مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
ارتقای کیفیت
حوزه های تخصصی:
"امروزه کیفیت محصولات تولیدی کارخانجات صنعتی، به مسألهای چالشآفرین برای سهم بازار آنها در دنیای رقابتی تبدیل شدهاست. روش طراحی آزمایشها به عنوان یکی از روشهای بهبود کیفیتی نوین، با انجام طرحهای آزمایشی، مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت محصول را شناسایی و سطوح بهینه آنها را تنظیم میکند. در این میان، طرحهای کسری عاملی در طراحی آزمایشها، به دلیل کاهش تعداد آزمایشها، ارجحیت دارند. تاکنون در ایران از طرحهای تاگوچی که زیرگروه طرحهای کسری هستند، به دلیل سادگی تحلیلشان استفاده شدهاست، اگرچه این طرحها قابلیت تفکیک آثار متقابل عوامل را نداشتهاند. در این مقاله، طرحهای کسری با درجه تفکیک بالای آثار اصلی و متقابل، در قالب مطالعه موردی در زمینه کیفیت محصول آجر دیرگداز در شرکت فراوردههای نسوز پارس معرفی شدهاند. در این راستا، طرح 1-25 با درجه تفکیک بالای V، طراحی و پیاده شدهاست. نتایج نشان دادند که تنظیم وکنترل آثار اصلی و متقابل در سطوح بهینه، امکان تولید محصول در حداقل زمان تولید و افزایش مشخصه کیفیتی محصول به میزان 41 درصد را به وجود میآورد.
واحدهای تحقیقات وتوسعه میتوانند با اجرای طرحهای کسری با درجه تفکیک مناسب و تجزیه وتحلیل آثار اصلی و مخصوصاً آثار متقابل، منجر به ارتقای کیفیت محصولات کشور شوند."
عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان از دیدگاه مدیران و کارکنان بوده است. 7 عامل: طرح درس، نحوه آموزش، ارزشیابی علمی و مستمر، روابط بین فردی، مطابقت دوره های آموزشی با نیازهای فراگیران، تدابیر لازم تشویق و ترغیب فراگیران و نظارت مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال 1386 به تعداد 283 نفر بوده که این افراد در دوره های ضمن خدمت شرکت کرده اند. با در نظر گرفتن حجم جامعه، تعداد 150 نفر از این افراد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه 74 سؤالی است که بدنه اصلی آن از پرسشنامه بررسی کیفیت تدریس (سراج، 2003 به نقل از شعبانی ورکی و حسین قلی زاده، 1385) گرفته شده است و پس از تدوین، روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت و به منظور تعیین پایایی، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه (97/0) و تایید گردید. در راستای تحلیل داده های گردآوری شده، از آمار، در دو سطح توصیفی و استنباطی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، آزمون t تک متغیره، آزمون t نمونه های مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در هر 7 عامل مرتبط با ارتقای کیفیت آموزش، میانگین پاسخهای شرکت کنندگان، بیشتر از حد متوسط بوده و عامل روابط بین فردی با میانگین 11/4 دارای بیشترین مقدار و عامل نظارت با میانگین 96/3 دارای کمترین مقدار بوده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد که هیچ تفاوتی بین نظر شرکت کنندگان، بـا تـوجـه بـه متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، سابقه خدمت، مدرک تحصیلی و سن) وجود ندارد.
