مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مهارت های زبانی
حوزه های تخصصی:
شواهد گوناگون حاکی از آن است که دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه ها، زبان فارسی را به خوبی نمی آموزند و در فراگیری مهارت های چهارگانه زبان فارسی مشکلاتی دارند و این در حالی است که ساعات زیادی در مدارس و دانشگاه ها صرف آموزش زبان فارسی می شود، اما نتایج آن رضایت بخش نیست، چرا که تربیت متخصص آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم پاسخ گوی نیازهای مدارس و دانشگاه ها نیست. بازنگری در برنامه درسی تربیت معلم زبان فارسی و توسعه این رشته در دوره تحصیلات تکمیلی می تواند نیروهای متخصص را به سامانه آموزش زبان فارسی وارد کند و بستر مناسب برای پژوهش در این حوزه را فراهم سازد. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت کنونی تربیت متخصص زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم، چارچوب مفهومی جدیدی با رویکرد میان رشته ای و درهم تنیده یا Interdiseiplinaryبرای تاسیس رشته آموزش زبان فارسی تعریف شده است.
بررسی سطح دشواری عبارات توصیفی موجود در CEFR (اصل مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده ی ژاپنی ها از چهارچوب های ارجاع متداول در اروپا (CEFR-J) در اصل نسخهٔ اصلاح شده ی CEFR است که برای بهبود بخشی بهتر به نیازهای زبان آموزان ژاپنی طراحی شده است. هدف از معرفی این سیستم این بود که موسسات ژاپنی به سمت تدریس زبان های خارجی استاندارد شده و منسجم حرکت کنند. CEFR-J مانند CEFR از توصیفگر های گویا، که به عبارات انجام-شدنی معروف اند، استفاده می کند که اهداف دستیابی را برای پنج مهارت (شنیدین، خواندن، تولیدات شفاهی ، مکالمات شفاهی و نوشتن)، به جای ۶ سطح قدیمی CEFR، در ۱۲ سطح توصیف کرده است. هدف مطالعه ی پیش رو فراهم کردن شواهدی برای مناسب بودن این سیستم در پنج مهارت ذکر شده در پنج زیر سطح جدید می باشد: ۱) با سنجیدن این موضوع که آیا دشواری مهارت ها همزمان با سطوح مختلف اضافه می شود و ۲) با تعیین کردن این نکته که آیا تفاوت چشمگیری بین رتبه های بدست آمده در سطوح مختلف وجود دارد یا نه. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بیشتر مهارت ها، چیدمان رتبه ها در سطوح مختلف شبیه به سلسله مراتب CEFR-J می باشد اما تفاوت چشمگیر بین سطوحی که به یکدیگر نزدیک تر هستند مشاهده نشد. در ادامه به بحث در این مورد پرداخته می شود که کسانی که از این سیستم استفاده می کنند چگونه می توانند بین ویژگی های بارز هر سطح و محدودیت هایی که به نظام انجام-شدنی به دست می آید تفاوت بگذارند.
راهبردهای یادگیری زبان دوم:در جستجوی نمایه ای برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و به شناسایی راهبردهای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) در میان فارسی آموزان خارجی می پردازد. راهبردهای یادگیری زبان عملکردهایی هستند که استفاده از آنها از سوی دانش آموز فرآیند یادگیری را آسان تر، سریع تر، لذت بخش تر و موثرتر ساخته، انتقال یادگیری به موقعیت های جدید را ممکن می سازد (آکسفورد، 1990). بر اساس پژوهش های مختلف، استفاده از این راهبردها در یادگیری مهارت های زبان تاثیر بسزایی دارد. در حوزه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی و همچنین در زبان های مختلف راهبردهای یادگیری زبان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند ولی در زبان فارسی به بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی (و اکثرا در میان فارسی زبانان) اکتفا شده است. لذا ضروری به نظر می رسید که در حوزه آموزش زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) به خارجی ها نیز راهبردهای یادگیری شناسایی شوند. در این خصوص، پژوهش حاضر بر مبنای پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) انجام شد.ابتدا نسخه 50 سوالی پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه گردید. سپس طی یک آزمون آزمایشی و با استفاده از 30 فارسی آموز پایایی آن محاسبه شد. آلفاکرونباخ کل آزمون 0.80 بود.به دلیل پایین بودن میزان آلفاکرونباخ در برخی از بخش ها، اصلاحاتی در پرسشنامه صورت گرفت. بدین منظور، واژه های دشوار را در برخی سوالات (با توجه به نظر زبان آموزان) حذف و از واژه های آسان تری استفاده کردیم. لذا در پژوهش اصلی از پرسشنامه اصلاح شده استفاده گردید. در این خصوص، 156 فارسی آموز خارجی از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرسشنامه اصلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که فارسی آموزان راهبردهای یادگیری زبان فارسی را گاهی (به طور متوسط) به کار می برند. همچنین طبق نتایج پژوهش می توان دریافت که فارسی آموزان برای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) راهبردهای فراشناختی را بیشتر به کار می برندو از راهبردهای حافظه ای کمتر از راهبردهای دیگر استفاده می کنند.
