فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۸۰٬۵۴۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The cultural and educational growth and advancement of individuals in society depends on the existence of worthy and virtuous mentors. Therefore, outlining the characteristics of a worthy mentor is of significant importance and impact. The present study, using a grounded theory approach, aims to extract and qualitatively analyze a complete set of religious texts, including verses from the Quran and hadiths of the impeccable Imams (AS), regarding the characteristics of a worthy teacher. The results indicated that the main concern of religious texts in introducing a worthy mentor can be categorized into two overarching areas: Competencies and capabilities. In the area of competencies, five categories, ethical, belief-based, emotional, cognitive, and self-related, were identified in order of frequency and priority. In the area of capabilities, four categories, behavioral-operational, developmental-educational, scientific-educational, and teaching, were identified in order of frequency and priority. The details of each category and a paradigmatic model of a worthy mentor based on religious teachings are presented in this research
بررسی آیه ایلاء به مثابه یگانه مستند قرآنیِ حق جنسی زن در بُعد زمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
79 - 114
حوزههای تخصصی:
آیه «ایلاء» یگانه مستند قرآنی حق جنسی زوجه از حیث زمان است که حق جنسی زن را محدود به چهارماه یکبار می کند. پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی و تحلیل مضمونِ متونِ تفسیری به دنبال سیر تطور دیدگاه مفسرانِ عصر نزول تا عصر حاضر و پاسخ به مفهوم آیه ایلاء، تفاوت آن با مسئله ظهار، مواجهه شارع با پدیده ایلاء و چگونگی ارتباط آیه ایلاء با حق جنسی زوجه، از دیدگاه ایشان است. در تبیین تفسیری آیه ایلاء و اثبات عدم دلالت آیه با مقرر کردن زمان چهار ماه برای حق جنسی زوجه، ده مسئله مرتبط با حق جنسی به دست می آید که هر یک به نوعی در اثبات عدم دلالت آیه ایلاء دخیل است. از مجموع آنها می توان نتیجه گرفت ایلاء، فی نفسه موردرضایت شارع نیست و تعیین زمان چهار ماه در حقیقت ایجاد مهلتی برای شوهر است تا نسبت به وضعیت زناشویی خود تدبیری کند و یکی از دو راه رجوع (با رابطه خاص جنسی) و یا طلاق را برگزیند تا حق جنسی زن استیفا گردد. به نظر می رسد ایلاء همانند عده (طلاق یا وفات)، مسافرت، غیبت، اختلالات جنسی شوهر و غیره شرایط خاصی است که خداوند زمان چهار ماه را برای آن مقرر نموده است و محدود کردن حق جنسی زن به زمانی خاص در شرایط معمول زندگی، با فلسفه حفظ عفت برای همسران در ازدواج و مسئولیت شوهر در برابر نیاز جنسی زن سازگار نیست. بنا بر مستندات قرآنی، روایی، قواعد فقهی، مؤیدات عقلی- عرفی و اقتضائات عصر حاضر می توان معیار نیاز جنسی زن را همچون نیاز جنسی مرد، تقویت کرد.
Phenomenological Analysis of the Role of Connection with Art and Beauty in Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
1 - 22
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Educational experts have examined the importance of incorporating art and aesthetics into education. They argue that despite the well-documented benefits of art in achieving educational objectives across intellectual, emotional, religious, and ethical domains, its integration into educational settings remains incomplete. There is a need for extensive research on the effectiveness of artistic and aesthetic approaches in various educational curricula, including medical and higher education. In this regard, the present study aimed to investigate the impact of engagement with art and aesthetics on the intellectual, emotional, religious, and ethical education of artists’ lived experiences.METHOD & FINDING: The current research utilized a qualitative and phenomenological approach, focusing on diverse artists representing various art forms. The participants in this qualitative and phenomenological study were 19 artists from different fields of art in Kerman, a province of Iran, who were chosen via purposive sampling. The data were collected through semi-structured interviews and analyzed with MAXQDA software (version 2021), using Colaizzi’s seven-step method. Artists’ experiences demonstrate that engagement with art and beauty triggers significant transformations in various aspects of life, influencing habits, preferences, modes of expression, and even appearance. The study shows that education involving art and beauty encourages reflection, thinking, understanding, and hands-on learning. CONCLUSION: Special attention should be paid to the relationship between art and beauty and its influence on formal and informal education. Moreover, the principles of aesthetics should be taken into consideration in curriculum planning and teaching, and classroom methods.
