فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۲۱ تا ۷٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
137 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی و مهم فلسفه علوم اجتماعی، تبیین چگونگی ترکیب جامعه از افراد است. آیا این ترکیب یک ترکیب حقیقی است، که در این صورت، تنها جامعه دارای اصالت خواهد بود. یا اینکه این ترکیب، اعتباری است و درنتیجه، تنها فرد است که واقعیت دارد و جامعه، مفهومی انتزاعی است که برساخته عقل انسانی است و یا اینکه در عین حقیقی دانستن این ترکیب، می توان هم فرد را حقیقی دانست و هم به اصالت جامعه معتقد بود. شهید مطهری قائل به نظریه اخیر است و نظریه خویش را با نام «اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد» مطرح ساخته است. این مقاله بر آن است تا این نظریه را به صورت کامل تشریح کند و سپس آن را براساس مبانی فلسفه اسلامی درباره رابطه جزء و کل و بحث وحدت و کثرت و نفس شناسی فلسفی مورد نقد قرار دهد. در این مقاله نتیجه گیری می شود که اصالت داشتن فلسفی جامعه در عرض اصالت افراد، با مبانی فلسفی مورد قبول شهید مطهری سازگاری ندارد. بنابراین نمی توان برای جامعه وجود حقیقیِ دارای اصالت، قائل شد.
سنخ شناسی دین داری در میان جوانان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به سنخ شناسی دین داری در میان گروهی از جوانان 21 تا 36 ساله ی شهر رشت می پردازد. رویکرد پژوهش ،کیفی و با روشِ تحلیلِ روایت و با ابزار مصاحبه نامه از نوع روایی انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش، تلفیقی از آرای جامعه شناسان دین در خصوص وضعیت دین داری در جهان مدرن و حجم به دست آمده از نمونه های پژوهش، 16 تن بوده است. مهم ترین نتایج پژوهش عبارتند از: 1) تمام مصاحبه شونده ها از فرهنگ دینی خانوادگی فاصله گرفته بودند و از دین داری خانواده ی خاستگاهی به نحو قابل توجهی دور شده اند؛ 2) آنان از الگوی دین داری رسمی که شریعت مدارانه و همچنین الگوی دین داری حوزوی که فقه مدارانه است، نه تنها به نحو اساسی فاصله دارند؛ بلکه منتقد آن نیز هستند؛ 3) الگوی مسلط دین داری، دین داری عاطفی است؛ 4) تأثیرگذاری تجربه هایِ زیسته و نظام های شناختیِ در دسترس آنان، در شکل گیری مسیر حرکت دین داری شان مشهود و مشخص است، که با دیدگاه نظریه پردازان در چارچوب نظری نیز سازگار است.
بررسی نابرابری ساختار ارتباطی در بازار سهام ایران با رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار سهام، نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورها دارد؛ به گونه ای که ازجمله معیارهای مهم توسعه اقتصادی در کشورهای مختلف است؛ اما بازار سهام نشان دهنده نابرابری ساختاری در جامعه است؛ زیرا گروه های برخوردار می توانند درصد سهام بیشتری از شرکت های اقتصادی و تجاری را از آن خود کنند. نابرابری ساختاری در بازار سهام در جوامع درحال توسعه، نمود و عینیت بیشتری به خود می گیرد و دولت نیز نقش عمده ای در این میان دارد؛ از این رو، این پژوهش، نابرابری ساختار ارتباطی در بازار سهام ایران را با رویکردی میان رشته ای و روش تحلیل شبکه های اجتماعی در پنج سطح صنایع، شرکت ها، سهامداران و اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل و مؤسسات حسابرسی و در بازه زمانی 1380-1396 تحلیل می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار سهام در سطح صنایع، شرکت ها، سهامداران و اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل و مؤسسات حسابرسی با قدرت ارتباطی یکسان توزیع نشده است. به لحاظ میزان ارتباط، بعضی از واحدها در موقعیت بهتری قرار دارند. حتی در برخی شبکه ها بین موقعیت واحدها شکاف، ایجاد و اختلاف فاحش می شود و ساختاری طبقاتی را به وجود می آورد. در شبکه ارتباطی اعضای هیئت مدیره، واحدهایی وجود دارد که نقش پل را برای دیگر واحدها دارد، باعث اتصال آنها به بخش اصلی شبکه ارتباطی می شود و به نوعی ریخت شناسی مدیران اتوبوسی ایجاد می کند. موقعیت ارتباطی بهتر برخی واحدها، به سهولت در دسترسی سریع تر به اطلاعات منجر شده است. این واحدها نقش بازیگران کلیدی را در ساختار حاکم بر عهده دارد. همچنین، نتایج مربوط به توزیع پارتو نشان می دهد توزیع قدرت ارتباطی بین سهامداران و مؤسسات حسابرسی، تقریباً به طور میانگین به نسبت 75-25 است؛ یعنی 75 درصد قدرت ارتباطی در دست 25 درصد آنهاست.