نقد زبان شناختی کتاب زبان فارسی مقطع متوسطه و مسائل آموزشی آن
حوزه های تخصصی:
کتاب زبان فارسی که به عنوان درس کسب مهارت های زبانی در برنامه درسی دانش آموزان مقطع متوسطه گنجانده شده، حاوی مطالب و محتویات فراوان آموزشی، نگارشی و دستوری است. این کتاب از نظر محققان این مقاله دارای نقایص و کاستی هایی است که به جهت اهمیت این درس در نظام آموزش، ضرورت دارد به آن ها پرداخته شود. نکته ای که مشکل آموزش این کتاب را دوچندان می کند، این است که بیشتر دبیران زبان فارسی دانش لازم و تحصیلات مرتبط با آموزش مباحث زبان شناسی را در سطح تخصصی ندارند. علاوه براین، بیشتر آموزه های کتاب به شکل کاربردی مورد استفاده قرار نمی گیرند و این یکی از مغایرت های کلی کتاب با اهداف آموزش وپرورش است.برخلاف تصور عام که می پندارند چون زبان فارسی، زبان رسمی و رسانه ای همه دانش آموزان است، باید کمترین مشکل در فهم و یادگیری آن وجود داشته باشد، درس زبان فارسی از معدود درس هایی است که بیشترین افت تحصیلی در آن وجود دارد. این مقاله کاوشی است درخصوص علل عدم موفقیت دانش آموزان در درس زبان فارسی در مقطع دبیرستان. در این مقاله ضمن اشاره ای گذرا به کاستی های موجود در کتاب و شیوه آموزش آن، برآنیم تا در جهت بهبود آموزش و محتوای آن گامی برداشته باشیم.
مقاله به زبان فرانسه: تدریس و یادگیری مکالمه به زبان فرانسه در دانشگاه های ایران: مورد مطالعه دانشگاه تبریز (L’enseignement/apprentissage de l'oral en français dans les universités iraniennes : le cas de l’Université de Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، هدف ما مطالعه جایگاه تدریس و یادگیری مکالمه به زبان فرانسه در دانشگاه های ایران است. برای بررسی این امر که در تدریس زبان فرانسه به وضوح تعریف نشده است، در نظر داریم مکالمات شفاهی دانشجویان ورودی سالهای 1394-1391 مقطع لیسانس در رشته زبان و ادبیات فرانسه را در دانشگاه تبریز مورد مطالعه قرار دهیم. در واقع، مشکل گفتمان و مکالمه شفاهی به زبان فرانسه تعداد نسبتا زیادی از زبان آموزان را تحت تأثیر می گذارد. در نتیجه سعی خواهیم داشت با بررسی تحلیلی و کامل این مشکلات به دلایل آنها پی ببریم و پیشنهاداتی کلیدی ارائه دهیم که به کسب مهارت های درک و بیان شفاهی منتهی می شود. قصد ما به کارگیری آموزش شفاهی در تدریس زبان فرانسه است که بر اساس رویکردی ارتباطی پایه ریزی شده است. هدف از این رویکرد رشد مهارت ارتباطی و مکالمه شفاهی زبان آموزان فرانسه می باشد. در نهایت، امید است که این روش در بطن نظام تربیتی و آموزشی تدریس زبان فرانسه در ایران واقع شود.
آسیب شناسی روش های تدریس درس آزمایشگاه زبان از نظر استادان و دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش مهارت های زبانی همواره در نظام آموزشی به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و متخصصان آموزش به شمار می رود. اگرچه آموزش زبان عربی در ایران دارای کاستی ها و مشکلات بی شماری است، ولی این مشکلات بیشتر در بخش مهارت های زبانی و به ویژه در درس آزمایشگاه زبان به چشم می خورد. این جستار با استفاده از روش پیماشی بر آن است تا علاوه بر بررسی روش های تدریس درس آزمایشگاه زبان در مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی، میزان موفقیت استادان در تدریس این درس و همچنین میزان استفاده ی آنها از معیارهای مناسب تدریس درس آزمایشگاه را کشف و در پایان نیز راهکارهای مناسبی در جهت حل مشکلات تدریس این درس ارائه دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 استاد متخصص در حوزه مهارت های زبانی و 68 دانشجوی کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه های تهران است. مهم ترین یافته های پژوهش نشان داد: در تدریس درس آزمایشگاه زبان، اهداف مورد نظر برنامه ریزان آموزش محقق شده است و مشکلاتی از جمله روش های سنتی تدریس، عدم تنوع موضوعات، خلاء تجهیزات و امکانات آموزشی جدید به چشم نمی خورد.
رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اکتساب زبان یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا می کند. نتایج پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آن است که مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی ارتباط نیرومندی با هم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان بود. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه شامل 60 کودک با تشخیص اختلال نارساخوانی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر سنندج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رشد زبان ( TOLD-P:3 ) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ( SSRS ) فرم والدین بود. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در این کودکان وجود دارد. نتیجه گیری : نتایج حاکی از آن است که یک تعامل دوسویه بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در جریان تحول وجود دارد و با ارائه برنامه های آموزشی-تربیتی مقتضی می توان نسبت به ارتقاء سطح این مهارت ها در کودکان به ویژه کودکان نارساخوان اقدام کرد.
مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی و روش دیویس بر مهارت های زبانی (واج شناسی، معنی شناسی، نحو) دانش آموزان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی رایج ترین نوع ناتوانی یادگیری است که به تأخیر و نارسایی در توانایی خواندن مربوط و با نارسایی زیاد در پیدایش مهارت های شناخت واژگان و فهم مطالب خوانده شده مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی (Neuropsychological intervention) و روش دیویس (Davis method) بر مهارت های زبانی (واج شناسی، معنی شناسی، نحو) دانش آموزان نارساخوان (Dyslexic students) بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر نارسا خوان پایه اول و دوم ابتدایی (سن 7 تا 9 سال) شهر اصفهان بود، که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانش آموز نارساخوان (15 نفر در هر یک از گروه های عصب روان شناختی، دیویس و کنترل) بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، آزمون عملکرد خواندن محقق ساخته، آزمون هوش Raven کودکان و آزمون رشد زبان (Test Of Language Development یا TOLD) بود. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون خواندن گروه های آزمایشی و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0≥p). نتایج مقایسه های زوجی نیز نشان داد که نمرات پس آزمون گروه عصب روان شناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥p ). نتیجه گیری: زبان نقش مهمی در درک و بیان افراد ایفا می کند زیرا زبان دارای پایه های عصب روان شناختی متعددی است. برخی از مهارت های عصب روان شناختی شامل توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی پیش درآمد زبان دریافتی هستند؛ بنابراین یکی از گام های اساسی برای اکتساب زبان، مهارت های عصب روان شناختی است.
