فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۲۱ تا ۸٬۵۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه ابزارها و رسانه های سنتی از جمله روزنامه ها، مجله ها، رادیو، تلویزیون و آگهی نماها (Billboard) با روش های قدیمی به تنهایی جهت ارائه پیام های تبلیغاتی، جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند. لذا، شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار بر مدل همگرایی رسانه ها، در شیوه ارائه پیام های تبلیغاتی ضرورت دوچندانی دارد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع اکتشافی است، برای پاسخ به سؤال های تحقیق از روش کمی و کیفی (آمیخته) استفاده شده است. داده های کیفی به صورت دلفی و با استفاده از مصاحبه عمقی، داده های کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نظریه پردازی داده بنیاد، با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری گزینشی استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله خبرگان و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور پی بردن به متغیرهای زیربنایی مدل تحقیق از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS2 تحلیل عامل اکتشافی ( EFA ) استفاده شده است. نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که با وجود روابط مثبت و معنادار بودن میان متغیرهای تحقیق، از میان چهار بعد مدل همگرایی رسانه ها (ابزارهای رسانه، بستر توزیع ، صنایع رسانه و اولویت رسانه ها)، بعد ابزارهای رسانه ها اولویت بالایی را، در مدل همگرایی رسانه ها،جهت ارائه پیام های تبلیغاتی با رویکرد جذب مخاطب دارد.
Comparative Review the Development of Ownership Concept in Preschool and Elementary School Children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was comparison the development of ownership concept in preschool and elementary school children. Methodology: Present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation was causal comparative. Research statistical population was all male and female children of preschool and elementary school of Pakdasht township in 2017-18 academic years. The research sample was 100 people (25 people in each grade) who were selected by random cluster sampling method. To collect data used from individually structured interview (31 questions) that the face and content validity of interview questions was confirmed by the educational sciences and psychology experts and its reliability was reported desirable by method of examiners. Data were analyzed by multivariate analysis of variance method in SPSS software version 19. Findings: The findings showed that there was a significant difference between the overall scores of the groups in the objective questions (P<0.05), but there was no significant difference between them in the descriptive questions (P>0.05). Conclusion: The results showed that preschool and first year elementary school children in compared to third and fifth year elementary school children do not have a good understanding and these children, unlike third and fifth year elementary school children, consider the first person who associates with the object as its owner.
Study of the Relationship of Social and Cultural Capitals with Academic Motivation of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was to study the relationship of social and cultural capitals with academic motivation. Methodology: It was an applied study in terms of purpose and a descriptive-correlational one in regards to the method. The statistical population consisted of 14500 high school students of the Ilam province in the school year 2019-2020. The sample included 380 subjects chosen based on Morgan Table by multistage cluster sampling method. The tools of gathering data included the Vallerand Academic Motivation Questionnaire (1992); the social capital used for measurement of state social capital (2015), and the cultural capital self-made questionnaire which was validated based on the opinion of instructors with a reliability (Cronbach’s alpha) of 0.84. SPSS and structural equations in Amos were used to study the research hypotheses based on correlational coefficients and regression. Findings: Findings showed that the social and cultural capitals were significantly related with the academic motivation at (P<0.001, R=0.37) and (P<0.001 and R=0.53). Results of structural equations showed that social capital had direct significant influence on academic motivation (the standard regression coefficient was 0.49). “Cultural capital” with a standard regression coefficient of 0.68 had a direct significant influence on “academic motivation” and its indirect effect through “social capital” on “academic motivation” is 0.25. Altogether both social and cultural capitals directly and indirectly indicated the academic motivation variance at R2= 0.45. Conclusion: Taking the significant role of the cultural and social capitals in academic motivation found in this study, it seems mandatory to heed to these concepts in the academic system.
Designing a Model for Teacher Competencies in Elementary Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Teacher competencies in the education system is among the most influential and important issues. This importance is rooted in the critical role of teachers in educating people in a society, because the more teachers are prepared and qualified, the greater their impact on upgrading the education system. Methodology: In this regard, upstream documents, as the most extensive strategic and guidance texts, have given much attention to the teacher competencies, with regard to their mission, including directing and drawing the ideal human and the pursuit of a pure life. This study was conducted aimed at presenting a model for the teacher competencies in elementary education based on upstream documents. For this purpose, three major activities were carried out. Initially, upstream documents were examined to identify the components and instances of the teacher competencies, and the opinions of experts in the field were also used. Then, the model of the teacher competencies was designed according to the extracted instances and components. The qualitative method was used in this study and documentary research method was also used to investigate the first question. Findings: In this method, all the upstream documents, including the document of fundamental transformation of education, the national document as well as the scientific documents and literature in this field, were carefully studied so that all explicit and implicit instances and components of teacher training are extracted. Moreover, semi-structured interviews were conducted to gain the viewpoints of the experts in order to achieve the representing themes of competencies through content analysis. Discussion: Finally, the model of professional competencies was designed on the basis of the teacher competencies developed in the previous stages to examine the second question.
