فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۷۸٬۶۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
229 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ به عنوان یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان حوزه جامعه شناسی ادبیات، سعی داشت تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی نشان دهد. او رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده جهان نگری خاصش می داند. احمد محمود از داستان نویسان رئالیست است که محور داستان هایش بیان نوع زندگی اجتماعی انسان های زمانه اش بوده است و این مسئله را می توان در آثار او مشاهده کرد؛ از این رو می توان سه رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته را بر اساس نظریه جامعه شناسی جورج لوکاچ مورد بررسی قرار داد و فرضیه های زیر را مطرح کرد: 1-رمان های اجتماعی می توانند در جهت اصلاح و بهبود ساختار ها و نگرش های فرهنگی- اجتماعی مؤثر باشند.2-رمان های معاصر، نه تنها می توانند با دیدگاه واقع گرایانه ی خود، آینه ی تمام نمای جامعه باشند، بلکه متقابلا می توانند بر روی جامعه از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی نیز تأثیر گذار باشند و سبب تغییر و تحولات فکری در خوانندگان خود گردند. 3-با توجه به نظریات جامعه شناختی جورج لوکاچ، تحلیل جامعه شناختی این سه رمان می تواند راهنمای شناسایی جهان بینی وی باشد.
لغة الوجة والعين في نهج البلاغة دراسة دلالية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
لغه الجسد لغه متفوقه منذ القدم ولدت مع الفطره البشریه؛ لذلک تعد أکثر شفافیه من التواصل اللفظی. هناک ألفاظ تعجز عن نقل الرساله إلى المتلقی، فتأتی لغه الجسد داعمه لها، تبین ما خفی من معانیها ودلالاتها، فهی انعکاس صادق لما نفکر أو نشعر به. یهدف هذا البحث إلی دراسه لغه الجسد فی نهج البلاغه، بالمنهج الوصفی التحلیلی. وقد وقع اختیارنا علی لغتی الوجه والعین أنموذجین فقط، منعاً لتضخم البحث. فندرسهما دراسه دلالیه، ونوضح أهم المواضع التی یبرز فیها التواصل من خلال حرکات الوجه والعین، لنستشف أهمیه هذا التواصل ودلالاته فی کلام الإمام علی (8). تکمن أهمیه هذا البحث فی کونه یبیّن الأثر الذی تترکه لغه الوجه والعین فی الآخرین، کما یجعل القارئ أکثر فهماً واستیعاباً لکلمات الإمام علی ویسهل على الدارسین الغوص فی أبحاث واسعه ضمن هذا المجال. أما أهم النتائج التی تم التوصل إلیها، فهی أن الإمام علی حرص علی تنویع طرق إیصال الأفکار إلی الآخرین، بلغه الجسد التی من شأنها أن تسرع من عملیه بث الأفکار والمشاعر والانفعالات وکشف مخبوءات الباطن وفهمها من قبل المخاطب واستقبالها، حیث لم یقف الإمام عند حد الکلام المنطوق، وإن للغه الوجه والعین دورا مهما فی الاتصال بالمتلقی فی کلام الإمام، وذلک عبر إیصال الرسائل الهادفه، کما أن لها وقعا کبیرا فی تبسیط التواصل والتفاهم بین الأفراد وتسهیله. یدل الوجه فی کلام الإمام علی ظاهر المؤمن ودماثه الخلق والفرح والبشاشه والمجد والکرامه والرد والمنع، وتدل العین التی هی أکثر الجوارح تعبیرا عن المعانی وتأثرا بتغیر الأحوال النفسیه علی أمور مختلفه، منها الازدراء والتحقیر والخشوع والخوف والفزع.
«قرائتی نو از واژه «سنین» درآیه ی «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنینَ...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
یکی از آیاتی که نحویان و مفسران درباره ی آن اختلاف نظر دارند آیه ی «وَ لَبِثُوا فی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنینَ...» (کهف: 25) است. نقش نحوی واژه ی «سنین» در این آیه مورد اختلاف است. این واژه جمع «سنه» به معنای سال است و از آنجایی که بعد از عدد «ثَلاثَ مِائَهٍ» قرار گرفته است، طبق قاعده عربی باید نقش «تمییز» داشته باشد. بر اساس قواعد دستور زبان عربی بعد از عدد «مائه»، تمییز باید مفرد و مجرور باشد در حالی که «سنین» جمع است و این مخالف قواعد زبان عربی است. نحویان و مفسران برای این واژه، پنج نقش مختلف ذکر کرده اند. در این پژوهش با روش تاریخی – تطبیقی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، تلاش گردیده تا راه حل جدیدی در تعیین نقش این واژه ارائه گردد. از آن جایی که قرآن برخی واژگان زبان های دیگر، مخصوصاَ شاخه های هم خانواده خود را به استخدام گرفته، استفاده از نحو برخی شاخه های زبان سامی نیز محتمل است. شاخه ی انتخابی ما در این پژوهش زبان سُریانی است که اشتراکات فراوانی در نحو با زبان عربی دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نقش «سنین» در این آیه تمییز است؛ اما بر نه بر اساس دستور زبان عربی بلکه مطابق نحو زبان سریانی.
