فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیدایش شهرهای دانش جدید پیامد شکل گیری جامعه دانش محور و اقتصاد دانش بنیان است. ظهور این مراکز از سویی نتیجه تقارب تئوری های توسعه دانش محورو مدیریت دانش و مطالعات شهری است. از سویی شهر دانش نتیجه آشتی رفاه اقتصادی و ارزش های اجتماعی نیزهست؛ جایی که سرمایه های فکری ، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه مالی و فیزیکی با هم گره می خورند؛ مکانی که در جذب، حفظ و رشد مغزها کارآمد است. شکل گیری شهرهای دانش عمدتاً از مولفه هایی آغاز شده است که ریشه جغرافیایی داشته و مستقیماً به مبحث آمایش سرزمین ارتباط دارد.شهرهای دانش بیش از سایر اجتماعات انسانی نیازمند افق راهبردی و طرح توسعه و آینده پژو هی هستند بنابراین در طرح های آمایش نیازمند توجه مضاعف اند . امری که درکشورایران مورد کم توجهی قرارگرفته است. هدف اصلی مطالعه حاضر این است که با توجه به ارکان و ویژگی های شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی روشن کند چه ملاحظات عمده ای برای تکوین درست این مراکز می بایست مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد؟روش مطالعه: این پژوهش ازنظر هدف درزمره تحقیقات کاربردی، ازنظر ماهیت یک پژوهش کیفی، وازنظرروش یک مطالعه تطبیقی-مقایسه ای است.یافته ها: یافته های مطالعه مقایسه ای نشان می دهد شهرهای دانشگاهی ایران از میان سه گروه ویژگی (توسعه دانشگاهی – توسعه اجتماعی و فرهنگی – ویژگی های ارتباطی) تنها ویژگی نخست را در عمل تحقق داده اند.نتیجه گیری: توسعه شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی در ایران تکثیر واحدهای علمی و مراکز دانشگاهی بوده است نه ارتقا و توسعه هنجارهای علم. حتی تأسیس و توسعه این مراکز در امتداد سنت علمی قدیم ایران نبوده بلکه سرریز ناموزون یک تقاضای اجتماعی مهار نشده بوده است که بدون توجه به اصول آمایش سرزمین به خودی خود شکل گرفته است. نویسنده هشت پیشنهاد برای بهبود این وضعیت درانتهای مقاله ارائه کرده است.
چیستی بررسی انتقادی در مطالعات تاریخی و ابعاد آن
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵ ویژه تاریخ اسلام
5 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله به چگونگی بررسی انتقادی یک متن و اثر پاسخ می گوید و می کوشد با استفاده از روش توصیفی به عرضه چارچوبی برای روش نقد و ابعاد آن بپردازد. با توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله روشن می شود مراد از انتقاد همان نقد علمی است؛ اصطلاح علمی که در برابر واژه کریتیک به کار می رود. با انتقاد به مفهوم عامیانه که انتقاد را تن ها در جنبه سلبی اثر به کار می برند، درواقع نقد فرآیند اصلاح اطلاعات است. نقد، خود، با فرا نقد سنجیده می شود که این درواقع همان معیار در نقد است. این فرانقد از طریق دو شیوه نقد درونی و بیرونی حاصل می شود. هر نقدی بُعد ظاهر و لایه رویی متن را موردتوجه قرار می دهد، ولی در لایه های زیرین معنا و سطح عمیق تری وجود دارد که ضرورت بررسی را بیشتر می کند درواقع از دو روش نقد بیرونی و نقد درونی صورت می گیرد و هرکدام دارای مؤلفه هایی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.
بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی زنان با تبعیض پذیری آنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبعیض های جنسیتی مسئله ای اجتماعی است که غالب جوامع امروزی با آن مواجه هستند و زنان قشر گسترده ای هستندکه بیشترین آسیب را از این مسئله دریافت می کنند؛ ازاین رو پرداختن به این مسئله و آشنا شدن زنان با این تبعیض ها برای بهبودبخشی به شرایط زندگی و جایگاه شان در خانواده و جامعه ضروری می نماید. مطالعه حاضر در همین راستا با هدف بررسی تأثیر منابع و سرمایه های زنان به ویژه سرمایه اجتماعی بر میزان تبعیض پذیری آنان در خانواده صورت گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نظریه تضاد کالینز برای تدوین چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته و جامعه آماری آن زنان متأهل 25 تا 50 ساله ساکن تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 196 نفر آنان برگزیده و مورد تحقیق قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که به طور کلی تبعیض پذیری زنان در بعد نگرشی کم تر از بعد رفتاری بوده است. همچنین میزان سرمایه فرهنگی زنان مورد مطالعه نسبت به سرمایه اجتماعی آن ها بیش تر بوده، اما میزان دسترسی آنان به سرمایه اقتصادی در سطح نازلی قرار دارد. همچنین تأثیر سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تعداد فرزندان زنان بر تبعیض پذیری آنان تأیید شد. تحلیل های رگرسیونی نشان داد میزان تبعیض پذیری کلی زنان بیش از همه با افزایش سرمایه فرهنگی، سپس با افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت با افزایش سرمایه اقتصادی کاهش می یابد، اما افزایش تعداد فرزندان، موجب تبعیض پذیری بیش تر زنان در خانواده می شود.
ارائه مدل همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی (مطالعۀ کیفی مبتنی بر نظریۀ برخاسته از داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
226 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی است. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه برخاسته از داده ها و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس وکوربین استفاده شد. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از نمونه گیری نظری و درادامه، تکنیک گلوله برفی با کارشناسان و صاحب نظران مرتبط با موضوع انجام گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع برسد (تعداد ۳۰ مصاحبه). پدیده اصلی تحقیق، «همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی» نام گرفت. شرایط علی ایجاد همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی عبارت اند از «سلامت اجتماعی، آموزش و خودآگاهی، ابتکار اجتماعی، عدالت قومی، اتحاد ملی، کثرت گرایی، همزیستی و قوم مداری». عوامل بستر یا زمینه ای شامل «کنشگری قومی، نگرش های قومی، تشخص قومی وارزش های قومی» و عوامل مداخله گر شامل «آموزش فرهنگی، نمادسازی، مدیریت تفاوت های قومی و مداخلات میان فرهنگی»، از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها شامل «فرصت شمردن تنوع قومی، احیای حقوق اقوام، عدالت و توسعه، تولید محصول و محتوا، نمایش قومی، برندسازی، بهره گیری از تعالیم دینی وآموزش و تربیت» است. پیامدها شامل «پیامدهای مثبت حاوی ایجاد سلامت اجتماعی، مشارکت پذیری، شناخت اسطوره ها، احساس عدالت، انسجام ملی، ارتقای امنیت ملی و توسعه اقتصادی و همچنین پیامدهای منفی حاوی کاهش انسجام ملی، تهدید امنیت ملی و واگرایی ملی» به عنوان پیامدهای حاصل از همدلی قومی-فرهنگی در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد انسجام ملی در قالب مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد تبیین شد.
