مطالب مرتبط با کلیدواژه

وحدت حقیقی


۱.

اندیشه وحدت وجودی در تمثیلات صائب تبریزی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود کثرت تمثیل صائب وحدت حقیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۸۱
وحدت وجود یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین مباحث عرفانی و راز بزرگ عرفان و تصوف ایرانی ـ اسلامی بشمار می آید. اندیشه و تفکر وحدت وجودی یا وحدت در عین کثرت، در کنار مبحث تجلی، به عنوان امهات معارف عرفانی ،درشکل گیری تمامی مکاتب عرفانی و بالاخص عرفان ایرانی ـ اسلامی از گذشته تا حال نقش مهم و اساسی را ایفا کرده است. عارفان وحدت اندیشی چون: بایزید بسطامی، جنید بغدادی، حلاج، شبلی و غیره، درباره اندیشه وحدت وجودی داد سخن ادا کرده اند. این اندیشه و باور عرفانی، به طور گسترده و جامع درقرن ششم، توسط ابن عربی با عرفان علمی و نظری وی، وارد عرصه عرفان اسلامی گردیده، همو بود که مبانی این نگرش عمیق عرفانی را استحکام بخشیده، اصول و قواعد آن را بر پایه قوانین و معیارهای استواری وضع کرد. بعد ازاو این اندیشه به وسیله شاگردان و پیروانش از قبیل: صدر الدین محمد قونوی، عبد الرزاق کاشانی، مؤیدالدین جندی، داوود قیصری، سید حیدر آملی، به خصوص شاه نعمت الله ولی، شمس مغربی، عبدالرحمان جامی و دیگران مطرح گردیده است. شاعر وحدت بین و یگانه اندیش سبک هندی(اصفهانی) یعنی صائب تبریزی، با پیروی ازپیشینیان عرفانی، در کسوت تمثیل و بخصوص تشبیه تمثیل، توانسته است بهتر و استادانه تر از دیگران، عرفانی ترین ابیات را در مورد این مشرب عرفانی، در معرض دید علاقه مندان و اهل عرفان و ادب قرار دهد. نگارنده دراین نوشتار به تحقیق و تفحص دراین زمینه پرداخته است.
۲.

تفسیر حکمی معیت حق تعالی با جهان هستی در کتاب و سنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جمع فرق وحدت حقیقی وحدت عددی معیت حق تعالی معیت قیومیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی
تعداد بازدید : ۱۷۷۵ تعداد دانلود : ۸۹۲
از جمله مباحث بحث انگیز در حکمت، کلام و عرفان اسلامی بحث معیت حق تعالی درجهان هستی است که در آیات متعدد در قرآن و در روایات با تعابیر گوناگون مطرح شده است. هر علّتی ضرورتاً با معلول خود در ارتباط است و معلول نمیتواند آنی از علت تامة مطلقة خود منفک باشد. این امر حکماء، متکلمان و عرفا را بر آن داشته تا سعی کنند به گونه ای توجیهاتی را ارائه دهند که تعابیر آنها با توحید حقیقی و به عبارتی با وحدت حقة حقیقیة حق تعالی و نیز با عوالم کثرت جهان هستی منافات نداشته باشد و به نوعی بتوانند خود را از قرارگرفتن در ورطة تشبیه و تنزیه نجات دهند. تصور ما این است که بدون مبانی حکمی نمیتوان در تفسیر این نوع مباحث در آیات و روایات توجیهی منطقی و قابل قبولی ارائه داد، چرا که این گونه آیات که به ویژه به مباحث تکوینی میپردازد، به مبانی حکمی و جهان بینی برگرفته از خود قرآن و روایات نیاز دارد. بر این اساس، این مقاله ابتدا به اقسام وحدت و سپس به انواع معیت و سرانجام، با اتکاء به خود آیات قرآنی و روایات معصومین(ع) به تحلیل حکمی موضوع معیت در عین وحدت و راه حل آن میپردازد.
۳.

نقد فلسفی دیدگاه شهید مطهری مبنی بر وجود حقیقی داشتن جامعه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت فرد اصالت جامعه وحدت حقیقی ترکیب حقیقی وجود حقیقی وجود اعتباری شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۸۶
یکی از مسائل اساسی و مهم فلسفه علوم اجتماعی، تبیین چگونگی ترکیب جامعه از افراد است. آیا این ترکیب یک ترکیب حقیقی است، که در این صورت، تنها جامعه دارای اصالت خواهد بود. یا اینکه این ترکیب، اعتباری است و درنتیجه، تنها فرد است که واقعیت دارد و جامعه، مفهومی انتزاعی است که برساخته عقل انسانی است و یا اینکه در عین حقیقی دانستن این ترکیب، می توان هم فرد را حقیقی دانست و هم به اصالت جامعه معتقد بود. شهید مطهری قائل به نظریه اخیر است و نظریه خویش را با نام «اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد» مطرح ساخته است. این مقاله بر آن است تا این نظریه را به صورت کامل تشریح کند و سپس آن را براساس مبانی فلسفه اسلامی درباره رابطه جزء و کل و بحث وحدت و کثرت و نفس شناسی فلسفی مورد نقد قرار دهد. در این مقاله نتیجه گیری می شود که اصالت داشتن فلسفی جامعه در عرض اصالت افراد، با مبانی فلسفی مورد قبول شهید مطهری سازگاری ندارد. بنابراین نمی توان برای جامعه وجود حقیقیِ دارای اصالت، قائل شد.