شخصیت پردازی در داستانک های تک آیه ای قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
25 - 44
حوزههای تخصصی:
عنصر شخصیت بازتاب دهنده اندیشه و عواطف نویسنده است. بررسی این عنصر در داستانک های قرآنی، ما را در رسیدن به مقصود باری تعالی یاری می دهد. از سوی دیگر، داستانک های تک آیه ای از آن جهت که بسیار موجز است، مورد توجه قرار دارد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا، به بررسی شیوه های شخصیت پردازی در داستانک های تک آیه ای پرداخته، بسامد هر یک و تکنیک های مورد استفاده را استخراج نموده است. برای این کار ابتدا تعاریف و تقسیم بندی های شخصیت ارائه شده و داستانک های تک آیه ای در دو ساحت انواع شخصیت (اصلی، فرعی، ایستا، پویا، مقابل و مخالف، نوعی و...) و تکنیک های شخصیت پردازی (توصیف مستقیم و غیر مستقیم: گفت وگو، عمل، صحنه پردازی، نام گذاری) مورد واکاوی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که استفاده از شخصیت ها، اغلب بسیار محدود است؛ به گونه ای که برخی تنها با یک شخصیت اصلی تشکیل شده، برخی دیگر علاوه بر آن، یک شخصیت مخالف یا شخصیت فرعی نیز مشاهده می شود. شخصیت پردازی ها غیر مستقیم بوده که این شیوه، شخصیت را واقعی تر به تصویر می کشد که به طور قطع، دارای تأثیر بیشتری می باشد. از میان تکنیک های مختلف شخصیت پردازی غیر مستقیم، شیوه های گفت وگو، عمل، نامگذاری و توصیف عواطف، به ترتیب بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است.
تبیین تأثیر عملیات وعده صادق در مولفه های عمق بخشی داخلی و خارجی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با عملیات وعده صادق در مواجهه با راهبرد رژیم صهیونیستی مبتنی بر ضربه شوک آور و دکترین اقدام پیش دستانه در حمله به بخش کنسولی ایران در دمشق، به عنوان جوهره راهبرد تل آویو، ضمن به چالش کشیدن راهبرد رژیم صهیونیستی، پیامدهای راهبردی مهمی را در عمق بخشی داخلی و خارجی انقلاب اسلامی با دو هدف کسب منافع امنیت ملی و دفع تهدیدات انقلاب اسلامی همراه داشته است که لازم است مولفه های آن تبیین شود. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی است. رویکرد روش شناسی تحقیق، آمیخته اکتشافی است و جامعه خبرگی این تحقیق شامل خبرگان دفاعی و امنیتی و راهبردی کشور و نمونه خبرگی شامل 14 نفر از خبرگان دارای تحصیلات دکتری در حوزه های مرتبط با امنیت ملی، راهبرد و علوم سیاسی دارای حداقل ۲۰ سال تجربه و مسئولیت در حوزه اجرایی مرتبط و به صورت هدفمند تا سطح اشباع نظری است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از تحلیل مضامین برای دسته بندی و طبقه بندی عناصر تحقیق و از تحلیل های آماری با آزمون هایی چون ضریب لاوشه، میانگین رتبه ای با استفاده از نرم افزار SPSS و برای بررسی روایی و پایایی از فاکتورهای آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. نتایج تحقیق شامل تأثیر عملیات وعده صادق در 5 مولفه داخلی و 11 مولفه خارجی عمق بخشی انقلاب اسلامی شامل تأکید بر لزوم وجود رهبری حکیم و شجاع در جامعه، افزایش سرمایه اجتماعی نیروهای مسلح، ارتقای غرور ملی، انتقال پیام نفی سلطه جویی و سلطه پذیری به جامعه جهانی، موثر در کاهش یا تغییر رویکرد تقابل و رقابت برخی کشورها در منطقه و غیره است.
مبانی قرآنی مدیریت امیدمحور بر اساس سنت های خدا با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
91 - 126
حوزههای تخصصی:
امید در ادبیات رهبر معظم انقلاب کلمه ای پربسامد است. در متن بیانیه گام دوم، توصیه نخستین، توصیه به امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. این امید که البته امیدی صادق است و تبیین آن در آینه آموزه های وحیانی ضروری می نماید، مدیریتی را به دنبال خواهد داشت که برای مدیران سودمند است. با عنایت به این مطلب که قرآن در رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد بایست در قرآن دلایل این امید را جست. سنت ها یا همان قانون های خدا در قرآن زمینه ای برای ایجاد این امید صادق ایجاد می کند و پشتوانه هایی برای مدیریت امیدمحور خلق می نماید. تحقیق حاضر درصدد است با روش تحلیلی توصیفی نسبت بین سنت ها و کیفیت ایجاد امید به آینده را در مدیران بیابد و این باور مبنایی را در مدیریت تبیین نماید. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش فهم نسبت بین آموزه هایی مانند سنت ها در قرآن و رفتار مدیران و خصوصاً تصمیم های آن ها است که محوری ترین جلوه آن مدیریت امیدمحور و نگاه خوش بینانه به آینده است.
