فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۶۲۱ تا ۱۰٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
201-220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عزت نفس و ادراک از سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی سبک های مراقبت گری دانشجویان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرد متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 245 نفر از آن ها انتخاب شده و به ابزارهای مراقبت گری، مقیاس عزت نفس و سبک های فرزندپروری والدینی ادراک شده پاسخ دادند. پس از اجرای پرسش نامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و هم چنین روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت مثبت و معنادار، و طرد، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس، فزون حمایتگری و صمیمیت عاطفی، بعد کنترل را به صورت منفی و معنادار و طرد، بعد کنترل را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، بعد وسواس را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
تأثیر رسانه در مقبولیت و اجرای امربه معروف و نهی از منکر در جامعه
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهى از منكر برجسته ترین، بارزترین و گرامى ترین واجب در میان واجب ها است. هدف تمام انبیاء و اولیاء، اصلاح جامعه ی بشرى بوده و مؤثرترین ابزار براى رسیدن به این هدف بزرگ امر به معروف و نهى از منكر است. این واجب الهی یکی از مصادیق جامعیت، جاودانگی و پویایی دین اسلام است که برای تحقق ک امل ش ریعت و ت طابق جامعه ی انسانی با هدف خلقت و نزول وحی، ضروری و اصولی است. موضوع امر به معروف و نهی از منکر و شناخت آثار آن در جامعه انسانی ابعاد مختلف و متفاوتی دارد و ازاین رو مورد بررسی قرار می گیرد. ازجمله مهم ترین این ابعاد می توان به بعد سیاسی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و... اشاره کرد. امروز قدرت رسانه و تأثیری که رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری در جهت دهی به افکار عمومی دارند بر کسی پوشیده نیست و به خوبی می توان از این ویژگی رسانه ها، برای ترویج امر به معروف و نهی از منکر بهره برد. در این مقاله سعی شده تا ضمن بررسی جایگاه رسانه در احیای امر به معروف و نهی از منکر، به بررسی برخی مشکلات موجود و شروط اساسی در جهت حصول نتیجه پرداخته شود.
مؤلفه های فرهنگی مشترك در سیاست و فوتبال (مطالعه موردی كشور ایران در دوران معاصر)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
431-453
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویكردی توصیفی- تحلیلی به مطالعه مؤلفه های فرهنگی مشترك بین سیاست و فوتبال در ایران معاصر می پردازد؛ و از آن جا كه هر جامعه ویژگی های خاص خود را دارد كه آن را از سایر جوامع جدا می كند و گفتمان حاكم بر جامعه را در نهادهای مختلف اجتماعی تعیین می نماید؛ سعی دارد با بررسی ویژگی های فرهنگی ایران، تأثیرگذاری آن بر دو نهاد سیاست و ورزش كه از جمله نهادهای اجتماعی دوران مدرن می باشند را مشخص نماید، و با ایجاد پیوند میان جامعه شناسی، جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی ورزش، به دنبال دستیابی به پاسخ این سئوال است كه فرهنگ چه وجوه تشابهی را بین سیاست و فوتبال در ایران دوران معاصر ایجاد كرده است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد، به رغم تفاوت های موجود میان نهاد سیاست و ورزش، به علت تأثیرپذیری آن ها از فرهنگ، شاهد وجود مؤلفه های مشترك در بین آن ها می باشیم. ضمن این كه هدف از این تحقیق این است كه؛ با رویكردی جامعه شناسانه نسبت به سیاست و ورزش، و با تدبیر صحیح و برنامه ریزی فرهنگی درازمدت از سوی نخبگان فهیم سیاست و حكومت در جمهوری اسلامی ایران، امكان تقویت مؤلفه های مثبت و كاهش تأثیر مؤلفه های منفی پایدار فراهم گردد.
