مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
جم
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه یکی از دل انگیزترین انواع شعر فارسی است که برای بیان حقایق و مضامینی متنوع بکار می رود. حکیم نظامی ساقی نامه هایی دارد که بیش تر به موضوعاتی پیرامون مسائل عرفانی، اخلاقی و عشقی اختصاص دارد. او در ساقی نامه های خود، موضوعات را متفاوت مطرح نموده است، و آن ناشی از عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ... و پختگی علمی و سنّی اوست. گاهی با بیان مفاهیم عارفانه، مخاطب خویش را به آسمان می برد، گاهی او را در بوستان عشق رها و گاهی به دنیای پاک و بی آلایش زهد و پارسایی، دعوت می کند. دو ساقی نامة مورد بحث این نوشتار در دو منظومة لیلی و مجنون و شرفنامه نظامی آمده است و نگارنده کوشیده است در این دو منظومه به تحلیل اندیشه و تبیین دیدگاه او در حوزة مسائل مذکور اهتمام کند.
هم سنجیِ روایت «جم» در اسطوره و حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به لطف پیشرفت مطالعاتِ ساختارگرا و نظریه های روایت شناسی، امکانِ بازشناسی گونه های مختلف روایی به شکل دقیق تری فراهم آمده است. شناخت قوانین روایی حاکم بر هریک از گونه ها و تفاوت های ساختاری میان آن ها، به درک بهتر تمایزهای میان ژانرهای گوناگون کلام کمک شایانی خواهد کرد. «حماسه» گونه ای است که بر اثر تکامل جنبه هایی از روایت اسطوره ای به وجود آمده است. هدف ما در این جستار، هم سنجیِ یک روایت اسطوره ای مشخّص (در اوستا و متون پهلوی) با ساخت همان روایت در شاهنامه است. مقصود از چنین مقایسه ای، بررسی این مسأله است که ساختِ این روایت اسطوره ای پس از انتقال و بازسرایی در شاهنامه، چه تفاوت هایی کرده است. با وجود شباهت برخی رئوس اصلی داستان جمشید در اسطوره و حماسه، تفاوت های مهمی نیز میان این دو وجود دارد که در این مقاله تلاش می کنیم به بررسی برخی از آن ها بپردازیم.
بررسی علّت تحولات نخستین انسان از یمه تا کیومرث، در اسطوره های زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره های زردشتی مثل تمام اسطوره ها از دوره ای به دوره دیگر دستخوش تغییر و تحولاتیشده اند. این تغییرات به دلایل متعددیصورت گرفته است؛ ازجمله تغییر ساختار اجتماعی، شیوه های تولیدی و نوع اداره حکومت. این عوامل در ارتباطی دوسویه با باورهای دینی قرار دارند؛ یعنی هم از آنها تأثیر گرفته اند و هم بر آنها تأثیرگذاشته اند. اسطوره نخستین انسان نیزکه بخشی از اسطوره آفرینش است، تغییر یافته است. پس از سکونت بخشی از قوم آریایی در نجد ایران، جامعه ایرانی شکل گرفت. به تدریج این قوم دستخوش تغییراتیشد و به این ترتیب، اسطوره ایرانی بنا به نیازهای جدید جامعه ایرانی و با توجه به شرایط جدید با این تغییرات سازگار شد. یمه آریایی(نخستین انسان) نقش مهم شاه نخستین و سپس شاه آرمانی را بر عهده گرفت و برخی از ویژگی های نخستین انسانییمه به مهم ترین چهره اسطوره ای زردشتی،یعنی نخستین انسان بدل شد. پژوهش حاضر به بررسی این دگرگونی می پردازد.
