فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
215 - 225
حوزههای تخصصی:
تجربه تروما در کودکی اثرات جبران ناپذیری بر ذهن کودک می گذارد و با نشانه های وسواسی-جبری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تجربه تروما در پیش بینی نشانه های وسواسی-جبری با میانجی گری متغیرهای ترس از خود، باورهای هیجانی، باورهای وسواسی و آلودگی ذهنی است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. نمونه مورد مطالعه دربرگیرنده 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1400- 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابرازهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تجارب آسیب زای کودکی (CTQ)، پرسشنامه ترس از خود (FOS)، پرسشنامه باورهای هیجانی (EBQ)، پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44)، مقیاس آلودگی ذهنی سیاهه وسواسی-جبری ونکوور (VOCI-MC) و سیاهه وسواسی-جبری ونکوور (VOCI) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل اصلاح شده پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. بر این اساس می توان گفت که تجربه تروما در دوران کودکی با تأثیری که بر ادراکات فرد از خود تأثیر می گذارد به نوعی تجربه دوسوگرایی و تردید در خود منجر می شود. این عدم اطمینان نسبت به خود با آلودگی ذهنی، باورهای وسواسی و باورهای هیجانی همراه می شود و افکار ناخوانده ای که در حوزه های حساس خود تجربه می شوند را به سمت نشانه های وسواسی-جبری سوق می دهد. به نظر می رسد که توجه به ترس از خود و باورهای هیجانی در طراحی مداخلات مربوط به اختلال وسواسی-جبری می تواند اقدامی کمک کننده باشد.
The Role of Early Maladaptive Schemas and Interpersonal Needs in the Prediction of Suicidal Ideation: A Structural Equation Modeling Study among High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The primary propose of the current study is to propose a model for predicting suicidal ideation based on early maladaptive schemas, with the mediation of interpersonal needs among high school students.Method: Employing a Structural Equation Modeling (SEM) approach, the research investigated the interplay between early maladaptive schemas and interpersonal needs. The methodology was purposefully, applied research, correlational in its descriptive nature, and rigorously adherent to the SEM design . The study encompassed the entire second-grade high school student population in Qazvin City during the academic year 2022-2023. A stratified multistage cluster sampling method systematically extracted a random sample of 600 students. Data collection utilized three standardized instruments: Beck's Suicidal Ideation Scale (BSSI), Young Schema-Short Form (YSQ-SF), and the Interpersonal Needs (INQ). Robust data analysis employed SPSS 25 and Smart PLS softwareFindings: The results indicated that maladaptive schemas exerted an indirect influence on suicidal ideation, mediated through interpersonal needs. Conversely, no direct effect of maladaptive schemas on suicidal ideation was observed. Maladaptive schemas, however, exhibited a direct association with interpersonal needs, (thwarted belongingness and perceived burdensomeness), both of which demonstrated a direct correlation with suicidal ideation. The model's adequacy was confirmed through goodness-of-fit indices.Conclusion: The theoretical implications of this study significantly contributed to the understanding of the intricate relationships influencing suicidal ideation among high school students. Furthermore, the practical applications of these findings extended to educational organizations and counseling centers, offering valuable insights for the development of targeted interventions aimed at reducing suicide rates in this demographic.
Dialogical Origin of Meaning Making and Co-construction of Voices in Psychotherapy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Intersubjectivity has priority over subjectivity because meaning is discussed and constructed in a two-way process that happens in a conversation. According to this, the research aims to show the terms of change for meaning production in psychotherapy with clients. Two cases (a child and an adult) were selected with apparent symptoms of anxiety and fear with the case study method and available sampling. They were treated by the technical integrative method. Conversations were coded by process-focused conversation analysis. Analyzing results by process-focused conversation analysis showed that in both cases, to happen changes in psychotherapy, besides terms of conversation, a particular type of psychotherapy response is essential (Khayyami's cycle), and client change is not explained by the merely particular response of the therapist; but, the therapist can, by the method used in the research, acquire the meaning hidden behind client's verbal response and symptoms on the dialogue process and show Lacani's transcendental signified and signified chain.
