فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی و اثرات آن بر خانواده موضوعی است که مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی به بررسی دیدگاه مردان از این پدیده پرداخته شد. جامعه آماری شامل کلیه مردان مراجعه کننده به کلینیک آلفا در شهر زنجان و رشد در تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه گیری تا زمان اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا داده ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون (تماتیک) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پیامدهای طلاق عاطفی از دیدگاه مردان چهار مضمون پیامدهای ارتباطی والد-فرزندی، پیامدهای ارتباطی خویشاوندی، تأثیر بر عملکرد فرزندان و پیامدهای شغلی را شامل گردید. بدین لحاظ، این پدیده می تواند در ابعاد مختلفی روابط اعضای خانواده و عملکرد آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین توجه به نتایج این پژوهش در راستای فهم بیشتر طلاق عاطفی و طراحی مداخلاتی برای حل آن دارای اهمیت است.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: احساسات شرم و گناه در طیف وسیعی از اختلالات روان شناختی دیده می شود و این احساسات در اختلالات مرتبط با خوردن و چاقی، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه، انجام شد.
روش: پژوهش فعلی ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمام مراجعه کنندگان به کلینیک های تغذیه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1401 بود که دارای شاخص توده بدنی بالا (25BMI>) بودند و تعداد 573 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (2013)، شرم و گناه (2022) و شرم بیرونی (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی سازه، به روش تحلیل عاملی تأییدی، از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Lisrel نسخه 8/8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که این پرسشنامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است. بین پرسشنامه حاضر با مقیاس شرم بیرونی همبستگی مثبت معنادار (66/0=r) و با پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن همبستگی منفی معنادار (63/0-=r) وجود دارد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های مطلوب روان سنجی پرسشنامه شرم و گناه و کوتاه بودن فرم پرسشنامه (8 سؤال)، این پرسشنامه می تواند در افراد با شاخص توده بدنی بالا و افراد دارای اختلالات خوردن، مورداستفاده قرار گیرد
نقش سیستم های مغزی - رفتاری و تکانشگری در پیش بینی خشونت دانش آموزان با سابقه خشونت در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل مختلفی می توانند بر خشونت در مدارس و دانش آموزان نقش داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سیستم های مغزی- رفتاری و تکانشگری (مدل پنج عاملی) در پیش بینی خشونت دانش آموزان با سابقه خشونت در مدارس انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه با سابقه خشونت در مدارس در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر ارومیه به تعداد 245 نفر بودند که از بین آنها با روش نمونه-گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 150 دانش آموز به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون (ویلسون و همکاران، 1989)، مقیاس رفتار تکانشی (وایتساید و لینام، 2001) و مقیاس تاکتیک تعارض (استراوس، 1979) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری با خشونت رابطه مثبت و معنادار بود (r="۰".،"۴۰" p<"۰"."۰۱" ) و بین سیستم بازداری رفتاری با خشونت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (r=-"۰".،"25" p<"۰"."۰۱" ). همچنین بین تکانشگری و مؤلفه های فوریت مثبت (r="۰"."19" )، فوریت منفی (r="۰"."35" )، فقدان پشتکار (r="۰"."37" )، فقدان تأمل (r="۰"."26" ) و هیجان خواهی(r="۰"."16" ) با خشونت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0> p و p<"۰"."۰5" ). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای سیستم فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری و فوریت منفی و فقدان پشتکار قادرند 36 درصد از تغییرات خشونت در دانش آموزان را به طور معناداری پیش-بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سیستم های مغزی- رفتاری و تکانشگری نقش مهمی در پیش بینی خشونت دانش آموزان در مدارس ایفا می کنند. یافته های این مطالعه می تواند به متخصصان بهداشت روان در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه و درمانی دانش آموزان دارای خشونت، کمک قابل توجهی کند.