مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
شخصیت تاریک
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی روایی و پایایی مقیاس شخصیت تاریک - فرم 12 سؤالی (جانسون و وبستر، 2010) در گروهی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی (80 دختر و 65 پسر) بود. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش های همبستگی گویه ها با نمره کل (تحلیل مواد)، همبستگی خرده آزمون ها با نمره کل و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس یاد شده به وسیله روش های آلفای کرونباخ و پایایی تنصیفی بررسی گردید. یافته ها: همبستگی گویه ها با نمره کل (22/0تا 80/0) و خرده آزمون ها با نمره کل (75/0 تا 83/0) در تمام موارد در سطح p<0/01 معنی دار بود. تحلیل عوامل، 3 عامل ماکیاولیستی، پسیکوپاتی و خودشیفتگی را نشان داد که در مجموع، 30/63 درصد واریانس شخصیت تاریک را تبیین می کند. هم چنین ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس برای خرده مقیاس ماکیاولیستی، پسیکوپاتی و خودشیفتگی و نمره کل به ترتیب 92/0، 40/0و 68/0و 81/0 بدست آمد. ضریب پایایی تنصیفی مقیاس نیز 78/0 برآورد شد. هم چنین مشخص شد که بین دختران و پسران به لحاظ شخصیت تاریک تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مقیاس شخصیت تاریک از روایی و پایایی مطلوبی برای سنجش مولفه های شخصیت تاریک در ایران برخوردار است.
نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش شخصیت تاریک و شکفتگی در پیش بینی دل زدگی زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین شهر اصفهان بود که تعداد 106 زوج (212نفر) به شیوه تصادفی انتخاب و پرسش نامه دل زدگی زناشویی (پاینز، 1996)، شخصیت تاریک (جانسون و وبستر، 2010) و شکفتگی (دینره، 2008) را پاسخ دادند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره (گام به گام) استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که از بین مولفه های شخصیت تاریک (خودشیفتگی، پسیکوپاتی و ماکیاولیستی)؛ مولفه خودشیفتگی و پس از آن متغیر شکفتگی، بیش ترین سهم را در پیش بینی دل زدگی جسمانی داشتند. هم چنین، متغیر شکفتگی و نمره کل شخصیت تاریک (کل) بهترین پیش بینی کننده دل زدگی عاطفی بودند. در مورد دل زدگی روانی نیز شکفتگی و خودشیفتگی به ترتیب بیش ترین قدرت پیش بینی را دارا بودند. در مجموع، مشخص شد که می توان دل زدگی زناشویی زوجین را بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها تببین کرد.
رابطه ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف : خودکارآمدی تحصیلی ازجمله عوامل پیش بین در پیشرفت تحصیلی دانشجویان است که متأثر از عوامل گوناگونی است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) به منظور پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه همبستگی، ۲۳۰ نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند (سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵). به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان اون و فرامن و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر اجرا شد. به منظور محاسبه داده ها از نرم افزار Spss-۱۸ استفاده شد . یافته ها: نتایج دلالت بر این داشتند که صفات شخصیت جامعه ستیزی ( ۰/۳۴۱-=r ) و ماکیاولی (۰/۳۶۴-=r ) با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان رابطه معنادار و منفی داشتند (۰/۱> P ). نتایج دیگر نشان داد که بین صفت شخصیت خودشیفتگی و خودکارآمدی تحصیلی ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به صورت منفی ۰/۱۵ از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان را می توان بر اساس صفات شخصیت تاریک ماکیاولی و جامعه ستیزی تبیین نمود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معکوسی که بین خودکارآمدی تحصیلی و صفات شخصیت تاریک (جامعه ستیزی و ماکیاولی) مشاهده شده است می توان نتیجه گرفت که این صفات می توانند تأثیر مخربی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و درنهایت پیشرفت آن ها داشته باشند. همچنین نتایج این پژوهش از نقش متغیر روان شناختی صفات شخصیت تاریک در پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان حمایت می کند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آنها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
371-389
