مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نوجوانی
حوزه های تخصصی:
تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق بر رفتارهای بهداشتی دختران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: هدف اصلی این مطالعه، بررسی مقایسهای تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق آموزش بلوغ بر رفتارهای بهداشتی دختران مقطع راهنمایی یکی از شهرکهای مسکونی منطقه یک شهر تهران بود.
روش: این پژوهش، مطالعهای نیمهتجربی از نوع کارآزمایی میدانی است. جامعه و نمونه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان دختر مقطع دوم راهنمایی (132 نفر) مدارس دولتی یکی از شهرکهای مسکونی شهر تهران بودند. ابتدا دانشآموزان پرسشنامه محققساخته را تکمیل کردند. آنگاه با برنامه آموزشی یکسان، تمامی دانشآموزان مورد آموزش قرار گرفتند. برنامه آموزشی با استفاده از روشهای آموزش چهره به چهره و بحث و گفتوگو طی یک جلسه حدودا 5/2ساعته برای گروهها اجرا شد. بعد از گذشت 3 ماه از پایان برنامه آموزشی، مجدداً پرسشنامهها توسط دانشآموزان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمونهای پارامتری و غیرپارامتری، T زوجی، مجذور کای و ANOVA استفاده شد.
یافتهها: بین میانگین نمره کل رفتارهای بهداشتی، در مرحله قبل از مداخله، در سه گروه مورد تفاوتی وجود نداشت، ولی در مرحله بعد از آموزش، در سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p). همچنین، در مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد در هر گروه، در هر سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p گروه مادران، 001/0>p گروه معلمان، 001/0>p گروه پرستاران).
نتیجهگیری: آموزش از طریق پرستار بهداشت از آموزش از طریق مادران و معلمان موثرتر است و منجر به بهبود و ارتقای رفتارهای بهداشتی دختران نوجوان میشود."
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. روش: آزمودنیهای پژوهش دخترساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی - رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی - رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
بررسی ادراک نوجوانان از همبستگی و اقتدار در روابط خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک نوجوانان از ساختار قدرت و روابط عاطفی در خانواده و همچنین چگونگی تغییر این گونه ادراکات در مراحل مختلف نوجوانی بود.در این تحقیق از آزمون نظام خانوادگی)fast(که یک ابزار بالینی است استفاده شد.این آزمون در یک گروه متشکل از 126 آزمودنی دختر و پسر در 3 گروه سنی اول راهنمایی، اول دبیرستان، و سوم دبیرستان اجراء شد.نتایج بیانگر آن است که کمترین میزان همبستگی بین نوجوان و والدین در گروه اول دبیرستان، ادراک شده است.در ارتباط با اقتدار تفاوت معنا داری بین سه گروه مشاهده نگردید.در مقایسه دختران و پسران، نتایج حاکی از آن است که پسران روابط نزدیکتری با والدین داشتهاند.تحلیلهای فوق در دو وضعیت واقعی و آرمانی مورد مقایسه قرار گرفت و تقریبا در تمامی موارد، نتایج حاکی از تفاوت در ادراک دو وضعیت بود.در مجموع، یافتههای تحقیق حاضر بیانگر آن است که ادراک نوجوانان ایرانی از دو عنصر همبستگی و اقتدار، در روابط خانوادگی، با الگوهای حاصله از تحقیقات دیگر فرهنگها همخوانی ندارد.
"
بررسی تاثیر تدریس درس بلوغ و نوجوانی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر تدریس درس بلوغ و نوجوانی در تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مسائل و مشکلات دوران بلوغ است. روش این پژوهش، علی ـ مقایسه ای بوده و به مقایسه دو گروه دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند و گروهی که این درس را نگذرانیده اند، در خصوص ابعاد چهارگانه مسائل و مشکلات جسمانی، عاطفی، دینی ـ اخلاقی و اجتماعی می پردازد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسری که در سنین 15-13 سالگی در پایه دوم و سوم دوره راهنمایی مناطق 6 و 9 می باشند، تشکیل می دهند. تعداد دو گروه 70 نفری از بین دانش آموزان پسر و دختر مناطق یاد شده بصورت تصادفی برای تحقیق انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای 4 حیطه و 40 سؤال است و بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به لحاظ محتوا تأمین شده و اعتبار آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 89/0 بدست آمده است. داده های بدست آمده در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t دو گروه مستقل) تجزیه و تحلیل شده است. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر این است که بین میانگین نمرات دانش آموزانی که درس بلوغ و نوجوانی را گذرانیده اند با آن کسانی که درس مزبور را نگذرانیده اند در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات جسمانی، دینی ـ اخلاقی در سطح 05/0< P تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین دو گروه یاد شده در خصوص دو بعد مسائل و مشکلات عاطفی و اجتماعی، تفاوت معنادار دیده نمی شود.