طراحی مدل رتبه بندی گروه های آموزشی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
81-111
حوزههای تخصصی:
گروه های آموزشی بارزترین بخش در ساختار تشکیلاتی دانشگاه ها هستند که موفقیت، پیشرفت و کارایی دانشگاه ها به عملکرد آنها وابسته است و لذا ضروری است که رتبه بندی دانشگاه ها از گروه های آموزشی دانشگاه ها آغاز شود. در این پژوهش براساس یک رویکرد آمیخته و در بخش کیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای، تحلیل محتوای اسناد، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان، متخصصان، مدیران نظام آموزش عالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ابتدا مدل مفهومی رتبه بندی تدوین و سپس به روش گروه کانونی مدل طراحی شده مورد اعتباریابی قرار گرفت. گروه آموزشی در این پژوهش به مثابه یک سیستم در نظر گرفته شده که عناصر آن عبارت است از: درونداد، فرآیند، برونداد و پیامد. بدین ترتیب، با بررسی و جمع بندی نتایج، چهار عامل درونداد با چهار ملاک اعضای هیئت علمی، پذیرفته شدگان، فضا های کالبدی، امکانات و تجهیزات و مدیریت و راهبری با مجموعاً 29 نشانگر، عامل فرآیند با سه ملاک یاددهی یادگیری، به کارگیری فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مجموعاً با 16 نشانگر، عنصر برونداد با چهار مؤلفه انتشار مقاله و کتاب، انجام طرح های پژوهشی، ثبت اختراع، کسب جوایز و عضویت در مجامع علمی و زمان تحصیل و معدل دانش آموختگان با مجموعاً 21 نشانگر و عامل پیامد با سه ملاک ادامه تحصیل دانش آموختگان، اشتغال و کارآفرینی دانش آموختگان و اثرگذاری علمی و تخصصی با 8 نشانگر برای رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل و مدل مفهومی رتبه بندی گروه های آموزشی مشخص گردید. در انتهای این پژوهش با استفاده از جدول مقایسات زوجی، میزان اهمیت هر یک از عامل ها، ملاک ها و نشانگر ها به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و مدل عملیاتی رتبه بندی گروه های آموزشی حاصل شد.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر تغییرات فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویتی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
23 - 39
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تأثیر تغییر در فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان طراحی شده است. ایده اصلی تحقیق از نظریه گیدنز استخراج شده که مکان های جدید را بر گروه های مختلف مؤثر می داند. با توجه به این که باغ بانوان ها به تازگی در برخی از شهرهای ایران از جمله اصفهان تأسیس شده اند به نظر می رسد که این فضاها می توانند بر بازاندیشی و هویت نوین زنان مؤثر باشند. در این پژوهش 330 نفر زنان شهر اصفهان که طی یک دوره زمانی 30 روزه به باغ های این شهر مراجعه کرده اند به عنوان نمونه آماری از جامعه اماری شهر اصفهان انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای و سپس اتفاقی بوده و از میان 6 باغ بانوان شهر اصفهان، 4 باغ انتخاب و پاسخگویان سپس از میان این باغ ها برگزیده شده اند. یافته ها نشان داده اند که فضاهای نوین شهری تأثیرات مؤثری بر تغییر دیدگاه و بازاندیشی هویتی زنان داشته اند اگرچه این تغییرات به دلیل تازگی تأسیس باغ ها غالباً در حوزه نظری صورت گرفته و هنوز تا بروز تغییرات عملی ناشی از فضاهای نوین، راه زیادی در پیش است.
رویکردها و سیاست های صدا و سیما در تولید گفتگوهای دینی تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
67 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، با بررسی نظام تولید برنامه های دینی تلویزیون، سیاستها و رویکردهای تولید برنامه های گفتگوی دینی آشکار گردد. بستر یا چارچوب نظری این بررسی نیز تئوری هژمونی است که کنترل از طریق اجماع فرهنگی را حتی در برنامه های گفتگو که امکان طرح نظرات مختلف باید فراهم شود، پی می گیرد. روش نیل به این مقصود، مطالعه کیفی است که با دست اندرکاران تولید برنامه های دینی در سطوح مختلف مصاحبه عمقی صورت گرفته است تا از مجموع آن بتوان به چشم اندازی در این رابطه دست یافت. از مجموعه مباحث می توان نتیجه گرفت که در برنامه های گفتگوی دینی تلویزیون ایران، هدف گذاری، طراحی و کارشناسان میزگرد به گونه ای است که همگی به تثبیت هژمونی مورد نظر بینجامد و اجازه خدشه بر آن داده نشود که البته با معیارهای اسلامی گفتگو نیز مطابقت ندارد.