رابطه مدیریت جهادی با میزان اثربخشی سازمانی (مورد مطالعه: پلیس آگاهی استان همدان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه مدیریت جهادی با میزان اثربخشی سازمانی انجام پذیرفت. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان پلیس آگاهی استان همدان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 96 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. در پژوهش حاضر، به مت جمع آوری داده های موردنظر از دو پرسشنامه(پرسشنامه محقق ساخته مدیریت جهادی و پرسشنامه استاندارد اثربخشی سازمانی پارسونز) استفاده شده است که برای تعیین روایی آن ها از روایی محتوایی و همچنین برای محاسبه پایایی پرسشنامه های مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و 93/0 به دست آمد. در ادامه برای تجزیه و تحلیل فرضیه های موردنظر از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر؛ میانگین، درصد، آزمون کالموگرف- اسمیرنوف، آزمون t تک گروهی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده این واقعیت است که هر چهار فرضیه تحقیق تأیید شده و متغیرهای ساختار، محیط، رفتار با میزان اثربخشی سازمانی رابطه معناداری دارند. یعنی هر چه میزان رفتار، انعطاف پذیری در ساختار، سخت کوشی و نهادینه کردن اخلاق و ارزش های دینی در محیط کار ارتقاء یابد، اثربخشی در پلیس آگاهی نیز مطلوب تر خواهد شد.
بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سکوت سازمانی کارکنان در مراحل مختلف چرخه حیات سازمان های دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری زهرآگین بر سکوت سازمانی کارکنان در مراحل مختلف چرخه حیات سازمان های دانش بنیان انجام پذیرفت. رویکرد این پژوهش از نوع کیفی بوده و اطلاعات گردآوری شده به دو شیوه اطلاعات میدانی(مصاحبه) و منابع کتابخانه ای گردآوری شده است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر از دو مصاحبه نیمه ساختاریافته ای با20 تن از خبرگان(مدیران شرکت های دانش بنیان، اساتید دانشگاه) با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی به عمل آورد که برای پایایی آن ها به دو شیوه(کدگذاری در دو مقطع زمانی) و میان دو کدگذار(بهره گیری از فردی دیگر جهت کدگذاری مصاحبه ها به شیوه تحلیل تم) اندازه گیری شد که به ترتیب 77% و 79% محاسبه گردید. داده های به دست آمده با روش تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رهبری زهرآگین در سازمان های دانش بنیان در مرحله کارآفرینی و شکل گیری اولیه منجر به کاهش سکوت سازمانی کارکنان، در مراحل کنترل(رسمیت) و پیچیدگی افزایش سکوت سازمانی کارکنان و در نهایت مرحله افول موجب کاهش سکوت سازمانی کارکنان سازمان های دانش بنیان می گردد.
تحلیلی جامعه شناختی بر خرافه گرایی دینی در عصر مرشد شاهان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفویان پس از دوره فترت در ایران دولتی متمرکز تشکیل دادند و با تقویت هویت ملی ایرانیان و استفاده از عنصر هویت بخش دین، تحولاتی اساسی در ساختار حکومت و جامعه ایجاد کردند. رسمی کردن مذهب تشیع امامیه، مهم ترین اقدام حکومت صفویه در شروع کار بود که موجب تحول اساسی در ارزش ها و هنجارهای جامعه ایران شد. درنتیجه، بسیاری از ارزش ها جنبه دینی و مذهبی پیدا کردند و همراه این تحولات، برخی باورهای نادرست نیز رواج یافت. ساختار جهان بینانه حکومت صفویه با توجه به جنبه های دینی آن، تا جایی در زمینه خرافه گرایی پیش رفت که موجب ایجاد سستی در مبانی تشیع شد. نزدیکی فرهنگی ایران امروز با دوره صفویه، موجب ماندگاری و پایائی بسیاری از آداب و رسوم، اعتقادات و سنت ها شده است؛ درنتیجه باید ریشه برخی خرافه های موجود را در دوره صفویه جستجو کرد که به دلایل مختلف تا امروز ادامه پیدا کرده است. با توجه به تاریخی بودن موضوع، این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، به صورت کیفی و به شیوه تاریخی - تطبیقی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان دادند نفوذ باورهای خرافی میان نخبگان و دربار، موجب شیوع خرافات در سطح جامعه شده است. در کنار این عوامل، برداشت سطحی از دین و توجیه اعتقادات خرافی به وسیله باورهای دینی، ضمنِ گسترش خرافات، زمینه سقوط حکومت صفویه را فراهم کرد.
بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلامت عمومی با میانجی گری سبک زندگی سلامت محور (مطالعه موردی: دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه فرهنگی بخشی از دارایی هر فرد است که نقش بسزایی در سبک و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی دانش آموزان بر میزان سلامت عمومی به سبب سبک زندگی سلامت محور آن هاست. چهارچوب نظری به کار رفته در این پژوهش، نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو و سبک زندگی سلامت محور کاکرهام است. جامعه آماری، دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر شیراز است و نمونه آماری 391 نفری پسر و دختر با استفاده از فرمول کوکران بررسی شده است. روش نمونه گیری، روش خوشه ای متناسب با حجم بوده است که با استفاده از آمار گرفته شده از اداره آموزش و پرورش شیراز، تعداد جامعه آماری و سهم هر خوشه به دست آمده است. نتیجه های پژوهش نشان داد هر سه متغیر سرمایه فرهنگی، سبک زندگی سلامت محور و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معناداری با هم دارند؛ همچنین نتیجه های الگو سازی معادله های ساختاری نشان داد سرمایه فرهنگی به طور غیرمستقیم و به سبب سبک زندگی سلامت محور بر سلامت عمومی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. به طور کلی نتیجه های این پژوهش درستی الگوی مورد بررسی را تأیید می کند.
مبانی هستی شناختی و معرفت شناختیِ اجتماعی رئالیسم انتقادی؛ با تأکید بر آراء روی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
29 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار ارائه مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکتب رئالیسم انتقادی است و سعی می شود نگرش این مکتب را در ارتباط با جهان اجتماعی و رویداد های درون آن توضیح دهد و نشان دهد چگونه می توان با استفاده از مبانی این مکتب به تبیین بهتر واقعیت اجتماعی دست یافت. اگرچه این مکتب از جهت هستی شناسی، رئالیست و از بابت معرفت شناسی، تفسیری هرمنوتیک است اما انتقاد های جدی به این دو مکتب دارد و هر دو مکتب را به مغالطه معرفتی متهم می کند. از نظر رئالیست های انتقادی ماهیت واقعیت اجتماعی دارای سه لایه واقعی، رویدادی و تجربی است که لایه واقعی همان مکانیسم بنیادی خلق و تحول واقعیت های اجتماعی است که باید مورد تأکید و مطالعه محققین علوم اجتماعی باشد. این در حالی است که بیشتر تحقیقات اجتماعی محدود به کشف لایه رویدادی واقعیت اجتماعی اند. بسکار با ارائه روش پژوهشی Rrreic سعی در شناخت لایه های بنیادی تر واقعیت اجتماعی دارد و همچنین معتقد است انتقاد مداوم از یافته ها و تجارب انسان ها از جامعه هم سبب دستیابی به معرفت معتبر می شود و هم امکان رهایی بخشی را فراهم می کند. در این مقاله با بسط این روش و استفاده از آن در تبیین یک نمونه از واقعیت های اجتماعی کوشش می شود تا به این اتهام که رئالیسم انتقادی درحد یک مکتب فلسفی باقی مانده است و نتوانسته برای تحلیل رویداد های اجتماعی روش شناسی کاربردی ارائه کند، پاسخ داده شود.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به نابهنجاری اجتماعی در بین دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر خلخال در سال تحصیلی 94-93(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نابهنجاری های اجتماعی دانش آموزان در شهر خلخال انجام شده و روش مطالعه، پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری دانش آموزان دختر و پسر سال نخست مقطع متوسطه تحصیلی در سال 94-93 شهر خلخال، برابر با 1664 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 301 نفر تعیین شده و روش نمونه گیری طبقه ای بوده است. با استفاده از نظریه های کنترل اجتماعی، بیگانگی و خرده فرهنگ کج روی متغیرهای تحقیق استخراج شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد همبستگی متغیرهای مستقل، مانند معاشرت با دیگران ناباب با ضریب 515/، استفاده از رسانه های نوظهور 276/، ساختار تعاملات اعضای خانواده ازلحاظ اظهاری 219/0- و ابزاری 411/، و پایگاه اجتماعی 235/ و اقتصادی 139/، با گرایش به نابهنجاری اجتماعی معنادار است و مشارکت در امور مدرسه با گرایش به نابهنجاری با ضریب 102/0- معنادار نیست. همچنین، معاشرت با دوستان ناباب در تبیین متغیر وابسته بیشترین سهم را دارد.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در جامعه عشایری (مطالعه موردی: شهرستان چرداول، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰ و ۶۱
155 - 180
