الأمریکی جون سیرل فأحکم إطار النَّظریَّه من خلال التَّقسیمات والشُّروط التی أضافها. وتکمن ضروره البحث فی أنَّ هذه القصیده تبثُّ روح النِّضال والتَّضحیه فی نفوس الأحرار من الأمَّه وتبعث فیهم الشِّدَّه والبأس علی العدو وتفضح المطبِّعین وتعتبرهم خونه یقتاتون علی حساب مصالح شعوبهم. وبالنظر إلی قابلیَّه هذه القصیده لتدرس حسب نظریه الأفعال الکلامیَّه بسبب اشتمالها علی الکثیر من هذا الضَّرب من الأفعال فتثیر الدِّراسه الأسئله التَّالیه لمعالجه القصیده وفق هذه النَّظریَّه: ما أنواع الأفعال الکلامیَّه الوارده فی مقطوعه "سقط القناع" لمحمود درویش وفقا لتقسیمات الفیلسوف واللُّغوی جون سیرل؟ کیف وظَّف الشَّاعر الأفعال فی هذه القصیده لإیصال دلاله أکثر عمقا ودلاله من المستوی الظَّاهری؟ ما الأغراض الإنجازیَّه التی اشتملت علیها هذه القصیده؟ وقبل الردِّ على هذه الأسئله فی قسم النتائج من الدِّراسه ینبغی الاطلاع على أنَّ الأفعال الکلامیه تتفرَّع إلی خمسه أصناف هی: «1-الفعل الإخباری: یعبِّر هذا الفعل عن إیمان الرَّاوی بصحَّه الأحداث، ویسعی المتحدِّث إلی تطبیق محتوی الافتراضات مع العالم الخارجی. إنَّ وصف أحداث وظواهر العالم الخارجی والتَّعبیر عن رأی المتحِّدث واعتقاده بصحَّه النَّظریَّه هی بعض القضایا التی طُرحت فی الفعل الإخباری. الأفعال التی تندرج فی هذه الفئه هی: التَّعبیر عن الواقع، والإقرار والاستنتاج، والادِّعاء، والافتراض، والتَّنبُّؤ وما إلی ذلک. 2-الفعل التَّوجیهی: فی هذا الفعل، یستخدم المتحدِّث أفعالًا خاصَّه لتوجیه الجمهور بأداء نشاط فی حاله المهمّه أو الإکراه فی کلِّ من الجوانب السَّلبیَّه والإیجابیَّه. یحاول المتحدِّث تطبیق العالم مع محتوی الاقتراح الذی یتضمَّن العمل المستقبلی للمستمع. الأفعال التَّوجیهیَّه تشمل الطَّلب، والأمر، والنُّصح، والتُّحذیر، والتَّشجیع، والاقتراح وما إلی ذلک. 3-الفعل التَّعبیری: القوَّه غیر التَّعبیریَّه (القصدی) هذا الفعل یعبِّر عن الحالات والمشاعر العقلیه حول المواقف والأحداث المحدَّده. ویرافق هذا العمل المدیح، والتَّهنئه، والتَّقدیر، والاعتذار، والثَّناء، والسُّخریَّه، والإدانه، والنَّدم، وما إلی ذلک. 4-الفعل الالتزامی: فی هذا الفعل، یلتزم المتحدِّث بأداء عمل ما فی المستقبل؛ لذلک فإنَّه یعبِّر عن نیَّه المتحدِّث وقصده. یتضمَّن هذا الفعل وعودًا وتهدیدات ورفضًا والتزامات. المتحدِّث باستخدام هذا الفعل یتعهَّد بمواءمه محتوی المقترحات مع العالم الخارجی. 5-الفعل الإعلانی: الفرق بین هذا الفعل والأفعال السَّابقه هو إحداث تغییرات جدیده فی المتلقِّی والعالم الخارجی. فی هذا الفعل، یعلن المتحدِّث عن الظُّروف الجدیده للمتلقِّی. جدیر بالذِّکر أنَّ إجراء تغییرات حقیقیَّه فی العالم الخارجی من قبل المتحدِّث یعتمد علی امتلاک الکفاءات اللَّازمه للتَّأثیر علی العالم الخارجی. یعدُّ تطبیق الکلمات مع العالم الحقیقی أحد أهداف هذا الفعل. تعدُّ أفعال مثل الإعلان والإدانه والتَّعیین وما الی ذلک هی من الأفعال الإعلانیه. وقد حدَّد من خلال هذا التَّقسیم دلاله أنواع الفعل الکلامی.المنهجیه: تهدف هذه الدِّراسه من خلال المنهج الوصفی- التَّحلیلی وبالاعتماد علی آراء العالم الأمریکی جون سیرل دراسه الأفعال الکلامیَّه ونوعیَّتها وأثرها الإنجازی فی قصیده "سقط القناع" للشَّاعر الفلسطینی محمود درویش. یتطرَّق هذا الشَّاعر فی قصیدته إلی کشف خیانه المطبِّعین للقضیه الفلسطینیَّه ویدعو کلَّ المناضلین إلی مواصله طریق النِّضال حتَّی وإن بقوا لوحدهم دون أن تنصرهم جهه من الجهات سواء فی العالم العربی أو الإسلامی.