مبانی جداناپذیری حجیت قرآن از سنّت در مرجعیت علمی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
مرجعیت علمی قرآن کریم از اثرگذاری معنادار و روشمند قرآن کریم بر دیگر دانش ها، ازجمله علوم انسانی و اسلامی سخن می راند. تبیین مرجعیت قرآن در این زمینه، مبتنی بر تحقّق مبانی و ادله ویژه آن است. جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت را باید یکی از مبانی مهم در مرجعیت علمی دانست. پیوند میان قرآن و سنّت، از مسائل دامنه دار و موضوعات مورد توجه دانشمندان بوده است. قرآن کریم به عنوان منبع دستیابی به معارف دین، مورد پذیرش بوده، اما در گستره حجّیت و کشف مراد از آیات، با دیدگاه ها و روش های گوناگونی روبه رو هستیم. بر اساس نظرگاه جداناپذیری حجّیت قرآن از سنت، کتاب الهی در معنادهی بخشی از آیاتش، نیازمند سنّت است. دریافت تفسیر دقیق و صحیح از آیات و بهره از تمام ظرفیت های سنّت در کشف مقاصد الهی، ضرورت بحث از این دیدگاه را تأمین می نماید. ازاین رو بایسته است تا کشف مبانی این دیدگاه به روش توصیفی-تحلیلی، مقایسه ای و تطبیق داده های روشی حاصل از مطالعات، صورت گیرد. این نظریه بر پایه مبانی عقلایی، قرآنی و روایی استوار گردیده است. در مبنای عقلایی، نقش بافت فرامتنی در فهم کلام بررسی می شود. در مبنای قرآنی، آیات متشابه و در مبانی روایی، همسان نبودن کلام خدا با کلام بشر بیان می گردد.
تحلیل نقش سبک فرزند پروری اسلامی در مصونیتِ نوجوانان از آسیب های شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از عناصر مهم در تحقق بخشی به تحول بهنجار در نوجوانان، سبک فرزندپروری والدین است. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که مهمترین عناصر در تحول رفتارهای برونی سازی شده فرزندان متاثر از سبک فرزند پروری و والدگری والدین است. توصیه دانش روان شناسی این است که اگر چنانچه والدین تلاش عالمانه ای در گستره فرزندپروری مبذول دارند و روش های تربیتی و ارتباطی مناسب و همتراز با سیر تحوّلی(زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی) نوجوانان را اتخاذ کنند، نرخ تحقق کُنشوری های شناختی و رفتاری بهنجار در آنان افزایش خواهد یافت. یکی از آسیب های مهم که در عصر کنونی، نوجوانان را تهدید می کند، استفاده بی ضابطه و گسترده از فضای مجازی و فناوری دیجیتال است. به دلیل فواید فراوانی که توسعه اینترنت در دنیا دارد، کاربران این فناوری جدید، هرروز رو به افزایش است.نوجوانان، یکی از مهمترین قربانیان فضای مجازی بی ضابطه هستند. سبک والدگری والدین و سبک فرزندپروری آنان از عناصری است که در تحول بهنجار نوجوان و در مصونیت بخشی آنان، تاثیر سازنده دارد.در آموزه های اسلامی مصونیت بخشی از ابتلا به ناهنجاری های روانی، اخلاقی، شخصیتی و اجتماعی فرزندان و نسل های بعدی آنان را، با عملکرد آموزشی و سبک پرورشی والدین، مرتبط شده است و از تتبع در آموزه های دینی می توان ادعا نمود که سبک فرزندپروری اسلامی می تواند باعث افزایش مصونیت نوجوانان از آسیب ها باشد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل نقش سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت نوجوانان از آسیب های مرتبط با فضای مجازی و فناوری دیجیتال است.روش پژوهش: بر اساس تقسیم بندی تحقیقات علمی بر اساس هدف، پژوهش حاضر در ردیف تحقیقات نظری و کاربردی قرار می گیرد. همچنین از روش توصیفی - تحلیلی نیز بهره گرفته می شود. یعنی پس از جمع آوری و دسته بندی مباحث و توصیف آنها، به تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری از هر کدام پرداخته می شود. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده متغیّر یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام دار وضعیت فعلی می پردازد. تحقیقات نظری نیز تحقیقاتی هستند که اطلاعات و مواد اولیه تحقیق در روش کتابخانه ای گردآوری می شود و سپس با روش های مختلف استدلال، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته و نتیجه گیری می شود. در پژوهش پیش رو تلاش شده به تحلیل نقش بهره گیری از سبک فرزندپروری اسلامی در مصونیت بخشی نوجوانان از اعتیاد به گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی، پرداخته شود. در تحقیق پیش رو همچنین تلاش شده از آموزه های اسلامی و روان شناختی و تربیتی و پژوهش های تجربی، بهره کافی برده شود. در تحقیق پیش رو به تحلیل محتوایی آموزه های دینی پرداخته شده و همچنین از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شده است.