Structural Relationship between Autonomy and Intimate partner violence: Mediation Role of Self-esteem(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Intimate partner violence represents a prevalent issue for women and is strongly correlated with mental health difficulties. Previous research has primarily concentrated on identifying factors that can anticipate intimate partner violence, specifically individual and interpersonal factors. This investigation examines the structural associations between autonomy and IPV among Iranian women who have encountered such violence, shedding illumination on the intricate factors contributing to IPV and potential avenues for intervention.
Methods: The research method is a correlation, and the structural equation modeling method was used to test the proposed model. The statistical population was all women referred to counseling clinics in Bandar Abbas City in 2023. Data were collected from a sample of 306 Iranian women who had undergone IPV via purposive sampling method, utilizing a domestic violence questionnaire (Mohseni Tabrizi et al., 2013), basic psychological need satisfaction scale (La Guardia et al., 2000), and Rosenberg self-esteem scale (Rosenberg, 1979).
Results: The findings corroborated the appropriate fit of the proposed model and disclosed that autonomy exerted noteworthy direct and indirect effects on IPV, which were mediated through self-esteem.
Conclusion: The findings show that with the increase in women's autonomy, intimate partner violence decreases, and self-esteem plays a moderating role in the relationship between these two variables. These outcomes provide valuable novel insights into the intricate dynamics of IPV and hold promise for the development of targeted interventions aimed at preventing IPV and supporting the well-being of affected individuals.
بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) یک ابزار خودگزارشی است که برای ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت استفاده می شود. با این حال، روایی تشخیصی آن در نمونه های ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی روایی تشخیصی پرسشنامه سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت (DAPP-BQ) در زوجین با استفاده از ضریب حساسیت و وضوح گرایی بود. روش این پژوهش که در حیطه طرح های روان سنجی است، زیرمجموعه ای از مطالعات روش شناختی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد 240 نفر (120 نفر به عنوان گروه بالینی و 120 نفر به عنوان گروه هنجاری) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی تشخیصی ابزار مذکور با تأکید بر روش نقاط بُرش از ضریب حساسیت و وضوح گرایی استفاده شده است . یافته ها نشان داد که مقیاس های «اختلال صمیمیت» و «روابط اجتماعی پایین» از بُعد « اجتناب اجتماعی»؛ «اختلال سلوک»، «خودشیفتگی» و «طرد شدن» از بُعد «رفتار ضداجتماعی»؛ «بی نظمی شناختی»، «وابستگی ناایمن» و «لجبازی و نافرمانی» از بُعد «بی نظمی هیجانی» و «تکانشگری» از بُعد «رفتار تکانشی» با استفاده از هر دو روش دارای روایی تشخیصی می باشند و می توانند گروه بالینی را از گروه هنجاری تشخیص دهند.
بررسی روان زبان شناختی درک استعاره های دارای بار هیجانی و بدون بار هیجانی در دو نوع متداول و نوپدید در نمونه ای از کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی میزان درک استعاره های متداول (آشنا) و استعاره های نوپدید (ناآشنا) با دو محتوای هیجانی و غیرهیجانی در میان نمونه ای از کودکان فارسی زبان عادی و سالم 4 تا 12 سال می پردازد. روش کار: پژوهش حاضر، در زمینه میزان توانایی درک استعاره های مفهومی در سنین مختلف کودکی (به ویژه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی) طراحی شد. شرکت کنندگان، 113 کودک فارسی زبان سالم از سنین 4 تا 12 سال بدون هیچ گونه اختلال زبانی، شنوایی و ذهنی، شرکت کرده و همه آنها راست دست بودند. شرکت کنندگان، از طریق پاسخ به پرسشنامه های شامل سوال های چندگزینه ای (32 سوال) و سوال های تشریحی (8 سوال) در چهار گروه استعاره های متداول هیجانی، استعاره های متداول غیرهیجانی، استعاره های نوپدید هیجانی و استعاره های نوپدید غیرهیجانی در یک جلسه مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان فارسی زبان از سنین 4 سالگی (و یا حتی قبل از آن)، درک مفاهیم انتزاعی و استعاره های مفهومی را آغاز می کنند. همچنین، کودکان با سنین بالاتر، بیان های استعاره ای پیچیده تر را بهتر و بیشتر از کودکان با سنین پایین تر درک کردند. نتایج تجربی نشان دادند که بر اساس آزمون های طراحی شده این پژوهش، تفاوت قابل توجهی در درک انواع استعاره های متداول هیجانی، متداول غیرهیجانی، نوپدید هیجانی و نوپدید غیرهیجانی در میان کودکان 4 تا 12 سال فارسی زبان وجود ندارد. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، توانایی درک استعاره در کودکان، روند رشدی دارد و با افزایش سن کودک، میزان توانایی درک استعاره هم در آنها افزایش یافته و همچنین در درک کودکان فارسی زبان در استعاره های دارای بار هیجانی و بدون بار هیجانی در دو نوع متداول و نوپدید تفاوت قابل توجهی وجود ندارد.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در پیش بینی آشفتگی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای در پیش بینی آشفتگی روان شناختی بر اساس ترومای دوران کودکی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم باند و همکاران (2011، AAQ-II)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995، DASS)، پرسشنامه ترومای کودکی- فرم کوتاه برنستاین و فینک (1998،CTQ-SF ) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و اجتناب تجربه ای با آشفتگی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). همچنین مشخص گردید اجتناب تجربه ای در ارتباط بین ترومای دوران کودکی و آشفتگی روان شناختی دارای نقش واسطه ای است (۰۱/0>P). بنابراین پیشنهاد می شود در اجرای برنامه های پیشگیری و درمانی به بررسی و ارزیابی سابقه ترومای دوران کودکی و اجتناب تجربه ای پرداخته شود.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل با جنین و بر عهده داشتن نقش والدی در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعامل با جنین و بر عهده داشتن نقش والدی در زنان باردار بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی زنان با بارداری اول مراجعه کننده به مراکز منتخب بهداشت و درمان شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شدند. این تعداد در دو گروه آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (MFAS، کرانلی، 1981) جمع آوری شد. مداخله آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تعامل با جنین و پیش آزمون پیگیری تعامل با جنین، معنادار بوده است (05/0>P). همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون برعهده داشتن نقش والدی و پیش آزمون پیگیری برعهده داشتن نقش والدی نیز معنادار بوده است (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تعامل با جنین و برعهده داشتن نقش والدی موثر و ماندگار است.
سنجش درجات استرس بر اساس تست استروپ با استفاده از مقاومت الکتریکی پوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس طولانی مدت اثرات منفی زیادی دارد. لذا شناسایی وضعیت استرس در زندگی روزمره می تواند راه حلی پیشگیرانه برای کنترل عوامل استرس زا باشد. اندازه گیری مقاومت پوست گالوانیکی (GSR) می تواند برای گرفتن پاسخ های عصبی خودمختار در زمان استرس استفاده شود. هدف این مطالعه استفاده از GSR برای طبقه بندی استرس ناشی از آزمون استروپ رنگ_کلمه در مردان ایرانی بود. روش کار: بخش اول: طراحی و مونتاژ دستگاه: 1) ماژول حسگرهای رسانایی پوست (GSR)، 2) ماژول STMf032k6t6، 3) ماژول .Ac بخش دوم: طراحی پروتکل استرس، ضبط داده ها و ماشین یادگیری برای سطح استرس طبقه بندی شده. 21 مرد جوان داوطلب، آزمون استروپ کلمه و رنگ انجام دادند. داده های GSR به بخش های 10 ثانیه ای تقسیم شدند، ویژگی های استخراج شده شامل میانگین، میانه، انحراف معیار شدت سیگنال، حداکثر، حداقل، متوسط باند فرکانس پایین و بالا و انحراف معیار آنها، شیب خط و تعداد بار عبور از خط صفر سیگنال GSR بود. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های مورد بررسی GSR بین استراحت و سه حالت استرس کم، متوسط و زیاد تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین با استفاده از روش یادگیری ماشین و الگوریتم Lunberg-Marquardt داده ها با دقت 92/63 درصد قابل دسته بندی به چهار حالت استراحت، استرس کم، متوسط و زیاد بودند. بر اساس این نتایج، حساسیت طبقه بندی کننده به حالت استراحت کمتر از سایر حالت ها است. این مقدار برای تنش متوسط بالاتر بود. نتیجه گیری: الگوریتم Lunberg-Marquardt نشان داد که شاخص های GSR حساس به درجه سختی آزمون استروپ به عنوان عامل سنجش شرایط استرس زا هستند.
