مهناز علی اکبری دهکردی

مهناز علی اکبری دهکردی

مدرک تحصیلی: استاد گروه روان شناسی، دانشگاه پیام

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۱.

تجربه زیسته زنان و مردان متأهل ایرانی از تعامل با یکدیگر در رابطه زناشویی: یک مطالعه ی کیفی مبتنی بر رویکرد روان درمانی تحلیلی کارکردی(FAP)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
روابط انسانی دارای سطوح و زوایای بسیار متفاوتی است و آن ها را می توان از چشم اندازهای متفاوتی بررسی کرد. رواندرمانی تحلیلی کارکردی(FAP) یکی از درمان های موج سوم است که بر رابطه تأکید فراوانی دارد و در بهبود مشکلات ارتباطی یاری دهنده است. باتوجه به این که در سال های اخیر نرخ تعارض زوجین و طلاق در کشور رو به رشد رفته است، بنظر می رسد شناسایی عمیق و جامع عوامل بافتاری و فرهنگی مرتبط با تعاملات زوجین، تبیین معنا و مفهوم آن و مدل عوامل مرتبط با کیفیت تعامل زوجین مورد نیاز است. از همین رو هدف پژوهش حاضر، تحلیل کیفی تجربه ی زیسته زنان و مردان متأهل ایرانی از رابطه با یکدیگر در رابطه ی زناشویی، در بافت رواندرمانی تحلیلی کارکردی است. این پژوهش با استفاده از روش درون مایه ای انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته چهره به چهره جمع آوری و تحلیل گردید. مصاحبه های صورت گرفته و تحلیل داده ها در7 بعد اصلی انجام گردید که این ابعاد اصلی «نگرش ها»، «ارتباط کلامی و غیرکلامی»، «افشاگری و رابطه نزدیک با همسر»، «رابطه دوجانبه»، «تعارض و ناسازگاری»، «تشخیص و بیان نیاز»و «تجربه و ابراز هیجان» است. همچنین مقوله ها و مفاهیم از محتوای مصاحبه های شرکت کنندگان به دست آمد. نتایج حاصل شده، یک رویکرد تحلیلی متمرکز بر رفتار برای ارزیابی، مفهوم سازی و درمان بحران روابط را به زوج-درمانگران ارائه می دهد. و کمک می کند تا زوج درمانگر بجای اینکه به آنچه باید برای زوج ها انجام شود تمرکز کند، به آنچه برای زوج ها کاربردی است و آنچه کاربردی نیست، تمرکز کنند و حساس باشند.
۲.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نوسانات خلقی، کیفیت خواب و بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر نوسانات خلقی، کیفیت خواب و عملکرد جنسی در زنان یائسه بود . روش: در یک طرح توصیفی- همبستگی، تعداد 306 نفر (204 زن، 102 مرد) از روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه هفت شهر تهران در  سه ماهه اول سال 1397 بود. از بین این جامعه تعداد 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. از جامعه آماری مورد نظر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز زنان برگزیده شدند، گروه آزمایشی شامل 15 نفر و گروه کنترل نیز شامل 15 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ﺗﻮﺳﻂ واﺗﺴﻮن و ﻫﻤﮑﺎران (۱۹۸۸)، شاخص عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1989)  استفاده شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیری نسبت به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود عملکرد جنسی، کاهش خلق منفی و کیفیت خواب در زنان یائسه موثر می باشد . نتیجه گیری: این روش درمانی اجتناب ها را هدف درمانی خود قرار می دهد تا به منظور تجربه کردن به جای کنترل یا تغییر دادن ارزیابی های منفی یک بازگشایی اساسی بوجود آورد. بنابراین می توان گفت از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود عملکرد جنسی، خلق و افزایش کیفیت خواب در زنان یائسه می توان استفاده کرد.
۳.

خصوصیات روان سنجی پرسشنامه «هوش اخلاقی» کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هوش اخلاقی کودکان روایی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
با توجه به اهمیت اخلاق در اسلام و رابطه تنگاتنگ دین و اخلاق، از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ مسائل تربیتی در جامعه اسلامی، ﭘﺮورش ﻫﻮش اﺧﻼﻗﯽ اﺳﺖ. در داخل کشور، ابزار اندازه گیری این مفهوم برای کودکان وجود ندارد. این پژوهش با هدف تولید ابزار بومی شده، به بررسی روایی و پایایی «پرسشنامه سنجش هوش اخلاقی» در کودکان 3 تا 7 ساله ایرانی پرداخته است. 387 تن از دختران و پسران 3 تا 7 ساله ساکن مناطق 22گانه شهر تهران با روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده» انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق براساس عقاید الگوی بوربا (2005) شکل گرفته است. از روش «پیمایشی» استفاده شده و برای بررسی روایی این پرسشنامه از روایی سازه و روایی عاملی، و برای پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد با حذف برخی گویه ها و تغییر در برخی گویه ها در عوامل اولیه، این الگو تأیید شده و این مقیاس به عنوان الگویی برای سنجش هوش اخلاقی در کودکان شهر تهران با توجه به تغییرات اجتماعی شناختی در جامعه ایرانی ابزاری پایا و رواست.
۴.

تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجانات مثبت قرنطینه ویروس کرونا نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر بود . روش: روش تحقیق در این مطالعه ترکیبى (کیفى و کمى) بود که در آن داده های کمی نقش تکمیلی برای داده های کیفی داشتند. جامعه مورد پژوهش در این مطالعه افرادی بودند که در دوران همه گیری ویروس کرونا سبک زندگی قرنطینه را برگزیدند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و حجم نمونه 474 نفر (309 زن و 165 مرد) بود. در بخش کیفى داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی و کدگذاری گردید. در بخش کمی برای توصیف داده ها از نرم افزار spss - 21 استفاده شد و نتایج بر اساس نظریه نیازهای پنج گانه گلاسر کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق حاضر 63 فعالیت استخراج شدند که در میان افراد در زمان قرنطینه شیوع بیشتری داشتند؛ افراد از طریق این فعالیت ها می توانستند تمام نیازهای خود را برطرف کرده و از این طریق موجب ایجاد هیجانات مثبت در خود شوند. تحلیل استنباطی یافته های این پژوهش نشان داد که، در همه فعالیت های انجام شده در سطوح نیاز به بقا، عشق و آزادی بین زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود داشت و در میان تمامی نیازها، در نیاز به قدرت و آزادی بین گروه های سنی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که افراد می بایست ضمن رعایت پروتکل های بهداشتی روزانه فعالیت هایی انجام دهند که برطرف کننده نیاز های پنجگانه شان باشد و از این طریق به هیجانات مثبت دست پیدا کرده و از هیجانات منفی جلوگیری کنند.
۶.

اثربخشی آموزش عناصر سرمایه های روانشناختی بر انعطاف پذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش سرمایه های روان شناختی انعطاف پذیری روان شناختی پریشانی روان شناختی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۴۲۷
مقدمه: سرمایه های روانشناختی می تواند منجر به تقویت احساس خودکارآمدی، امید به زندگی، تاب آوری و خوش بینی در افراد شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش عناصر سرمایه های روانشناختی بر انعطاف پذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سه ماهه بهار 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زن مبتلا به سرطان پستان با رضایت آگاهانه و داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر در هر گروه). زنان حاضر در گروه آزمایش آموزش عناصر سرمایه های روانشناختی (آخوندی، 1396) را طی 10 هفته در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری روانشناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش عناصر سرمایه های روانشناختی بر انعطاف پذیری روانشناختی و پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان تأثیر معنادار داشته است (p<0/01). بدین صورت که این آموزش توانسته منجر به بهبود انعطاف پذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، آموزش عناصر سرمایه های روانشناختی با به کارگیری مفاهیمی هم چون تاب آوری، امیدواری، خودکارآمدی و خوش بینی، می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود انعطاف پذیری روانشناختی و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مبتلا به سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد.
۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک درد ام اس اینترلوکین 12 تحمل پریشانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۸
هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس عود کننده- بهبود یابنده مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ام اس دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان سینا در سال 1398 بود. 20 بیمار با نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کرد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه چند وجهی درد وست هاون-ییل کرنز، ترک و رودی (1985) را تکمیل کردند. روش آنزیم ایمونوسیورسانس (ELISA) برای اندازه گیری اینترلوکین 12 مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود مؤلفه های ادراک درد در بیماران مبتلا به ام اس در پس آزمون و پیگیری شد (p <0/001)، اما تأثیر معناداری بر اینترلوکین 12 نداشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درمان مناسبی برای بهبود فاکتورهای روانشناختی تحمل پریشانی و ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس باشد، اما درمان مناسبی در جهت کاهش بیومارکرهای زیستی نظیر اینترلوکین 12 در این بیماران نیست.
۸.

تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان

کلیدواژه‌ها: روان - آموزشی فرزند پروری کیفیت زندگی تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۲
زمینه: ارتقای مهارت های فرزند پروری می تواند به واسطه افزایش اعتماد به خود، تراز کیفیت زندگی مادران را افزایش و درنتیجه مقابله با استرس فرزندان را بهبود بخشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن بر کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان انجام شد. روش: روش این پژوهش کاربردی آزمایشی و دارای طرح آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان پیش دبستانی بود مراجعه کننده به مهدکودک گل ها در شهر تهران طی سال 1400 بود. از میان جامعه آماری، 30 نفر از مادران دارای کودک پیش دبستانی با به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری و گروه کنترل 15 نفری گمارش شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مقیاس کیفیت زندگی سازمان سلامت جهانی (Nejat , Montazeri, Holakouie , Mohammad , Majdzadeh, 2007) و مقیاس اندازه گیری تاب آوری کودک و نوجوان Liebenberg, Ungar, & Vijver, 2012)) استفاده شد. گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن (Alipour , Aliakbari Dehkordi & Barghi Irani , 2018.) شرکت کردند و اعضای گروه کنترل در آن هنگام مداخله ای دریافت نکردند. جهت آزمون فرضیه های این پژوهش از تحلیل کوواریانس چندگانه برای بررسی تأثیر مداخله و از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای بررسی ثبات تأثیر مداخله در مرحله پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن کیفیت زندگی مادران و تاب آوری کودکان گروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون و آزمون پیگیری له طور معنی دار افزایش داد. نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش می توان نتیجه گرفت مداخله روان-آموزشی مهارت های فرزند پروری مثبت و ایمن شایان به کارگیری در فضاهای آموزشی و پرورشی است.
۹.

ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی قرنطینه خانگی ویروس کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۰۴
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم می دانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کرونا طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 350 نفر از ساکنین شهر تهران (200 زن و 150 مرد) از طریق فراخوان اینترنتی اجرا شد. داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار Spss-24 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 2 عامل سبک زندگی سالم و سبک زندگی شاد بود که درمجموع 6/34 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس (77/0 α=) و عوامل سبک زندگی سالم (73/0 α=) و سبک زندگی شاد (81/0 α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عامل ها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیردو این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
۱۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احقاق جنسی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طلاق عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳ تعداد دانلود : ۲۵۹
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناسی منطقه 1 شهر تهران در نیمه اول سال 1397 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت را تکمیل کردند. برای گروه آزمایش، برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان احقاق جنسی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار مانده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی را افزایش دهد و درمانگران می توانند از این رویکرد برای بهبود رابطه زوجین و کاهش طلاق عاطفی استفاده کنند.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب اجتماعی - جسمانی خارش شدت پسوریازیس پسوریازیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۴۷۸
زمینه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که هیجانات ممکن است بر روی علائم و مشکلات مرتبط با آن تأثیر داشته باشند. اما آیا درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی علائم بیماری و مسائل مرتبط با آن مؤثر باشند؟ و کدام درمان اثربخش تر است؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب اجتماعی - جسمانی، خارش، و شدت پسوریازیس در بیماران پسوریازیس بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 30 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه گواه (5 مرد و 5 زن) و گروه های آزمایش اول (5 مرد و 5 زن) و دوم (5 مرد و 5 زن) گمارده شدند. ابزار عبارتند از: جلسلات درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار سووج و همکاران (2006) و مدل داتیلیو (2010) وجلسات شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990) مقیاس اضطراب اجتماعی - جسمانی هارت و همکاران (1989)، مقیاس آنالوگ دیداری، و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: هر دو درمان باعث کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی شدند با اثربخشی بیشتر شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی. همچنین هر دو مداخله به میزان یکسانی بر کاهش خارش اثربخش بودند. درمانگری شناختی - رفتاری هیجان مدار، اما نه شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی، باعث کاهش شدت پسوریازیس شد. در پیگیری دو ماهه تغییرات حاصل شده در طی زمان پایدار باقی ماندند (0/001 P< ). نتیجه گیری: این دو درمان مداخلات مفیدی جهت کاهش اضطراب اجتماعی - جسمانی و علائم و شدت بیماری در بیماران پسوریازیس می باشند.
۱۲.

Effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management on Distress Tolerance, Pain Perception and Interleukin-12 in MS Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: cognitive-behavioral stress management Distress tolerance Pain Perception Interleukin-12 MS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۸
Objective: This study aimed to assess the effectiveness of Cognitive-Behavioral Stress Management (CBSM) on distress tolerance, pain perception, and interleukin-12 (IL-12) in patients with Multiple Sclerosis (MS). Method: The present study was a quasi-experimental design with pretest-posttest and follow-up with control group. The statistical population included all female patients with relapsing-remitting MS who had referred to Neuroscience and Rehabilitation Research Centers of Tehran University of Medical Sciences. 20 patients were selected by convenience sampling and were randomly assigned into experimental (10 patients) and control groups (10 patients). The experimental group received the CBSM. Participants completed scales. To measure IL-12, the Enzyme-Linked Immunosorbent Assay (ELISA) was used. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Bonferroni post-hoc test. Results: CBSM increased the distress tolerance and components of pain perception (perceived influence of important people and doing daily affairs) (p <0.001) and it decreased pain severity and IL-12. Also, these changes remained stable during follow-up. Conclusions: CBSM is an effective to influence on distress tolerance, pain perception, and IL-12 in MS patients.
۱۳.

اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش غنی سازی روابط بین فردی رویکرد هیجان مدار سازگاری روانی اجتماعی سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده است که مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث بروز مشکلات عدیده جسمی و روانی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متأهل مبتلا به بیماری MS که عضو انجمن ام اس شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر براساس ملاک های ورود به مطالعه و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مبتنی بر رویکرد هیجان مدار شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. آزمودنی ها در سه مرحله به پرسشنامه های سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دروگتیس و دروگتیس (1990) و پرسشنامه سلامت اجتماعی کیز (۲۰۰۴)  پاسخ دادند. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: جلسات غنی سازی روابط مبتنی بر رویکرد هیجان مدار سبب بهبود سازگاری روانی اجتماعی با بیماری در مرحله پس آزمون و پیگیری شده (01/0>p) و اثر آن در طول زمان نیز ثابت باقی مانده است. درحالیکه مداخله آزموشی تنها در مرحله پس آزمون سبب افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است (05/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار منجر به بهبود سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
۱۴.

اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه LEARN استرس ادراک شده سندروم روده تحریک پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۶
این مطالعه یک گزارش موردی است که با هدف بررسی اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریک پذیر (IBS) انجام شد. نمونه این مطالعه شامل دو نفر زن مبتلا به IBS شدید بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مطب پزشک فوق تخصص گوارش در منطقه ظفر شهر تهران بر اساس معیارهای ورود- خروج انتخاب شدند. استرس ادراک شده و شدت علائم IBS قبل از مداخله، حین اجرا و سه ماه بعد از پایان جلسات به ترتیب با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده (PSS) و مقیاس GISR مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از رسم نمودار و محاسبه شاخص بهبودی با استفاده از فرمول گفته شده که بیانگر اثربخشی برنامه LEARN در کاهش استرس ادراک شده و شدت علائم گوارشی IBS بود. همچنین این بهبودی در پیگیری سه ماهه پس از مداخله در دامنه ای از 50 تا 56 درصد حفظ شد. بنابراین براساس مدل زیستی- روانی- اجتماعی برنامه چند وجهی LEARN به واسطه مؤلفه های اثرگذار می تواند گزینه درمانی مناسبی برای بیماران مبتلا به IBS محسوب شود.
۱۶.

اثر سیکل قاعدگی بر انواع توجه و کارکردهای اجرایی در زنان 30-18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه کارکردهای اجرایی سیکل قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۸۳
مقدمه : هدف این پژوهش بررسی اثر سیکل قاعدگی بر انواع توجه و کارکردهای اجرایی در زنان 30-18 سال سالم (نرمال) بود. روش کار : این پژوهش یک مطالعه بنیادی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه پیام نور تهران جنوب بودند که نمونه پژوهش شامل 41 نفر از این دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و طی سه مرحله منستروال، فولیکولار و لوتئال مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده های توجه از نرم افزار آزمون عملکرد پیوسته، آزمون استروپ، آزمون دقت متمرکز و پراکنده و برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی از نرم افزار آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین توجه پراکنده و توجه انتخابی (ابعاد زمان آزمایش و زمان واکنش) در سیکل قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت (0/05 > P )، اما در گوش بزنگی، توجه متمرکز و کارکردهای اجرایی و توجه انتخابی (ابعاد تعداد خطا، بدون پاسخ و پاسخ صحیح) تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان دهنده تأثیر نوسانات هورمونی در طول سیکل قاعدگی بر توجه و کارکردهای اجرایی می باشد.
۱۷.

Psychological consequences of patients with coronavirus (COVID- 19): A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Psycho social Consequences Coronavirus (COVID-19) Qualitative study

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۹۹
Abstract Objective: Infected persons to Coronavirus experience mental and social consequences because of disease. So the goal of this research is to investigate the mental and social consequences of infected persons. Method: The population in this study was people with new coronavirus (Covid 19) in Bushehr province. The sampling method in this study was purposive and the sample size was 8 persons (6 males and 2 females). Due to the qualitative nature of the study, information was obtained through interviews and the interview process continued until data saturation. The duration of each interview was 30 to 40 minutes. The interview was semi-structured and contained open-ended questions. After completing the interview process, the responses were interpreted and coded using the content analysis method. Results: Based on the results of the present study, the psychological consequences of this disease include negative emotions such as fear of death, depression and anxiety, reduced social activities, feelings of rejection by the community, decreased effective communication with family and society, and stigma experienced by the patient and her/his family. Conclusion: People with Covid-19 disease experience many psychosocial consequences, and this will reduce their quality of life; therefore, use of psychologists and counselors in the therapeutic setting can be effective in reducing these consequences.
۱۸.