جمع بندی: از تتبع و تامل در آموزه های اسلامی، دانش روان شناسی و تحقیقات میدانی مرتبط می توان نتیجه گرفت که:اعتیاد به اینترنت و گوشی های هوشمند در بین نوجوانان، از فراوانی زیادی برخوردار است؛اعتیاد به شبکه های مجازی و گوشی های هوشمند، آسیب های مختلف اجتماعی و اخلاقی وخانوادگی در پی دارد؛شیوه فرزندپروری مناسبِ والدین در شایستگی ها و مهارت های اجتماعی فرزندان تاثیر محسوسی دارد و باعث مصونیت بخشی نوجوان می شود؛سبک فرزندپروری اسلامی به دلیل ابتاء بر آموزه های وحیانی از اتقان و جامعیت بیشتری برخوردار است و متناسب با نیازهای روان شناختی و اجتماعی و فطری نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تأمین همه نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان توجه شده و ابتنای روابط والد - فرزندی بر حفظ کرامت و استقلال نوجوانان است؛در سبک فرزندپروری اسلامی به تفاوت های فردی و جنسیتی و نیازهای آنان در دوره ای که زیست می کنند، شده است؛به دلیل تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی نوجوان در سبک فرزندپروری اسلامی، انگیزه و رغبت به فضای دیجیتال خطرناک و غیراخلاقی، کاهش خواهد داشت؛شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان از عوامل مصونیت بخش به نوجوانان از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و گوشی های هوشمند است؛عدم تامین نیازهای روان شناختی فرزندان در محیط خانواده و در روابط والد - فرزندی، زمینه ساز گرایش و نیاز نوجوان به گوشی هوشمند و شبکه های اجتماعی است؛تعامل صمیمانه و مهرورزانه و مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، باعث افزایش مصونیت در نوجوانان است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیش رو با بسیاری از پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش سبک فرزندپروری با تحول بهنجار کودکان و نوجوانان و مصونیت بخشی آنان از آسیب های مختلف، سازگاری دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهد که سبک ارتباط والد - فرزندی، نقش سازنده در تحول بهنجار فرزندان دارد و ارتباطی که مبتنی بر مهرورزی و صمیمیت و تکریم باشد، باعث افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و باعث شکل گیری دلبستگی ایمن در فرزندان می شود. فرزندانی که در یک خانواده عاطفی و در خانواده ای که بین اعضای آن تعامل منطقی، محبت آمیز و مبتنی بر معنویت خداسو، وجود دارد، از سلامت روان و شخصیت بهنجار برخوردار می شوند. اگر نیازهای زیستی، روان شناختی و معنوی فرزندان به گونه ای مطلوب در محیط خانواده تامین گردد، زمینه گرایش فرزندان به دوستی های خطرناک و پناه بردن به فناوری دیجیتال خطرآفرین، کاهش می یابد. پژوهش های مختلف نشان داده است که یکی از علل اصلی گرایش فرزندان و به ویژه نوجوانان به فناوری دیجیبتال و فضای مجازی خطرناک و غیراخلاقی، عدم تأمین نیازهای عاطفی و روان شناختی آنان در فضای خانواده است. اعتیاد به فضای مجازی و فناوری دیجیتال، آسیب های مختلف به دنبال دارد. افت تحصیلی، افسردگی، انزواگزینی، اضطراب، آسیب معنوی، آسیب اخلاقی و جنسی، از مهمترین آسیب هایی است که ممکن است در اعتیاد به فناوری دیجیتال، دامن گیر نوجوانان گردد. والدین بایستی تلاش کنند تا تعاملی صمیمانه با نوجوانان داشته باشند و به آنان اعتماد کرده و مسئولیت برخی کارها را به آنان واگذار کنند. والدین بایستی نظارت غیرمستقیم بر فعالیت های فرزندان داشته باشند و سعی کنند آنان را در محیط اجتماعی سالم و مدارس آموزشی سالم، تربیت کنند. التزام والدین به هنجارهای اسلامی و ارزش های دینی و دعوت نوجوانان نیز به این فضای اخلاقی و معنوی، از عناصر مهم در مصونیت بخشی از ناهنجارهای اجتماعی و اخلاقی است. در پایان از همه افرادی که در ترویج دانش و ارزش های اسلامی و دینی تلاش می کنند قدردانی نموده و از خوانندگان گرامی تقاضا داریم با انتقادات سازنده خویش، ما را در پیشبرد اهداف تربیتی و علمی، یاری نمایند.
