ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳۴٬۶۸۵ مورد.
۲۲۶۱.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی و زوج درمانی سیستمی - تلفیقی بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخشودگی بین فردی خیانت دیده زوج درمانی سیستمی - تلفیقی طرح واره درمانی غنی سازی ارتباطی پذیرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی و زوج درمانی سیستمی - تلفیقی بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در شهرستان رودهن در سال 1401 تشکیل دادند. که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی پولارد (IFS، 1998) بود. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش لو و مک کی (۲۰۱۲) و پروتکل زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن (۱۹۹۰) در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای هفته ای دوبار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. . نتایج تحلیل واربانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بخشودگی بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش نسبت به زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن به طور معناداری بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0<P). می توان این گونه نتیجه گرفت که بین دو درمان طرح واره درمانی مبتنی بر غنی سازی ارتباط پذیرش و زوج درمانی سیستمی تفاوت معنادار وجود دارد.
۲۲۶۲.

پیش بینی نگرش به تقلب براساس هوش معنوی و جهت گیری هدف پیشرفت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به تقلب هوش معنوی جهت گیری هدف پیشرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به تقلب براساس هوش معنوی و جهت گیری هدف پیشرفت (تسلط گرایشی، تسلط اجتنابی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) در دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که در رشته-های ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی به تحصیل اشتغال داشتند. از بین 3500 نفر از اعضای جامعه، 245 دانش آموز بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001)، تقلب تحصیلی فراست (1392) و هوش معنوی کینگ (2008) بود. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و جهت گیری هدف (تسلط گرایشی، تسلط اجتنابی) با نگرش به تقلب رابطه منفی و معنادار و بین عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی با نگرش به تقلب رابطه مثبت و معنادار وجود داشت ( 01/0>P) . همچنین جهت گیری هدف پیشرفت (تسلط گرایشی، عملکردگرایشی، عملکرد اجتنابی) و هوش معنوی توانستند روی هم 40 درصد از واریانس نگرش به تقلب را پیش بینی کنند (001/0>P). بر اساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با متغیرهای زیربنایی مانند هوش معنوی و جهت گیری هدف که بر نگرش به تقلب تاثیر می گذارند، مداخله و بررسی صورت گیرد تا زمینه ارتقا و بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش تقلب تحصیلی فراهم شود.
۲۲۶۳.

مبانی حل تعارض در روابط بین فردی مبتنی بر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حل تعارض مبانی روابط بین فردی تحلیل محتوا روانشناسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۱
بر اساس پژوهش ها افرادی که از شیوه حل تعارض سازنده در روابط بین فردی استفاده می کنند از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردارند. باور بنیادین محقق در طراحی الگویی از سبک های حل تعارض مؤثر است. ترسیم الگوی حل تعارض در روابط بین فردی زمانی کارآمد است که بر اساس مبانی اسلامی باشد. این پژوهش باهدف شناسایی مبانی حل تعارض با استفاده از دو روش معناشناسی زبان و تحلیل محتوای کیفی انجام شد. با تشکیل حوزه معنایی تعارض در روابط بین فردی، 23 مفهوم اولیه شناسایی شد. در مرحله جمع آوری مستندات، روایات با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع موردبررسی قرار گرفت. داده ها با دو معیار ضعف کتب و عدم ارتباط مفهومی غربال شدند. تحلیل نهایی روایات با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای ساخت الگویی با سبک های حل تعارض مبتنی بر اندیشه اسلامی ضروری است بر اساس مبانی درونی (امکان وقوع تعارض و حل آن، گرایش های متعارض، حب ذات، عدم تأمین همه نیازها، خودمهارگری، حق مداری و خواست خدا) و مبانی بیرونی (حفظ انسجام بین فردی، تفاوت های فردی، مطلوبیت صلح، آخرت گرایی) باشد.
۲۲۶۴.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و اضطراب سلامت بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسم اضطراب سلامت تنظیم هیجان رفتاردرمانی دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۷
باتوجه به شیوع هم زمان اختلالات روانی در بیماران مبتلا به آسم، درمان های روان شناختی می تواند سهم بسزایی در بهبود علائم روان شناختی این افراد داشته باشد؛ بنابراین، هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و اضطراب سلامت بیماران مبتلا به آسم شهر اصفهان بود. طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خورشید با تشخیص بیماری آسم بودند. در این جامعه، ۲۲ بیمار مبتلا به آسم با روش نمونه گیری دردَسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک برای گروه آزمایش در طی هشت جلسه درمانی انجام شد و گروه کنترل و آزمایش در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان و اضطراب سلامت ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. مطابق نتایج پژوهش در متغیر تنظیم هیجان در زیرمقیاس ارزیابی مجدد بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت؛ اما در زیرمقیاس سرکوبی، تفاوت معناداری وجود نداشت. در متغیر اضطراب سلامت نیز تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. براساس یافته های پژوهش، می توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند به بهبود تنظیم هیجان و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به آسم منجر شود؛ بنابراین، این مداخله به عنوان درمانی مؤثر در بهبود این نشانه ها کاربرد دارد و می توان با اجرای آن به بهبود وضعیت روانی مبتلایان به آسم کمک کرد. 
۲۲۶۵.

تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت روانی طلاق کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
مقدمه: جدایی بین زوجین یکی از ویژگی های پیوندهای زناشویی است. پس از جدایی برای زوجین شرایطی متفاوت و آمیخته با تنش شکل می گیرد که ممکن است برای زنان کمی شدیدتر باشد. شناخت عوامل تعدیل کننده این شرایط می تواند به مدیریت این دوران کمک شایانی نماید. هدف: این پژوهش با هدف تبیین فرایند شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه به روش کیفی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و به شیوه پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری زنان مطلقه شهرستان الشتر در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که حداقل شش ماه و حداکثر ۴ سال از طلاق آن ها گذشته باشد. تعداد ۱۸ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. یافته ها: مطابق یافته ها عوامل تاثیرگذار در شکل گیری امنیت روانی زنان مطلقه عبارتند از: الف) عوامل زمینه ساز ب) عوامل آشکارساز ج) عوامل تدوام بخش د) عوامل تثبیت کننده که در مجموع این عوامل باعث ایجاد تاثیرات بدنی و جسمی، تاثیرات روانی و خلقی، تاثیرات شناختی و تاثیرات رفتاری شده که زمینه ایجاد امنیت روانی در زنان مطلقه را ایجاد می کند. نتیجه گیری: امنیت روانی در زنان مطلقه یک متغیر چند بعدی است و عوامل متعددی در فرایند شکل گیری این فرایند نقش دارند. شناسایی این عوامل در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند متفاوت باشد که می توان با شناخت آن ها اقدامات لازم و موثر در راستای بهبود و ارتقای امنیت روانی زنان مطلقه را تنظیم و ایجاد نمود.
۲۲۶۶.

بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان برکاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدنظم جویی هیجانی درمان آرام سازی حالت درمان تنظیم هیجان نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۶۴
زمینه: نوجوانان به طور عمده درکنارآمدن با تغییرات دوره نوجوانی دچار مشکل می شوند و در این میان اغلب آنان دچار بدنظم جویی هیجانی می گردند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر درمان آرام سازی حالت و نظم جویی هیجان بر کاهش مشکلات بدنظم جویی هیجانی نوجوانان بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود که ازبین نوجوانان مراجع ه کننده به کلینیک های به رویان، رایین، و گلستان شهر اصفهان، 30 نفر از آنان که با استفاده از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی (گرتز و رومر، 2004) و مصاحبه بالینی دچار بدنظم جویی هیجانی تشخیص داده شدند و شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و در سه گروه (10 نفری) درمان آرام سازی حالت، تنظیم هیجان و گواه به صورت تصادقی قرار داده شدند افراد گروه های مداخله 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی 8 هفته دریافت نمودند و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند و دراین مدت مداخل ه ای دریافت ننمودند. افراد حاضر در پژوهش مجدداً در انتها به به پرسشنامه فوق پاسخ دادند. پس از آن داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد هر دو مداخله تنظیم هیجان و آرام سازی حالت توانست بر بدنظم جویی هیجانی نوجوانان دختر مؤثر واقع شود ولی تأثیر مداخله تنظیم هیجان بر کاهش بدنظم جویی هیجانی بیشتر از مداخله آرام سازی حالت بود (0/05 >P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که درمان تنظیم هیجان نسبت به درمان آرام سازی حالت به دلیل محتوای آموزشی و ملموس بودن احتمالاً بیشتر مؤثر بوده است.
۲۲۶۷.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی درمان کوتاه مدت راه حل محور کیفیت زندگی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
زمینه: باتوجه به ماهیت غیرقابل پیش بینی بیماری ام اس و سطوح بالای اضطراب، افسردگی و خستگی، مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود نگرانی، نشخوار فکری و استرس و اضطراب کمک کند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی که شامل رشدآگاهی، چارچوب نگرش خاص و درک درست از آسیب پذیری است منجر به بهبود علائم روانشناختی و خودکارآمدی گردیده است، از طرف دیگر درمان راه حل محور بدون علاقه به کسب آگاهی از مشکل و به جای تأکید بر وقایع گذشته، مراجعان را ترغیب به تمرکز بر توانایی ها و استعدادهایشان و جستجوی راه حل برای مشکلاتشان می کند. با این وجود انجام پژوهش مقایسه ای این دو درمان در پیشینه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. حجم نمونه پژوهش 60 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول 8 جلسه دوساعته درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2002) و گروه آزمایش دوم نیز 7 جلسه دوساعته، درمان راه حل محور کوتاه مدت دشارز و همکاران (1970) را دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس ویکری (1995) قبل و بعد از مداخله توسط آزمودنی های تمام گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت موجب افزایش میانگین نمره کیفیت زندگی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (0/05p<). همچنین بین اثربخشی دو درمان در بهبود کیفیت زندگی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05p>). نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت هر دو بر بهبود سلامت جسمانی، کاهش درد و بهبود عملکرد اجتماعی و نیز در افزایش سلامت روان شناختی از جمله کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران ام.اس مؤثر بوده اند.
۲۲۶۸.

اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی دوره اوّل متوسطه شهر تبریز در سال 98-1397 بود که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، خوشه ای تک مرحله ای، و روش غربالگری30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند؛ به طوری که هر گروه را 15 نفر تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده فرم ایرانی مقیاس قربانی قلدری، آزمون تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر و پرسشنامه ی ابراز وجود(ASA) بود. گروه آزمایشی، طی 10 جلسه تحت آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات پس آزمون تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری دارند (0/001< p). بدین ترتیب می توان گفت که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی میزان تحمل پریشانی هیجانی و ابراز وجود دانش آموزان قربانی قلدری را افزایش می دهد.
۲۲۶۹.

توسعه مدل هوش مصنوعی مبتنی بر منطق فازی به منظور ارزیابی توانمندی بازاریابی محتوایی در خرید برندهای تلویزیون در سطح شهر تهران در پلتفرم تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی بازاریابی دیجیتال منطق فازی محتوای بازار برندهای تلویزیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
مقدمه: امروزه با توسعه سامانه های ارتباطی و زیرساختی مانند اینترنت روند بازار ساختاری متفاوت و پیچیده ای را شامل گردیده است. دانش بازاریابی دیجیتال از رویکردهای مانند بازاریابی محتوایی به منظور یافتن شرایط بازار استفاده می نماید. توانمندی بازاریابی محتوایی سبب ایجاد شناخت جامع از شرایط و علاقه مندی مشتریان نسبت به کالاها یا خدمات خاص گردیده و نقاط قوت و ضعف فروش را آشکار می سازد. روش کار: در پژوهش حاضر سعی شده تا برندهای اصلی تلویزیون در سطح تهران از دیدگاه مشتریان در شبکه اجتماعی تلگرام بررسی شود. بدین منظور از رویکرد منطق فازی استفاده شده است. ابتدا با انجام مطالعه میدانی برندهای اصلی تلویزیون شامل Samsung، LG، TCL، X-Vision، MGS و SNOWA انتخاب و سپس با شناسایی خصوصیات اصلی برندها؛ نرخ محبوبیت و اهمیت ارجاعی (توصیه شوندگی) برند توسط مشتریان فارسی زبان مشخص شده است. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داده است که X-Vision و Samsung بالاترین رتبه به لحاظ ارزیابی محتوایی و رضایت مندی مشتریان را کسب نموده اند. در این میان SNOWA کمترین رتبه را به لحاظ رضایت مشتریان تهرانی به خود جلب نموده است. چنین مسئله ای نشان دهنده است که مشتریان عموماً علاقه به خرید محصولات خارجی را دارند. بنابراین توانایی بازاریابی محتوایی این شرکت ها بیشتر از شرکت های داخلی بوده است. نتیجه گیری: باتکیه بر دستاوردهای این مطالعه می توان بیان داشت که برای مشتریان تهرانی هزینه و کیفیت به عنوان دو اصل مهم در خرید تلویزیون مطرح بوده که نگرش اقتصادی محور به تلویزیون را دارد.
۲۲۷۰.