یگانگی با خداوند در عرفان مسیحی و عرفان هندی تحلیلی توصیفی- انتقادی بر فلسفه مایستر اکهارت و ودانته سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
83 - 94
حوزههای تخصصی:
مسئله یگانگی انسان با خداوند یکی از موضوعات بنیادین و چالش برانگیزی است که ذهن متفکران و عارفان شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه مایستر اکهارت و مکتب ودانته درباره یگانگی انسان با خداوند می پردازد و می کوشد به «امکان یگانگی انسان با خداوند از دیدگاه این دو سنت فلسفی و عرفانی» بپردازد. مایستر اکهارت، عارف مسیحی، یگانگی با خدا را هدف نهایی انسان می داند و بر ضرورت وارستگی از تعلقات دنیوی و خالی شدن از خود برای دستیابی به این یگانگی تأکید می کند. او الوهیت را در اعماق وجود انسان قابل کشف دانسته و به تلفیق عرفان و عمل در زندگی روزمره پرداخته است. در مقابل، ودانته، خصوصا مکتب ادوایته، یگانگی را حقیقتی ازلی معرفی می کند که به دلیل توهم (مایا) از دید انسان پنهان مانده است. این مکتب، با تأکید بر معرفت فلسفی، رهایی از مایا و درک برهمن را راه دستیابی به حقیقت یگانگی می داند. این مقاله، ضمن تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه، تلاش دارد مرزهای فلسفی میان عرفان مسیحی و فلسفه هندی را روشن تر سازد. بررسی ها نشان می دهد که هر دو سنت بر وارستگی از تعلقات و اهمیت یگانگی در زندگی روزمره تأکید دارند، اما یکی بر تجربه عرفانی و دیگری بر معرفت فلسفی متمرکز است. با وجود این، چالش های نظری و عملی هر دو دیدگاه در تحقق این یگانگی همچنان پابرجاست.
طلاق به درخواست زوجه به استناد پرداخت نفقه با مال تحصیل شده ازطرق نامشروع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق ناشی از عسروحرج (موضوع ماده 1130 قانون مدنی)، طلاق ناشی از عدم پرداخت نفقه (موضوع ماده 1129 قانون مدنی)، و طلاق ناشی از تخلف زوج از شروط ضمن عقد نکاح، ازجمله موجبات طلاق به درخواست زوجه است. بنابر مبانی فقهی و حقوقی، انفاق به زوجه بر عهده زوج است و تخلف از این وظیفه، ضمانت اجرای حقوقی و کیفری دارد. این انفاق باید از منابع مالی مشروع تأمین شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این مسئله است که آیا استنکاف زوج از پرداخت نفقه با مال تحصیل شده ازطریق مشروع و عدم امکان الزام وی به وظیفه شرعی و قانونی می تواند یکی از موجبات طلاق به درخواست زوجه باشد؟ آیا این انفاق می تواند عامل عسروحرج زوجه و به منزله عدم پرداخت نفقه تلقی شود و درنتیجه زوجه را مستحق تقاضای طلاق کند؟ آیا چنین انفاقی می تواند تخلف زوج از شروط ضمن عقد (شرط اول و پنجم) محسوب شود و به زوجه این حق را بدهد که به وکالت از زوج، خود را مطلقه کند؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در صدد پاسخ گویی به سؤالات فوق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که منابع فقهی و حقوقی تصریحی دراین خصوص ندارند و درباره تفسیر قوانین مرتبط، ابهاماتی وجود دارد؛ بااین حال، به نظر می رسد می توان انفاق با مال تحصیل شده ازطریق نامشروع را بنابر دلایلی، از موجبات طلاق به درخواست زوجه دانست و برای ارتقاء قوانین و رفع ابهام پیشنهادهایی داد.
نقد و بررسی ره یافت پاپ ژان پل دوم نسبت به نقش انتخاب اساسی در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
نظریه گزینه اساسی یکی از نظریه های مرتبط با سعادت انسان است که مدعی است رویکرد کلی به سوی خیر نشان دهنده کمال و موقعیت روح انسان در نزد خداست و گناهان نمی توانند در گزینه اساسی تغییر ایجاد کنند؛ اما پاپ ژان پل دوم با وجود پذیرش گزینه اساسی، لوازم آن را نمی پذیرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به متون معتبر مذهب کاتولیک و بیانات پاپ درصدد است تا ره یافت ایشان نسبت به نقش گزینه اساسی در کمال انسان را نقد و بررسی کند. نتایج به دست آمده عبارت اند از پیروی از مسیح، تعهد به پای بندی به اصول بنیادین، تأثیر عقل و اختیار در کمال و مبانی پاپ در پذیرش گزینه اساسی به عنوان تعهد. پاپ اشکالاتی از جمله نادیده گرفتن اختیار، برداشتن مسئولیت اخلاقی، نسبی گرایی اخلاقی، ازخودبیگانگی و ناهماهنگی با آموزه های بنیادین را بر این نظریه وارد و همچنین، استدلال اساسی این نظریه را رد می کند. ره یافت پاپ دارای ملاحظاتی از جمله نادیده گرفتن آثار بسیاری از گناهان، عدم قطعیت قضاوت های وجدان، نقص در پاسخ به استدلال، ناسازگاری از پیش تعیین شدگی با مسئولیت اخلاقی و عقل و اختیار، انعطاف ناپذیری در مسائل جدید و بی ثمر بودن این نظریه در اخلاق است که عدم توفیق ره یافت پاپ را در جمع کردن میان مبانی خویش و این نظریه نشان می دهد