شناسایی ابعاد و مولفه ها ی ارتقای کیفیت آموزشی درآموزشکده های سما دانشگاه آزاد اسلامی و تعیین سهم هر یک از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
105 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است با شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقا کیفیت آموزشی در آموزشکده های سما، سهم هر یک از آن ها را در ارتقای کیفیت آموزشی این آموزشکده ها بیان کند. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی است و از روش پژوهش آمیخته با رویکرد اکتشافی – متوالی استفاده شده است و از نظر گردآوری، داده ها توصیفی و زمینه یابی است. جامعه آماری این تحقیق را در فاز کمی، اعضای هیات علمی آموزشکده های سما در سراسر کشور که 445 نفر هستند، تشکیل داده اند و در فاز کیفی از نظرات 7 نفر از متخصصان و خبرگان استفاده شده است. بر اساس اصول تعیین حجم نمونه در تحلیل رگرسیون، چند متغیری برای مدل یابی، حجم نمونه 295 نفر تعیین گردید. با مطالعه مبانی نظری وانجام روش دلفی، 11 بعد و 91 مولفه شناسایی شد و جهت تکمیل به منظور رواسازی پرسشنامه و نیز تعیین مولفه ها از روش تحلیل اکتشافی در دو مرحله استفاده شد که که نهایتا 7 بعد و 59 مولفه باقی ماندند و پرسشنامه نهایی با 59 گویه تدوین و پس از تایید روایی و پایایی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و یافتن ساختار معنی داری از ترکیب ابعاد و مؤلفه ها و پاسخ ها، از روش تحلیل عاملی از نوع تحلیل عاملی اکتشافی و t تک نمونه ای برای تعیین درجه تناسب مدل استفاده شد. نتایج این تحلیل ها نشان داد که به ترتیب: اولویت، ارتقای سطح علمی مراکز آموزشی، ارتباط با صنعت و بازار کار، مسوولیت پذیری علمی، ارتباط و تعامل با دانشجو(ایجاد حس اطمینان)، ارتقای مهارت، تخصیص و افزایش اعتبارات پژوهشی(اکتشاف و اختراع) و در نهایت، تعهدات سازمانی از ابعاد مهم ارتقای کیفیت آموزشکده های سما به شمار می روند. بر اساس نتایج حاصل شده وضعیت موجود ارتقای کیفیت آموزشی در آموزشکده های سما با توجه به ابعاد و مولفه های به دست آمده، رو به مطلوب بوده است و تا وضعیت مطلوب(افق1404 سما) فاصله دارد. در پاسخ به سوال بعدی تحقیق، ارتقای سطح علمی مراکز آموزشی با بار عاملی 969/0، دارای بیشترین همبستگی با نمرات ارتقای کیفیت آموزشی در وضع مطلوب دارد و ارتباط با صنعت و بازار کار با 956/0 در مرتبه دوم، مسوولیت پذیری علمی با 952/0 در مرتبه سوم، ارتباط و تعامل با دانشجو با 884/0در مرتبه چهارم، ارتقای مهارت با 869/0 در مرتبه پنجم، تخصیص و افزایش اعتبارات پژوهشی با 859/0در مرتبه ششم و در نهایت، تعهدات سازمانی با 799/0در مرتبه هفتم قرار گرفت.
ارائه مدلی برای ارتقاء کیفیت آموزش در رشته داروسازی مورد: (دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از مسائل مطرح آموزش پزشکی در سال های اخیر، افت کیفیت آموزش پزشکی است . این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های ارتقاء کیفیت آموزشی در رشته داروسازی و ارائه مدل متناسب با شرایط بومی انجام گرفت. روش کار: پژوهش حاضراز نوع ترکیبی است. جامعه آماری آن شامل 140 نفر از دانشجویان سال آخر و 20 نفر از اساتید دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران بودند. به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده، پرسشنامه اول جهت بررسی ابعاد و مؤلفه های ارتقاء کیفیت آموزش در اختیار 140 نفر از دانشجویان قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی و از نرم افزار PLS استفاده شده است. بعد از ارائه مدل پیشنهادی، پرسشنامه دوم جهت تعیین درجه تناسب در اختیار 20 نفر از اساتید قرار گرفت. یافته ها: دررابطه با کیفیت و عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت آموزش داروسازی،9 عامل اصلی اهداف و رسالت های دانشکده، کیفیت برنامه درسی، فضا و امکانات آموزشی، فرایند تدریس و یادگیری، انجام ارزشیابی، مهارت های رفتاری اساتید، مهارت های حرفه ای اساتید، دانشجویان، کاربرداستاندارهای آموزشی، تاثیرگذاری روش های تدریس موجود دررشته داروسازی بیشترین ارتباط و تأثیر بر ارتقای کیفیت آموزش داروسازی داشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دادکه تأثیرگذاری روش های تدریس موجود در رشته داروسازی با بارعاملی (86/0)، مهارت های رفتاری اساتید با بارعاملی (83/0) دارای بیشترین تأثیر و کاربرد استاندارهای آموزشی با بارعاملی (65/0) دارای کمترین تأثیر بر ارتقاء کیفیت آموزش رشته داروسازی هستند. لذا استفاده از روش های نوین تدریس از قبیل flipped classroom ، روش تدریس بالینی و... در بخش مهارت های رفتاری اساتید تکیه بر برخورد مناسب، احترام متقابل، خودباوری و... نسبت به سایر عوامل تاثیرگذارترند.
