مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نظام نشانه ای
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانه شناسی، منازعه هویتی در دو دوره جمهوری اسلامی و پهلوی را در اسکناس ها به مثابه یکی از ابزارهای فرهنگی مورد مطالعه قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، نظام نشانه ای بر روی اسکناس ها در دوره پهلوی دوم از تغییرات فرهنگی بر اساس الگوهای مدرن حکایت می کند و ترکیبی از الگوهای باستانی و به ویژه دوره هخامنشیان با الگوهای مدرن مد نظر سیستم سیاسی بوده است؛ بر عکس در دوره جمهوری اسلامی، الگوهای هویت ملی در اسکناس ها، در دو نظام نشانه ای مذهبی شیعی و جهان گرایی اسلامی نمود یافته اند. در تحلیل نهایی، مطاله اسکناس ها نشان می دهد منازعه هویتی در هر دو دوره در ایران از طریق حذف و طرد بخش مهمی از عناصر ملی درجریان بوده است.
نقش تلویزیون در همگانی شدن فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی رابطه تلویزیون و فوتبال و نقش این رسانه در همگانی شدن ورزش فوتبال در ایران می پردازد. با توجه به همگانی، رسانه ای و بویژه، تلویزیونی شدن فوتبال در ایران، پژوهش پیش رو با این هدف انجام شده است که تلویزیون در کشور ما چرا و چگونه مخاطبان و بینندگان فوتبال را جذب می کند؟ برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با رویکرد ترکیبی کیفی و کمّی علاوه بر مطالعه منابع و کتاب های موجود، از پژوهش ها و گزارش های پیمایشی، به ویژه نظر سنجی های جدید مرکز تحقیقات صدا و سیما، استفاده کردند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که رسانه ای و به ویژه تلویزیونی شدن فوتبال موجب فراگیر شدن آن در سطح جامعه ما شده است. بر این اساس هم مردم علاقه مند و پیگیر برنامه های فوتبال تلویزیون شده اند و هم این رسانه سعی کرده و توانسته است مخاطبان متعدد و متفاوتی را در این زمینه جذب کند. نتایج نظر سنجی ها نیز نشان می دهد، بیشتر مخاطبان برنامه های ورزشی تلویزیون، علاقه مندان به تماشای ورزش فوتبال هستند و در مجموع، از این نوع برنامه ها رضایت دارند.
تحلیل نشانه شناسی برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در دهه های 60 و 70 (مطالعه موردی: کارتون های قصه های مجید، مدرسه موش ها، دنیای شیرین و قصه های تا به تا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسبات قدرت در دهه های 60 و 70 در ایران، متأثر از وقوع انقلاب اسلامی دچار تغییراتی شده است. نظام های نشانه ایِ متعارضی را می توان شناسایی کرد که حول روابط و مناسبات قدرت در ایران انقلابی ایجاد شدند و زندگی اجتماعی کودکان را تحت تأثیر قرار دادند. در مطالعه حاضر با به کارگیری چارچوب امر سیاسی و نظریه فرهنگی کودک در روش نشانه شناسی پرس، به واسازی نظام های نشانه ای و منازعه معنایی حاصل از آنها در برنامه های کودک و نوجوان تولید تلویزیون ایران در گذر از دو دهه پس از پیروزی انقلاب پرداخته شده است؛ تا از این طریق، گفتمان هویتی هژمونیک در هر دهه به دست آید. یافته ها نشان می دهد؛ در متن دهه 60 غلبه با نمادهای اسلامی انقلابی بود که حول ضدیت با مصرف گرایی، ساده زیستی و همبستگی اجتماعی در دل روابط خانوادگی و آموزشی نظم می یافت. نظام نشانه ای در حاشیه و پنهانِ اجتماعی، با القای هویت انقلابی در تضاد با دیگری (غرب)، کودکان را آماده پذیرشِ روابط اقتدارآمیز مبتنی بر سلطه ساخت و در دهه70 غلبه نظام نشانه ای مدرن در برابر سنتی، اقتدار پدرسالارانه را درهم شکست و روابطی با منطق گفتگو را بر نظام روابط خانوادگی حاکم ساخت. هویت مخاطبان شناور در برداشتی متناقض و متضاد از محور ابژگی و سوژگی قرار گرفت و دستیابی به مفهوم کودکی را غیرممکن ساخت.