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۴۴-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس گزارش های سازمان جهانی بهداشت، در حال حاضر 20 درصد از کودکان و نوجوانان در سراسر جهان دارای مشکلات سلامت روانی هستند، اما پوشش درمانی مؤثر در این حوزه بسیار کم است. بنابراین به کارگیری مداخلات مبتنی بر شواهد برای کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی یک ضرورت بنبادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمان دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری 2 ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران و کودکان پنج تا شش ساله دختر و پسر دارای اضطراب جدایی بود که در منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مراکز پیش دبستانی و یا مهد کودک های منطقه 4 شهر تهران ثبت نام کرده بودند، تشکیل دادند نمونه پژوهش 45 نفر از مادران و کودکان منطقه 4 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. گروه های آزمایش بازی درمانگری دلبستگی محور به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و بازی درمانی مبتنی بر روابط والد-کودک را به مدت 10 جلسه 120 دقیقه دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (عابد و همکاران، 2016) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS.24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک به طور معناداری بهزیستی روانشناختی کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود بخشیدند (05/0>P). نتایج آزمون های تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوتی وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به مطالب گفته شده و شیوع نسبتاً بالای این اختلال و همبودی آن با سایر اختلالات در بین کودکان ونوجوانان استفاده از مداخلات مبتنی بر شواهد از جمله بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک می تواند بخش قابل توجهی از پریشانی روانشناختی آن ها را کاهش دهد.
مدل یابی جهت گیری ازدواج بر اساس سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با میانجی گری خانواده دوستی دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۱۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: جهت گیری ازدواج، سنجش نگرش خوش بینانه یا بدبینانه ی افراد به مسأله ازدواج است. از عوامل تأثیرگذار بر جهت گیری جوانان به ازدواج، می توان به روابطی که افراد قبل از ازدواج با دیگران دارد و همچنین سرمایه های روانشناختی آن ها اشاره کرد. در مطالعات گذشته خانواده دوستی نیز به عنوان یکی از عوامل مؤثر شناسایی شده است ولی تاکنون مدلی برای جهت گیری ازدواج براساس روابط میان این مؤلفه ها ارائه نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی جهت گیری ازدواج براساس سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با میانجی گری خانواده دوستی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مجرد دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان بودند که باتوجه به تعداد متغیرهای پژوهش و روش های آماری مرسوم به روش تصادفی طبقه ای تعداد 500 نفر نمونه (303 دختر و 197 پسر) به پرسشنامه های جهت گیری ازدواج (گوانجی، 1399)، سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، نگرش به روابط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و خانواده دوستی (هاشمی گرم دره، 1398) پاسخ دادند. داده های پژوهش نیز از طریق دو نرم افزار اس پی اس اس و ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که از مجموع متغیرهای پیش بین و میانجی، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی و نیز خانواده دوستی دارای ارتباط مستقیم با جهت گیری ازدواج هستند (05/0 >P). همچنین سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج می توانند از طریق متغیر خانواده دوستی، جهت گیری ازدواج را پیش بینی کنند (05/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت هرچه میزان سرمایه های روانشناختی و خانواده دوستی دانشجویان بالاتر باشد، جهت گیری خوش بینانه تری به ازدواج خواهند داشت. نظر به نتایج، متغیر خانواده دوستی نقش میانجی گری مهم و مؤثری در ارتباط بین سرمایه روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با جهت گیری ازدواج ایفا می کند.