تحلیل گیاه مردمان نخستین (جم، کیومرث و فریدون) در اساطیر هندوایرانی با محوریت زندگانی کیومرث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
213 - 234
مرور اساطیر هندوایرانی گویای آن است که این مردمان به طور اعم و ایرانیان به طور اخص، از عصر پیشامهاجرت، پیوندی نزدیک با گیاه داشتند. یک سبب مهم کوچ بزرگ آریاییان، پیوندشان با گیاه و موانع رشد وسیع گیاه در سرما و تاریکی مساکن اولیه شان بوده است. یکی از جالب ترین نمودهای پیوند دیرین هندوایرانیان با گیاه، حضور وسیع گیاه مردمان نخستین در اساطیر این قوم است. مقوله «گیاه مردم» که نظریه پیشنهادی این مقاله است، ترسیم کننده یکی انگاری انسان نخستین و گیاه در نگاه هندوایرانیان باستان است. این مقوله از یک سو گویای پیوند عمیق و وسیع این مردم با پدیده گیاه و کشاورزی است و از سوی دیگر، گویای پیوند ناگسستنی بسیاری از طلوع ها و غروب های پادشاهی با آیین های باروری زمین است. در این مقاله با بررسی نمونه های انسان نخستین در اساطیر هندوایرانی ازقبیل فریدون و جم و به ویژه کیومرث به روش تحلیلی، به جستجوی گیاه مردمان نخستین در اساطیر هندوایرانی و تدوین و پیشنهاد چرخه ای تازه برای تحلیل روایت های اساطیری بپردازیم، به نام «چرخه زندگانی گیاه مردمان». از دیگر یافته ها و نتایج مقاله حاضر آن است که ترجمه گیّه مرتن (کیومرث) به «زنده میرا» که ترجمه رایج و پذیرفته شده این نام است، ترجمه ای دقیق نیست و این نام می تواند معادل «گیاه مردم» (مرد گیاهی) باشد.
دگردیسی های اسطوره جمشید در گذار از دوران هندواروپایی به دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
223 - 251
حوزههای تخصصی:
مهم ترین راز ماندگاریِ بسیاری از چهره های اساطیری، دگرگونی ها و تحوّلاتی است که هر شخصیّت یا روایت اسطوره ای در گذر زمان به خود دیده است. از جمله چهره های کهن در متون ادبی و اسطوره ای ایرانیان جمشید است که مجموعه وسیعی از روایت ها و مضامین اساطیری به او اختصاص دارد. در پژوهش حاضر آن گونه که از نظر خواهد گذشت، شالوده نخستین داستان جم به دوران هندواروپایی بازمی گردد و در روند تحول اساطیری به دوران اسلامی می رسد. در این دگردیسی، تمامی عناصر تحوّل اسطوره؛ یعنی شکستگی، دگرگونی و ادغام دیده می شود؛ به گونه ای که در این راستا مرزهای ایزدگونگی عصر ودایی تا قدم نهادن در وادی عرفان در دوران اسلامی را درمی نوردد. حاصل پژوهش حاضر، تمامی تحولاتی است که این اسطوره محبوب دوران هندواروپایی در بستر فرهنگ ایرانی به خود دیده است. شخصیتی که در پس نوآوری های زرتشت راه هبوط در پیش می گیرد امّا محبوبیت دیرپایش به بازآفرینی و عروج او می انجامد.
اسطوره آماتراسو، پیشروی اندیشه ایرانی و هندوایرانی در فرهنگ ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنایی بی هیچ گفت وگویی، مهم ترین ایزد در اساطیر هندواروپاییان است و چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی، مهم ترین مضمون در اساطیر این مردمان است. مردمان هندوایرانی نیز به سان دیگر هندواروپاییان، سرگذشت روشنایی را بنیاد اساطیر خویش نهادند. آفرینش، باروری، آب فزایی، پیروزی و دیگر اجزای هستی در باورهای آنان، اجراهای دیگرگون اسطوره روشنایی است. ایزد روشنایی در اساطیر ژاپنی نیز جای گاهی بنیادین دارد. آماتِراسو، ایزدبانوی روشنایی در ژاپن، به سان ایزدان روشنایی آریایی، ایزد باروری و مایه خرّمی کشت زارهاست و خاندان پادشاهی از نژاد اویند. داستان زندگانی او نیز توسعه یافته چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی است و مشترکات سرگذشت او با اسطوره ایزدان روشنایی هندوایرانی، بیش از آن است که اتفاقی انگاشته شود. پیش از این، جوانبی از ورود و تأثیر اساطیر آریایی به فرهنگ ژاپن، کاویده و معرفی شده است و در این مقاله نیز با روش توصیفی تحلیلی، مشترکات اساطیر ایرانی و هندوایرانی با اساطیر ژاپنی در حوزه ایزدان روشنایی بازنموده می شود. نتایج این بررسی، گویای آن است که با توجّه به پیشینه تأثیر فرهنگ ایرانی بر فرهنگ ژاپنی، اسطوره آماتِراسو در باورهای ژاپنی، ریشه هندوایرانی دارد. نیز قرن ها پس از ورود این اسطوره به فرهنگ ژاپن، هم زمان با موج تازه ورود عناصر ایرانی به ژاپن در نیمه قرن هفتم میلادی، امپراتوران ژاپن با الگوگیری از نظریه تبار ایزدی شاهان ایرانی، اسطوره آماتِراسو را برای تبیین تبار ایزدی خویش به کار گرفتند.