پاسخ به انگاره ناروا بودن نهی از منکر زنان بی پروا در مسأله حجاب با تکیه بر روایت «إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های اسلامی، حفظ حجاب اجتماعی است. با این حال در جوامع اسلامی، مواردی را می توان دید که زنان مسلمان، نسبت به حفظ حجاب، پایبندی مناسبی ندارند. در سوی مقابل بنا بر ادله فراگیر برپایی فریضه امر به معروف و نهی از منکر، الزام آنها به حفظ حجاب، بایسته خواهد بود. اما این انگاره وجود دارد که اگر نهی شوندگان، نهی ناپذیر باشند، این فریضه واجب نخواهد بود. برای اثبات این انگاره به روایتی استناد شده که فرازی از آن چنین است: «إِذَا نُهُوا لَا یَنْتَهُونَ». این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره از منابع إسنادی در پی اعتبارسنجی انگاره پیش گفته است. استناد به روایت برای اثبات عدم لزوم نهی از منکر، به دو شکل متصور خواهد بود: فراگیر بودن تعلیل مندرج در روایت و ملازمه میان جواز نظر با عدم وجوب پوشش. اما این موارد برای اثبات مدعا ناتمام هستند. استظهار برگزیده از روایت برآمدهاز مؤلفه های ذیل است: شناخت موضوع محوری روایت، تبیین علل جواز نظر به زنان غیر مسلمان و انحصار حکم روایت به حوزه نهی از منکر فردی. دستاورد نوشتار این است که موضوع روایت، تنها منحصر به زنان غیر مسلمان بوده و حکم آن نیز با در نظر داشتن شرایطی مانند عدم تعمّد و جلوگیری از ایجاد حرج، تنها بر جواز نگاه به زنان غیر مسلمانان در جوامع غیر اسلامی رهنمون است و نمی توان از این روایت برای اثبات عدم وجوب نهی از منکر زنان بی حجاب در جامعه اسلامی بهره برد.
اعتبارسنجی سندی و تحلیل محتوایی احادیث «عالم ذر» در منابع شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
1 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که همواره موردگفتگو و اختلاف دیدگاه بین اندیشمندان اسلامی بوده، وجود عالمی به نام «عالم ذر» است. مهم ترین دلایلی که برای اثبات «عالم ذر» مطرح شده، آیات 172-173 سوره اعراف و احادیث متعددی است که در کتاب های حدیثی شیعه نقل شده است. بر اساس ظاهر این آیه و احادیث وارده، خداوند انسان ها را در عالم مادی قبل از آفرینش انسان در دنیا، از پشت پدرانشان خارج کرده و آنان در آن عالم، به خداوند معرفت قلبی پیداکرده و به ربوبیت او اقرار کرده اند و درنتیجه حجت بر همه انسان ها تمام شده است. برخی از اندیشمندان اسلامی که وجود چنین عالمی را منکر هستند، احادیث «عالم ذر» را یا از نظر سند نامعتبر دانسته و یا دلالت این روایات را بر عالم ذر مورد انکار قرار داده اند. در این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی احادیث «عالم ذر» موردبررسی قرارگرفته، تلاش شده که ثابت شود، اولاً، بخش قابل توجهی از احادیث عالم ذر ازنظر سند معتبرند و ثانیاً، دلالت این احادیث بر وجود عالم ذر غیرقابل انکار است.
انگاره تشکیک پذیری علم حصولی بر پایه مبانی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
121-145
حوزههای تخصصی:
بر پایه تشکیک در وجود و مسانخت وجود و معرفت که از مهمترین مبانی و بنیادهای وجودشناختی فلسفه صدرا هستند، «تشکیک در معرفت»که از مهمترین نتایج و فروع فلسفه صدراست و دارای تبعات معرفت شناختیِ قابل توجهی است، امری مستدل و قابل دفاع است.تشکیک پذیری معارف حضوری انسان، امری مسلّم و مقبول است؛ چه این قبیل معارف، برخاسته از سطح و مرتبه وجودی انسان هستند و هرچه این سطح و مرتبه در جایگاه برتری قرار داشته باشد، طبعاً معارف حضوری او که از سنخ وجودی هستند نیز در مرتبه برتری جای خواهند داشت. اما طبق دیدگاه رایج، علوم حصولی انسان، تشکیک ناپذیر و غیر قابل اتصاف به شدت و ضعف اند؛ چه این علوم، از سطح و مرتبه وجودی انسان برنمی خیزند، بلکه برخاسته از تصورات یا مفاهیمِ منطبق با ظرف واقعیت خارجی هستند و تشکیک در تصورات راه ندارد. با این حال، مدعای پژوهش حاضر این است که بر پایه مبانی و برخی یافته های فلسفه صدرایی، ممکن است بتوان انگاره تشکیک پذیری معارف حصولی انسان را نیز مطرح کرد و توجیهاتی برای آن پیشنهاد نمود. در این راستا و با هدف تبیین تشکیک در معارف حصولی، به لحاظ وجودشناختی و معرفت شناختی، به کیفیت سریان تشکیک در اقسام تصورات و تصدیقات پرداخته شده است.
