فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر میانشهر (فسا) در سال تحصیلی 1403-1402بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت مداخله روش تدریس معکوس طی 12 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه پیوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه اثربخشی مثبت و معناداری دارد (0.01>P) و توانست میزان پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر را افزایش دهد. همچنین نتایج نشان داد روش تدریس معکوس بر هیجانات تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بوده (0.01>P) و توانست هیجانات مثبت را در دانش آموزان دختر افزایش و هیجانات منفی را کاهش دهد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان، آموزش به شیوه روش تدریس معکوس است.
مقایسه اثر بخشی درمان کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرمایه عاطفی و فراهیجان زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر یکی از انواع اختلال های اضطرابی است که می تواند فرآیند زندگی فرد را به کلی مختل کند.هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان کارآمدی هیجانی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرمایه عاطفی و فراهیجان در زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شد.روش روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر اصفهان در سال 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان کارآمدی هیجانی(15 نفر)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(15 نفر) و گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی سرمایه عاطفی و پرسشنامه فراهیجان بود. تحلیل داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی هر دو در کاهش اختلال اضطراب فراگیر موثر بودند.نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، کارآمدی هیجانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی با افزایش سرمایه عاطفی و هیجانات مثبت، منجر به کاهش اختلال اضطراب فراگیر در زنان شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روشها در کنار سایر روشهای درمانی در جهت بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر استفاده شود.کلید واژه: کارآمدی هیجانی، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، سرمایه عاطفی، فراهیجان، اختلال اضطراب فراگیر
جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی(ره) *(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
43 - 60
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سؤالات روان شناسی اخلاق شیوه شکل گیری قضاوت های اخلاقی و نقش استدلال به مثابه رقیب احساسات در این موضوع است. این تحقیق با روش «توصیفی - تحلیلی» جایگاه استدلال در قضاوت اخلاقی بر اساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی را بررسی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که قضاوت اخلاقی به منزله یک تصدیق اخلاقی، همواره نیازمند استدلال و در نتیجه، یک تصدیق نظری است. بنابراین قضاوت هایی که به نظر می رسد صرفاً پشتوانه احساسی دارند نیز خالی از استدلال نیستند. همچنین بر اساس طرح هرم سه بعدی نفس که از ابتکارات خاص آیت الله مصباح یزدی است، بینش و گرایش و در نتیجه، استدلال و احساس هر دو در شکل گیری قضاوت اخلاقی به عنوان یک فعل اختیاری نقش دارند و برخلاف بسیاری از نظریات که بر نقش یکی از دو عامل استدلال یا احساس تأکید می کنند، نمی توان آنها را رقیب یکدیگر به حساب آورد و یکی را غالب بر دیگری معرفی نمود، بلکه هر دو در اعماق نفس وحدت داشته، تنها در مقام تفصیل، ظاهر متفاوتی دارند. ازاین رو روابط پیچیده و آمیخته ای بین شناخت ها و تمایلات و در نتیجه استدلال ها و احساسات وجود دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در منزل و خانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1637 - 1652
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی در پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان سالمندان مبتلا به دیابت است. بر اساس پیشینه، درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی هر کدام بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل به اجرا در آمد.
روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی سالمندان دیابتی مقیم در منزل و مقیم در خانه های سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود و تعداد آن ها برابر با 15234 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و شامل 75 نفر انتخاب شده و در 5 گروه 15 نفره، (60 نفر در 4 گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان (سید فاطمی،1970)، پروتکل های درمان شناختی رفتاری (یونک و همکاران، 2011) و مصاحبه انگیزشی (میلر و رولینک، 2019) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بون فرونی و برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی از درمان در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت بود. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 47/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (01/0 p<). با توجه به اینکه میانگین گروه مصاحبه انگیزشی از درمان شناختی رفتاری بیشتر بود، مصاحبه انگیزشی در افزایش پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: با هر دو درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی از درمان را در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل بهبود داد. یافته های مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر خودتمایزیافتگی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
433 - 456
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر خودتمایزیافتگی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰بود، و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش (مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش (در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سؤالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده Casey family services و پرسشنامه 46 سؤالی خودتمایزیافتگی Skowron بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون خودتمایزیافتگی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. بنابراین می توان گفت، بسته بومی بخشش درمانی بر افزایش خودتمایزیافتگی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی تأثیر معنادار و پایداری داشت.