تاریخچه ی پوشاک در دوره ی پش ضحاکی
حوزههای تخصصی:
پوشاک از ابتدایی ترین احتیاجاتِ بشر است. اهمیت عمده ی پوشاک برای انسان، از نمود آن در کهن ترین اساطیرِ ملل دریافتنی است. در این مقاله به پیداییِ پوشاک در میان اقوام ایرانی و تحول و دگرگونی آن خواهیم پرداخت. در ابتدا با نگره ای تاریخی، نخستین نمودهای پوشیدنی ها در اساطیر ایرانی باز جست می شود و سپس تنوع و گونه گونیِ کاربردِ آن در ساحت های مختلف زندگی قوم ایرانی نشان داده می شود. اساسِ این پژوهش بر دوره ی اساطیری اقوام ایرانی، از آغاز پیشدادیان تا به قدرت رسیدن ضحاک استوار است و بازتابِ جنبه های آیینی و اجتماعی استفاده از پوشاک را در متون ادبی و تاریخی و اساطیری که به این دوره پرداخته اند، نمایان می کند. در همین راستا، ابتدا گاهان به عنوان کهن ترین متنِ ایرانی بررسی و سپس به متون اوستایی متأخر و روایات دوره ی میانه و اسلامی پرداخته می شود.
تطبیق عدد چهار، جم و جام جم بر عناصر نگاره باریابی التریاق مرتبط با زمان مقدس روز نو سال نو با تکیه بر رمز پردازی در اندیشه الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
69 - 83
حوزههای تخصصی:
پرداختن به زمان به مثابه امر مقدس کهن در آیین روز نو سال نو، همواره مورد توجه فرهنگ باستانی ایران بوده است. بازتاب تداوم این کنش تا دوران اسلامی را احتمالا می توان در نمونه نگاره نسخه التریاق با موضوع باریابی، مشاهده کرد. این سوال مطرح است که چگونه زمان مقدس روز نو از سال نو با نگاره باریابی نسخه التریاق ارتباط پیدا می کند؟ مقاله حاضر ابتدا به روش اسنادی، ضرورت توجه به زبان رمزی کیهانی در فرهنگ کهن ایران با تکیه بر اندیشه میرچا الیاده را عامل بازشناسی تقدس زمان آیینی روز نو از سال نو دانسته که هدف تحقیق است. سپس امور تقدس انگاشته؛ عدد چهار، جم، جام جم، محتوای درون جام و رنگ محتوا در ارتباط با زمان قدسی را با طرح نظراتی که همسو با دیدگاه الیاده به نظر می رسند، تحلیل کرده و سعی در تطبیق آن امور بر روی عناصر تصویری نگاره مزبور، داشته که هدف دیگر تحقیق است. بر این اساس در هستی شناسی کهن، ما به ازای زمان ازلی در آیین روز نو هر سال نوی جامعه باستانی ایران، تجدید می شده و تمام امور زندگی مانند اشخاص، اشیاء و مفاهیم را مقدس می نموده است. اصرار بر لزوم تکرار آن آیین به جهت تداوم تقدس در بستر فرهنگی تا دوران اسلامی، مطرح بوده و بر موضوعات هنر نگارگری، تاثیر گذاشته که بازتاب آن را برای نمونه، می توان در نگاره باریابی نسخه التریاق، مشاهده کرد. بنا بر این، امور تقدس انگارانه؛ عدد چهار، شخصیت جم، جام او و محتوای درون جام جم در نگاره با باور کهن تجدید حیات و گشودگی آیین مزبور در زمان ازلی و تاثیر آن بر امور مرتبط با زندگی، هم زبانی کرده است
استخراج الگوی سبک زندگی ترویجی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مورد مطالعاتی : شبکه های من و تو و جم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها، بویژه شبکه های تلویزیونی در قالب برنامه های متعدد مخصوصا سریال های تلویزیونی همواره درصدد هستند تا الگوهای مختلف سبک زندگی را ترویج نمایند. در این تحقیق، شبکه های ماهواره ای من و تو و جم به عنوان مهم ترین شبکه ها با کارکرد ترویج سبک زندگی انتخاب و با روش تحلیل محتوای کمی و با بهره گیری از آزمون کای اسکوئر الگوی ارائه شده در آنها تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، در شبکه های مورد مطالعه، در قلمرو موضوعی فرد و خانواده، فرهنگی، اجتماعی و دینی شبکه «من و تو» به ترتیب با فراوانی 300، 1103، 256 و 38 بیشتر از شبکه جم به به تولید و پخش برنامه پرداخته است. شبکه های مورد بررسی بیشترین تولیدات خود را به حوزه فرهنگی و کمترین را به حوزه دینی اختصاص داده اند. به طوری که «الگوی خرید و مصرف» و «اوقات فراغت» از مولفه های سبک زندگی در حوزه فرهنگی، به ترتیب دارای بالاترین درصد فراوانی هستند و مقوله ی «پوشش و آرایش» دارای بالاترین میزان فراوانی است. در قلمرو موضوعات فرهنگی مولفه های تنوع طلبی، سرگرمی و تفریح بیش از دیگر مولفه های سبک زندگی در امر برنامه سازی دارای اهمیت است. این برنامه ها به ارائه الگوهای مدرن غربی در مدیریت خرید و مصرف فرد و جامعه با تاکید بر اشاعه نوع و میزان پوشش و آرایش، تشویق و ترغیب مخاطبان (به ویژه زنان) به عریانی و پوشش های نیمه عریان می پردازند که نشان دهنده تلاش این شبکه ها برای اشاعه عریانی در جامعه ایران به عنوان الگوی صحیح سبک زندگی است.
ارزیابی و پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژئوسایت ها در شهرستان مریوان با استفاده از روش های جم، فاسیلوس و کوبالیکوا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
49 - 68
حوزههای تخصصی:
ژئوسایت ها علاوه بر ارزش های علمی، دارای ارزش های حفاظتی، فرهنگی، زیبایی، اجتماعی و اقتصادی نیز می باشند. براین اساس در تحقیق حاضر ژئوسایت های شهرستان مریوان مورد مطالعه قرار گرفته شده اند. برای این منظور 12 ژئوسایت مهم شهرستان شناسایی و ارزیابی شده اند. به منظور ارزیابی ژئوسایت ها از سه روش جم، فاسیلاس و کوبالیکوا استفاده شده است و پس از ارزیابی با استفاده معیارها و زیر معیارهای هر کدام از روش ها، بر اساس امتیازات بدست آمده ژئوسایت های منطقه رتبه بندی شده اند. پس از ارزیابی ژئوسایت ها نقشه پهنه بندی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم تهیه شده است. برای این منظور از 8 پارامتر استفاده شده و به منظور انجام پهنه بندی از مدل تلفیقی فازی و AHP استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که دریاچه زریبار، دشت بیلو و ناوطاق و منطقه قمیچان داری بالاترین ارزش هستند، همچنین باتوجه به معیارهایی در این روش ها مد نظر بود می توان گفت که ژئوسایت های منطقه از نظر مدیریتی و حفاظتی وضعیت مناسبی ندارند بنابراین ضروری است که به منظور توسعه صنعت ژئوتوریسم در شهرستان در زمینه مدیریتی، حفاظتی و آگاهی سازی مردم اقدامات لازم صورت گیرد.
جم کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر پژوهش های درخورنگرش و ارزشمندی درباره اساطیر ایران، و به ویژه شخصیّت جمشید انجام شده است. این شخصیّت چنان ابعاد گسترده ای دارد که هر کس از دیدگاهی به یک یا چند ویژگی او نگریسته است. یکی از معمّاهای مربوط به جم، دو ابزاری است که اهوره مزدا به او داد تا جهان مادّی را گسترش دهد و ببالاند. در این مقاله سعی بر این است که با ارائه دلایل مستدل، چیستی این دو ابزار نشان داده شود، و از آن طریق برخی دیگر از ابعاد ناشناخته این شخصیّت شگفت کشف و نموده شود. در پایان با ذکر مطالبی که درباره ذوالقرنین در قرآن آمده است، تشابهات جم و ذوالقرنین ذکر می شود، و بر اساس آن این نظریه مطرح می شود که جم و ذوالقرنین در اصل یک شخصیت واحد هستند. با بیان این مطلب که ذوالقرنین همان جم هندوایرانی است، می توان به این قائل شد که جم در اصل یک شخصیت تاریخی بوده است.
واکاوی شیعه گری و ماهیت مذهبی فرقه اهل حق غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اختلافهای بسیار بین باورهای انشعاب های داخلی یک دین و مذهب در شناخت باورهای اصیل و ارتباط فکری میان مذاهب نقش بسیار مهمی دارد. در این میان شناخت فرقه ها و گروه های مختلف شیعی به دلیل تاثیرگذاری از فرایند حوادث مهم تاریخ اسلام از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. دیدگاه های اشتباهی درباره این فرقه پدید آمده که از «سر مگو» بودن اسرار اهل حق نزد آنان سرچشمه گرفته است، تا جایی که گروه های علی اللهی، اهل حق و شیطان پرستان را در یک رده به شمار آورده و تفکیک آنان از گروه های غالی و شباهت های اعتقادی برخی خاندان های اهل حق با تشیع دوازده امامی، نیازمند دانستن ماهیت فکری و مذهبی آنان است. در این راستا بررسی پیدایش این فرقه و بنیانگذاران آن، باورهای آنان در اصول دین و به ویژه امامت، تعداد امامان و جایگاه امام و نیز برخی آداب و احکام دینی آنان مانند نماز، روزه، قبله، حج و مقدسات پنجگانه این فرقه از مسایل مهم برای پژوهش است. در این پژوهش شیعه گری فرقه اهل حق غرب ایران و با تکیه بر کرمانشاه و شناخت مبانی فکری و مذهبی این فرقه، با تکیه بر اسناد فرقه اهل حق و سخنان پیروان این فرقه انجام شده است و به گونه ای تحقیق میدانی بوده است.
باورهای مهرپرستی در آخرالزمان زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهان در اساطیر ایرانی سه مرحله اصلی دارد که عبارتند از بندهشن، گمیزشن، وزارشن. بندهشن مرحله آغاز آفرینش است که هنوز دو اصل خیر و شر جدا از هم هستند، گمیزشن مرحله اختلاط و ستیز این دو اصل است، و وزارشن مرحله جدایی این دو اصل از هم با شکست کامل نیروهای شر. از آنجا که این سه بخش سه مرحله اصلی از یک روند هستند و کاملاً به هم مربوط و پیوسته اند، رویدادهای اصلی هیچ یک از این سه را نمی توان و نباید بدون توجه به دو مرحله دیگر مطالعه و بررسی کرد؛ این امر در خصوص مرحله اول و سوم بیشتر صدق می کند. فرشگرد دربردارنده وقایعی است که در مرحله وزارشن روی خواهند داد. در این مقاله فرشگرد را با توجه به رویدادهای مربوط به بندهشن مذکور در برخی متون پهلوی بررسی کرده ایم، شواهدی از مهرپرستی رومی را از نظر گذرانده ایم، و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که آخرالزمان زردشتی بر اساس باورهای مهرپرستی ایرانی تعریف شده است. مهرپرستی دین ایرانیان پیش از دین آوری زردشت بوده، و بسیاری از آموزه ها و باورهای این کیش در اوستا و متون پهلوی و همچنین در مهرپرستی رومی باقی ماند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از روش کتابخانه ای بهره برده شده است، و از شیوه تطبیقی تحلیلی برای تحلیل اطلاعات.