فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان شهرستان زرند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین جوان 20 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان زرند در سال 1401-1400 بود. 28 زوج (56 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی و با روش قرعه کشی جایگزین شدند. مداخله درمان هیجان مدار در 10 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1963) و الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان تاثیر داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان هیجان مدار، 31 درصد از تغییرات ارتباط سازنده، 37 درصد اجتناب متقابل، 29 درصد توقع/کناره گیری و 42 درصد سلامت روانی زوجین جوان را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از درمان هیجان مدار در بهبود روابط زناشویی و افزایش سلامت روانی زوجینی که ابتدای زندگی مشترک هستند، پیشنهاد نمود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
443 - 476
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع ناتوان ساز و عود کننده روانی است، که تغییرات آشکاری را در انواع عملکردهای زیستی، شناختی، عصبی و عاطفی افراد مبتلا برجای می گذارد. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال افسردگی شهرستان اندیمشک بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. 45 نفر از بیماران به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) ثبت شد. سنجش متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه نشخوار فکری (Nolen-Hoeksema & Morrow)، انعطاف پذیری شناختی (Dennis & Vander)، تاب آوری (Connor-Davidson) و پرسشنامه استرس ادراک شده (Cohen et al.)، صورت گرفت. در تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس، واریانس دوطرفه، اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین اثربخشی پذیرش و تعهد با روش شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، تفاوت معنی دار وجود دارد (P<0.05). در اثربخشی دو روش بر انعطاف پذیری شناختی و استرس ادارک شده تفاوتی دیده نشد. هیچ کدام از درمان ها بر تاب آوری مؤثر نبود. هر دو رویکرد شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد می توانند به عنوان روش های کارآمدی جهت کاهش علائم و نشانه های افسردگی به کار گرفته شوند اما لازم است تفاوت اثربخشی هر دو روش در متغیرهای مربوط به افسردگی در گروه های مختلف نیز مقایسه و ارزیابی گردد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی هیجان مدار بر پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
244 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی هیجان مدار بر پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در تابستان سال 1403 بودند. در مرحله اول تعداد 45 زوج با نمره 115 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران(1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه های آزمایش تحت زوج درمانی شناختی-رفتاری(12 جلسه 90 دقیقه ای) و زوج درمانی هیجان مدار(12 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه تعارضات زناشویی(MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران(1387) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان(CRAS) نلسون و کارول (2006) تدوین به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین دارای تعارضات زناشویی داشته اند (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار تاثیر بیشتری نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری دارد (0/05>P). می توان نتیجه گیری کرد که علاوه بر اثربخش بودن هر دو مداخله زوج درمانی، تقدم استفاده در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین با تعارضات زناشویی با زوج درمانی مدار است.
توصیف تجارب زیسته زنان و مردان با سقط جنین ناخواسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقط جنین ناخواسته تجربه دردناکی برای والدین است که همراه با پیامدهای منفی روان شناختی تجربه می شود. پژوهش حاضر باهدف توصیف تجربه زیسته زنان و مردان با سقط جنین ناخواسته انجام پذیرفت. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناسی توصیفی است. برای انتخاب مشارکت کنندگان، روش نمونه گیری هدفمند (متمرکز بر ملاک) به کار رفت. برای تعیین حجم نمونه نیز از معیار اشباع نظری داده ها استفاده شد. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 9 زن و 8 مرد ساکن قم که سقط جنین ناخواسته را تجربه کرده بودند، جمع آوری شدند. فرایند مصاحبه ها حدوداً سه ماه (آذر لغایت دی سال 1400) به طول انجامید. درنهایت اطلاعات با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. تحلیل متن مصاحبه ها 5 مضمون اصلی را آشکار کرد. این مضامین شامل ابراز غم و اندوه، احساس گناه و ناتوانی، میزان اضطراب، حمایت ها و روش های مقابله ای می شود. تحلیل متن مصاحبه ها نشان داد واکنش های خاص جنسیتی به تجربه از دست دادن وجود دارد. زنان به دلیل تجربه جسمانی بارداری و سقط جنین، غم و اندوه، احساس گناه و اضطراب بیشتری نسبت به مردان تجربه می کنند. در مقابل مردان به دلیل انتظارات اجتماعی و وابستگی کمتر به جنین، شدت کمتری از غم و اندوه را تجربه و اغلب احساسات خود را سرکوب می کنند. همچنین مشخص شد اغلب حمایت های اجتماعی مثبت معطوف به زنان است. درنهایت زنان برای مقابله با غم و اندوه خود بر باورهای مذهبی و حمایت های اجتماعی تکیه کردند و مردان با غوطه ور شدن در کار خود سعی در بازگشت به زندگی سابق خود دارند.
