فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۸۱ تا ۸٬۲۰۰ مورد از کل ۷۳٬۹۷۵ مورد.
احیاگری و جنبش احیاگرانه ی امام حسین (علیه السلام)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار یادشده، نویسنده به مناسبت تحلیل واقعهی عاشورا، به تبیین مسألهی احیاگری پرداخته است. وی تعریفی از احیاگری را ارائه نموده و آن را به معنای تجدید ساختمان، چه در مجموعهی فکری و چه در مکتب اجتماعی و چه در تفکر دینی دانسته است. احیاگری زمانی ضرورت مییابد که تفکری اصیل و پایهای، آسیب دیده باشد و وجود او را ابهامات و اوهام و خرافات چه از ناحیهی حاملان آن تفکر و چه از ناحیهی دشمنان خارجی، فراگرفته باشد. در چنین زمانهای است که نیاز به احیاگری به عنوان یک ضرورت تاریخی، خود را مینمایاند. مسألهی احیاگری در کتاب و سنت، مورد تأکید و توجه جدی واقع گردیده و آن را در زمانهای دانسته که دین حق، در معرض برداشتهای سطحی و در معرض کژیها و اعوجاجها قرار گرفته باشد.
افول اندیشهی دینی و احیای بدعتها و سنتهای غلط پس از دورهی نبوی، ضرورت تام احیاگری را در سال 60 هجرت مینمایاند. زیرا جامعهی دینی گرفتار حاکمی فاسد، جبار، ستمگر و هوسران واقع شده و زبونی عوام و انحراف خواص، سبب چنین بلیّهای شده است.
در بخش دیگری به شرایط یک احیاگر، همچون دشمنشناسی، اهل مخاطره بودن، تعهد و دردمندی، دوری از عوام زدگی و مصلحت اندیشی را به عنوان عوامل و شرایط احیاگری دانسته.
سپس به این مسأله که حسین بن علی در قلهی احیاگری تاریخی دورهی اسلامی قرار دارد و اسوهی احیاگران است پرداخته شده.
لزوم تناسب عمل احیاگرانه، با عصر و زمانه نیز به بحث درآمده و نهضت حسین بن علی علیهالسلام را نهضتی که تناسب روشنی با عصر و زمانه دارد، تحلیل نموده و این نهضت را الگوی هموارهی احیاگران دنیای اسلام، تصویر نموده است، در نهایت راهکارهای لازمی را برای تحقق احیاگری در زمانهی حاضر تحلیل نموده است.
قاعده فرعیه و ثبوتالثابت
منبع:
معرفت ۱۳۷۸ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
مؤلفه ها و شاخص های تربیت اسلامی از نظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش نیازمند ابزارهایى براى سنجش و ارزشیابى است. شاخص هاى تربیتى، نوعى ابزار هستند که ریشه در اهداف تربیتى دارند؛ زیرا شاخص ها، ابزارى براى رسیدن به اهداف اند. این پژوهش با رویکرد نظرى و مطالعه اسنادى و با بیان شاخص هاى تربیتى است که از آیات قرآن کریم استخراج شده و مى توان از آنها در جهت بهبود، رشد و تعالى فعالیت هاى تربیتى بهره گرفت. براساس یافته هاى این پژوهش، مجموعه شاخص ها و معیارهاى تربیت اسلامى برگرفته از آیات قرآنى را مى توان تحت سه مؤلفه فرایندهاى ذهنى، رفتار و تمایلات دسته بندى کرد. شاخص هاى ذیل هر مؤلفه عبارتند از: مؤلفه فرایندهاى ذهنى شامل شاخص هاى علم و دانش، تفکر و تعقل، معرفت و بصیرت، نقد و ارزیابى؛ مؤلفه رفتار شامل شاخص هاى تعهد و مسئولیت شناسى اجتماعى، عمل گرایى، عفت و پاکدامنى، امر به معروف و نهى از منکر و عبادت؛ و مؤلفه تمایلات شامل شاخص هاى حب الهى، ولایت پذیرى. این شاخص ها به شدت با همدیگر مرتبط هستند. یافته هاى این پژوهش مى تواند به عنوان ابزارى مناسب در اختیار نهادها، سازمان هاى آموزشى و مدارس قرار گیرد تا آنان را قادر به ارزیابى فعالیت هاى تربیتى خود نماید.
