فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی کانونی رابطه مؤلفه های اعتیاد موبایلی با میزان امنیت روانی و فرهنگی جوانان انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه هدف را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد همدان تشکیل می دهند که براساس آمار اخذ شده حدود 15000 نفر می باشند که از بین آنها براساس جدول کرجسی مورگان تعداد 300 نفر از طریق فراخوان اینترنتی به صورت داوطلبانه و آنلاین با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. در ادامه برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های اعتیاد به تلفن همراه MPAS (1393)، امنیت روانی زارع و امین پور(1390) و پرسشنامه امنیت فرهنگی سرمد و همکاران(1390) بهره برداری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و همبستگی کانونیک استفاده شد. نتایج نشان داد؛ بین مولفه های اعتیاد موبایلی با امنیت روانی و فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد(05/0 p<). همچنین با آگاهی از متغیر کانونی اعتیاد به موبایل، 64 درصد از تغییرات متغیر امنیت روانی (05/0 p<) و 66 درصد از تغییرات امنیت فرهنگی قابل پیش بینی بوده و رابطه کانونی برقرار است.
استخراج الگوی سبک زندگی ترویجی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مورد مطالعاتی : شبکه های من و تو و جم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها، بویژه شبکه های تلویزیونی در قالب برنامه های متعدد مخصوصا سریال های تلویزیونی همواره درصدد هستند تا الگوهای مختلف سبک زندگی را ترویج نمایند. در این تحقیق، شبکه های ماهواره ای من و تو و جم به عنوان مهم ترین شبکه ها با کارکرد ترویج سبک زندگی انتخاب و با روش تحلیل محتوای کمی و با بهره گیری از آزمون کای اسکوئر الگوی ارائه شده در آنها تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، در شبکه های مورد مطالعه، در قلمرو موضوعی فرد و خانواده، فرهنگی، اجتماعی و دینی شبکه «من و تو» به ترتیب با فراوانی 300، 1103، 256 و 38 بیشتر از شبکه جم به به تولید و پخش برنامه پرداخته است. شبکه های مورد بررسی بیشترین تولیدات خود را به حوزه فرهنگی و کمترین را به حوزه دینی اختصاص داده اند. به طوری که «الگوی خرید و مصرف» و «اوقات فراغت» از مولفه های سبک زندگی در حوزه فرهنگی، به ترتیب دارای بالاترین درصد فراوانی هستند و مقوله ی «پوشش و آرایش» دارای بالاترین میزان فراوانی است. در قلمرو موضوعات فرهنگی مولفه های تنوع طلبی، سرگرمی و تفریح بیش از دیگر مولفه های سبک زندگی در امر برنامه سازی دارای اهمیت است. این برنامه ها به ارائه الگوهای مدرن غربی در مدیریت خرید و مصرف فرد و جامعه با تاکید بر اشاعه نوع و میزان پوشش و آرایش، تشویق و ترغیب مخاطبان (به ویژه زنان) به عریانی و پوشش های نیمه عریان می پردازند که نشان دهنده تلاش این شبکه ها برای اشاعه عریانی در جامعه ایران به عنوان الگوی صحیح سبک زندگی است.
واکاوی الگوهای هویتی عرضه شده در پاسخ به مساله انحطاط در ایران معاصر (با تأکید بر الگوی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرون متمادی اسلام به عنوان منبع الهام بخش هویتی در ایران نگریسته میشد و در کنار عناصر هویت ساز دیگر، تمدنی را بنا نهاد که در تمامی زمینه ها مرجعیت جهانی یافت، اما در سده های اخیر این تمدن رو به زوال نهاد. شکست های نظامی سوال از انحطاط را مطرح ساخت و واکنشهایی را به سمت خود روانه داشت. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با این مساله آغاز شده که جامعه ایرانی چه الگوهایی را در مواجهه با مسئله انحطاط ارائه داده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه الگو در مواجهه با مساله انحطاط ارائه شد: الگوی اول (مشروطه)، با تصور تصرف در مدرنیته، در پی اخذ گونه ای از مدرنیته بومی برآمد که به جهت عدم توجه به مبانی معرفت شناختی و همچنین فاصله میان ارزش های اسلامی و غربی به شکست انجامید. الگوی دوم (پهلویسم) که در پی اخذ بلا قید تمدن غربی بود، علاوه بر ناکارآمدی به مشکل بزرگ تری به نام "مسخ هویت" انجامید. به همین جهت الگوی سوم با انقلاب اسلامی و در قالب گفتمان هویتی اسلام سیاسی شکل گرفت که به دنبال احیای هویت ایرانی اسلامی از طریق احیاء ارزش های اسلامی و غیریت سازی با تمدن غرب بود.