طراحی و اعتباریابی الگوی پیشگیری از فساد اداری مبتنی بر سبب شناسی روانی _ زمینه ای و بازنمایی اثرات فسادهای اداری بر زندگی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۱۳۵-۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: حوزه پیشگیری از فساد اداری در کشور شاهد فقدان الگوهایی مبتنی بر پژوهش های روان شناختی است. هدف مطالعه حاضر طراحی و اعتباریابی «الگوی پیشگیری از فساد اداری مبتنی بر سبب شناسی روانی-زمینه ای و بازنمایی اثرات فسادهای اداری بر زندگی شهروندان» بود. روش: در فاز اول (شناسایی ادراک کارکنان خدمات عمومی از عوامل روانی-زمینه ای پیشگیری کننده از فساد)، داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی و ضمن مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از کارکنان ادارات بخش عمومی تهران که از طریق نمونه گیری دردسترس و بادرنظرگیری اصل اشباع انتخاب شدند، جمع آوری گردید. در فاز دوم (شناسایی ادراک شهروندان از اثرات فساد بر زندگی آن ها) ضمن مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 شهروند تهرانی که از طریق نمونه گیری دردسترس و بادرنظرگیری اشباع مفهومی انتخاب شدند، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام گردید. در فاز سوم (تعیین ابعاد و مولفه های الگو)، با استفاده از روش دلفی و ضمن نظرسنجی از هشت متخصص که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، نسبت به ارزیابی و اصلاح الگو اقدام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در فاز اول منجر به شکل گیری شش مضمون اصلی شد: «ویژگی های شناختی»، «الگوهای هیجانی»، «ویژگی های شخصیتی»، «راهبردهای رفتاری»، «بافت خانوادگی» و «بافت سازمانی». در فاز دوم، دو مضمون اصلی پدید آمد: «پیامدهای منفی فردی» و «پیامدهای منفی جمعی». فاز سوم نشان داد میزان توافق پنل خبرگان با کل الگو 61/92 درصد و با تک تک مولفه ها نیز 88 درصد یا بالاتر بود و این موید اعتبار الگو می باشد. الگوی پیشگیری از فساد اداری با پنج بعد و 13 مولفه نهایی شد. ابعاد الگو عبارتند از: «انتخاب و انتصاب مناسب»، «مداخلات مشاوره ای فردی و گروهی»، «آموزش راهبردهای رفتاری»، «اصلاح و ارتقای فرهنگ سازمانی» و «نظارت و بازخورد». نتیجه گیری: مجموعه ای از مولفه های فردی و زمینه ای در خودکنترلی نسبت به ارتکاب فساد نقش بالقوه
تدوین الگوی تحمل بلاتکلیفی برای کاهش اضطراب بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
151 - 182
حوزههای تخصصی:
قاعده این است که انسان ها قطعیت را به بلاتکلیفی ترجیح می دهند؛ یعنی وقتی می دانیم که آینده ای هست، اما نمی دانیم در آینده چه اتفاقی می افتد، انتخاب افراد این است که قطعاً در زمان حال شوکه شوند تا اینکه منتظر یک موقعیت پیش بینی ناپذیر باشند. این موضوع ، شرایط را برای اضطراب در هرکسی مهیا می کند؛ و این بستگی دارد که فرد تا چه حد می تواند بلاتکلیفی را تحمّل کند. پژوهش حاضر به هدف شناسایی الگوی تحمل بلاتکلیفی برای کاهش اضطراب براساس منابع اسلامی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف ، از نوع تحقیقات بنیادی و به لحاظ رویکرد، کیفی است. به منظور تحلیل مؤلفه ها، از جملات توصیفی - تبیینی موجود در متون اسلامی در چارچوب روش «روش مدل یابی مفاهیم و سازه های روان شناختی از متون اسلامی (آیات و روایات)» استفاده و از تکنیک های روش اَسنادی برای گردآوری اطلاعات بهره گرفته شد. از بررسی روایی محتوا توسط هفت کارشناس خبره ، سه مفهوم: نفس مطمئنه، اطمینان و سکینه به دست آمد که براساس آن، ابعاد و مؤلفه های تحمل بلاتکلیفی تبیین و در نهایت الگوی مدنظر شناسایی شد. تحمل بلاتکلیفی در رویکرد اسلامی، دو مؤلفه بنیادی دارد؛ یکی «خداآگاهی» و دیگری، «ادراک و هماهنگی با واقعیت های توحیدی» است که با ایجاد «باور مثبت نسبت به بلاتکلیفی» بنیان این ویژگی شخصیتی شکل می گیرد و فرد با «رضا / پذیرش»، «خیرباوری»، «توکل» و «تفویض»، در موقعیت های مبهم و بلاتکلیفی احساس ناکامی نداشته و اضطرابش کاهش می یابد.