رابطه بین سبک فرزندپروری و تاب آوری با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری و تاب آوری با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 به دلیل مهاجرت، تحصیل، کار و غیره در غربت به سر می بردند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 جوان ایرانی در غربت انتخاب شدند و سپس پرسشنامه ها در اختیار این جوانان قرار گرفت و تکمیل و جمع آوری گردید. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های تاب آوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، 2003)، سبک های فرزندپروری (PSQ، شیفر، 1965) و احساس تنهایی (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. سبک های فرزندپروری محبت-طرد (008/0P=)، کنترل-آزادی (001/0P<) و احساس تنهایی (001/0P<) بر تاب آوری جوانان ایرانی اثر منفی و معناداری داشت. همچنین سبک های فرزندپروری محبت-طرد و کنترل-آزادی بر احساس تنهایی جوانان ایرانی اثر مثبت و معناداری داشتند (001/0P<). با ورود متغیر احساس تنهایی به مدل اثر غیرمستقیم سبک های فرزندپروری محبت-طرد و کنترل-آزادی بر تاب آوری به صورت منفی و معنادار شد (001/0P<). نتایج این پژوهش اهمیت رفتارهای فرزندپروری نامناسب والدین را در شکل گیری یا افزایش احساس تنهایی و در نهایت تاب آوری پایین جوانان ایرانی در غربت نشان داد.
ساخت و اعتباریابی مداخله بومی آموزشی - درمانی ارتقادهنده سلامت روان شناختی بر بهزیستی روانی زنان رهایافته از اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مداخله بومی آموزشی - درمانی ارتقادهنده سلامت روان شناختی بر بهزیستی روانی زنان رهایافته از اعتیاد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش در ساخت مداخله، شامل همه ی زنان رهایی یافته از اعتیاد در منطقه 7 شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989،RSPWB-SF ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون ابعاد بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری 01/0 وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه آموزش برنامه ارتقادهنده مهارتی می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای بهبود بهزیستی روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی اضطراب دانش آموزان براساس رضایتمندی زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب دانش آموزان براساس رضایتمندی زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه والدین بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه دوم تا ششم ابتدایی ناحیه 1 و 2 شهرستان یزد در سال تحصیلی 1402-1401 و مادرانشان بودند، که براساس جدول مورگان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه ی اضطراب کودکان دبستانی اسپس (SCAS، 2003) و مادران آنان به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (ENRICH، 1989) و طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، 1988) پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، از بین متغیرهای پیش بین، رضایت زناشویی، به صورت منفی و معنادار و طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی، استحقاق، اطاعت و بازداری هیجانی به صورت مثبت و معناداری قادر به پیش بینی اضطراب دانش آموزان بودند (05/0p<). در مجموع این متغیرها 7/90 درصد از اضطراب دانش آموزان را تبیین می کند. با توج ه ب ه نتای ج به دست آمده، نبود رضایت زناشویی و وجود طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی، استحقاق، اطاعت و بازداری هیجانی) در مادران منجر به بروز علائم اضطرابی در فرزندانشان می شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت ورزی بر بلوغ عاطفی و احساس شرم در دختران با سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت ورزی بر بلوغ عاطفی و احساس شرم در دختران با سندرم پیش از قاعدگی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول مدارس شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند؛ 30 دانش آموز به روش هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس بلوغ عاطفی (EMS؛ سینگ و بهارگاوا، 1988) و مقیاس احساس گناه و شرم (GASP؛ کوهن و همکاران، 2011) استفاده شد. اعضای گروه مداخله طی 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت را دریافت کردند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بلوغ عاطفی و احساس شرم تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و درمان متمرکز بر شفقت دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمان متمرکز بر شفقت یک درمان موثر بر بهبود بلوغ عاطفی و کاهش احساس شرم در دختران با سندرم پیش از قاعدگی بوده است.
آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل رابطه اضطراب اجتماعی با کنترل روا ن شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان با میانجی گری تحریف های شناختی در دانش آموزان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 373 نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعیLaGreca and Lopez، پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین Soenens et al.، پرسشنامه تحریف های شناختی Hamamci and Büyüköztürk و پرسشنامه حمایت اجتماعی همسالان Procidano and Heller بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج نشان داد کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان و تحریف های شناختی با اضطراب اجتماعی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین کنترل روان شناختی والدین و حمایت اجتماعی همسالان بر تحریف های شناختی و اضطراب اجتماعی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ و سوبل نشان داد که تحریف های شناختی در رابطه کنترل روان شناختی والدین، حمایت اجتماعی همسالان با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسب برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار تحریف های شناختی لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری فنون شناختی، تحریف های شناختی دانش آموزان را کاهش دهند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
147 - 166
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی (ICSG)، پرسشنامه ای پنج ماده ای است که برای اندازه گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این پرسشنامه توسطet al. Neimeyer مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این پرسشنامه تاکنون در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی در نمونه ایرانی است. نمونه پژوهش شامل 215 زن سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 73/0 تا 81/0 پایایی ابعاد این پرسشنامه را تأیید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که پرسشنامه سوگ پیچیده معنوی با پرسشنامه تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این پرسشنامه در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی آموزش جنسی و آموزش ارتباط زناشویی بر تعهد زناشویی در زنان متاهل مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش جنسی و آموزش ارتباط زناشویی بر تعهد زناشویی در زنان متاهل مهاجر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل ایرانی در سال 1402-1401 بودند که طی 5 سال اخیر به کشور امارات مهاجرت کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی (MCQ-R) ثنایی (1387) و پرسشنامه تعهد زناشویی (DCI) آدامز و جونز (1997) بود. یکی از گروه های آزمایش آموزش جنسی را در 10 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز آموزش ارتباط زناشویی را در قالب 10 جلسه 2 ساعته به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه آموزش جنسی به غیر از مولفه شخصی (05/0>P) بر مولفه های اخلاقی و ساختاری تعهد زناشویی اثربخشی معنادار نداشته است (05/0<P). گروه آموزش ارتباط زناشویی بر هر سه مولفه تعهد زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). در نهایت، گروه آموزش ارتباط زناشویی در مقایسه با آموزش جنسی بر هر سه مولفه تعهد زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). نتایج نشان می داد که آموزش ارتباط زناشویی، احتمالا مداخله کارآمدتری در مقایسه با آموزش جنسی برای بهبود تعهد زناشویی زناشویی زنان متاهل مهاجر بوده است.
نقش میانجی شفقت در رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شفقت در رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی با استفاده از مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان پایه اول تا سوم (متوسطه دوم) دبیرستان های شهرستان ملایر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 452 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB) ریف (1989)، پرسشنامه هوش هیجانی (SEIS) شات و همکاران (1998) و پرسشنامه شفقت (CS) ناس و ساک (2020) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که که تنظیم هیجان (002/0=P) و بهره برداری هیجان (005/0=P) به عنوان دو مولفه هوش هیجانی و همچنین شفقت (05/0=P) اثر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، ولی ابراز هیجان اثر مستقیم معناداری بر روی بهزیستی روان شناختی نشان نداد (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که تنظیم هیجان (04/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، اما بهره برداری هیجان و ابراز هیجان اثر غیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که شفقت با توجه به نقش تنظیم هیجان به عنوان مولفه هوش هیجانی می تواند تبیین کننده بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان باشد.
