مطالب مرتبط با کلیدواژه

علوم انسانی دستوری


۱.

نقد و بررسی دلایل انکار «علوم انسانی دستوری»(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی باید تاریخ گرایی علوم انسانی دستوری هست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۶
در یک تقسیم بندی می توان علوم انسانی را به دو بخش توصیفی و دستوری تقسیم کرد. علوم انسانی توصیفی به علومی گفته می شود که به تبیین و توصیف پدیده های انسانی می پردازند. در مقابل، علوم انسانی دستوری به آن بخش از علوم انسانی گفته می شود که مجموعه ای از گزاره های دستوری (باید و نبایدهای) متناسب با مبانی از پیش پذیرفته شده را برای تحقق اهداف مورد نظر ارائه می دهند. اثبات یا انکار علوم انسانیِ دستوری همواره یکی از موارد اختلاف میان دانشمندان علوم انسانی بوده است، به گونه ای که گروهی آن را جزء علم می شمارند، اما گروهی دیگر، منکر علم بودن آن هستند. اتخاذ برخی روش ها در علوم انسانی و نیز اعتقاد به عدم ارتباط منطقی میان واقعیت و ارزش، زمینة انکار علوم انسانی دستوری را فراهم می کند. بر همین اساس، نقد دو عامل یادشده می تواند زمینه را برای اعتقاد به علوم انسانی دستوری هموار کند. در این پژوهش، پس از تبیین چیستی و ویژگی های علوم انسانی دستوری، دلایل منکران علوم انسانی دستوری، نقد و بررسی است.
۲.

زمینه های تأثیر انسان شناسی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی مبانی علوم انسانی توصیفی علوم انسانی دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۲۹۵
علوم انسانی آن گونه که از نامش برمی آید به دانش هایی گفته می شود که به گونه ای با انسان و کنش های گوناگونِ وی سر و کار دارد. ازاین رو، شناخت حقیقتِ انسان و ابعاد وجودی او، ویژگی های افعال و انفعالات وی، اهدافِ انسان از کنش هایش، نوع رابطه فعالیت های دنیوی انسان با پیامدهای دنیوی و اخروی آنها، شناخت مشترکات و تفاوت های افراد و مسائلی از این قبیل که در حوزه انسان شناسی بحث می شود به صورت منطقی در ابعاد گوناگون علوم انسانی تأثیرگذار است. این پژوهش با روش تحلیلی، پس از استخراج مبانی انسان شناختیِ تأثیرگذار در علوم انسانی، زمینه های تأثیر آنها در این دسته از علوم را شناسایی و تبیین کرده است.
۳.

تحلیل نقش خداباوری در کارکردهای علوم انسانی دستوری از منظر آیت الله مصباح یزدی (رحمه الله علیه)(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
علوم انسانی، که ابعاد انسانی پدیده ها و کنش های انسان را می کاوند، دارای دو بُعد توصیفی و دستوری هستند که هر کدام کارکردهایی دارند. علوم انسانی در بُعد توصیفی به تعریف، توصیف، تفسیر، تبیین و پیش بینی کنش های انسانی می پردازند و در بُعد دستوری خود نیز ارزشیابی و جهت دهی کنش های انسانی را به عهده دارند. نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، در مقام پاسخ دادن به این سؤال است که ازنظر آیت الله مصباح یزدی، خداباوری چه تأثیری بر ابعاد دستوری علوم انسانی دارد و این تأثیرگذاری چگونه اتفاق می افتد؟ نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خداباوری با تأثیر در هدف نهایی شخص خداباور، در فرایند کشف ارزش و نیز در جهت دهی کنش های اختیاری انسان ها مؤثر است؛ چراکه از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی، ارزش کارها با هدف نهایی سنجیده می شود و جهت دهی عالمان علوم انسانی نیز با توجه به هدف نهایی صورت می گیرد. عالمان علوم انسانی اسلامی کنش های اختیاری آحاد جامعه را در جهت رسیدن به قرب الهی هدایت و جهت دهی می کنند و از توصیه به افعالی که در تضاد با این هدف باشد، به شدت پرهیز می کنند.
۴.

تبیین و بررسی روش تفهمی در علوم انسانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی علوم انسانی توصیفی علوم انسانی دستوری مکتب تفسیری روش تفهمی رفتار معنادار نسبیت فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۲۶۳
روش شناسی و تعیین روش یا روش های متناسب با حل مسائل علوم انسانی به شدت محل چالش و مناقشه است. روش های گوناگونی برای این علوم توسط اندیشمندان این حوزه پیشنهاد شده است. اصحاب مکتب تفسیری در غرب، هدف علوم انسانی را دستیابی به فهم رفتارهای انسانی می دانند. ایشان ضمن رد روش تبیین علّی که در علوم تجربی استفاده می شود، روش تفهمی را تنها روش معتبر در علوم انسانی برای دستیابی به فهم معنای رفتارهای ارادی انسان می دانند. تبیین و نقد و بررسی میزان کارایی روش تفهمی در علوم انسانی از طریق تحلیل عقلانی، هدف این پژوهش است. روش تفهمی راهی برای همدلی و سعی در ورود به درون انسان و نگاه کردن از منظر وی برای فهم معنای رفتارهای ارادی انسان است. فرضیه های به دست آمده از این روش، ضمن انسجام و هماهنگی درونی باید با شواهد تجربی تأیید شوند. روش تفهمی اختصاص به علوم انسانی توصیفی دارد. بررسی ماهیت روش تفهمی ما را به این نتیجه می رساند که این روش صرفاً به بخش محدودی از موضوعات علوم انسانی توصیفی می پردازد و به دلیل عدم امکان دستیابی به یقین در فهم پدیده های ارادی انسانی ازیک سو، و عدم قابلیت ارائه قوانین عام و مشترک از سوی دیگر، به نسبیت فرهنگی منتهی می شود. روش تفهمی به رغم قابلیت در طرح مسائل جدید در علوم انسانی و نقش تأثیرگذار در اجرای توصیه های علوم انسانی دستوری، به تنهایی در حل مسائل علوم انسانی ناکارآمد است و فقط به صورت روش معین در کنار روش های معتبر در علوم انسانی می تواند نقش آفرین باشد.