پیش بینی اخلاق تحصیلی براساس 5 عامل شخصیت با نقش میانجی درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیت اخلاق تحصیلی درگیری تحصیلی شیفتگی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۳
هدف: اخلاق تحصیلی نقش غیرقابل انکاری را در تصمیم گیری ها و رفتارهای نهایی فراگیران ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اخلاق تحصیلی براساس 5 عامل شخصیت با نقش میانجی درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان ( دوره متوسطه) شهر سنندج که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها ازطریق روش نمونه گیری دردسترس 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های اخلاق تحصیلی (AEQ)، پنج عاملی نئو (NEO- FFI)، درگیری تحصیلی (EEQ) و شیفتگی تحصیلی (FSS) بود. تحلیل داده ها به روش آماری معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-22 انجام شد. یافته ها: یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرا بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن، درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی بر اخلاق تحصیلی معنادار بود (01/0 P <). همچنین نتایج نشان داد که روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرا بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن از طریق واسطه گری درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دارای اثرغیرمستقیم بر اخلاق تحصیلی بودند(01/0 P <). نتیجه گیری: بنابراین معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی می توانند با بهبود درگیری تحصیلی و شیفتگی تحصیلی.، اخلاق تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
۲۲۷۱.

فراترکیب کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیط های آموزشی هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش هوشمند اینترنت اشیاء هوش مصنوعی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف از پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیط های آموزشی هوشمند به منظور افزایش کیفیت و نوآوری های آموزشی است. روش پژوهش حاضر کیفی و راهبرد آن فراترکیب می باشد. جامعه مورد بررسی پژوهش های علمی معتبر از سال 2018 تا 2023 در حوزه ی آموزش بودند. در ابتدا با استفاده از واژه های کلیدی «کاربردهای اینترنت اشیاء»، «کاربردهای هوش مصنوعی»، «اینترنت اشیاء در آموزش»، «هوش مصنوعی در آموزش»، «آموزش هوشمند»، «فناوری در آموزش» و براساس معیار ورود، 1025 پژوهش علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 56 مقاله به مرحله ی تحلیل نهایی وارد شد. برای تجزیه و تحلیل کیفی اسناد از الگوی هفت مرحله ی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. به منظور افزایش اعتبار نتایج از ضریب کاپای کوهن استفاده گردید که میزان توافق میان دو کدگذار 846/0 بدست آمد. درنهایت 15مولفه شناسایی شد که در بُعد مربوط به اینترنت اشیاء با 8 مولفه شامل؛ 1- مدیریت کتابخانه، 2- نظارت بر حضور و غیاب، 3- مدیریت رزرو فضا، 4- مدیریت انرژی ساختمان محیط های آموزشی 5- امنیت و ایمنی، 6- رصد سلامتی و رضایت فراگیران، 7- آموزش و کلاس درس هوشمند و 8- اتوماسیون و در بُعد مربوط به هوش مصنوعی با 7 مولفه شامل؛ 1-پیش بینی، 2-سیستم های تدریس هوشمند، 3-سنجش و ارزیابی، 4-سیستم های تطبیق و شخصی سازی، 5-ربات معلم و چت بات، 6- تجسم ها و 7- بلاکچین بود. بنابراین با توجه به شناسایی کاربردها، این دو فناوری هم در بُعد آموزش و یادگیری و هم در بُعد بهبود زیرساخت های موسسات آموزشی نقش مهمی دارند.
۲۲۷۲.