رویکردهای آموزش زبان فارسی بر پایه ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۳
37-61
حوزه های تخصصی:
رابطه میان آموزش زبان و ادبیات دو سویه دارد؛ از یک سو یکی از اهداف غایی آموزش زبان، ورود به عرصه ادبی هر زبانی است و از سوی دیگر ادبیات ابزاری است برای آموزش زبان و ارتقای مهارت های زبانی. سویه دوم در ایران کمتر شناخته شده است؛ بنابراین در این مقاله برآنیم به این سویه بپردازیم. در این راستا در گام نخست از مجموعه کتاب ها و منابع معتبر علمی، سیزده رویکرد عمومی در آموزش زبان بر بنیان ادبیات جمع بندی و معرفی شد که این امر برای نخستین بار صورت گرفته است و در گام دوم برای هر رویکرد، مثال ها و نمونه هایی از مجموعه کتاب های آموزش نوین زبان فارسی – در جایگاه یکی از منابع اصلی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در مراکز معتبر- انتخاب و بر اساس شاخصه های نظری هر رویکرد تحلیل و تبیین گردید. دستاورد این پژوهش در این است که بخشی از ظرفیت های ادبیات فارسی را در آموزش زبان و ارتقای مهارت های زبانی آشکار می کند و دریچه ای نوین را به سوی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می گشاید.
نقش تماشای محصولات سینمایی خارجی در یادگیری زبان خارجی خارج از کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مثبت تماشای فیلم و سریال در یادگیری غیررسمی زبان انگلیسی که در پژوهش های بین المللی به اثبات رسیده است، هدف پژوهش حاضر پاسخ به پرسش هایی در خصوص موقعیت های مختلف یادگیری زبان انگلیسی در خارج از کلاس درس و نیز دیدگاه دانشجویان ایرانی در رابطه با جایگاه محصولات سینمایی در تقویت مهارت های زبان انگلیسی است. داده های تحقیق به دو صورت کمی و کیفی از طریق پرسش نامه و مصاحبه از میان دانشجویان سال اول کارشناسی رشته های مختلف جمع آوری شده است. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان بسیاری به تماشای فیلم و سریال انگلیسی به صورت زبان اصلی و با کمک زیرنویس تمایل دارند. دیگر نتایج نیز مؤید این مسئله است که دانشجویان از میان فعالیت های خارج از کلاس درس از قبیل خواندن کتاب یا تماشای آنلاین ویدیوهای انگلیسی و ... در جهت یادگیری زبان انگلیسی، زمان بیش تری را به گوش کردن به آهنگ های انگلیسی و تماشای فیلم و سریال انگلیسی اختصاص می دهند. با توجه به اینکه اکثر شرکت کنندگان، فیلم و سریال های خارجی را از طریق زیرنویس فارسی تماشا می کنند، به نظر می رسد زیرنویس بین زبانی در تقویت مهارت های زبانی و یادگیری تصادفی دارای اهمیت است. به علاوه زبان آموزان، تماشای فیلم و سریال انگلیسی را از سه نظر مثبت ارزیابی کردند: آشنایی با تلفظ واژگان، تقویت مهارت های شنیداری و افزایش دامنه واژگان.
طراحی و اعتبار بخشی آزمون استاندارد زبان فارسی (بر پایه چهار مهارت زبانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی آزمون مهارت (بسندگی) زبان فارسی بر پایه چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون به لحاظ تجزیه و تحلیل آزمون سازی دارای پایایی و روایی لازم ، دارای سودمندی لازم ، قابل اجرا و کاربردی است و در نهایت منطبق با معیارهای استاندارد شده، طراحی شده است. جامعه آماری این پژوهش، فارسی آموزان مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بودند و 130 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که این زبان آموزان حداقل 4 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، پرسش های آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 94 و تابستان 94 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) استفاده و بعد از آسیب شناسی پرسش ها و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. پرسش های آزمون پس از اجرا تحلیل شدند و پایایی و روایی آزمون، دو مشخصه مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طراحی شده، نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و دارای پایایی و روایی قابل قبولی نیز است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمند و دارای کاربردی نیز است.