تاثیر الگوی بنیان های اخلاقی بر روی ترجیح سیاسی شهروندان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
103 - 124
حوزههای تخصصی:
بررسی نگرش سیاسی شهروندان مسأله ای است که در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است؛ چراکه نگرش ها مقدمه شکل گیری رفتارها و کنش های اجتماعی افراد هستند. در این راستا، یکی از عواملی که به نظر می رسد می تواند بر روی ترجیحات و نگرش سیاسی شهروندان در موقع انتخابات تأثیر گذارد، بنیان های اخلاقی هستند. در این راستا، این پژوهش سعی دارد تا با استفاده از نظریه (Haidt, 2001) در مورد بنیان های اخلاقی به تأثیر چنین بنیان هایی بر روی جهت گیری های سیاسی شهروندان بپردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان شهر اصفهان در بهار سال 1396 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای 599 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و با روش پیمایش موردمطالعه قرار گرفتند. در این راستا، نتایج پژوهش نشان می دهد درحالی که ارزش های اقتدار و تقدس باعث گرایش شهروندان به گروه های سیاسی اصول گرا می گردد اما افزایش نمرات ارزش اخلاقی انصاف و عدالت منجر به گرایش افراد به سمت اصلاح طلبی شده است. سرانجام نتایج پژوهش حاکی از آن است که برخلاف ادبیات نظری، ارزش های مراقبت و وفاداری تأثیر معنی داری بر روی نوع ترجیح سیاسی شهروندان نداشته است.
نقش پیاده راه های شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه طالقانی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
188 - 205
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش نقش پیاده راه طالقانی شهر ایلام در ارتقای کیفیت محیط شهری با توجه به دیدگاه شهروندان و بر اساس تحقیقی توصیفی - پیمایشی و با بهره مندی از مطالعات اسنادی انجام گرفته است. در جمع آوری اطلاعات لازم در مورد متغیرها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق نیز شهروندان ایلامی بودند و نمونه آماری این تحقیق به روش کوکران (نمونه گیری مورگان) به تعداد 384 نفر انتخاب شد؛ به این ترتیب تعداد 384 پرسشنامه در بین عابران پیاده در خیابان طالقانی توزیع گردید. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد از دیدگاه شهروندان ایلامی، نقش پیاده راه طالقانی در ارتقای کیفیت محیط شهری از حد متوسط کمتر است و این پیاده راه از نظر شهروندان از کیفیت محیطی ضعیفی برخوردار است؛ همچنین از دیدگاه آنان، شاخص های فرم و کالبد، اجتماعی- فرهنگی، کاربری و فعالیت و زیست محیطی به ترتیب در اولویت تأثیرگذاری اول تا چهارم اهمیت قرار دارد.
رسانه های اجتماعی و چالش های هویت های قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
147 - 175
حوزههای تخصصی:
ماهیت جهانی رسانه های اجتماعی، چالش های قومی را از حیطه منطقه و ملّت به عرصه جهانی کشانده است. مطالعه حاضر، این چالش ها را در چارچوب نظریه های جهانی شدن، تحلیل می کند. دو رویکرد عمده در رابطه با پدیده جهانی شدن وجود دارد: یک رویکرد معتقد به همگونی کامل جهان است؛ و رویکرد دیگر، به چنین شدّت و کیفیتی قائل نیست. هدف تحقیق، روشن ساختن این امر است که رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای ارتباطی جهانی در رابطه با هویت های قومی ایرانی، در انطباق با کدام یک از این دو رویکرد عمل کرده اند. برای نیل به هدف مذکور با 11 استاد علوم ارتباطات اجتماعی، مردم شناسی و جامعه شناسی مصاحبه عمیق صورت گرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا ۱۰ تجزیه وتحلیل شده اند. نتایج گویای آن است که عملکرد رسانه های اجتماعی وضعیتی دوگانه ایجاد کرده است: از یک سو به حفظ هویت اقوام ایرانی انجامیده؛ و از سوی دیگر، سبب ساز تأثیرپذیری آن ها از فرهنگ جهانی شده است. به سخن دیگر، رسانه های اجتماعی، همزیستی فرهنگی اقوام با دیگری جهانی و ملیّت را تقویت می کنند. در مورد اقوام جدایی طلب، رسانه های اجتماعی در ایجاد چالش های قومی نقش چندانی ایفا نمی کنند و این موضوع متأثر از سایر عوامل اجتماعی و سیاسی است. در نهایت، انگیزه اقوام ایرانی برای مقاومت در برابر ملیّت و فرهنگ جهانی محدود است؛ هر چند رسانه های اجتماعی، این قابلیت را به آنها می دهد.
