فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
51 - 84
حوزههای تخصصی:
گاهی یک امر ناخوشایند، تنها راهِ دور کردن یک امر ناخوشایندتر است. در این موارد، عقل حکم می کند که انسان برای دفع امر ناخوشایندتر، به امر ناخوشایند تن دهد. از این روش عقلایی در فقه به قاعده «وجوب دفع افسد به فاسد» تعبیر می گردد. این قاعده پرکاربرد، کمتر مورد پژوهش مستقل قرار گرفته و سزاوار است که درباره مستند و محدوده این قاعده تحقیقی جداگانه صورت گیرد. دستاورد این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخآن های صورت گرفته اینست که ادله نقلیه برای اثبات قاعده ناتمام است. و مهم ترین دلیل بر آن، سیره عقلاست. خردمندان، هم در مقام قانون گذاری و هم در مقام اجرای قانون اگر برای دفع افسد چاره ای جز گردن نهادن به فاسد نداشته باشند؛ این کار را انجام می دهند. این روش عقلایی در زمان شارع نیز جریان داشته و از آن منع نشده بلکه گاه توسط شارع نیز پیاده شده است. نتیجه کاوش درباره پیوند این قاعده و قواعد دیگر آن است که قانون گذاری براساس آموزه های شرع از قبیل «تزاحم امتثالی» است. بنابراین، برای تطبیق این قاعده باید دو شرط تزاحم یعنی: فعلیت دو تکلیف و نیز انحصار امتثال «اهم» در عدم امتثال «مهم» فراهم باشد. قاعده عقلائیِ «هدف وسیله را توجیه نمی کند» نیز بیان گر دو نکته است: یکی آنکه اگر هدفی واجب و مقدمه اش حرام باشد، در صورت عدم انحصار مقدمه واجب در فعل حرام، نباید مرتکب کار حرام شد. دوم آنکه در صورت انحصار مقدمه واجب در فعل حرام، ذی المقدمه مطلوبیت خود را از دست می دهد. براین اساس، این قاعده با وجوب دفع افسد به فاسد منافاتی ندارد. نتیجه دیگر آنکه مرجع تشخیص افسد از فاسد، تنها فقیه است و اوست که می تواند در احکام شرعی مقدار مفسده و اهمیت یک حکم را تشخیص دهد. البته در احکامی که مترتب بر موضوعات عرفی است وی ناچار است با اهل فن مشورت کند.
ردّ پاهای بوم شناختی در سیره رسول خدا(ص)
حوزههای تخصصی:
بوم شناسی (اکولوژی) به معنای انعکاس متقابل زیست بوم در جامعه بشری است؛ از این رو جوامع بشری بدون رعایت، ملاحظه و تعامل با زیست بوم اطراف خویش، امکان پاگیری یا تداوم حیات نمی یابند. مقاله پیش رو، با پرهیز عامدانه از به کارگیری واژه محیط زیست، بر آن است تا با واکاوی و معرفی جنبه ای کمتر مورد توجه قرار گرفته از سیره پیامبر(ص)، به بازشناسی نحوه تعامل و پاسداشت زیست بوم جزیره العرب عصر رسول خدا بپردازد. بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی در پژوهش حاضر، گزارش های در خور توجهی را در نوع مواجهه حضرت با عناصر و اجزای زیست بوم آن دوران ارائه می کند که می توان از آنها با عنوان برخورد مهربانانه، انسانی و متعادل با تمام هستی در سیره رسول خدا تعبیر کرد.
بازخوانی محدوده فقهی راهکار سوم آیه نشوز در صورت نشوز زن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
117 - 148
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در مورد همسر، حکمِ زدن او از طرف شوهر در جریان نشوز او، به جهت تأدیب او در راستای اعمال قوامیت مرد است. قریب به اتفاق، صاحب نظران برآن اند که مرد، بر اساس راهکار سوم آیه نشوز، حق زدن او را دارد، ولی کیفیت ضرب او در فتاوای فقیهان مقید است به «رفیق» بودن، دیه آور نبودن، خون آلود نساختن، فاسد نکردن پوست و گوشت، شکسته نشدن استخوان و «عدم تبریح». تحقیق حاضر می کوشد، با بررسی ادله دیدگاه های پیش گفته، با سنجه فهم عرف از ضرب با لحاظ جنبه بازدارندگی و اصلاح گری آن به داوری بنشیند. به باور نویسنده شرایط تقیید ضرب در آیه محقق نیست و قیود گفته شده نیز اگر بر اساس ارائه تفسیر از ضرب «غیر مبرح» در اخبار باشد، علاوه بر عدم اعتبار آن اخبار، تمام نیست. از طرف دیگر ملاحظه سیره عقلا در فلسفه تأدیب اصلاحی و حد و مرز آن و انصراف این آیه در محدوده ارتکازات عقلایی، دلیل بر جواز این ضرب در همان محدوده عقلایی است و دلیل دیه و ضمان نیز صلاحیت تخصیص را ندارد.
وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند در دیدگاه ابوهاشم جعفری
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
38 - 57
حوزههای تخصصی:
بررسی اندیشه های کلامی امامیه دوران نخستین، نشانگر دو بحث مهم در باب اسما و صفات خداوند است؛ وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند. در میان اندیشمندان امامی، ابوهاشم جعفری ازجمله شخصیت هایی است که در این موضوع روایت مفصلی را نقل کرده است و در این رابطه دقت بالایی دارد. هدف این تحقیق، چیستی اندیشه او درباره وجودشناسی و معناشناسی اسما و صفات خداوند است. در اندیشه ابوهاشم، خداوند در مقام ذات از هرگونه صفتی عاری بوده و تمام صفات به خاطر وسیله قرارگرفتن میان خداوند و بندگان، برای دعا و تضرع خلق شده اند. او در بحث معناشناسی نیز صفات را با طریق سلبی (الهیات تنزیهی) قبول داشت و در واقع نقیض صفات ذات را از خداوند نفی می نمود. افزون بر این، صفات ذات حق را به صورت اثبات فعلی نیز بیان کرده و صفات را به افعال و نشانه های ذات حق در مخلوقات معنا می نمود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای می باشد.
بررسی جلوه های آوایی دیوان "احزان صحراوية" تیسیر سبّول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
79 - 95
حوزههای تخصصی:
موسیقی از عناصر ساختارساز و جدایی ناپذیر شعر است که به شکل های مختلفی جلوه می نماید. این موسیقی گاه حاصل کاربرد اوزان عروضی و قوافی است و گاه حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است. تیسیر سبول (1939 – 1973) شاعر معاصر اردنی در اشعار خود، از تکنیک های مختلفی جهت خلق موسیقی بهره برده است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی – تحلیلی در صدد بررسی سبک شخصی شاعر در انتخاب وزن و موسیقی از رهگذر تحلیل بسامد این شگرد هنری در اشعار اوست. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بخش موسیقی بیرونی، شاعر از بحر رمل (فَاعِلاتُن ْ ) که دارای هجاهای بلند و تسکین ها (سکته ها)ی عروضی درون مصراعی است بیشترین استفاده را برده که خاصیت و کاربرد عمومی این بحر در قواعد عروضی فارسی و عربی برای مضمون غم و اندوه است. هدف از این پژوهش کشف و پیدایی سبک شعری تیسیر در لایه آوایی به منظور شناسایی متغیرهای برجسته ساز، شکل و نقش آن ها در زمینه کیفیت معنابخشی به افکار شاعر است. نتایج این بررسی نشان می دهد که تیسیر اوزان را متناسب با موضوع و درون مایه شعر انتخاب کرده است و با تکنیک های هنجارگریزی چون تضمین، تدویر، و درآمیختگی شعر نو و کلاسیک توجه مخاطب را به اشعار خویش جلب کرده است. تکرار قافیه، یکی از پربسامدترین شکل تکرار در موسیقی درونی اشعار تیسیر است. غرض اصلی از این نوع تکرار علاوه بر تأکید و تکیه بر کلمه، تحکیم معنا و قوت بخشیدن ب ه آن است. تیسیر به موسیقی دیداری نیز توجه خاصی نشان داده که این موسیقی از طریق نوشتن پلکانی و عمودی سطر های شعری، جلوه نموده است. غرض اصلی این نوع موسیقی، برجسته کردن یک مصراع در برابر مصرع های دیگر، تشخص بخشیدن و تأکید کردن هر کلمه یا سطر مصراع است.