بررسی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری والدین و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش شناسایی رابطه میان انواع سبک های فرزندپروری و بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهر اصفهان بود. نمونه این پژوهش شامل 53 نفر از دختران نوجوان و والدین آن ها بودند که از طریق نمونه گیری هدفدار انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری باوم ریند و پرسشنامه سنجش رفتار تغذیه ای مینه سوتا بوده است. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحلیل آماری داده ها نشان داد که بین سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در دختران نوجوان رابطه منفی معنادار و بین سبک فرزندپروری مستبدانه والدین با بروز علائم بی اشتهایی روانی در این آزمودنی ها رابطه مثبت معنادار وجود داشت. هم چنین رابطه معناداری بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با بروز علائم بی اشتهایی روانی مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت که سبک فرزندپروری والدین نقش مهمی در بروز یا عدم بروز علائم اختلال بی اشتهایی روانی و سایر زیرمقیاس های آن داشته است. هم چنین به نظر می رسد که دو سبک قاطع و اطمینان بخش و مستبدانه در قیاس با سبک سهل گیرانه نقش مهم تری در پیش بینی بروز یا عدم بروز علائم این اختلال دارند. نتایج بدست آمده بر مبنای نظریه ها مورد تبیین قرار گرفته است.
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است.
روش: آزمودنیهای پژوهش 62 دختر17-15 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی – رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی – رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
بررسی رابطه افسردگی با نگرش به سوء مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة افسردگی با نگرش دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران به سوء مصرف مواد مخدر در بین انجام یافته است بدین منظور، با استفاده از روش تحقیق همبستگی، 195 نفر از دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون افسردگی بک و نگرش سنج سوء مصرف مواد مخدر (موسوی و همکاران) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها و تحلیل آنها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس دو متغیره نتایج به دست آمد زیر:
ـ نوجوانان افسرده (صرف نظر از جنسیت و پایه های تحصیلی آنان،) نگرش مثبت تری به سوء مصرف مواد مخدر دارند.
ـ بین نمرات افسردگی و نگرش نوجوانان به سوء مصرف مواد مخدردر گروه عادی، همبستگی مثبت وجود دارد.
ـ شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دختر پایة اول و پسران پایة سوم متوسطه، بالاتر از سایر پایه های تحصیلی است.
رابطه خودشیفتگی و عزت نفس با پرخاشگری و مقایسه تحولی آن در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع همبستگی و علی مقایسه ای می باشد و هدف از آن بررسی رابطه سه ویژگی خودشیفتگی، عزّت نفس و پرخاشگری و مقایسه این رابطه در ابتدا، میانه و انتهای نوجوانی بود. نمونه پژوهش حاضر 531 دانش آموز دختر(راهنمایی= 171 نفر، دبیرستان=219 نفر و پیش دانشگاهی= 141 نفر)،با دامنه سنی 11 سال و پنج ماه الی 17 سال و شش ماه بودند. این دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای ارزیابی آنها از مقیاس پرخاشگری اهواز(AAI)، مقیاس شخصیت خودشیفته(NPI) و مقیاس عزّت نفس کوپراسمیت استفاده شد.داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج این تحلیل ها نشان داد بین خودشیفتگی سازگارانه و عزّت نفس، خودشیفتگی ناسازگارانه و پرخاشگری همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین خودشیفتگی، عزّت نفس و پرخاشگری دختران در سه مرحله (ابتدا، میانه و انتهای نوجوانی) تفاوت معناداری وجود دارد این پژوهش پیشنهاد می کند که در مقابله با پرخاشگری نوجوانان، به جای تأکید بر خود شیفتگی ناسازگارانه، جهت گیری مداخلات بر اساس رشد ارزیابی مثبت از خود انجام شود.
بررسی اثر بخشی آموزش نظریه انتخاب و کنترل گلاسر بر تحول الگوی هویّت نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش نظریه انتخاب و کنترل گلاسر بر تحول الگوی هویّت نوجوانان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه آماری پژوهش متشکل از 40 نفر بودند (20 نفر گروه آزمایش و20 نفر گروه گواه) که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه سنجش حالات هویّت من بنیون و آدامز (EOM-EIS-2) بود. ضریب پایایی پرسشنامه در کل مقیاس برابر با 75/0 محاسبه شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش نظریه انتخاب و کنترل گلاسر بر هویّت آشفته و پیشرفت نوجوانان مؤثر بود، ولی بر هویّت زود رس و تعویق افتاده آن ها تأثیری نداشت. پیشنهاد می شود والدین و مسئولان فرصت های مناسب را برای انتخاب های متفاوت در نوجوانان فراهم آورند.