Effectiveness of Schema-based Parenting Training on Mothers' Parental Self-Efficacy, Self-Concept and Parental Acceptance of Children with Internalized disorders(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Schema-based parenting education mothers' parenting self-efficacy self-concept parental acceptance internalized disorders

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
Objective: Occurrence of behavioral problems during the childhood years has an adverse effect on the child's mental and physical development process and if not treated, it can lead to chronic physical and psychological problems in the child. The present study aimed to investigate the effectiveness of schema-based parenting training on mothers' parenting self-efficacy, self-concept and parental acceptance of children with internalized disorders.Methods: The research was semi-experimental (pre-test, post-test and follow-up design with control group). The statistical sample included 30 mothers and children with internalized problems who were randomly assigned to two experimental groups (15 people) and a control group (15 people). The experimental groups were given schema-based parenting training for 8 sessions of 90 minutes. Children's self-concept scale, parental rejection-acceptance questionnaire, parental self-efficacy questionnaire were used to collect information. The data were analyzed based on multivariate analysis of variance with repeated measurements and SPSS-24 software.Results: The findings showed that approach of schema-based parenting education was effective in improving mothers' parenting self-efficacy, self-concept and children's parental acceptance (p<0.05).Conclusion: Based on the findings of this research it can be said that schema-based parenting education can help parents to know themselves correctly, learn the correct principles of parenting, control their own emotions and problems, lead to the improvement of mothers' parenting self-efficacy, self-concept and parental acceptance of children with internalized problems.
۲۲۷۳.

بررسی ارتباط بین سازش یافتگی اجتماعی، ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: ادراک شایستگی سازش یافتگی اجتماعی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط  بین سازش یافتگی اجتماعی ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی دوم در محدوده سنی 9-12  شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد نمونه پژوهش شامل 50  نفر از دانش آموزان بود؛ که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه سازش یافتگی اجتماعی کالیفرنیا (1953)، پرسشنامه ادراک شایستگی هارتر (1985) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. ﺑﺮای تجزیه وتحلیل داده ها در ایﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ از آزﻣﻮن ﺿﺮیﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن استفاده شده اﺳﺖ. یافته ها نشان داد  بین سازش یافتگی اجتماعی، ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد. به عبارتی دیگر بالا بودن میزان خودکارآمدی تحصیلی و ادراک شایستگی در دانش آموزان با بالاتر بودن سازش یافتگی اجتماعی همراه است. یافته های پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ادراک شایستگی قادر به پیش بینی سازش یافتگی اجتماعی در دانش آموزان است که می تواند در راستای کمک به بهبود سلامت روان کودکان موردتوجه قرار گیرد.
۲۲۷۴.

نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف مواد در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودمهارگری تجارب آسیب زای دوران کودکی ولع مصرف متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف مواد در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کوچصفهان در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجارب آسیب زای دوران کودکی، مقیاس خودمهارگری و پرسشنامه ولع مصرف بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تجارب آسیب زای کودکی بر ولع مصرف و خودمهارگری اثر مستقیم و معناداری داشت. همچنین، خودمهارگری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و ولع مصرف نقش واسطه ای معناداری داشت و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، تجارب آسیب زای دوران کودکی با اثرگذاری بر خودمهارگری، نقش مهمی را در ولع مصرف بیماران تحت درمان با متادون داشت. این یافته ها می تواند به عنوان یک مدل سودمند مورد استفاده قرار گیرد و در درمان مصرف و ولع مصرف مواد به نقش تجارب آسیب زای کودکی و خودمهارگری توجه بیشتری شود.
۲۲۷۵.

اثربخشی مداخله مبتنی بر مدل فرانظری بر خودکارآمدی درد و سازگاری با بیماری در بیماران مبتلا به درد های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری با بیماری درد مزمن خودکارآمدی درد مدل فرانظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۱
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان فرانظری بر خودکارآمدی درد و سازگاری با بیماری در مبتلا به درد های مزمن بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به کیلینیک های پزشکی شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بودند که از میان آن ها ۲۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۰ نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سازگاری با بیماری (PAIS) دروگاتیس (1990) و خودکارآمدی درد(PSEQ) نیکولاس (1977) استفاده شد. داده های حاصل از این تحقیق با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در خودکارآمدی درد و سازگاری با بیماری بود (001/0 P<). بنابراین می توان نتیجه گرفت مداخله مبتنی بر مدل فرانظری بر خودکارآمدی درد و سازگاری با بیماری در بیماران مبتلا به درد های مزمن مؤثر بود.
۲۲۷۶.

طراحی الگوی بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان بر اساس نظر متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان متخصصین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۴
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان متوسطه دوم براساس نظر متخصصان و کشف راهبردها، شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و پیامدهای بالندگی مسیر شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی نظریه داده بنیاد می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه متخصصان مشاوره شغلی و معلمان شهر تهران و اصفهان در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. نمونه-گیری به صورت هدفمند از نوع نظری بود و تا مرز اشباع نظری و نهایتاً انتخاب15 متخصص ادامه یافت. شرکت کنندگان مورد مصاحبه های نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجربه تولید 15مضمون اصلی شامل مؤلفه های بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان، تغییرات متعلق به فرد، تغییرات متعلق به اجتماع، دغدغه های کوتاه مدت، دغدغه های بلند مدت، عوامل زمینه ساز (خانواده، آموزش وپروش و سیستم های کلان)، عوامل علی (عوامل مربوط به فرد و عوامل مربوط به جامعه)، عوامل مداخله گر (ناکارآمدی خانواده و مدرسه)، راهبردها (مساله محور و هیجان محور) و پیامدها (رشد فردی و رشد جامعه) 41کد محوری و 336 کد باز شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان تحت تأثیر عوامل چندگانه و تعامل خانواده، فرد، جامعه و مدرسه قرار دارد. بنابراین، پیشنهاد می گردد نهاد آموزش و پرورش، در مسیر تربیت دانش-آموزان به برنامه های مسیرشغلی آنها هم توجه داشته باشند و برنامه های تربیتی مداوم و منظم برای خانواده و کارکنان در کنار دانش آموزان داشته باشند.
۲۲۷۷.

مرور سیستماتیک کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وب کوئست یادگیری زبان انگلیسی آموزش زبان انگلیسی مرور سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
این پژوهش با هدف کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی با یکارگیری روش مرور سیستماتیک سندلوفسکی و باروسو انجام شد. این مطالعه حاصل 10 سال بررسی مطالعات در فاصله سال های 2013-2023 در زمینه تحقیقات کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی بود. کلیدواژه های کاربردی مورد استفاده در این تحقیق شامل: «وب کوئست و یادگیری زبان انگلیسی» و نیز «وب کوئست و آموزش زبان انگلیسی» بود که در پایگاه های Sciencedirect, Tylor & Francis, Google scholar, Sage, Irandoc, Magiran, ensani.ir مورد جستجو قرار گرفت. در بررسی اولیه 227 سند شناسایی گردید که در گام اولیه غربالگری بر اساس دستورالعمل پریسما و با بکارگیری از چک لیست سیاهه رفتار کسپ حدود 64 مطالعه مرتبط حاصل شد؛ سرانجام در گام دوم غربالگری، با بررسی متن کامل اسناد مدنظر و ارزیابی این اسناد حدود 17 سند وارد چرخه پردازش مطالعه شدند. تجزیه و تحلیل این اسناد بر 21 محور پایه و 5 مقوله سازمان دهنده فرعی تاکید داشت که از میان 21 مضمون شناسایی شده، مقوله های «یادگیری مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «اثربخشی وب کوئست در مهارت های نوشتاری» و «اثربخشی وب کوئست در مهارت های خوانداری» بیشترین درصد حوزه تفوق موضوعی را از آن خود نمودند. محقق این محورهای پایه را در یک فرایند ساخت و پرداخت مفهومی با استفاده از کدگذاری نظام مند اشتراوس و کوربین در پنج بخش "مهارت های یادگیری زبان انگلیسی" ، "جنبه های کارکردی یادگیری زبان انگلیسی" ، "جنبه های تاکتیکی یادگیری زبان انگلیسی" ، "مهارت های شناختی" و "عوامل نظری" حول پدیده اصلی پژوهش یعنی کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی سازماندهی نمود.
۲۲۷۸.

پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان مثبت و منفی شفقت به خود حل مشکل شرمساری نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل در نوجوانان 12 تا 15 سال شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، 320 نفر (دختر و پسر) از نوجوانان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، تعداد 312 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بوده است و از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مشکل هپنر و پترسون (1982)، شفقت به خود نف (2003) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای Spss و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 65.9 درصد از تغییرات شرمساری ناشی از تغییرات متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی است و تمامی متغیر های مذکور تأثیر معناداری بر شرمساری دارند (001/0P<). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری حل مشکل، نشان داد که صرفاً تنظیم هیجان منفی از طریق حل مشکل بر شرمساری با شدت 0.45 اثر غیرمستقیم دارد (001/0P<) و دو متغیر تنظیم هیجان مثبت و شفقت به خود از طریق حل مشکل بر شرمساری دارای تأثیر غیرمستقیم نمی باشند (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی بر شرمساری نوجوانان تأثیرگذار می باشند و حل مشکل در رابطه بین تنظیم هیجان منفی و شرمساری نوجوانان نقش میانجی دارد؛ بنابراین، توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با شرمساری نوجوانان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
۲۲۷۹.

نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال پرخوری پرخاشگری طرح واره درمانی نشخوار خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: همه گیری بیماری کرونا به عنوان یک عامل تهدید جهانی، استرس، اضطراب و پریشانی بالایی برای کارکنان مراقبت های بهداشتی ایجاد کرده است. اگرچه رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی تائید شده است، اما توجه اندکی به عواملی میانجی این رابطه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان و مقابله معنوی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مراقبت های بهداشتی شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی 366 نفر در سال 1400 شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه مقابله معنوی، مقیاس اضطراب بیماری کرونا و مقیاس پریشانی روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش به کمک شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سطح پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا در کارکنان مراقبت های بهداشتی 52/10±01/17 و 91/8±26/13 بود. بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار، مقابله معنوی مثبت و منفی و اضطراب کرونا با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار وجود داشت (01/0 >P). مدل مربوط به نقش میانجی اضطراب کرونا در رابطه بین راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگار و مقابله معنوی منفی با پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی برازش خوبی داشت (99/0 =CFI، 99/0 =NFI، 99/0 =IFI، 1 =GFI، 078/0 =RMSEA). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که تنظیم هیجان، مقابله معنوی و اضطراب کرونا نقش مهمی در پریشانی روان شناختی کارکنان مراقبت های بهداشتی دارند. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین مداخله های هیجان محور و معنویت گرا برای کاهش اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی ناشی از آن در کارکنان مراقبت های بهداشتی کمک کند. تازه های تحقیق احمد منصوری: Google Scholar, Pubmed
۲۲۸۰.

تحلیل مضمون آسیبهای شغلی مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی شغلی مددکاران اجتماعی تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۸۴
هدف: با توجه به شیوع آسیب های شغلی در مشاغل یاری رسان هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های شغلی مددکاران اجتماعی بود. روش پژوهش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی پژوهش کلیه مددکاران اجتماعی شهر شهرکرد بود که تعداد 17 نفر از مددکاران به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون شبکه ای آتراید-استرلینگ استفاده شد. یافته ها: مددکاران اجتماعی آسیب های شغلی را در سه مضمون فراگیر آسیب های درون فردی، آسیب های بین فردی و آسیب های فرافردی تجربه می کنند. آسیب های درون فردی شامل دو مضمون آسیب های عاطفی-هیجانی (اضطراب، افسردگی عمومی، فرسودگی و خشونت) و آسیب های جسمانی بود. در حوزه ی آسیب های بین فردی مضامین شامل: سرریزی مشکلات شغلی به خانواده، مشکلات ارتباطی با مددجویان (فروپاشی مرز کاری و شخصی با مددجویان، ناتوانی در مدیریت پرتوقعی مددجویان و مشکلات فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مددجویان)، مشکلات مربوط به عدم تعهد سازمانی (احساس تبعیض وجدان گرایی پایین همکاران) و مشکلات مربوط به خط و مشی سازمان (تغییر و تنوع خط و مشی سازمان و مغایرت خط و مشی سازمان با نیازهای مددجویان) بود. آسیب های فرافردی نیز شامل مضامین مشکلات مربوط به ماهیت شغل (حجم زیاد کار، چالش زیاد کار)، مشکلات مربوط به شرایط کاری (سروصدای زیاد، ارگونومی نامناسب و آلودگی محیط کاری)، مشکلات مالی و رفاهی و تداخل مشکلات محیط زندگی با وظایف شغلی بود. بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گرفت که مددکاری اجتماعی شغلی بسیار پرچالش و مددکاران اجتماعی از جمله آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند که در حیطه های مختلفی مشکلات زیادی را تجربه می کنند و سازمانهای زیرربط با استفاده از مشاوران و روانشناسان شغلی و برنامه ریزی همه جانبه می توانند در جهت کاهش این آسیبها به آنان کمک کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان