تحلیل تأثیر تحولات زبان شناختی بر آرا و رهیافت های دانش اجتماعی با تأکید بر تبیین متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۱
233 - 250
حوزه های تخصصی:
واکاوی ارتباط دانش های مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، به خصوص برای دانش هایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بین رشته ای میسر نیست، فراهم می سازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهره گیری درست از دانش علوم اجتماعی می تواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقش آفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافت های زبان شناختی تحلیل می شود تا غیرمستقیم راه را به خصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسی ها نشان می دهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم هم زمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشت سر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبان شناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبان شناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیل های اجتماعی بازگشود. با انقلاب روش شناختی در زبان شناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش به خصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبان شناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آن ها نشان داده می شود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، می توان به تحلیل برون متنی دانش هایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.