فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی نقش فقدان لذت جویی اجتماعی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت با نقش تعدیل کننده ویژگی های شخصیتی برون گرایی و درون گرایی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل داده اند که از میان آن ها 340 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، 1998)، مقیاس لذت بین فردی نهایی و مورد انتظار (ACIPS، 2011) و پرسشنامه شخصیتی آیزنک (EPQ، 1985) بود. روابط بین متغیرها با آزمون رگرسیون خطی و مدل پژوهش با تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شدند. نتایج نشان داد که فقدان لذت جویی اجتماعی توانایی تبیین 19 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان داشت. نتیجه مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که ویژگی شخصیتی برون گرایی و درون گرایی در ارتباط بین فقدان لذت جویی اجتماعی و اعتیاد به اینترنت نقش تعدیل کننده (01/0P<) داشت. درنهایت این نتایج نشان داد که فقدان لذت جویی اجتماعی می تواند اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کند و ویژگی شخصیتی برون گرایی و درون گرایی در ارتباط بین این دو متغیر نقش تعدیل کننده ایفا می کند.
اثربخشی برنامه حرکتی منتخب بر کارکرد اجرایی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه حرکتی منتخب بر کارکرد اجرایی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر 7-9 سال مدارس عادی منطقه 22 شهر تهران در سال 1401 بود که تشخیص اختلال هماهنگی رشدی دریافت کرده بودند. که از این میان 28 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مجموعه آزمون ارزیابی حرکت کودکان ویرایش دوم (MABC-2) هندرسون (2007)، پرسشنامه عصب روانشناختی (CPRS-L) کانرز (2004) و آزمون عصب روانشناختی (Nepsy) کورکمن و همکاران (1998) بود. در نهایت از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در کارکردهای عصبی شناختی توجه، چالاکی (قرار دادن پین ها و رسم ماز)، هدف گیری (پرتاب کیسه شن و دریافت و پرتاب) و تعادل (راه رفتن پاشنه پنجه، تعادل ایستا و لی لی) وجود داشت (05/0p<). در آزمون زمان واکنش و خرده آزمون چالاکی دستی (نخ کشی) تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0p>). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت برنامه تمرین های بدنی شاخص های عصب روانشناختی و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی را بهبود ببخشد.
مدل یابی ساختاری امنیت در مدرسه با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان: نقش واسطه ای تحصیل گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۵۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تحصیل گریزی در رابطه بین امنیت در مدرسه و آمادگی به اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 200 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امنیت در مدرسه، مقیاس تحصیل گریزی، و مقیاس آمادگی به اعتیاد استفاده شد. به منظور تحلیل مدل پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر امنیت در مدرسه اثر مستقیم منفی و معناداری بر آمادگی به اعتیاد داشت. همچنین، تحصیل گریزی در رابطه بین امنیت در مدرسه و آمادگی به اعتیاد دارای نقش میانجی معناداری بود. نتیجه گیری: در مدرسه امن، دانش آموزان می توانند به لحاظ هیجانی و فیزیکی ایمن باشند و احترام و اعتماد متقابلی بین اعضای مدرسه وجود دارد، در حالی که در مدارس ناایمن، خشونت، دعوا، زورگیری، جرم، تحصیل گریزی، و مصرف مواد دیده می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود با فراهم کردن محیطی امن در مدرسه، تنش ها به حداقل برسد، تعاملات مثبت بین دانش آموزان و تعامل بدون نگرانی دانش آموز با کادر مدرسه به گونه ای افزایش یابد که زمینه برای کاهش تحصیل گریزی فراهم شود که نتیجه ی آن می تواند کاهش آمادگی به اعتیاد باشد.
بررسی وضعیت امکانات ورزشی و نگاه درمانگران به ورزش در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۹۶-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی امکانات ورزشی موجود در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد در کشور و نگاه درمانگران به تاثیر ورزش در بهبود فرآیند ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراکز درمان اعتیاد بود که از بین آن ها تعداد 363 مرکز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: با توجه به یافته های تحقیق، اگرچه همه درمانگران حوزه اعتیاد اعتقاد دارند که ورزش و به ویژه حرکات نرمشی شرایط بهبود و تثبیت درمان را بهبود می بخشد، اما عملا، شرایط برای ترکیب پروتکل های درمانی با شیوه های مختلف ورزشی فراهم نبوده و این مراکز عملکرد موثری در این زمینه نداشتند. نتیجه گیری: ضرورت دارد تمرینات و فعالیت های ورزشی استاندارد مکمل درمان طراحی گردد و این دو امر مهم تابع اصلاح و افزایش آموزش های درمانگران مرکز درمان و بازتوانی و تغییر در راهبردهای نهادهای تصمیم گیر به ویژه وزارت ورزش و جوانان، وزارت کشور (شورای اجتماعی) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تحت رهبری ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری می باشد.
