مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سایبرکندریا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سایبرکندریا شکل نوظهوری از هیپوکندریا است که در آن جست وجوی مکرر مطالب مربوط به بیماری ها در اینترنت موجب افزایش اضطراب و پریشانی فرد شده و با تلاش های تکراری و بی نتیجه در زمینه اطمینان جویی ادامه می یابد. مقیاس شدت سایبرکندریا (CSS) با هدف تشخیص این پدیده طراحی شده است و ویژگی های روان سنجی آن در جمعیت غیر ایرانی مورد تأیید قرار گرفته است؛ اما تاکنون در جمعیت ایرانی بررسی نشده است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شدت سایبرکندریا (CSS) در جمعیت ایرانی می باشد. روش: در این پژوهش 200 نفر دانشجو به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های پژوهش که شامل مقیاس شدت سایبرکندریا (CSS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و فرم کوتاه اضطراب سلامت (SHAI) بود پاسخ گفتند. داده های مربوط به تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: با استفاده از تخلیل عاملی اکتشافی چهار عامل اجبار، اطمینان جویی/بی اعتمادی، افراط و پریشانی استخراج گردید که به جز یک عامل جدید (اطمینان جویی/بی اعتمادی)، سه عامل دیگر مطابق با نسخه اصلی مقیاس بود. پایایی مقیاس از طریق ارزیابی ضریب همسانی درونی و روایی آن از طریق رابطه همبستگی نمره کل مقیاس و عامل های استخراج شده با سایر متغیرهای پژوهش بررسی شده مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصله، این مقیاس چهار عامل را در جمعیت ایرانی شناسایی می کند. روایی و پایایی عوامل موجود مورد تأیید قرار گرفته و استفاده از این مقیاس در موارد تحقیقاتی و بالینی ایرانی توصیه می شود.
پیش بینی اضطراب ویروس کرونا بر اساس تاب آوری، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سایبرکندریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از تاثیرات همه گیری بیماری کووید-19، افزایش سطح اضطراب ناشی از آن بوده است. در این راستا، شناسایی و هدف قرار دادن عوامل پیش بینی کننده آن می تواند در مدیریت اضطراب ویروس کرونا موثر باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب ویروس کرونا بر اساس تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و سایبرکندریا بود. روش کار: در قالب یک طرح همبستگی از بین افراد 18 تا 60 سال ساکن شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و از طریق شبکه های اجتماعی، 409 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اضطراب ویروس کرونا Lee، تاب آوری Connorو Davidson، تنظیم شناختی هیجان Garnefski و Kraaijو شدت سایبرکندریای McElroy و همکاران جمع آوری شد. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، متغیرهای تاب آوری، زیرمقیاس های ملامت خویش و پذیرش در متغیر تنظیم شناختی هیجان و سایبرکندریا، در مجموع 5/15 درصد از واریانس اضطراب ویروس کرونا را پیش بینی کردند (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تاب آوری، برخی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان همچون ملامت خویش و پذیرش و همچنین سایبرکندریا با اضطراب ویروس کرونا ارتباط معنادار داشته و قادر به پیش بینی آن هستند. بر این اساس، با طراحی پژوهش های مداخله ای همچون تاثیر آموزش تاب آوری، تنظیم هیجان و مدیریت سایبرکندریا بر اضطراب ویروس کرونا می توان به نتایج علی دست یافت و سپس این نتایج را برای مدیریت اضطراب ویروس کرونا در قالب آموزش های همگانی در جامعه مطرح کرد.
تدوین و آزمون مدل ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با خودبیمارانگاری سایبری با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان بر دانشجویان بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد مطالعه 337 نفر بودند که به روش در دسترس به صورت فراخوان اینترنتی در سال تحصیلی 1400- 1399 از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انتخاب شده و در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (2007)، پرسش نامه ی سایبرکندریا فرگاس (2014) و پرسش نامه ی راهبردهای شناختی تنطیم هیجان گرنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون معادلات ساختاری با نرم افزار Amos و spss23 تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین طرح واره های ناسازگار اولیه با راهبردهای هیجان های مثبت رابطه س منفی و با راهبردهای هیجان های منفی رابطه ی مثبت وجود دارد. بین راهبردهای هیجان های مثبت با سایبرکندریا رابطه ی منفی و بین راهبردهای هیجان های منفی با سایبر کندریا رابطه ی مثبت وجود دارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا رابطه ی مستقیم وجود ندارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان رابطه ی غیرمستقیم وجود دارد. در آخر نتایج نشان داد که متغیرهای طرح واره های ناسازگاری اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان های مثبت و منفی قادر به تبیین4/34 درصد از واریانس بیماری روانی سایبرکندریا هستند. شماره ی مقاله: 3
بروندادهای پژوهشی در زمینه سایبرکندریا: مطالعه علم سنجی، آلتمتریک و تحلیل شبکه های همکاری علمی پژوهشگران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۲۹-۱۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سایبرکندریا را می توان یکی از چالش های نوپدید در عصر اینترنت دانست. هدف پژوهش حاضر بررسی تولیدات علمی و شبکه های همکاری علمی پژوهشگران در زمینه سایبرکندریا در پایگاه Web of Science بود. روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های علم سنجی، آلتمتریک و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 90 برونداد علمی در زمینه سایبرکندریا بود که تا زمان گردآوری داده های پژوهش در ژوئن سال 2020 در پایگاه Web of Science نمایه شده بودند. برای گردآوری داده ها از پایگاه های Web of Science و آلتمتریک اکسپلورر استفاده شد. همچنین، نرم افزار های VOSviewer و UCINet جهت ترسیم و تحلیل شبکه های همکاری علمی استفاده شد. یافته ها: 80 درصد مقاله های بررسی شده، طی سا ل های ۲۰15 تا ۲۰20 منتشرشده بود و بالغ بر 2/42 درصد از آن ها مربوط به دو سال اخیر بوده است. مجله «Journal of Anxiety Disorder » بیش ترین تعداد مقاله (10 درصد) را در این زمینه منتشر کرده بود. بیشترین تولیدات علمی در این زمینه مربوط به حوزه های موضوعی روان پزشکی و روانشناسی بود. به 51 مقاله از 79 مقاله دارای نشانگر دیجیتالی شیء منتشرشده در این زمینه، دست کم یک بار در رسانه های اجتماعی توجه شد. 1/81 درصد از تولیدات علمی در زمینه مورد بررسی از طریق همکاری دو یا چند پژوهشگر تولید شد. نتیجه گیری: هرچند تعداد تولیدات علمی در زمینه سایبرکندریا در پایگاه Web of Science اندک است، اما روند آن رو به افزایش است. بررسی شبکه همکاری پدیدآورندگان تولیدات علمی در زمینه سایبرکندریا، تمایل بیش تر پژوهشگران را به تألیفات مشارکتی نشان می دهد.
مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم سایبرکندریا در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرستاران به علت مواجه گسترده با بیماران بیشتر در معرض بیماری سایبرکندریا قرار دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علا ئم سایبرکندریا در پرستاران انجام گرفت . روش: روش پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بوده است. نمونه آماری تحقیق شامل 60 نفر از پرستاران بیمارستان های شهرستان تبریز در سال 1401 بودند که به روش تصادفی در سه گروه فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت و گروه گواه اختصاص یافتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سایبرکندریا مک الروی و شولین استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، آزمون تعقیبی توکی و بنفرونی از طریق نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: اثر عامل زمان بر میزان ابعاد متغیر سایبرکندریا معنادار به دست آمد، به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است. همچنین اثر تعامل زمان و گروه نیز بیانگر این است که بین سه گروه (گروه فراشناخت درمانی، گروه شفقت درمانی و گروه کنترل) از لحاظ نمرات اجبار، پریشانی، افراط و اطمینان جویی تفاوت معنادار وجود داشت. به عبارت دیگر میزان ابعاد سایبرکندریا در پس آزمون و مرحله پیگیری گروه های مداخله پایین تر از گروه های کنترل بود . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر میزان علائم بیماری سایبرکندریا، به نظر می رسد اعمال مداخله های فراشناخت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش و درمان علائم بیماری سایبرکندریا در پرستاران می شود.
نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
27 - 36
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سایبرکندریا را می توان یکی از چالش های نوپدید در عصر اینترنت دانست. با تاکید بر این موضوع که عزت نفس و نشانگان وسواسی جبری یکی از موضوعات اصلی پژوهش در جوانان می باشد و شناسایی عوامل مربوط به افزایش سایبرکندریا لازم است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر نقش واسطه ای نشانگان وسواسی جبری در رابطه عزت نفس و سایبرکندریا در دانشجویان بود.روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر، دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد 262 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سایبرکندریا مک الروی و شولین (CSS)، پرسشنامه وسواس فکری-عملی فوا و همکاران (OCD-R) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل انجام گردید.یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازه گیری شده پژوهش با مدل مفهومی برازش مطلوب دارد. در مورد اثرات مستقیم، نتایج نشان می دهد که عزت نفس با سایبرکندریا و نشانگان وسواسی جبری رابطه مستقیم دارد. همچنین نشانگان وسواسی جبری با سایبرکندریا رابطه مستقیم دارد. در مورد اثر غیر مستقیم، نتایج نشان داد که نشانگان وسواسی جبری به صورت واسطه ای بر رابطه میان عزت نفس و سایبرکندریا تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان وسواسی جبری در رابطه بین عزت نفس و سایبرکندریا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای سایبرکندریا می تواند موثر باشد.
انعطاف پذیری روان شناختی و سایبرکندریا: نقش میانجی اضطراب کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
652 - 664
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده سایبرکندریا علاوه بر ایجاد پریشانی و تخریب عملکردی، از طریق افزایش مراجعات بی دلیل به بیمارستان ها و مراکز پزشکی موجب فشار کاری بیشتر بر کادر درمان می شود. شناسایی بهتر این پدیده می تواند به انتخاب و طراحی مداخلات درمانی کمک کند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو مؤلفه انعطاف پذیری روان شناختی (ذهن آگاهی و ناهم آمیزی شناختی) با سایبرکندریا و نیز نقش میانجیگر اضطراب کووید-۱۹ انجام شده است.
مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویانی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. با توجه به رعایت اصل فاصله گذاری اجتماعی، جمع آوری داده ها به شیوه اینترنتی صورت پذیرفت و در پایان ۲۶۲ مشارکت کننده پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از مقیاس شدت سایبرکندریا، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه ناهم آمیزی شناختی و مقیاس اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برنامه لیزرل استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، برازش مدل مطلوب بود. رابطه معناداری بین ذهن آگاهی و سایبرکندریا مشاهده نشد. ناهم آمیزی شناختی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق اضطراب کووید-۱۹) بود. براین اساس، وجود رابطه آماری معنادار بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
نتیجه گیری: در مجموع، به نظر می رسد ناهم آمیزی شناختی سهم قابل توجهی در زمینه شکل گیری علائم سایبرکندریا دارد و اضطراب کووید-۱۹ به عنوان متغیر میانجی نقش معناداری را در آسیب پذیری افراد در برابر سایبرکندریا ایفا می کند