تعیین ابعاد و مولفه های ارتقاء کیفیت آموزش در رشته داروسازی و تعیین شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های ارتقاء کیفیت و تعیین شکاف بین وضعیت موجود ومطلوب در رشته داروسازی بوده است. روش کار: پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر نحوه اجرا ودستکاری متغیرها توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه و نمونه آماری پژوهش شامل 140 نفر (کلیه دانشجویان سال آخررشته داروسازی) دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی (96-95) بودند. که از روش تمام شماری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین روایی محتوایی، پرسشنامه پس از تائید استاد راهنما و مشاور به تائید 30 نفر از خبرگان در حیطه آموزش عالی نیز رسید و جهت تعیین پایایی پرسشنامه، از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (96/0) استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با روش های آماری و معادلات ساختاری با استقاده از نرم افزارهای آماری 20 SPSS و PLS تحلیل شدند. یافته ها: نشان دادکه به ترتیب چگونگی کاربرد روش های تدریس در رشته داروسازی با بارعاملی (86/0) و مهارت های رفتاری اساتید با بارعاملی (83/0) دارای بیشترین سهم و کاربرد استاندارهای آموزشی با بارعاملی (65/0) دارای کمترین سهم را در ارتقاء کیفیت آموزش رشته داروسازی دارا هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین وضعیت موجود و مطلوب تمامی ابعاد شناسایی شده، تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین وضع مطلوب بطور معناداری بالاتر از میانگین وضع موجود است.
بررسی توسعه راهبردی بافت قدیم شیراز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
557 - 570
حوزه های تخصصی:
بررسی توسعه راهبردی بافت قدیم شیراز گسترش فضایی بی رویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکل گیری بافت های جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربری های شهری از بافت قدیم به نواحی جدید گردیده است و مناطق مرکزی شهرها محل سکونت مهجرین روستایی و خارجی شده است. در نتیجه این جابجایی، به تدریج بافت های قدیمی شهرها کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی خود را از دست داده اند و این بافت ها با از دست دادن حیات شهری خود، به سمت رکود و فرسودگی گرایش پیدا کرده اند. روش گردآوردی اطلاعات در این مقاله به صورت کتابخانه ای، پیمایشی و اسنادی بوده و هدف اصلی و کلی این تحقیق ارتقای کیفیت فضاهای بافت قدیم شیراز برای دستیابی به توسعه راهبردی است. در همین راستا جهت شناسایی و تجزیه و تحلیل ویژگی ها و عملکردهای بافت قدیم از مدلSWOT استفاده شده است.
نقش پیاده راه های شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه طالقانی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
188 - 205
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش نقش پیاده راه طالقانی شهر ایلام در ارتقای کیفیت محیط شهری با توجه به دیدگاه شهروندان و بر اساس تحقیقی توصیفی - پیمایشی و با بهره مندی از مطالعات اسنادی انجام گرفته است. در جمع آوری اطلاعات لازم در مورد متغیرها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق نیز شهروندان ایلامی بودند و نمونه آماری این تحقیق به روش کوکران (نمونه گیری مورگان) به تعداد 384 نفر انتخاب شد؛ به این ترتیب تعداد 384 پرسشنامه در بین عابران پیاده در خیابان طالقانی توزیع گردید. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد از دیدگاه شهروندان ایلامی، نقش پیاده راه طالقانی در ارتقای کیفیت محیط شهری از حد متوسط کمتر است و این پیاده راه از نظر شهروندان از کیفیت محیطی ضعیفی برخوردار است؛ همچنین از دیدگاه آنان، شاخص های فرم و کالبد، اجتماعی- فرهنگی، کاربری و فعالیت و زیست محیطی به ترتیب در اولویت تأثیرگذاری اول تا چهارم اهمیت قرار دارد.
