مقالات
حوزههای تخصصی:
دو مقاله «عیسی» و «مریم» در دایره المعارف قرآن لیدن را به ترتیب نیل رابینسون و باربارا فرییر استواسر نگاشته اند، از آنجا که هر دو مقاله تحت تأثیر داده های عهد جدید و اخبار ضعیف قرار دارد، نقد آن دو بر مبنای تعالیم قرآن ضرورت می یابد. از این رو، این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی پس از مقایسه تطبیقی مضامین آن دو مقاله با آموزه های قرآن و حدیث صحیح به این نتایج دست یافته است که بنابر هفت آیه قرآن از جمله «وَ ما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِن قَبلِکَ الخُلدَ ... کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المَوْت» (انبیا، 34-35) حضرت عیسی(ع) مانند همه انسان های پیش از خود با رسیدن اجلش، از دنیا رحلت و نفس او به عالم آخرت عروج کرده است. بنابراین، دیدگاه رابینسون مبنی بر اینکه نظرات مفسّران اسلامی درباره مرگ عیسی(ع) یا عروج او که همگی تحت تأثیر روایات قرار دارند، درست بوده، ولی جمع بندی نهایی او که مطالب قرآنی درباره مرگ عیسی را قاطع و آشکار نمی داند، نادرست است. استواسر نیز از این دو نکته ظریف قرآنی که مریم بلافاصله پس از گفت وگوی جبرئیل با او باردار شد و عیسی را در همان روز و در بیرون از معبد در مکانی مناسب و خوش آب و هوا به دنیا آورد، غفلت کرده است.
تحلیل انتقادی دیدگاه کولوسکا در تفسیر داستان یونس(ع) در قرآن (مطالعه موردی: آیات (48-50) سوره قلم)
حوزههای تخصصی:
حضرت یونس (ع) یکی از پیامبران الهی است که داستان وی به صورت هدفمند در چهار سوره قرآن بیان می شود. بیان داستان حضرت یونس (ع) در قرآن، هانلیس کولوسکا را بر آن داشته که در مورد خاستگاه این داستان و عوامل مؤثر بر آن، به تحقیق و بررسی بپردازد. مقاله حاضر با در پیش گرفتن روش توصیفی-تحلیلی به نقد و بررسی دیدگاه کولوسکا در باب تفسیر داستان یونس (ع) در سوره قلم اختصاص دارد.دیدگاه کولوسکا پنج محور اصلی دارد که نخست به بررسی آنها می پردازیم. این پنج محور عبارتند از : تاریخ گذاری نزول، ساختارشناسی، بررسی مفردات و مفاهیم، بررسی ارتباطات میان سوره ای و پیوندهای ارتباطی داستان حضرت یونس (ع) با سنت و هنر یهودیت و مسیحیت. ذیل هر محور، ابتدا به تبیین دیدگاه کولوسکا، و سپس مفسران مسلمان می پردازیم، و از آن به عنوان معیاری برای نقد و ارزیابی دیدگاه کولوسکا بهره می جوییم. در قسمت هایی که در تفاسیر اسلامی مطالب مطرح شده از سوی کولوسکا وجود نداشته، ناگزیر به دیگر منابع اسلامی مراجعه کرده ایم. دیدگاه های کولوسکا در مواردی نظیر مکی بودن سوره قلم، و مقصود از آیات 48-50 سوره قلم با اندیشمندان مسلمان مشابه است و از جمله نقدهایی که بر کار وی وارد است: استفاده از منابع اندک اسلامی و برداشت های اشتباه از آنها، عدم استناد مطالب و ادعاها و دخیل شدن پیش فرض های دینی با رویکرد مسیحی، ابهام در عبارات و سطحی نگری است.کولوسکا در برداشت های اشتباه خود حضرت یونس (ع) را نبی معرفی نمی کند و وی را فردی فراموشکار و دارای غفلت و نسیان می داند.
بازپژوهی تحلیلی آراء تئودور نولدکه پیرامون نگارش قرآن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای «نقد و بررسی آراء تئودور نولدکه درباره رسم الخط و قرائت قرآن» و مجموعه ای از فرضیه ها و مطالب مهمی که پیرامون قرائات و رسم الخط قرآن ابراز شده تنظیم و تدوین شده است، و در پی آن است که وحیانی بودن و وثاقت متن قرآن را از طریق آیات و روایات و شواهد تاریخی و ... به اثبات رساند و شبهات وارده از طرف نولدکه و برخی از مستشرقان به ساحت مقدس قرآن در این موضوع را پاسخگو باشد. پژوهه حاضر با بهره جستن از شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکرد انتقادی همراه با گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات سامان یافته و به بازپژوهی تحلیلی آراء تئودور نولدکه درباره قرائت قرآن پرداخته است. تئودور نولدکه معتقد است پیامبر(ص) وجود اشکالات لفظی در قرآن را پذیرفته، امّا آنها را به نویسندگان نسبت می دهد و از ناحیه آنها می داند. نتایج پژوهه حاضر حاکی از آن است که: رسم الخط و کتابت قرآن غیر از قرائت است زیرا مأخذ قرائت، روایات و اسناد است ولی مأخذ رسم الخط همان طرقی است که در نوشتن معمول می باشد. بنابراین آیات قرآنی باید همان گونه قرائت شود که نقل شده، نه طبق رسم الخط و کتابت آن، اساس و پایه قرائت است، (قرائت شفاهی که از پیامبر(ص) رسیده) و رسم الخط قرآن، مبتنی بر قرائت می باشد. شبهات نولدکه در مورد رسم الخط و متن قرآن از اساس باطل است زیرا دلایل او در این خصوص مخدوش می باشد و در اثبات آرای او ناتمام و ناقص است.
