تأثیر شناخت احوال رجالی راویان حدیث بر فقه الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
143-170
حوزههای تخصصی:
علم رجال، که وظیفه راوی شناسی را بر عهده دارد، در فرآیند بررسی حدیث همواره به عنوان یک علم مقدمه ای که نتایج خود را در اختیار مصطلح الحدیث قرار می دهد و تنها با آن ارتباط مستقیم دارد،مورد توجه بوده است.اما تأمل در روایاتی که در فرآیند فهم حدیث به وجود راویان با خصوصیات و درجات متفاوت توجه داده اند و همچنین معیارهایی در باب حل تعارض با توجه به ویژگیهای راویان ارائه داده اند،دیدگاهی را تقویت می کند که علم رجال نمی تواند تنها به عنوان یک علم مقدمه ای مطرح باشد،بلکه می تواند در فقه الحدیث نیز به صورت مستقیم،و نه با واسطه مصطلح الحدیث،مؤثر باشد.با نظر به این دیدگاه،چه بسا بی توجهی به اوصاف و احوال راوی در مواردی می تواند مانع درک معنای صحیح از حدیث شود.با این تأمل،مسئله اصلی قابل طرح در پژوهش حاضر این است که شناخت احوال رجالی راویان چگونه می تواند بر فهم حدیث اثرگذار باشد. این مسئله در پژوهش هایی تنها به طور ضمنی،و نه مستقل، مورد تحلیل قرار گرفته است.در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بر آنیم تا تبیین کیفیت این اثرگذاری،نقش شناخت احوال رجالی راوی بر فهم حدیث را با ذکر نمونه ها تبیین کنیم. جستجوها نشان گر آن است که آگاهی از اموری مانند درجه معرفتی راوی،جایگاه علمی راوی،مذهب راوی،قوت و ضعف راوی و محل سکونت راوی از مسائلی است که در فرآیند فهم حدیث مؤثر بوده و نقش آفرین است و بدین سان،نقش علم رجال را از علمی مقدماتی خارج کرده، بسان پس زمینه ای در سیر فهم حدیث حرکت می دهد.