بررسی مفهوم بسندگی زبانی از دیدگاه سیاست گذاران آموزشی،معلمان و فراگیران زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش باورها در فراگیری زبان دوم و اهمیت بسندگی در برنامه های آموزشی زبان انگلیسی، پژوهش پیش رو به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به بررسی مفهوم بسندگی از منظر سیاست گذاران آموزشی، مدرسان و فراگیران زبان انگلیسی در ایران پرداخته است. مصاحبه ها پس از گردآوری ضبط و پیاده سازی، به کمک نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA مضامین آن ها شناسایی، کدگذاری و دسته بندی گردیدند. جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری و رسیدن تعداد مصاحبه شوندگان به 20 نفرادامه یافت. تحلیل کیفی متون بیانگر وجود تنوع و گوناگونی دیدگاه ها و باورها در زمینه ماهیت و خصوصیات بسندگی، رویکردهای آموزشی، شیوه های اندازه گیری و اهداف آموزشی مورد نظر گروه های مصاحبه شونده بود. براساس یافته ها و برای نزدیکی بیشتر باورها، افزایش انگیزه بیشتر در رشد بسندگی زبان انگلیسی فراگیران و کمک به رضایت شغلی مدرسان، پیشنهادها و طرحی آموزشی ارائه شده است. یافته ها و راهکار پیشنهادی در این پژوهش می تواند برای طراحان برنامه های درسی زبان دوم، سیاست گذاران آموزشی، معلمان و فراگیران زبان انگلیسی مفید باشد.
مطالعه اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی(خواندن، نوشتن،گوش دادن وسخن گفتن) در برنامه درسی زبان فارسی دوره متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نهم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳۵
23 - 65
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آماده سازی بستری برای تدوین اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملّی دوره متوسطه به شکلی منسجم و هماهنگ با دوره های ابتدایی و راهنمایی است. روش پژوهش تحلیل کیفی محتواست. داده ها عبارت اند از برنامه درسی زبان فارسی دوره متوسطه ایران (نسخه سال 1386)، برنامه درسی مهارت های زبانی آمریکا (ایالت نیوجرسی، 2004) و برنامه درسی زبان ملّی استرالیا (ایالت استرالیای غربی، 1998) که با روش کتابخانه ای و فیش برداری از اسناد و مدارک داخلی و خارجی جمع آوری شده است. در این پژوهش، اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی برنامهدرسی زبان ملّی کشورهای یاد شده، در چارچوب رویکردهای مستقل از بافت و ایدئولوژیک، به دقت تحلیل و بررسی و مشخص شد که اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی برنامه درسی زبان ملّی آمریکا و استرالیا با تأثیر از ویژگی های رویکرد ایدئولوژیک تدوین شده اند، در حالی که اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی برنامه درسی زبان ملّی ایران(آگاهانه یا ناآگاهانه) بیشتر واجد ویژگی های رویکرد مستقل از بافت است و تعداد ویژگی های مرتبط با رویکرد ایدئولوژیک آن کم است. در این مقاله پس از بحث درباره ویژگی های برنامه درسی زبان ملّی کشورهای یاد شده، که متأثر از رویکرد ایدئولوژیک به سواد است، به نقاط قوت و ضعف اهداف و مؤلفه های آموزش مهارت های زبانی برنامه درسی زبان ملّی ایران پرداخته می شود .