بررسی انتقادی دیدگاه ها و رویکردهای اچمیادزین و حکومت قاجار بر پایه متون ارمنی ماشتوس مقدس(ماتناداران)
حوزههای تخصصی:
ارامنه پس از کوچ از جلفای قدیم و سکونتشان در مناطق مختلف ایران ضمن سازگاری با شرایط جدید در سرزمینی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت با اتحاد میان یکدیگر به زندگی در شرایط نو خود را وفق دادند. به طوری که حضور و نقش آفرینی ارامنه در دوره قاجار درسمت های رسمی دولتی و نظامی گواه آن است که ارامنه خود را شهروندانی در ایران میدانستند که ضمن حفظ عقاید دینی و اجرای آزادانه مناسک خود، پیوند های عمیق فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بین آن ها و ایرانیان برقرار بود. این پژوهش درصدد است با نگاهی تحلیلی به بررسی انتقادی دیدگاه ها و رویکردهای اچمیادزین و حکومت قاجار بر پایه متون ارمنی ماشتوس مقدس بپردازد. لذا در پی پاسخگویی به این سوال ها می باشد: 1- روابط اچمیادزین و حکومت قاجار بر اساس چه رویکردهایی بوده است؟2- تبعیت ارامنه و تمکین آن ها از فرامین چه تاثیر و پیامدهایی در روابط میان اچمیادزین دولت قاجار داشت ؟یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرامین صادر شده توسط حکومت قاجار به اچمیادزین حاکی از اهمیت اتحاد میان ارامنه ایران با یکدیگر و لزوم همبستگی میان آن ها و همچنین تبعیتشان از فرامین صادره توسط دولت قاجار و همزیستی پایدار میان مسیحیان و مسلمانان بوده است.
واکاوی خوانش آنگلیکا نویورت از بهشت قرآنی در پرتو نظریه ی واکنش خواننده ولفگانگ ایزر
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو بر این باور استوار است که مفاهیم نظری مطرح شده توسط ولفگانگ ایزر در نظریه ی "واکنش خواننده" ابزار تحلیلی ارزشمندی جهت بررسی متن قرآن و متون تفسیری از چشم اندازی نو ارائه می دهد. این نظریه ضمن تمرکز بر فرآیند تعامل میان متن و خواننده، بر اهمیت "فضاهای نامتعین " متن در پویایی این تعامل تأکید داشته و چگونگی تکمیل این فضاها را از سوی خواننده در حین فرآیند خواندن، بررسی می نماید. بر این اساس، در این پژوهش با تمرکز بر سوره ی مبارکه ی الرحمن که با برخورداری از یک ساختار متمایز، از پتانسیل بالایی جهت پژوهش بهره مند است، نخست، فضاهای نامتعین بهشت را شناسایی و سپس با در نظر گرفتن خاورشناس آلمانی آنگلیکا نویورت به عنوان یکی از خوانندگان سوره، چگونگی تعامل وی با این فضاها را مورد واکاوی قرار داده ایم. نویورت در پژوهش های قرآنی خود، با در نظر گرفتن هر سوره به عنوان یک واحد ادبی منسجم، درصدد ارائه خوانش تفسیری نوین از سوره است. هدف از این پژوهش، ارائه چشم اندازی بدیع جهت بررسی متن قرآن و تحلیل متون تفسیری است. این پژوهش نشان می دهد نویورت در خوانش خود از این سوره، سعی دارد فضاهای نامتعین موجود را با بهره گیری از اطلاعات متون دینی پیشین و تحلیل های خود از شعر جاهلی، تکمیل نماید.
نقد مقاله یوسف (ع) در دائره المعارف قرآن لیدن
حوزههای تخصصی:
برداشت عمومی مسلمانان از قصّه یوسف(ع) مانند دیگر قصص انبیا تحت تأثیر روایت نادرست عهد عتیق قرار دارد. این مسئله در مقالات و پژوهش های مستشرقان نیز خود را پررنگ تر نشان داده است. در پژوهش حاضر، متن مقاله یوسف [Joseph] در دائرهالمعارف قرآن لیدن ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به روش توصیفی – تحلیلی، مضامین آن براساس تطبیق با آیات قرآن و روایات صحیح، بررسی و نقد شده است. شالوم گلدمن (Shalumn Goldman)در مقاله «یوسف» از بسیاری از مضامین سوره یوسف گذشته است. از یافته های مهم این پژوهش آن است که یوسف در کودکی تنها یک مرتبه خواب می بیند و آن را تنها برای پدر خود تعریف می کند و علّت تبعید او به مصر کید برادرانش است که شیوه تربیت شدن او را نادرست می پنداشتند. گلدمن همانند برخی از مفسّران اسلامی یوسف صدّیق را دست کم از زمان قرار گرفتن در نهانگاه چاه کنعان پیامبر فرض کرده است، در حالی که یوسف تا زمانی که یعقوب(ع) زنده بود پیامبر نبود، در نتیجه همه قصّه یوسف در سوره یوسف بیان زندگی یوسف قبل از پیامبری اوست. در بیان قرآن، گرچه پادشاه مصر همینکه تعبیر خواب خود را شنید یوسف را به دربار خود فراخواند، ولی یوسف تا زمانی که برای مَلِک مصر روشن نشد که چه کسی پشت صحنه دست بریدن چند زن درباری قرار داشته است از زندان بیرون نیامد.