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان رابطه دلزدگی زناشویی زنان بر مبنای نگرش جنسی آن ها و گرایش همسرانشان به شخصیت تاریک بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوج های منطقه ۸ شهر تهران در سال ۱۳۹۶ به تعداد ۲۹۱۱۰۶۵ خانوار بود که از میان آن ها با استفاده از فرمول گرین 1991، «تعداد متغیرها* 8 +50» و با توجه به احتمال ریزش حجم نمونه تعیین و به صورت نمونه برداری دو مرحله ای تصادفی ۱۶۰ زوج انتخاب شد. در مرحله اول نواحی 2 و 3 از منطقه ۸ و در مرحله دوم از هر ناحیه 4 خیابان و 2 پارک و بوستان به صورت تصادفی و در نهایت زوج های داوطلب انتخاب شد. مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز ۲۰۰۴ و پرسشنامه نگرش جنسي ازگلی، ترک زهرانی، خوشابی و والایی (1379) توسط زنان و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) توسط شوهرانشان تکمیل شد. پس از کنار گذاشتن 4 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب رگرسیون دلزدگی زناشویی زنان با جامعه ستیزی (۱۹۲/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) و فریبگری (۲۹۹/۰ =β، ۰۰۱/۰ =P) شوهرانشان مثبت و با نگرش جنسی خودشان (۲۹۱/۰- =β، ۰۰۱/۰ =P) منفی است. نتیجه گیری: با توجه به اهميت كيفيت زندگي زناشویی زوج ها در انسجام خانواده و نقش تعیین کننده نگرش جنسي و صفات شخصيت آن ها در پيش بيني دلزدگی زناشویی، لازم است که دورهها و کارگاههای آموزشی برای آگاه كردن زوج ها در رابطه با دانش و نگرش جنسي و نیز ایجاد و پرورش صفات شخصيتي مطلوب در زوج ها برگزار شود.
مدل سازی معادله ساختاری ارتباط بین منبع کنترل و شخصیت تاریک با خشونت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
74-95
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است .
مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : باورهای انگیزشی، دسته ای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای انجام دادن یا پرهیز از کاری به آن مراجعه می کنند. از دید روانشناسان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت، باورهای انگیزشی یک مفهوم کلیدی است و برای توضیح مفهوم سطوح مختلف عملکرد به کار می رود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک صورت گرفت. روش: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته علوم انسانی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1621 نفر بود که از بین آن ها تعداد 770 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزارهای Spss 22 و Pls 3 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد سیستم بازداری رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر منفی و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (754/6 = P ،100/0-= β ). همچنین سیستم فعال سازی رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر مثبت و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (060/6 = P ،122/0= β ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت برای مدل یابی باورهای انگیزشی می توان سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان را مورد مطالعه قرار داد.
تأثیر سبک رهبری اخلاقی برکاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
49 - 67
هدف : عوامل متعددی بر تصمیم تهیه کنندگان صورت های مالی در جهت مدیریت سود مؤثر است. یکی از این عوامل مطابق تئوری های مطرح شده، شخصیت تاریک مدیریت است که میزان اثرگذاری آن در موقعیت های مختلف متفاوت است. به گونه ای که در یک جو اخلاقی، احتمالاً مدیریت موفقیت چندانی در مدیریت فرصت طلبانه سود نداشته و سبک رهبری اخلاقی، باعث کاهش رفتارهای غیراخلاقی ناشی از ابعاد تاریک شخصیت خواهد شد. لذا، در این پژوهش با توجه به عدم بررسی موارد عنوان شده در ایران، اثر سبک رهبری اخلاقی بر کاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود بررسی گردید. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده شرکت کارگزاری ثبت شده نزد سازمان بورس اوراق بهادار است که در نهایت 80 شرکت کارگزاری با استفاده از نمونه گیری حذفی انتخاب شدند. اندازه گیری مدیریت سود براساس داده های صورت های مالی در بازه زمانی 1390 تا 1398 انجام شد. به منظور سنجش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود و سبک رهبری اخلاقی از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی و رویکرد معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد اغلب افراد درگیر در مدیریت سود، مدیران عامل شرکت های کارگزاری هستند. همچنین نتایج بیانگر وجود رابطه منفی و معنا دار بین رهبری اخلاقی و ماکیاولیسم، خودبرتربینی و روان پریشی و به طورکلی نشان دهنده تأثیر منفی رهبری اخلاقی بر کاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود است که تأییدکننده نظریه دوسویه مبادله رهبر- پیرو است. نتیجه گیری : یافته ها بیانگر آن است در شرکت های کارگزاری رهبری اخلاقی از طریق برقراری ارتباطات اخلاقی، تشویق و ترغیب رفتارهای اخلاقی می تواند بر جو اخلاقی محیط کار موثر باشد و نهایتاً موجب کاهش بروز ویژگی های تاریک شخصیت از سوی افراد درگیر در مدیریت سود در این شرکت ها شود. این نتایج نقش نظارت های تشکل های خودانتظام بر عملکرد شرکت های کارگزاری را برجسته می نماید.