سخن گفتن، مهارتی مغفول در برنامه درسی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۰ شماره ۳۷
121 - 150
حوزه های تخصصی:
صحبت کردن به صورت «کاربرد زبان شفاهی برای تعامل مستقیم و بلافصل با دیگران» تعریف می شود و صورت آکادمیک آن سخن گفتن است. سخن گفتن شامل گفتار غیر رسمی و گفتار رسمیِ از قبل آماده شده است. گفتار غیررسمی آن نیاز چندانی به آموزش مستقیم ندارد، امّا گفتار رسمی مستلزم آموزش جدی است. هدف تحقیق حاضر تدوین شاخص های آموزش مهارت سخن گفتن در برنامه درسی زبان ملّی برای دوره ابتدایی و نیز تبیین نقاط قوت و ضعف راهنمای برنامه درسی زبان فارسی برای دوره ابتدایی ایران (ویراست 1388) به لحاظ شاخص های مورد نظر بود. برای نیل به این هدف، محتوای برنامه درسی زبان ملّی آمریکا ( ایالت نیوجرسی، 2004)، انگلستان (2007)، سنگاپور (2006) و نیز راهنمای برنامه درسی زبان فارسی (ویراست 1388) برای دوره ابتدایی به شیوه کیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. حاصل کار نشان داد که در چارچوب برنامه درسی زبان فارسی مهارت سخن گفتن امری دانسته شده فرض می شود چرا که تعریف مشخصی برای آن مطرح نمی شود و خرده مهارت های آن نیز معرفی نمی شوند. این موضوع باعث شده است که هدف های آموزش آن نیز به صورت کلی و مبهم ارائه شوند. از طرفی، در چارچوب این برنامه درسی، آموزش مهارت سخن گفتن به صورتی متناسب با بافت موقعیت، انتقادی و با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات برنامه ریزی نشده است
شاخص های آموزش گوش دادن در دوره ابتدایی؛ شواهدی از برنامه درسی زبان ملّی چند کشور پیشرو در زبان آموزی و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۱
89 - 112
حوزه های تخصصی:
معمولاً «گوش دادن» را با «شنیدن» یکی می دانند، درحالی که «گوش دادن» با «شنیدن» فرق دارد. گوش دادن یک مهارت و شامل شنیدن و درک مطلبی است که به صورت شفاهی بیان می شود و نیازمند آموزش است، اما شنیدن مهارت نیست بلکه یک موهبت زیست شناختی است که نیازی به آموزش رسمی ندارد، و خود به خود حاصل می شود. هدف تحقیق حاضر تدوین شاخص های آموزش مهارت گوش دادن در برنامه درسی زبان ملّی برای دوره ابتدایی و سپس تبیین نقاط قوت و ضعف راهنمای برنامه درسی زبان فارسی برای دوره ابتدایی ایران (ویراست 1388) به لحاظ شاخص های مورد نظر بود. برای نیل به این هدف، محتوای برنامه های درسی زبان ملّی آمریکا (ایالت نیوجرسی، 2004)، انگلستان (2007)، سنگاپور (2006) و نیز راهنمای برنامه درسی زبان فارسی برای دوره ابتدایی(ویراست 1388) به شیوه کیفی تحلیل شدند. پژوهش نشان داد که در چارچوب برنامه درسی زبان فارسی مهارت گوش دادن امری دانسته شده فرض شده است چرا که تعریف مشخصی برای آن مطرح نشده و خرده مهارت های آن نیز معرفی نشده اند. این موضوع باعث شده است که هدف های آموزش آن نیز به صورت کلّی و مبهم ارائه شوند. از طرفی، در چارچوب این برنامه درسی، آموزش مهارت گوش دادن به صورتی متناسب با بافت موقعیت، انتقادی و با کمک فنّاوری اطلاعات و ارتباطات برنامه ریزی نشده است.
کندوکاو در حوزه ویژگی های برنامه درسی مرجع زبان آموزی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوال اساسی این مطالعه آن است که ویژگی های چارچوب برنامه درسی مرجع زبان آموزی که متکی به مبانی نظری وتجربیات نظامهای آموزشی در حوزه برنامه درسی و آموزش مهارتهای زبانی دوره ابتدایی باشد، چیست؟ و اینکه کدامیک از این ویژگی ها، از دید متخصصان برنامه درسی و موضوعی زبان آموزی فارسی دوره ابتدایی، برای کاربرد در تدوین برنامه درسی زبان آموزی فارسی دوره اول ابتدایی، دارای اعتبار است؟ بررسی منابع مطالعاتی و پژوهشی در حوزه زبان آموزی و استخراج ویژگی های مؤلفه های برنامه درسی مرجع آن باتوجه به مبانی نظری و دانش موجود، از طریق مطالعه توصیفی و سنتز پژوهی صورت پذیرفته. در بخش اعتبارسنجی ویژگی های مولفه های تشکیل دهنده برنامه درسی زبان آموزی نیز، از روش بررسی میدانی و ابزار پرسش نامه نگرش سنج در جامعه و نمونه متخصصان مورد نظر، استفاده شده است و در قالب جداول اعتبار سنجی مولفه های برنامه درسی مرجع زبان آموزی و مولفه بستر اجراء، جمع بندی و خلاصه سازی شده است. اظهارنظر متخصصان و میزان توافق آنها با ویژگی های برنامه درسی مرجع در این جداول مشخص شده است.