ارائه مدل مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون (تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت هوشمند استعداد، به معنای مدیریت اثرگذار یا هوشمندانه منابع انسانی است که دربرگیرنده سرمایه دانشی یک سازمان و قابلیت در تولید، حفظ و نگهداری، ذخیره، انتقال و به کارگیری دانش در حمایت از سازمان برای تحقق اهداف و مقاصدش می باشد. مسئله تحقیق حاضر این است که ابعاد و جوانب مختلف مدیریت هوشمند استعداد چه مواردی هستند و چگونه می توان نسبت به ادغام موفق مدیریت استعداد و مدیریت دانش اقدام نمود. از این رو هدف تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی این تحقیق، از تکنیک تحلیل تم و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی به منظور تأیید اعتبار مدل از 85 نفر از مدیران منابع انسانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسش نامه بود. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل هدایتگرها، بسترها و اقدامات مدیریت هوشمند شناسایی شدند. همچنین برای متغیر اقدامات مدیریت هوشمند استعداد هفت بعد تأمین استعدادهای دانشی، توسعه استعدادهای دانشی، به کارگیری استعدادهای دانشی، ارزشیابی استعدادهای دانشی، نگهداری استعدادهای دانشی، ارزش آفرینی از استعدادهای دانشی و بسترسازی فعالیت استعدادهای دانشی تعیین گردید. یافته های بخش کمی نشان داد که متغیرهای تحقیق قابل قبول است. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت هوشمند استعداد پدیده ای پیچیده و چندبعدی است و از نظر ماهیت با مدیریت استعداد تفاوت هایی دارد. مهم ترین تفاوت در زمینه پویا بودن مدیریت هوشمند استعداد (با توجه به ماهیت نسبتاً ایستای مدیریت استعداد) است که این ویژگی به دلیل ادغام با مدیریت دانش و بهره گیری از ظرفیت های آن ایجاد شده است. همچنین بهره گیری از رویکرد مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی، می تواند آثار و پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت متعددی به همراه داشته باشد و سطح کیفی سرمایه های انسانی را ارتقاء دهد.
فعالیت نورونی هسته کودیت چپ در حین زبان گردانی: شواهد fMRI از دوزبانه های ترکی-فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
13 - 23
حوزههای تخصصی:
درک تغییرات بیناجمله ای به هنگام تغییر از زبان غالب به زبان غیرغالب، منجر به فعالیت نواحی مرتبط با شناخت می شود. هسته کودیت بخشی از عقده های قاعده ای در مغز انسان است که به نظر می رسد بیشتر در کنترل زبان (انتخاب/بازداری) نقش دارد. اخیراً، نویسندگان حاضر در یک مطالعه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، حساسیت هسته کودیت به محرک های زبان اول در دوزبانه های ترکی-فارسی در حین یک تکلیف دوزبانه در سطح کل-مغز (Whole-Brain) را شناسایی کردند. مطالعه حاضر درصدد است تا با اتخاذ رویکرد ناحیه موردنظر (ROI) الگوی فعالیت هسته کودیت دوجانبه را برای هر دو زبان اول و دوم بررسی کند. بدین منظور، درصد تغییر سیگنال محرک های دستوری و نادستوری در زبان اول و دوم به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده استخراج شد. سی وشش فرد دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان فارسی را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. بر مبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوت معناداری بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با پارادایم زبان گردانی جایگزین را در حین اخذ تصاویر fMRI اجرا کردند. نتایج مبتنی بر ROI، اثر دستوری بودگی را در زبان اول و کودیت چپ تأیید کرد. بر اساس یافته های حاضر، پیشنهاد می شود که (الف) فعالیت همزمان زبان ها با محدودیت های زبانی از جمله پیش بینی پذیری و بافت جملات یک تکلیف کنترل می شود و (ب) هسته کودیت چپ اساساً در انتخاب و بازداری یک زبان نقش ایفا می کند.