تحلیل اقتصادی میزان تضمین مالکیت در ایران بر مبنای شاخص بین المللی حقوق مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
49 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت مالکیت از موضوعات مهم و مبنای توسعه اقتصادی است. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، بررسی تطبیقی و تحلیل اقتصادی میزان تضمین مالکیت در ایران بر مبنای شاخص بین المللی حقوق مالکیت است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد در نظام حقوقی کشور، طرفین عقود و معاملات، به خاطر هزینه های مربوط به ثبت رسمی، تضمین ناقص و ضمانت اجرای نامناسب، نقل و انتقال عادی را ترجیح می دهند. ثبت معاملات در صورتی می تواند نفع کلی و شخصی بیشتری دربرداشته باشد و بر اساس معیارهای کارایی عمل نماید که اولاً تضمین مالکیتی ناشی از ثبت به شیوه ای کامل صورت گیرد و ثانیاً تعارضات و ابهامات قانونی حل شده و ضمانت اجرای مناسبی برای عدم ثبت معاملات مشمول ثبت اجباری در نظر گرفته شود. همین طور نقل و انتقالات عادی معاملات مشمول ثبت اجباری معتبر شناخته نشود و قابلیت معارضه با اسناد عادی را نداشته باشد. نتیجه : نتیجه اینکه در چنین شرایطی اجباری نمودن ثبت همراه با ضمانت اجرای حقوقی کارآمد که از جمله الزامات نظام حقوق مالکیت کشور است، رتبه منطقه ای و جهانی مالکیت در ایران را با رفع کاستی ها ارتقاء داده و تضمین و تثبیت حداکثری حقوق مالکیت را در کشور به همراه خواهد داشت.
جستاری در مفاهیم عرفانی و معنایی در عناصر معماری مساجد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
165 - 182
حوزههای تخصصی:
دید عارفانه به موضوع آفرینش هنری به عنوان یک فعلیت هدفدار از اصلی ترین ویژگی های هنرمند ایرانی است. اگرچه هندسه معماری ایرانی و پیوند آن با مفاهیم عرفانی بهویژه در بناهای اصیل ایرانی درمیان ما ایرانیان بهروشنی نمایاناست، اما این مفاهیم از مباحث چالش برانگیز برای محققان و نظریه پردازان غربی بوده و برای آن ها ناشناخته مانده است. در این مقاله به بررسی و جستجوی شیوه ای مناسب برای معرفی معناهایی که ادعا می شود در نگاره های معماری ایرانی تجلی یافته اند، پرداخته ایم و مرحله به مرحله مخاطب را در مسیر استدلالی خویش پیش می بریم. براساس این شیوه ابتدا چند دیدگاه پیرامون ارتباط معنا و صورت بیان می گردد و سپس بر پایه شواهد تاریخی و دلایل علمی به بررسی عناصری از معماری سنتی ایران که در معماری مساجد به طور خاص مورد استفاده قرار گرفته است به عنوان بستر حکمت ایرانی و عرفانی اسلامی می پردازیم. در نهایت مفاهیم عرفانی و حکمی در عناصر و زمینه های موجود معرفیگردیده و معانی همراه با تحلیل ها با استفاده از خود صور بیان می شود. کلیدواژه ها: مفاهیم عرفانی، عناصر معنایی معماری، هنر اسلامی، معماری مساجد ایرانی.
امکان سنجی معافیت پدر رضاعی از حد سرقت در پرتو آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرابت رضاعی با شیرخوردن طفل، برحسب شرایط مندرج در ماده ۱۰۴۶ ق.م، از زنی ایجاد می شود که مادر واقعی طفل نباشد. این قرابت، مانع ازدواج میان خویشاوندان رضاعی می شود و آثار قرابت ناشی از نسب، مانند ارث و انفاق، در آن مطرح نمی شود. قانون مجازات اسلامی به پیروی از فقه شیعه، سرقت مستوجب حد را موجب قطع عضو می داند و صرف خویشاوندی را موجب سقوط مجازات حدی نمی شمارد؛ اما مجازات حد قطع در سرقت مالِ فرزند توسط پدر را براساس بند «ج» ماده ۲۶۸ ساقط کرده است. به کار بردن واژه کلی «پدر» در فقه و قانون، این سؤال اساسی را به ذهن متبادر می سازد که اگر سرقت توسط پدر از مال فرزند رضاعی صورت گیرد و جامع تمام شرایط موجب حد باشد، می توان بر سقوط حد قطع از پدر رضاعی قائل بود؟ جستار حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای، با تتبع و بررسی دقیق ادله اربعه درباره سرقت حدیِ پدر و تطبیق آن با دیگر قواعد فقهی و قانونی، به این نتیجه رسیده است که قانونگذار با وضع مواد 120 و 121 قانون مجازات اسلامی بر تفسیر موسع از قاعده درأ گرایش دارد و حدیث «أنت ومالک لأبیک» نیز که دلالت بر وجوب احترام به پدر دارد، شامل قرابت ناشی از رضاع نیز می شودبرای جلوگیری از قطع رحم، از سرایت حکم عام در آیه می کاهد که براساس تلازم احکام عقل و شرع، همچنین تسالم اصحاب بر قاعده درأ و اهتمام شارع بر احتیاط در دماء در جرائم مستوجب حد، شبهه مصداقیه ای در گستره آیه سرقت ایجاد می شود که بر پدر رضاعی سرایت می کند و معافیت از مجازات قطع عضو در ماده 268 قانون مجازات اسلامی بر پدر سارق از مال فرزند رضاعی را دارای وجاهت شرعی و قانونی نشان می دهد.