رابطه کار خانگی و تحصیلات زوجین در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحصیلات یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی به شمار می رود. با این حال نقش تحصیلات زوجین در تقسیم کار خانگی در کشور در سطح ملی بررسی نشده است. این مقاله با استفاده از داده های طرح گذران وقت 1393-1394 مناطق شهری کشور و کاربرد مدل های رگرسیون تابیت، رابطه کار خانگی با تحصیلات زوجین را بررسی کرده است و نشان می دهد که تفاوت های جنسیتی فراوانی در این زمینه وجود دارد. براساس یافته ها، افزایش تحصیلات زنان مشارکت آنان در کار خانگی را کاهش می دهد، اما همکاری همسران در کار خانگی را بیشتر می کند. همچنین، تحصیلات شوهران با کار خانگی آنان و همسرانشان رابطه ای مثبت دارد؛ بنابراین تجربه زنان با رویکرد اقتصادی و تجربه شوهران با رویکرد فرهنگی قابل تبیین است. به نظر می رسد تحصیلات بیشتر زنان هزینه فرصت مشارکت در فعالیت های خانگی را به کمک ایجاد فرصت مشارکت در فعالیت های غیرخانگی افزایش می دهد یا منبعی برای چانه زنی به منظور کاهش مشارکت آنان و افزایش مشارکت همسرانشان در کار خانگی است. از سوی دیگر، رابطه کار خانگی شوهران با تحصیلات آنان و همسرانشان را می توان با عوامل فرهنگی، مانند تقویت نگرش های جنسیتی برابری طلبانه و اهمیت نقش والدینی در شوهران تحصیل کرده مرتبط دانست. با توجه به تنوع فعالیت های طبقه بندی شده با عنوان کار خانگی، تحلیل های جداگانه برای این زیرمجموعه ها به تعمیق دانش موجود کمک می کند و در جهت سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در حوزه جمعیت و خانواده مفید است.
صنعت فرهنگ و تلویزیون در ایران: تحلیل انتقادی برنامه «ماه عسل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل رویکرد برنامه سازی سیمای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه صنعت فرهنگ است. در ادبیات نظری پژوهش، رویکرد مکتب فرانکفورت به سرمایه داری مدرن، نظریه صنعت فرهنگ و رویکرد آن به رسانه های جمعی، به ویژه تلویزیون تبیین شده است. سپس برای منطق تحلیل از روش تفکر دیالکتیکی و قرائت توأمان امر جزئی و امر کلی، با درنظرداشتن رویکرد نقد درونی در نظریه انتقادی و توجه به رویکرد سلبی مکتب فرانکفورت به فرهنگ استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه این تحقیق، برنامه ماه عسل شبکه 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال های 1392 تا 1397 است. در تحلیل برنامه، به روش نمونه گیری نظری و هدفمند، قسمت هایی از این برنامه با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شده اند. براساس تحلیل یافته ها مهم ترین رویکردهای این برنامه تلویزیونی عبارت اند از: تحریف نیازهای واقعی (فردی کردن مسائل ساختاری)، ابزاری سازی خرد (تقلیل انسان ها به شیء برای رسیدن به هدف)، ترویج سازش و تمکین در برابر شرایط اقتصادی (ستایش و رمانتیزه کردن فقر) و تجاری کردن ارزش های اخلاقی و دینی. سپس این مؤلفه ها تفسیر انتقادی شدند. براساس یافته های پژوهش با درنظرگرفتن حاکم بودن ارزش های الگوی نئولیبرال و سرمایه دارانه بر اقتصاد و جامعه ایران، تلویزیون نیز با وجود ادعایش درباره انتقاد از نظام سرمایه داری، پیوندی وثیق با ارزش های سرمایه داری دارد؛ بنابراین می توان گفت براساس منطق نقد درونی غلبه ارزش های سرمایه داری بر برنامه های سیما مانع تحقق و تمهید اهدافی از قبیل تبدیل شدن به دانشگاه عمومی است.
