مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
کار خانگی
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی شده است تا با معرفی دیدگاههای مختلف فمینیستی، مسائل زنان در بحث نیروی کار، توسعه و جهانی شدن اقتصاد از نظرگاه فوق مورد نقد و بررسی قرار گیرد. حضور کمرنگ زنان در مراکز تصمیمسازی اقتصادی از دیگر محورهای مورد مطالعه در نوشته حاضر است. به نظر میرسد که تئوریهای مختلف فمینیستی جز با چارهجوئیهای مقطعی نتوانسته اند مشکل ساختار ناسالم اشتغال زنان را با پیامدهای مذکور از قبیل محیط ناامن شغلی، ایجاد مشاغل ثانویه و کاهش دستمزد در بازار کار بر طرف نمایند، به گونهای که با بسط اصول مدرنیته و بحث جهانی شدن اقتصاد با تمامی شعارهای مطرح شده، زنان آسیبپذیرترین قشر اجتماع در تحولات اقتصادی شمرده میشوند. مشکل اساسی دیدگاه اقتصادی فمینیسم در حل مشکل زنان به مبارزه طلبیدن مردان و نادیده انگاشتن نظام قدرت سالاری حاکم بر روابط ناعادلانه اقتصادی از جانب قدرتها و کارتلهای بزرگ اقتصادی است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی زنان و تقسیم کار خانگی؛ نمونه مورد مطالعه: زنان متاهل شهر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی زنان و الگوی تقسیم کار در خانواده است. در ابتدا مطالعات انجام شده و سپس نظریه های مرتبط با موضوع بررسی شده اند. مقاله حاضر با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی بر روی 400 نفر از زنان متاهل شهر جیرفت تقسیم کار خانگی را مورد مطالعه قرار داده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز با شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به دست آمده است، نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که به ترتیب متغیرهای ساخت قدرت، تعداد فرزندان، درآمد پاسخگو و سرمایه اجتماعی به طور کلی 5/21 درصد تقسیم کار خانگی را تبیین می کنند.
مقایسه ویژگی های اجتماعی - تربیتی فرزندان مادران شاغل و غیر شاغل در مقطع راهنمایی (شهر اصفهان).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خانواده، اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در طول تاریخ بشری بر اثر عوامل گوناگون دستخوش تغییر شده است که یکی از این عوامل اشتغال زنان و تاثیر آن در تربیت فرزندان می باشد. تحقیق حاضر به بررسی و مقایسه ویژگی های اجتماعی و تربیتی فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار می پردازد. این تحقیق در در سطح شهر اصفهان در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع اول، دوم و سوم راهنمایی (نواحی 5 گانه شهر اصفهان) صورت گرفته است.روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی است و ابزار جمع آوری اطلاعاتپرسشنامه است که شامل سوالات بسته و باز است. جامعه آماری این پژوهش 61500 نفر است که شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر در پایه اول، دوم و سوم راهنمایی در گروه های سنی 12 تا 15 سال در نواحی 5 گانه شهر اصفهان است. حجم نمونه پژوهش حاضر 319 نفر می باشد. پرسشنامه ها به طور مساوی بین فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار توزیع گردید. متغیرهای مستقل شامل: اجتماعی شدن، توانایی یادگیریی، پیشرفت تحصیلی، بهداشت روانی، مستقل شدن فرزندان و مهارت های اجتماعی است. قابل ذکر است که تعداد حجم نمونه از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است همچنین آزمونهای بکار رفته در این تحقیق عبارت است از 1- آزمون t2- آزمون F و نتایج بدست آمده از اطلاعات پیمایشی و تجربی نشان می دهد که ویژگیهای اجتماعی و تربیتی فرزندان مادران شاغل و فرزندان مادران خانه دار تحت تأثیر عواملی چون مستقل شدن، اجتماعی شدن، مهارتهای اجتماعی، توانایی یادگیری، پیشرفت تحصیلی و بهداشت روانی بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده مطالعة موردی: زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده بود. چارچوب نظری مقالة حاضر با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی تدوین شد. جامعة آماری 400 نفر از زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد بودند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز با شیوة نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به دست آمده است، نتایج نشان داد که به ترتیب، متغیرهای ساخت قدرت، تعداد فرزندان، درآمد پاسخگو و سرمایة اجتماعی به طور کلی 5/21%تقسیم کار خانگی را تبیین می کنند.
الگوی تخصیص زمان کار خانگی در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
165-184
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه الگوی تخصیص زمان کار خانگی سرپرست خانوارهای ایرانی، به تفکیک مناطق شهری و روستایی، در سال 1394 و با استفاده از داده های مرکز آمار ایران می باشد. در این تحقیق از نظریه تخصیص زمان (تولید خانوار) گَری بکر بهره گرفته شده است. به علاوه، قیود بودجه خانوار و زمان، اثر ویژگی های اقتصادی- اجتماعی خانوار (شامل سن سرپرست خانوار، بعد خانوار، سطح زیربنای محل سکونت خانوار، تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار) بر زمان صرف شده سرپرست خانوار در کار خانگی بررسی شده است. نتایج پژوهش دلالت بر آن دارد که زنان و مردان سرپرست خانوار در مناطق روستایی در مقایسه با نقاط شهری، ساعت بیشتری را به کار خانگی اختصاص می دهند. همچنین مردان در نقاط شهری و روستایی در مقایسه با زنان، ساعت کمتری را به کار خانگی اختصاص داده اند.
رابطه کار خانگی و تحصیلات زوجین در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحصیلات یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی به شمار می رود. با این حال نقش تحصیلات زوجین در تقسیم کار خانگی در کشور در سطح ملی بررسی نشده است. این مقاله با استفاده از داده های طرح گذران وقت 1393-1394 مناطق شهری کشور و کاربرد مدل های رگرسیون تابیت، رابطه کار خانگی با تحصیلات زوجین را بررسی کرده است و نشان می دهد که تفاوت های جنسیتی فراوانی در این زمینه وجود دارد. براساس یافته ها، افزایش تحصیلات زنان مشارکت آنان در کار خانگی را کاهش می دهد، اما همکاری همسران در کار خانگی را بیشتر می کند. همچنین، تحصیلات شوهران با کار خانگی آنان و همسرانشان رابطه ای مثبت دارد؛ بنابراین تجربه زنان با رویکرد اقتصادی و تجربه شوهران با رویکرد فرهنگی قابل تبیین است. به نظر می رسد تحصیلات بیشتر زنان هزینه فرصت مشارکت در فعالیت های خانگی را به کمک ایجاد فرصت مشارکت در فعالیت های غیرخانگی افزایش می دهد یا منبعی برای چانه زنی به منظور کاهش مشارکت آنان و افزایش مشارکت همسرانشان در کار خانگی است. از سوی دیگر، رابطه کار خانگی شوهران با تحصیلات آنان و همسرانشان را می توان با عوامل فرهنگی، مانند تقویت نگرش های جنسیتی برابری طلبانه و اهمیت نقش والدینی در شوهران تحصیل کرده مرتبط دانست. با توجه به تنوع فعالیت های طبقه بندی شده با عنوان کار خانگی، تحلیل های جداگانه برای این زیرمجموعه ها به تعمیق دانش موجود کمک می کند و در جهت سیاست گذاری مبتنی بر شواهد در حوزه جمعیت و خانواده مفید است.
نقش مسکن معیشت محور در تثبیت جمعیّت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
43 - 61
حوزه های تخصصی:
مسکن معیشت محور با ایجاد شرایط لازم برای کسب و کارهای خانگی در روستاها به ایجاد تنوع معیشتی و در نتیجه افزایش درآمد و اشتغال روستایی کمک می کند. این عامل به همراه مجموعه ای از عوامل و متغیرهای درون و برون سیستمی می تواند به تثبیت جمعیت و کاهش مهاجرت در روستاها کمک نماید. در این مجموعه درهم تنیده، میزان و نقش عوامل در تثبیت جمعیت و کاهش مهاجرت روستایی مشخص نیست. هدف این مقاله تعیین میزان تاثیرگذاری و نقش هر یک از عوامل به ویژه مسکن معیشت محور بر تثبیت جمعیت روستایی بوده است. برای این منظور، استانها بر اساس سهم واحد زیستی معیشتی روستایی در سه گروه دسته بندی شدند و از هر دسته دو استان و در مجموع 6 استان انتخاب شد. در هر استان یک شهرستان و دو تا سه روستا و در کل 13 روستا و در مجموع 332 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه داده ها جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که در بین عوامل مختلفی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر تثبیت جمعیت روستایی نقش دارند، مسکن معیشت محور با ضریب تاثیر بالاتری، متغیر وابسته را توضیح می دهد. در حالی که آمارها و اطلاعات نشان دهنده کاهش این گونه از مسکن در روستاها می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود با اصلاح فرایندها و رویه های موجود و ایجاد هماهنگی و حمایت از این گونه مسکن، برای توسعه مسکن معیشت محور در روستاها اقدام شود