حقوق مالی زوجه در حقوق ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
33 - 43
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق مالی زوجه از جمله مهمترین موضوعات حقوقی میان زوجین است که بررسی تطبیقی آن می تواند تصویری دقیق تری از آن در حقوق ایران ارائه نماید. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی حقوق مالی زوجه در حقوق ایران و فرانسه است. مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد در نظام حقوقی ایران برخی حقوق مالی مانند نحله، نفقه و اجرت المثل تعیین شده است. این حقوق مالی اما به این شکل در حقوق فرانسه مطرح نیست. به عنوان مثال در حقوق ایران مرد مکلف به پرداخت نفقه می باشد و باید هزینه های زندگی را تأمین نماید اما در کشور فرانسه این موضوع یک تعهد دوطرفه است که زن نیز مکلف به انجام آن است. نتیجه: نتیجه اینکه در حقوق ایران زن دارای استقلال مالی است و می تواند نسبت به اموال خود هرگونه تصرفی را انجام دهد. درآمدی که زن از کار و فعالیت اقتصادی خود به دست می آورد نیز جزء دارایی وی محسوب می شود و زن این اختیار را دارد که این درآمد را در اختیار زوج قرار ندهد. در حقوق فرانسه اموال مشترک زن و مرد حاکم است. در رژیم مذکور دارایی زن و مرد پس از ازدواج یک دارایی مشترک را تشکیل می دهد.
واکاوی مفهوم «اصل» و «روش» در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نظام سازی در معارف و بحث های نظری کاری ضروری است. چراکه موجبات روشنایی مطالب و دسته بندی اطلاعات را فراهم می آورد. مجموعه معارف تربیتی نیز باید در یک چارچوب به هم پیوسته و منسجم تدوین شود تا هر عنصر جای خود را پیدا کرده و ارتباط خود را با بقیه بیابد. ازاین رو تلاش برای تعریف دقیق عناصر نظام تعلیم و تربیت اسلامی و تبیین منطقی روابط بین آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. اصل و روش دو عنصر بسیار مهم در نظام معرفتی تعلیم و تربیت هستند. اهمیت این دو عنصر بیشتر بدان جهت است که مربیان در صحنه تعاملات تربیتی خود بیشتر و بیشتر با آنها سروکار دارند. ما باید بدانیم منظور چیست که می گوییم: «مربی در عمل تربیتی خود باید به درستی از روش ها و اصول تربیتی استفاده کند». تا وقتی مفهوم روش و اصل معلوم نباشد، نمی توان پاسخ دقیقی به این سؤال ارائه کرد. هدف این تحقیق آن است که مفهوم اصل و روش، و همچنین روابط آنها، را مورد بازبینی قرار داده و تعریف روشن تری ارائه کند. بررسی ها نشان داد که تعریف رایج اصل و روش به قواعد رفتاری مربی تعریف تام و تمامی نیست. چنان که تمیز بین آنها براساس کلیت و جزئیت شدنی نیست. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق عمدتاً توصیف و تحلیل مفاهیم و گزاره های مربوط است. بدین منظور ابتدا دیدگاه ها و تعاربف ارائه شده در منابع مختلف مربوط به چند دهه اخیر بازبینی و مقایسه می شوند و با یک تحلیل نهایی، نهایتاً، تعریف مختار به دست می آید. دیدگاه های مورد نظر بیشتر از کسانی مانند استاد خسرو باقری، مرحوم استاد غلامحسین شکوهی، استاد علیرضا اعرافی، مرحوم آیت الله مصباح یزدی، استاد سید علی حسینی زاده به دست آمد و این تعاریف سرمایه غنی نویسنده برای تحلیل و جمع بندی و نتیجه گیری نهایی شد. دقت در اصول پیشنهادی این اندیشمندان نشان می دهد که منظور ایشان از اصل نوعی روش یعنی اقدامی کلی است که باید انجام گیرد. به عنوان مثال اصل «فعالیت» از مربی می خواهد که متربی را به تجربه و وارسی شخصی اشیاء و دست ورزی مسائل پدیدآمده وا دارد و به هیچ عنوان به مشاهده تجارب دیگران اکتفا نکند. (شکوهی، 1390، صص142-160) این توضیحات نشان می دهد که مراد از آنچه به نام اصل آمده نوعی