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری بخشی از جمعیت فعال و تلاشگر کشورمان است که با تولید مواد اولیه و خام و ایفای نقش قابل توجه در تصمیمات سیاسی کشور و حراست از مرزها، در دهه های گذشته، مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گرفته است؛ با وجود این، در سال های اخیر به واسطه افزایش مشکلات متعدد برای این قشر، درصد جمعیت آنها به صورت روزافزونی کاهش یافته است؛ از این رو، بررسی مسائل اجتماعی مربوط به آنها از جمله بررسی و تحلیل سرمایه اجتماعی در راستای کاهش این مشکلات از مهمترین اقداماتی است که مورد توجه محققان قرار گرفت. هدف از پژوهشِ توصیفی - تحلیلی حاضر، بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در جامعه عشایری بود که به صورت موردی در میان عشایر شهرستان چرداول از توابع استان ایلام انجام گرفت. با توجه به نبود اطلاعات دقیق در مورد تعداد خانوارهای عشایر شهرستان چرداول، 120 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نیز از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین سه شاخص اصلی سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد و انسجام) در میان عشایر شهرستان چرداول، به ترتیب با مقادیر 74/3، 73/3 و 81/3 در سطح 99 درصد اطمینان از میانگین مبنا (عدد 3) بیشتر و بالاتر از حد متوسط است. در خصوص وضعیت کلی سرمایه اجتماعی نیز نتایج نشان داد که میانگین سرمایه اجتماعی، 76/3 بوده و در سطح 99 درصد اطمینان، بالاتر از میانگین مبنا قرار گرفته است. بررسی عوامل مرتبط با سرمایه اجتماعی جامعه عشایری مورد مطالعه هم نشان داد که در میان متغیرهای مورد بررسی، سه متغیر «دسترسی به وسایل ضروری»، «دسترسی به خدمات» و «فاصله تا مراکز ضروری»، دارای رابطه معناداری با سرمایه اجتماعی بوده اند که ضریب همبستگی آنها به ترتیب، 287/0، 481/0 و 398/0- می باشد.
بررسی تأثیر بازارگرایی، قابلیت بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری بر عملکرد شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارگرایی که به شرکت ها کمک می کند تا از طریق خلق ارزش های مشتری به عملکرد برتری دست پیدا کنند، قلب تفکر و شیوه بازاریابی مدرن است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازارگرایی، قابلیت های بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری بر عملکرد شرکت های بیمه با توجه به نقش تعدیل گر استراتژی های بازاریابی و قدرت سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نمایندگان شرکت بیمه سینا است. با استفاده از نرم افزار PLS3 برای تجزیه وتحلیل 86 مجموعه پرسشنامه از نمایندگان این شرکت جمع آوری شده است. محققان دریافتند که بازارگرایی شرکت های بیمه بر قابلیت تجاری سازی نوآوری، عملکرد و قابلیت های بازاریابی آن شرکت ها تأثیر دارد. قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها تأثیر دارد. قابلیت تجاری سازی نوآوری شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها تأثیر دارد. استراتژی های بازاریابی، تأثیر قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه بر عملکرد آن شرکت ها را تعدیل می کند و تعدیل آن مثبت است، اما قدرت سازمانی تأثیر قابلیت های بازاریابی شرکت های بیمه، عملکرد آن شرکت ها را تعدیل نمی کند. همچنین مشخص شد که قابلیت های بازاریابی و قابلیت تجاری سازی نوآوری میانجی جزئی هستند.
مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی (پیمایش شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
27 - 52
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساس امنیت اجتماعی از جمله مقولات مهم در هر جامعه ای به شمار می رود و مقدمه ای لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است. احساس امنیت، پدیده ای روان شناختی- اجتماعی است که دارای ابعاد گوناگونی می باشد.<br /> روش شناسی: پژوهش حاضر به بررسی ارتیاط سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در شهر کرج می پردازد. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را کلیه افراد بالای 15 سال سن را تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه آماری تحقیق از فرمول کوکران استفاده شده و بر این اساس 315 بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر احساس امنیت اجتماعی در شهر کرج پایین تر از حد متوسط است. نتایج جدول همبستگی دو متغیره همچنین بیانگر آن است که بین اعتماد فردی و مشارکت عینی و احساس امنیت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل 13 درصد از متغیر وابسته را تبیین می کنند.