Validation and Presenting a Model for Religion and Life lesson Based on Resilient Economy Policies from the Viewpoint of Curriculum Experts and Relevant Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was validation and presenting a model for religion and life lesson based on resilient economy policies from the viewpoint of curriculum experts and relevant teachers. Methodology: Present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (quantitative and qualitative). The research population consisted of curriculum experts (118 people) and teacher of religion and life lesson of second high school (827 people) in Mazandaran province. Based on the Cochran formula, 92 people from the curriculum experts and 232 people from the teachers of religion and life lesson were selected by random sampling method. The research tool was a researcher-made questionnaire (40 items) that its formal and content validity was confirmed by the experts of educational sciences and its reliability was calculated with using Cronbach's alpha 0.924. The data were analyzed with the methods of descriptive (frequency and percent frequency index) and inferential statistics (chi-square test) with using SPSS-20 software. Findings: The results showed that from the viewpoint of curriculum experts and relevant teachers the curriculum of religion and life lesson based on resilient economy policies confirmed and there was no significant difference between the opinions in this two groups (P>0/05). Conclusion: Finally presenting a model for religion and life lesson based on resilient economy policies that curriculum experts and authors can use it to editing the book of religion and life.
« تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق »: فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگرانِ غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری در گروه های حرفه ای یکی از انواع جامعه پذیری است که به فرایند یادگیری نقش ها، ارزش ها، هنجارها و مهارت های مربوط به حرفه یا گروه اجتماعی اشاره دارد. هدف این مطالعه، کشف فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران غیرآکادمیکِ تئاتر در شهر تهران، به مثابه یک گروه حرفه ای است؛ کشف و شناسایی فرایندهایی که طی آن، فرد مبتدی، به عضوِ حرفه ایِ گروهِ بازیگرانِ تئاتر تبدیل می شود. تحقق این هدف از طریق فهم و شناسایی «داستان بازیگر شدن» مصاحبه شوندگان تحت هدایتِ روشِ گرانددتئوری دنبال شده است. از مجموعهمقولات بستری/شرایطی، «بستر موافق» به عنوان مقولههسته انتزاع، و از میان مقولات فرایندی/تعاملی، مقوله«تجربه اندوزی ناهمگون» به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. از ترکیب این دو مقوله، مقولهمرکزی نهایی به دست آمد: «تجربه اندوزی ناهمگون در بستر موافق». این مقوله نمایان گر یک جامعه پذیری غیرمنسجم و غیرنیت مند است که یک حرکت اُفتان وخیزان تا حرفه ای شدن را نشان می دهد. عملکرد این فرایند عمدتاً از طریق یادگیری های پراکنده از دانش و مهارتِ افراد باتجربه تر، و مواجهه با پدیده های حاوی ظرفیت آموزشی است که بر سر راه بازیگران غیرآکادمیک قرار گرفته است.