اثر سیاست گذاری ها بر حفظ حقوق مالکیت معنوی نشریات و کتب در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
299 - 320
حوزههای تخصصی:
پیدایش و گسترش ابزارهای نوین، سریع، ارزان و ساده پردازش و انتقال داده ها در جهان امروز، مسایل حقوقی متعدد و متنوعی را مطرح کرده که بی شک حقوقدانان نمی توانند از کنار آن بی تفاوت بگذرند. مسایل و مشکلاتی که جامعه جهانی به ناچار باید راه حلی برای آنها بیابد. به علاوه، فناوری دیجیتال این امکان را به کاربران می دهد که آثار ادبی و هنری مشمول کپی رایت را دستورزی، جرح و تعدیل و تحریف کنند. به این ترتیب، فضای مجازی هر دو دسته حق های اقتصادی و معنوی پدیدآورندگان آثار یا دارندگان کپی رایت را تهدید می نمود. هدف این پژوهش، مطالعه اثر سیاست گذاری ها بر حفظ حقوق مالکیت معنوی نشریات و کتب در فضای مجازی است. جامعه آماری این پژوهش مولفان، ناشران و متخصصان حوزه نشر کتاب است. نتایج پژوهش نشان داد؛ با توجه به آزمون مقایسه میانگین یک جامعه همه ۴ بعد سیاست گذاری رسانه ای، حقوقی، فلسفی و فنی بر حفظ حقوق مالکیت معنوی تاثیر گذار است. همچنین با توجه به آزمون فریدمن مشخص شد به ترتیب، سیاست گذاری حقوقی، سیاست گذاری فلسفی، سیاست گذاری رسانه ای و در نهایت سیاست گذاری فنی اهمیت دارند.
مؤلفه های نظریه سیاستی آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فضای مجازی از نگاه خبرگان مدیریتی و اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش فضای مجازی و همه گیری بهره مندی از آن به خصوص در میان کودکان و نوجوانان، سبب ایجاد دغدغه بسیار جدی برای خانواده ها و متولیان امر آموزش و تربیت در کشور از حیث چگونگی مواجهه با آن شده است. استفاده گسترده کودکان و نوجوانان از فضای مجازی و عدم نظارت و تنظیم گیری کافی از سوی نهادهای متولی امر تربیت، به دلیل تأثیرگذاری شگرف آن بر فرآیندهای تربیتی و تغییر کنش های رفتاری آنان، به مرور سبب ایجاد گسست ها و بحران های اجتماعی و شکاف های میان نسلی عمیق میان والدین و فرزندان خواهد شد و به تدریج جایگاه مدرسه به عنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت رسمی و عمومی را متزلزل خواهد کرد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی درصدد فهم وضعیت موجود نظریه سیاستی وزارت آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فضای مجازی و به دست آوردن مؤلفه های وضعیت مطلوب آن، از طریق مصاحبه عمیق با مدیران و خبرگان و تحلیل داده های به دست آمده از طریق روش داده بنیاد بوده است. نگاه مبتنی بر تصدی گری در وزارت آموزش وپرورش، عدم تعامل صحیح با بخش خصوصی و بازار، ضعف بدنه مدیریتی و ستادی آموزش وپرورش، مؤلفه های نظری موجود را تشکیل داده اند. مؤلفه های مطلوب نظریه سیاستی نیز، ایفای نقش تنظیم گری و راهبری و نظارت محتوایی توسط آموزش وپرورش در کنار تعریف نقش صحیح برای بخش خصوصی جهت تولید محتوای سالم، مفید و ایمن، و ضرورت توجه به اولویت ایجاد سرویس و تولید محتوای بومی در زیرساخت شبکه ملی را شامل می شود.