تحلیل کیفی دیدگاه های جوانان در مورد فاصله گذاری اجتماعی در طول بیماری همه گیر کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
370 - 349
حوزههای تخصصی:
فاصله گذاری اجتماعی یک توصیه مهم در حوزه بهداشت عمومی است، که برای کاهش شیوع بیماری کووید-19 اجرا شده است. این ویروس بخصوص در میان جمعیت جوان در حال افزایش است، اما اطلاعات دقیقی در مورد چگو نگی رفتار آنان در مورد فاصله گذاری اجتماعی وجود ندارد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است، که به بررسی چگونگی مشارکت جوانان در رعایت فاصله گذاری اجتماعی و دلایل پیروی و یا نقض دستورالعمل های بهداشتی پرداخته است. جامعه آماری جوانان(14 تا 24 ساله)، کشور است که بصورت هدفمند گزینش شده اند. همچنین داده های جمع آوری شده به صورت استقرایی کدگذاری و با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. تقریباً اکثر شرکت کنندگان عنوان نمودند که، فاصله اجتماعی را رعایت کردند(81/0)619. همچنین، 344 نفر از پاسخگویان(45/0)، مواردی را از خود یا دیگران در راستای زیر پا گذاشتن پروتکل های بهداشتی گزارش نمودند، که اغلب برای دیدار با دوستان، خانواده یا افراد مهم دیگر بوده است. (51/0) 388 نفر، رعایت فاصله اجتماعی را به دلیل حکم قانونی ستاد ملی کرونا و تعطیلی مشاغل، عنوان نمودند. (32/0) 245 نفر، اعلام کردند، فاصله گذاری اجتماعی تاثیر منفی بر روابط متقابل خود با دیگران داشته است. در ادامه، برای محافظت از سلامت افراد جامعه، بیش از یک چهارم ازپاسخ دهندگان برای محافظت از سلامت دیگران(ازجمله بستگان و افراد آسیب پذیر) فاصله اجتماعی را رعایت کردند(76/0) 581 نفر. همچنین، افراد واقع در سنین19 تا 24 سال، تصورات درست و همنوا تری با قوانین بهداشتی نسبت به سایر سنین داشته اند(68/0).
تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. با تشدید روندهایی همچون شبکه ای شدن و گسترش روزافزون بهره گیری از رسانه های اجتماعی، فعالان زن نیز از این رسانه ها در جهت اهداف خود بهره می گیرند. هدف این مقاله، تحلیل استعاری مفهوم سازی فعالان زن ایرانی از «زن بودگی» در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناخت استعاره های محوری است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به هدف مذکور، با بهره گیری از رویکردهای زبان شناسی شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1، مقوله مفهومی زن و تجربه زن بودگی چگونه توسط فعالان زن ایرانی در اینستاگرام معناسازی شده است و برساخت معنایی این فعالان زن از مفهوم زن چیست؟ فعالان زن چگونه درباره مفهوم زن می اندیشند و بر مبنای آن به کنش می پردازند؟ چه معنایی از زن بودگی را با مخاطبان خود در اینستاگرام به اشتراک می گذارند؟ با تحلیل مضامین و محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط 40 فعال زن در اینستاگرام، 160 استعاره مفهومی استخراج شد. این استعاره های مفهومی حول سه محور عمده شکل گرفته است: بازنمایی وضعیت کنونی زنان در جامعه ایرانی و گفتمان مسلط مردسالاری، نفی سنت های مردسالارانه در جامعه ایرانی و مفهوم سازی سلبی از زن بودگی و نیز معنادهی به تجربه زن بودگی به صورت عمومی.