Effects of Teaching Style on Prosocial and Antisocial Behaviors among Children
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effects of teaching style in physical education on prosocial and antisocial behaviors of children. We used a descriptive-correlational method for this study. The participates of the present study included 384 primary school students (mean age of 9.17 years old), including 192 boys and 192 girls which were selected by using a convenience sampling method. For collecting data, teacher as social context (TASC) Questionnaire, sport climate questionnaire (SCQ) and prosocial and antisocial behavior in sport scale (PABSS) were used. Correlation test and structural equation method were used for da analysis. The results showed that perceived need support directly affected prosocial behaviors. In addition, perceived need thwarting indirectly affected prosocial behaviors. Moreover, perceived need support indirectly affected antisocial behaviors. Finally, perceived need thwarting directly affected antisocial behaviors. These findings demonstrate that needs supportive teaching style would lead to increase the prosocial behaviors and decrease antisocial behaviors in the physical education class among children.
اثربخشی آموزش فلسفه بر انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
۱۰۷-۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرورش تفکر فلسفی در کودکان به دلیل آنکه به گسترش و تقویت ابعاد ذهنی و روانی کودک می انجامد، یکی از برنامه های اساسی تعلیم کودکان به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش انعطاف پذیری شناختی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دبستانی بود. روش: روش پژوهش، از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی از شهر کاشان در سال 1400- 1399 بود که با روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، آزمون مهارت های استدلالی (نیوجرسی، 1983) و مداخله آموزشی بر اساس بسته آموزشی رابرت فیشر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه آموزش و گواه به ترتیب در متغیر انعطاف پذیری شناختی، خرده مقیاس های آن و مهارت های استدلالی وجود دارد (05/0>p). اندازه اثر برای متغیر انعطاف پذیری شناختی (581/0) و خرده مقیاس های ادراک مهارپذیری (174/0)، ادراک گزینه های مختلف (192/0)، ادراک توجیه رفتار (501/0)، و مهارت های استدلالی (804/0) بود. نتیجه گیری: برنامه فلسفه برای کودکان با ایجاد فرصت کاوشگری جذاب پیرامون موضوعات مختلف، باعث پرورش قدرت تفکر انتقادی، تفکر تأملی، تفکر مشارکتی، و مانع از احساس کهتری کودک می شود. در نتیجه پیشنهاد می شود از برنامه های آموزش فلسفه جهت تقویت مهارت های شناختی، تغییر و تحول نگرش و رفتارهای کودکان در مدارس استفاده کرد.
اثربخشی درمان بخشودگی مبتنی بر درمان های معنوی مذهبی در کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان بخشودگی مبتنی بر درمان های معنوی مذهبی در کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد صورت پذیرفت. از بین همسران افراد معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک در شهر تبریز، 30 نفر به صورت نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش بر روی آنها اجرا شد. کلیه مراجعه کنندگان در مرحله پیش آزمون پرسش نامه تعارضات زناشویی را تکمیل کردند. مدل درمانی شامل 9 جلسه 60 دقیقه ای بود. در پایان پژوهش هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده های پژوهش از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که درمان بخشودگی مبتنی بر درمان های معنوی مذهبی، تعارض زناشویی و زیرمقیاس های آن (کاهش همکاری، رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جداکردن امور مالی از یکدیگر) را در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش داده است. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت درمان بخشودگی مبتنی بر درمان های معنوی مذهبی می تواند بر کاهش تعارض زناشویی زنان دارای همسر معتاد مؤثر باشد.