تحلیل روندها و پیشران های مؤثر بر شبکه های اجتماعی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم پاییز ۱۴۰۰شماره ۲۷
359-399
حوزههای تخصصی:
کی از مهمترین مسائل مورد توجه سیاستگذاران در حوزه رسانه موضوع آینده رسانه ها می باشد. اگر سیاستگذاران و تصمیم گیران در این عرصه به شناخت نسبت به آینده دست پیدا نکند نمی توانند نگاه پیش دستانه نسبت به موضوعات و جریان های محوله خود داشته باشند لذا همیشه با حالت های بحرانی مواجهه خواهند بود که تصمیم گیری در این زمانم بسیار هزینه بردار می باشد. رسانه های اجتماعی تاثیر زیادی در گفتمان سازی و تغییر سبک زندگی و باورهای جامعه دارند. بنابراین بررسی آینده مخصوصا رسانه های اجتماعی در حوزه فضای مجازی بسیار مهم و با اهمیت است. در این پژوهش ما سعی در بررسی روندهای آینده شبکه های اجتماعی داشته ایم و در این مسیر با استفاده از 32 منابع که از سال 2018 به بعد انتخاب شده است به احصاء پیشران ها و کلان روندهای پرداخته و با استفاده از نظر نخبگان موثرترین پیشران را تعیین می نماییم. برای این کار از دو روش پنل خبرگان نرم افزار میک مک و روش AHP با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده نموده ایم که نتایج حاصله از هر دو روش اهمیت تغییرات فناروی و اقتصاد را نشان می دهد. از بین تمام پیشران ها، فناوری به عنوان موثرترین پیشران در تغییرات آینده شبکه های اجتماعی تعیین شد.
ارائه الگو از روزنامه نگاری شهروندی به منظور گسترش مشارکت مدنی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
95 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی و ارائه الگو از روزنامه نگاری شهروندی به منظور گسترش مشارکت مدنی در ایران براساس نظریه داده بنیاد است. براین اساس، داده های پژوهش از 25 نفر از صاحبنظران و خبرگان حوزه علوم ارتباطات اجتماعی، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به واسطه روش نمونه گیری نظری انتخاب و گردآوری شده اند. همچنین برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از فرایند کدگذاری نظری به منظور شمارش مفاهیم(مقولات پایه ای)، مقولات فرعی و مقولات اصلی استفاده شد. پس از اشباع نظری در مباحث کارشناسی مطرح شده، نتایج پژوهش پیش رو به الگویی مطلوب و جدید که شامل 14 مقوله اصلی، 41 مقوله فرعی و 509 مفهوم بود سوق داده شد. بدین منظور، برای اعتبارسنجی مقولات و الگوی برساخته شده، از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و تشکیل گروه کانونی یا متمرکز و برای پایایی سنجی در بخش قابلیت تکرارپذیری، از روش ضریب توافق بین دو کدگذار و نیز در بخش قابلیت تعمیم پذیری، از شیوه نمونه گیری نظری جامع و منظم استفاده شده است.
علل کاهش شمارگان مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۳)
5 - 34
حوزههای تخصصی:
مسئله کاهش شمارگان مطبوعات، امروزه یکی از چالش های مهم مطبوعات در ایران و جهان به شمار می رود. این موضوع را در پژوهشی با نام " علل کاهش شمارگان مطبوعات در ایران از دیدگاه استادان روزنامه نگاری و ارتباطات دانشگاه های تهران" با روش کیفی و مبتنی بر مصاحبه عمیق، مورد مطالعه قرار داده ایم. جامعه آماری این پژوهش، شامل دوازده استاد دانشگاهی است که تجربه کار یا مدیریت مطبوعاتی داشته اند. در آغاز، لیستی از دانشگاه های تهران که گروه روزنامه نگاری و یا ارتباطات داشتند، و لیستی از استادان گروه هدف تهیه شد. در یک نظرسنجی از استادان همان گروه، با تجربه ترین افراد در زمینه موضوع پژوهش انتخاب شده اند. پس از مصاحبه با افراد، گزاره های برجسته از هر مصاحبه استخراج و در یک دسته بندی کلی، سازمان دهی و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج، نشان داد که شش دسته علل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، قانونی، فناورانه و سازمانی در کاهش شمارگان مؤثرند؛ که در این میان، علل فناورانه و علل اقتصادی، بیشترین تأثیر را بر کاهش شمارگان مطبوعات در ایران داشته اند.
نقش تعیّن اجتماعی در تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
108 - 137
حوزههای تخصصی:
نگاهی هرچند گذرا به کتب مختلف تفسیری، گویای این واقعیت انکارناپذیر است که هر یک از آنها با گرایش، روش و دیدگاه خاصی تدوین یافته اند و این امر سبب فاصله و اختلاف معنادار میان این تفاسیر گردیده است؛ به گونه ای که در برخی موارد تفسیرهای صورت گرفته از یک آیه، در مقابل هم قرار داشته و با همدیگر متناقض می باشند. پرسش اصلی این است که چه عاملی باعث چنین اختلاف تفسیری گردیده است؟ این تحقیق، مبتنی بر یکی از پارادایم های مطرح شده در بحث «تعیین اجتماعی معرفت» و نیز بهره گیری از نظریه اعتباریات، همچنین استفاده از روش تحلیلی-توصیفی؛ سعی در اثبات این فرضیه دارد که اختلاف و تفاوت دیدگاه ها در تفسیر، متأثر از تعیّن های اجتماعی است. به عبارت دیگر، برداشت های تفسیری متأثر از شرایط، زمینه ها و واقعیت های اجتماعی جامعه مفسِّر است. از این رو ضمن پرداختن به مباحث نظری، موضوعاتی نیز گواه بر تأثیرپذیری تفسیر از تعین اجتماعی بیان شده است.
تحلیل اجتماعی - فرهنگیِ عکس های شهری مبتنی بر ادراکِ شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک شنیداری از مهم ترین حواس انسانی است که با احساس حضور او در زندگی زیسته هم آمیخته است. ویژگی های تحلیلی صدا نه فقط در فیزیک صوت که به انگار ه های مجازیِ آن نیز گسترش می یابد. عکس ها به عنوان سندتاریخی، این این منظر که محل اجماع ادراک دیداری و حواس دیگرِ انسانی هستند، می توانند نمایه های صوتی و انگاره های نمادین مجازیِ صدا را در بستر خود ارائه دهند. بنابراین، در متن پیش رو، از تاریخ اجتماعی و فرهنگیِ حواس به عنوان روش تحقیقِ ادراکِ شنیداری در متن عکس استفاده شده تا لایه های ضمنیِ صوتی در آن مورد تفسیر و تحلیل قرار گیرد. اهمیت کار آن جا خودرا نشان می دهد که عکس های شهری را به عنوان اسنادی درنظر داشته باشیم که توانایی «ثبتِ حسی» موضوعات انسانی در اجتماعات شهری را دارند و بنابراین بیننده -مفسر- می تواند در هنگامه تأویل و تفسیر، از قوه شنیداری به عنوان یکی از حواس پنج گانه در فهم عکس بهره گیرد. سؤال اما این جاست که ادراک شنیداری در تحلیل عکس که رابطه ای لازم و ملزوم با ادراک دیداری دارد، چگونه می تواند اطلاعات تاریخی درباره متن خود ارایه دهد؟ فرضیه ما آن است که عکس های شهری به دلیل ثبتِ زندگی روزانه مردم، اطلاعاتی را به جز در فرم و ساختار بصری خود، به صورت داده های ضمنی ثبت می کند که می توان از طریق درک شنیداری-تاریخیِ سند عکاسانه، آن را تحلیل و فهم نمود. نتیجه آن که ادراک شنوایی آن جا که در اسناد عکاسانه با قوه دیداری تداخل پیدا کند، انبوهی از اطلاعات فرهنگیِ مبتنی بر آگاهی همچون نوستالژیا، خاطرات، و یادها را در بیننده خاص خود ایجاد می کنند؛ به علاوه، از طریق ردّ نمایه های صوتیِ ثبت شده در سطح عکس، می توان بافت تاریخی اجتماعی انسانی، کیفیت زیست و تعاملات زندگیِ روزمره یک مقوله جمعتی را در متن آن مورد مطالعه قرار داد.
Identifying the Human Capital Dimensions and Components in the Iranian Education System to Provide a Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the dimensions and components of human capital in the Iranian education system in order to provide a model for it. Methodology: The present study was applied research in terms of purpose and mixed (qualitative/quantitative) research in terms of implementation method. In the qualitative section, the participants included 15 university experts from Zanjan in the academic year 2019-20, selected by purposive sampling. In the next part of the study, the statistical population consisted of 1029 high school principals in Zanjan in the academic year 2019-20. The sample size was determined 292 principals based on Morgan table and was selected by simple random sampling. Data were collected through a questionnaire obtained based on qualitative findings, the validity of which was confirmed by professors and the reliability of which was calculated to be 0.81 through Cronbach's alpha test. To analyze the data in the qualitative part, the researchers used the thematic analysis method, the validity of which was confirmed by experts and the reliability of which was obtained as the coding agreement coefficient (0.86). To analyze the quantitative part, the researchers used content analysis method and confirmatory factor analysis and structural modeling with Amos24 for the quantitative part analysis. Findings: The results demonstrated that HC had 5 dimensions and 20 components, namely skill (5 components), knowledge (4 components), ethics (4 components), mental health (4 components) and sociocultural (3 components), as well as 70 indicators (P <0/05). The results of confirmatory factor analysis showed that the measurement models have a good fit. The RMSEA value was less than 0/08, the GFI, AGFI and NFI values were greater than 0.9 and the indices (PNFI and PCFI) were greater than 0/5 The results of structural equations also showed that all dimensions had a direct and positive effect on human capital (P <0/05). Conclusion: Planners and practitioners of the education system can use the results of this research at two levels of study time of human resources in universities, especially Farhangian University for the growth and excellence of human capital and during service to maintain them in the education system.
پیشگامان جامعه شناسی کودکی در ایران: مطهری، شریعتی، فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی اولین اندیشه ها پیرامون تحلیل اجتماعی و فرهنگی کودک و کودکی در ایران و همچنین شناسایی اولین متفکرانی که به دنبال مطالعه ی جامعه-شناسانه ی کودک و کودکی بودنده اند، می باشد. چنین اقدامی پاسخی در برابر نادیده انگاری سهم جوامع شرقی در فضای علمی جامعه شناسی کودکی در جهان است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی تاریخی و با روش تحلیل اسنادی است. نتایج نشان می دهند که با وجود اندیشه های فلسفیِ متفکرانی چون فارابی، بوعلی سینا، ابن مسکویه، خواجه نصیر، غزالی، ملاصدرا، ابن خلدون که پیرامون کودک و کودکی بحث کرده اند، بر اساس جریان ها و وقایع اجتماعی و فرهنگی بخصوص چالش های علما با برنامه های سکولارسازی حکومت پهلوی، کسانی چون مطهری، شریعتی و فلسفی، نگاه مبتنی بر زمینه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به کودک و کودکی در ایران را آغاز کردند. آنها در فضای فکری خودشان یک جامعه ی ایده آل را متصور هستند که مهمترین شاخصه آن دین اسلام با محوریت آیین تشیع است. لزوم چنین جامعه ای از نظر آنها وجود کنشگرانی با شخصیت و روحیه ی مذهبی شیعی می باشد، به همین دلیل کودکان از نظر آنها کنشگران بالقوه ای برای جامعه ی ایده ال مورد نظر هستند که باید با آموزش های مذهبی، آماده شوند. به همین دلیل به نظر آنها مهمترین ساختار در جامعه ی فعلی، نظام تعلیم و تربیت است؛ مهمترین کنشگران در جامعه فعلی، کودکان هستند؛ مهمترین متخصصان در جامعه ی فعلی علما و متخصصان دینی و مهمترین نقش ها در جامعه ی فعلی، نقش والدین، مربیان و معلمان به عنوان نیروهای اصلی تعلیم و تربیت کودکان می باشند. بنابراین کودکان و کودکی موضوع مورد تمرکز اندیشه های هر سه متفکران قرار گرفت.