بررسی برنامه درسی رشته مترجمی زبان آلمانی در مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تدوین و تنظیم و نگارش برنامة درسی، برنامهریزان و کارشناسان و محققان باید از آخرین پیشرفتها و دستاوردهای علمی در این زمینه بهره جویند، عدم دقت لازم به این امر، سرانجام باعث افت کل نظام آموزشی میشود. نویسندگان مقالة پیش رو در نظر دارند در ابتدا به کوتاهی، دانشگاههای ایران را که در آنها زبان آلمانی، با گرایشهای مختلف، آموخته میشوند، معرفی کنند و سپس به تجزیه و تحلیل و نقد و بررسی برنامة درسی موجود در رشتة مترجمی زبان آلمانی در مقطع کارشناسی گروه زبان آلمانی دانشکدة زبانهای خارجی مجتمع پیامبر اعظم دانشگاه آزاد اسلامی، با توجه به برنامة درسی و تأثیر آن بر ارائة رشته بپردازند و نقاط ضعف و قوت آن را مطرح کنند. در پایان مقاله، یافتهها و نتایج حاصل از تحقیق در قالب پیشنهادها و توصیهها و ارائه راهکارهایی برای بهبود و ارتقای سطح کیفی وکمی این رشته ارائه میگردد.
ارزشیابی برون دادهای نظام متوسطه کشور از منظر مهارت های زبانی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای تحلیل وضعیت مهارت های زبانی و ادبی برون دادهای نظام متوسطه کشور، شامل دانش آموختگان پایه دوازدهم انجام شده است. براساس پرسش های پژوهش مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن دانش آموختگان و تأثیر متغیر جنس و رشته از طریق نمونه گیری هدفمند در هفت مرکز استان شامل آذربایجان شرقی، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، فارس، یزد و مرکزی، در سال تحصیلی 1396 1397، با نمونه آماری 282 پسر و 327 دختر در سه رشته تحصیلی انسانی، تجربی، ریاضی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دانش آموختگان در هیچ یک از مهارت ها به امتیاز سطح تسلط در مهارت های زبانی دست نیافته اند. با این حال، دستِ کم در سه مهارت نوشتن، شنیدن و سخن گفتن موفق به دریافت امتیاز کمینه و عبور از سطح ناتوانی شده اند. همچنین، دختران در تمامی مهارت های چهارگانه امتیاز بالاتری کسب کرده اند و تفاوت امتیاز آن ها با گروه پسران معنادار بوده است. از نظر رشته های تحصیلی، در رشته انسانی بیشترین امتیاز مربوط به مهارت سخن گفتن و با فاصله ای اندک، مهارت نوشتن بوده است. در رشته های تجربی و ریاضی بیشترین امتیاز به مهارت نوشتن تعلق یافته است. اختلاف نتایج در مهارت های خواندن و نوشتن برای رشته های انسانی در مقایسه با رشته های تجربی و ریاضی معنادار بوده است، در حالی که بیشترین توجه ساختار آموزشی بر مهارت خواندن است، نتایج حاصل نشان می دهد که در تمامی رشته های تحصیلی پایین ترین امتیاز مربوط به مهارت خواندن بوده است. واکاوی نتایج ارزشیابی بیانگر آن است که دستیابی، حتی به کم ترین سطح تسلط در مهارت های زبانی و ادبی برای دانش آموختگان ممکن نشده و سیاست های آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس با موفقیت همراه نبوده است.