شکاف اجتماعی دولت و جنبش چپ دانشجویی در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
201 - 229
در دهه 1380، جنبشی چپ گرایانه در دانشگاه ها شکل گرفت که تاکنون دیدگاه ها و مواضعِ آن درباره دولت بررسی نشده است. هدف مقاله حاضر بازشناسی تعارض های جنبش دانشجویی با حوزه سیاست و شناختِ رویکرد دانشجویانِ چپ گرا نسبت به دولت است. بررسی نقش فضای باز سیاسی در رشد جنبش چپ دانشجویی و بازشناسی دیدگاه های این دانشجویان در این خصوص، سؤالاتِ اصلیِ تحقیق بوده است. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و برای گردآوری نظرات کنشگران، از روشِ مصاحبه با «افراد مطلع مهم» استفاده شده است. نتایج نشان دادند که رخدادهای تیر 78 و نیز اعتراض دانشجویان در سال 82 به خصوصی شدن دانشگاه ها بستری سیاسی برای شکل گیری اعتراضات دانشجویی چپ گرا بوده است. برخی مصاحبه شوندگان معتقد به نقش مساعد فضای سیاسی دهه ۷۰ در رشد نشریات و نیز تفاوتِ فضای سیاسیِ آن دوره در مقایسه با دولت قبل بودند، حال آن که برخی دیگر رشد چپ گرایی را ناشی از بن بست رویکرد سیاسیِ دولت هشتم می دانستند. از دیدِ گروه دوم، گسترش چپ در دانشگاه نه لزوماً نتیجه توسعه سیاسی بلکه برآیند اقتصاد سیاسی جامعه و نیز تأثیر تغییرات تکنولوژیک بوده که امکان کنترل را در آن دوران کاهش داده است.
رابطه دینداری و ارزش های خانواده با تمایلات و قصد فرزندآوری در میان زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،بررسی رابطه دینداری و ارزش های خانوادگی با تمایلات و قصد باروری در میان زنان متأهل شهر تهران است. این مطالعه به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت و در آن، 398 نفر از زنان متأهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای بررسی شدند. مطابق نتایج، میانگین باروری برای زنان نمونه 58/1 فرزند و میانگین باروری ایده آل 95/1 فرزند به دست آمد. حدود 74 درصد زنان تمایلی به داشتن فرزند بیشتر ندارند و حدود 40 درصد، تک فرزندی را به عنوان ایده آل فرزندآوری درنظر دارند. نتایج آزمون های دومتغیره نشان می دهد دینداری و ابعاد آن با تمایلات باروری رابطه معناداری ندارد، اما دینداری درمجموع می تواند بر قصد باروری زنان تأثیرگذار باشد. مطابق نتایج تحلیل مسیر، متغیر ارزش های خانواده با ضریب بتای 243/0 تنها متغیر بلافصل اثرگذار بر تمایلات باروری زنان مورد بررسی است. متغیر سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، ضمن تأثیر مستقیم بر تمایلات باروری، به کمک متغیر دینداری و ارزش های خانواده بر تمایلات باروری زنان مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای مستقل دینداری و ارزش های خانوادگی تأثیر معناداری بر احتمال قصد باروری زنان دارد و میان متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احتمال قصد باروری زنان رابطه معناداری وجود ندارد. درمجموع، رفتارهای باروری زنان از زمینه های اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی جامعه تأثیر می پذیرد. در این میان، دینداری و ارزش های خانوادگی به عنوان سازه ای اجتماعی و فرهنگی، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتارهای باروری دارند.
بررسی زمینه ها و عوامل ایجاد شکاکیت در نقش انرژی های تجدیدناپذیر در تولید یک مخاطره جهانی (مورد مطالعه: تغییرات جهانی آب و هوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش انباشت گازهای گلخانه ای در فضای ناشی از فعالیت های انسانی، سطح گرمایش کره زمین و سیستم جوی آن را تشدید کرده است. یکی از سازوکارهای مؤثر و تضمین کننده تداوم کنش های پایدار برای مقابله با تغییرات جهانی آب و هوا، ایجاد عادت های نوین مصرف انرژی است. در این راستا، از جمله اهداف عمده مداخلات سیاستی، ایجاد کنش های پایدار در مطلوب سازی مصرف انرژی به ویژه سوخت های فسیلی برای کاهش تولید گازهای گلخانه ای برای مقابله با تغییرات جهانی آب و هواست. به این منظور برخورداری عموم از منابع اطلاعاتی مطمئن، الزامی است. مسئله ای که در بررسی واکنش های انسانی به تغییر آب و هوا وجود دارد، انکار یا شکاکیتی است که گروهی از مخالفان سیاست های مقابله با آن با استفاده از منابع اطلاعاتی منحرف کننده ترویج می کنند. این پژوهش به بررسی مسئله انکار تغییرات جهانی آب و هوا پرداخته است و جزء مطالعات اسنادی محسوب می شود. چارچوب نظری این مطالعه، رویکرد ارزیابی اجتماعی مخاطره پالمند (1992) است. یافته ها نشان می دهد تولیدکنندگان مخاطره، اقدامات مختلفی را برای حفظ منافع خود و تصویب قوانین و مقررات بازدارنده انجام می دهند؛ مانند تأسیس مراکز تحقیقاتی تولید کننده دانش نقض کننده اعتبار اسناد درباره پیامدهای منفی تغییر آب و هوا، استخدام کارشناسان و متخصصان، تشکیل اتاق های فکر، برخورداری از لابی های سیاسی، فرهنگی و استفاده از رسانه ها. همچنین، به نحوه تدوین و طرح یک ادعای محیط زیستی افشاکننده علیه تولیدکنندگان مخاطره اشاره شده است.
پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
613 - 631
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی، اختلال روانی جدی و پیچیده ای است که حاوی یک الگوی فراگیر بی ثبات در روابط بین فردی، خودانگاره، عواطف و تکانشگری است که از اوایل بزرگ سالی آغاز می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بر اساس سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان انجام شد. این پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقاطع مختلف در دانشگاه های شهر تهران بودند که 372 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات، مقیاس فرم کوتاه تمایزیافتگی خود دریک (2011)، پرسش نامه دلبستگی بزرگ سالان بشارت (2011)، مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (۲۰۰۴) و پرسش نامه ارزیابی ویژگی های اختلال شخصیت مرزی بودند. داده های پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین تمایزیافتگی خود و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد و همچنین دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی، رابطه بین سبک های دلبستگی و ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را به طور جزئی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو با توجه به نتایج فوق در یک نتیجه گیری کلی سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجی گری تنظیم هیجان به طور مجزا می توانند ویژگی های اختلال شخصیت مرزی را پیش بینی کنند.
دیالکتیک سوژه و فضا: زنانِ معلم در فضاهای رسمی و غیر رسمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر ضمن اتکا بر مضمونِ نظریِ فضامندیِ روابطِ اجتماعی، درصدد ارائه ی تحلیلی کیفی از شیوه های برساخت سوبژکتیویته ی زنان در فضاهای رسمی و غیررسمی است. رویکرد نظری برگرفته از سنتی انتقادی (از آرای فمنیست ها تا نظریات فوکو و هانری لوفور) است که ضمن داشتن التفاتی دایمی به محوریت امر اجتماعی، برساخت سوبژکتیویته را در متن فضا تحلیل می کند. روش مطالعه: میدان مطالعه زنان شهر کامیاران و به طور مشخص زنانِ معلم است که به طور روزمره هر دو نوع فضا را تجربه می کنند. سوای مشاهده مستقیم میدان مطالعه توسط پژوهشگر و اشتراک در تجارب زیسته با سوژه های مورد مطالعه ، داده ها از طریق مصاحبه-های عمیق فردی گردآوری شده اند و با استفاده از شیوه تحلیل مضمونی تفسیر گشته اند. یافته ها: یافته ها در قالب 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی صورتبندی شده اند و نتایج نشان می دهد که زنانِ معلم در فضای رسمیِ مدرسه به میانجی نوعی «نمایشِ عمومی» با سازوکارهای انضباطی مدرسه کنار می آیند، اما در زیر پوست این نمایشِ عمومی نوعی «روایت نهانی» برای مقاومت در برابر این نظام انضباطی برمی سازند. درست اما همین زنان در فضاهای غیررسمی از «نمایش عمومی» نه به عنوان دستمایه ای برای کنار آمدن با نظام انضباطی بلکه به مثابه محملی برای ابراز وجود و نمایش خویشتنِ زنانه استفاده می کنند و با ورود به معاشرت های دوستانه و برقراری تعامل با دیگری و گذران اوقات فراغت درصدد تحقق نَفس زنانه برمی آیند. نتیجه گیری: به بیان دیگر، در این فضاها تلاش زنان برای برساخت روایتی نهانی جهت محافظت از خویش کم رنگ تر و ناضروری تر می شود و جای خود را به تلاش جهت تقویت عاملیت زنانه می دهد که معمولاً به واسطه کنش هایی مثل نقاب زدایی از چهره، بدن نمایی و تصرف فضا انجام می گیرد. کنش زنانه در فضاهای رسمی معطوف به نوعی مقاومت ظریف و نامرئی برای پنهان کردن خویش و گریختن از چنگال نظام انضباطی است، اما در فضاهای غیررسمی در جهت نوعی کنش گری فعالانه برای بازنمایی زنانگی و تصرف فضاها پیش می رود.
تبیین جامعه شناختی نسبت بین هویت فرهنگی و مصرف فرهنگی (زنان جوان شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
136 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی در زنان جوان شهر شاهین شهر انجام شد. چارچوب نظری پژوهش بر اساس هویت فرهنگی و مصرف کالای فرهنگی جامعه ایران تنظیم شده است. این مطالعه با روش تحقیق کمی و پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته و از حیث هدف کاربردی و ماهیت همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان جوان شهر شاهین شهر بوده است. حجم نمونه با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر برآوردگردید. داده های این تحقیق، بر اساس نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفت. رواییی پرسشنامه به صورت محتوایی و صوری توسط متخصصین تأیید و احتساب پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری در محیط نرم افزار23 Spss و Amos انجام شد. در سطح آمار استنباطی، آزمون کالموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی همبستگی معناداری وجود دارد. تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد متغیر هویت فرهنگی یعنی زبان، دیانت، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی، نظام اجتماعی به ترتیب 190/ ، 185/ ، 308/ ، 218/ ، 182/ با مصرف کالای فرهنگی در سطح معنی دار 001/ ر ابطه معنا دار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش با توجه به بستر جامعه می توان گفت ابعاد هویت فرهنگی بر مصرف کالای فرهنگی تأثیرگذار هستند.
معرفی کتاب: افسانه و رسانه (بازآفرینی مجموعه هزار و یک شب در سینما و تلویزیون)
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
211-212
حوزههای تخصصی:
بن مایه فهم زبان حیوانات؛ مطالعه موردی تیپ 670 فهرست بین المللی افسانه ها
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
55-65
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی مؤثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی شش شهر در استان خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
21 - 40
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی موثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی 6 شهر در استان خوزستان) انجام شده است. نام و نام گزینی وسیله ای است برای شناسایی هویت انسان و جزء فرهنگ یک جامعه محسوب می شود. این پدیده در بین جوامع بشری چه جوامع ابتدائی و مدرن وجود داشته است. ایده اصلی تحقیق از نظریه آنتونی گیدنز استخراج و عوامل فرهنگی و هویتی را در تغییر نام مؤثر دانسته است. در این تحقیق جمعیت آماری متقاضیان تعویض نام در استان خوزستان در سال جاری که تعداد آنها 9035 نفر بوده مراجعه نموده، در میان این تعداد جمعیت مراجعه کننده تعداد 396 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان جمعیت نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. روش انجام این پژوهش مبتنی بر پیمایش، و تکنیک گردآوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه بوده است. نتایج یافته ها نشان داده است که هر چه میزان هویت و عوامل فرهنگی قوی تر باشند به همان میزان در گرایش به تغییر نام تأثیرگذار خواهند بود. شاخص وسایل ارتباط جمعی، هویت فردی، اعتقادات و باورها و هویت قومی بیش ترین همبستگی را در گرایش به تغییر نام نشان داده است.
راه کار های مقابله با اشرافی گری بر مبنای تحلیل محتوای نامه امام علی علیه السلام به عثمان بن حنیف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نامه های تاریخی امیرالمؤمنین علی علیه السلام که چهره آن حضرت را به خوبی در عرصه تربیت و اخلاق سیاسی و مدیریت جامعه نشان می دهد، نامه 45 نهج البلاغه خطاب به عثمان بن حنیف انصاری است. اگرچه محتوای این نامه در چند مقاله بررسی سندی و متنی شده، ولیکن تاکنون مهم ترین مقوله های مطرح شده در نامه به منظور استخراج الگویی عملی برای مبارزه با اشرافی گری همراه با فرایند گام به گام آن به صورت روش مند و نظام مند با هدف نزدیکی به حکومت علوی و نیل به عدالت خواهی تبیین نشده است. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک «تحلیل محتوای مقوله ای»، دو مقوله کلی: «آسیب شناسی اشرافی گری» و «راه کارهای مقابله با اشرافی گری» در این نامه را کشف کرده و سپس با استفاده از طبقه بندی اطلاعات، مضامین ذیل آنها را بررسی کرده و در نهایت، ساختار هندسی این خطبه را ترسیم کنیم. تحلیل محتوای مقوله ای نامه امام علی علی السلام به عثمان بن حنیف نشان می دهد که در این نامه تاریخی، دو مقوله: «آسیب شناسی» و «ارائه راه کار» جهت مقاله با اشرافی گری و مقدمه سازی برای اقامه عدالت در جامعه مطلوب اسلامی به همراه مراحل و فرایندهای آن به صورت گام به گام ترسیم شده است. توصیه به پارسایی و تقوا، توجه به الگو های صالح، توصیه به وارستگی از دنیا و معادباوری از جمله راه کارهای مستخرج از نامه امام است که جزئیات، مراحل و گام های آن به صورت دقیق تشریح شده است.
تحلیل جامعه شناختی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر بر سرمایه گذاری خارجی در منطقه تبریز و جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
کشورهایی که در حال توسعه هستند یا به اصطلاح بازارهای نوظهوری دارند، توجه به سرمایه گذاری خارجی در آنها امری حیاتی است. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی مؤثر بر سرمایه گذاری خارجی در استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است. متغیرهای تحقیق شامل اعتماد اجتماعی متقابل، مشارکت گرایی، نوگرایی و اختلافات فرهنگی و متغیر وابسته سرمایه گذاری خارجی بود. در این تحقیق از نظریه های مختلف از جمله نظریه پارسنز، لرنر، کلمن، میردال و گیدنز استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی نشانگر اعتبار و پایایی بالای سؤالات بودند. جامعه آماری، مسئولین حوزه سرمایه گذاریهای خارجی و سرمایه گذاران خارجی در شهرهای تبریز و جلفا بودند. حجم نمونه با روش کوکران انجام گرفت که تعداد 429 نفر در حوزه سرمایه گذاری خارجی بدست آمد. در نهایت نمونه های مورد نظر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل دو متغیره از پیرسون و تحلیل چند متغیره از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل شده، نشان داد که بین متغیرهای مستقل با وابسته همبستگی وجود دارد. در تحلیل چند متغیره از بین متغیرهای وارد شده به روش گام به گام، متغیر اعتماد اجتماعی متقابل به دلیل اینکه از ضریب پیش بینی بالایی برخوردار بود، به عنوان متغیری انتخاب شد که بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشت. واژه های کلیدی: سرمایه، سرمایه گذاری، سرمایه گذاری خارجی، رشد، توسعه