مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
بهزیستی فاعلی
حوزه های تخصصی:
"
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگههای پنجگانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفهشناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه) در پیشبینی نمرههای بهزیستی فضیلتگرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا، نیز افزون بر نقش رگههای پنجگانه شخصیت، بررسی شد. 240 دانشجوی دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامههای پنج رگه اصلی شخصیت (جان و سریواستاوا، 1999) ، مقیاسهای بهزیستی فضیلتگرا (ریف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که رگة وظیفهشناسی در هر دو گروه دختران و پسران و رگههای مقبولیت و برونگردی فقط در گروه پسران توانستند بهزیستی فضیلتگرا را پیشبینی کنند. حرمت خود نیز نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در هر دو جنس ایفا کرد. اما نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در دختران در مقایسه با پسران بسیار پررنگتر بود.
"
بررسی رابطه بین خوش بینی سرشتی و خوش بینی از دیدگاه اسلام با رضایت مندی از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خوش بینی سرشتی و خوش بینی از دیدگاه اسلام با رضایت مندی از زندگی است. فرضیه های پژوهش حاضر این است که بین متغیرهای مزبور رابطه معنادار وجود دارد و خوش بینی اسلامی در حد قوی تری می تواند رضایت از زندگی را پیش بینی کند. به منظور آزمون این فرضیه ها، تعداد 269 نفر (122 نفر دانش پژوه)، (کارمند 55 نفر) و (دانشجو 92 نفر) به صورت تصادفی خوشه ای و ساده در پژوهش مشارکت داده شدند. شرکت کنندگان آزمون رضایت از زندگی (SWS)، آزمون جهت گیری زندگی (LOT) و پرسش نامه محقق ساخته خوش بینی اسلامی را پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که، بین خوش بینی سرشتی، خوش بینی از دیدگاه اسلام و رضایت مندی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین زنان و مردان از نظر رضایت مندی و هر دو نوع خوش بینی تفاوت معنادار وجود ندارد. بین گروه های سنی مختلف از نظر رضایت مندی تفاوت معنادار وجود ندارد. اما از نظر هر دو نوع خوش بینی، افراد جوان تر (15ـ25 سال) به طور معناداری از خوش بینی کمتری برخوردارند.
آیا دانشجویان ایرانی در حال شکوفایی هستند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای الگوی کیز (2002) سلامت روانی به سه مقوله در حال شکوفایی، در حال پژمردگی و سلامت روانی نسبی تقسیم می شود. این پژوهش با هدف بـررسی این الگو در جمعیت ایرانی انجام شد. یک نمونه 424 نفری (226 دختر، 198 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران، سه مقیاس بهزیستی هیجانی (کیز، 2002)، بهزیستی روان شناختی (ریف و کیز، 1995) و بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) را تکمیل کردنـد. یافته ها آشکار ساخـت که در حـدود 16 درصد دانشجویان در حال شکوفایی، 20 درصد در حال پژمردگی و 64 درصد از سلامت روانی نسبی برخوردار بودند. در الگوی سلامت روانی بین دو جنس تفاوت معناداری به دست نیامد.
رابطه قدردانی از خدا با عامل های شخصیت، بهزیستی و سلامت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه قدردانی از خدا با عامل های شخصیت، بهزیستی و سلامت روانی انجام شده است. در پژوهش اول، 189 دانشجو به خزانه بین المللی گویه های شخصیت، مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف، مقیاس رضایت از زندگی، مقیاس شادی فاعلی، و پرسش نامه قدردانی از خدا پاسخ دادند. در پژوهش دوم، 130 دانشجو به نسخه کوتاه خزانه بین المللی گویه های شخصیت، مقیاس اضطراب و افسردگی، و پرسش نامه قدردانی از خدا پاسخ دادند. نتایج پژوهش اول، نشان میدهد که قدردانی از خدا با همه مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی، و شخصیت (به جز خودمختاری و برون گرایی) همبستگی مثبت دارد. نتایج پژوهش دوم نیز نشان میدهد که قدردانی از خدا با وظیفه شناسی و ثبات هیجانی رابطه مثبت و با افسردگی و اضطراب رابطه منفی دارد. این یافته ها نقش مثبت قدردانی از خدا را در بهزیستی و سلامت روانی روشن ساخته است.
رابطة صداقت و فروتنی با شخصیت، دین، و بهزیستی فاعلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت جایگاه صداقت و فروتنی در شخصیت و دین، و رابطة این دو فضیلت با بهزیستی فاعلی انجام شد. نمونه ای متشکل از 450 دانشجو ـ که با روشِ در دسترس، نمونه گیری شدند ـ در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها «پرسش نامة شخصیت هگزاکو-60»، «مقیاس خودارزیابی معنویت»، «علاقه به دین»، «مقیاس های تک گویه ای جهت گیری دینی»، «مقیاس شادی فاعلی»، و «مقیاس رضایت از زندگی عمومی» به کار رفتند. نتایج، ساختار شش عاملی پرسش نامة شخصیت هگزاکو را تأیید کرد. صداقت ـ فروتنی به عنوان عاملی مستقل در کنار پنج عامل شخصیت قرار داشت. این عامل جدید، با دین داری و بهزیستی فاعلی رابطة مثبت داشت. داده های تجربی، در کنار مرور متون دینی، نشان داد صداقت (در مقایسه با فروتنی) اهمیت بیشتری برای دین داری و بهزیستی دارد. بر اساس این پژوهش، پرسش نامة شخصیت هگزاکو، مقیاسی معتبر است و صداقت ـ فروتنی، عامل شخصیتی مستقلی است که نقش مثبتی در بهزیستی دارد.