الگو یابی ساختاری رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی با اثر واسطه ای باورهای دینی و مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93-106
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خیانت زناشویی ارتباط جنسی و عاشقانه یا عاطفی ای تعریف می شود که موجب پیمان شکنی فرد نسبت به رابطه زناشویی خود می شود و یکی از رخدادهای مخرب در روابط صمیمی شناخته می شود و اغلب به آشفتگی، اختلاف، انحلال و طلاق منجر می گردد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی با گرایش به خیانت زناشویی بر اساس نقش واسطه ای باورهای دینی و مذهبی صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زوجین متأهل شهر تهران در سال۱۴۰۰ بود که ۳۵۰ نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا)، پرسش نامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران و پرسش نامه نگرش مذهبی گلریز استفاده شد. به منظور آزمون الگوی پژوهش از روش تحلیل مسیر به روش بیشینه احتمال استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج، ویژگی های روان نژندی به صورت منفی و برون گرایی، اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و وظیفه شناسی به صورت مثبت بر باورهای دینی و مذهبی اثر مستقیم داشت. همچنین باورهای دینی و مذهبی به صورت منفی بر گرایش به خیانت زناشویی اثر مستقیم داشت. روان نژندی هم به صورت مستقیم هم به صورت غیرمستقیم و با واسطه گری باورهای دینی و مذهبی بر گرایش به خیانت زناشویی تأثیر داشت. بر اساس نتایج به دست آمده ۵/۴۷% از واریانس باورهای دینی و مذهبی و ۵/۷۶% از واریانس گرایش به خیانت زناشویی توسط متغیّرهای الگو تبیین شد. نتیجه گیری: باورهای دینی و مذهبی می تواند تأثیر منفی بر گرایش به خیانت زناشویی بین زوجین داشته باشد. زندگی بدون تعارض در سایه توجه به مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی است. ارزش ها به زندگی معنا می بخشند و در مواجهه با بحران های زندگی مانند غم و اندوه، فقدان و سوگواری به عنوان پناهگاه عمل می کنند. مسائل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی به زوج ها دستورالعمل هایی درباره نحوه برخورد و حل وفصل تعارض ها ارائه می کند.
پیامدهای منفی ترویج تفکر آزادی جنسی غربی در کشور: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
76-90
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نوجوانان و جوانان بیش از هر قشر دیگری در معرض قسم های مختلف تهاجم فرهنگی غربی قرار دارند و بسیاری از مفاهیم ذیل تهاجم فرهنگی مانند آزادی جنسی بدین دلیل است که افراد از پیامدهای منفی آن آگاهی ندارند. بنابراین ممکن است با تبیین پیامدهای منفی آزادی جنسی، نگرش و دیدگاه جامعه ایرانی به ویژه قشر جوان نسبت به این پدیده مذموم تغییر یابد و بستر لازم برای مقابله با آزادی های مطلق جنسی فراهم گردد. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی جهت تبیین پیامدهای منفی ترویج تفکر آزادی جنسی غربی در کشور انجام شده است. روش کار: روش اصلی این تحقیق فراترکیب کیفی است که در آن از طریق جست وجوی کلیدواژه های مرتبط، مطالعات پیشین درباره پیامدهای آزادی جنسی استخراج شد. در ادامه شاخص های شناسایی شده در مقالات مختلف کدگذاری شد و با دسته بندی کدها موضوعات اصلی به دست آمد. با استفاده از رویکرد فراترکیب، الگویی مفهومی شامل سه بُعد اصلی، پنج مضمون و 37 کد به دست آمد. سه بُعد اصلی شناسایی شده شامل پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی-فرهنگی بود. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: رتبه بندی عوامل نشان داد که پیامدهای اجتماعی-فرهنگی اهمیت بیشتری داشت و پیامدهای خانوادگی و فردی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار داشتند. همچنین محاسبه ضریب کاپا کوهن، ضریب هولستی، ضریب پی اسکات و ضریب آلفای کرپیندروف نشان داد که الگوی به دست آمده در این تحقیق اعتبار مناسبی داشت. نتیجه گیری: هدف دولت های غربی از ترویج تفکر آزادی جنسی در کشورهای اسلامی تأثیرگذاری بر باورهای فرهنگی و رفتارها و هنجارهای اجتماعی است. با ترویج تفکر آزادی جنسی، زمینه و بستر لازم برای نفوذ و نهادینه سازی سایر هنجارهای غربی در جامعه نیز فراهم می آید؛ به شکلی که می توان آزادی جنسی را دروازه ای جهت ورود دیگر ارزش های غربی در نظر گرفت که اغلب در تضاد کامل با فرهنگ و اندیشه اسلامی قرار دارد.