مدل یابی معادلات ساختاری ابعاد مرضی شخصیت، طرح واره های هیجانی و سندرم سیندرلا با نگرش به روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
255 - 266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مدل یابی معادلات ساختاری ابعاد مرضی شخصیت، طرح واره های هیجانی و سندرم سیندرلا با نگرش به روابط فرا زناشویی در دانشجویان دختر دانشگاه گیلان صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400_1401 بود. تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های ابعاد مرضی شخصیت گروگر و همکاران (2012)، طرح واره های هیجانی لیهی (2002)، نگرش به روابط فرا زناشویی ینیسری و کوکدمیر (2006) و سندرم سیندرلا دمیر و همکاران (2021) ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS25 و AMOS24 صورت گرفت. نتایج نشان داد میان ابعاد مرضی شخصیت، طرح واره ها هیجانی و سندرم سیندرلا در نگرش به روابط فرا زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج مدل یابی ساختاری نیز بیانگر آن بود که ابعاد مرضی شخصیت، طرح واره ها هیجانی و سندرم سیندرلا رابطه قابل توجهی با نگرش به روابط فرا زناشویی دارند و یافته ها از برازندگی مطلوب مدل موردمطالعه حمایت کردند. از نتایج حاصل شده از پژوهش می توان در جهت طراحی مداخلات پیشگیرانه به منظور کاهش روابط فرا زناشویی استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
164 - 168
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دوره متوسطه در مقابل خطرات و هیجانات گوناگونی قرار دارند. هیجانات مهم ترین قسمت زندگی نوجوانان به حساب می آید که تنظیم آن می تواند تاثیر بسزایی در این امر داشته باشد. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دبیرستان دوره دوم متوسطه بندرعباس بود. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای بود که تعداد 30 نفر در دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه درمانی شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه تاثیر دارد. بنابراین از این روش درمانی می توان به تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره دوم متوسطه پرداخت.
مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیدهپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت ازدواج زیر 5 سال و سن بین 20 تا 40 سال شهر تبریز بودند. نمونه آماری 45 زن متاهل، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش، یک گروه برای آموزش واقعیت درمانی و یک گروه برای آموزش خود متمایز سازی (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد، آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل موثر است. همچنین بر اساس نتایج، بین اثر بخشی آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی ارتباط بین سلامت روان معلمان و کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
84 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت آموزش و برنامه های آموزشی دارای ارزش و اهمیت بالایی است و پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از شاخصهای کیفیت، تحت تأثیر ویژگیهای یادگیرنده و معلم و عوامل مربوط به نظام آموزشی مانند محیط محتوای آموزشی روش تدریس معلم و مانند اینها می باشد . در بین عوامل مؤثر ، سلامت روان آموزش دهنده از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی ارتباط بین سلامت روان معلمان و کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است سلامت روانی معلمان به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در کیفیت آموزش، نقشی تعیین کننده در فرایند تدریس و یادگیری ایفا می کند.
رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش بررسی رابطه بین عملکردهای شناختی و سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم دبستان است. مواد و روشها: روش مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در حال تحصیل بودند که تعداد ۱۷۴ نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازهگیری از آزمونهای پیشرفت سواد خواندن ( پرلز، 2016) و خرده آزمونهای از نسخه پنجم آزمون هوش وکسلر کودکان (WISC-5) و آزمون توجه و تمرکز IVA-2 استفاده شد. یافتهها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین مؤلفههای عملکرد شناختی و سواد خواندن ادبی و اطلاعاتی دانش آموزان پایه چهارم دبستان رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۱/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن ادبی دانش آموزان داشته است. همچنین تفکر مفهومی با ضریب بتای استاندارد (۴۵۶/۰) بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشته است و سرعت پردازش، حافظه فعال و توجه بعد از تفکر مفهومی بالاترین تأثیر رگرسیونی را بر سواد خواندن اطلاعاتی دانش آموزان داشتهاند. نتیجهگیری: با افزایش تواناییهای شناختی در دانشآموزان، امکان اجرای مهارتهای متعدد به طور همزمان فراهم میشود و همچنین دانشآموزان دارای سواد خواندن اطلاعاتی، ارزش اطلاعات را در متون تشخیص میدهند و توانایی پیدا کردن و تحلیل اطلاعات را هنگام خواندن مطالب دارند و قادرند محتوای اطلاعات را با دید انتقادی ارزیابی کنند
اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی در نوجوانان مقطع متوسطه با علائم نوموفوبیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوموفوبیا یک اختلال اجتماعی روانی است که در جوامع در حال گسترش روی نسل نوجوان و جوان اثر چشمگیر داشته است و پیامدهای مهمی مانند آشفتگی هیجانی، عاطفی، روابط بین فردی نامطلوب و ... را به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع طرح پیش آزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه نوجوانان دختر دارای نشانههای نوموفوبیا در شهر اصفهان بود. قبل از اجرای برنامه مداخله دانشآموزان یک مدرسه پرسشنامه نوموفوبیا را تکمیل کرده و از بین آنها 30 نفر از کسانی که نمره نوموفوبیا آنها بالاتر از 35 بود به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پژوهش مقیاسهای سنجش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی را در مراحل پیشآزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش برنامه مداخله فراتشخیصی یکپارچه را 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند و گروه گواه در این مدت هیچگونه برنامه مداخلهای را دریافت نکردند و سپس دو گروه در مرحله پس آزمون دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضههای آماری انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا مؤثر بوده و سبب بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که مداخله فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا تأثیرگذاراست و میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانانی که به نوموفوبیا مبتلا هستند مورد استفاده قرار گیرد