کشف چالش های ارتباط درمانی در مداخلات خانواده درمانی: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۷۰-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف کشف چالش های ارتباط درمانی در مداخلات خانواده درمانی انجام شد. روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی انتخاب گردید. میدان پژوهش را کلیه درمانگران حوزه های خانواده درمانی در استان تهران با حداقل 5 سال تجربه کار در سال های 1400-1401 تشکیل دادند. 15 مشارکت کننده از طریق نمونه گیری هدفمند و طی یک فراخوان انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تحلیل داده ها براساس روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2019) انجام شد. تحلیل نتایج منجر به تولید 1 مضمون اصلی، 3 مضمون فرعی و 7 مفهوم اولیه شد. مضمون اصلی «ضعف در مدیریت پویایی های سیستمی» بود. مضمون فرعی نخست «ضعف در پیاده سازی دید سیستمی خانواده درمانگر» با مفاهیم اولیه (ضعف آموزش، ضعف نظارت و غفلت از درمان فردی خود) بود. مضمون فرعی دوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در رعایت تعاملات متوازن در جلسات خانوادگی»، شامل مفاهیم اولیه (مهارت نادیده گرفته نشدن تمام اعضا در جلسه و ناهمخوانی جنسیت با درمانگر) بود. و مضمون فرعی سوم «مهارت ناکافی خانواده درمانگر در مدیریت تنش جلسات خانوادگی» به همراه مفاهیم اولیه(ضعف مهارت کنترل هیجانی و تمایل کمتر به برگزاری جلسات خانوادگی) بود. نتایج نشان داد مهارت ناکافی خانواد ه درمانگر در مدیریت پویایی های پیچیده و پنهانی در تعامل با سیستم خانواده، چالش در ارتباط درمانی است. بر این اساس، لزوم بسترسازی های آموزشی و کاربردی در حوزه ارتباط در مداخلات خانواده درمانی برجسته می گردد.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نگرش به ازدواج زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نگرش به ازدواج زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه شهرستان خدابنده در سال 1401-1402 بود. تعداد 39 زن مطلقه به صورت دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 13 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس نگرش به ازدواج (MAS) براتین و روزن (1998) بود. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد اما یکی از گروه های آزمایش درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد را در 8 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله مصاحبه انگیزشی را در قالب 8 جلسه 2 ساعته دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون هر چهار خرده مقیاس نگرش به ازدواج (بدبینانه، خوشبینانه، واقع بینانه و ایده آل گرایانه) سه گروه آزمایش و کنترل در سطح 01/0 تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان می دهد که بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی برای بهبود نگرش به ازدواج زنان مطلقه مداخله های کارآمدی برای استفاده توسط مشاوران و روان شناسان هستند.
کاربرد واقعیت مجازی برای درمان اختلالات اضطرابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت مجازی (VR) به طور فزاینده ای به عنوان یک ابزار درمانی در روانشناسی یا مراقبت های بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. در سال های اخیر، مداخلات واقعیت مجازی در اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و فوبیا نیز به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، هنوز یک نظر و بررسی جامع برای شناسایی مسیرهای آینده در جهت پیشبرد در این زمینه وجود ندارد. در این میان همراه با پیشرفت تکنولوژی شبکه از محیط های مجازی سه بعدی به عنوان "متاورس" معادل دیجیتالی جهان فیزیکی یاد می شود و قلمرو جدیدی از واقعیت روانی و تعامل ارائه خواهد داد. این پژوهش به توصیف کاربرد VR در اختلالات روانپزشکی با انجام یک مرور سیستماتیک، توصیف محدودیت های تحقیقات موجود، پیشنهاد راه هایی برای تحقیقات آینده برای رسیدگی به شکاف های موجود در ادبیات فعلی و ارائه توصیه های عملی برای ادغام VR با درمان های دیگر اختلالات روانپزشکی و در نهایت معرفی دنیای متاورس به عنوان پدیده ای نوظهور در درمان اختلالات روانی می پردازد. پایگاه های اطلاعاتی PubMed و google scholar، Science Direct برای دسترسی به مطالعات محیط مجازی سه بعدی یا متاورس و استفاده از واقعیت مجازی در اختلالات روانپزشکی (مانند اختلال استرس پس از سانحه، فوبیا، اختلالات اضطراب و افسردگی) جستجو شدند. این مطالعه شواهدی را ارائه می کند که از تأثیر مثبت درمان واقعیت مجازی و دنیای سه بعدی متاورس در اختلالات روانپزشکی حمایت می کند.