بررسی ویژگی ها علم سنجی و روند انتشاراتی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی در پایگاه استنادی وب آوساینس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
108 - 126
حوزههای تخصصی:
سلب اعتبار روشی ضروری برای تصحیح متون علمی و اطلاع رسانی به مخاطبان در مورد خطاهای قابل توجه رخ داده در بروندادهای علمی است. هدف مطالعه حاضر بررسی علم سنجی بروندادهای سلب اعتبار شده در حوزه روان شناسی نمایه شده در پایگاه استنادی وب آوساینس و شناسایی روند انتشاراتی آنها است. لذا با استفاده از رویکرد کمی و روش پیمایشی 382 مدرک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی با جستجوی پیشرفته در پایگاه وب آوساینس بدون درنظر گرفتن بازه زمانی خاص به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگی هایی از قبیل روند انتشاراتی و استنادی مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی بر اساس سال، انواع زبان نگارش و قالب رایج انتشاراتی، حامیان مالی و پرتولیدترین ناشران و نشریه های مدارک سلب اعتبار شده حوزه روان شناسی شناسایی شده است. با توجه به نتیجه به دست آمده مشخص است که در سال 2020 بیشترین تعداد مدارک سلب اعتبار شده برابر با 31 مدرک است و با الگو برازش توانی روندی صعودی دارد که تا سال 2055 به دو برابر میزان خود می رسد. همچنین درصد بالایی از مدارک مورد حمایت مالی مؤسسه Fundamental Research Funds for The Central Universities سلب اعتبار شده است. علاوه بر این بر اساس یافته ها تعداد مدارک سلب اعتبار شده یک نشریه با مجموع تعداد مدارک منتشرشده آن، تعداد استنادها و ضریب تمرکز خودارجاعی نرمال شده رابطه معنا دارد. اغلب این مدارک در قالب مقاله پژوهشی، انگلیسی و تماماً دسترسی آزاد منتشر شده اند؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش لازم است سیاست گذاران علمی ضمن جلوگیری از انتشار نادرست یا نفوذ داده هایی غلط به پژوهش های حوزه روانشناسی، به بررسی بیشتر در مورد سایر ابعاد مدارک سلب اعتبار شده این حوزه ادامه دهند تا از ورود مواردی مشابه به علم جلوگیری کنند.
نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف برای مدیریت بیماری اسکلروز چندگانه (ام اس)، علاوه بر پرداختن به علائم جسمانی، ضروری است که بالینگرها به کیفیت زندگی بیماران توجه کنند. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی پیشایندهای کیفیت زندگی افراد دارای ام اس، به ویژه آزمون نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی بود. مواد و روش ها پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده کرد. جامعه پژوهش افراد مبتلا به ام اس از بیمارستان های سینا و آسیا در تهران در بازه آبان سال 1402 تا خرداد سال 1403 بودند. این پژوهش شامل 166 شرکت کننده بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی (WHOQoL-BREF)، پرسش نامه خودکارآمدی درد (PSEQ) و پرسش نامه هویت بیماری (IIQ) گردآوری شد. تحلیل داده شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی (با و بدون کنترل اثر سن)، تی مستقل و آنوای یک راهه بود. یافته ها نتایج، همبستگی مثبتی را بین خودکارآمدی درد و هویت غنی شدگی با کیفیت زندگی نشان داد، اما هویت غرق شدگی همبستگی منفی با آن داشت. حتی پس از کنترل سن، این سه متغیر کیفیت زندگی را به طور معنی داری پیش بینی کردند. هویت غرق شدگی رابطه خودکارآمدی درد با کیفیت زندگی را تعدیل کرد. به علاوه، هیچ تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی سطوح مختلف متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، نوع بیماری و مدت بیماری مشاهده نشد. نتیجه گیری باورهای خودکارآمدی درد و همچنین هویت های غرق شدگی و غنی شدگی نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس بازی می کنند. وقتی که مداخلاتی با هدف بهبود کیفیت زندگی افراد دارای ام اس طراحی می شود لازم است این عوامل مدنظر قرار گیرند.