تحلیلی بر ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهری با رویکرد شهرخلاق (مطالعه موردی:شهر لار)
حوزه های تخصصی:
شهر خلاق شهری است که در آن فعالیت های نو رخ می دهد و افراد مسئولانه و خلاقانه و با تفکر جمعی برای حل معضلات و بهبود شرایط زندگی و کیفیت های محیطی شهر، در کنار هم فعالیت می کنند. هدف این مقاله بررسی راه های ارتقای کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با رویکرد شهر خلاق است و در آن به بررسی عوامل موثر بر کیفیت فضاهای عمومی این شهر پرداخته است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی –تحلیلی است. مبانی نظری و شاخص های موثر در ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهر از طریق بررسی منابع مکتوب، و کیفیت فضاهای شهری از طریق نظرخواهی از مردم بررسی شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش ساکنین 15 سال به بالای شهر لار و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با381 نفر است. نتایج حاصله نشان می دهد که کیفیت فضاهای عمومی شهر لار با توجه به شاخص های خلاقیت شهری در هر دو مولفه ی مورد بررسی یعنی مولفه مکان گزینی و طراحی با میانگین 89/2، و مولفه کیفیت مدیریت و برنامه ریزی فضاهای عمومی با میانگین 13/3، مناسب نیست. بر اساس تحلیل عاملی انجام شده مهم ترین عوامل موثر در کیفیت فضاهای عمومی شهر لار، احساس تعلق و تناسب، زیبایی و طراحی، نشاط و تعامل اجتماعی، دسترسی و حس سرزندگی و مناسب سازی فضاها هستند. موثرترین راهبردها در ارتقای کیفیت فضاهای عمومی برای تقویت خلاقیت نیز، استفاده از روحیه مشارکت پذیری شهروندان در جهت رفع مشکلات فضاهای شهری و نگهداری از فضاهای عمومی و بهبود فعالیت های ورزشی، فرهنگی و هنری و تعامل با مراکز دانشگاهی شهر است.
تدوین الگویی برای ارتقای کیفیت تدریس اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
138 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تدوین الگویی بر مبنای تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت تدریس در اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور می باشد. روش این مطالعه به صورت کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. مشارکت کنندگان در پژوهش دانش آموختگان مقطع دکتری آموزش از دور، مدیران بخش های آموزشی و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال 1401 می باشند که تجربه تحصیل، اشتغال و تدریس در این نظام آموزشی را داشتند که 8 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد ارتقای کیفیت تدریس در نظام آموزش از دور به عنوان پدیده اصلی متأثر از چالش های آموزش، شایستگی های فردی، عوامل سازمانی، توسعه زیرساخت ها، اصلاح قوانین و دستورالعمل ها، کیفیت بخشی، کارآمدی و اعتمادسازی می باشند که به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شده است. بر این اساس برای بهبود تدریس اعضای هیات علمی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود تا نظام آموزشی کشور نسبت به رفع علت ها و اجرای راهبردهای احصاء شده از این مدل اقدام نماید تا به پیامدهای مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت بخشی تدریس در اعضای هیات علمی در این زیر نظام آموزش عالی برسد.
توسعه مهارت های آموزشی استادان مهندسی ایران
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷۵
55 - 73
کیفیت شرط بقای مراکز آموزشی مدرن و دریچهای بهسوی جهانی شدن آموزش عالی است. یکی از در دسترسترین روشها برای آگاهی از نقاط قوت و ضعف برنامههای آموزشی و ارتقای کیفیت آن، گذر موفقیت از فرایند ارزشیابی است؛ که با توجه بهملاکها و استاندارهای مورد قبول جهانی، تدوین شده است. امروزه، مراکز آموزش مهندسی پیشرو، برنامههای آموزشی خود را بهگونهای عرضه مینمایند که ضمن گذر موفقیت آمیز از فرایند ارزشیابی، دانشآموختگانی توانا، برای ورود به بازار کار مهندسی، در سطح ملی و بینالمللی، بهدست دهند. در چنین شرایطی است که ارتقای کیفیت برنامههای آموزشی، در اولویت قرارمیگیرد و توجه بهآن جزو شرح وظایف اصلی اعضای هیات علمی منظور می شود. میدان رقابت در سطح ملی و بینالمللی بهصورتی است که مراکزی که در ارتقای کیفیت آموزشهای ارایه شده، ناموفق باشند باید بهگونهای هزینه آنرا بپردازند. در این مقاله سازوکاری برای ارتقای کیفیت برنامههای آموزش مهندسی کشور، از طریق توسعه مهارتهای آموزشی اعضای هیات علمی ارایه شده و نتایجی که از بهکارگیری آن در چند دانشگاه کشور بهدست آمده، ارایه میشود. طرح جامع ارتقای مهارتهای حرفهای اساتید، دستیاران آموزشی و مسئولان آموزش، که در این مقاله بخشی از نتایج آن عرضه میشود، شامل طراحی واجرای پانزده کارگاه آموزشی، و یک دوره آموزشی یک هفته ای، طراحی درس تحصیلات تکمیلی «آموزش مهندسی» و نگارش کتاب درسی آن، میباشد.
