فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۲۱ تا ۴٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
243 - 276
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد نهادهای مهم اقتصادی کشور، می تواند به ما در درک وضعیت کنونی و همچنین یافتن راه های مناسب برای ترمیم خلأها در آینده، کمک فراوانی کند. یکی از مفاهیم نسبتاً جدیدی که در علوم سیاسی جهت بررسی عملکرد نهادها وجود دارد، مفهوم ظرفیت دولت است. در مقاله حاضر، با استفاده از این مفهوم و روش اسنادی و تحلیل تاریخی داده ها و اطلاعات، عملکرد این سازمان با تأکید بر برنامه های پنج گانه توسعه، بررسی می شود؛ این عملکرد بر اساس دو شاخص اصلی و مهم مفهوم ظرفیت دولت، یعنی میزان استقلال بوروکراسی از دولت و کارآمدی نهادی، ارزیابی می گردد. نتایج نشان می دهد سازمان برنامه وبودجه در دوران اصلاحات ازلحاظ دو مؤلفه اصلی ظرفیت دولت، بیشترین کارآمدی و بازدهی را داشته است؛ دلیل این امر از واقعی تر شدن نگاه دولت به عرصه اقتصاد و توسعه کشور (بر مبنای اقتضائات و شرایط کشور) و تلاش در جهت کاستن از تصدی گری در این حوزه ناشی می شود. همچنین این نتایج بیان دارد با توجه به تحلیل صورت گرفته از برآیند کارآمدی این سازمان در طول نزدیک به چهار دهه، ایجاد تغییرات ساختاری اساسی در سازمان دارای اولویت بوده و مسئولین این نهاد باید توجه بیشتری نسبت به بهبود دو مؤلفه اساسی میزان استقلال و کارآمدی نهادی داشته باشند.
نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
33 - 60
حوزههای تخصصی:
از جمله مشکلات زوجین، تعارضات زناشویی است که در صورت حل وفصل نشدن می تواند زمینه ساز طلاق گردد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل ساکن شهرستان به شهر بودند که از این بین ۲۲۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که پس از اجرا، ۲۰۵ پرسشنامه جمع آوری شد. از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، تعارض زناشویی، خودکنترلی و معنای زندگی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار SPSS و AMOS برای بررسی برازش مدل و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو، پریچر و هایز (۲۰۰۸) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی متغیرهای برون زا و میانجی می توانند ۴۹ درصد از تغییرات تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند که این میزان در حد متوسط است؛ همچنین خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی نقش میانجی گرانه دارند. بنابراین، سبک زندگی اسلامی، خودکنترلی و معنای زندگی از عوامل مؤثر در کاهش تعارض زناشویی هستند که مشاوران و روان شناسان می توانند از آن برای کاهش و جلوگیری از طلاق استفاده کنند.
فرصتها و چالشهای تبلیغی جامعه المصطفی در عرصه بین الملل با تکیه بر دیپلماسی فرهنگی
حوزههای تخصصی:
مسائلی از قبیل جهانی شدن، افزایش وسایل ارتباط جهانی و پیوند زمان و مکان و... بحث درباره مباحث فرهنگی و ارتباطات و تعاملات فرهنگی را ضروری ساخته است به گونه ای که به نظر بسیاری از متفکران مباحث ارتباطات فرهنگی و توسعه، این ارتباطات و تعاملات فرهنگی در جهان معاصر را به عنوان مهم ترین عامل در فرآیند توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی می دانند.انقلاب اسلامی بدین معناست که فرهنگ اسلامی در تمامی شئون فردی و اجتماعی، اصل، پایه و مبنا قرار گیرد؛ بنابراین نباید فراموش کرد که انقلاب اسلامی ایران حقیقتاً انقلاب فرهنگی است و چنین انقلابی نیازمند ابزار خاصی برای انجام هدف های خود در عرصه بین المللی است، از مهم ترین این ابزار می توان ابزار فرهنگی- تبلیغی را نام برد. جامعه المصطفی صلی الله علیه و آله نیز یکی از ابزارهای فرهنگی تبلیغی جمهوری اسلامی است و در این مقاله تلاش می شود تا فرصت ها و تهدید های پیش روی این نهاد علمی، فرهنگی و تبلیغی را در عرصه بین الملل مورد کنکاش قرار داده و در ادامه راهبردها و پیشنهاداتی را برای پیشبرد اهداف متعالی جامعه المصطفی صلی الله علیه و آله در عرصه بین المللی ارائه داده شود.