مقایسه بهزیستی مذهبی-معنوی، شخصیت تاریک و اضطراب والدگری در مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
24 - 49
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی بهزیستی مذهبی-معنوی، شخصیت تاریک و اضطراب والدگری در مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری انجام شده است. روش: طرح پژوهش علّی-مقایسه ای و جامعه ی آماری شامل مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری که فرزندان در گروه سنی 7 تا 16 سال شهر اصفهان در سال 1399 بود. نمونه ای به تعداد 100 نفر (50 نفر مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و 50 نفر مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های وسواس مادزلی (1977) (برای انتخاب گروه نمونه)، جهت گیری مذهبی-معنوی آلپورت (1968)، پرسشنامه شخصیت تاریک جوناسون و وبستر (2010) و پرسشنامه سنجش استرس والدگری آبیدین (1990) بود. داده ها با استفاده از SPSS-24 و آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در متغیرهای بهزیستی مذهبی-معنوی و شخصیت تاریک و مؤلفه های آن ها، مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری به صورت معناداری نمرات بالاتری نسبت به مادران دارای فرزندان با اختلال وسواسی-اجباری کسب کرده اند. در نتیجه ی دیگری می توان این طور بیان کرد که در اضطراب والدگری و مؤلفه های آن، مادران دارای فرزندان با اختلال وسواسی-اجباری به صورت معناداری نمرات بالاتری نسبت به مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری کسب کرده اند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در تبیین مکانیسم های روان شناختی والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری مؤثر بوده و می تواند به درمانگران و پژوهشگران کمک کند.
ارتباط سه گانۀ تاریک شخصیت با لذت از بداقبالی دیگران در نوجوانان رزمی کار کشور با نقش میانجی بی تفاوتی اخلاقی و پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
185 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سه گانه تاریک شخصیت با لذت از بداقبالی دیگران با میانجی گری بی تفاوتی اخلاقی و پرخاشگری در نوجوانان رزمی کار کشور انجام شد. جامعه آماری از نوجوانان ورزشکار رزمی در سطح ایران تشکیل شد. نمونه آماری 384 نفری (260 دختر و 124 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد پرخاشگری، لذت از بداقبالی دیگران، شخصیت تاریک و بی تفاوتی اخلاقی انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی با رویکرد تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین سه گانه تاریک شخصیت با لذت از بداقبالی دیگران از طریق نقش میانجی بی تفاوتی اخلاقی در ورزشکاران رزمی کشور ارتباط مثبت و معنی دار دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود مربیان و روانشناسان ورزشی برای از بین بردن تبعات منفی بی تفاوتی اخلاقی در ورزشکاران که می تواند ارتباط بین ابعاد تاریک شخصیتی با لذت بداقبالی را در ورزشکار تقویت کند، جلسات مشاوره اخلاقی و را با آنان در جهت ترویج روحیه جوانمردی و آگاهی از رسالت واقعی ورزش آشنا سازند.
تدوین مدل علّی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
109 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش تحلیل مسیر ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی مرداد تا آبان ماه سال 1401 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 430 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987، MLL)، شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010، DTDDS)، توانمندی ایگو مارکستروم و همکاران (1997، PIES) و همدلی زناشویی جولیف و فارینگتون (2006، MES) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل تنها بین شخصیت خودشیفته بر بی ثباتی ازدواج (05/0>p). مثبت و ضریب مسیر کل بین توانمندی ایگو و همدلی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین شخصیت خودشیفته و توانمندی ایگو با بی ثباتی ازدواج از طریق همدلی زناشویی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل دارای برازش مطلوب بود. بنابراین می توان گفت که برای افزایش ثبات زناشویی می توان با شناخت ویژگی های شخصیتی افراد و میزان همدلی و تقابل عناصر درونی روانی آن ها، ثبات ازدواج را بهبود بخشید.