الگوی مفهومی توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به منظور ارتقای کیفیت در آموزش مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۷
113 - 136
امروزه، در آموزش عالی کشور ما، بعد از یک دوره رشد کمّی موضوع ارتقای کیفیت آموزش به یک هدف و مطالبه عمومی به ویژه در آموزش مهندسی تبدیل شده است. در مسیر ارتقای کیفیت آموزش مهندسی عوامل مختلفی مؤثرند که یکی از مهم ترین آنها اعضای هیئت علمی است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی برای توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی به منظور ارتقای کیفیت در آموزش مهندسی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و اکتشافی بود که به روش تحلیل تفسیری انجام شد. برای این منظور محتوای مقالات و اسناد مکتوب موجود در قلمرو توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طی ده سال گذشته تحلیل شد. ابتدا پیشینه موضوع و الگوهای ارائه شده توسط محققان در پایگاه های علمی داخلی و خارجی شناسایی و پس از انتخاب مرتبط ترین منابع، در خصوص تحلیل آنها و استخراج مفاهیم مرتبط اقدام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری و در دو مرحله کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. پس از تحلیل اسناد پژوهشی شناسایی شده و استخراج مفاهیم مرتبط (تعداد 120 مفهوم از 25 سند)، الگوی توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی طراحی شد. در مرحله بعد، به منظور اطمینان از اعتبار یافته ها، الگوی طراحی شده به پنج نفر از صاحبنظران حوزه آموزش عالی و آموزش مهندسی عرضه شد و همچنین با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای به منظور تکمیل الگو صورت گرفت. الگوی ارائه شده در این مقاله یک الگوی فرایندی و محتوایی است. بر مبنای این الگو، نقطه آغاز برنامه های توسعه هیئت علمی، مأموریت و اهداف دانشگاه است و برنامه های توسعه حرفه ای مبتنی بر نیازهای اعضای هیئت علمی طراحی می شود. همچنین راهبردهای مختلفی برای اجرای برنامه های توسعه حرفه ای ارائه شده است و برخورداری از سازوکار ارزشیابی و بازخورد از دیگر ویژگی های این الگوست که آن را از سایر الگوهای مشابه متمایز می سازد.
بررسی تأثیر نماهای سبک نئوکلاسیک بر کیفیت سیما و منظر شهری از دیدگاه شهروندان (موردمطالعه: محله نیاوران تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت موضوع نما و منظر شهر از یکسو و تحولات چند دهه اخیر در مصالح و تنوع سبک ها و سرعت ساخت وساز از سوی دیگر، لزوم توجه به نما و ساماندهی نماهای شهری را در میان معماران و شهرسازان معاصر بیش ازپیش ضروری نموده است. با عنایت به گرایش شهروندان به سبک نئوکلاسیک و رواج نماهای موسوم به نماهای رومی در کلان شهرها به ویژه کلان شهر تهران، تحقیق حاضر باهدف ارزیابی چنین نماهایی، به بررسی تأثیر آن ها در کیفیت سیما و منظر شهری در محله نیاوران تهران می پردازد. این تحقیق که یک تحقیق کاربردی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی بوده، به روش پیمایشی تهیه شده است. شاخص های موردبررسی در دو بعد عینی و ذهنی و مؤلفه های عملکردی، ادراکی و بصری در قالب پرسشنامه هایی در اختیار نمونه آماری قرارگرفته است. تجزیه وتحلیل داده ها نشان دهنده تأثیر شاخص های تحقیق بر روی کیفیت سیما و منظر شهری است. این تأثیرپذیری در بعد عینی به مراتب بالاتر از بعد ذهنی بوده، به طوری که میانگین رتبه ای شاخص های بعد عینی به جز شاخص ایمنی (91/2) همگی مقادیری بالاتر از (3) را کسب نموده اند. حال آنکه در میان شاخص های بعد ذهنی این مقدار بین اعداد (2/3) الی (6/3) در نوسان است و تنها شاخص «تعادل و تقارن» با میانگین رتبه ای (3/4) بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد تصویر و ظاهرنمایی که ساکنین محله و شهروندان ناظر مشاهده می کنند، نسبت به چیزی که در ذهن آن ها تداعی می کند، تأثیر بیشتری در کیفیت دهی به سیما و منظر شهری دارد. ازاین رو توجه به نورپردازی، تزیینات، رنگ و فرم و پیچیدگی نما در اولویت اهمیت آن ها قرار دارد و شاخص های هویت و معنا، تعادل و تقارن، درک ترکیب و هارمونی نما در رده های آخر اهمیت قرار می گیرد؛ اما آنچه در ارتقای کیفیت سیما و منظر شهری در محله نیاوران ضروری به نظر می رسد لزوم تأکید هم زمان بر مؤلفه های عملکردی، ادراکی و بصری است.