تهاجم فرهنگی و امنیت هستی شناختی در گفتمان انقلاب اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد، مفهوم امنیت، فراتر از بعد نظامی آن، به ویژه در بعد اجتماعی و با محوریت فرهنگ و هویت در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفت. نظریه «امنیت هستی شناختی» رویکردی جدید است که توسط جنیفر میتزن در حیطه منازعات موجود در روابط بین الملل با تأکید بر ملاحظات هویتی مطرح شد. براین اساس، تضاد اجتناب ناپذیر فرهنگ غرب با فرهنگ انقلاب اسلامی ایران را باید در مبانی هستی شناختی این دو فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. هدف این مقاله شناخت مبانی هستی شناسی متعارض فرهنگ غرب با فرهنگ اسلامی است که در فرایند تهاجم فرهنگی قوام می یابد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر هستی شناختی، چرا جمهوری اسلامی ایران فرهنگ غرب را به مثابه یک فرهنگ مهاجم تصور می کند ؟ یافته های این مقاله با استفاده از آموزه های نظریه میتزن نشان می دهد که نزاع هستی شناختی گفتمان انقلاب اسلامی ایران با غرب متأثر از بی اطمینانی و ادراک ناامنی در هستی شناختی رهبران انقلاب اسلامی در مواجهه با غرب به واسطه تقابل مفاهیم عقل و جهل در این دو گفتمان است و هرگونه تأمین امنیت هستی شناختی از منظر گفتمان انقلاب اسلامی در این رویارویی، منوط بر حفظ استقلال و هویت فکری و تأکید بر حفظ صورت و محتوای آموزه های اسلامی است. روش تحقیق این مقاله، تطبیقی مقایسه ای است که با مقایسه مبانی هستی شناسی دو نظام اندیشگی غرب و انقلاب اسلامی، تعارض و ناسازگاری این دو ساحت اندیشگی را آشکار و بر تضمن های تأمین امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران در روابط با غرب تأکید دارد.
نقش پلیس زن در پیشگیری از خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش پلیس زن در پیشگیری وضعی از خشونت علیه زنان انجام شد. از آن جا که زنان میزان قابل توجهی از جامعه ما را تشکیل می دهند، به دلیل ویژگی های روانی و زیستی، هدف مناسبی برای بزه دیدگی به حساب می آیند. مقادیر بالایی از بزه دیدگی آن ها مربوط به خشونت می شود و برای پیشگیری از این خشونت از راه کارهای متفاوتی می توان بهره برد؛ ازجمله اتخاذ راهبردهای پیشگیرانه در چارچوب پیشگیری وضعی. یکی از مؤلفه های پشگیری وضعی مؤثر، پلیس ویژه زنان است. روش این پژوهش، توصیفی -تحلیلی است و در این روش ازطریق فیش برداری به بررسی کتاب های و پایان نامه های حقوقی ، منابع غیر فارسی ، لایحه پلیس ویژه و لایحه تأمین امنیت زنان دربرابر خشونت پرداخته شد . نتایج نشان داد، پلیس زن می تواند با ارائه خدماتی، تأثیر مطلوبی درمقابله با خشونت های خانگی داشته باشد . بنابراین، پلیس ایران نیز مانند سایر کشورها باید با به کارگیری نیروهای آموزش دیده و پلیس ویژه زنان و همچنین به کارگیری ابزارهای قهری و غیر قهری درجهت کشف خشونت ها و پیشگیری از این آن ها مؤثر واقع شود .
دیگری و هراس اخلاقی؛ بازتولید بیگانه ستیزی و بیگانه هراسی در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم پاییز ۱۴۰۰شماره ۲۷
175-206
حوزههای تخصصی:
رسانه ها با بازنمایی «دیگریِ» بیگانه نقش مهمی در برساختن هویت های سیاسی و اجتماعی ایفا می کنند. در این مقاله کوشیده ایم تا نمود بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهیم. به این منظور آمریکا به عنوان بیگانه یا «دیگری» مهم انتخاب و بازنمایی سیاست های این کشور را در گفتمان خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران موردمطالعه قراردادیم. ازآنجاکه بازنمایی «دیگری» در پیوند با «خود» معنا پیدا می کند سؤال اصلی تحقیق چنین طرح می شود؛ سیاست های آمریکا به عنوان «بیگانه» یا «دیگری» چگونه بازنمایی شده و از خلال بازنمایی دیگری، هویت «خودی» چگونه تعریف می شود. در این راستا بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما به عنوان یکی از مهم ترین بخش های خبری سیما انتخاب و موردمطالعه قرار گرفت. رویکرد نظری تحقیق را پیرامون مبانی نظری مفهوم «بازنمایی»، «گفتمان»، «هویت» و نظریه «هراس اخلاقی» سامان دادیم. برای پاسخ به مسئله تحقیق نمونه ها، بر اساس مدلی تلفیقی از تحلیل گفتمان و نشانه شناسی موردمطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان خبری شبکه یک در بازنمایی سیاست های آمریکا «دیگر هراسی» و «دیگر ستیزی» را بازتولید و در مقابل بر هویت خودی به عنوان هویتی «مبارز»، «انقلابی»، «آگاه» و... تأکید می کند.
سنجش تناسب جو سازمانی خبرگزاری صدا و سیما با بروز خلاقیت نیروی انسانی در حوزه خبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی خلاق، سرمایه ای حیاتی برای سازمان های رسانه ای است. اما علاوه بر نیروی انسانی خلاق، شرایط ظهور خلاقیت در سازمان ها نیز اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش درصدد است شرایط ظهور خلاقیت نیروی انسانی در یک سازمان رسانه ای را بسنجد. برای رسیدن به این هدف، روش پیمایشی به کار گرفته شده است. به منظور سنجش جو سازمانی متناسب با بروز خلاقیت در خبرگزاری صداو سیما، از پرسشنامه استاندارد «چشم انداز موقعیتی» استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 9 بُعد و 9 سؤال برای سنجش ابعاد جو سازمانی است. خبرگزاری صدا و سیما، به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شده است. بنا بر نتایج به دست آمده، این خبرگزاری برای بهبود جو سازمانی خود، لازم است تمایل شغلی کارکنان خود را بالا ببرد، آزادی عمل آنها را افزایش دهد و شرایط کاری محافظه کارانه را از بین ببرد.
دانشجوی پزشکی و تجربه ی پرولتاریا؛ مطالعه ا ی انتقادی در آموزش پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۵
107 - 139
حوزههای تخصصی:
آموزش پزشکی، میدانی است متشکل از روابط و مناسبات پیچیده ی قدرت که نیروهای تعیین کننده آن در درون و از بیرون میدان، اِعمال قدرت می کنند. عدم توازن بین نیروها، به برساخت های اجتماعی نامتعارف بخصوص در حرفه ای گرایی پزشکی می انجامد. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی موضوع در آموزش پزشکی در ایران است. در چارچوب مطالعه ای انتقادی و در سطح ملی، با 29 مشارکت کننده اعم از دانشجویان و مسئولین در جایگاه های مرتبط با آموزش پزشکی، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها با روش تحلیل مضمون انتقادی، کاویده شد. نتایج نشان داد که صورت بندی تعاملات و مناسبات قدرت در آموزش پزشکی، به تغییر نگرش عمیق نسبت به آرمان های پزشکی و شکل گیری نوعی احساس ازخودبیگانگی در دانشجویان انجامیده است. شیوه نامه های آموزشی، روند پرولتاریایی شدن دانشجو را تسهیل کرده و اقتدار حرفه ای او را تنزل می دهد. مضامین احصاء شده عبارت اند از بهره دادگی، ازخودبیگانگی و حرفه ای زدایی . اصلاحات فوری در برنامه ی درسی، ایجاد تنوع رشته ای در دوره ی پزشکی عمومی متناسب با نیازهای جامعه، ایجاد تناسب بین بازار کار و توسعه ی دوره های تخصصی و اصلاح در نظام پرداخت پیشنهاد می شود. در لایه ای عمیق تر، شناسایی سازوکار قدرت در بدنه سیاست گذاری و پهنه تصمیم سازی که با وضعیت پیش گفته مرتبط است، یک امر پژوهشی و یک راهبرد سیاست گذارانه است که پیشنهاد می گردد.
بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ زنان سالمند از قرنطینه در دوران همه گیری کرونا در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 100
حوزههای تخصصی:
همه گیری کرونا پیامدهای بسیاری برای تمام افراد در تمام جوامع داشت. تحقیق حاضر به بررسی تجارب زنان سالمند می پردازد. روش تحقیق از نوع کیفی و برپایه «نظریه داده بنیاد» است. تعداد بیست نمونه به صورت هدفمند از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه داشتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (ساخت ذهنی کنشگر)، زمینه و بستر (ساخت اجتماعی کنشگر)، شرایط مداخله گر (ساخت انگیزشی کنشگر)، راهبردها (راهبردهای فعالانه، انفعالی و اجتناب مدار)، و پیامدها (پیامد مثبت و منفی) هستند. مقوله هسته ای «اثر تجمعی تعاملی نظام ذهنی، اجتماعی، انگیزشی بر کنش» شناخته شد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که تجربه زیسته زنان سالمند، برساخته تأثیرات ساخت ذهنی، اجتماعی و انگیزشی بر روی کنش های آنان است.
مقایسه تأثیر آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری و برنامه فرزندپروری مثبت بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی در مادران دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
243 - 266
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی مادران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری، مادران دارای فرزند نوجوان شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397بودند. از افرادی که در فراخوان شرکت کردند 24 آزمودنی با روش تصادفی انتخاب و در گروه ها گمارش شدند. مداخلات به صورت هشت جلسه دو ساعته انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های والدگری آلاباما و سازگاری زوجی اسپانیر (1976) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد میان برنامه فرزندپروری مثبت و گروه گواه در والدگری مثبت و نظارت ضعیف تفاوت معنی داری وجود دارد، همچنین بین گروه والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش ها و گروه گواه از نظر والدگری مثبت، تنبیه بدنی و اطلاع، تفاوت معنی داری دیده شد. هر چند تفاوتی میان تأثیر دو روش آموزشی بر ابعاد والدگری مؤثر و سازگاری زوجی یافت نشد (05/0P<). بر پایه یافته ها می توان گفت برنامه فرزندپروری مثبت و آموزش والدگری مبتنی بر مواجهه با چالش های فرزندپروری، هر کدام می توانند برخی کارکردهای والدگری را ارتقا دهند. در واقع می توان نتیجه گرفت هیچ کدام از روش های آموزش فرزندپروری به تنهایی جامعیت نداشته اند و لذا با توجه به اثربخشی متفاوت دو روش آموزشی، توصیه می شود برای ارتقای کیفیت فرزندپروری و به منظور تأثیر بیشتر، ترکیبی از برنامه های آموزشی استفاده شود.
الزامات نظم و امنیت در آینده ناجا مبتنی بر شاخص های الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۲)
166 - 195
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : آینده پژوهی، عبارت است از ترسیم آینده مطلوب یک سازمان که در آن نقش ها به گونه ای تعیین شده باشد که قابلیت لازم را برای تحقق افق موردنظر در آینده را فراهم آورد. نیروی انتظامی به منظور بهینه سازی ساخت سازمانی خود نیازمند هماهنگی بین اجزاء مختلف سازمانی و هم راستا کردن آن ها با استراتژی های سازمانی اش دارد. آینده ناجا نیازمند الزامات نظم و امنیتی است که باید مبتنی بر شاخص های اسلامی - ایرانی پیشرفت باشد، که در سند چشم انداز 1404 جمهوری اسلامی ایران بیان شده است و دراین مقاله مورد تحقیق قرار گرفته است. روش : تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. نحوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی است. جامعه آماری خبرگان دانشگاهی و پژوهشی است که 25 نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی امین و مرکز مطالعات راهبردی ناجا با حداقل مدرک کارشناسی ارشد انتخاب شدند. در این راستا پرسش نامه ای متشکل از 15 سوال، با طیف 5 تایی لیکرت در رابطه با متغیرهای تحقیق آماری قرار گرفت. ضریب اعتبار محاسبه شده از طریق آلفای کرونباخ (5/94/.)گویای آن است که پرسشنامه از اعتبار بالایی برخوردار است. یافته ها: مهم ترین الزامات درونی و بیرونی آینده ناجا عبارتند از: الزامات درونی که شامل حفظ اصول اخلاقی و ارزش های اسلامی، انقلابی و ملی، برخورداری از دانش پیشرفته، توانایی در تولید علم و فناوری و برخورداری از رفاه و تأمین اجتماعی و الزامات بیرونی که شامل تأمین امنیت ج.ا.ا، تأمین امنیت اجتماعی، کمک به تحقق جامعه اخلاقی و عاری از فساد و حفظ کرامت و حقوق انسان ها. نتایج: مؤلفه های شاخص های اسلامی ایرانی پیشرفت، تأثیرگذار در آینده ناجا در قالب اصول پایه ای شاخص های اسلامی ایرانی پیشرفت مانند دین محوری حاکمیت، کرامت انسانی، امنیت، عدالت، آزادی، رفاه و معنویت و عناصر کلیدی شاخص های اسلامی ایرانی پیشرفت مانند علم محوری، مردم سالاری دینی، سرمایه (مادی، انسانی، اجتماعی و مذهبی)، وحدت، هویت اسلامی ایران، تعامل سازنده بین المللی و اقتدار همه جانبه است.