اقدام عملی است که مربی باید صورت دهد. مراجعه به «اصول» دیگر یادشده نیز همین فرضیه را تأیید می کند. به عبارت دیگر، «اصل» در ادبیات قدما همان «روش» کلی است (که می تواند مصادیقی داشته باشد). پس از آنکه معلوم شد مفهوم پیشنهادی روش ما را از «اصل» به معنای شایع و مشهور آن بی نیاز می کند، این سؤال مطرح می شود که آیا برای کارآمدی عملیات تربیت، به کارگیری روش ها یعنی اقدامات تربیتی کافی است یا علاوه بر اقدامات تربیتی عنصر دیگری نیز باید حضور داشته باشد. بررسی فرایند تربیت و مطالعه آن نشان می دهد که برای موفقیت در آن به کارگیری روش ها کافی نیست. گاهی روش انجام می شود ولی تأثیر تربیتی ندارد و شاید در دراز مدت اثر عکس بگذارد. مثلاً تشویق بدون رعایت نکات و شرایط لازم نه تنها احتمال تکرار فعل را بیشتر نمی کند؛ بلکه ممکن است به نوعی بازدارنده باشد. در واقع مربیان موفق روش های تربیت را به همراه ابزار دیگری، که می توان «اصول تربیت» نامید، به کار می گیرند. اگر از این زاویه به مسأله بنگریم، «اصول» تربیت عبارت است از قواعد رفتاری و راهنمای عمل مربی که نحوه اجرا و چگونگی اقدام را نشان می دهد. به عبارت دیگر، مربی در فرایند تربیت نمی تواند اقدامات تربیتی یا روش ها را به هر شکل و نحوه ای انجام دهد و نسبت به قواعد رفتاری و شرایط کاری خود بی توجه باشد. موفقیت در فعالیت های تربیتی، مشروط به آن است که آن را چگونه انجام دهیم و در نتیجه توجه به این قواعد و رعایت آنها ضروری است. به عبارت دیگر، رعایت اصول تربیتی شرط تأثیرگذاری و کارآمدی روش ها و فرایند تربیت هستند. و ای بسا که رعایت شرایط انجام کاری از خود آن مهم تر باشد. چراکه در بسیاری از موارد خسارت انجام اقدامات به شکل غلط از خسارت ترک آنها بیشتر است. برای دستیابی به «اصل» به معنای شرایط «روش» نیز از قیاس عملی استفاده می کنیم که به دو مقدمه نیاز دارد؛ یکی هدف و دیگری مبنا. گزاره هدف چنین گزارش می شود: «مطلوب است روش تربیتی به شکلی کارآمد و مؤثر اجرا گردد». اما چه چیزی در تحقق این هدف یاری می رساند؟ رعایت شرایط مورد نظر. این در واقع مقدمه دوم قیاس عملی است که نقش مبنا را ایفا می کند: «کارآمدی و تأثیرگذاری روش مشروط است به رعایت اصول و شرایط آن». از این دو مقدمه اصل را نتیجه می گیریم: «مربی باید شرایط و کیفیت خاص روش را رعایت کند». به عنوان مثال، می دانیم که «آگاهی بخشی» یک روش بسیار مفید و کلیدی در امر تربیت است. هرچه متربی نسبت به حقایق پیرامونی و نسبت به وظایف خود آگاه تر باشد جریان تربیت به هدف خود نزدیک تر خواهد شد و توفیقات مربی در اجرای وظایف مربوط بیشتر خواهد بود. اما نیک می دانیم که آگاهی بخشی در صورتی کارآمد است که با صداقت در گفتار و عمل همراه باشد. مربی بی عمل و فاقد شرایط موفق نیست. این حقیقت به شکلی بسیار صریح در کلام امیر بیان آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ؛ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ...». (نهج البلاغه، حکمت 73) جمع بندی مباحث فوق حکایت از آن دارد که ادبیات موجود در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی می تواند چابک تر و روان تر تدوین شود. به این منظور پیشنهاد این مقاله آن است که مفهوم اصل به معنای مشهور جای خود را به روش بدهد. در واقع آنچه به عنوان اصل مطرح می شود چیزی جز همان روش کلی نیست که مقسم انواع روش های زیر مجموعه خود است. در کنار این عنصر که روش نام دارد، مقاله عنصر دیگری را نیز پیشنهاد داده است که حکایت از شرایط موفقیت و تأثیرگذاری روش هاست. به عبارت دیگر، هر روش در صورتی تأثیرگذار است که اصول و شرایطی نیز در کنار آن رعایت شود. نام این عنصر جدید اصل است.