بررسی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان: کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف طیف گسترده ای از افراد مسن با کاهش کیفیت خواب و مسائل سلامت روانی متعاقب آن، مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند که تأثیرات منفی بر ابعاد مختلف زندگی و همچنین بر سلامت و رفاه آن ها دارد. یکی از روش های مداخله ای مؤثر در بهبود این مشکلات، استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری است. این روش، با بهره گیری از تکنیک های پیچیده ای به بهبود کیفیت خواب و کاهش علائم روانی در سالمندان کمک می کند. پژوهش حاضر، اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان را بررسی کرده است. مواد و روش ها در این پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی بالینی کنترل شده دوسو کور، نمونه های شامل ۶۸ سالمند مرد مقیم خانه سالمندان شهر کرمانشاه انتخاب شدند که براساس معیارهای ورود و خروج به صورت تصادفی به دو گروه ۳۴ نفره آزمایش (دریافت کننده بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری) و کنترل (بدون مداخله) تقسیم شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 45 دقیقه ای در 8 هفته بسته آموزشی را دریافت کرد و طی این مدت نیز گروه کنترل به جز مراقبت های معمول روزانه و ارتباط کلامی، تحت درمان خاصی قرار نگرفت. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخله، بلافاصله پس از پایان مداخله و 1 ماه پس از پایان مداخله به وسیله پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) و سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) مورد سنجش قرار گرفتند. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی ( فراوانی و درصد و میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کلموگروف اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و کوواریانس با اندازه های تکراری) به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها در تجزیه وتحلیل بین گروهی براساس آزمون تی مستقل، نتایج نشان داد میانگین نمرات کیفیت خواب و سلامت روان بلافاصله پس از پایان مداخله (پس آزمون) و 1 ماه پس از پایان مداخله (پیگیری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و بهبود یافته است (0/001>P)، درحالی که در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد (0/05P)، اما در گروه کنترل بهبود معنی داری مشاهده نشد (0/05 نتیجه گیری نتایج این مطالعه بهبود قابل توجهی در کیفیت خواب و سلامت روان در میان شرکت کنندگانی که بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری را دریافت کردند نشان داد، چنان که شرکت کنندگان در گروه آزمایش الگوهای خواب بهتری ازجمله کاهش موارد بی خوابی و طول مدت خواب طولانی تر و کاهش معنی داری در سطوح سلامت روان و زیرمقیاس های آن گزارش کردند.
طراحی الگوی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنظیم و پیشبرد کارراهه یک اقدام دوجانبه و مستلزم تعامل همه جانبه و پویای عضو هیئت علمی و دانشگاه است. موفقیت در این زمینه می تواند آثار زیادی در زندگی فردی و سازمانی اعضای هیئت علمی داشته باشد.. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی کارراهه بیرونی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بود. روش کار: به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و از روشتحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه پژوهش اساتید دانشگاه ارومیه در سال 1398 که دارای سوابق علمی و اجرایی و همچنین آشنایی به حوزه علوم رفتاری و مدیریت بودند انتخاب و براساس اشباع نظری داده ها، تعداد 23 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد، داده های بدست آمده از مصاحبه ها به کمک نرم افزار کیفی(Maxquda18) و در قالب کدهای باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل کدهای مصاحبه در دو قالب کد باز و محوری، 33 کد باز و 5 کد محوری استخراج گردید که بعنوان ابعاد و مولفه های اصلی کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی شناسایی شد و مدل مطلوب کارراهه شغلی بیرونی اعضای هیئت علمی ارائه گردید. 5 مولفه اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی عبارتند از شایستگیهای بین فردی و تحول آفرین، توسعه برون سازمانی پژوهش، ارتباط با صنعت، مراودات و همکاریهای علمی، ارتباط با اجتماع که این 5 مؤلفه بعنوان ابعاد اصلی کارراهه بیرونی اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از این است که کارراهه شغلی می تواند در زندگی فردی و اجتماعی اعضای هیئت علمی تحولات زیادی را ایجاد نماید و انگیزه ها و استعدادها و توانمندیهای فردی اعضای هیات علمی را در راستای مسئولیتها و وظایف شغلی آن ها همسو سازد و همچنین به کسب هویت دانشگاهی و برنامه ریزی رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی منجر شود.