تقابل و ترادف های ایدئولوژیک قصیده «ارادة الحیاة» ابوالقاسم الشابی با تکیه بر دیدگاه لسلی جفریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
77 - 95
حوزههای تخصصی:
فرآیند های زبانی، همواره در راستای ایجاد مقوله های گفتمانی با دیدگاه هایی مبتنی بر جهان بینی، درگیر ساختن نوعی روایت از جهان هستند. فرآیندهای زبانی تقابل و ترادف نقش مهم و مؤثری در شکل دهی جهان بینی متون دارند. لسلی جفریز (2010) از معدود محققان زبان شناسی است که با شناخت تقابل و ترادف های متنی و چگونگی تنظیم این پدیده متنی در کنار ابزار های تثبیت شده تر تحلیل انتقادی گفتمان، الگویی را برای به دست آوردن بینش از تأثیر جهان بینانه بالقوه متون ترسیم کرده است. جفریز در راستای طرح مؤلفه های سبک شناسی انتقادی خود با هدف تحلیل انتقادی گفتمان به ارائه الگو های توسعه یافته تقابل و ترادف پرداخته است. انواع تقابل های سلبی، انتقالی، تفضیلی، جابه جایی، امتیازی، صریح، موازی و تباین و هم چنین ترادف های ربطی، بیانی و استعاری الگوهای پیشنهادی جفریز در جهت کشف ایدئولوژی پنهان متن است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین جهان بینی حاکم بر متن در قصیده «اراده الحیاه» اثر ابوالقاسم الشابی به بررسی فرآیند ساختارهای تقابل و ترادف بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بررسی روابط مفهومی در ساختار متنی تقابل ها و ترادف های قصیده مذکور در پی ارائه مفاهیم جهان بینانه است. تقابل های شناختی در متن در صدد تبیین مفاهیم گفتمانی؛ از جمله بلندنظری و تنگ نظری، تعالی و پستی، امید و یأس، مبارزه و ایستادگی، زندگی و مُردگی است، هم چنین ترادف ها در پی شکل دهی به اندیشه های مشترک جامعه در مبارزه با ظلم و استعمار است.
بازنمایی اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) در قرآن کریم با خوانش سبک شناسی نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
297 - 326
حوزههای تخصصی:
در میان گفتمان های قرآنی، کنش گفتاری انبیاء(ع) از بسامد بالایی در کاربست تکنیک های سبک ساز جهت بازنمایی آموزه های اخلاقی برخوردار است.در میان سبک های آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی، لایه نحوی با خوانش روابط پرتکرار نظام های نشانه ای دستوری، به معانی نهفته ای اشاره دارد که مدلی روشمند در تفسیر و ترجمه گفتمان های قرآنی فراهم می آورد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سٶال است که چگونه تکنیک های برجسته ساز نحوی، زوایای اخلاقی گفتمان انبیاء(ع) را در موقعیت های گوناگون برجسته می سازد؟ رهیافت های حاصل آنکه واکاوی گزینش های سبک ساز در قالب سازه هایی جهتمند، مانند «حذف صدای دستوری»، «افزایش ظرفیت جمله»، «تقدیم و تأخیر»، «ضمیرگردانی» و «نوعیت جمله»، آموزه هایی اخلاقی همچون «حفظ قداست حریم الهی»، «تسلیم کامل در برابر حق»، «ادب و عفت رفتاری»، «خشوع و تواضع» و «تمسک شدید به آیین الهی» را به تصویر کشیده که افزون بر تبلور سیره انبیاء و ارائه الگوی رفتاری قرآنی، در روشمندسازی تحلیل قرآن یاری می رساند. همچنین این امر، ابعادی از اعجاز زبانی قرآن را در زایش ظرافت های معنایی نمایان می سازد.
تحلیل اراده الهی در فلسفه اسلامی در تناظر با افعال اختیاری نفس انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
145 - 168
حوزههای تخصصی:
اگرچه حقیقت اراده به عنوان یکی از مهم ترین کمالات وجودی حق تعالی امری مسلم و انکارناپذیر است، اما در تبیین چیستی، نحوه اتصاف و ویژگی هایی چون ذاتی یا فعلی بودن آن، میان حکمای مسلمان اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی از حکما با ارجاع اراده به علم الهی، اراده را از صفات ذاتی و همان علم به نظام احسن تلقی کرده اند. در مقابل، عده ای دیگر، ناظر به متون نقلی، اراده را از صفات فعل حق تعالی به شمار آورده اند. در نهایت، گروهی بر این باورند که اراده دارای مراتب است و هر دو مرتبه ذاتی و فعلی را دارا می باشد. در روایات نیز برخی از معانی اراده برای خداوند اثبات و برخی از معانی آن از حق تعالی نفی شده است. سؤال تحقیق این است که آیا می توان با تحلیل افعال اختیاری انسان که خود از نزدیک ترین و برترین ابواب شناخت ذات و صفات الهی است، تبیین روشن و قابل قبولی از اراده حق تعالی ارائه داد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که برخی از افعال ارادی انسان، باواسطه و موجب نقص است و روایاتِ نافی اراده، ناظر به نفی این نوع اراده از خداوندند، اما برخی افعال نفس، بدون واسطه و موجب کمال است و بر همین اساس، می توان بر اراده ذاتی خداوند به معنای خواستن که متعلّق آن، همان علم به نظام احسن که منشأ صدور عالم است، استدلال کرد و اراده فعلی خداوند در مقام فعل عین اشیا است و اشیا در عین معلومیت، مراد حق اند.
اهمیت، نتایج و دستورالعمل «محاسبه نفس» از دیدگاه امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه نفس، یک آموزه مورد تأکید در اخلاق دینی است. به پیروی از میزان شریعت، در عرفان اسلامی نیز پرداختن به محاسبه نفس، به عنوان یک دستور سلوکی مهم مطرح شده است. امام علی علیه السلام نیز در خلال بخش های متعددی از نهج البلاغه و در سایر روایات بر اهمیت محاسبه نفس تأکید ورزیده و برخی از مهم ترین نتایج آن را برشمرده اند. ایشان همچنین به برخی از نکات اساسی در دستور العمل محاسبه نفس اشاره داشته اند. «اهتمام به محاسبه نفس پیش از ورود در عمل»، «اختصاص دادن یک وقت خالی و اختصاصی در برنامه روزانه به محاسبه»، «جدیت و سخت گیری در محاسبه نفس» و «تهیه دفترچه جهت ثبت اعمال در آن»، برخی از این دستور العمل ها است. همچنین باید توجه داشت که امام علی علیه السلام ما را از نقطه مقابل محاسبه و بازرسی از نفس خود، یعنی عیب جویی از دیگران و تجسّس در معایب آنها، به شدت بر حذر داشته اند.
نقشْ مایه زن در نقاشی های مذهبی قهوه خانه ای عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای نوعی نقاشی ابتکاری و مردمی است که از بطن جامعه برخاسته و روایتگر حماسه های ملی و مذهبی است. بخش مهمی از نقاشی های قهوه خانه ای به روایت واقعه کربلا و حماسه آفرینی امام حسین7 و یارانش اختصاص دارد. به رغم حضور زنان در کنار مردان در آن حماسه، چندان به نقش آنان در نقاشی قهوه خانه ای توجه نشده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ویژگی ساختاری زنان در نقاشی قهوه خانه ای چگونه به تصویر کشیده شده است؟ برای مطالعه ساختار زنان در نقاشی های ظهر عاشورا، شش اثر انتخاب شده است. پس از جمع آوری داده های کتابخانه ای، این داده ها به روش تاریخی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معیار بازنمایی تصویر زنان در نقاشی قهوه خانه ای، ریشه در سنت و هویت ایرانی- اسلامی دارد. تصویر زنان در این سبک به دو شکل کشیده شده است؛ یکی تصویر زن در نقش اصلی که در جلوی تصاویر نقش شده و موضوع اصلی را به خود اختصاص داده و دیگری تصویر زن در نقش فرعی که در پس زمینه آثار به چشم می خورد و از اهمیت کمتری برخوردار است.
جایگاه معرفت در نظریه اخلاقی قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۲۶-۷
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه معرفت در نظریه قرب الهی به روش توصیفی تحلیلی هدف این پژوهش است. بسیاری از اندیشمندان اسلامی قرب الهی را هدف اخلاق دانسته و معرفت خدا را شرط لازم آن قلمداد کرده اند، اما برخی معنای قرب الهی را بر معرفت حضوری به خدا تطبیق می دهند و تشبه الهی، قرب منزلتی و قرب تکوینی را هدف نهایی اخلاق نمی دانند. به نظر می رسد اگرچه معرفت حضوری به خداوند مراتب بالای قرب الهی است و در این صورت، نوعی معرفت می تواند هدف اخلاق محسوب شود، قرب الهی را به معنای معرفت حضوری به خدا دانستن سبب خروج بسیاری از مراتب قرب الهی خواهد شد؛ زیرا بسیاری از انسان ها که اعمال اخلاقی را با علم حصولی به خدا و به هدف وصول به بهشت و دوری از جهنم انجام می دهند از قلمرو قرب الهی خارج می شوند؛ درصورتی که این افراد نیز با حسن فاعلی که دارند، حدنصاب اخلاق را کسب کرده اند و با علم حصولی از خدا، که شرط لازم وصول به این درجه از قرب الهی است، توانسته اند مرتبه ای از هدف اخلاق را به دست آورند.
مطالعه تطبیقی ابعاد، الزامات و کارکردهای پرونده شخصیت در حقوق ایران با تکیه بر بنیادهای آن در فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، مطالعه تطبیقی ابعاد، الزامات و کارکردهای پرونده شخصیت در حقوق ایران، فرانسه و فقه اسلامی می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج این تحقیق، نشان می دهد که در نظام کیفری فرانسه پرونده شخصیت و به ط ور کلی ت وجه به شخصیت بزهکار، در مقایسه با حقوق کیفری ایران از جایگاه رفیعی برخوردار است. در حقوق کیفری فرانسه، ت حقیق درباره شخصیت متهم و وضعیت مادی، خانوادگی و اجتماعی وی پیش بینی شده است که این تحقیقات در م رحله ت حقیقات مقدماتی، در امور جنحه ای اختیاری و در امور جنایی الزامی است. در مقابل؛ حقوق کیفری ایران تشکیل پرونده شخصیت صراحتاً و به عنوان یک رویکرد محوری در مراحل رسیدگی کیفری پیش بینی نشده و فقط در مرحله اجرای مجازات حبس آن هم به منظور طبقه بندی زندانیان، تشکیل آن الزامی اعلام شده است. اما به موجب بعضی مواد قانون مجازات اسلامی (مواد ۲۲ و ۲۵) و قانون آیین دادرسی کیفری ماده) (۲۲۲ میتوان گفت که قاضی کیفری برای صدور حکم یا تصمیم عادلانه نسبت به بزهکار به طور ضمنی به تنظیم پرونده شخصیت به عنوان یکی از لوازم دادرسی عادلانه مکلف شده است. اگرچه خلاً تشکیل پرونده شخصیت، چگونگی آن و اینکه این پرونده توسط چه کسانی تشکیل میشود با سؤال همراه است با این وجود تدوین کنندگان لایحه مجازات ۱۳۹۰، رویکرد مناسب تری نسبت به قانون فعلی اتخاذ نموده و در برخی مواد تلویحاً تشکیل پرونده شخصیت را مد نظر قرار داده اند که به آن در مباحث پیش رو اشاره خواهیم کرد.لازم به ذکر است که قانون گذار در تدوین لایحه آیین دادرسی کیفری در یک اقدام خردگرا، هرچند با تأخیری تأمل برانگیز در ماده ۲۰۰ برای بزرگسالان و در ماده ۲۸۶ برای اطفال و نوجوانان صرفاً در جرایم مهم و البته در مرحله تحقیقات مقدماتی تشکیل پرونده شخصیت را پیش بینی کرده است.
بررسی حسن و قبح ذاتی افعال در مقام ثبوت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
191 - 214
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین قواعد علم کلام که زیربنای بسیاری از قواعد و مسائل این علم می باشد، قاعده «حسن و قبح» است. پذیرش یا عدم پذیرش این قاعده تاثیر بسزایی در نگرش ما به جهان هستی، خداشناسی و دیگر مسائل مهم کلامی دارد. در این نوشتار تلاش می شود با روش تحلیلی، توصیفی و کتابخانه ای، تنها حسن و قبح ذاتی افعال(مقام ثبوت) را از منظر قرآن کریم بررسی کرده و به آیاتی پرداخته شود که در مقام ثبوت به خود قاعده یا مضمون آن اشاره دارند و تا به حال در کتب کلامی و مقالات منتشر شده مورد تحلیل قرار نگرفته اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بر قاعده دلالت کند یافت نمی شود، اما به صورت ضمنی در دو مقام تکوین و تشریع به آن پرداخته است. در مقام تکوین هدف و غرض خود از خلقت و در مقام تشریع نیز غرض و هدف خود از تشریع احکام را بیان کرده که با دلالت التزامی می تواند دال بر قاعده حسن و قبح ذاتی افعال باشد.