المستجدات: اتضح أنَّ الشَّاعر عبر اللُّغه الرَّمزیَّه کمفرده الرُّوم یشیر إلی هیمنه الغرب فی العصور السَّالفه واستعماره لثروات الشُّعوب. کذلک فإنَّه قد یمنح الجمادات قابلیه الشُّعور کما تعامل مع لفظه "بیروت" لیؤکِّد علی أنَّ حبَّه للوطن حبٌّ صادق خال من الدَّنس والشَّهوه متجاوزا العلاقات العاطفیَّه العادیَّه.  واستخدم الشَّاعر الفعل الکلامی غیر المباشر بنسبه ثمانین بالمئه، والفعل المباشر کان قد ورد بنسبه عشرین بالمئه. لأنَّ الشَّاعر دائما ما یسعی لیحمل أفعاله دلالات أعمق مما یتضمَّنه الفعل القولی والصَّوتی. لم یستخدم الشَّاعر التَّقریرات لأنَّ لدیه قناعه أنَّ الطَّریق واحد؛ وهو طریق النِّضال، وأنَّ الجمیع عارف به ولا یخالف هذا غیر المطبِّعین المستفیدین من الغرب والصَّهاینه.البحث والنتائج: من خلال إجراء إحصائیَّه دقیقه لأنواع الفعل الکلامی فی قصیده سقط القناع تبیَّن أنَّ الشَّاعر محمود درویش قد استفاد من الأفعال التَّوجیهیه أربع مرات، محمِّلا هذا الفعل نسبه أکبر مقارنه بغیره من الأفعال الکلامیه الأخری، لیشیر إلی أنَّه  بصدد إیصال رساله  فحواها أن الشَّاعر یرید من المتلقِّی إنجاز الفعل ولم یقنع بمجرَّد التنبیه له. ویأتی الفعل التَّعبیری بتکرره لثلاث مرَّات فی المرتبه الثَّانیه حیث إنَّ الشَّاعر فی کثیر من الأحیان یحاول بثَّ مشاعره وأحاسیسه فی أرجاء النَّصِّ؛ وهذا الفعل  من شأنه أن یحمل المشاعر والأحاسیس للمخاطب بشکل أوضح وأنسب دون غیره من الأفعال الکلامیه الأخری. واستخدم الشَّاعر الفعل الإنجازی لأغراض مثل: تحذیر المتلقِّی ممن تمرّسوا فی لعبه النِّفاق . وللحثِّ علی مواصله طریق الکفاح وللتَّعبیر عن حاله التِّیه والتَّناقض لدی الشَّاعر الذی وجد نفسه محاصرا بین من صمدوا وبین من هربوا. ومن الأغراض الأخری بیان یقظه الشَّاعر وحرصه علی صون أراضیه من أن یمسَّها العدو بسوء. کما أنَّه وظَّف التَّناص الأدبی والتَّناص القرآنی دون غیرهما، وذلک لشحذ الهمم وکشف مواقف الصَّادق والکاذب فی ساحه القتال، وللإشاره إلی وهن وضعف دوله العدوِّ التی یسمِّیها اللقیطه، لأنَّها غیر شرعیَّه لا تمتلک مقوِّمات البقاء دون نصره الغرب الذی زرعها لحفظ منافعه ومصالحه.            
            مواجهه ابناء الرضا (ع) با فرقه واقفیه
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                امامان(ع) رهبران برگزیده خداوند، تبیین کنندگان پیام الهی بعد از پیامبر(ص) هستند و وظیفه داشتند که این رسالت الهی را از هر توطئه ای حفاظت کنند و امت اسلامی را نیز در برابر لغزش ها و انحرافات مصون دارند. به فرموده علامه مجلسی جایگاه عظیم و والای حضرت رضا (ع) سبب شد که امامان بعد از حضرت رضا (ع) یعنی، امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) را ابناءالرضا خطاب کنند. پژوهش حاضر، نقش هدایت گرانه ابناءالرضا (ع) را در مواجهه و تعامل با فرقه واقفیه مورد بررسی قرار داده است. عصر ابناءالرضا (ع) دورانی است که ائمه (ع) تحت نظارت شدید خلفای عباسی بودند و شیعیان به راحتی نمی توانستند با امام هم عصر خود ارتباط بگیرند و این جو سنگین موجب شد برخی تفکرات انحرافی در جامعه شکل گیرد و برخی را گمراه و در دل برخی شک و تردید ایجاد کند. از مباحث مطرح دوره ابناءالرضا (ع) تعامل و ارتباط با فرق شیعی بوده است که انحرافات زیادی در جامعه اسلامی مطرح می کردند. ازجمله این انحرافات ایجاد شبهاتی درباره سن امام جواد (ع) یا علم امام که با طرح این گونه مسائل جو جامعه شیعه را متشنج کرده بودند. ابناءالرضا (ع) با توجه به جو زمانی حاکم علیه چنین فرقی دست به اقداماتی علمی و فرهنگی زدند. تاکنون درباره فرقه های انحرافی به صورت نامنسجم و پراکنده تحقیق بسیار شده است، اما تحقیقی با عنوان مواجهه ابناءالرضا(ع) با فرق یافت نشد. این نوشتار به روش توصیفی با استناد به منابع تاریخی روایی این اقدامات را مورد بررسی قرار داده است.
