مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شاغل
حوزه های تخصصی:
مطالعه ابعاد طرد اجتماعی زنان روستایی سرپرست خانوار در رابطه با وضعیت اشتغال و اقامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی برحسب متغیرها و مولفه های طرد اجتماعی می پردازد. سوال های اصلی تحقیق این است که آیا وضعیت طرد اجتماعی در میان گروه های متفاوت زنان و به طور خاص؛ زنان شاغل- غیرشاغل و بومی- مهاجر، از الگویی متفاوت پیروی می کند؟ آیا زنان توانسته اند از طریق فعالیت اقتصادی بیرون از خانه به شبکه بین گروهی بپیوندند و حمایت دریافت کنند؟ آیا فقر و طرد اجتماعی، پدیده هایی مشابه هستند و در زندگی زنان فقیر با هم به وقوع می پیوندند؟ در این تحقیق با بهره گیری از روش کمی، تفاوت میزان طرد در میان گروه های زنان بر حسب اشتغال و نوع اقامت مورد سنجش قرار می گیرد و با به کار گیری روش کیفی نیز کوشش می شود درکی عمیق تر از تجربه زیسته زنان در این رابطه به دست آید. نتایج مقایسه وضعیت طرد اجتماعی در میان دو گروه زنان بومی و مهاجر حاکی از آن است که زنان فقیر، از نظر حمایتی از شبکه درون گروهی قوی تری برخوردارند و در فعالیت های اجتماعی غیررسمی ، مشارکتی فعال تر نسبت به همتایان مهاجر خود دارند. همچنین، زنان شاغل نسبت به زنان غیرشاغل، از شبکه حمایتی بین گروهی قوی تر و ناهمگون تری برخوردارند و فعالیت اقتصادی این دسته از زنان، شعاع حمایتی گسترده تر و منابع حمایتی بیشتری را برای آن ها فراهم کرده است
مفهوم خلاء و دلایل اثبات و ابطال آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مفاهیم طبیعیات کهن هنوز قابل پژوهش هستند. خلاء یکی از سه رای مطرح (سطح، بعد مجرد، خلاء) در تبیین مکان نزد فلاسفه و متکلمان مسلمان است. خلاء از حیث معنا و وجود، دارای ابهام است. عبارات گوناگون حکما و متکلمان در تعریف خلاء و دلایل هر گروه در وجود یا عدم آن نیازمند ایضاح و داوری است. در این مقال کوشش شده است که این مفهوم از هر دو جهت وضوح یابد و میان خلاء و بعد جوهری تمایز ایجاد گردد.
بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی خودپایی بین دو گروه زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای خوپایی در زنان شاغل و غیر شاغل می باشد. این پژوهش از نوع میدانی بوده و روش آن نیز از نوع توصیفی است. نمونه مورد بررسی، متشکل از دو گروه زنان شاغل تمام وقت و پاره وقت و غیر شاغل (خانه دار) در سطح شهر تهران می باشد. در این پژوهش جهت سهولت در محاسبات و کاهش خطاهای اندازه گیری از نرم افزاری spssو برای جمع آوری داده های مربوط به آن ها از پرسشنامه خودپایی اشنایدر استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرها از روش های آمار توصیفی و آزمون t برای دو گروه مستقل و هم-چنین، آزمون Anova و آزمون x2 ( کا اسکوئر) و ضریب همبستگی استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میزان خودپایی در زنان شاغل نسبت به زنان غیر شاغل بیش تر است (و این تفاوت در سطح (001/0 p<) معنادار می باشد). هم چنین بین سه گروه خودپایی بالا، متوسط و پایین هم توزیع یکنواختی دیده نمی شود. هم چنین، برای نمایش یافته های پژوهش بنا به ماهیت فرضیه ها و پاسخ به پرسش های پژوهش از روش های آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری چون، آزمون t برای دو گروه مستقل در جهت مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است.
تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی زنان: بررسی مؤلفه ها، الگوهای اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (مورد: مقایسه زنان شاغل و خانه دار 20-49 ساله شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
زندگی پژوهی، یکی از موضوعات کاربردی در تحقیقات جامعه شناسی ایران معاصر تلقی شده که شامل تحقیقاتی بوده که به ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی افراد (برای نمونه معناداری زندگی، رضایت از زندگی، کیفیت زندگی، سبک زندگی و مهارت های زندگی) می پردازد. رضایت زندگی یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی اجتماعی و سلامت روانی محسوب می شود. رضایت از زندگی ارزیابی شناختی و آگاهانه فرد از کیفیت زندگی خود می باشد. زنان نیمی از ساختار اجتماعی ایران را به خود اختصاص داده اند. برخورداری زنان از رضایت زندگی بی شک در عرصه های مختلف نظام فردی، خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی زنان تأثیر چشمگیر و شگرفی از خود بجا می گذارد. هدف تحقیق تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی زنان در ایران (مورد: شاغل و خانه دار شهر اصفهان، مؤلفه ها، الگوهای اجتماعی و هم چنین بررسی نقش عوامل اجتماعی بر آن) خواهد بود. پژوهش حاضر تحقیقی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه چندبعدی رضایت زندگی هیوبنر (2001) بوده که ابزار مذکور پنج حوزه رضایت زندگی را موردسنجش قرار داده است. جامعه آماری کلیه زنان شاغل و خانه دار شهر اصفهان و نمونه آماری شامل 384 زن درنظرگرفته شد. پژوهش نشان داده که تمامی پنج مؤلفه و هم چنین کل رضایت از زندگی زنان شهر اصفهان در سطح زیاد ارزیابی شده است. اگرچه وضع اقتصادی زنان تأثیری در رضایت از زندگی آنان نداشته ولیکن رضایت زندگی از زنان متأثر از وضع زناشویی گزارش شده است. رضایت زندگی زنان شهر اصفهان به طور جداگانه روابط معناداری منفی با پنج متغیر تحصیلات، طبقه اجتماعی، سن، درآمد و تعداد فرزندان و هم چنین روابط معناداری با چهار متغیر حمایت اجتماعی، دین داری، معناداری زندگی و بیگانگی اجتماعی داشته اند. نتایج تحلیل مسیر نشان داده که بیشترین عوامل اجتماعی مؤثر بر رضایت از زندگی زنان شهر اصفهان، به ترتیب اختصاص به هفت متغیر حمایت اجتماعی، دین داری، معناداری زندگی، وضع زناشویی، تعداد فرزندان، بیگانگی اجتماعی و سن زنان داشته اند و درمجموع 91 درصد تغییرات رضایت از زندگی زنان شهر اصفهان را تبیین می کنند. وضع اقتصادی تأثیری در رضایت زندگی زنان نداشته و نوعی همگونی (تجانس) اجتماعی در رضایت زندگی زنان شاغل و خانه دار شهر اصفهان مشاهده شده است. از طریق چهار متغیر حمایت اجتماعی، دین داری، معناداری زندگی و بیگانگی اجتماعی می توان موجبات افزایش رضایت از زندگی زنان شهر اصفهان را فراهم نمود.
ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد فرزندان موجود و مطلوب، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
78-90
حوزه های تخصصی:
با توجه به کاهش باروری که به دنبال کاهش تمایل به فرزند آوری رخ می دهد و همچنین اهمیّت توجه به میزان باروری و افزایش زنان شاغل طی سالیان اخیر، در شرایط کنونی ایران، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد موجود و مطلوب فرزندان، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه ی مقطعی، 200 زن شاغل دارای شرایط لازم (به دلیل اینکه بیش از دو سوم زنان شاغل، در وزارت آموزش و پرورش و مرکزهای تابع وزارت بهداشت مشغول به کار هستند)، از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکزهای منتخب آموزش و پرورش، به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حاوی اطلاعات دموگرافیک، سؤال های تعیین کننده ی جهت گیری مذهبی، سؤال های رفتار باروری (شامل سؤال های مربوط به قصد فرزندآوری و تعداد فرزند موجود و مطلوب) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و تحلیلی همبستگی استفاده شد. علاوه براین، سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت کرده است. یافته ها: در این مطالعه، میانگین و انحراف معیار سنی واح دهای پ ژوهش 11/8 ± 55/37 سال بود و 57 درصد شرکت کنندگان دارای یک فرزند و یا بدون فرزند بودند. بیشتر واحدهای پژوهش (5/60 درصد) دارای جهت گیری مذهبی عالی بودند. میانگین و انحراف معیار تعداد موجود و تعداد مطلوب فرزند، به ترتیب 81/0 ± 31/1 و 79/0 ± 03/2 بود و 21 درصد شرکت کنندگان نیز قصد فرزندآوری در آینده را داشتند. بر اساس آزمون همبستگی، بین تعداد موجود و مطلوب فرزند با نمره ی جهت گیری مذهبی، همبستگی آماری معناداری وجود داشت (05/0p<،14/0=r)؛ اما بین قصد فرزندآوری و جهت گیری مذهبی، همبستگی معناداری وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که جهت گیری مذهبی از عامل های تأثیرگذار بر تعداد مطلوب و موجود فرزندان زنان شاغل است. بر این اساس، توجه به امور فرهنگی مبتنی بر تربیت دینی در خانواده و نیز برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های جمعیتی توصیه می شود.