اثربخشی روانشناسی مثبت بر خودشفقتی و قدردانی در بین زوجین دارای مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
356 - 369
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، اثربخشی روان شناسی مثبت بر خودشفقتی و قدردانی در بین زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل زوجین دارای مشکلات زناشویی شهر تهران که در سال 1400 به مراکز مشاوره تهران (کلینیک تارا شعبه 1 و 2 و کلینیک بهجو) مراجعه کرده بودند (184 زوج) بودند که از میان آنها 30 زوج با شرط دارا بودن شرایط پژوهش و تمایل به شرکت در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه و در هر گروه 15 زوج، گمارده شدند. برای مداخلات درمانی روان شناسی مثبت از پروتکل رشید و سلیگمن شامل 10جلسه 90 دقیقه ای (2013) استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرسشنامه خودشفتقی نف (2003) و پرسشنامه قدردانی مک کلایف (2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS- V26 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون، تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش با گروه گواه وجود دارد (001/0>P) و روش مداخله ای می تواند بر خودشفقتی (14/32 = F، 001/0 > P) و قدردانی زوجین (64/7 = F، 001/0 > P) درگیر، اثربخش واقع گردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که روان شناسی مثبت به عنوان یک روش درمانی مؤثر می تواند در بهبود، خودشفقتی و قدردانی و به تبع آن کاهش مشکلات زناشویی زوجین مورد استفاده قرار گیرد و به روانشناسان و متخصصان زوج درمانی توصیه می شود از این روش درمانی برای بهبود روابط بین زوجین استفاده کنند
پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش: این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (۱۹۹۰) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. نتیجه گیری: لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند
مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
508 - 524
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی ذکر درمانی در اسلام با درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی شهرستان میبد است. از بین جامعه آماری به صورت هدفمند و در دسترس تعداد 45 مادر دارای فرزند ناتوان ذهنی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه در قالب دو گروه 15 نفر آزمایش (30 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برای گردآوری و سنجش اضطراب مادران از پرسشنامه اضطراب بک استفاده شد و امید به زندگی مادران با پرسشنامه اسنایدر و همکاران سنجیده شد. سپس پروتکل های تمرینی (ذکر درمانی و ذهن آگاهی) اجرا شد. در طول دوره تمرینی مشوق های لازم در نظر گرفته شد. پس از اجرای پروتکل های تمرینی، کلیه آزمون ها در شرایط مشابه به عنوان پس آزمون از مادران گرفته شد. در نهایت به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی پروتکل ذکر درمانی و پروتکل ذهن آگاهی بر روی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی از تجزیه و تحلیل آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و نمودارهای آماری و در سطح استنباطی برای پاسخ به فرضیات تحقیق از آزمون کواریانس آزمون ها در سطح خطای پنج درصد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درمان ذهن آگاهی نشان داد 2/62 درصد نمرات امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. همچنین 6/55 درصد نمرات اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بر اساس الگوی ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 9/59 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر امید به زندگی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. در نهایت باتوجه به مقدار مجذور اتا (746/0) 6/74 درصد نمرات پروتکل ذکر درمانی بر روی متغیر اضطراب مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تبیین می شود. از تحلیل آزمون تعقیبی شفه می توان نتیجه گرفت که میانگین اضطراب در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). همچنین می توان نتیجه گرفت که میانگین امید به زندگی در گروه ذکر درمانی و ذهن آگاهی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. ولی دوگروه تجربی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند (05/0= α). نتیجه گیری نتایج به دست آمده حاکی از مؤثر بودن هر دو دوره درمانی مذکور در کاهش اضطراب و افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی به طور یکسان بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
153 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1399-1400 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، درمان پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) و پرسشنامه سرسختی روانشناختی (لانگ و گولت، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (001/0P<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود اضطراب مرگ و سرسختی روانشناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی از این مداخله استفاده نمایند.
رابطه عملکرد خانواده با تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحمل پریشانی به عنوان ساختاری مهم در شروع و ابقا آسیب های روانی و همچنین پیشگیری و درمان ایفای نقش می کند. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط عملکرد خانواده با تحمل پریشانی با نقش واسطه ای حرمت خود در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 220 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (اپستاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه تحمل پریشانی (گاهر و سیمونز، 2005) و پرسشنامه حرمت خود (روزنبرگ، 1965) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از برازش مطلوب مدل پژوهش داشت. بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و حرمت خود (02/9=t و 63/0=β) و بین حرمت خود و تحمل پریشانی (30/6=t و 58/0=β) ارتباط مستقیم وجود دارد، ولی بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی (96/1 =t و 15/0=β) ارتباط مستقیم یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی ارتباط غیرمستقیم به واسطه حرمت خود (0/01P<) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین عملکرد خانواده و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر به واسطه حرمت خود ارتباط وجود دارد. در تدوین مداخلات روان شناختی برای افزایش تحمل پریشانی دانش آموزان دختر، توجه ویژه به عوامل سببی، پیشنهاد می شود.
نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی بین تمایزیافتگی و سوگ پیچیده پایدار ناشی از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
85 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی در رابطه بین تمایزیافتگی و سوگ پیچیده پایدار ناشی از کرونا بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری را کلیه افراد سوگوار ناشی از کرونا در شهر تهران که یکی از اعضای خانواده خود را به علت کوید 19 در سال 1401-1400 از دست داده اند، بود که برای تعیین نمونه ابتدا سه بیمارستان تهران به صورت تصادفی انتخاب و سپس 300 نفر از این افراد که شرایط ورود را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های سوگ پیچیده (ICG، پریگرسون و ماسیچواسکی، 1995)، تمایزیافتگی خود (DSI، اسکورن و اسمیت، 2003)، نشخوار خشم (ARS، ساکودولسکی، 2001) و احساس تنهایی (UCLA، راسل، 1993) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل بود و 53 درصد از تغییرات سوگ پیچیده پایدار با تمایزیافتگی، نشخوار خشم و احساس تنهایی تبیین شد. ضرایب مستقیم مدل نشان داد تمایزیافتگی، نشخوار خشم و احساس تنهایی بر سوگ پیچیده پایدار اثر معنادار دارند (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد تمایزیافتگی بر سوگ پیچیده پایدار از طریق نشخوار خشم و احساس تنهایی اثر غیرمستقیم دارد (05/0P<). بنابراین مدل پیش بینی سوگ پیچیده پایدار در میان افراد سوگوار ناشی از کرونا بر اساس تمایزیافتگی با تمرکز بر نقش واسطه ای نشخوار خشم و احساس تنهایی از برازش برخوردار است.
پیش بینی بهبودی کودکان مبتلا به طیف اتیسم بر اساس مهارت های ارتباطی و همدلی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
159 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهبودی کلی کودکان مبتلا به طیف اتیسم بر اساس مهارت های ارتباطی و همدلی مادران بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با طرح رگرسیون بود. جامعه آماری این پژوهش همه مادران کودکان مبتلا به طیف اتیسم مراجعه کننده به کلینیک های توانبخشی شهر تهران و فرزندشان در پاییز 1401 بودند که از میان آن ها 90 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک CKIJT)؛ موسسه کوئین دام، 2004)، همدلی آلبیرو (BES؛ آلبیرو و همکاران، 2009) و اظهارات کلی بالینی (CGI؛ موسسه ملی سلامت روان، 1976) استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل شد. نتایج نشان داد که مهارت های ارتباطی و همدلی مادران با بهبودی کودکان مبتلا به طیف اتیسم رابطه مستقیم و معنادار (01/0p<) دارد. همچنین مهارت های ارتباطی و همدلی مادران در مجموع 46% تغییرات بهبودی کودک را پیش یینی می کنند. براساس یافته های پژوهش مشخص شد، متغیر مهارت های ارتباطی نسبت به متغیر همدلی پیش بینی کننده قوی تری برای بهبودی کلی کودکان مبتلا به طیف اتیسم است. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش حاصل از مهارت های ارتباطی و همدلی مادران می توان در پیش بینی بهبودی کودکان مبتلا به طیف اتیسم استفاده نمود. همچنین، می توان در طرح ریزی برنامه درمانی جامع در موسسات توانبخشی مداخلات لازم را گنجاند و به پیشرفت در بهبودی کودکان مبتلا به طیف اتیسم سرعت بخشید.
رابطه خستگی عاطفی با نگرش به خیانت دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور نوشهر: نقش واسطه ای تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
189 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه خستگی عاطفی با نگرش به خیانت دانشجویان متاهل با نقش واسطه ای تعهد زناشویی بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور نوشهر در سال تحصیلی 02-1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس نگرش به خیانت زناشویی وایتلی (1995، ATIS)، پرسشنامه خستگی عاطفی جانگ (2006، JEEQ) و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997، CPQ) بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر بررسی شدند. تحلیل داده ها نشان دادند که رابطه مثبت و معناداری بین خستگی عاطفی و نگرش به خیانت زناشویی و رابطه منفی معنادار بین خستگی عاطفی و تعهد زناشویی در سطح 01/0 وجود دارد. به علاوه، میان تعهد زناشویی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه معکوس معناداری به دست آمد (۰۱/۰>P). همچنین خستگی عاطفی از طریق تعهد زناشویی بر نگرش به خیانت زناشویی دانشجویان دارای اثر غیرمستقیم بوده و این اثر به میزان (071/0) است. بر مبنای نتایج فوق، مدل تعهد عاطفی در رابطه بین خستگی عاطفی و نگرش به خیانت زناشویی از برازندگی مطلوبی برخوردار بود. در نتیجه می توان گفت خستگی عاطفی در دانشجویان متاهل می تواند باعث نگرش به خیانت زناشویی و کاهش تعهد زناشویی آنها شود.
بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش از مهم ترین سازمان هایی است که نقش مهمی در رشد جامعه دارد و شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر موفقیت کارکنان این سازمان اهمیت بسزایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان زن در پساکرونا بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه معلمان زن شهر میبد و اردکان در سال ۱۴۰2-۱۴۰1 بود. ۲۰۸ نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (1986) و کیفیت زندگی کاری لوپز (2007)، را تکمیل کردند. داده ها به روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و با بهره گیری از نسخه 2۶ نرم افزار SPSS و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد اثر مستقیم حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۳۳۲/۰=β) و کیفیت زندگی کاری (۰۰۱/۰>p، ۴۵۶/۰=β) بر بهزیستی روانشناختی و حمایت سازمانی (۰۰۱/۰>p، ۴۰۲/۰=β) بر کیفیت زندگی کاری معلمان زن معنی دار است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کیفیت زندگی کاری در رابطه بین حمایت سازمانی و بهزیستی روانشناختی معلمان زن نقش میانجی دارد (۰۰۱/۰>p، ۱۸۳/۰=β). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که بهزیستی روانشناختی معلمان زن مرتبط با میزان حمایتی است که سازمان آموزش و پرورش از آن ها دارد و در این راستا کیفیت زندگی کاری نیز اثرگذار است.
رابطه ی تنظیم هیجانی با کمال گرایی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تنظیم هیجانی با کمال گرایی در دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهر تهران در سال 1400 می باشد که با استفاده از جدول مورگان برای جامعه ی نامحدود، تعداد اعضای نمونه 384 نفر در نظر گرفته شده و به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه ی کمال گرایی هیل و همکاران (2004) بدست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، پراکندگی) و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش از طریق آزمون همبستگی و رگرسیون، حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی با کمال گرایی در نوجوانان رابطه دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که تنظیم هیجانی توانایی پیش بینی کمال گرایی را دارد و از میان ابعاد تنظیم هیجانی، عوامل سرزنش دیگران، پذیرش و ارزیابی مجدد مثبت قادر به پیش بینی کمال گرایی می باشند.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماران سرطانی دردهای مزمن و دردهای طاقت فرسایی را تجربه می کنند که تحمل و سازگاری را برای آن ها دشوار می کند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی انجام شد. روش : پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مراکز درمانی و کلینیک های شهر سنندج در سال ۱۳۹۹ بودند، که ۳۰ نفر بیمار سرطانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد را در ۱۰ جلسه ۲ ساعته دریافت و شرکت کنندگان در گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد اضطراب بک (۱۹۹۰) و پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (۱۹۶۱) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲، شاخص های توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه مبتنی بر سازش با درد بر افسردگی بیماران سرطانی تأثیر معنادار (۰/۰۱>P) و باعث کاهش افسردگی در بیماران سرطانی، و همچنین برنامه مبتنی بر سازش با درد بر اضطراب بیماران سرطانی تأثیر معنادار (۰/۰۱>P) و باعث بهبود اضطراب در بیماران سرطانی شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، برای کمک به بیماران سرطانی با توجه به نقش کلیدی برنامه آموزشی مبتنی بر سازش با درد در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران سرطانی، می توان از این برنامه در کلینیک های مشاوره استفاده نمود.