Exploring Strategies to Resolve Contradictions between Verses and Narrations Regarding Procreation and Limiting Progeny(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given the importance of increasing and decreasing procreation, the present study aims to address contradictory verses and narrations on this topic using a descriptive and analytical method and answer the question: ‘What are the solutions for resolving contradictory verses and narrations regarding the increase and decrease of procreation?’ The research findings show that by applying two solutions, namely governmental decrees and the rules of conflict, balance, and preference, the conflict among the verses and narrations in the field of prolificacy and population control is resolved. In the first approach, the verses and narrations of prolificacy and population control, based on the primary principle and rule, indicate the preference and desirability of increasing procreation. However, if the individual and social conditions of the Islamic community change, the primary rule may change. The ruler and the supreme jurisprudent can issue a decree according to the circumstances of the time. Consequently, both an increase and a decrease in procreation may occur in different times and conditions in the Islamic community, thus avoiding a conflict. In the second approach, considering that the contradictory verses and narrations in the field of prolificacy and population control are divided into three categories: Conflict between verses of prolificacy and verses of population control, conflict between verses and narrations of prolificacy and population control, and conflict between narrations of prolificacy and narrations of population control. In the conflict between verses of prolificacy and verses of population control, the verses of prolificacy are preferred. In the conflict between verses and narrations of prolificacy and population control, two scenarios are possible: Sometimes the verses of prolificacy conflict with the narrations of population control, in which case the verses of prolificacy are preferred because they are definite in meaning ( Dalālah ) and definite in origin ( Ṣudūr ), while the narrations of population control are speculative in meaning ( Dalālah ) and speculative in origin ( Ṣudūr ); and sometimes, the verses of population control conflict with the narrations of prolificacy. The narrations of prolificacy are preferred because the verses of population control do not indicate procreation and increasing progeny. In the conflict between narrations of prolificacy and narrations of population control, since the conflict between these narrations is of the type of absolute and restricted conflict, the narrations of population control are restricted by the narrations of prolificacy. Accordingly, according to the verses and narrations, the abundance and increase of procreation are desirable.
جلوه های بلاغی صحیفه سجادیه در آیینه لطائف «لام عامل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحیفه سجادیه در انتقال معانی والا و ارزشمند خود از ویژگی های کم نظیر زبان عربی به شایستگی بهره برده و دریافت شیوه های معناپردازی آن راه استفاده هرچه بیشتر از این منبع بی نظیر را هموار می سازد. در این میان ارزیابی معناشناسی حروف و جایگاه آن در ارتباط میان کلمات و شکل گیری دلالت های معنایی زبور آل محمد امری بس مهم و قابل تحقیق است. کمیت قابل توجّه حروف در زبان عربی و گستره تأثیرگذاری آن بر مضامین و مفاهیم، نوشتار توصیفی تحلیلی حاضر را بر آن داشته است که با دقت بر جایگاه حرف لام و ظرفیت به کارگیری و معنارسانی آن در قرآن کریم و متون روایی، مسئله چگونگی کاربست این حرف را در کلام زیباترین روح پرستنده دنبال نماید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که لام عامل به سه صورت؛ (جر، نصب و جرم) در کلام سید الساجدین؟ع؟ به کار رفته و در هریک از مواضعِ کاربست، دربردارنده معنایی متناسب با سیاق و مراد دعای ایراد شده و مقتضای بلاغت است.
ظرفیت های فرهنگی – سیاسی راهپیمایی اربعین و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
59 - 78
حوزههای تخصصی:
راهپیمایی اربعین جلوه ای از نظریه پیوستگی است. این راهپیمایی یک امر سنتی را در دوره مدرن، به صورت یک ظهور اجتماعی گسترده با این ابعاد فرهنگی- سیاسی نشان می دهد. آیین راهپیمایی اربعین یکی از نمادهای تمدن ساز عصر حاضر برای مسلمانان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ظرفیت های فرهنگی- سیاسی و تبیین دیپلماسی فرهنگی به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه ظرفیت های فرهنگی- سیاسی اربعین بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تأثیر داشته است؟ این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه را مطرح می کند که مراسم راهپیمایی اربعین دارای بسترهای لازم برای یکسان سازی فرهنگی از طریق هم اندیشی در مبارزه با ظلم میان ملت های مختلف مسلمان است و با توسعه ظرفیت های سیاسی مانند نهادینه کردن اندیشه اتحاد مسلمانان، به فرصتی برای اجرای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
هوای نفس و شیطان از منظر قرآن (بررسی موردی بیان اشتراکات و افتراقات)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
انسان گرچه با کمک عقل و راهنمایان دین می تواند به قرب الهی برسد، اما قابلیت تنزل به مرتبه حیوانیت و پایین تر از آن را نیز دارد. «هوای نفس» و «شیطان» مهم ترین عوامل این تنزل هستند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا هوای نفس و شیطان یک حقیقت اند یا دو واقعیت مستقل؟ تحقیق حاضر با روش «تحلیل آیات قرآن کریم» نشان می دهد که هوای نفس و شیطان دو واقعیت جداگانه بوده، دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. مهم ترین اشتراک آنها در مواردی مانند هدف، دشمنی با انسان، حرکت گام به گام، حرص و ولع نسبت به معاصی و جلوگیری از کارهای خیر است. در مقابل، تفاوت اساسی آنها در نوع وجود و درونی و بیرونی بودن است. همچنین از نظر علیت و تأثیرگذاری، هوای نفس به مثابه فاعل قریب و مباشرِ افعال انسان، علت حقیقی شمرده می شود، درحالی که تأثیر شیطان در حد علت اعدادی است. بر این اساس، هرگاه انسان شیطان را در حال طواف کعبه دل که حرم امن الهی است، ببیند، می تواند با یاد خدا هوای نفس را مهار کند تا شیطان نیز از او دور شود.