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.
رابطه مفهوم خود، ساختار خانواده و نگرش به عملکردهای تربیتی والدین در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مؤلفة مفهوم خود و رابطظ آن با ساختار خانواده و شیوه های فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 163 دانش آموز نوجوان با میانگین سنی 16 سال و به تفکیک جنسیت از میان مدارس متوسطة شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مفهوم خود تنسی متشکل از 84 ماده و مقیاس 77 ماده ای عملکرد تربیتی والدین استفاده شد. نتایج بیان گر تفاوت های جنسی معنی داری در مفهوم خود نبود. دختران در مقایسه با پسران محبت والدینی را بیشتر ارزیابی کردند، ولی در نگرش به بُعد کنترل والدینی تفاوت های جنسی معنی داری مشاهده نشد. چهار شیوة تربیتی (مقتدر، آزادگذارنده، قدرت طلب و مسامحه کار) در رابطه با مفهوم خود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلANOVA گویای آن بود که نقش اقتدار والدینی در ایجاد مفهوم خود بالا در مقایسه با سه شیوة دیگر به مراتب بیشتر بود. همچنین، مفهوم خود، جز در رابطه با تحصیلات مادر، تحت تأثیر ساختار فیزیکی خانواده قرار نگرفت.
بررسی سنخ های هویتی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه های دولتی شهر تهران
نوجوانی به عنوان مقطعی بحرانی از تحوّل و زمینه ای بنیادی برای تکوین، هویت بیش از همه در نظریة روانی – اجتماعی اریکسون، تبلور یافته است. مارسیا در پی گیری مفهوم هویت در نظر اریکسون، روندهایی در شکل گیری اشکال مثبت و منفی هویت بر مبنای بحران و تعهّد تعیین کرد؛ در پرسش نامة سنجش هویت بنیون و آدامز مشخّصاً چهار سنخ هویت موفق، معوق، زودرس و آشفته که پایه های مفهومی و عملیاتی آنها از سوی اریکسون و مارسیا وارسی و مشخّص شده بود، تنظیم شده است. بر اساس این پرسشنامه، پژوهش های گسترده ای در سراسر جهان به عمل آمده است. در پژوهش حاضر نیز با ابزار مذکور به بررسی سنخ هویتی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه های دولتی شهر تهران مبادرت شد. نتایج نشان داد که تقریباً هویت زودرس بیشترین میزان هویتی دانشجویان و هویت معوق در کمترین حد آن است، این در حالی است که اریکسون به اقتضای ویژگی جستجوگری این نوع هویت و انتظار تناسب آن با اقتضای دانشجویی، بر این تصوّر بود که هویت معوق بیشترین هویت دانشجویی را تشکیل می دهد و مارسیا تصوّر می کرد فرصت دانشجویی موجب تغییر و تبدیل هویت انفعالی و تقلیدی زودرس به هویت های پیشرفته خواهد بود. میزان سنخ های هویتی چهارگانه در بُعدهای کلّی، ایدئولوژیک و بین فردی در سطوح سنّی، جنسیتی، مقطع تحصیلی دانشجویان و تحصیلات والدین نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
تاثیر سن بر سازگاری های جسمانی ناشی از تمرینات آمادگی جسمانی در دوره کودکی تا جوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمادگی فیزیولوژیک و عملکرد حرکتی بین افراد در دامنه های سنی مختلف متفاوت است اما اینکه آیا تفاوت های کمّی در سازگاری به تمرینات آمادگی جسمانی بین کودکان، نوجوانان و جوانان وجود دارد یا خیر، مشخص نشده است. لذا تحقیق حاضر قصد دارد تا ضمن بررسی این سازگاری ها تأثیر سن را به عنوان یک عامل رشدی بر آنها ارزیابی کند. به این منظور 96 آزمودنی در سه دامنه سنی 8 تا 10 سال، 12 تا 14 سال و 17 تا 19 سال انتخاب و در هر گروه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم بندی شدند. میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن در گروه کودکان 5/0±83/8 سال، 1/0±3/1 متر، 8/2±1/34 کیلوگرم و نوجوانان 5/0±5/12 سال، 1/1±5/1 متر، 3/6±5/40 کیلوگرم و جوانان 6/0±3/16 سال، 1±7/1 متر، 8/4±6/69 کیلوگرم می باشد. برنامه تمرین شامل تمرینات استقامتی، قدرتی و انعطاف پذیری به صورت 3 جلسه تمرین در هفته اجرا شد. چابکی، سرعت حرکت، توان انفجاری، هماهنگی، استقامت عضلانی، تعادل، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی در آزمودنی ها اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P≤) انجام شد. یافته اصلی این تحقیق عدم تاثیر سن بر پاسخ کاهش وزن و درصد چربی به فعالیت ورزشی می باشد. گرچه در هر سه گروه کاهش معنی دار پیش تا پس آزمون مقادیر درصد چربی بدن مشاهده شد. تغییرات چابکی، هماهنگی، پرش سارجنت، پرتاب توپ طبی، شنای تعدیل شده، استقامت قلبی – تنفسی در هر گروه تجربی معنی دار می باشد ولی در بین گروه ها اختلاف معنی داری وجود ندارد(05/0P>). از سوی دیگر بین تغییرات ناشی از تمرین در قدرت انفجاری اندام تحتانی (آزمون پرش جفت) ، دو سرعت، بالا کشیدن شانه ها و استقامت عضلات شکم در بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده شد(05/0P<). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که افزایش این متغیر ها در کودکان بیش از نوجوانان و جوانان می باشد.