بررسی مبانی قرآنی اعتقاد به چشم زخم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از باور های رایج میان مردم، اعتقاد به تأثیر چشم زخم است. از دیرباز، برخی این باور را در زمره باور های خرافی دانسته اند که مبنای عقلی و شرعی ندارد و برخی دیگر، آن را باوری برخاسته از شرع دانسته اند که مخالفتی با مبانی عقلی ندارد و ازاین رو، وجهی برای مخالفت با آن نیست و برای اثبات ادعای خود به برخی از آیات قرآن تمسک جسته اند. در این نوشتار، با روش توصیفی و تحلیلی، دلایل قرآنی باور به چشم زخم از لابه لای متون تفسیر، تاریخ و کلام اسلامی، استخراج و دلالت آن ها بر مقصود بررسی می شود تا مشخص شود آیا بر پایه آیات قرآنی می توان به حقانیت این باور استدلال کرد یا خیر؟ هیچ یک از آیات ادعاشده دلالتی بر صحت باور به چشم زخم ندارند، بلکه باور های پیشاتفسیریِ مفسران درباره تأثیر چشم زخم بر تفسیر آن ها از آیات قرآنی سایه افکنده است. از سویی، هیچ روایت تفسیری معتبری درباره شأن نزول آیات ادعاشده یا تفسیر این آیات به نحوی که مرتبط با چشم زخم باشد و نیز روایت یا دلیل معتبری که نشان دهد خواندن یا همراه داشتن برخی از آیات ادعاشده سبب جلوگیری از چشم زخم می شود، یافت نشد.
نقش بزه دیده در زنای همراه با اغوا و فریب از منظر فقه و حقوق در پرتو بزه دیده شناسی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 112
حوزههای تخصصی:
نقش بزه دیده در ارتکاب جرائم از موضوعات مهمی است که تحت عنوان بزه دیده شناسی علمی مورد بحث و بررسی است. در این مقاله تلاش شده به بررسی این سؤال پرداخته شود که از منظر فقه و حقوق و در پرتو بزه دیده شناسی علمی، نقش بزه دیده در زنای همراه با اغوا و فریب چگونه قابل تحلیل است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که جایگاه بزه دیده شناسی علمی در فقه و حقوق کیفری ایران بسیار محدود است و در جرائم حدی، برای بزه دیده نمی توان نقشی قائل شد. درخصوص نقش بزه دیده در زنای همراه با اغوا و فریب نیز بحث اغوا و فریب اساساً چنانچه در تحقق رضایت تأثیرگذار باشد، مورد توجه است و به عنوان عامل مستقلی مورد بحث نیست. درواقع برای بررسی نقش بزه دیده در زنای همراه با اغوا و فریب باید بر عنصر رضایت متمرکز شد. چنانچه رابطه جنسی بدون رضایت صورت گرفته باشد، زنای به عنف محسوب شده و مرتکب محکوم به اعدام است و زن بزه دیده مسؤولیت کیفری ندارد. اثبات زنای به عنف در شرایطی که زنا همراه با اغوا و فریب صورت گرفته باشد، برعهده بزه دیده بوده و به سادگی امکان پذیر نیست، زیرا مجازات آن برای مرتکب بسیار سنگین است، خصوصاً که ممکن است آشنایی قبلی وجود داشته و نشانه هایی از رضایت نیز در اغوا و فریب وجود داشته باشد. رابطه جنسی در شرایطی که بدون اجبار باشد، زنا محسوب شده و در این گونه جرائم درواقع بزه دیده ای وجود ندارد و بزه دیده خود نیز بزه کار می باشد.
حدود مصلحت صغیر در جرایم کیفری از نظر فقهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا
53 - 64
حوزههای تخصصی:
ولایت بر صغار تا زمان بلوغ بر عهده پدر، جد پدری، وصی، قیم و حاکم است که این ولایت مشروط به عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت و مصلحت برای صغار است و تنها چیزی که اختیارات ولی را محدود می سازد، مصلحت و غبطه صغیر است. لذا باید در اعمال و تصمیمات خود، مصلحت مولی علیه را رعایت نماید. در خصوص قصاص و جرایم کیفری نیز این مصلحت در عدم قصاص به صورت طلب دیه می باشد از نظر فقها معاصر غالباً أخذ دیه به مصلحت صغار است، ولی در مواردی ممکن است مصلحت صغار در عفو یا قصاص باشد. هدف از این پژوهش، تبیین نظریات فقهای معاصر است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به موضوع مصلحت صغار از نظر فقهای معاصر می پردازیم. اگر طفلی در اثر جنایت عمدی یا غیرعمدی به قتل برسد، اختیار قصاص یا أخذ دیه یا عفو با ولی او است، اما اگر جنایت بر صغیر، ضرب وجرحی باشد که موجب قصاص یا دیه گردد، قانون مجازات اسلامی در این مورد ساکت است و باید طبق اصل 167 قانون اساسی به فتوای مشهور فقها مراجعه نمود. در نتیجه در مورد قصاص، حق عفو برای ولی ثابت نیست و نسبت به گذشت از دیه هم، تنها در جایی ولی این حق را دارد که عفو برای صغیر مصلحت داشته باشد، نه برای خود ولی. فقهای معاصر در خصوص مصلحت صغیر نظریات متفاوتی دارند.