کفایت هیجانی در دختران نوجوان بر اساس بهزیستی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی ادراک شده (فاعلی) با دربرداشتن مؤلفه های هیجانی و شناختی، یکی از مهم ترین عوامل م رتبط با سلامت روانی و جسمی قلمداد می شود. این پژوهش درصدد بررسی مقایسه ای مضمون کفایت هیجانی در دو گروه دختران نوجوان ایرانی با ادراک بیشتر و کمتر بهزیستی بود. روش: با استفاده از نمونه گیری موارد شدید و در نظر داشتن حداکثر تنوع شرایط، داده ها از طریق سه روش مصاحبه های عمیق (10 نفر)، تکمیل جملات ناتمام (37 نفر) و نوشتار روایتی (32 نفر) گرداوری شد و بر اساس تحلیل مضمونی براون و کلارک، تحلیل محتوا انجام شد. یافته ها: یافته ها پنج مضمون کلی را نشان داد که یکی از آن ها مضمون کفایت هیجانی بود. کفایت هیجانی متشکل از هفت طبقه شناخت هیجانی، مدیریت هیجان های خود، مدیریت هیجانی در روابط متقابل، توجه به هیجان های دیگران و همدلی، ابراز هیجان ها، میزان امید در باور و عملکرد و تعادل در شور و هیجان برای مضمون کفایت هیجانی بود. نتیجه گیری: این طبقه ها با توجه به مبانی فرهنگی و نظری مورد بحث قرار گرفته است
نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه جهت گیری دینی با شادی و رضایت از زندگی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه جهت گیری دینی با بهزیستی فاعلی انجام شد. 399 دانشجو به مقیاس شادی فاعلی، مقیاس رضایت از زندگی، مقیاس تجدید نظر شده جهت گیری دینی و آزمون اصلاح شده هدف در زندگی پاسخ دادند. این پژوهش از نوع همبستگی است و از روش هائی چون ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون سوبل برای تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان داد روابط شاخص های دینداری با شادی و رضایت از زندگی مثبت و معنادار بود. این روابط در مورد رضایت از زندگی و هدف در زندگی نیرومند تر بود. رابطه هدف در زندگی با متغیر های دینی و بهزیستی فاعلی مثبت بود و نقش واسطه ای هدف در زندگی در رابطه با جهت گیری دینی با شاخص های بهزیستی تائید شد. پژوهش حاضر به شناخت رابطه دینداری با بهزیستی و سلامت روانی کمک می کند و راهکار هایی برای پژوهش های آینده در اختیار می گذارد.
تأثیر امیددرمانگری اسلامی بر بهزیستی فاعلی افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروسیس و مقایسه آن با امیددرمانگری مبتنی بر نظریه اسنایدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر امیددرمانگری اسلامی بر بهزیستی فاعلی زنان مبتلا به ام اس و مقایسه تأثیر آن، با امیددرمانگری اسنایدر بود. برای مقایسه دو سبک درمان، پژوهش آزمایشی سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شد: گروه آزمایش امیددرمانگری اسلامی؛ گروه آزمایش امیددرمانگری اسنایدر؛ گروه گواه. جامعه آماری افراد مبتلا به ام اس در انجمن ام اس قم بودند. تعداد شرکت کنندگان هر گروه 12 نفر بود و مداخله در 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای صورت گرفت. متغیر وابسته بهزیستی فاعلی بود که با استفاده از دو مقیاس شادکامی و رضایت از زندگی، در سه مرحله بررسی گردید. تحلیل آماری نشان داد که هر دو روش درمانی، به طور معنادار (05/0 >P ) بهزیستی فاعلی بیماران مبتلا به ام اس را افزایش داده اند، اما تفاوت معناداری میان دو روش درمانگری یافت نشد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از امیددرمانگری اسلامی، می توان نتایجی قابل مقایسه با امیددرمانگری اسنایدر انتظار داشت.
نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روان شناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2002) و خزانة بین المللی مادّه های شخص یت (گلدبرگ، 1999) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که قدردانی با همة مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت (به جز استقلال عم ل و برونگردی) همبستگی مثبتِ معنادار دارد. رابطة قدردانی و شخصیت، الگوی متمایزی به دست داد به گونه ای که قدردانی با عاملهای مرتبط با دینداری و عملکرد اجتماعی (یعنی مقبولیت و وظیفه شناسی) قوی ترین رابطه را داشت. قدردانی پس از کنترل عاملهای شخصیتی هم، مقادیر معناداری از واری انس تسلط بر محیط، رشد شخصی، پذیرش خود، رضایت از زندگی و شادی را تبیین کرد. این یافته ها رابطة قدردانی را با مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت روشن ساخت و از این دیدگاه حمایت کرد که قدردانی، ارتباط یگانه ای با بهزیستی دارد.