رویکردها و جهت گیری ها در پژوهش های کاربردشناختی قرآن در ایران: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناختی شاخه مهمی از زبان شناسی است و کمک می کند تا فراتر از معنای تحت اللفظی، به واژه ها و گزاره ها نظر و به ما امکان می دهد بر نحوه ساخت معنا در زمینه های خاص تمرکز کنیم. هدف پژوهش حاضر، بررسی رویکردها و جهت گیری ها در پژوهش های کاربردشناختی قرآن در ایران از دریچه مرور نظام مند است. مطابق یافته های آماری، اولین پژوهش کاربردشناختی دست کم در دهه 60 در ایران انجام گرفته اما در حوزه قرآن، نخستین پژوهش به دهه 70 بازمی گردد که بیشتر به شکل پایان نامه توسط دانشجویان رشته زبان انگلیسی سامان یافته است. تحلیل رویکردها و جهت گیری ها نشان می دهد که دست کم سه رویکرد پژوهشی وجود دارد: اول. «تحلیل گفتمان و کنش های گفتاری در قرآن»، دوم. «مقایسه و سنجش ترجمه های قرآن کریم» و سوم. «ماهیت شناسی، سنجش و بومی سازی نظریه های کاربردشناختی». رویکرد نخست در سه جهت گیری، «حل مسئله و شبهه پژوهی»، «استخراج راه کارهای قرآنی» و «پیاده سازی و کشف کنش های گفتاری» تحلیل شد. رویکرد دوم به مقایسه ترجمه ها به گونه های متفاوت نظیر تأثیر جنسیت مترجم بر پایه نظریه های زبانشناختی پرداخته است. رویکرد سوم به ماهیت شناسی، نسبت سنجی با آموزه های اسلامی در راستای بومی سازی و ارائه اصول و مبانی اهتمام ورزیده که از دسته رویکردهای ارزشمند در چنین مطالعاتی است. همچنین ازجمله آسیب های عمده پژوهش های کاربردشناختی حوزه قرآن، می توان به عدم توجه به تبار و اعتبار نظریه ها نسبت به متن قدسی قرآن اشاره نمود.
نگاهی نو به همنشینی واژگان تلاوت، تزکیه و تعلیم در آیات قرآن کریم با نقد تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چهار آیه از آیات قرآن کریم، سه واژه تلاوت، تزکیه و تعلیم کنار هم ذکر شده اند. دریکی از این آیات، تعلیم بر تزکیه مقدم شده است. و در سه آیه دیگر، تزکیه بر تعلیم پیشی گرفته است. ازآنجاکه ترتیب واژگان در قرآن کریم حکمت آمیز است، مفسران از دیرباز به تفاوت این همنشینی توجه داشته و دلایل مختلفی برای آن ارائه کرده اند. مطالعات صورت گرفته پیرامون تقدم و تأخر تزکیه و تعلیم، برسه دیدگاه کلی تأکید داشته اند: برخی تقدم تزکیه بر تعلیم را محدود به شرایط زمانی خاص دانسته اند. برخی تعلیم را مقدمه ای ضروری برای تزکیه می دانند؛ و گروهی دیگر تقدم تزکیه را دارای مبنای رتبی و ارزشی می دانند. این پژوهش، با رویکرد تحلیل محتوا و تدبر در فقرات قرآنی، دلایل فوق را موردبررسی قرار داده ونشان می دهد که با توجه به اشتراک میان سیاق مقامی درخواست تربیت و سیاق مقامی تحقق آن، همچنین وحدت موضوع دعا و اجابت (تربیت) و تقدم تلاوت به عنوان پیش نیاز هر دو مقوله تزکیه و تعلیم، این تفاسیر نمی توانند توجیه گر تفاوت همنشینی باشند. نگارنده با تأکید بر ظواهر قرآنی، تفاوت همنشینی را بر اساس تفاوت نگاه بشری و زاویه دید افقی حضرت ابراهیم (ع) در مقایسه با ترتیب الهی مراحل تربیت تبیین می کند. براین اساس، این تفاوت همنشینی نشان دهنده ی ترتیب صحیح مراحل تربیت از دیدگاه خداوند است. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان الگویی برای طراحی برنامه های تربیتی مبتنی بر مراحل قرآنی مورداستفاده قرار گیرد.