انقلاب اسلامی ایران در دنیای جدید
منبع:
حضور ۱۳۷۸ شماره ۳۰
سیر تکاملی تفسیر نگاری(2) مدارس تفسیری صحابه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اندیشه حوزه ۱۳۷۴ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
بررسی محکم و متشابه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این رساله در بیان ضرورت و اهمیت تفسیر قرآن به ویژه تفسیر آیات متشابه در 5 فصل نگارش یافته است که عبارتند از : 1- تاریخچه ای مختصر پیرامون زمینه های تدوین کتب تفسیری مربوط به آیات متشابه و مساعی مفسران در ادوار مختلف 2- نقد و بررسی آراء گوناگون در مورد اصطلاح محکم و متشابه 3- بحث از حکمت ورود متشابهات و روشهای تفسیر آن با بررسی آراء متکلمان ، فلاسفه ، عرفا و دانشمندان علوم قرآنی 4- بررسی دیدگاه قرآن در باب محکم ومتشابه 5- تبیین ریشه های توجه و روی آوردن به آیات متشابه و ارائه نمونه هایی از این آیات همچون استواء ، کرسی ، جهت ، معیت ، رویت ء نفس ، وجه ، عین ، ید ، قبضه ، یمین .
مقایسة راه حل مسئله شر از دیدگاه جان هیک و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شر در قرون اخیر به صورت منطقی و قرینه ای(علیه وجود خدا) مطرح و به منزلة نقدی بر آموزه های دینی مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان راه حل های متنوعی ارائه داده اند که از جمله پاسخ ها، پاسخ هیک (فیلسوف و متکلم مسیحی) است که تئودیسة پرورش روح است و نیز پاسخ علامه طباطبایی که قایل به عدمی بودن شر شده، آن را لازمة عالم مادی و اختیار انسان می داند. این دو نظریة عدل باور با وجود نقاط اشتراک، دارای تفاوت های بنیادین اند. در مقایسه و تطبیق دو نظریه، ابعاد مسئله روشن تر می شود و راه حل جدیدی به دست می آید. لذا مقالة حاضر به بررسی و تطبیق این راه حل ها می پردازد.
شرایط اجتهاد از دیدگاه وحید بهبهانى قدس سره
حوزه های تخصصی:
پیشینه رابطه علم و دین در اسلام و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های مهمی که ذهن اندیشمندان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده است، مسئله ارتباط علم و دین است. با پیشرفت روزافزون علوم طبیعی و انسانی، سؤل های زیادی درباره ارتباط این علوم با دین مطرح می شود. آگاهی از تاریخچه این بحث می تواند نقش بسیار مؤثری در بررسی موضوع ارتباط علم و دین داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با برشمردن بسترهای چالش زای موضوع علم و دین در جهان غرب و روند تاریخی این بحث تا قرن حاضر، به این نکته دست یافته است که هرچند شروع این بحث در ابتدا به دلایل مختلفی به غرب بازمی گردد، ولی در عالم اسلام از چشم اندازی دیگر و با عنوان «رابطه عقل و دین» مطرح شده است و مسئله رابطه علم و دین به شکلی که در جهان مسیحیت مطرح بوده، نه به عنوان مسئله، بلکه به مثابه موضوعی وارداتی مورد بحث اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است. علاوه بر آن، این بحث در جهان اسلام، بیشتر میان علوم انسانی و دین مطرح شده است.