تعابیر قرآنی به منزله ی نشانگان فرهنگی مشروعیت بخش به شاه اسماعیل اول صفوی؛ مطالعه ی موردی فتوحات شاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
43 - 67
حوزههای تخصصی:
تأسیس دولتی شیعه مذهب در جامعه ای که اکثریت آن دل در گرو مذهب تسنن داشت و سلطان سلیم عثمانی نیز سودای بازآفرینی خلافت اهل سنت را داشت، می توانست زمینه ساز بحران در مبانی مشروعیت دولت صفوی شود که پس از شکست در نبرد چالدارن، عمیق تر نیز می گردید. در این شرایط، مورخان وابسته ی به دربار صفوی دریافتند که بازیابی چهره ی قدسی رهبر طریقت صفوی و توجیه مشروعیت سیاست مذهبی و نظامی شاه اسماعیل، تنها در صورتی به تثبیت حاکمیت دولت صفوی می انجامد که با خاطره ی جمعی ایرانیان سنی مذهب سازگار باشد، و اعتبار خود را از آن بگیرد. در واقع، تاریخ نویسان به حلقه ی مشترکی از نشانگان فرهنگی نیاز داشتند که روایت تاریخی پیروزی ها و شکست های شاه اسماعیل را با تعابیر دینی اهل سنت ایران، پیوند زند. نگارندگان با ترسیم نظم گفتمانی شرق جهان اسلام، پس از حملات مغول، و مطالعه ی موردی فتوحات شاهی، در پی توضیح ماهیتِ این نشانگان فرهنگی برآمدند. کاربست این رهیافت ما را بدین نتیجه رهنمون ساخت که تعابیر قرآنی، همان نشانگان فرهنگی مشترکی بود که میان خاطره ی جمعی ایران زمین و روایت فتوحات شاهی از تأسیس دولت صفوی، پیوند می زد. بر این اساس، امینی هروی از حاکمیت چندصد ساله ی قرآن و سنت بر ذهن و ضمیر اهل سنت ایران، برای توجیه خشونت مذهبی و نظامی شاه اسماعیل و گذار به نظم سیاسی جدید، نهایت بهره را برد. بدین ترتیب ضمن تخلیه ی تعابیر قرآنی از دلالت های معرفتی خود و با برجسته ساختن دلالت های ایدئولوژیکی مانند عدالت محوری، اتصال به خاندان نبوت و امامت، کفرستیزی و نماینده ی خواست الهی بودن شاه صفوی، مشروعیت این دولت را تضمین کرد.
مقایسه تحلیلی دیدگاه شلنبرگ و مورفی در باب عشق الهی و اثرات آن بر استدلال اختفای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
225 - 243
حوزههای تخصصی:
اختفای الهی یکی از جدیدترین استدلال های خداناباورانه است که طبق دیدگاه اصلی ترین مدعی آن، جان ال. شلنبرگ، مبتنی بر وصف عشق مطلق الهی و لوازم آن است. فهم شلنبرگ از عشق الهی، کاملاً انسانی و همراه با جستجوی رابطه شخصی با انسان ها است. لازمه کمال الهی این است که خدا واجد صفت عشق، با بالاترین درجه ممکن باشد. از سوی دیگر، مارک سی. مورفی، فیلسوف اخلاق، با تمایز میان خدای متون مقدس و موجود آنسلمی، معتقد است عشق نمی تواند یکی از اوصاف ذاتی موجود آنسلمی باشد، هرچند خدای متون مقدس ممکن است رفتارهایی عاشقانه از خود بروز دهد. با ابتناء بر سخن مورفی، می توان علاوه بر فهم عشق مطلق الهی از زاویه ای دیگر، پاسخی احتمالی بر استدلال شلنبرگ اقامه کرد. برای اینکه یک ویژگی، از اوصاف ذاتی خداوند به حساب آید، استلزاماتی وجود دارد که عشق، آنها را برآورده نمی کند. به علاوه، عشق ویژگی جدا و بالاتری از اخلاق مندی خدا نیست. پس وصف اخلاق مندی خدا می تواند توقعاتی که بشر از عشق الهی دارد را نیز برآورده کند. با این وجود، با تحلیل سخن مورفی خواهیم دید که دیدگاه او مستلزم اتخاذ رویکرد سلبی به خدا و اوصاف او است که هزینه ای گزاف، نامعقول و غیرضروری بر ردیه او تحمیل می کند.
طلوع و غروب یک نشریه: معرفی و فهرست نگاری گاهنامه ی «نقد کتاب کودک»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
509 - 526
حوزههای تخصصی:
گاهنامه ی نقد کتاب کودک از بهار ۱۳۹۹ تا بهار ۱۴۰۲ به طور تخصصی و با هدف ارتقای کیفیت آثار مکتوب ویژه ی رده ی سنی کودک و نوجوان در ده دفتر منتشر شد. بخش های اصلی گاهنامه عبارت است از: نقد کتاب های تألیفی، کتاب های ترجمه، ادبیات دینی و عرفانی، ادبیات فلسفی، ادبیات نمایشی، ادبیات روان شناسانه، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات طنز. انواع نقد تحلیلی، تطبیقی، ویرایشی، ویرایشی – محتوایی، اندیشه، تحقیق شناسی و نیز نقد ادبیات غیرداستانی، ادبیات اقوام، ادبیات هم زبانان، کتاب های تصویری، برنامه های ترویجی، کتاب های درسی، منابع نظری، بازنشر و اوضاع نشر دیگربخش های گاهنامه را تشکیل می دهند. موضوع هایی چون کتابخوانی، سخنرانی ها، نشست ها، بیانیه ها و یادداشت ها، یادواره ها و نیز گزارش، اخبار و مروری بر آثار منتشرشده درباره ی ادبیات کودک و نوجوان نیز از بخش های ثابت نشریه هستند.