ارتباطات غیرکلامی گوینده در خبر تلویزیونی؛ مطالعه گویندگان خبر "شبکه خبر" و "بی بی سی فارسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
213 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش که با تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، شناسایی شاخص ترین ارتباطات غیر کلامی گوینده خبر و نقش و کارکرد این ارتباطات غیرکلامی در ارائه اخبار تلویزیونی به مخاطبان است. در ادامه روش تحلیل محتوای کیفی داده ها و مقوله های حاصل از آن، برای تحلیل دقیق تر و عینی تر نمونه های مورد مطالعه در پژوهش، از داده های کمی نیز استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، بخش های خبری شبکه خبر و بی بی سی فارسی است که به عنوان واحد مشاهده و واحد تحلیل در نظرگرفته شده است. از میان خبرهای ساعت17:30شبکه بی بی سی فارسی و 19 شبکه خبر در بهمن ماه سال 1396 به عنوان چارچوب نمونه گیری، با نمونه گیری هدفمند و تصادفی یک هفته آماری انتخاب گردید. براساس نتایج پژوهش، استفاده از ارتباطات غیرکلامی گویندگان در برقراری ارتباط نزدیک با مخاطبان، باورپذیری اخبار و اثرات اغنایی بیشتر اخبار بر مخاطبان نقش و تأثیر بسزایی دارد و این ارتباطات را می توان در سه تم اصلی «نوع نما و قاب گوینده خبر»، «لحن و آهنگ گلام گوینده خبر» و «حرکات سر، دست و صورت گوینده خبر»، بیان نمود. نتایج پژوهش نشان می دهد گویندگان خبر بی بی سی فارسی نسبت به گویندگان شبکه-خبر از ارتباطات غیرکلامی متناسب و بیشتری به ویژه در مقوله های نماهای بسته دوربین، لحن تأکیدی کلام و حرکات سر و صورت گوینده استفاده می نمایند و شبکه خبر باید در نوع نماهای تصویرگوینده و استفاده از انواع ارتباطات غیرکلامی گویندگان خود در نحوه اجرا و خبرخوانی، دقت و بازنگری اساسی و ویژه ای داشته باشد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر توجه به اهداف تربیت اجتماعی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
263 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر توجه به اهداف تربیت اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد و جامعه آماری همه کتاب های درسی دوره ابتدایی منتشر شده در سال تحصیلی 1398−1399 بوده است. سه عنوان مطالعات اجتماعی، هدیه های آسمانی و فارسی با 15 جلد کتاب به صورت هدفمند در نمونه قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که در دوره ابتدایی به اهداف «پرورش احترام به شخصیت افراد و مراعات حقوق آنها» با بار اطلاعاتی962/0 و ضریب اهمیت 092/0، «پرورش روحیه امر به معروف و نهی از منکر» با بار اطلاعاتی 944/0 و ضریب اهمیت 090/0 و «پرورش روحیه نظم در روابط فردی و اجتماعی» با بار اطلاعاتی 942/0 و ضریب اهمیت 090/0 بیشترین توجه مبذول شده است و به اهداف «پرورش روحیه مقاومت در برابر تبلیغات سوء» با بار اطلاعاتی 58/0 و ضریب اهمیت 055/0 و «پرورش روحیه احترام به قانون و التزام به رعایت آن» با بار اطلاعاتی 744/0 و ضریب اهمیت 071/0 توجه بسیار کمی شده است. در مجموع یافته های پژوهش بیانگر این است که در کتاب های درسی دوره ابتدایی به صورت مطلوب به اهداف تربیت اجتماعی توجه نشده است.
هفت گانه ها در فرهنگ مردم کرد و لر و ریشه تاریخی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
170 - 185
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و قابل تأملی که ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته، تداوم فرهنگی ایرانیان است. بسیاری از مؤلفه های فرهنگی ایرانیان از پس هزاره ها گذشته و امروزه به همان شیوه در بین مردم ایران رایج هستند. یکی از این موارد، تقدس و جایگاه بالای عدد هفت است؛ گرچه این عدد در اکثر فرهنگ ها از جایگاه بالا و آیینی برخوردار بوده و هست؛ ولی تمرکز این مقاله بر هفت گانه های موجود در فرهنگ مردم کرد و لر و ریشه شناسی تاریخی آنها بود که بسیاری از آنها ریشه در تاریخ و اساطیر ایران دارد. جلوه های عدد هفت را در جشن ها، باورهای مذهبی، عزاداری ها، بازی ها، نام مناطق جغرافیایی و نام طوایف این اقوام به وضوح می توان دید. در این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی و به روش توصیفی – تحلیلی، هفت گانه های رایج در فرهنگ مردم کرد و لر از نظر تاریخی بررسی شد؛ درواقع هدف از انجام این تحقیق یافتن پاسخ برای این سؤالات بود که هفت گانه های موجود در فرهنگ مردم کرد و لر کدامند و تا چه میزان ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران دارند؟ از جمله هفتگانه های رایج در فرهنگ مردم کرد و لر، هفت شبانه روز جشن عروسی، هفت ساز و هفت دهل، هفت رقم شام عروس، هفت کوه، هفت چشمه، هفت آسیاب، هفت لنگ، هفت سنگ، هفت کِل و ... را می توان نام برد.
آسیب شناسی رشد اخلاقی در زیست اجتماعی اسلامی از منظر قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
91 - 116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش درون دینی، به آسیب شناسی موانع رشد اخلاقی جامعه در زندگی اجتماعی اسلامی می پردازد که با ترسیم هندسه اخلاق اجتماعی در قرآن، شامل بر اخلاق بین شخصی و جامعه نگر است. آسیب شناسی رشد اخلاق اجتماعی، به معنای رصد عوامل، موانع، زمینه هایی است که رشد اخلاقی در جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. تحلیل آسیب ها در این مقاله، نمایانگر همه سونگری و نگاه جامع سبک زندگی قرآنی، به عوامل و موانع رشد اخلاق اجتماعی است که علاوه بر تأکید بر عقل گرایی و خردورزی، به مسائل هیجانی-عاطفی و نیز تأثیر محیط در میزان اخلاق گرایی جامعه می پردازد. در مقام آسیب شناسی، به آسیب های سطح کلان و آسیب های سطح خرد پرداخته ایم. در سطح کلان، بی توجهی به رویکرد جامعه نگر، تعصبات قومی و عادت واره ها، روش آموزش اخلاق، فرار از قانون، عدم نظارت همگانی، جزئی نگری و سخت یابی اصول اخلاقی و بی توجهی به اصول ثابت و همه جائی، روحیه دشمنی، اختلاف و عدم اتحاد در جامعه و ... رصد شده است. آسیب های سطح خرد، به آسیب های درونی (نظیر عدم تعقل، جهل، شعار پاکی دل، دین داری نادرست، خودخواهی، دنیاگرایی، ظاهرپرستی و ...) و آسیب های محیطی (تأثیر جامعه و فرهنگ، خانواده، محیط دوستان و...) قابل تحلیل است.
نقش تعدیل کننده سواد رسانه ای در رابطه سطح سلامت خانواده و مشکلات هیجانی- رفتاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه ها از جمله مهم ترین ابزارهای رشد و یا انحطاط جامعه محسوب می شوندکه در زمینه سلامت محیط خانواده، پرورش و تغییر رفتارها و هیجان های نوجوانان تأثیر بسزایی دارند و لذا آموزش استفاده صحیح از این ابزار ضروری است. از سوی دیگر سلامتمحیطخانوادهو محتوای یادگیری هایاولیه،اهمیتزیادیدرتشکیل هویتوشخصیتنوجواندارد وشکل دهنده رفتارهاوروابطبین فردیاست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیر تعدیل کننده سواد رسانه ای در رابطه سطح سلامت خانواده و مشکلات هیجانی - رفتاری نوجوانان می باشد. نمونه موردنظر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در مجموع نمونه ای با حجم 310 دانش آموز دختر (18-15 ساله) موردمطالعه قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که سواد رسانه ای در رابطه دو متغیر نام برده به طور مثبت تعدیل ایجاد می کند و سبب افزایش این ارتباط می شود؛ به نحوی که هرچه میزان سواد رسانه ای شخص افزایش یابد، میزان سلامت خانوادگی افزایش یافته و در نتیجه مشکلات رفتاری–هیجانی او کاهش می یابد. نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد سلامت خانواده می تواند مشکلات هیجانی، سلوک، بیش فعالی و رفتارهای جامعه پسند را پیش بینی کند و میان آنها رابطه معنادار وجود دارد. البته این رابطه درباره سلامت خانواده با مشکلات ارتباطی معنادار نیست.
برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری- تفریحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
184-220
حوزههای تخصصی:
مفهوم شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به مثابه سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته و شکل های مختلفی به خود گرفته و در جوامع مختلف استدلال های مختلفی را داشته است. در همین راستا این پژوهش با هدف برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ زنان و دختران حاضر در مراکز بزرگ تجاری و تفریحی رفتند که بنابر اظهار خودشان این مراکز پاتوق آنهاست و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 15 نفر از زنان و دختران مصاحبه نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با سه مرحله کدگذاری و نیز با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مرحله کدگذاری باز، بیش از 216 مفهوم و گزاره معنادار استخراج و در مرحله بعد 187 مفاهیم متناظر از تعداد 216 گزاره های معنادار کلی موجود در متن مصاحبه ها استخراج شد. بخاطر ارتباط مفهومی گزاره ها با همدیگر در مرحله کدگذاری باز 17 خرده مقوله از مفاهیم متناظر بیرون کشیده شده است. در نهایت پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 6 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: هژمونی فرهنگ مصرف، رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، پذیرش فرهنگ غرب، همسانی با سلبریتی ها، تاثیرات فضای مجازی و تغییر سبک زندگی هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به شرح «شیوه گذران اوقات فراغت زنان در مراکز تجاری به علت گسترش فرهنگ مصرف و فرهنگ غرب در بستر رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، با استراتژی همسانی با سلبریتی ها و تاثیرات فضای مجازی به تغییر سبک زندگی زنان شهر شیراز منجر شده است» ظاهر شد که می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد.
زمینه های تأثیر انسان شناسی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی آن گونه که از نامش برمی آید به دانش هایی گفته می شود که به گونه ای با انسان و کنش های گوناگونِ وی سر و کار دارد. ازاین رو، شناخت حقیقتِ انسان و ابعاد وجودی او، ویژگی های افعال و انفعالات وی، اهدافِ انسان از کنش هایش، نوع رابطه فعالیت های دنیوی انسان با پیامدهای دنیوی و اخروی آنها، شناخت مشترکات و تفاوت های افراد و مسائلی از این قبیل که در حوزه انسان شناسی بحث می شود به صورت منطقی در ابعاد گوناگون علوم انسانی تأثیرگذار است. این پژوهش با روش تحلیلی، پس از استخراج مبانی انسان شناختیِ تأثیرگذار در علوم انسانی، زمینه های تأثیر آنها در این دسته از علوم را شناسایی و تبیین کرده است.
تحلیل تأثیر تحولات زبان شناختی بر آرا و رهیافت های دانش اجتماعی با تأکید بر تبیین متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۱
233 - 250
حوزههای تخصصی:
واکاوی ارتباط دانش های مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، به خصوص برای دانش هایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بین رشته ای میسر نیست، فراهم می سازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهره گیری درست از دانش علوم اجتماعی می تواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقش آفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافت های زبان شناختی تحلیل می شود تا غیرمستقیم راه را به خصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسی ها نشان می دهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم هم زمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشت سر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبان شناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبان شناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیل های اجتماعی بازگشود. با انقلاب روش شناختی در زبان شناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش به خصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبان شناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آن ها نشان داده می شود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، می توان به تحلیل برون متنی دانش هایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.
نشانه شناسی اجتماعی روپوش مدرسه در روایت های دختران جوان مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی انتقادی شمایی از تجربه تحصیلی دختران جوان است. این واکاوی براساس رویکرد روشی نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون (2005) و با تمرکز بر روپوش مدرسه به منزله یکی از منابع نشانه شناختی حاضر در تجربه زیسته عاملان اجتماعی مدنظر انجام شده است. نتایج نشان دادند قواعد الزام آور مدرسه درباره روپوش، دانش آموزان را در فرایندی قرار می دهد که محصول آن، ایجاد نوعی گسست معنایی در صورت بندی تجربه تحصیلی آنها و درنتیجه، ازخودبیگانگی و انفعال آنها هنگام گذراندن دوران تحصیل در مدرسه است. به یک معنا دانش آموزان فرایند تحصیل در مدرسه را جدا از خود و حاکم بر خودشان ادراک می کنند. به این ترتیب تجربه تحصیلی به جای اینکه روندی قدرت افزا برای زنان باشد، به روندی قدرت زدا تبدیل خواهد شد.