مقایسه ویژگی های اجتماعی - تربیتی فرزندان مادران شاغل و غیر شاغل در مقطع راهنمایی (شهر اصفهان).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خانواده، اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در طول تاریخ بشری بر اثر عوامل گوناگون دستخوش تغییر شده است که یکی از این عوامل اشتغال زنان و تاثیر آن در تربیت فرزندان می باشد. تحقیق حاضر به بررسی و مقایسه ویژگی های اجتماعی و تربیتی فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار می پردازد. این تحقیق در در سطح شهر اصفهان در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع اول، دوم و سوم راهنمایی (نواحی 5 گانه شهر اصفهان) صورت گرفته است.روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی است و ابزار جمع آوری اطلاعاتپرسشنامه است که شامل سوالات بسته و باز است. جامعه آماری این پژوهش 61500 نفر است که شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر در پایه اول، دوم و سوم راهنمایی در گروه های سنی 12 تا 15 سال در نواحی 5 گانه شهر اصفهان است. حجم نمونه پژوهش حاضر 319 نفر می باشد. پرسشنامه ها به طور مساوی بین فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار توزیع گردید. متغیرهای مستقل شامل: اجتماعی شدن، توانایی یادگیریی، پیشرفت تحصیلی، بهداشت روانی، مستقل شدن فرزندان و مهارت های اجتماعی است. قابل ذکر است که تعداد حجم نمونه از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است همچنین آزمونهای بکار رفته در این تحقیق عبارت است از 1- آزمون t2- آزمون F و نتایج بدست آمده از اطلاعات پیمایشی و تجربی نشان می دهد که ویژگیهای اجتماعی و تربیتی فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار تحت تأثیر عواملی چون مستقل شدن، اجتماعی شدن، مهارتهای اجتماعی، توانایی یادگیری، پیشرفت تحصیلی و بهداشت روانی بوده است.
پاسخ عوامل (شاخص های) آمادگی جسمانی به توالی های زمانی تمرین در دوره های رشدی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاسخ به تمرین بین افراد در دامنه های سنی مختلف متفاوت است، اما آیا تفاوت های کمّی با توجه به توالی های تمرینی در پاسخ شاخص های آمادگی جسمانی بین کودکان، نوجوانان و جوانان در مراحل مختلف تمرین وجود دارد یا خیر؟ به همین منظور تحقیق حاضر درصدد آن است تا ضمن بررسی این پاسخ ها، تأثیر سن را به عنوان یک عامل رشدی بر آنها ارزیابی کند. 36 آزمودنی پسر در سه دامنه سنی 8 تا 10 سال، 12 تا 14 سال و 17 تا 19 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دامنه های سنی گروه کودکان 5/0±83/8 سال، نوجوانان 5/0±5/12 سال و جوانان 6/0±3/16 سال قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل تمرینات استقامتی، قدرتی و انعطاف پذیری به صورت 3 جلسه تمرین در هفته به مدت 12 هفته اجرا شد. چابکی، سرعت حرکت، توان انفجاری، هماهنگی، استقامت عضلانی، تعادل، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری قبل و بعد از شش هفته اول برنامه تمرینی (پس آزمون 1) و در شش هفته دوم برنامه تمرینی (پس آزمون 2) در آزمودنی ها اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مکرر و آنالیز واریانس یکسویه با آزمون تعقیبی بن فرونی در سطح معناداری 05/0P≤ انجام گرفت. براساس نتایج تحقیق حاضر بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 ایجاد شد. به علاوه تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی به ویژه در گروه نوجوانان مشاهده شد (05/0P≤). بهبود بیشتر شاخص های جسمانی به صورت تغییرات درون گروهی در هر سه گروه به ویژه در پس آزمون 1 احتمالاً به دلیل تجربیات حرکتی کمتر در اوایل تمرین بود، همچنین تغییرات بین گروهی در شاخص های جسمانی در پس آزمون 2 به ویژه در گروه نوجوانان احتمالاً به دلیل استرس مضاعف ورزش با استرس رشدی همراه است که در این دوره تجربه می کنند.