نقد مقاله خدای عهد عتیق
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۲ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
آزادی عقیده و آزادی بیان با تکیه بر واکاوی تفسیری آیة ﴿لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیة﴿لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾به عنوان یک اصل راهبردی در سرلوحة تعامل نظام مترقّی اسلامبا پیروان دیگر ادیانمطرح و پژوهش پیرامون آن، دررفع بسیاری از ابهام های اجرای احکام اسلام راهگشاست. این پژوهش کنکاشی در گسترة کلامی،تفسیری آیة مزبور است که نخست به مفهوم شناسی واژه های آیه و موارد کاربرد آن در قرآنو آنگاه به تحلیل اقوال مفسّران در مفهوم شناسی آیه پرداخته است و بدین نتیجه می رسدکه «دین»، باور، خضوع و عقد قلبی است وبا الزام و اکراه حاصل نمی شود و تنها بابرهان شکل می گیرد و بر فرض امکانِ اکراه، فایده ای برآن مترتّب نیست. در بخشدیگر، به تهافت بین آیة مزبور (آزادی عقیده) با احکام ارتداد (آزادی بیان) اشارهمی کند و به تمایز بین سه گسترة «آزادی اندیشه، آزادی عقیده و آزادی بیان» پرداختهشد. نویسندگان معتقدند که آزادی عقیده در اسلام، مبادی و مبانی و نیز حدّی دارد و بهطریق اولی، آزادی در بیان نیز دارای حدّ و مرز می باشد. همچنین اعدام مرتد با آزادیاندیشه و بیان منافات ندارد؛ زیرا در نظام دینی شخص مرتد، تنها در صورتى که تبلیغ وتوطئه علیه نظام اسلامى کند، با او برخورد می شود و حکم تعرّض به وی، همانند حکم تعرّضبه جاسوس در حکومت های لیبرال جهان است. آیاتی که بر اصل آزادی عقیده تصریح دارند،همة آنها در مقام پذیرش اصل دین است، امّا پس از پذیرش اسلام، حق برگشت همراه با ترویج و تبلیغو توطئه از او سلب می شود.
اخلاق اسلامی یا نظام اخلاقی اسلام؟ بررسی اجمالی کتاب اخلاق اسلامی؛ مبانی و مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک بین دو مفهوم «نظام اخلاقی اسلام» و «اخلاق اسلامی» از جمله مسائل مهم و کارساز در حوزة تبیین و تحلیل مجموعة مباحث اخلاقی است و به این منظور هر کتابی که بخواهد به مبانی، مفاهیم، و مهم ترین رویکردهای مطرح در قلمرو اخلاق اسلامی توجه کند، به ناچار بایستی در این خصوص تعیین تکلیف کند؛ به ویژه در تدوین کتب آموزشی، مرز بین نگاه جزء نگر با نگاه کل نگر به نظام اخلاقی اسلام می تواند نوع تلقی و برداشت مخاطب را در نگاه به آموزه های اخلاقی اسلام به منزلة اجزایی گسسته و غیر همسو یا مجموعه ای پیوسته، مکمل، و با اهداف کاربردی جامع مشخص کند.
بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و نقد اجمالی کتاب اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم) از مجموعه دروس معارف اسلامی دانشگاه ها می پردازد. پس از مروری کلی بر سرفصل های کتاب و معرفی کلی اثر، به تحلیل امتیازها و کاستی های ابعاد شکلی و صوری کتاب می پردازیم سپس، نقاط قوت و ضعف ابعاد محتوایی آن را برخواهیم شمرد. مقاله با ارائة تحلیل نهایی و پس از بیان چند پیشنهاد و نتیجه گیری به پایان می رسد.
هستی شناسی جامعه از منظر متفکران دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا جامعه اصیل است و وجود حقیقی و مستقل دارد؟ دراین باره دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این مقاله مساله فوق را از نگاه شهید مطهری، استاد مصباح یزدی و آیت اله جوادی آملی می کاود.
شهید مطهری، هم من فردی و هم من جمعی را اصیل می انگارد و جامعه را از وجود حقیقی، مرگ و حیات و روح واحدی برخوردار می داند که در افراد حلول کرده و من جمعی آنهاست؛ اما استاد مصباح فقط فرد را اصیل انگاشته و جامعه را امری اعتباری و دارای وحدت ماهوی می داند. آیت اله جوادی آملی وجود اعتباری را مرتبه نازلی از وجود حقیقی می داند و این مرتبه از وجود را برای جامعه، قطعی می داند. ایشان نسبت به مرتبه وجودی فراتر از آنچه مطابق با نظریه اصالت جامعه باشد، نظر صریحی ندارد.