مرکز اعتیاد ناب: ترسیم الگوی کارکردی مطلوب سازمانی مراکز ترک اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۱۳۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ترسیم الگوی کارکردی ناب از مراکز ترک اعتیاد در ایران بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد نوظهور بود. جامعه پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، مدیران و رئیس های مراکز ترک اعتیاد، مددیارانِ این مراکز و متخصصان حوزه اعتیاد بودند. براساس نمونه گیری هدفمند از نوع نظری و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 37 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که الگوی ناب کارکردی مراکز ترک اعتیاد دارای سه کارکرد اساسی نهادی، اداری و فنی است. کارکردهای نهادی شامل حمایت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. کارکردهای اداری شامل مدیریت منابع انسانی، مدیریت مالی اثربخش، جو اعتماد سازمانی و نظارت دقیق بر سازوکارهای سازمانی بود. در نهایت، کارکردهای فنی شامل سم زدایی توام با احترام، مهارت آموزی حرفه ای و مشاوره حرفه ای برای فرد مبتلا به اعتیاد و خانواده ها بود. نتیجه گیری: الگوی نابِ برآمده از داده های پژوهش نشان از آن دارد که مشارکت کنندگان در پژوهش، ناکارآمدی مراکز ترک اعتیاد را بنیادین می دانند که ریشه های اجتماعی دارد و دلیل این امر این است که در ترسیم الگوی ناب همواره خواهان جلب حمایت های نهادی هستند.
اثربخشی برنامه آموزشی تحول کودک بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده، بستری تعیین کننده برای تحول سالم کودک است. آگاهی والدین از شیوه های صحیح فرزندپروری و به کار بستن آن ها به شکوفایی استعداد وکاهش مشکلات رفتاری کودکان و همچنین کاهش تعارض در روابط خانوادگی منجر خواهد شد. برخی نظریه پردازان مشکلات رفتاری را اختلال های ناتوان کننده، افراطی و نامطلوب در تعامل با والدین تعبیر کرد ه اند، روش های فرزند پروری ضعیف، روابط نامناسب والد-کودک مانند برخورهای خشن انضباطی و ناهماهنگ مرکز توجه آسیب شناسی است که باعث عدم شکوفایی توانمندی های کودکان می گردد. شواهد پژوهشی نشان می دهد اجرای برنامه های والدمحور بر سازش یافتگی، ایجاد دلبستگی و موفقیت کودکان در مواجهه با چالش ها تأثیر داشته است، اما پژوهش های اندکی در زمینه اجرای این برنامه ها در جامعه مورد مطالعه وجود دارد. هدف: مداخله آموزشی تحول کودک با این هدف بر روی والدین اجرا شد تا اثربخشی آن بر حل مشکلات خانواده و مشکلات رفتاری کودکان سنجیده شود. روش: مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. در این پژوهش والدین کودکان ۷ تا ۱۲ سال در شهر تهران به صورت دردسترس برای شرکت در کارگاه آموزشی تحول کودک اعلام آمادگی نمودند. تمامی ۳۲ نفر والد شاغل با استفاده از پرسشنامه کودک آیبرگ (۱۹۹۰) و مقیاس حل مشکل خانواده (احمدی نوده، ۱۳۸۶) ارزیابی شدند. والدین گروه مداخله در پنج جلسه آموزش برنامه تحول کودک (شکوهی یکتا، اکبری و محمودی، ۱۳۹۴) شرکت کردند. برای تحلیل داده ها به منظور بررسی نمرات در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t گروه های همبسته استفاده گردید. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان می دهد میانگین نمره حل مشکل خانواده در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از افزایش ۱۱ نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر ۵۶/۲ است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد؛ همچنین میانگین مشکلات رفتاری در پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کاهش 3 نمره ای در پس آزمون است. مقدار t به دست آمده برابر 2/42 است که در سطح 0/05 <P معنادار می باشد. لذا این تغییر در هر دو مقیاس از لحاظ آماری معنادار بوده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تحول کودک، موجب کاهش در نمره مشکلات رفتاری و افزایش در حل مشکلات خانواده شده است. با توجه به تأثیر مثبت این برنامه برکاهش مشکلات رفتاری در کودکان که منجر به بهبود تعارضات و مشکلات خانواده گردیده است، لذا تحقیقات بیشتر برای کاربست این برنامه بر روی نمونه های بزرگتر پیشنهاد می شود.
بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۹۶-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اهمیت تاب آوری و تنظیم هیجانی به عنوان مؤلفه های روانشناختی مؤثر در بیماری سرطان انجام مداخلات روانشناختی در جهت بهبود این سازه ها یک ضرورت اساسی است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به بیماری سرطان با سرسختی روانشناختی پایین انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه شامل 30 نفر از بیماران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه روایت درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و نظم جویی شناختی هیجانی گرانفسکی و کرایج استفاده شد. داده ها از طریق مانکوا و نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه روایت درمانی با گروه کنترل در مرحله پس آزمون تاب آوری و تنظیم هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، درمان روایت درمانی آنلاین می توانند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفته شوند و در این زمینه روایت درمانی آنلاین می تواند کارآمدتر باشد.
ویژگی های روان سنجی ابزار احساس تعلق در دانشجویان: آزمون نظریه پیوند داشتن انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مفهوم تعلق، بخشی اساسی از نظریه پیوند داشتن انسان است که حس پیوستگی با دیگران را به عنوان یک نیاز روان شناختی اصلی مطرح می کند. ابزار احساس تعلق برای اندازه گیری این سازه در میان دانشجویان طراحی شده است؛ گروهی که تجربه تعلق در آن ها می تواند به طور قابل توجهی بر موفقیت تحصیلی و اجتماعی شان تأثیر بگذارد. این مطالعه با هدف اعتبارسنجی ابزار احساس تعلق در چارچوب نظریه پیوند داشتن انسان، انجام شد.
روش : در یک طرح توصیفی- همبستگی و اعتباریابی، 200 نفر از دانشجویان یکی از مؤسسات آموزش عالی مشهد به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان، ابزار احساس تعلق (هاگرتی و پاتوسکی، 1995)، مقیاس نیاز به تعلق (کلی، 1999)، فرم کوتاه مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (دی توماسو، برنن و بست، 2004)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (والر، میر و اوهانیان، 2001)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند، 1995)، مقیاس فشار روانی کسلر (کسلر و همکاران، 2002) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1995) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ابزار احساس تعلق، از ساختاری دو عاملی برخوردار است که 72/71 درصد از واریانس را تبیین می کند. همبستگی منفی و معنادار ابزار احساس تعلق در ارتباط با نیاز به تعلق، احساس تنهایی اجتماعی و طرحواره انزوای اجتماعی، بیانگر تأیید روایی واگرا بود (01/0>P). همچنین، نتایج روایی پیش بین نشان داد که ابعاد احساس تعلق پیش بینی کننده منفی افسردگی، فشار روانی و پیش بینی کننده مثبت رضایت از زندگی هستند (01/0>P). بر حسب سن و جنسیت، نیز تفاوت معناداری به دست نیامد.
نتیجه گیری: به طور کلی، ابزار احساس تعلق در پژوهش حاضر از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود و بنابراین می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در سنجش احساس تعلق دانشجویان استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر مدل مایکل فریش بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بهزیستی روانشناختی درمانجویان مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
109 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: از جمله آسیب های اجتماعی جامعه اعتیاد است. با رویکرد درمان شناختی-رفتاری فریش می توان به بهبود توانمندی های اجتماعی و روان شناختی افراد معتاد کمک نمود و زمینه تسهیل فرایند ترک را در آنان فراهم کرد. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی روان درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر مدل مایکل فریش بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی بر درمان جویان مراکز ترک اعتیاد انجام شد.