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پنجم دبستان از لحاظ میزان توجه به مهارت های زبانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب جدیدالتاًلیف مطالعات اجتماعی پنجم دبستان ازلحاظ میزان توجه به مهارت های زبانی انجام گرفته است. نوع تحقیق، توصیفی و روش آن تحلیل محتوا بود. جامعه ی آماری شامل کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه پنجم دبستان بوده و برای نمونه گیری از روش چندمرحله ای و برای اطمینان از کفایت نمونه از تکنیک تصنیف استفاده شد. به این صورت که ابتدا کل کتاب انتخاب شد، در مرحله بعد 10 درس اول آن برگزیده شدند و سپس در این 10 درس تنها به تحلیل جملات کتاب بسنده شد. به منظور داده اندوزی از فهرست وارسی محقق ساخته استفاده شد. این فهرست مشتمل بر تعدادی مؤلفه مربوط به هرکدام از مهارت های زبانی بوده است. روایی ابزار ازنظر 7 نفر کارشناس تاًیید و پایایی آن از روش های همسازی و بازنمایی برآورد شد. از شاخص های فراوانی و درصد برای تحلیل داده ها استفاده گردید. عمده ترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که: 1. درزمینه ی مهارت نوشتن مؤلفه های توسعه ی توانایی تبدیل نشانه های آوایی به نوشتاری؛ آشنایی با اجزای جمله موضوع؛ آشنایی با بند روایتی، بندهای بدنه و بند توصیفی به میزان بالایی نسبت به سایر مؤلفه ها موردتوجه قرار گرفتند؛ اما مؤلفه های آشنایی با بند نتیجه گیری و انشانویسی یا کلاً موردتوجه قرار نگرفته یا به میزان کمی به آن ها توجه شده است. 2. در مورد مؤلفه های مهارت خواندن بیشترین توجه به آشنایی با حروف ربط عطفی و کمترین توجه به آشنایی با حروف ربط تقابلی و سببی شده است. 3. درزمینه ی مؤلفه های مهارت گوش دادن، به شاخص های بحث و گفت وگو و اظهارنظر در مورد مطالب متن شنیداری و رسیدن به استنباط با توجه به متن شنیداری به میزان بالایی و به شاخص افزایش تمرکز بر لحن کلام در متون شنیداری در سطح پایینی پرداخته شده است. 4. درزمینه ی مهارت سخن گفتن توجه بالایی به شاخص سخن گفتن متناسب با بافت و مخاطب شده ولی مؤلفه های به کارگیری گونه های مختلف زبان و قصه گویی ازنظر دور ماندند.
نقش موسیقی در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان خارجی: پژوهشی برپایه تحلیل کتب آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
375 - 392
حوزه های تخصصی:
نقش موسیقی در یادگیری زبان خارجی را می توان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد: شباهت موسیقی با زبان، ارتقا میزان انگیزه زبان آموزان، جلوگیری از ترس و اضطراب زبان آموزان برای شرکت در فعالیت های کلاسی، فهم بهتر متون ادبی و تقویت فراگیری تلفظ صحیح واژگان، از جمله موضوعاتی اند که اهمیت موسیقی در فرایند یادگیری زبان خارجی را نشان داده اند. نتایج یک نظرسنجی در سال 2019 که از سوی شرکت Shell در میان جوانان آلمانی صورت گرفته، نشان می دهد که شنیدن موسیقی با 57 درصد، بیشترین فعالیت جوانان در اوقات فراغت را به خود اختصاص داده است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که کتب آموزشی تا چه حد و در چه زمینه هایی از موسیقی در جهت آموزش زبان خارجی استفاده می کنند. در پژوهش حاضر، علاوه بر معرفی سبک های موسیقی مناسب برای استفاده در آموزش زبان، به معیارهای انتخاب موسیقی با هدف آموزش و همچنین به راه کارهایی برای به کارگیری موسیقی در کلاس زبان خارجی اشاره می کنیم. در بخش عملی، موسیقی به کاررفته در تعدادی از کتب آموزشی به روز را از جنبه های گوناگون، از جمله واژگان، کشورشناسی، دستور زبان و همچنین مهارت های زبانی تحلیل کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد، علی رغم آنچه در بخش نظری از نقش و اهمیت موسیقی و ظرفیت آموزشی موجود در آن گفته می شود، کتب آموزشی بهره کافی را از این ابزار محبوب میان جوانان نبره اند.