بنابراین، سیر بحث در میان این متفکران، چنین است:
جمع گرایی معتدل¬فردگرایی ناب¬ وجود حقیقی نازل
ویژگیهاى علم فقه (1)
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در یک نگاه اجمالى به موضوع فلسفه فقه، در مقام نقد و بررسى دیدگاهى است که علم فقه را ناقص، محدود و براى اداره و تدبیر زندگى اجتماعى، ناتوان دانسته و بر این باور است که این علم، حیلتآموز، ظاهربین، مصرفکننده از دیگر علوم، تابع و متاثر از تحولات اجتماعى و سیاسى، تکلیفمدار و نه حقمدار است و جامعه فقهى را نیز لزوما یک جامعه دینى ندانسته و فقه را در پیشبرد جامعه مدرن، ناکارامد معرفى کرده است.
این مقاله در فضایى صمیمى به نقد و تحلیل دیدگاه یادشده پرداخته است. (2)
بررسی دو رویکرد حافظه محور و اندیشه محور؛ به روش های آموزش با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع)، علم را بر دو نوع «مسموع» یعنی شنیده شده از خارج و «مطبوع» یعنی نشئت گرفته از عقل تقسیم می کند. بر این اساس، حافظه محوری و اندیشه محوری دو نگرش عمده حاکم بر روش های آموزش شمرده می شوند. هرچند امروزه بیشتر بر روش های اندیشه محوری تأکید می گردد، حافظه محوری نیز یکی از رویکردهای پرکاربرد به شمار می آید. نوشتار حاضر با هدف نشان دادن جایگاه و تفاوت های این دو رویکرد، با تأکید بر روایات منقول از امام علی(ع) به روش توصیفی ـ تحلیلی، نخست با تعریف دانش و خرد و رابطه میان آن دو، اهمیت آنها را در آموزش بررسی می کند، سپس به معرفی هریک از دو نگرش حاکم و روش های مورد حمایت آنها می پردازد. بررسی موضوع، اگرچه برتری به کارگیری تربیت عقلانی در آموزش را نشان می دهد، درعین حال، مشخص می کند که نباید روش تکرار و حافظه محوری را به طور کلی از نظر دور داشت.
از جبران خسارت بزهدیده توسط بزهکار تا جبران خسارت توسط دولت
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۵ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
مهمترین دغدغة خاطر بزهدیدگان جرائم، پیش از آنکه اجرای مجازات بزهکار باشد، جبران خساراتی است که از رهگذر وقوع جرم متحمل شدهاند. به همین جهت، جبران خسارت بزهدیده نقش بسیار مهمی را در سیاست جنایی داراست و متولیان و مقامات مسئول همواره میکوشند برای تحقق آن، از سایر ابزارهای سیاست جنایی استفادة بهینهای بکنند. اینکه جبران خسارت بزهدیده، شرط بهرهمندی بزهکار از نهادهایی همچون آزادی مشروط، تعلیق مجازات، ارجاع پرونده به میانجیگری کیفری، تخفیف و یا معافیت از مجازات است و نیز اینکه جبران خسارت گاه جایگزین مجازات و گاه به مثابة مجازات است، شواهد خوبی بر مدعای پیشین است. با وجود این عوامل مختلفی باعث شده است که دل بستن به جبران خسارت توسط بزهکار در همة موارد، آرزویی عبث و امیدی خام جلوه نماید. در نتیجه ضرورتها ایجاب نموده است تا دولت به این مهم اقدام کند. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، پیجویی مبانی مطمئن برای این موضوع است. به نظر میرسد دولت در قبال بزهدیدگان، مدیون نیست و مسئولیت مدنی ندارد. دولت تنها وظیفه دارد به این امر اقدام نماید.