مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر میانشهر (فسا) در سال تحصیلی 1403-1402بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ نفر دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت مداخله روش تدریس معکوس طی 12 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه پیوند با مدرسه (SBQ) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (AEQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد روش تدریس معکوس بر پیوند با مدرسه اثربخشی مثبت و معناداری دارد (0.01>P) و توانست میزان پیوند با مدرسه دانش آموزان دختر را افزایش دهد. همچنین نتایج نشان داد روش تدریس معکوس بر هیجانات تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بوده (0.01>P) و توانست هیجانات مثبت را در دانش آموزان دختر افزایش و هیجانات منفی را کاهش دهد. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای آموزشی مفید و ارزشمند در جهت تقویت پیوند با مدرسه و هیجانات تحصیلی دانش آموزان، آموزش به شیوه روش تدریس معکوس است.
نقش واسطه ای سبک های شناختی در ارتباط بین ادراکات والدینی و انگیزش خودمختار پژوهشی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک از درگیری، حمایت از خودمختاری و گرمی والدین با انگیزش خودمختار پژوهشی دانشجویان و بررسی نقش واسطه ای سبک های شناختی در این زمینه بود. در یک طرح توصیفی-همبستگی تعداد 317 نفر از دانشجویان دختر دوره کارشناسی پردیس شهید هاشمی نژاد دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد با روش سهمیه ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با مقیاس ادراکات والدینی (POPS)، آزمون گروهی اشکال نهفته (GEFT) و مقیاس انگیزش پژوهشی (MRS) انجام شد. تحلیل مسیر نشان داد اثر ادراک گرمی و حمایت از خودمختاری پدر و مادر با واسطه گری سبک شناختی بر انگیزش خودمختار پژوهشی مثبت است. اثر درگیری مادر و پدر با واسطه گری سبک شناختی بر انگیزش خودمختار پژوهشی منفی بود. بدین ترتیب والدین می توانند از طریق ارضای نیازهای حمایت از خودمختاری و پیوند داشتن و اثر گذاری بر سبک شناختی فرزندان، آنان را از بی انگیزگی که پایین ترین سطح انگیزش است به سطوح خودمختار انگیزش در رفتارهای پژوهشی سوق دهند.
تأثیر بازی درمانی گروهی بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان مضطرب 7 تا 12 سال بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با الگوی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی مضطرب ناحیه 4 تهران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین داشتند. گردآوری داده ها با پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (RCBQ) و پرسش نامه پرخاشگری (AQ) صورت گرفت. گروه آزمایش بازی درمانی گروهی را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین میانگین مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.05>P) و بازی درمانی گروهی باعث کاهش نمرات مشکلات رفتاری و پرخاشگری در گروه آزمایش شده است. بر این اساس به نظر می رسد بازی درمانی گروهی مداخله ای اثربخش جهت کاهش مشکلات رفتاری و پرخاشگری در کودکان مضطرب 7 تا 12 سال است.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سازگاری با درد مزمن
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سازگاری با درد مزمن (ACPQ) بود. جامعه آماری پژوهش را مراجعه کنندگان به یک کلینیک درد در تهران در بازه زمانی دی تا اسفند ۱۴۰۲ تشکیل می دادند. تعداد ۱۱۰ نفر از این مراجعان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از تحلیل عاملی و بررسی همسانی درونی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل عاملی، ساختار عاملی پرسشنامه را با 18 گویه اصلی که در سه خرده مقیاس بار شده بود را تأیید کرد. میزان واریانس تبیین شده 65.83 درصد بود. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 0.90 و برای خرده مقیاس های برای خرده مقیاس های ادراک از خود، درک محدودیت ها و درک تحمل به ترتیب 0.89، 0.90 و 0.85 بود. میان مولفه های سازگاری با درد مزمن همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت (0.01>P). در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه سازگاری با درد مزمن (ACPQ)، دارای روایی و پایایی مطلوبی در جامعه ی ایرانی است.
گرایش به رفتارهای پرخطر در سرآغاز جوانی: نقش تعیین کننده تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده ابعاد تکانشگری و نظم جویی شناختی هیجان در گرایش دانشجویان به رفتارهای پرخطر بود. در یک طرح همبستگی، تعداد 244 نفر (112 دختر و 132 پسر) از دانشجویان سال اول دوره کارشناسی یکی از دانشگاه های شهر بجنورد با روش طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی (IARS)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج گویای آن بود که گرایش به مصرف مواد مخدر (0.12=R2)، الکل (0.04=R2)، سیگار (0.08=R2)، گرایش به خشونت (0.06=R2)، رفتار جنسی (0.24=R2) و برقراری رابطه با جنس مخالف (0.10=R2) بر حسب ابعاد تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری قابل تبیین هستند. در مجموع نتایج این پژوهش گویای آن بود که تکانشگری یا عمل بدون تأمل و تنظیم شناختی هیجان یا فرایندهای بازبینی، ارزیابی و تعدیل واکنش های هیجانی در گرایش دانشجویان به رفتار های پرخطر نقش دارند.
استرس شغلی در افراد دارای مشاغل آزاد در همه گیری کووید-19: نقش تعیین کننده ناامنی شغلی و حمایت اجتماعی ادراک شده
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعیین کننده ناامنی شغلی و حمایت اجتماعی ادراک شده در استرس شغلی افراد دارای مشاغل آزاد در همه گیری کووید-19 بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 150 نفر از افراد دارای مشاغل آزاد شهر اردبیل با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استرس شغلی (JSQ)، امنیت شغلی (JSQ) و حمایت اجتماعی ادراک شده (PSSQ) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی از سوی خانواده (0.36-=β)، رضایت اقتصادی (0.34-=β) و انتخاب شغل مناسب (0.17-=β) پیش بین کننده معنادار استرس شغلی هستند. این متغیرها 38 درصد از تغییرات استرس شغلی را تبیین می کردند. بر اساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد امنیت شغلی و حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند استرس شغلی را در افراد دارای مشاغل آزاد کاهش دهد. این امر به ویژه در شرایط بحرانی همانند همه گیری کووید-19 قابل توجه است.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای خود آسیب رسان در زنان دارای سابقه مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رفتارهای پرخطر و رفتارهای خود آسیب رسان در زنان دارای سابقه مصرف مواد بود. جامعه آماری شامل زنان دارای سوء سابقه مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر مشهد بود. تعداد ۳۰ نفر از این زنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی (ISAS) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش رفتارهای پرخطر و رفتارهای آسیب رسان به خود تأثیر معناداری دارد (0.05>P). به نظر می رسد که درمان متمرکز بر شفقت برای کاهش رفتارهای پرخطر و رفتارهای آسیب رسان در زنان دارای سابقه مصرف مواد موثر است. استفاده از این مداخله به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می شود.