شناسایی ابعاد روان شناختی آندروپوز: مقایسه سلامت روان مردان مبتلا به آندروپوز و مردان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آندروپوز سالمندی سلامت روان مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۶۸۸
زمینه و هدف: کاهش هورمون های جنسی در مردان با مشکلات جسمانی و روان شناختی مختلفی ازجمله افسردگی، کاهش فعالیت جسمانی، اختلال در حافظه و کارکردهای اجرایی همراه است. هدف مطالعه حاضر مقایسه سلامت روان (Mental health) مردان مبتلا به آندروپوز (Andropause) و مردان مسن بهنجار به منظور شناسایی ابعاد روان شناختی آندروپوز بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان مرد گروه سنی 65-45 سال دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران بود. از میان جامعه مورد بررسی 150 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از پر کردن پرسشنامه کمبود آندروژن در مردان مسن (Androgen Deficiency of Aging Men questionnaire یا ADAM) و سلامت عمومی (General Health Questionnaire یا GHQ) به دو گروه تشخیص بالینی آندروپوز و عادی تقسیم شدند. یافته ها: به منظور تشخیص بیوشیمیایی آندروپوز افراد دارای نشانگان کمبود آندروژن به آزمایشگاه مراجعه کردند و پس ازآن سلامت روان بین سه گروه از مردان عادی، مردان دارای تشخیص بالینی و آزمایشگاهی آندروپوز مقایسه گردید. هر سه گروه در ابعاد علائم جسمانی، کارکرد اجتماعی، اضطراب و افسردگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. افراد دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات بیشتری در ابعاد افسردگی و اضطراب گزارش کردند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر افرادی دارای تشخیص آزمایشگاهی آندروپوز مشکلات شدیدتری در زمینه افسردگی و اضطراب داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده ضرورت استفاده از برنامه های درمانی در خصوص افسردگی و اضطراب این گروه از افراد در کنار درمان های هورمونی و سایر درمان های پزشکی دیگر است.
۱۹.

اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش نشانگان اضطراب مرگ در بیماران قلبی-عروقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طرح واره درمانی گروهی اضطراب مرگ بیماران قلبی- عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۵۵۵
زمینه و هدف: اضطراب می تواند در یک بازه ده ساله به بیماری های قلبی منجر شود و بیماری های قلبی به نوبه خود به اضطراب؛ اضطراب مرگ. هدف پژوهش حاضر؛ تعیین تأثیر طرح واره درمانی گروهی بر کاهش اضطراب مرگ در بیماران قلبی- عروقی صورت بود. مواد و روش ها: جامعه آماری دربردارنده کلیه بیماران مبتلابه بیماری های قلبی-عروقی مراجعه کننده به مرکز قلب تهران بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مراجعین، داده های حاصل از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (Templer’s Death Anxiety Scale) از ۱۱۳ نفر اخذ و پس از بررسی اولیه، تعداد 30 نفر (18 زن و 12 مرد) از افراد که بالاترین نمرات را در آزمون کسب کرده بودند در پژوهش دخالت داده شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. پیش ازاین در نظر گرفته شد تا شرکت کنندگان به وضعیت های عصبی مختل کننده هوشیاری اعم از ضربه مغزی و دمانس دچار نبوده باشند. سپس اعضای گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۹0 دقیقه ای تحت درمان طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و پس ازآن دوباره ازلحاظ میزان اضطراب مرگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که پس از اجرای مداخله طرح واره درمانی گروهی از میزان اضطراب مرگ اعضای گروه آزمایش به طور معنا داری (05/0 p< و 147/4F= ) کاسته شده است؛ بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر کاهش میزان اضطراب مرگ تائید می شود. نتیجه گیری: این یافته ممکن است به خلأ پژوهشی موجود در مورد اضطراب مرگ در بیماران قلبی-عروقی و همچنین کاربردهای بالینی در مواجهه با این پدیده کمک کنند.
۲۰.

Comparison of the effectiveness of Emotion-Focused Cognitive-Behavioral Therapy (ECBT) and Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on C-Reactive Protein (CRP) Level in Patients with Psoriasis(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان