مطالب مرتبط با کلیدواژه

علوم انسانی توصیفی


۱.

زمینه های تأثیر انسان شناسی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی مبانی علوم انسانی توصیفی علوم انسانی دستوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۲
علوم انسانی آن گونه که از نامش برمی آید به دانش هایی گفته می شود که به گونه ای با انسان و کنش های گوناگونِ وی سر و کار دارد. ازاین رو، شناخت حقیقتِ انسان و ابعاد وجودی او، ویژگی های افعال و انفعالات وی، اهدافِ انسان از کنش هایش، نوع رابطه فعالیت های دنیوی انسان با پیامدهای دنیوی و اخروی آنها، شناخت مشترکات و تفاوت های افراد و مسائلی از این قبیل که در حوزه انسان شناسی بحث می شود به صورت منطقی در ابعاد گوناگون علوم انسانی تأثیرگذار است. این پژوهش با روش تحلیلی، پس از استخراج مبانی انسان شناختیِ تأثیرگذار در علوم انسانی، زمینه های تأثیر آنها در این دسته از علوم را شناسایی و تبیین کرده است.
۲.

تبیین و بررسی روش تفهمی در علوم انسانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی علوم انسانی توصیفی علوم انسانی دستوری مکتب تفسیری روش تفهمی رفتار معنادار نسبیت فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۲۷۹
روش شناسی و تعیین روش یا روش های متناسب با حل مسائل علوم انسانی به شدت محل چالش و مناقشه است. روش های گوناگونی برای این علوم توسط اندیشمندان این حوزه پیشنهاد شده است. اصحاب مکتب تفسیری در غرب، هدف علوم انسانی را دستیابی به فهم رفتارهای انسانی می دانند. ایشان ضمن رد روش تبیین علّی که در علوم تجربی استفاده می شود، روش تفهمی را تنها روش معتبر در علوم انسانی برای دستیابی به فهم معنای رفتارهای ارادی انسان می دانند. تبیین و نقد و بررسی میزان کارایی روش تفهمی در علوم انسانی از طریق تحلیل عقلانی، هدف این پژوهش است. روش تفهمی راهی برای همدلی و سعی در ورود به درون انسان و نگاه کردن از منظر وی برای فهم معنای رفتارهای ارادی انسان است. فرضیه های به دست آمده از این روش، ضمن انسجام و هماهنگی درونی باید با شواهد تجربی تأیید شوند. روش تفهمی اختصاص به علوم انسانی توصیفی دارد. بررسی ماهیت روش تفهمی ما را به این نتیجه می رساند که این روش صرفاً به بخش محدودی از موضوعات علوم انسانی توصیفی می پردازد و به دلیل عدم امکان دستیابی به یقین در فهم پدیده های ارادی انسانی ازیک سو، و عدم قابلیت ارائه قوانین عام و مشترک از سوی دیگر، به نسبیت فرهنگی منتهی می شود. روش تفهمی به رغم قابلیت در طرح مسائل جدید در علوم انسانی و نقش تأثیرگذار در اجرای توصیه های علوم انسانی دستوری، به تنهایی در حل مسائل علوم انسانی ناکارآمد است و فقط به صورت روش معین در کنار روش های معتبر در علوم انسانی می تواند نقش آفرین باشد.
۳.

وحدت یا تعدد نوعی نفوس و تأثیر آن در علوم انسانی با محوریت آرای ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله فیاضی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۹۸
«انسان و کنش های او» به عنوان موضوع علوم انسانی دارای جنبه هایی متفاوت است که شناخت هر یک از این جنبه ها می تواند تأثیر بسزایی در هر یک از دو بعد توصیفی و توصیه ای علوم انسانی داشته باشد. یکی از این جنبه ها که کمتر به آن پرداخته شده و تأثیر آن در علوم انسانی کمتر مورد بحث قرار گرفته است، وحدت یا کثرت نوعی نفوس انسانی است. در این مقاله ابتدا سه دیدگاه درمورد وحدت یا کثرت نوعی نفوس انسانی بیان شده و با توجه به اختلاف افراد انسانی در حدوث و بقا، دیدگاه «کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا» مورد پذیرش قرار گرفته است. سپس نشان داده شده است که پذیرش وحدت یا کثرت نوعی نفوس در بعد توصیفی علوم انسانی تأثیرگذار است و ازآنجا که بعد توصیه ای علوم انسانی مبتنی بر بعد توصیفی بوده و حتی این دو، دو روی یک سکه هستند، تأثیرگذاری این مبنا در علوم انسانی توصیه ای نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه از میان اقوال، کثرت نوعی نفوس در حدوث و بقا مورد پذیرش قرار گرفته، نشان داده شده است که پذیرش این مبنا در هر دو جنبه توصیفی و توصیه ای علوم انسانی تأثیرگذار بوده و باعث متفاوت شدن توصیه ها و توصیف ها دست کم در برخی از علوم انسانی مانند روان شناسی خواهد بود.
۴.

تحلیل نقش خداباوری در کارکردهای علوم انسانی توصیفی از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خداباوری علوم انسانی توصیفی مبانی علوم انسانی اسلامی علم دینی علامه مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
علوم انسانی، که ابعاد انسانی پدیده ها و کنش های انسان را می کاوند، دارای دو بعد توصیفی و دستوری هستند که هرکدام کارکردهایی دارند. علوم انسانی در بعد توصیفی بر خلاف بعد دستوری، به تعریف، توصیف، تفسیر، تبیین و پیش بینی کنش های انسانی می پردازند. نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، در صدد است با توجه به مبنای آرای آیت الله مصباح یزدی از نقش خداباوری در کارکردهای علوم انسانی اسلامی بحث کند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که از نظر آیت الله مصباح یزدی، خداباوری که یکی از مبانی و اصول موضوعه علوم انسانی محسوب می شود دست کم در چهار کارکرد از کارکردهای علوم انسانی توصیفی می تواند تأثیرگذار باشد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است خداباوری می تواند در تعریف مفاهیم کلیدی علوم انسانی مثل تعریف انسان و سیاست، جهت دهی توصیف ها و ارائه نظریات توسط محقق علوم انسانی مؤثر واقع شود. پذیرش صفاتی مثل توحید افعالی تبیین های محقق علوم انسانی را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد، چرا که مؤثر نهایی و حقیقی پدیده ها و کنش های انسانی را خدا می داند. از نظر علامه مصباح یزدی، پیش بینی قطعی و یقینی کنش های انسان، با توجه به ویژگی اختیارش غیر ممکن است، اما پیش بینی ظنی و احتمالی براساس قرائن و شواهد، از جمله خداباوری براساس دیدگاه برگزیده امکان دارد.