نحوه اعمال ارکان تحقق مسئولیت مدنی در فضای سایبری اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 157
حوزههای تخصصی:
یکی از عمومی ترین جلوه های فضای سایبر، اپلیکیشن اینستاگرام است. اینستاگرام همه فضای سایبر نیست اما جزء مؤثر و در بطن آن است؛ بنابراین از نظر ماهیت، از قواعد و اقتضائات فضای سایبر تبعیت می کند. تفاوت ماهیتی فضای سایبر با جهان واقعی، مقتضی تغییر در مفهوم برخی از اصطلاحات حقوقی این فضاست. ازجمله این اصطلاحات، حوزه مسئولیت مدنی است. برای تحقق مسئولیت مدنی، احراز سه رکن ورود ضرر، فعل زیان بار و رابطه سببیت لازم است. هر یک از این سه رکن در فضای اینستاگرام، مفهوم و قلمرو خاصی دارد که با جهان واقعی متفاوت است. با توجه به اینکه یکی از کارکردهای مهم این اپلیکیشن، عملکرد رسانه ای آن است، در اِعمال قواعد حقوقی بر آن، کارکرد مزبور باید مدنظر باشد. در این مقاله تلاش شده است تا نحوه اِعمال ارکان مزبور در فضای اینستاگرام مبتنی بر روش کتابخانه ای مورد بازبینی قرار گیرد. با توجه به کارکرد رسانه ای این شبکه و اقتضائات گردش آزاد اطلاعات، نتیجه این است که ضرر در فضای اینستاگرام، مفهومی مضیق از جهان واقعی دارد. همچنین رابطه سببیت در فضای مزبور، وابستگی خود به عرف مادی و رابطه علی و معلولی را از دست داده و احراز آن تابع اقتضائات این فضاست که به این ترتیب، توجه بیشتر به عامل به جای فعل زیان بار، راه بهتری برای اثبات سببیت به نظر می رسد.
مردم نگاری فرایند تغییرات حمام در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام کردن در ایران ، قدمتی طولانی دارد و با توجه به کارکرد های بهداشتی، زیبایی شناختی، مذهبی و اجتماعی، نقش مؤثری در تاریخ اجتماعی آن داشته است. در دهه های اخیر، حمام و استحمام با رشد تکنولوژی تأمین منابع آب و انتقال آن به تهران از یک سو و رونق اندیشه فراوانی از سوی دیگر ، دستخوش تغییرات اساسی شده است. هم زمانی سبک زندگی مصرفی و دسترس پذیری حمام در دوران معاصر، زمینه های تغییر ذائق ه فرهنگی و روان شناختی انسان امروز را به همراه داشته است ؛ به گونه ای که تغییر کارکردی حمام و دگرگونی معانی آن به عنوان بخشی از تغییرات مهم انسان متمدن ، پیگیری شدنی است. مقال ه حاضر به دنبال درک تغییرات حمام و استحمام در مسیر تکوین تاریخی آن است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی - تاریخی و به طور خاص از روش مردم نگاری برای انجام عملیات پژوهش و کلیه مراحل کار میدانی بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش ، حاصل تجربه زیسته زندگی پژوهشگران در تهران، مشاهدات و مصاحبه با طبقات مختلف شهری در تهران است. این مطالعه نشان می دهد با وجود تغییرات ساختاری در زندگی شهری، از بین رفتن حمام عمومی و جایگزینی حمام خانگی، این تغییرات صرفاً ساختاری نبوده و به مرور ، ذائقه روان شناختی مردم تهران نیز متناسب با پیچیده تر شدن جامعه، تحولاتی را تجربه کرده است. افزایش دفعات شست و شو، کاهش فواصل زمانی، افزایش حساسیت های بهداشتی، انزجار از بو، پنهان سازی بروز های بدن، خصوصی شدن و تغییرات کارکردی و معنایی حمام و استحمام، بخشی از این تحولات فرهنگی – روان شناختی است که در سال های اخیر در ایران رخ داده است.