راهکارهای توانمندسازی اقشار کم درآمد با تکیه بر مشاغل خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
103 - 139
حوزههای تخصصی:
در تمام جوامعِ دارای قشربندی اجتماعی، همواره اقشارِ کم درآمدی یافت می شوند که از توانایی اداره کردن زندگی خود و تهیه امکانات حداقلی لازم برای زندگی برخوردار نیستند. این گروه ها بیشتر از اقشار دیگر در معرض آسیب های مختلف قرار دارند و در مقابل بیماری ها، بحران های اقتصادی و بلایای طبیعی، آسیب پذیرتر از بقیه مردم اند. یکی از راهکارهایی که در جوامع امروزی به منظور فراهم ساختن زمینه اشتغال این گروه ها و کاستن از مشکلات آن ها به کار گرفته می شود استفاده از ظرفیت مشاغل خانگی است که این امر معمولاً در قالب شرکت های تعاونی صورت می گیرد. بر همین اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است عملکرد شرکت های تعاونی در توانمندسازی اقشار کم درآمد از طریق مشاغل خانگی مورد بررسی قرار گرفته و با شناخت نقاط ضعف و قوت این شرکت ها، الگویی مطلوب برای توانمندسازی این اقشار ارائه شود. برای این منظور، پرسشنامه محقق ساخته در بین 30 نفر از مدیران شرکت های تعاونی فرش دست بافت و پرسشنامه AHP در بین 20 نفر از کارشناسان بخش تعاون و مشاغل خانگی توزیع شده و اطلاعات گردآوری شده در قالب مدل های سوات ( SWOT ) و تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که به طورکلی وضعیت توانمندی اقشار کم درآمد تحت تأثیر عملکرد ضعیف شرکت های تعاونی در حوزه مشاغل خانگی، به ویژه از بُعد اقتصادی، چندان رضایت بخش نیست. در همین راستا، الگوی پیشنهادیِ پژوهش حاضر، به عنوان یک الگوی اقتصادی، دستیابی به توانمندی اقشار کم درآمد توسط تعاونی ها و مشاغل خانگی را معلول بکارگیری اقداماتِ راهبرد تدافعی در ابتدای کار و بهره گیری از اقدامات بازنگری، محافظه کارانه و تهاجمی در ادامه می داند.
کارکرد الگویی رسالت و امامت و نقش آن در سبک زندگی خانوادگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه «سبک زندگی» اصطلاح جدیدی است که بسان ابزاری نرم در تغییر هنجارها عمل می کند، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد تحلیل رابطه و تأثیر کارکرد الگویی امامت و رسالت در سبک زندگی، در عرصه خانواده است. با تبیین سبک زندگی و توصیف کارکرد الگویی معصومین علیها السلام در جهان بینی اسلامی، تصویری روشن از رابطه منطقی و جایگاه راهنما در سبک زندگی به دست می آید. حضرات معصومین علیها السلام به لحاظ کارکرد الگویی، منبع و منشأ «سبک سازی» است. این نقش متضمن فواید تربیتی الگو از جمله شاکله مندی، بهره وری زمان، پیشگیری و... است. در نهایت تصویر مدل الگویی سبک زندگی معصومین علیها السلام در مؤلفه خانواده، نشانگر اهتمام به سبک سازی با شاخصه «تعالی حداکثری» و «استقامت عملی»، در سبک زندگی مؤمنانه است که با ترجیح پاداش اخروی به لذت دنیوی، مسئولیت پذیری به سهل انگاری، سخت کوشی به عافیت طلبی، ساده زیستی به تجمل و دیگرخواهی به خودخواهی و... نمود یافته است.