روش: پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه درمان جویان مراکز ترک اعتیاد تحت نظر بهزیستی شهر مشهد بود که از بین آنها 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی سالکووسکیس (2000) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) استفاده شد. گروه آزمایش8 جلسه درمان شناختی- رفتاری مبتنی برمدل مایکل فریش دریافت نمودند. داده ها بر اساس روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر مدل مایکل فریش منجر به بهبود مسئولیت پذیری (05/0>P ,943/7=F) و بهبود بهزیستی شناختی (05/0>P ,971/9=F) درمان جویان ترک اعتیاد می شود.
نتیجه گیری: بر این اساس مراکز مشاوره ای و کمپ های ترک اعتیاد می توانند برای کمک به معتادان از روش های درمان غیر دارویی مثل نتایج پژوهش حاضر نیز کمک بگیرند.
بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض، باورهای غیر منطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارضات زناشویی از متغیرهای زیادی تأثیر می پذیرد و عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های حل تعارض، باورهای غیرمنطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی انجام شد.روش : این پژوهش ، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل 25 تا 45 سال با حداقل 2 سال ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم بید در سال 1397 شامل490 نفر بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه تعارض سازمانی رحیم، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز عبادی و معتمدین، پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران بود. برای بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش همبستگی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد از بین سبک های حل تعارض (یکپارچگی، اجتنابی، مسلط، مصالحه و ملزم شده)، سبک یکپارچگی، سبک اجتنابی و سبک ملزم شده با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارند. بین باورهای غیرمنطقی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. از بین الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع -کناره گیر)، الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب در افراد دارای نشانه های اختلال استرس پس از آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: علی رغم اینکه یک معیار تشخیصی جدید که به میزان درگیری در رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی دلالت دارد، برای اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) در راهنمای تشخیصی و آماری – ویرایش پنجم اضافه شده، با توجه به شواهد پژوهشی، ابزاری روا و پایا جهت سنجش و تشخیص آن به فارسی یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی - کاربردی و از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آمد که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفت. به این منظور، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب در سال 1402 ساکن شیراز بودند. از بین افراد جامعه آماری، تعداد 520 شرکت کننده با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب (365 زن و 155 مرد) با استفاده از پرسشنامه بین المللی وقایع آسیب زا (کلویتر و همکاران، 2018) به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش غربالگری شدند. سپس پرسشنامه های رفتارهای پرخطر پس از آسیب (کنتراکتور و همکاران، 2020)، آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998) و رفتارهای خودتخریبی (آقامحمدیان شعرباف و همکاران، 1391) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی از ساختار یک عاملی حمایت کرد و شاخص های برازش مطلوب بود (0/066 RMSEA=، 0/930 GFI=، 0/924 CFI=، 0/924 IFI=، 3/239 X2/df=). ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب 0/85 به دست آمد. پرسشنامه رفتارهای خودتخریب گرانه (31 گویه ای) (0/011 , p<660/0 r=) و آسیب به خود (22 گویه ای) (0/01 , p<0/532 r=) همبستگی مثبت و معنی داری با پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب داشتند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر شواهدی را برای روایی و پایایی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب به عنوان ابزاری جهت ارزیابی جامع و در عین حال مختصر و تک بعدی رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی پس از آسیب فراهم کرد. ازاین رو می تواند به عنوان ابزاری پایا و روا مورد استفاده پژوهشگران، درمانگران و روانشناسان قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی با مداخله ذهن آگاهی کوتاه مدت بر باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد داری علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 و 11شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفراز افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های درمان، به تفکیک درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت را طی ۸ جلسه دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه های باور هراس (گرینبرگ، ۱۹۸۹) حساسیت اضطرابی (تیلور وکاکس، ۱۹۹۸) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان در مرحله پس آزمون و پیگیری بر کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی تأثیر معنی داری داشته اند. اما درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی در هر دو مرحله اثربخشی و ثبات بیشتری داشته است (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، روانشناسان و درمانگران می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی و نیز درمان ذهن آگاهی کوتاه مدت برای کاهش باور هراس و حساسیت اضطرابی، در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شفقت محور بر فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرشان انجام شد. روش تحقیق آزمایشی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. در این پژوهش، 51 زن که پیمان شکنی همسرخود را تجربه کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فاجعه پنداری و پرسشنامه ادراک طردشدگی استفاده شد. دو گروه، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور را در 10 جلسه دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند زنانی که تحت درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور قرار گرفتند، فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی کمتری نسبت به گروه کنترل داشتند؛ اما بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. درمان پذیرش تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور در کاهش فاجعه پنداری و ادراک طردشدگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسرانشان اثربخشی خوبی دارند. براساس یافته ها، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقت محور، گزینه های مناسبی برای درمان زنانی هستند که پیمان شکنی همسر خود را تجربه کرده اند.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکرِ نقاد بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد.
روش: در این پژوهش از طرحِ تمام آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهمِ مدرسه نیکان در منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که تعداد ۳۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام شامل ۱۵ نفر) قرار گرفتند. بسته آموزشی تفکر نقاد، پس از طراحی، به مدت ۱۰ جلسه سی دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. مشارکت کنندگان به پرسشنامه حافظه کاری (دانیمن و همکاران، ۱۹۸۰)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و همکاران، ۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶)، در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج طرح تحلیل واریانس عاملی آمیخته ساده نشان داد که آموزش تفکر نقاد بر افزایش حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان و کاهشِ راهبرد های ناانطباقی تنظیم شناختی هیجان مؤثر بود (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تفکر نقاد از طریقِ تقویتِ سرمایه روانی و منابعِ مقابله ای مشارکت کنندگان، کُنش وری آن ها را در دو قلمرو شناختی و هیجانی، ارتقا می بخشد.
روابط ساختاری ناگویی هیجانی و کمال گرایی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در پیش بینی اختلال وسواسی جبری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
47 - 65
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری ناگویی هیجانی و کمال گرایی با نقش میانجی حساسیت اضطرابی در پیشبینی اختلال وسواسی جبری دانش آموزان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نظر ماهیت کمی است. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی از طریق مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 است. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای تصادفی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده علائم وسواس جبری (OCI-R)، سیاهه کمال گرایی (PI)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. که یافته های توصیفی با نرم افزار SPSS26 و یافته های استنباطی از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: اثر مستقیم کمال گرایی سازش نایافته (β=0.36, p<0.001) و ناگویی هیجانی (β=0.31, p<0.001) بر وسواس فکری-عملی معنادار بود. همچنین، اثر مستقیم کمال گرایی سازش نایافته (β=0.43, p<0.001) و ناگویی هیجانی (β=0.48, p<0.001) بر حساسیت اضطرابی معنادار بود. اثر غیرمستقیم کمال گرایی سازش نایافته و ناگویی هیجانی بر وسواس فکری-عملی با میانجی گری حساسیت اضطرابی به ترتیب (β=0.15, p<0.03) و (β=0.168, p<0.001) معنادار بود و برازش مدل تایید شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کمال گرایی سازش نایافته و ناگویی هیجانی به واسطه حساسیت اضطرابی به طور معناداری علائم وسواس فکری-عملی را پیش بینی می کنند. مدل مفهومی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (CFI=0.98, RMSEA=0.05)، که نشان می دهد ساختار فرضی مدل توانسته به خوبی روابط بین متغیرها را تبیین کند. بنابراین، مداخلات روان شناختی بر کاهش حساسیت اضطرابی و مدیریت کمال گرایی و ناگویی هیجانی می تواند در کاهش علائم وسواس فکری-عملی مؤثر باشد.