نسبت معنویت و عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود جریان معنویت در جهان معاصر، در محیط اسلامی پرسشی به وجود آمده که نسبت معنویت با عرفان چیست؟ آیا بین آنها نسبت همسانی برقرار است یا ناهمسانی یا عموم و خصوص؟ در پاسخ، «معنویت مطلق» تعریف شد و آن خودپیدایی عقلی تجربی از حیث خروج از تعارض ها و رهایی از رنج ها به سوی یافتن آرامش است. به تعبیر دیگر، «معنویت» یعنی: یافتن خود آرام. سپس «عرفان اسلامی» تعریف شد و آن حرکت توحیدمحورانه دل دردمند و غریب در مسیر گذر از لایه لایه های دل و عبور از منازل دل تا سرحد یافت شهودی شورانگیز و دهشت انگیز خدای سبحان، آن هم در سرّ سویدای دل است. به تعبیر دیگر، عرفان حرکت دردمندانه و باورمندانه از خودیابی به خدایابی است. پس از این دو تعریف، بین معنویت مطلق و عرفان اسلامی نسبت سنجی صورت گرفت که به علت عمومیت معنویت مطلق از جهت دامنه دینی و فرهنگی و مکتبی و از جهت اطلاق در مؤلفه های تعریفی، حکم به عموم و خصوص مطلق داده شد. آنگاه معنویت در فرهنگ اسلامی به سه قسم (معنویت اجتهادی دینی، معنویت عقلی فلسفی و معنویت تجربی عرفانی) تقسیم شد و از این رهگذر بین معنویت اسلامی با معنویت عرفانی مقایسه گردید که به علت عمومیت معنویت اسلامی، حکم به عموم و خصوص مطلق داده شد. آنگاه بحثی چالش برانگیز آغاز شد و آن نسبت معنویت عرفانی و عرفان اسلامی است. به این هدف، مؤلفه های معنویت عرفانی که شامل خود واقعی، ظرفیت های خود واقعی، یافتن خود واقعی، تعارض های موجود در خود واقعی و در نهایت، آرامش تشریح شد و از این رهگذر با عرفان اسلامی مقایسه گردید و چون معنویت عرفانی قوس آغازین تا میانه عرفان اسلامی است، حکم به عمومیت عرفان اسلامی و خصوصیت معنویت عرفانی داده شد. البته روش تحقیق در این نوشتار روش تحلیلی بر پایه داده های فلسفی و عرفانی به سرانجام رسیده است.
کشاکش نظم و عدالت در الگوی حکمرانی مطلوب جمهوری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمرانی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
125-143
حوزههای تخصصی:
اکنون با گذشت بیش از دو دهه از سده یست ویکم کماکان جدال ایدئولوژی های جدید بر سر نظام سیاسی و جایگاه حکومت در آن ادامه دارد؛ چراکه هنوز هیچ یک از نظام های سیاسی موجود نتوانسته اند آرمان ها و غایات بشری در عرصه جامعه سیاسی را عینیت بخشند. در همین راستا، امروزه حکومت در حال ازدست دادن جایگاه خود به عنوان محور اصلی جامعه سیاسی است. در سده بیستم، تنش هایی طولانی میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، اغلب در جوامع غربی وجود داشته و گذار از پارادایم «حکومت» به پارادایم «حکمرانی» را به خصوص در دهه های پایانی سبب شده است. در این خصوص گذار از مدیریت بوروکراتیک به مدیریت غیر متمرکز و شکل گیری شبکه های سیاست گذاری در کشورهای مختلف را در اندازه های متفاوت می توان مشاهده کرد. در ایران تکوین دولت مدرن از همان ابتدا بر اساس مدلی تمرکزگرایانه استوار بوده است. با انقلاب اسلامی ایران و تشکیل جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی مطلوب، حرکت به سوی تمرکززدایی در سیاست گذاری در برخی عرصه های غیر حاکمیتی تا حدودی دنبال شده است. با این همه، دغدغه های امنیتی –به معنای عام- و اختلال های عملکردی در حوزه توزیع، همواره مشکلاتی را در حوزه عملی و نظری به دنبال داشته که مانع از شکل گیری یک حکمرانی مطلوب بوده است. نوشتار حاضر می کوشد با بهره گیری از رویکردی تبیینی تاریخی مختصات حکمرانی محقق در جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. به نظر می رسد این الگو به دنبال تغییر مجدد حکمرانی از پارادایم «نظم و امنیت» به پارادایم «عدل و قسط» است.