Analysis of the Semantic Meaning of the Word "Rāsikhūn" in Verse 7 of Surah Ᾱli ʻImrān Based on the Bun School and the Perspective of Istarābādī, Emphasizing Synonymous and Antonymous Terms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
125 - 142
حوزههای تخصصی:
The disagreement regarding the audience of the Quran among Islamic scholars has led to various interpretations. Among them, Sharaf al-Dīn Istarābādī has a distinctive viewpoint, asserting that the interpretation of ambiguous verses is exclusively meant for the impeccable Imams (AS). Since he considers interpretation to encompass both the apparent and the inner meanings, his opinion is that the audience of the ambiguous (Mutashābih) verses—both in terms of their apparent meaning and inner meaning—are the impeccable Imams. Given the existing differences, this article aims to appropriately judge between these viewpoints by examining the meaning of "Rāsikhūn" based on the "Bun" methodology. The question arises: Is Sharaf al-Dīn's intended meaning validated or not? The investigation has shown that the meaning of "Rāsikhūn" in this verse refers to a special and distinct group of people who possess knowledge of the interpretation of verses, yet the identity of this group remains unclear, as the text does not have the ability to specify its identity. Accordingly, based on the extra-textual context and the perspective of Sharaf al-Dīn, it can generally be established that "Rāsikhūn" are a special and distinct group, specifically the impeccable Imams (AS).
بررسی تأثیر استرس ابتلا به کرونا بر جو اخلاقی و بهزیستی روان شناختی پرستاران بیمارستان شهید دکتر بهشتی اردستان با میانجی گری تاب آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69-83
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دوران همه گیری بیماری کرونا، استرس ابتلا به این بیماری می تواند بر بسیاری از جنبه های عملکرد فرد نظیر عملکرد شغلی تأثیرگذار باشد. ازاین رو ارتقا و بهره گیری از سرمایه های روان شناختی مانند بهزیستی روان شناختی و تاب آوری نقش مهمی در مقابله با شرایط استرس زا ایفا می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استرس ابتلا به کرونا بر جو اخلاقی و بهزیستی روان شناختی پرستاران بیمارستان شهید دکتر بهشتی اردستان با میانجی گری تاب آوری انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی پرستاران بیمارستان شهید دکتر بهشتی اردستان به تعداد 200 نفر بودند که 131 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی، پرسش نامه اضطراب کرونای علیپور و همکاران، پرسش نامه جو اخلاقی ویکتور و کالن، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که استرس ابتلا به کرونا بر جو اخلاقی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری تأثیر معکوس و معنی داری داشت. نتیجه گیری: پرستاران باید با هوشیاری و حفظ آرامش به خود اعتماد به نفس کافی بدهند تا بتوانند بدون تمرکز بر خطرات مربوط به حرفه خود، بر مشکلات غلبه کنند تا به تدریج از میزان استرس و فشارهای روحی آنان کاسته شود.
گستره و مبانی فروتنی در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
65 - 84
حوزههای تخصصی:
وجه مشترک و غایت قصوای ادیان ابراهیمی شکوفایی مکارم اخلاقی است از جمله مهمترین فضایل، کاستن از خودخواهی ها و کبرورزی ها و تعمیق تواضع و فروتنی در برابر کائنات و خالق آن هاست. چنانکه یکی از ممیزات مسیحیان از نظر قرآن کریم، خاکساری و فروتنی آنان است. از دیدگاه مسیحیان، خصلت فروتنی در قلب انسان، موجب و برآیند آرامش روحی عمیق و پایدار، عشق به خدا و مردم، شفقت برای همگان می شود، در حالی که غرور، جزو هفت گناهان کبیره و نقش بی نظیری در زنجیره علّی گناهان دارد. بررسی تواضع در عهد جدید در این جستار نشان می دهد که رابطه دیالکتیکی عمیقی بین بنیادهای اعتقادی مسیحیان در زمینه های خداشناسی، هستی شناسی، مسیح شناسی و انسان شناسی با الگوهای رفتاری اخلاق مسیحی وجود دارد، این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به گستره مصادیق و مبانی فروتنی در سه ساحت شناختی، احساسی و رفتاری در عهد جدید پرداخته و الگوی تواضع در زنجیره اخلاق مسیحی را باز بینی می کند.