اثربخشی درمان مثبت نگر بر خود مراقبتی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۳۵-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مثبت نگر بر خودمراقبتی و سطح هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ بود. این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. ۳۰ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ که در بازه زمانی خرداد تا تیرماه ۱۴۰۳ به بخش غدد بیمارستان شهید دکتر لبافی نژاد مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان به طور تصادفی و با استفاده از نرم افزار اکسل در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه هفتگی (هر جلسه ۹۰ دقیقه) تحت درمان مثبت نگر قرار گرفت، درحالی که گروه کنترل تنها درمان های روتین بیمارستان را دریافت کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس خودمراقبتی دیابت و اندازه گیری سطح هموگلوبین گلیکوزیله بود که در سه مرحله (خط پایه، پس از مداخله، و پیگیری سه ماهه) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره خودمراقبتی در گروه مداخله به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین، سطح هموگلوبین گلیکوزیله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. این یافته ها نشان می دهد که درمان مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در بهبود خودمراقبتی و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ مورد استفاده قرار گیرد.
Predictors of Loneliness in Girls: Perceived Parenting Styles and Parent-Child Conflict Resolution Tactics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to predict loneliness based on the perceived parenting styles and parent-child conflict resolution tactics in adolescent girls.Methods: The research used a descriptive-correlational method. The research participants included girls aged 14 to 18 in the lower and upper secondary schools of the east of Tehran in the academic year of 2021-2022. A total of 267 samples were selected using multi-stage cluster sampling. The participants responded to the Loneliness Scale (UCLA) by Russell (1996), the Parental Authority Questionnaire (PAQ) by Buri (1991), and the Parent-Child Conflict Scale by Fine, Moreland & Schwebel (1983), which were presented online by teachers and researchers.Results: Based on the data analysis results, authoritative parenting style(R=-.341) at the level (p <.01). inversely and authoritarian parenting style directly (R=.339) at the level (p <.01) predicted loneliness. Among conflict resolution tactics, reasoning inversely(R=-.180) at the level (p <.01), verbal aggression (R=.359) at the level (p <.01), and physical aggression (R=.223) at the level (p <.01) directly predicted loneliness. Additionally, the perceived parenting style and parent-child conflict resolution tactics greatly affected loneliness in adolescent girls.Conclusion: Teaching authoritative parenting style and conflict resolution tactics prevented loneliness. Meanwhile, the development of interventions and ensuring parental participation had a significant effect on the reduction and prevention of loneliness.
مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجه شدن با ضربه های روانی و پیامدهای حاصل از آن افراد زیادی را در زندگی درگیر می کند. در چند دهه اخیر، پژوهش ها در زمینه مطالعات تروما، بر نتایج مثبت و رشد متمرکز شده اند. این موضوع از نگاه دین اسلام نیز مغفول نمانده است و شواهدی در رابطه با رشد پس از ضربه در آیات قرآن کریم یافت می شود؛ لذا این پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش معناشناسی و تحلیل شبکه مضامین در بخش کیفی و روش توصیفی زمینه یابی در بخش کمی، به تدوین مدل مفهومی رشد پس از ضربه با تمرکز بر مفهوم ضربه بر اساس قرآن کریم پرداخته است. در یافته های پژوهش سه مضمون عوامل زمینه ای، رشد فرایندی و رشد عمیق برای مفهوم رشد پس از ضربه شناسایی شده است. عوامل زمینه ای از سه مضمون سازمان دهنده ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت اخذ شده اند. مضمون رشد فرایندی نیز از سه مضمون شناخت واقع بینانه، عاطفه مثبت و رفتار فعالانه انتزاع می شود. در نهایت مضمون رشد عمیق شامل چهار خرده مضمون رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری می گردد. همچنین شاخص روایی محتوا برای مضامین به دست آمد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت تعریف رشد پس از ضربه با تأکید بر مفهوم ضربه روانی بر اساس قرآن کریم بدین شکل به دست آمد: رشد پس از ضربه در دو سطح فرایندی و عمیق در مواجهه با یک ضربه روانی پدید می آید؛ در سطح فرایندی مجموعه ای از ویژگی های شناختی واقع بینانه، عاطفی مثبت و رفتاری فعالانه در فرد اتفاق می افتد و در سطح عمیق، رشد معنوی، رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد رفتاری صورت می گیرد، همچنین عوامل ارتباط سالم با خداوند، ارتباط سالم با خود و ارتباط سالم با واقعیت زمینه ایجاد آن را فراهم می نمایند.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پسران 9-12 ساله با نارسایی توجه/ بیش فعالی شهر ارومیه در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عادات خواب کودک و پرسشنامه قضاوت اخلاقی بود. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه کارکردهای اجرایی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود بر بهبود کیفیت خواب و قضاوت اخلاقی در کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
رابطه مدت زمان استفاده از صفحات نمایش الکترونیکی و مشکلات روانشناختی - رفتاری در نوجوانان: یک مطالعه مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود مزایای فناوری های دیجیتال، نگرانی های زیادی در مورد میزان استفاده از آنها، به ویژه برای نوجوانان وجود دارد. نکته مهم این است که صرف نظر از محتوا، مدت زمانی که نوجوانان، در معرض صفحات نمایش قرار دارند، می تواند مشکلات و اختلالات روانشناختی- رفتاری بسیاری را به همراه داشته باشد. از آنجایی که ادبیات پژوهشی غنی در مورد این مفهوم در کشور، وجود نداشت، بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات اسکرین تایم بر ابعاد مختلف سلامت روان نوجوانان و مشکلات و اختلالات ایجاد شده یا تشدید شده توسط آن است. روش مطالعه، مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 2000 تا 2023 با استفاده از پایگاه های مختلف گوگل اسکالر، سیج، وایلی، اشپرینگر، پابمد، اسکوپوس، ساینس دایرکت، تیلور و فرانسیس استخراج گردید (102 منبع). آن دسته از منابع که منطبق با ملاک های پژوهش و کلیدواژه های اصلی پژوهش بودند (رابطه اسکرین تایم و مشکلات روانشناختی و رفتاری در نوجوانان را مورد بررسی قرار داده بودند)، وارد مطالعه شده (49 منبع) و منابع نامرتبط (53 منبع)کنار گذاشته شدند. مطالعات، به طور انتقادی برای داده های مربوط به نحوه تأثیر صفحات نمایش الکترونیکی بر روی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهند که میزان استفاده از صفحات نمایش، یک پیش بینی کننده قوی برای بروز یا تشدید مشکلات و اختلالات روانشناختی – رفتاری در نوجوانان (از جمله اختلالات خلقی، افکار خودکشی، وسواس، تعاملات اجتماعی مختل، نقص توجه و تمرکز، مشکلات تحصیلی و یادگیری) هستند. نتایج این مطالعه، برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و هم چنین سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۶۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد منطقه یک شهر تهران در سال ١٤٠٢- ١٤٠١ بود. از این بین، 51 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. طرحواره درمانی طی 10 جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) و هیپنوتراپی شناختی طی ٨ جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) برای گروه های آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در کاهش دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود، و اثربخشی طرحواره درمانی در پس آزمون بیشتر از هیپنوتراپی شناختی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در افراد وابسته به مواد، به روانشناسان توصیه می شود برای بهبود دشواری تنظیم هیجان و مدیریت رفتارهای مرتبط با اعتیاد از این روش های درمانی استفاده کنند.