تحلیل کیفی بهزیستی فاعلی از دیدگاه دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطوح مختلف اقتصادی اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و ادراک کلی از شادکامی و رضایت از زندگی) از جامعه دختران مقطع راهنمایی انجام شد. برای گردآوری داده ها، چهار شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته (10 نفر)، بحث در گروه های متمرکز (سه گروه شش نفری)، تکمیل جمله های ناتمام (140 نفر) و نوشتار روایتی (100 نفر) مورد استفاده قرار گرفت. بعد از مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی با درنظر گرفتن ملاک های اعتبار در پژوهش کیفی، نتایج تحلیل کیفی طبقه بندی شد. یافته ها نشان دادند دختران نوجوان ایرانی، بهزیستی را در شش مقوله روابط، خودپنداشت، فردیت، عواطف، برخورداری از رفاه و سلامت و ارزش های معنوی شخصیتی ادراک می کنند. این یافته ها بر اساس مبانی فرهنگی و روی آورد روان شناسی مثبت مورد بحث قرار گرفت.
نقش واسطه ای خودشفقت ورزی در رابطه کمال گرایی و بهزیستی فاعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
با مطرح شدن روانشناسی مثبت و رشد فزاینده آن در عصر کنونی، توجه روانشناسی از تمرکز به اختلال ها و مشکلات روانی به مطالعه علمی تجربه ها و صفت های فردی مثبت و توجه به نهادهایی جلب شد که تحول این تجربه ها و صفت ها را تسهیل می کنند. این پژوهش با هدف شناخت نقش واسطه ای خودشفقت ورزی بین کمال گرایی و بهزیستی فاعلی (رضایت از زندگی و عواطف مثبت و منفی) دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. 353 (233 زن و 120 مرد) دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب با روش نمونه برداری داوطلبانه به صورت برخط (آن لاین) به فرم کوتاه مقیاس خودشفقت ورزی، مقیاس رضایت از زندگی، فهرست عواطف مثبت و منفی و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر ضمن تأیید نقش واسطه ای خودشفقت ورزی بین ابعاد کمال گرایی و بهزیستی فاعلی و برازش مدل نشان دادند کمال گرایی و خودشفقت ورزی 33 درصد از واریانس رضایت از زندگی، 15 درصد از واریانس عواطف مثبت و 22 درصد از واریانس عواطف منفی را تبیین می کنند. به علاوه، 17 درصد از واریانس خودشفقت ورزی ازطریق کمال گرایی تبیین پذیر است؛ بنابراین، با آموزش خودشفقت ورزی آثار مخرب کمال گرایی بر بهزیستی فاعلی کاهش می یابد.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
108 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش) و(15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. . جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره اندیشه سبز در شهر قم بابت دلزدگی زناشویی در سال 1401 بودند. ابزار: ابزارهای پژوهش شامل پ رسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی (واتسون، 1988) و رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) بود. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 1 تا 5/1 ساعت اجرا گردید . داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان حجم نمونه اثربخش بوده است. نتیجه گیری: استفاده از این روش درمانی می تواند در افرادی که در ارتباطات زناشویی، دچار ضعف هستند، مفید باشد و بنابراین استفاده از این روش ها برای مراکز روان درمانی باید در اولویت باشد.
روابط ساختاری نشخوار خشم و بخشایش با بهزیستی فاعلی در زنان با توجه به نقش میانجی شرم و احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
39 - 51
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی روابط ساختاری نشخوار خشم و بخشایش با بهزیستی فاعلی در زنان متاهل با توجه به نقش میانجی شرم و احساس گناه بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل شهرستان جوین بود که 356 نفر از طریق نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های نشخوار خشم (ARC)، بخشایش هارتلند (HFS)، رضایت از زندگی (SWLS)، عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و حالات شرم و احساس گناه (SSGS) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان دهنده رابطه مستقیم نشخوار خشم و بخشایش با سازه بهزیستی فاعلی بود. همچنین نشخوار خشم و بخشایش با توجه به میانجی گری شرم و احساس گناه (به جز نقش میانجی احساس گناه و شرم به رضایت از زندگی) با سازه بهزیستی فاعلی رابطه غیر مستقیم داشت. برازش مدل ساختاری پس از اصلاح، مورد تایید بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان گفت که نشخوار خشم، بخشایش، شرم و احساس گناه بر بهزیستی فاعلی در زنان متاهل اثرگذار هستند و مهم است که در طرح ریزی جهت افزایش بهزیستی یا برنامه های درمانی مرتبط مورد توجه قرار گیرد.