سهم استیلای محض از مبانی مسئولیت مدنی در فقه و حقوق ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
7 - 32
حوزههای تخصصی:
نهاد مسئولیت مدنی بخشی از ضمان قهری است و از چند مؤلفه تشکیل می شود. از میان این عناصر سازنده، مبنای آن نقش برجسته تر و اساسی تری بر عهده دارد؛ از این رو تعیین مبنا یا مبانی مسئولیت مدنی در همه نظام های حقوقی اهمیت بسیاری دارد. آیا در فقه و حقوق ایران می توان از استیلای محض (بدون اتلاف و استیفاء) به عنوان یکی از مبانی مسئولیت مدنی و موجبات ضمان قهری یاد کرد؟ طرح این پرسش از آن رو اهمیت مضاعف می یابد که در اکثریت متون موجود مسئولیت مدنی، نشانی از این عنوان در کنار مبانی مسئولیت مدنی دیده نمی شود و بیشتر نویسندگان حقوقی، بدون توجیه روشنی آن را کنار نهاده اند. هدف این نوشتار آن است که به روش توصیفی، انتقادی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد و به نقادی استدلال ها و رویه علمی آن بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، استیلای محض از مبانی مهم مسئولیت مدنی و ضمان قهری در فقه و حقوق ایران است و به نظر می رسد یکی از امتیازات این نظام حقوقی است که ظرفیت جبران خسارات بیشتری را فراهم می سازد و نهادی مشابه آن در دیگر نظام های حقوقی مشاهده نشده است.
اعمال معیار انسان معقول و متعارف جهت احراز تقصیر در مسئولیت مدنی پیرامون زنان و کودکان در حقوق کامن لا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقصیر و چگونگی ارزیابی و احراز آن محل مباحث متعددی در مسئولیت مدنی بوده و هست. نگاهی به مباحثات پیش گفته عیان می سازد که با لحاظ دشواری احراز تقصیر و پی بردن به رفتار مقصرانه به شکل شخصی، در هر قضیه بدون ابداع و اعمال معیاری فراگیر، نظریه تقصیر نوعی بیان شد که براساس آن، شاخصه «انسان معقول و متعارف» آفریده شد تا رفتار محل ِتردید را با آن انسان مفروض بسنجد و تقصیر یا عدم تقصیر را استنباط کند؛ اما در استناد به معیار فوق تا آنجایی افراط شده که یکسره تمامی تفاوت ها و قابلیت های مختلف انسانی به فراموشی سپرده شده است؛ به شکلی که «انسان معقول» گویی صرفاً «مرد بزرگسال معقول» به حساب آمده است. برهمین اساس در مقاله پیش ِرو با تمسک به تفاوت هایی که در زنان درمقایسه با مردان، و در کودکان درمقایسه با بزرگسالان وجود دارد، برآنیم تا نگاه یکسویه فوق پیرامون استناد به معیار انسان معقول و متعارف را نقد سپس نقض نماییم، تاآنجاکه به جای معیار مطلق فوق از معیارهای «زن معقول» و «کودک معقول» در قضایای مرتبط جهت احراز تقصیر یا عدم آن استفاده کنیم؛ ازاین رو نظام حقوقی کامن لا را به جهت اتکا بر آراء قضایی، بستر مناسبی برای مطالعه و به ثمررساندن اثر پژوهشی حاضر به حساب آورده ایم. مقاله فرارو با به کارگیری روش پژوهش توصیفی تحلیلی به همراه رویکردی هنجاری، نگاشته شده، و نگارنده دریافته است که در نظام حقوقی کامن لا پس از دوره ای، به تفاوت های زنان و مردان و همچنین کودکان و بزرگسالان در استناد به معیار انسان معقول و متعارف توجه شده، و این مهم نیز در شاخصه اصلی کامن لا که همانا آراء قضایی صادرشده از محاکم است، منعکس گردیده است.
تحلیل جایگاه خسارات معنوی در لایحه ارتقای امنیت زنان دربرابر سوءرفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک لایحه «پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان دربرابر سوءرفتار» رویکردی مثبت درجهت احقاق حقوق تضییع شده بانوان است؛ چراکه با بازنگری در نسخه اولیه و اصلاح واژه خشونت به «سوءرفتار»، علاوه بر زیان های جسمی، به خسارات و زیان های معنوی هم توجه شده است؛ اما ابهام واژه «سوءرفتار» در این لایحه و عدم ارائه تعریف دقیق ازآن موجب شده، برخی از مصادیق سوءرفتار که ناظربه حقوق معنوی بانوان است، شناسایی و جرم انگاری نشود و همین امر سبب شده است تا اقدامات پیشگیرانه و حمایتیِ موضوع این لایحه همه موقعیت های آسیب زا را دربر نگیرد. ازاین رو در این مقاله اَشکال جدید سوءرفتار شناسایی شده، و نقش حمایتی و پیشگیرانه که در این لایحه مغفول مانده، ارزیابی شده است. طبق یافته های پژوهش برخی از تدابیر پیشگیرانه درخصوص خسارات معنوی واردشده، نیاز به بازنگری مقنن و تقویت بیشتر دارد تا جنبه بازدارندگی افزایش یابد. علاوه براین لازم است برخی دیگر از زیان هایی که حقوق معنوی بانوان را نشانه می رود، جرم انگاری و حمایت شوند.