             
            گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چهارچوب الگوی متعالی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)                                    
                        58 - 83                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این مطالعه، تبیین گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چارچوب الگوی متعالی قرآن کریم است و در این راستا سعی نموده تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی توأم با رویکرد تفسیر موضوعی، پس از بررسی آیات سیاسی اجتماعی قرآن کریم که مرتبط با موضوع تحول اجتماعی است، به ارائه الگویی مبتنی بر آموزه های قرآنی در این زمینه بپردازد. ازاین رو، تحقیق درصدد آن بوده که با تأثر از نظریه «ایده آلیسم معرفتی» بر تحلیل و استنباط آرمان های قرآنی (ایده آلیسم مبتنی بر قرآن کریم)، به استناد سیاق و مضمون تعدادی از آیات قرآن در زمینه تحول سیاسی اجتماعی بپردازد، لذا آنچه این مطالعه بدان دست یافته است، نشان می دهد که قرآن کریم برای ایجاد تحول در جامعه و در نهادهای سیاسی اجتماعی، بر موضوعاتی نظیر تحول باورها و اعتقادات انسان ها، گسترش توحید باوری در عرصه فکری و عملی، اقامه قسط و گسترش عدالت اجتماعی، اخوت و برادری دینی، مسئولیت فردی (تحول درونی)، و نهایتاً مسئولیت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی ایده تحول در جامعه ایمانی تأکید می ورزد.            
            آثار و نتایج تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی فلسفی
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                «تشکیک در وجود» از مهمترین مباحث هستی شناسی در فلسفه اسلامی است و از آنجا که حل اکثر مباحث و مشکلات حکمت متعالیه متوقف بر آن است، گفته شده در حکمت متعالیه پس از اصالت وجود هیچ مسئله اى اهمیت «تشکیک وجود» را ندارد. اگرچه در آثار ملاصدرا، جسته و گریخته به برخی آثار و تبعات تسری مفهوم تشکیک در انسان شناسی اشاراتی شده اما به طور ویژه و مشخص به آن پرداخته نشده است. پیش از صدرا نیز فخر رازی، با تصریح بر تباین ماهوی انسان ها از نوعی نگاه ویژه به انسان سخن گفته که بر اساس آن، «انسانیت» به منزله یک هویت واحد، قابل تعمیم به همه انسان ها نیست. این تلقی از مفهوم انسانیت به این معنا خواهد بود که هر فرد، ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش استنتاجی، تلاش می کند پیامدهای تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی و به تبع، تاثیر آن بر علوم انسانی مانند تعلیم و تربیت را مورد بررسی قرار دهد. با تسری مفهوم تشکیک از حوزه هستی شناسی به حوزه انسان شناسی، سه مفهوم اصلی حوزه انسان شناسی، یعنی آگاهی، اراده و رابطه نفس و بدن و همچنین علوم انسانی مانند حقوق، تعلیم و تربیت، روانشناسی و اخلاق که مستظهر به اصول انسان شناسانه هستند نیز دستخوش تغییرات مهمی می شوند.            
            بررسی تطبیقی «مخالف» و مواجهه با آن در متون مقدس مسیحیت و اسلام (پروتستان و شیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)                                    
                        6 - 25                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بعد از گسترش دنیاگرایی، دین از جامعه کنار زده شد؛ مگر زمانی که کارکرد داشته و مشکلاتی از دنیای انسان را حل کرده باشد. هدف این تحقیق، نه اثبات حقانیت، بلکه احراز کاربرد متون اسلامی نسبت به متون مسیحی است. کلیسا نیز برای چنین مقصودی از برخی مواضع خود صرف نظر کرده است که همین امر نشان از ضرورت این گونه تحقیقات دارد. «مخالف» و مواجهه با او به عنوان یکی از تعاملات بشری موضوع این پژوهش است که بعد از تعریف مسئله و تحدید دامنه و بیان شباهت ها و تفاوت های ظاهری مطلب، داده های پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شد و سپس توسط تحلیل مضمون توصیف و تبیین گردید. نتیجه آنکه با اسلام در مقایسه با مسیحیت بیشتر مخالفت شده؛ ولی خود اسلام کمتر مخالفت کرده است و بیشتر مخالفت هایش برای پاسداشت حق بوده؛ آن هم هنگامی که قدرتی نداشته است؛ به همین سبب بیشتر در ساحت گفتار و سپس پندار مخالفت کرده است، نه کردار؛ بنابراین این رویکرد اسلام برخلاف مسیحیت به اقدامات جبران ناپذیر منجر نشده است.