حیات هوش طبیعی در روزگار هوش مصنوعی نگاهی به جامعه ی آینده از دید فیلم های علمی- تخیلی مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تلاش می کند که با بررسی گزیده ای از فیلمهای علمی- تخیلیِ حوزه ی هوش مصنوعی، بخشی از تصویری که ما و خصوصا نویسندگان، فیلمسازان و آینده پژوهان ما از آینده ی جوامع انسانی دارند را ترسیم کند. در این مطالعه از تحلیل تماتیک استفاده شده و تلاش شده است که فیلم ها از نظر محتوایی به کوچکترین مؤلفه های تشکیل دهنده ی خود تفکیک شوند و این مؤلفه ها پالایش، دسته بندی و معرفی گردند. نتایج مقاله شامل سه بخش است: تکنولوژی های آینده که در فیلم های علمی تخیلیِ مورد مطالعه نشان داده شده اند؛ ویژگی های آرمانشهری جوامع آینده؛ و ویژگی های ویرانشهری جوامع آینده. این مقاله استدلال می کند که فیلم های حوزه ی هوش مصنوعی، بخشی از مسؤولیت ادبیات، اسطوره ها و همچنین فیلم های علمی - تخیلی پیش از عصر دیجیتال را در زمینه ی به تصویر کشیدن رویاها و امیدهای بشر امروز برعهده گرفته اند.
تحلیل رفتاری اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی و اجتماعی در فرآیند ارتقاء علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی ماهر و تولید فناوری دارند که دو عامل مهم رشد اقتصادی در کشورها هستند. نحوه جبران خدمات و ارتقاء درجه علمی اعضای هیئت علمی به عنوان مهمترین نهاده در فرآیند تولید دانش و فناوری همواره در کانون توجه دست اندرکاران امر بوده است. دانشگاه های ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آئین نامه هایی برای ارتقاء اعضای هیئت علمی آنها تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است. آخرین آئین نامه موجود در این زمینه مصوب سال 1394 بوده و از مهر 1395 اجرای آن الزامی بوده است. اعضای هیئت علمی که فرض می شود رفتاری عقلایی دارند و به دنبال طی کردن فرآیند ارتقاء درجه علمی خود با حداکثر سرعت ممکن هستند، با توجه به محدودیت و کمیابی منابع خود به مکانیسم انگیزشی حاصل از آئین نامه ارتقاء واکنش نشان داده و فعالیت های خود را بر مبنای امتیازات اعلامی در این آئین نامه تنظیم می کنند. واکاوی این رفتار و بررسی پیامدهای کلان آن هدف اصلی این مقاله است. تحلیل رفتار ارتقاء اعضای هیئت علمی با استفاده از آموزه های اقتصاد خرد حاکی از پایین بودن تمایل آنها به چاپ مقالات در نشریه های معتبر بین المللی، عرضه کمتر آموزش در مقطع کارشناسی و عدم شرکت در کنفرانس های بین المللی خارج از کشور است. پیامدهای کلان این رفتارهای فردی منجر به عرضه روزافزون مجلات داخلی، افت کیفیت آموزش در مقطع کارشناسی و انزوای دانشگاه های ایرانی در محافل علمی بین المللی شده است.
ارائه مدل تقویت هویت ملی جوانان با استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به دیدگاه انتقادی در حوزه ارتباطات و رسانه، رسانه ها از چنان قدرتی برخوردارند که می توانند محتوای منتشره را تحت تأثیر خاستگاه فرهنگی و هویتی خود قرار دهند. این نشانگر قدرت رسانه ها در تغییرات فرهنگی و بخصوص تأثیر بر هویت افراد و جوامع می باشد. پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، ظهور شبکه های اجتماعی و به تبع آن امکان تعامل کاربران با سرعت بالا، سبب تأثیرگذاری دوچندان بر فرهنگ و هویت شده است. در چنین شرایطی آیا می توان از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای تقویت هویت ملی جوانان به عنوان طیفی که بیش از دیگران با فناوری های نوین مأنوس می شوند استفاده نمود؟ برای پاسخ به این سئوال تلاش شد برای استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی در تقویت هویت ملی جوانان طی مدلی ارائه گردد. برای این منظور و با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها، تعداد 13 مصاحبه با مطلعان این حوزه شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی، سیاست گذاران و فعالین در حوزه شبکه اجتماعی و هویت ملی و استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی داخلی ترتیب داده شد و در نهایت 26 مقوله استخراج گردید. محور اصلی پژوهش یکپارچه سازی هویت ملی مجازی و واقعی و شبکه اجتماعی به عنوان ابزار تقویت هویت ملی معرفی گردید. برای این منظور چهار راهبرد ارائه گردید.