تأویل گفتمان فلسفی آیات جهان شمول قرآن کریم با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
123 - 148
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم مدعیات فراوانی در عرصه وجودشناسی با حفظ هویت اطلاق و کلیت بیان شده است که واجد تعمیم پذیری حداکثری و فراگیر است و ازآن جاکه زبان و رویکرد قرآن کریم، ایمان گرایانه و روش آن وحیانی است، پس از طرح مدعیات قرآنی فرایند منطقی در حوزه ارائه مدعیات، مطرح نمی شود، به این صورت که واسطه بین مدعا و نتیجه دیده نمی شود، لذا حد وسطی چون برهان و دلیل در متن قرآن کریم کمتر به چشم می خورد. از سوی دیگر، آحاد قرآن پژوهان و وحی شناسان، وحی و اشراق و دریافت نبوی را در عینیت با خرد می دانند. علامه طباطبایی با تسلط بر گفتمان فلسفی عرفانی از یک سو و همچنین توانمندی بر تفسیر قرآن کریم از سوی دیگر، به خوبی توانسته است بین گفتمان ایمان گرایی و خردگرایی، تطبیق و همسانی و همگرایی ایجاد کند. قرآن کریم در چندین آیه از آیات خود، احکامی فراگیر و پایدار از هستی را تبیین و توصیف می کند؛ آیاتی که حکایت از اقتضائات جهان شمولانه دارد و بسیار به مبانی نظرات حکمای اسلامی چون اصالت وجود و بساطت وجود و تشکیک وجود نزدیک است. علامه طباطبایی با تأکید ترتیبی و ساختار و انسجام و سازگارگرایانه، که تحت برهان «انّ ملازم» قرار می گیرد، از بداهت وجود به اشتراک وجود و از آن به زیادت وجود و سپس به اصالت وجود و آن گاه به تشکیک وجود و وحدت وجود، بساطت وجود و گستره آن را مبرهن می سازد. در این نوشتار به روش کتابخانه ای، در قالب یک فرایند تحلیلی و توصیفی، بسط و تطبیقی در خصوص آیات جهان شمول قرآن کریم و نظرات فلسفی و حکمی علامه طباطبایی مطمح نظر واقع می شود.
واکاوی گشتار جانشینی در سوره مبارکه بقره بر پایه نظریه نحو زایشی چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
35 - 66
حوزههای تخصصی:
نظریه گشتاری چامسکی، نظریه ای نحوبنیان است که در آن، فرایند گشتار به شکل های حذف، افزایش، جانشینی و جابه جایی صورت می پذیرد و ژرف ساخت جمله را به روساخت آن بدل می کند. این فرایند می کوشد از طریق توصیف دستوری، معنای دقیق اندیشه هایی را دریابد که در ورای کلمات و جملات قرار دارند. لذا پژوهش حاضر، با شیوه تحلیل محتوا، صرفاً عنصر جایگزینی، آن هم از نوع مصدری را در سوره مبارکه بقره، مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش، تسهیل در فهم لغوی و معنایی آیات از طریق ژرف ساخت و روساخت و بیان کارکرد ادبی و هنری واژه های جایگزین است. پس از مقایسه ژرف ساخت با روساخت آیات، نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در فرم روساختی، به دلیل استفاده از مصدر به جای وصف مشتق، جمله ها بار معنایی مبالغه آمیز و مؤکّد به خود گرفته و مختصرتر شده اند که این امر، همسو با اصل اقتصاد زبانی است. این تکنیک، از شیوه های گفتاری مبالغه آمیز پربسامد قرآن است که به دلیل خروج از عادت زبانی، باعث برجستگی مشهود در کلام می شود. هدف از آن، علاوه بر تأثیرگذاری در مخاطب، آفرینش جمله هایی با معنای احتمالی است که این امر از جنبه دلالی باعث توسعه معنایی و از جنبه لغوی باعث ایجاز در کلام می گردد. تنوع بخشی به ساختار سخن و جلوگیری از یک نواختی، از دیگر اغراض جانشینی مصدر است. گفتنی است که تحلیل آیات شریفه وکشف ژرف ساخت و بیان زیبایی شناسی ها و اغراض ثانویه ای که مقاله حاضر بر اساس نظریه گشتاری چامسکی به آن دست یافت، یک احتمال است و نمی توان آن را به خداوند متعال نسبت داد.
شطح و تکفیر در تأملی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
211 - 240
حوزههای تخصصی:
زبان خاص عرفان لطافتی رازآلود دارد که غالبا در بیان معانی عالیه، ابتر می ماند یا محصولی چون شطح برون می دهد. شطح به معنی تراوشات زبانی عارف شوریده، در طول تاریخ به موازات تکفیر حرکت کرده و بر دار رفتن حلاج اوج آن بوده است. دامنه این چالش از عارفی که زبانش خدا شده تا کافری که قتلش واجب است، ادامه دارد. برخی به دنبال توجیه شطحیات برآمده و شروع شطح را از خداوند می دانند و آن را بر معصوم نیز تعمیم می دهند که خطبه البیان علی(ع)در راس آن قرار می گیرد. عارفان بی خودی و فنا و از دیگر سو ضیق تعبیر و عدم بیان و مخاطب را عامل اصلی چالش به وجود آمده می دانند. مخالفان با بیرون راندن شطح از دایره اسلام بر خرده گیری از گویندگان اصرار دارند و لااقل روش گویندگان را با اخبار کتمان و تقیه و سیره کملین مباین می بینند. با توجه به تغییر واژه قافیه به فاصله در علوم قرآن، در راستای اجتناب از نگاه شعرگونه به کلام الله که قرآن نیز آمر به آن است، می توان از شطح به واژه قرآنی و عام القبول متشابه تعبیر کرد و این نزاع را در حد اختلاف لفظی تقلیل داد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است. بر اساس یافته های تحقیق، با فهم در حد امکان و بدون تعصب زبان عرفان می توان به پذیرش آن نزدیک شد و شطح را نه ضد دین و عقل بلکه فرا عقل دانست.