بررسی جایگاه رادیو در آموزش و ارتقای مهارت های ارتباطی حوزه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
59 - 80
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران هم اکنون در وضعیت بسیار حساس و بغرنج ناشی از شرایط گذار از دوران سنت به دوران مدرن قرار گرفته و ازجمله نهادهای اجتماعی تحت تأثیر این شرایط، خانواده ایرانی است. سیاست گذاران فرهنگی به منظور کاهش آسیب های اجتماعی حوزه خانواده، ناگزیر از مداخله و ارائه آموزش های مرتبط هستند. با توجه به اینکه زنان، از مهم ترین مخاطبان برنامه های رادیویی بوده و نقشی کلیدی در تشکیل کانون محبت در خانواده دارند؛ برنامه های رادیویی می تواند محمل مناسبی برای ارائه این گونه آموزش ها باشد. پژوهش پیش رو با استفاده از روش نظریه داده محور، داده های موردنیاز برای واکاوی نقش رادیو در ارتقای مهارت های ارتباطی در خانواده را از طریق مصاحبه عمیق با 17 زن متأهل ساکن تهران که مخاطب برنامه های رادیویی بودند، گردآوری کرد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که با توجه به آمادگی و استقبال و نیاز شدید زنان به یادگیری مهارت های ارتباطی در خانواده، سهم قابل توجهی از برنامه های شنیده شده از رادیو توسط زنان، به موضوعات خبری و سرگرمی هایی نظیر مسابقات رادیویی اختصاص داشته و برنامه های آموزشی در حیطه خانواده نظیر فرزندپروری مبتنی بر نیازها و اقتضائات روز، مهارت های ارتباطی و زناشویی و ...، بخش اندکی از برنامه های رادیویی را که مشارکت کنندگان در پژوهش، مخاطب آن بوده اند، شامل شده است. مدل مفهومی نیز نشان می دهد که قالب های نامناسب برنامه سازی، فقدان ارتباط دوسویه مؤثر بین برنامه سازان و مخاطبان، بی حوصلگی ناشی از مشکلات مالی، جذابیت برنامه های ماهواره ای و استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی مجازی، در زمره شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گری قرار دارند که بر «کاهش استفاده زنان از برنامه های آموزشی رادیو» به عنوان مقوله اصلی این پژوهش اثر داشته اند.
آموزش مهارت های زندگی با رویکرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت و معضلات و مشکلات مربوط به آن یکی از بحثانگیزترین مسائل در جوامع مختلف بوده و هست. دلایل این اهمیت را نیز میتوان به نکاتی چون لزوم تعلیم و تربیت صحیح نسل آتی، حساسیت و شکنندگی کودکان، نوجوانان و جوانان در تعامل مسائل مختلف دانست. دانش آموزان مهمترین و حساسترین عناصر در نظام آموزشوپرورش و سرمایههای ملی این مرزوبوم به شمار میآیند. مدرسه نیز بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای رسمی و آموزشی کشور که همه کودکان با رسیدن به سن تحصیل وارد آن میشوند موظف است تا با تمهیدات لازم و مفید، با بالا بردن سطح دانش و آگاهی دانش آموزان، آنها را در برابر رفتارهای پرخطر و ناسالم اجتماعی محفوظ و مصون نگاه دارد. آموزش مهارتهای زندگی میتواند گام بسیار مهمی در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی باشد. اگر امروزه در جهت پیشگیری، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی اقدامات لازم را انجام ندهیم بیشک سرمایههای مادی، معنوی، انسانی و اجتماعی ارزشمندی را که همان فرزندانمان هستند از دست خواهیم داد. در این مقاله به نحوه آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد پیشگیری از آسیبهای اجتماعی پرداخته شده است.
واکاوی مشارکت والدین درباره آگاهی از وضعیت تحصیلی دانش آموزان (دختر) در پایه اول ابتدایی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور واکاوی مشارکت والدین درباره آگاهی از وضعیت تحصیلی دانشآموزان (دختر) در پایه اول ابتدایی شهر (یاسوج)، با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را والدین دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در پایهی اول ابتدایی شهر یاسوج که داری مدرک تحصیلی فوق دیپلم و بالاتر بودند که طبق آمار اداره آموزش و پرورش شهر یاسوج تعداد آنها (300) نفر بود، و از این جامعه آماری تعداد (169) نفر با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای به عنوان نمونه آماری انتخاب و دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مشارکت والدین توسط متخصصان و اساتید مورد تأیید و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر مجموع متغیرها 76/0 به دست آمد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگوروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن)، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد بین مشارکت والدین در آگاهی از پیشرفت تحصیلی فرزندانشان در مؤلفههای (نظارت والدین و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، همکاری والدین در فعالتهای مدرسه، ارتیاط بین والدین و معلمان در رفتار و عملکرد دانشآموزان)، رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه بین استرس با سلامت روانی دانشجویان براساس جنسیت آنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین استرس با سلامت روانی دانشجویان براساس جنسیت آنان در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان پرداخت. تحقیق حاضر از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی، از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها یک تحقیق کمی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در سال تحصیلی 99-1398 می باشند. نمونه آماری در این پژوهش با روش در دسترس به تعداد 109 نفر انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری داده ها پرسشنامه بود که متغییر استرس پرسشنامه 21 سوالی بک و متغیر سلامت روان با پرسشنامه 28 سوالی تقوی(2001) سنجیده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین استرس و سلامت روانی وجود دارد و استرس بالا می تواند سلامت روانی را به مخاطره اندازد. سطح استرس دانشجویان تقریباً پائین می باشد و همچنین سطح استرس دانشجویان تقریباً پائین می باشد.
بررسی ضرورت انعکاس رویداد های ازدواج و طلاق در شناسنامه موضوع ماده 33 قانون ثبت احوال مصوب 1363/10/18(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۶۲-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
شناسنامه معرف هویت اشخاص است و با ارائه آن اطلاعاتی از فرد ارائه دهنده در اختیار احراز کننده هویت گذارده می شود و بسته به ویژگی های فردی صاحب مدرک هویتی، از جمله سن، جنس، موقعیت اجتماعی و غیره میزان حساسیت در افشاء اطلاعات شخصی متفاوت خواهد بود. مسئله انعکاس دو رخداد حیاتی ازدواج و طلاق در شناسنامه جمعیت اتباع ایرانی که ازدواج دائم و ثبت شده دارند، در مواجهه با نحوه برخورد جامعه با آن بسیار مهم بوده و نیازمند حکم مناسب قانونی برای مدیریت این نیاز و حفظ حقوق مردم و جامعه است. طیف های مختلف جمعیت ایرانی نسبت به درج رویداد ازدواج و طلاق در مدرک هویتی، واکنش های متفاوت نشان می دهند. کاربرد و نحوه ارائه مدرک هویتی و احراز هویت اتباع ایرانی در طول بیش از یک قرن عمر ثبت احوال، متفاوت بوده و طبیعتاً حساسیت های صاحب شناسنامه نیز به شدت شرایط فعلی نبوده است. در نوشته حاضر، روند تقنینی و چالش های پیش روی آن و برخورد مردم و مسئولین مربوط را از نقطه نظر واکنش های اجتماعی، همینطور از بعد زمینه بروز جرم و امکان سوء استفاده از قوانین و مقررات مربوط و نحوه طراحی راهکارهای حقوقی لازم توسط سازمان ثبت احوال کشور و نتایج عملی اجرای مقررات مربوط و میزان استقبال مخاطبین قانون و مقررات مربوط، نهایتا میزان ضرورت پرداختن به این مسئله را بررسی کرده است.
بررسی عوامل مؤثر بر اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر استرس، اضطراب و افسردگی حاکم در بین معلمان مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر همدان و تأثیر آن بر سلامت روان دانش آموزان بود. روش: روش این مطالعه از نوع علی، مقایسه ای و جامعه آماری آن، شامل کلیه معلمین زن و مرد شاغل در مدارس ابتدایی پسرانه ناحیه 2 شهر همدان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 100 نفر انتخاب شد. داده ها از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد DASS (لویبوند و لویبوند، 1995)، به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از ازمون t مستقل در سطح معناداری 0.005 و با استفاده از نرم افزار SPSS.22 انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین میزان افسردگی معلمین زن و مرد (61/0=sig) و میزان استرس و اضطراب آنها (70/0=sig) تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان سابقه تدریس و اضطراب معلمین (08/0=sig) و میزان افسردگی معلمین (09/0=sig) در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش میتوان گفت، استرس و افسردگی از جمله عوامل مهم و اساسی هستند که رفتار، روش تدریس، سلامت روانی معلمان را تحت تأثیر قرار می دهد که خروجی آن دانش آموزانی مضطرب، دلسرد، کم سواد و منفعل را تحویل جامعه خواهد داد. تضمین آینده جامعه نیاز به معلمانی توانمند، سالم و با نشاط و دانش آموزانی فعال، پرکار و جدی دارد. این هم ایجاب می کند تا هر جامعه ای جهت پیشبرد اهداف خود برای سلامت روانی معلمان و دانش آموزان اهمیت ویژه ای قائل باشد.
بازنمایی پساساختاری مفهوم کودکی در برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
57 - 80
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی کشف مفهوم کودکی به کمک یکی از ابزارهای نمادین فرهنگی (برنامه های کودک تلویزیون) در دوره ای از تاریخ سیاسی اجتماعی ایران است که بیش از هر چیز در کنترل دال های متعارضی همچون منازعه در عرصه سیاسی و هویت های جدید سبک زندگی در عرصه اجتماعی قرار دارد. از رهگذر قرار گرفتن در شبکه ای از روابط بینامتنی معنادار با کمک چارچوب نظری «امر سیاسی» نزد شانتال موفه در تلاش است تا حوزه های آگونیسمیک موجود در تمایزات آشتی ناپذیر میان هویت های جمعی ما / آن ها را کشف کند. روش نشانه شناسی پرس و تحلیل واسازی متن دریدا در کشف اشکال هژمونیک (هرچند ناقص و آسیب پذیر) از هویت یابی در کودکان و نوجوانان به کار گرفته شده است. چگونگی بازنمایی کودکان در برنامه های تولیدی تلویزیون ایران و اینکه این بازنمایی آنان را در ارتباط با قدرت حاکم در چه جایگاهی قرار می دهد، سؤال پژوهش پیش رو است. بررسی منازعه معنایی حاکم بر دهه هشتاد به بازنمایی دو «دیگری» متفاوت منجر گردید که یکی در نشانه های غایب سبک جدید زندگی و دیگری در بازنمایی هویت «ما» به صورت انتقادی نمایان گشت. گفتمان هژمونیک دهه هشتاد نقطه تصمیم ناپذیر تحلیل متن تلقی گردید. یافته ها بیانگر بازنمایی کودکان و نوجوانان به منظور سوژه سیاسی و قرار گرفتن در جایگاه بالقوه مقاومت یا سازش با قدرت برتر است که رابطه کودک و نوجوان با قدرت سیاسی را درون گفتمان خودانتقادی توضیح می دهد.
شکل گیری گفتمانی شادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
42 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی از ظهور گفتمانی شادی، درصدد است تا به این مسئله در وضعیت ایران پاسخ دهد که چگونه شادی، در هیئت مسئلهای مذهبی، درون عقلانیت حکومتی قرار گرفت. بر این اساس، پیوند گفتمان فقهی با کردار حکمرانی اهمیت خواهد یافت؛ چراکه از آن پس، شادی بهعنوان یک حقیقت تمامعیار حقوقی، مذهبی و سیاسی ظهور کرده است. در این راستا و برمبنای الگوی فوکویی تبارشناسی، این پرسش مطرح میشود که چه نوع بسترهای تاریخی، ترسیم چشماندازی فقهی را در اقتصاد گفتمانی شادی، ممکن کرد؟ روش انجام پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان فوکویی است؛ لذا جعبهابزار تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد که برگرفته از رویکرد تاریخی فوکو در تحلیل گفتمان است. مطابق با یافتهها، میتوان آغاز حکمرانی سیاسی مبتنی بر فقه را در عصر صفویه، نقطه عطف اصلی دانست که از آن پس، عقلانیت جدید شادی از طریق بهکارگیری مجموعهای از تکنیکها، ممکن شد. تفکیک سازمانی، فراخوانی مجتهدان شیعی و اعطای مناصب قضایی- سیاسی به آنها، اعطای سیورغال و واگذاری موقوفات، از تکنیکهای مهم به کار رفته است. این سامانه، به داشتن مناسبات ابزاری هرچه بیشتر با گفتمانهای مبتنی بر نفوذ، گرایش دارد.