تحلیل نشانه شناختی تمبرهای جمهوری اسلامی ایران (1389-1357)؛ گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
141 - 174
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی، علم مطالعه نظام های نشانه ای و درواقع، فرایندی تأویلی برای فهم حقیقت پنهان در پس علائم، رمزها، و نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. افزون براین، نشانه شناسی به ما می گوید که ساختارها می توانند معنادار باشند؛ به گونه ای که ساختارها مبنایی نشانه ای دارند و به صورت یک نظام عمل می کنند. در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ساختارها بسیار گسترده هستند. نظام نشانه ای در جمهوری اسلامی ایران به دلیل خلق یک هویت شیعی جدید و اسلام سیاسی، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر از طریق روش ترکیبی تحلیل محتوا و نشانه شناسی، فرایند گذار از نشانه های سیاسی به نشانه های اجتماعی را در تمبرهای بین سال های 1389-1357 به مثابه یکی از ابزارهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بررسی کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد، فرایند تغییر نمادهای گنجانده شده بر روی تمبرها بین سال های 1389-1357 حکایت از این دارد که نشان های مشروعیتی جمهوری اسلامی ایران بر روی تمبرها، از حکمرانان به جامعه و از سیاسی به اجتماعی گذر کرده اند.
بررسی نشانه شناختی سیر رسانه ایِ خط تا خوش نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه ها تنها ابزار ارتباطی واجد معنا می باشند که ویژگی منحصر به فرد آن ها در وابستگی به بسترهای فرهنگی و تاریخی، نحوه رشد معرفت بشری را آشکار نموده و می توان این امر را با تاکید بر روابط میان نشانه ها و معنای آن ها با عالم خارج بررسی نمود. پژوهش حاضر در تلاش است، تا با تکیه بر دو ساحت نظام نشانه ای و فرآیند نشانگی، به تحلیل نشانه شناختی سیر تحول خط تا خوش نویسی فارسی بپردازد. پرسش این است که، چگونه می توان در رسالت رسانه ایِ خط و خوش نویسی، نسبتی با نظام نشانه ای و فرآیند نشانگی مبتنی بر نقاط اشتراک آن ها یافت؟ هدف پژوهش، بر تبیین زمینه های وابستگیِ ریشه های مشترک، میان خط و نوشتار با نظام نشانه شناختی استوار است که به شیوه تطبیقی– تحلیلی و در راستای مطالعه منابع معتبر مکتوب و اسناد تصویری به روش کیفی توصیف می گردد. بدین منظور با توجه به سیر تحول نشانه شناختی خط تا خوش نویسی، ابتدا، نقش نظام نشانه ای، در این میان احراز شده و سپس، لایه های اشتراک میان آن ها در برخورد با مولفه های فرآیند نشانگی تبیین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که، خط و خوش نویسی در سیر تحولات خویش، همواره، زبان بصری بدیعی خلق نموده که می توان دگرگونی آن ها را در انواع نظام نشانه ایِ شمایلی، نمایه ای، نمادین و انتزاعی جستجو نمود. این در حالی است که، نسبت میان آن با فرآیند نشانگی و در قالب دریافت متعلق نشانه شناختی، نمود و تفسیر نیز آشکار می گردد.
بازنمایی پساساختاری مفهوم کودکی در برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
57 - 80
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی کشف مفهوم کودکی به کمک یکی از ابزارهای نمادین فرهنگی (برنامه های کودک تلویزیون) در دوره ای از تاریخ سیاسی اجتماعی ایران است که بیش از هر چیز در کنترل دال های متعارضی همچون منازعه در عرصه سیاسی و هویت های جدید سبک زندگی در عرصه اجتماعی قرار دارد. از رهگذر قرار گرفتن در شبکه ای از روابط بینامتنی معنادار با کمک چارچوب نظری «امر سیاسی» نزد شانتال موفه در تلاش است تا حوزه های آگونیسمیک موجود در تمایزات آشتی ناپذیر میان هویت های جمعی ما / آن ها را کشف کند. روش نشانه شناسی پرس و تحلیل واسازی متن دریدا در کشف اشکال هژمونیک (هرچند ناقص و آسیب پذیر) از هویت یابی در کودکان و نوجوانان به کار گرفته شده است. چگونگی بازنمایی کودکان در برنامه های تولیدی تلویزیون ایران و اینکه این بازنمایی آنان را در ارتباط با قدرت حاکم در چه جایگاهی قرار می دهد، سؤال پژوهش پیش رو است. بررسی منازعه معنایی حاکم بر دهه هشتاد به بازنمایی دو «دیگری» متفاوت منجر گردید که یکی در نشانه های غایب سبک جدید زندگی و دیگری در بازنمایی هویت «ما» به صورت انتقادی نمایان گشت. گفتمان هژمونیک دهه هشتاد نقطه تصمیم ناپذیر تحلیل متن تلقی گردید. یافته ها بیانگر بازنمایی کودکان و نوجوانان به منظور سوژه سیاسی و قرار گرفتن در جایگاه بالقوه مقاومت یا سازش با قدرت برتر است که رابطه کودک و نوجوان با قدرت سیاسی را درون گفتمان خودانتقادی توضیح می دهد.
نقش ذهنیت طراح در بازنمود لایه های آثار معماری معاصر ایران با نگاهی به اندیشه فرم نشانه دار دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
5 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با به کارگیری نشانه شناسی به عنوان پارادایم نظری پسامدرنیسم در فرایند خلق اثر، معنا اهمیت یافت، موردی که در تحقیقات پیشین در نظر گرفته نشده بود. از نکات قابل بررسی در معماری معاصر ایران کم توجهی به وجوه معناشناختی در فرایند طراحی است که نادیده گرفتن این مهم موجب تضعیف ابعاد هویتی می شود. «ژیل دلوز» با استمداد از نشانه شناسی پیرس به بیان روند شکل گیری محیط واقعی در سینما پرداخته است. وی قبل از تحقق محیط واقعی، جهان اولیه ای (پس زمینه) را ترسیم و برای آن دو مؤلفه قدرت و کیفیت را تبیین می کند. وی شکل گیری محیط واقعی را نوعی فعلیت می پندارد که حاصل کنش یک چیز با چیز دیگر است. این مفاهیم در معماری به معنای الهام گرفتن طراح در ایده یابی از مؤلفه های پس زمینه مفاهیم و ویژگی های معماری سنتی و سپس انتخاب از میان لایه های آن و در نهایت خلق اثر است. در پژوهش با توجه به اندیشه های دلوز و مراجعه به نظرات پنج نفر از طراحان حرفه ای معاصر ایران، به ارزیابی فرایند شکل گیری آثارشان و نحوه انتخاب از میان لایه های متن معماری و در نهایت تعیین نوع فرم دلوزی پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شیوه های طراحی معماران حرفه ای ایران، شناسایی مؤلفه های پس زمینه تأثیرگذار بر آن و شناخت نحوه بهره گیری از لایه های متن معماری در خلق اثر است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، گردآوری اطلاعات از طریق توصیفی-تحلیلی و مطالعه مدارک مربوط به فرایند طراحی معماران، تجزیه و تحلیل داده ها از روش «تحلیل محتوا» با رویکرد «نشانه شناسی لایه ای» صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که معماران حرفه ای ایران در ایده پردازی از مفاهیم و ویژگی های معماری گذشته، الهام و سپس با بیانی نو از لایه های مختلف معماری به ویژه لایه تأویلی و زیباشناختی، درک عمیق تر و متکثری از معنا را بیان و مفاهیم گذشته را در معماری امروز بازتاب می کند.