اثربخشی درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشوئی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۱۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خانواده درمان راه حل محور بر طلاق عاطفی، دلزدگی زناشوئی و تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزماشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های شهر ساری در سال 1400 بود. انتخاب نمونه از مراکز خدمات روانشناختی شهر ساری به روش هدفمند بود. حجم نمونه 28 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش طلاق عاطفی گاتمن (1995، GED)، دلزدگی زناشوئی کایزر (1993، MDS) و تمایزیافتگی عاطفی اسکورون (1988، DSI) بود. از هر دو گروه پیش از شروع مداخله پیش آزمون گرفته شد. گروه آزمایشی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان راه حل محور را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در سطح معناداری 05/0 تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دلزدگی زناشویی و تمایزیافتگی عاطفی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت، اما این تفاوت در طلاق عاطفی تایید نشد. بدین معنا که خانواده درمانی راه حل محور موجب کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق شده است. بنابراین خانواده درمانی راه حل محور روشی موثر برای کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش تمایزیافتگی عاطفی زوجین متقاضی طلاق است.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۱۲-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 45 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1379،MCQ ) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990، EEQ) بود. مداخله ی مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان فراشناخت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت) در سطح معناداری 05/0P< تفاوت معناداری وجود داشت و علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 05/0P< مشاهده نشد. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 05/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی نسبت به درمان فراشناختی از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
تبیین مدل سلامت روان بر اساس استرس ناباروری با واسطه گری استرس ادراک شده در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۴۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سلامت روان بر اساس استرس ناباروری با واسطه گری استرس ادراک شده در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان و بیمارستان صارم در شهر تهران برای درمان ناباروری در سال 1402 تشکیل دادند. لذا از طریق مراجعه به این مراکز و بررسی پرونده زنان نابارور و با در نظر گرفتن معیارهای ورود، تعداد 270 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های استرس ادراک شده PSS)، کوهن، 1983)، استرس ناباروری (FPI، نیوتن، 1999) و سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و هیلر، 1972) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. بر اساس یافته های به دست آمده استرس ناباروری بر سلامت روان و استرس ادراک شده اثر مثبت و معنادار دارد (01/0>P). همچنین استرس ادراک شده بر سلامت روان اثر مثبت و معنادار دارد (01/0>P). همچنین با ورود متغیر استرس ادراک شده به مدل اثر غیرمستقیم استرس ناباروری بر سلامت روان معنادار شد (01/0>P). بنابراین نتایج این پژوهش اهمیت استرس ادراک شده را به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین استرس ناباروری با سلامت روان زنان نابارور نشان داد.
تبیین رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان: نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۱۸-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی در نوجوانان با نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه چندبعدی روابط بدن خود (MBSRQ) کش، 1985، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (WOCQ) لازاروس، 1984 و پرسشنامه ذهن آگاهی (KIMS) بائر، اسمیت و آلن، 2004 بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم معناداری بر تصویر بدنی دارد (001/0>p). رابطه مستقیم بین ذهن اگاهی با سبک مقابله هیجان مداری منفی و با سبک مقابله مسئله داری مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه مستقیم بین سبک مقابله هیجان مداری با تصویر بدنی منفی و ضریب مسیر بین سبک مقابله مسئله داری با تصویر بدنی مثبت و معنادار بود (001/0>p). رابطه غیرمستقیم بین ذهن آگاهی و تصویر بدنی از طریق مقابله هیجان مداری و مسئله مداری مثبت و معنادار بود (001/0>p). نتیجه می شود که راهبردهای مقابله ای نقش میانجی بین ذهن آگاهی و تصویر بدن در نوجوانان دارد.
ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس توانمندی کسب شده خودکشی- ترس از مرگ (ACSS-FAD) بر اساس نظریه بین فردی خودکشی(IPTS) در نمونه دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های خودکشی بیان می کنند که افراد تنها زمانی اقدام به خودکشی می کنند که تمایل به مرگ و توانمندی لازم برای اقدام به خودکشی را داشته باشند. توانمندی کسب شده برای خودکشی، مانند نترسیدن از مرگ (FAD)، برای گذر از تمایل به اقدام ضروری است و جزء کلیدی توانمندی خودکشی محسوب می شود. با توجه به اهمیت شناسایی افراد در معرض خطر اقدام به خودکشی و نیاز به ابزارهای معتبر، این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس توانمندی کسب شده برای خودکشی- ترس از مرگ (ACSS-FAD) بر اساس نظریه بین فردی خودکشی (IPTS) انجام شد. این مطالعه همچنین ساختار عاملی، پایایی و روایی این مقیاس را در بین دانشجویان ایرانی بررسی کرد. نسخه انگلیسی مقیاس (ACSS-FAD) پس از ترجمه دوگانه، بر روی 380 دانشجوی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره دانشگاه های فردوسی، امام رضا (ع) و حکمت رضوی مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 اجرا شد. روایی سازه و روایی همگرا از طریق تحلیل داده ها ارزیابی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ برای تمام خرده مقیاس ها و کل مقیاس در هر دوجنس و کل نمونه، ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی را داراست. ساختار عاملی پرسشنامه با تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد و نشان دهنده برازش قابل قبول گویه ها بود. همچنین، الگوی ضریب همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی همگرای پرسشنامه با مقیاس بک برای افکار خودکشی، روایی خوب مقیاس را نشان داد. نسخه فارسی مقیاس توانمندی کسب شده برای خودکشی از اعتبار خوبی در جامعه ایرانی برخوردار است و ابزاری مفید برای غربالگری و ارزیابی خطر اقدام به خودکشی در محیط های بالینی و تحقیقاتی محسوب می شود.