فرایند خلق بی تفاوتی اجتماعی در بافت تعاملی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
165 - 190
انسان ها در زندگی روزمره دائماً در معرض انتخاب های گوناگون قرار می گیرند و باید در خصوص کنش ها و واکنش هایشان تصمیم گیری کنند و روابط شان را با دیگران سامان دهند.
دو سرِ افراطیِ طیفِ مواجهیه اعضای جامعه با یک دیگر را می توان از مواجهیه فعّال و مطلقاً مسئولانه در نظر گرفت تا بی تفاوتی و نادیده گرفتن موقعیت و افرادِ درگیر در آن.این که چه فرایندی طی می شود که در آن، فردِ نوعی موقعیت خودش و دیگران را در فرایند تعاملی ارزیابی کرده و به این نتیجه می رسد که در یک فرایند باید درگیر شود و مداخله کند، و در فرایندی دیگر باید محتاطانه نظاره گر باشد و مداخله نکند، مسئله ای است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.در این مقاله، تلاش می کنیم تا در چارچوب نظری روشی اتنومتدولوژی و برمبنای ایده های گارفینکل و هم چنین نظرییه بیمن در مورد بافت تعاملی ایرانیان، با استفاده از تکنیک های مشاهدیه مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته، ضمن ارائیه تعریفی بومی از مفهوم بی تفاوتی اجتماعی و گونه شناسی انواع موقعیت های اجتماعی در بافت تعاملی ایرانیان، انتخاب بی تفاوتی را در نسبت با موقعیت های اجتماعی مختلف مورد بررسی قرار دهیم.براساس یافته ها، در نسبت با دو حوزیه تقابل نمادین اصلی «برابری نابرابری» و «صمیمیت غریبگی» که در فرایند تعاملی ایرانیان وجود دارد، شش نوع موقعیت اجتماعی برای خلق بی تفاوتی اجتماعی قابل شناسایی است.
تیپولوژی نظری مسیرها به سمت « فمنیسم های دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب فمینیست های ایرانی، به رسم فمینیسم نارسای لیبرال، بر برهنگی مبتذلی اصرار می ورزند، که در این موقعیت فرهنگی، زنان را برای بازیچگی مناسب تر جلوه می دهد، و عملاً آن ها را از حیطه های مولد عمومی باز می دارد. فراتر از فمینیسم لیبرال، طیفی از فمینیست های سوسیالیست تا لیبرال، مساوات طلب تا تمایزخواه، دینی تا سکولار، و رادیکال تا معتدل وجود دارند. نکته این است: «ما با فمینیسم مواجه نیستیم، با فمینیسم ها مواجهیم». امروزه، پرداختن به مسائل زنان، ورود گسترده ایشان به صحنه زندگی اجتماعی که در هر حال روی داده است و امری واقع به شمار می رود، فوریت ویژه ای یافته است. واقع آن است که یکی از موانع اصلی دست یابی جنبش زنان به حداقل خواسته های بدیهی خود در طول سیصد سال مبارزه، بر می گردد به آن که التزام به علم و جدایی از ایمان، منبع اصلی مسؤولیت پذیری اخلاقی را خشکانده است، و متألهان فمینیست، در اقدامی که برای ما می تواند بسیار آموزنده باشد، با تشبث به مسیحیت در پی احیای مسؤولیت پذیری در سایه ایمان هستند. این مقاله، ملهم یک چشم انداز زیملی به روش تحقیق در علوم اجتماعی، در پی ارائه تیپ های الهام بخش برای ساخت و ساز و آینده نظریه فمینیستی است که نهایتاً هشت تیپ را پیش نهاده و در موضوع مسأله اجتماعی اخیر «اسیدپاشی عاشقانه» در ایران، ثمربخشی این تیپ سازی را آزموده است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان پسر متوسطه ی دوم شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش نسبت به زندگی دانش آموزان انجام گرفت.جامعه آماری،کل دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان شوش در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند؛ تعداد 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تجدیدنظر شده28 عبارتی شاخص نگرش نسبت به زندگی که توسط باتیستا و آلموند(1998) تدوین شده است،استفاده گردید.جلسات آموزش ذهن آگاهی به مدت 10 جلسه در مورد گروه آزمایشی اجراء شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد.در این پژوهش از طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل با پیگیری 60 روزه استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به دانش آموزان باعث تغییر در نگرش آنان به زندگی می شود.(p>0.05)