تفاوت به کارگیری اصل دلیل کافی و اصل علیت در براهین جهان شناختی اثبات خدا
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
11 - 37
حوزههای تخصصی:
در اندیشه فلسفی الهیاتی غربی، در میان براهین خداشناسی، استدلال های کیهان شناختی ازجمله شناخته شده ترین ادله، برای اثبات مبدأ الهی این جهان دانسته می شوند. الهی دانان غربی با توجه به سابقه این برهان ها در ساختار معرفتی مشرق زمین و به ویژه اندیشمندان مسلمان، پیوسته در پی ارائه صورت بندی های مختلفی از این براهین برای بهینه ساختن و مَصون داشتنشان از اشکال های احتمالی بوده اند. یکی از بنیادی ترین فاکتورها در شاکله بسیاری از این استدلال ها، مبتنی بودن آن ها بر هریک از «اصل علیت» یا «اصل دلیل کافی» است که نسبتاً نوپدید است. اصل دلیل کافی نیز همچون اصل علیت از ریشه هایی دیرینی برخوردار بوده و سابقه آن به فلاسفه پیشاسقراطی یونان باز می گردد؛ ولیکن گوتفرد لایبنیتس، متفکر آلمانی تبار، تلاش بسیاری برای گسترش آن در مجامع علوم انسانی کرد. در این مقاله برآنیم که با مطالعه تفاوت های اصل علیت و اصل دلیل کافی، اختلاف های ساختاری صورت بندی های مبتنی بر این دو اصل را بازیافته و در ادامه بررسی کنیم که کدام بنیان، نتیجه برهان را به آنچه الاهیات اسلامی، خدا معرفی می کند، نزدیک تر می سازد.
به مناسبت انتشار جلد پایانی دایره المعارف تشیع
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۳)
253 - 294
حوزههای تخصصی:
آخرین جلد دایره المعارف شانزده جلدی تشیع پس از نزدیک به چهل سال فعالیت در ۱۴۰۱ منتشر شد. مطالب زیر گفت وگوهایی اختصاصی به همین مناسبت به همراه مطالبی برگرفته از مراسم رونمایی از جلد پانزدهم این دائره المعارف است. مهدی محقق گزارشی از نحوه شکل گیری «دائره المعارف تشیع» ارائه کرده و به فواید ظاهری و باطنی این فعالیت در فراهم آوردن دایره المعارفی کامل درباره تشیع و تربیت شماری پژوهشگر جوان در این زمینه اشاره کرده است. بهاءالدین خرمشاهی ضمن اشاره به نهضت دایره المعارف نویسی در دهه شصت در ایران، گوشه هایی دیگر از سوابق فعالیت این مجموعه را به همراه انواع مشکلات پیش پای آن آشکار کرده است. کامران فانی دایره المعارف های ناتمام مقدم بر «دایره المعارف تشیع» را برشمرده و نحوه تهیه مدخلنامه کامل این دایره المعارف را به همراه تحلیلی از مهم ترین مقالات آن توضیح داده است. همچنین او به سهم آقایان محقق و صدرحاج سیدجوادی و خانم فهیمه محبی در پیشبرد کار آن اشاره کرده است. حسن انوشه، از فعال ترین مؤلفان «دایره المعارف تشیع»، خاطراتی را درباره ماجرای تألیف برخی مدخل های این دایره المعارف ذکر کرده است. محمدمهدی جعفری به نقش حامیان خصوصی «دایره المعارف تشیع» همچون سیدابوالفضل تولیت، فهیمه محبی، بنیاد طاهر و بنیاد شط اشاره کرده است. شهرام پازوکی ماجرای آشنایی و همکاری با «دایره المعارف تشیع» و در نهایت کناره گرفتن خود از تألیف مدخل های این دایره المعارف را نقل کرده است. حسین معصومی همدانی به نقش جلسات هفتگی «دایره المعارف تشیع» و تأثیر آن در گرد آوردن استادان و پژوهشگران اشاره کرده و داوری خود درباره کلیت مقالات آن را بیان کرده است. در نهایت، حسین خندق آبادی گزارشی از فعالیت خود به عنوان یکی از ویراستاران واپسین جلدهای «دایره المعارف تشیع» در انتشارات حکمت و نیز نحوه فراهم آمدن تکمله آن در جلد پایانی ارائه کرده است.