ارزش های مطلوب طراحی مسکن از منظر اندیشه اسلام (گامی در مسیر تبیین الگوی اسلامی ایرانی مسکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به بحث پیرامون هویت در معماری معاصر کشور و نیز الزام ها و ظرفیت های فرهنگ بومی، توجه به دانش (شناخت ها) و بینش (فلسفه وجودی) ارزش های فرهنگ اسلامی در معماری مسکن به منظور حرکت در جهت تبیین الگویی اسلامی ایرانی ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل، هدف از پژوهش پیش رو شناخت ارزش های رفتاری و اخلاقی فرهنگ دینی در زمینه سکونت و تدوین راهکارهای موثر طراحی جهت کاربست آن در سیاست های کلی مسکن کشور به منظور پیشرفت و ارتقاء کیفیت مسکن معاصر می باشد. در این راستا، ابتدا برخی از گزاره های ارزشی در طراحی خانه از منابع سنت و شریعت، در مسیر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استخراج و با استناد به قرآن کریم بیان شده؛ سپس برای استنتاج گزاره ها از روش ترکیبی (مرکب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال تحلیلی- استنباطی) بهره گرفته و راهکارهای پیشنهادی طراحی ارائه گردیده است. یافته ها نشان می دهد که ارزش های دینی تاکید بر مهمان پذیری خانه، محرمیت خانه و پرهیز از تجمل و اسراف دارد؛ که برای بها دادن به هریک از این اصول و در وصف آنها، گزاره های ارزشی نظیر "مهمان حبیب خداست"، "خانه حرم امن است" و "اسراف و تبذیر حرام است" مطرح شده است. اگر چه این ارزش ها به طور عمده در بافت و خانه های سنتی ایران حضور و ظهور داشت، اما امروزه در طراحی بسیاری از خانه های معاصر غایب و مجهول است. بنابراین فرد مسلمان می بایست با بهره گیری از اصول اسلامی و تجسم کالبد آن (مَنِش)، انعکاسی از عمل به این ارزش ها (کُنِش) را برای ارتقاء کیفت زندگی خود فراهم آورد.
بررسی تفاوت اثربخشی آموزش هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت زناشویی و دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
377 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی دو رویکرد هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت و دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زوجین متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر همدان در سال 1398 بودند که از میان آنها 30 زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با یکی از روش های مشاوره گروهی (مبتنی بر نظریه انتخاب و رویکرد هیجان مدار) آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریج (1998) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بکار رفت. نتایج نشان داد هر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و هیجان مدار بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین موثر بودند (05/0p< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین اثربخشی این دو روش بر رضایت دلزدگی زناشویی در زوجین تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0p> ). با توجه به اثربخشی دو رویکرد تئوری انتخاب و هیجان مدار می توان از این رویکردها برای مداخلات روانشناختی زوجین استفاده کرد.
نقش روان شناسی شناختی در تحلیل اخبار امنیتی و اطلاعاتی از بُعد رسانه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ضرورت های اساسیِ سازمان های امنیتی، شناخت صحیح چالش های پیش رو و انطباق ساختار و برنامه سازمان برای پاسخ گویی شایسته و به موقع، به منظور پیش بینی آینده و تحلیل درست مسائل است. با توجه به ارتباط مستقیم محیط های امنیتی با ذهن و تفکر حریفان، نیروی انسانی، سرمایه اصلی در سازمان های امنیتی خواهد بود؛ ؛ بنابراین، این مقاله به مطالعه نقش روان شناسی شناختی در تحلیل اخبار امنیتی و اطلاعاتی از بُعد رسانه ای می پردازد. روش پژوهش تحلیل اسنادی است که با بهره گیری از اسناد و منابع موجود در کتابخانه ها و رایانه انجام شده است. تبیین جایگاه علوم شناختی، فراشناختی و روان شناسی شناختی ما را در شناخت بهتر اهمیت و ضرورت تحلیل درست و منطقی اطلاعات پیرامونی و با نگرشی درست در سازمان ها یاری کرده و راه حل های مولد ارائه می دهد. در نتیجه فراگیری این علوم برای همه تحلیل گران اطلاعاتی از تمامی روش ها به ویژه رسانه به منظور تحلیل پدیده های امنیتی امری اجتناب ناپذیر است .
تبیین زمینه های اخلاقی برنامه ریزی در چارچوب نظریه پسااثبات باوری؛ موردپژوهی: برنامه های توسعه پنج ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
105 - 129
حوزههای تخصصی:
یافته های جدید فلاسفه علم، مفاهیم اثباتی در خصوص شمول شرایط شناخت، خنثی بودن مشاهده و استقلال داده ها از تفاسیر نظری، همچنین تمایز میان علوم طبیعی و اجتماعی را مورد پرسش و چالش جدی قرار داده است. در مقابلِ رهیافتِ اثباتی، داده ها، نظریه ها و انتظام های مختلف همچون علم اخلاق به عنوان بخشی از زمینه های گسترده اجتماعی و تاریخی بسط یافته اند. این تأثیر چشم گیر به کمک رهیافت های مختلف، از جمله رهیافت های مشارکتی، پسا نوباور و نو عمل باوری شکل گرفته است. تحولات مذکور در حوزه اندیشه، علوم اجتماعی و برنامه ریزی را به موقعیت پسااثبات باوری سوق داد و زمینه های اخلاقی برنامه ریزی را پررنگ تر نموده و این تأثیر در زمینه کاربست برنامه ریزی نیز قابل ردیابی است. هدف از این مقاله بیان ویژگی های نظریه برنامه ریزی در چارچوب پسااثبات باوری و تبیین زمینه هایِ ورود اخلاق به عرصه برنامه ریزی به مفهوم کلی و چگونگی اثرگذاری آن بر فرآیند برنامه ریزی است. دستاورد مقاله ارائه روند کار نوین در فرآیند برنامه ریزیِ مبتنی بر توجه به زمینه هایِ نوین اخلاقی است که آن را از فرآیند های پیشین که ر ها از ارزش محسوب می شدند، متمایز می کند. همچنین به منظور انضمامی کردن ادعای مقاله، رهیافتِ غالبِ برنامه ریزیِ پنج ساله توسعه در کشور به عنوان یکی از اسناد برنامه ریزی میان مدت مورد مداقه قرار گرفته است؛ به طوری که ر ها از ارزش بودن این برنامه ها نیز قابل ردیابی بوده و نیاز ضروری به بازنگری این منظر را آشکار می سازد.
تبیین جامعه شناختی الگوهای غذایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تأثیر سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهروندان تهرانی در انتخاب الگوی غذایی مورد بررسی قرار گرفت. با روش پیمایشی و نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای پرسشنامهی محققساختهای میان 384 نفر از ساکنان بالای 15 سال شهر تهران توزیع شد. 6/66 درصد شهروندان تهرانی سرمایه فرهنگی کم، 6/27 درصد سرمایه فرهنگی متوسط و همچنین 7/5 درصد آنان سرمایه فرهنگی زیاد دارند. 7/55 درصد از پاسخگویان سرمایه اجتماعی متوسط، 9/28 درصد سرمایه اجتماعی زیاد و 4/15 درصد سرمایه اجتماعی کم دارند. 2/60 درصد پاسخگویان سرمایه اقتصادی کم، 7/30 درصد دارای سرمایه اقتصادی متوسط و 1/9 درصد سرمایه اقتصادی زیاد دارند. 4/54 درصد در طبقه اجتماعی متوسط، 3/32 درصد طبقه اجتماعی پایین و 3/13 درصد در طبقه اجتماعی بالا قرار دارند. سن، تأهل و تحصیلات با انتخاب الگوی غذایی در ارتباط است و جنسیت و شغل ارتباطی با انتخاب الگوی غذایی ندارد. نتایج و مدل معادلات ساختاری نیز در این پژوهش نشان داد، سرمایههای اجتماعی و اقتصادی و طبقه اجتماعی بر انتخاب الگوی غذایی مؤثر است. سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و طبقهی اجتماعی در انتخاب الگوهای غذایی مؤثر است. دو الگوی غذایی به ترتیب شامل ۹ و ۵ ماده ی غذایی با عنوان الگوی غذایی کارمندی – جوان پسند و سنتی یافت شد.
مورد پژوهی محله جرم خیز: ساختارها، فرایندهای و سازوکارهای وقوع جرم در محله هرندی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۶
312-271
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر جرم خیزگشتن محله هرندی شهر تهران می پردازد. بررسی ادبیات نظری حوزه محله جرم خیز نشان می دهد عوامل، فرایندها و سازوکارهای علی در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی در ترکیب باهم می توانند به جرم خیزشدن محله های شهری منجر شوند. با ترکیب آنها، مدلی چندسطحی و چندبعدی برای توضیح محله جرم خیز ارائه شده است. روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش موردپژوهی انجام شده است. داده های پژوهش از منابع چندگانه مانند پیمایش، داده های ثانویه، مطالعات پیشین و مشاهده تولید و جمع آوری شده است. به منظور بررسی برخی از عوامل علی و سازوکارها مدل نظری با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری تصادفی با 370 نفر از ساکنان محله هرندی پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها: ویژگیهای ساختاری محله مانند ناپایداری مسکونی، ناهمگنی قومی، فقر، الگوهای مختلط استفاده از زمین و کالبد گسیخته با تضعیف روابط اجتماعی، قدرت فرهنگ و افزایش بی نظمیها و شکل دادن به چارچوب فرهنگی بدبینی قانونی و تضعیف کارآمدی جمعی باعث جرم خیزی محله شده اند. به عبارت دیگر محله هرندی به این دلیل جرم خیز شده است که کارآمدی جمعی یا ظرفیت خودتنظیمی محله با اختلال مواجه شده است. در این شرایط ساکنان دیگر قادر نیستند منابعشان را برای مقابله با جرم از طریق فرایندهای غیررسمی و رسمی بسیج کنند. بحث: یافته های دلالت بر این دارند که مجموعه ای از عوامل با تضعیف کارآمدی جمعی و ظرفیت خود-تنظیمی باعث جرم خیزی محله هرندی شده است. جرم نیز تحت برخی از شرایط باعث تقویت کارآمدی جمعی و در برخی از بخشهای محله باعث تضعیف زندگی جمعی و کارآمدی جمعی شده است.
گونه شناسی بن مایه های دیداری و شنیداری در رسانه بازی دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
123 - 146
حوزههای تخصصی:
بازی های دیجیتال نقطه تلاقی شمار بسیاری از هنر ها همچون ادبیات، نقاشی، معماری، سینما، پویانمایی، موسیقی و ... در یک رسانه هنری هستند. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با هدف توسعه ای نگاشته شده و یافته های کیفی آن به شیوه اسنادی داده اندوزی شده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت ویژگی هایی از بازی های دیجیتال است که از طریق دیدن و شنیدن بر مخاطب تأثیر می گذارند. این مقاله در پی پاسخ به این سوال است که به طور عام چه گونه هایی از بن مایه های دیداری و شنیداری در رسانه بازی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرند. پژوهشگران حوزه مطالعات بازی به وجود سه سبک دیداری سبک وار، انتزاعی و واقع گرا در بازی های دیجیتال اشاره می کنند. مهم ترین دسته های طراحی بن مایه های دیداری در بازی های دیجیتال را می توان طراحی شخصیت، طراحی لوازم، طراحی محیط بازی و طراحی جلوه های دیداری دانست. همچنین، صداهای موجود در بازی های دیجیتال را می توان به دو دسته صداهای پویا و غیرپویا تقسیم بندی کرد. صدا در بازی دیجیتال ذات تعاملی دارد و عاملیت بازیکن در همه مراحل بازی مهم است. عناصر پنج گانه شنیداری در بازی های دیجیتال شامل دیالوگ، عناصر شنیداری غیرکلامی، جلوه های شنیداری، صداهای محیطی و موسیقی هستند. راز آفرینش یک بازی دیجیتال نیرومند و موفق در جذب مخاطب را می توان در شناخت دقیق این بن مایه ها دانست. در باب آینده بن مایه های دیداری رسانه بازی دیجیتال معمولاً از واقعیت افزوده و واقعیت مجازی سخن می رود. یکی از مواردی که در آینده در زمینه بن مایه های شنیداری بازی رخ خواهد داد، به احتمال گسترش استفاده از موسیقی روندی یا موسیقی زایا در بازی های دیجیتال است.