ارتباط ساختاری کمال گرایی بر اضطراب پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی گر هوش معنوی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب پیشرفت تحصیلی به عنوان یک مسئله آموزشی همه ابعاد سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با اضطراب پیشرفت تحصیلی تأیید شده است. اما روابط متغیرهایی مانند کمال گرایی، هوش معنوی و شادکامی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری کمال گرایی با اضطراب پیشرفت تحصیلی براساس نقش واسطه گری هوش معنوی و شادکامی در طلاب شهر باب ل انجام شد. روش: جامعه آماری کلیه طلاب پسر شهر بابل در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 220 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004)، هوش معنوی (عبداله زاده و همکاران، 1387)، شادکامی (آکسفورد، 1989) و اضطراب پیشرفت تحصیلی (الپرت و هابر، 1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح آماری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. مطابق با مدل ساختاری پژوهش کمال گرایی، اثر معناداری بر روی هوش معنوی، شادکامی و اضطراب پیشرفت تحصیلی، هوش معنوی و شادکامی بر روی اضطراب پیشرفت تحصیلی داشت. هم چنین هوش معنوی و شادکامی در ارتباط بین کمال گرایی و اضطراب پیشرفت تحصیلی نقش میانجی داشتند (0/01<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد به منظور کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی طلاب می توان از مداخله هایی که در راستای شناخت، بینش و تغییر نگرش درباره افکار خود نسبت به اضطراب تحصیلی هدایت می کنند، استفاده شود.
وارسی بنیان ها، فرآیند و فرجام ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف وارسی و فهم عمیق ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها روش مورداستفاده در این مطالعه، کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه موردبررسی کلیه جوانان 18-25 ساله شهر مشهد بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مقیاس ترس از درحاشیه ماندن، افراد دچار چنین ترس هایی غربال شدند (36 نفر) و در گام دوم، با آنان مصاحبه بدون ساختار انجام شد (21 نفر). به علاوه از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان نیز برای غنای داده ها بهره گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از مجموع مصاحبه ها، مقوله محوری«تلاش برای دستیابی به ادراک کفایتِ خود» و 8 مقوله اصلی شامل نابسندگی خانواده، بسترهای فردی ترس از در حاشیه ماندن، زیست اجتماعی چالش برانگیز، تداوم بخش های ترس از در حاشیه ماندن، ناکامی های ایجادشده، کامیابی های کوتاه مدت، غرق شدن در ترس از در حاشیه ماندن و نجات از ترس از در حاشیه ماندن استخراج شد. نتیجه گیری باتوجه به یافته ها می توان گفت ترس از در حاشیه ماندن در جوانان، از خلأ عمیق تر فقدان احساس کفایت خود نشئت می گیرد و لازم است برای پیشگیری و درمان چنین ترس هایی، احساس کفایت مندی و تقویت آن موردتوجه ویژه قرار گیرد. ۶۴۴,۲
اثربخشی درمان متمرکز برخودشفقتی بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبان سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی متمرکز بر خود بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران در شهر اراک طی ماه های بهمن ۱۴۰۲ تا مرداد ۱۴۰۳ بود. تعداد ۳۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک ، مقیاس فشار مراقبتی زاریت ، و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بود. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخله شفقت درمانی متمرکز بر خود قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها نشان داد که مداخله شفقت درمانی به طور معناداری باعث کاهش افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج نشان دهنده اثربخشی این روش درمانی در بهبود وضعیت روان شناختی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر است.