نقش آموزش ابراز وجود بر افزایش ابراز وجود و بلوغ اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر بلوغ اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان انجام شد.
پرسشنامه خود-گزارشی ابراز وجود (هرزبرگر، شان و کتز،1984) بر روی 211 دانش آموز پایه اول دبیرستان اجرا شد. 30 نفر از افرادی که بر پایه نمره های این آزمون پایین تر از میانه قرار داشتند به عنوان گروه هدف انتخاب و بر حسب انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برنامه آموزش ابراز وجود به عنوان عملی مداخله ای برای 15 نفر از گروه آزمایشی طی ده جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. به منظور سنجش بلوغ اجتماعی از مقیاس بلوغ اجتماعی رائو(رائو،1973) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های به دست آمده از طریق آزمون نمرات افزوده و t گروه های زوجی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج، تفاوت معناداری را بین نمره ابراز وجود و بلوغ اجتماعی پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش نشان داد.
یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آموزش ابراز وجود، موجب افزایش ابراز وجود و بلوغ اجتماعی دانش آموزان می شود و الگوهای مداخله ای ابراز وجود، قابلیت تغییر رفتار در سطوح مختلف از جمله دبیرستان های دخترانه را دارد.
پیش بینی کننده های نگرش نوجوانان به رفتار خرابکارانه: نقش مؤلفه های ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی با نگرش به رفتارهای خرابکارانه در دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوعِ همبستگی و شرکت کنندگان شامل 320 دانش آموز (176 دختر و 144 پسر) پایه سوم دبیرستان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ازخودبیگانگی روانی ""ملوین سیمن (1959)""، پرسشنامه رفتار خرابکارانه و سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان ""آرمسدن و گرینبرگ (1987)"" بود. نتایج نشان داد که مؤلفه های اعتماد و ارتباط با والدین و همسالان رابطه منفی و مؤلفه بیگانگی از والدین و همسالان و هر پنج مؤلفه ازخودبیگانگی روانی رابطه ای مثبت با نگرش به رفتارهای خرابکارانه داشتند. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای احساس ازخودبیگانگی روانی، اعتماد به پدر، اعتماد به همسال، ارتباط با همسال و ارتباط با مادر توانستند واریانس نگرش به رفتار خرابکارانه را به طور معنی داری پیش بینی کنند (87/0R2=). با توجه به نتایج حاضر، توجه به روابط دلبستگی برای مشاوران و خانواده درمانگران در مواجهه با نوجوانان توصیه می شود
نوجوانی و تحول معنا: مقایسه منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تحقیقات متعددی که بر روی تجربه ی معنای زندگی صورت گرفته است، کماکان این ابهام وجود دارد که منابع معنابخش به زندگی یک نوجوان چیست و نوجوانان دختر و پسر چه تفاوتی از نظر این منابع و نیز ابعاد وجود و جستجوی معنای زندگی با یکدیگر دارند. مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر نوجوانان به زندگی آنها معنا داده، میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت دختران و پسران در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 416 نوجوان 12 تا 18 ساله (94/15=M، 32/1=Std؛ 3/54 درصد دختر) به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و t مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که از میان منابع معنا مطابق با برنامه ی ارزیابی معنای زندگی به ترتیب، ""خانواده"" (3/91%)، ""ارتباطات اجتماعی"" (4/53 %) و ""کار و تحصیل"" (53%) حوزه های هستند که با بیشترین فراوانی از سوی نوجوانان به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در نمونه ی مورد پژوهش 7 طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان ""فناوری اطلاعات"" (15%) و ""آینده"" (3/12%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. شرکت کنندگان دختر و پسر از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و رضایت از این منابع و نیز بعد وجود معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.