تأثیر ابعاد و مؤلفه های نگرش مالی، مالی رفتاری و هنجار ذهنی بر قصد و نیت سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بازار سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۳۰-۵۱۰
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد و مؤلفه های نگرش مالی، مالی رفتاری و هنجار ذهنی بر قصد و نیت سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، همه افراد فعال بازار در اوراق بهادار تهران و روش نمونه گیری این پژوهش از روش غیرتصادفی در دسترس بوده است. حداقل حجم نمونه موردنیاز با توجه به رابطه آماری کوکران برابر 384 نفر تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه های ساختاریافته بوده که روایی آن ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تائید قرارگرفته است. داده های گردآوری شده در این پژوهش برای بررسی فرضیه های پژوهش از طریق نرم افزار آماری اِس.پی. اِس. اِس.(SPSS) و اسمارت پی. اِل.اِس. (PLS) و الگوسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین مالی رفتاری، نگرش مالی و هنجار ذهنی بر ارتباط معنی داری وجود دارد و بر قصد و نیت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران نیز تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
بررسی اثربخشی روش تحریک Forbrainبر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه 11-6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی روش تحریک Forbrain بر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه 11-6 سال بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 11 ساله دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مراجعه کننده به مرکز درمانی توانش در سال 1401 بودند. به منظور نمونه گیری تعداد 40 نفر (در هر گروه 20 نفر) از میان افرادی که توسط متخصص روان پزشکی تشخیص بیش فعالی داشته اند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه جای دهی شدند. گروه مداخله 10 جلسه 20 دقیقه ای Forbrain و گروه کنترل هیج مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، اثر گروه بر نمرات پس آزمون توجه شنیداری معنادار است. به عبارت دیگر، بین مشارکت کنندگان گروه تحریک Forbrain و کنترل در میانگین نمرات توجه شنیداری در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و این روش اثربخش بوده است. نتیجه گیری: روش تحریک Forbrain بر توجه شنیداری در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/نقص توجه مؤثر است و می تواند در محیط های آموزشی و درمانی به کار گرفته شود. پیشنهاد می گردد مطالعات تکمیلی جهت مقایسه این روش با دیگر روش ها صورت گیرد.
ویژگی ها و اهداف ادبیات کودک و نوجوان و نقش آن در پاسخگویی به نیازهای کودکان
حوزههای تخصصی:
ادبیات کودک و نوجوان به عنوان گونه مهم در حوزه ادبیات مکتوب محسوب می شود چراکه ادبیات کودک و نوجوان یکی از حساس ترین بخش های فرهنگ و هنر است. هدف از نگارش پژوهش حاضر بررسی ویژگی ها، اهداف ادبیات کودک و نوجوان و نقش ادبیات در پاسخگویی به نیازهای کودکان است. این پژوهش به روش مروری کتابخانه ای می باشد که تلاش کردیم برای نگارش مقاله فرآیندی منظم و گام به گام طی کنیم همچنین برای جمع آوری اطلاعات آن به منابع مکتوب و مقالات مرتبط در این زمینه مراجعه شده که پس از بررسی دقیق این منابع، مطالب مرتبط و مفید در رابطه با موضوع مقاله استخراج شد که در آخر به یک نتیجه گیری منسجم و منظم دست یافته شد. ادبیات به چگونگی بیان احساسات و عواطف گفته می شود که ادبیات کودک و نوجوان هم بخشی از ادبیات به حساب می آید. ادبیات کودک و نوجوان نوشته هایی است که در آن حس و حال کودکانه حاکم است و شور و ذوق کودکانه دارد؛ از طریق ادبیات، کودکان می توانند فراتر از دنیای واقعی سفر کنند و خود را بدون محدودیت های روزمره زندگی در جهان ساختگی قرار دهند، پس باید به ادبیات کودک و نوجوان توجه جدی نشان داد و به آن به عنوان مسئله مهم در حوزه آموزش به شمار آورد.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بر عزت نفس کودکان کار شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی و عزت نفس کودکان کار شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کودکان کار شهر اصفهان می باشد؛ که 200 کودک کار تحت پوشش مؤسسه مردم نهاد طلوع مهر و دوستی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مهارت های اجتماعی واتسون و همکاران (1984)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2010) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی برون گروهی رفیعی و همکاران (1395) می باشد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: یافته های جداول نشان می دهد که ضریب همبستگی چندگانه معادل 827/0 بوده است. به این معنا که سه متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی که در معادله رگرسیونی باقی مانده اند به طور هم زمان 827/0 با عزت نفس کودکان کار رابطه معنادار داشته اند. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته است که توسط متغیرهای مستقل معادله حساب شده اند که این مقدار 679/0 بوده است؛ یعنی اینکه این سه متغیر می توانند حدود 68 درصد تغییرات عزت نفس را پیش بینی کنند و متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی قوی ترین پیش بینی کننده متغیر عزت نفس کودکان کار بوده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی، عزت نفس را افزایش می دهد و کودکان کاری که عزت نفس بالاتری دارند، از مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بالاتری هم برخوردار هستند.
مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و همتایان عادی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 25
حوزههای تخصصی:
اگرچه نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) توضیح می دهد که علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی برای بزرگسالان و کودکان یکسان است، مشاهدات بالینی نشان می دهد که بزرگسالان در عملکردهای اجرایی سطح بالاتر نسبت به کودکان دارای نقایص متنوع تری هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار در دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی و همتایان عادی انجام شد. در یک طرح علی- مقایسه ای و پس از غربال کردن با مقیاس خودگزارش دهی ADHD بزرگس الان (ASRS)، تعداد 30 دانشجو با اختلال نقص توجه و بیش فعالی و 30 دانشجوی عادی به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان یکی از موسسات آموزش عالی شهر تبریز انتخاب شدند. گردآوری داده ها با تکلیف آنتی ساکاد (AST) و ویرایش دوم آزمون عملکرد پیوسته (CPT-II) انجام شد. تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار بین گروه مبتلا به ADHD بزرگسالی و گروه عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0.001 >P). طبق یافته های پژوهش، دانشجویان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در آنتی ساکاد، کنترل مهاری و توجه پایدار نقص دارند که این نقایص می تواند منجر به کاهش عملکرد تحصیلی و شغلی شود.
رابطه بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان: نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
97 - 107
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روانشناختی یکی از مهم ترین شاخص ها در ارزیابی سلامت روانشناختی افراد است، که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین معنا در زندگی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سه ماه اول سال 1402 بودند. در این مطالعه 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی استیگر و همکاران (MLQ)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اثر مستقیم معنا در زندگی بر بهزیستی روانشناختی (0/346= β) و سرمایه روانشناختی (0/753= β) معنادار بود، همچنین اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (0/494= β) معنادار بود (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی در بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی (0/372=β) نقش میانجی جزئی داشت (0/05>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که معنا در زندگی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه ارتقاء مولفه های سرمایه روانشناختی بر بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان موثر بوده است.
رابطه نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی با قلدری سایبری: نقش میانجی گر همدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
161 - 176
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن نقش زیادی در توانایی درک و تفسیر رفتار دیگران دارند و می توانند با بهبود همدلی به کاهش قلدری سایبری کمک کنند. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی همدلی در رابطه کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن با قلدری سایبری انجام شد.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1401بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. از مقیاس بهره همدلی بارون–کوهن (2003)،مقیاس نقایص کارکردهای اجرایی بارکلی (2012)، مقیاس تجربه قلدری و قربانی سایبری آنتونیادو و همکاران (۲۰۱۶) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون-کوهن و همکاران (2001) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: مطابق نتایج بین نظریه ذهن و قلدری سایبری(01/0 ≥p)، بین نقص کارکردهای اجرایی و همدلی(01/0 ≥p) و بین همدلی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین نقص کارکردهای اجرایی و قلدری سایبری(01/0 ≥p) و نیز بین نظریه ذهن و همدلی(01/0 ≥p) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین نقش میانجی گر نسبی همدلی در رابطه بین نظریه ذهن و قلدری سایبری و در رابطه بین کارکرد اجرایی و قلدری سایبری تأیید شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد کودکانی که نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی ضعیفی دارند به احتمال بیشتر به سمت قلدری کشیده می شوند؛ زی را مه ارت های نظری ه ی ذهن و کارکردهای اجرایی تعاملات متقابل اجتماعی را سازماندهی می کنند. درک ضعیف نیات و هیجانات دیگران و نقص در کارکردهای اجرایی ممکن است توانایی کودکان در زمینه ی تشخیص علائم و سرنخ های اجتماعی که بیانگر روابط دوجانبه است، را به خطر بیندازد و آن ها را در معرض قربانی یا قلدربودن قرار دهد.