سنجش رابطه دینداری و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی با احساس تنهایی: مقایسه زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
525 - 548
حوزه های تخصصی:
زنان محور خانواده محسوب می شوند. برای تبدیل کردن خانواده به کانونی برای رشد و تعالی افراد باید به زنان اهمیت بیشتری داد. از مسائل مهمی که در سلامتی زنان باید مد نظر قرار گیرد احساس تنهایی و علل و همبسته های آن است. حدود 413 نفر از زنان 19 تا 65 سال شهر شیراز به عنوان نمونه با استفاده از نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. پرسش نامه دینداری گلاک و استاک، احساس تنهایی و سرمایه فرهنگی، اجتماعی از سوی پاسخ گویان تکمیل شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نمره کل دینداری و ابعاد آن موجب کاهش احساس تنهایی عاطفی و سرمایه های فرهنگی اجتماعی موجب کاهش احساس تنهایی اجتماعی در زنان می شود. زنانی که دیندارترند از نظر عاطفی و روانی قوی ترند و زنانی که سرمایه های بیشتری در اختیار دارند از نظر اجتماعی فعال ترند و احساس تنهایی کمتری دارند. زنان شاغل تحصیلات و سرمایه بالاتری از زنان غیرشاغل دارند؛ بنابراین، احساس تنهایی اجتماعی بسیار کمتری دارند. احساس تنهایی عاطفی در زنان شاغل و غیرشاغل تفاوت معناداری نداشت؛ بنابراین می توان دید که اشتغال زنان برای آن ها بهروزی روانی و اجتماعی به همراه می آورد.
مقایسه میزان و شدت آسیب های روانی بین مردان جوان شاغل و بیکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۳
119-97
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جوانی نسبی جمعیت، عوارض جنگ تحمیلی، تحریم ها، مهاجرت جوانان به تهران در جستجوی کار پژوهش در آسیب شناسی روانی جوانان بیکار تهران را الزامی می کند. روش: پژوهش حاضر طرحی علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان مذکر 25 تا 35 ساله ساکن شهر تهران بود. نمونه گیری پژوهش حاضر به روش تصادفی طبقه ای صورت گرفته است، 229 نفر شاغل و248 نفر بیکار 35-25ساله ساکن تهران همتاشده برحسب سن، تحصیل، و تأهل با وارسی نامه علایم گونه 90 سئوالی ویراسته و پرسش نامه جمعیت شناختی بررسی شدند. نمره گذاری با نرم افزار وارسی نامه علایم- گونه 90 سئوالی ویراسته انجام شد. نمره ها و میانگین های دو گروه با روش t استیودنت مقایسه گردید. برای شدت و فراوانی نشانه های آسیب شناسی از مجذور خی استفاده شد. میانگین ابعاد نه گانه آزمون و سه بُعد شاخص کلی شدت، شاخص ناراحتی از علایم و جمع علایم بین دو گروه سنجیده شد. یافته ها: میانگین همه ابعاد نه گانه و شاخص های سه گانه در بیکاران بالاتر از شاغل و همه در سطح 95% و بالاتر معنی دار بود. بالاترین میانگین آسیب شناسی روانی در بیکاران در مقیاس وسواس-اجبار با 29/1و پایین ترین نمره در حساسیت در روابط متقابل بود. بالاترین میزان آسیب های روانی در شاغلان در وسواس اجبار(97%) و پایین ترین، حساسیت در روابط متقابل(46%) بود. فراوانی نشانه های آسیب روانی در بیکاران 32% و در شاغل 27% بود. بین شدت کلی آسیب های روانی افراد شاغل و بیکار تفاوت وجود داشت. (001/0 P< ). بحث: فراوانی و شدت نشانه های آسیب شناسی روانی در بیکاران نسبت به شاغلان در حدّ معنی دار بالاتر است. بیکاری چه عامل یا معلول باشد، در هر دو وجه جوانان بیکار به شغل و درمان روانپزشکی نیازمندند.