ارائه الگوی مفهومی هنجارهای اخلاقی اخبار رسانه ملی در مواجهه با پدیده مجرمانه (مبتنی بر نظریه هنجاری رسانه دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
با توجه به حاکمیت دین، در جمهوری اسلامی ایران و تأکید قانون اساسی، در اصل 175، به رعایت موازین اسلامی در نشر افکار در رسانه ملی، تولید و انتشار موضوع های مرتبط با پدیده مجرمانه نیز، باید در چارچوب ضوابط تعیین شده در دین باشد. موضوعی که به دلیل ماهیت کار رسانه ای و ارتباط تنگاتنگ حوزه اطلاع رسانی با حقوق متهم و مجرم و رسالت متعهدانه رسانه ملی جهت راهنمایی، ارشاد و هدایت مردم به سمت ارزش های اسلامی، نیازمند ارائه الگویی هنجاری با رویکرد دینی است. این تحقیق، با پاسخ به این سؤال که هنجارهای اخلاقی اخبار رسانه ملی، در مواجهه با جرم، قبل و بعد از وقوع جرم چیست، به ارائه الگویی در این زمینه پرداخته است. در این پژوهش به روش کیفی و شیوه کتابخانه ای اسنادی، با بررسی و تحلیل نظریه هنجاری رسانه دینی، الگوی مفهومی هنجارهای اخلاقی رسانه ملی در مواجهه با پدیده مجرمانه، قبل و بعد از وقوع جرم ارائه شده است. هنجارهای اخلاقی، رسانه ملی، انتشار پدیده مجرمانه.
مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اثربخشی صحه گذاری چهره های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
193 - 208
حوزههای تخصصی:
با وجود پژوهش های متعدد، در رابطه با پیامدهای صحه گذاری چهره های ورزشی، مطالعه زیادی راجع به پیشایندهای اثربخشی صحه گذاری چهره های ورزشی انجام نشده است. این مطالعه، با هدف ارائه مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اثربخشی صحه گذاری چهره های ورزشی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و شکل اجرا، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه مخاطبان برنامه های صداوسیما در استان گلستان هستند (جامعه نامحدود) که از این میان، نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. در این مطالعه، برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیه ها از پرسشنامه ای شامل چهار بُعد و 20 سوال استفاده شده که بر مبنای طیف لیکرت پنج درجه ای تدوین شده است. آزمون های چولگی و کشیدگی نشان داد، داده ها از توزیع نرمال پیروی می کنند. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های اصلی نشان داد، سه عامل تناسب صحه گذار و محصول، جنسیت فرد ورزشکار و میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی، بر اثربخشی صحه گذاری چهره های ورزشی، تأثیر معنادار و مثبتی دارد. در پایان، مطابق با نتایج به دست آمده، برخی کمبودهای موجود در رابطه با اقدام های فعلی صحه گذاری چهره های ورزشی داخل کشور به بحث گذاشته شده است.
تغییر یا تخریب دنیای متن در بازی رایانه ای؟! بررسی اقتباس از شاهنامه در بازی رایانه ای سیاوش بر بنیاد نظریه اقتباس لیندا هاچن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم تابستان ۱۴۰۱شماره ۳۰
235-256
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ضمن بازخوانی متن شاهنامه به تبیین اهمیت گیم پلی با اقتباس از شاهنامه در مقولات فرهنگی و بینافرهنگی و در سیطره ای وسیع تر سایر آثار ادبی با قابلیت تبدیل به یک گیم پلی، پرداخته می شود. فرایند اقتباس به عنوان محملی برای بازآفرینی اثر ادبی و تولدی دوباره ضمن آگاهی از تفاوت های ذاتی دو رسانه نوشتاری و دیداری، می تواند کمک شایان توجهی در امر تولید اثر انجام دهد. مسأله پژوهش بررسی چگونگی اقتباس بازی سیاوش از شاهنامه است و تلاش می کند تا با روشی مبتنی بر مشاهده تجربی و مطالعه کیفی در حوزه دو رسانه، به این پرسش پاسخ دهد که این اقتباس تا چه اندازه منجر به تغییرات ساختی و محتوایی اثر ادبی شده است. با آنکه به نظر می رسد هدف اقتباس گر استفاده از متن و پای بندی بر محتوای آن با تغییراتی به مقتضای تغییر رسانه بازی رایانه ای باشد اما در نهایت آنچه پدیدار می شود به تخریب ساخت و محتوای داستان اصلی و اختلاط مقولات مختلفی از چندین داستان و ماجرا منجر می شود و به بیان دیگر اقتباس تنها نقطه آغازینی برای بازنویسی و بازخوانش اثر ادبی به زبان بازی محسوب می شود.
مدل عمومی و شاخص سازی امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
269 - 296
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری مفهومی چندبعدی است و برای مدل و شاخص سازی به پژوهش های نظری و مفهومی و تجربی نیاز دارد. بنا به اهمیت و ضرورت سیاست گذاری برای امنیت اجتماعی زنان، این مقاله به دنبال ارائه مدلی عمومی و شاخص سازی آن است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است و به لحاظ روش کیفی از نوع دلفی و اسنادی است. پژوهش های این حوزه با روش اسنادی مرور شده و مدل و شاخص اولیه طراحی گردیده و در سه شکل به بوته آزمون گذاشته شده است. جامعه آماری پژوهش استادان، پژوهشگران و کارشناسان حوزه امنیت اجتماعی اند. اعضای کارگروه هم با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای اعتباریابی مدل و شاخص از هشت نفر نخبه دانشگاهی (متخصص در حوزه امنیت اجتماعی) و چهار متخصص علوم انتظامی و امنیت (مدیران و معاونت های اجتماعی سازمان پلیس و معاونت اجتماعی دادگستری) استفاده شده است. این مدل در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، محیطی و اقتصادی کاربرد دارد و چندبعدی به شمار می آید. در این مدل عوامل و سازوکارهای علمی امنیت اجتماعی در فضاهای عمومی تصریح شده است. نتیجه نهایی ارائه مدلی عمومی و شاخص سازی معتبر است؛ به گونه ای که محققان و سیاست گذاران این حوزه می توانند از آن برای تحقیق کردن درباره امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهر و ارتقای آن استفاده کنند.
کشف و احصاء ابعاد کاربردی و عملکردی مرکز نوآوری پیشرفت منطقه ای از منظر ادبیات و مطالعات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور خط مشی گذاری و برنامه ریزی در راستای توسعه منطقه اى با تمرکز بر پتانسیل ها و محدودیت های بومی و محلی، مفهوم مرکز پیشرفت منطقه ای در دهه های اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با توجه به اهمیت پرداختن به این موضوع در کشور، پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با بررسی تطبیقی مراکز پیشرفت منطقه ای و استخراج ابعاد کاربردی و عملکردی آن ها، منبعی علمی را در راستای کمک به توسعه مراکز پیشرفت منطقه ای ایجاد نماید. به منظور ارائه این پژوهش، از روش الگوبرداری برای احصاء کارکردهای مراکز مشابه و پیش رو در زمینه ارائه راه کارهای پیشرفت منطقه ای استفاده شده است و مراکز احصاء شده از مناظر مختلف همچون مأموریت، اهداف و وظایف، ابتکارات و غیره مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. همچنین، به منظور ارائه بینشی جامع نسبت به مفاهیم مورد بررسی پژوهشگران در مقالات مرتبط با مرکز نوآوری پیشرفت منطقه ای، از یک الگوریتم مبتنی بر متن کاوی با عنوان ابر کلمات استفاده شده است. بنابر نتایج پژوهش، شبکه سازی و ارتباط گیری با تمرکز بر نهادهای محلی و بومی، یادگیری و انتقال دانش بومی، و توسعه فنآوری ونوآوری، ویژگی های متمایز کننده مراکز نوآوری پیشرفت منطقه ای نسبت به سایر مراکز فعال در زمینه پیشرفت و توسعه می باشند.
The Effect of Providing a Technological Integration Package with Course Subjects in Improving Digital Literacy and Social-Emotional Competence of Fifth Grade Elementary Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this research was the effect of providing a technological integrated package with curriculum subjects in improving digital literacy and social-emotional competence of fifth grade elementary students. The research method with a quantitative approach of semi-experimental type (quasi-experimental) with the experimental and control group design, the statistical population includes 457 students from the evaluated schools of the district and approved by Alborz province, who were selected by random sampling of 58 people. The research tool included two questionnaires, the Dundee University Digital Literacy Inventory (2016) based on the Open University Digital Skills Framework and the Boyatzis Social-Emotional Competence Inventory (2007). that the validity of both questionnaires was confirmed by experts and reliability was estimated based on Cronbach's alpha coefficient for digital literacy (0.942) and for social-emotional competence (0.90); Then it was distributed. The obtained data have been used with descriptive statistics (frequency table, graph, mean, standard deviation) and inferential statistics (Kolmogov Smirnov test, boxplot, ANOVA test, Lone test and path analysis method). The data were analyzed using Amos software version 24 and SPSS version 22. The results showed: 1) There is no significant relationship between social-emotional competence and digital literacy. 2) Among the dimensions of social-emotional competence, self-awareness (R=0.566), self-management (R=0.290) has a positive and significant relationship with digital literacy, and relationship management (R=0.348) has an inverse relationship with digital literacy. And it has meaning. 3) Among the dimensions of social-emotional competence, only the dimension of social awareness (R=0.133) has no significant relationship with digital literacy. 4) Among the dimensions of social-emotional competence, the highest impact is related to the dimension of self-awareness and the lowest is related to the dimension of self-management.
تحلیل واگرایی جریان های سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی با کاربست روش تحلیل لایه ای علتها و سناریوهای پیش رو در افق (1402 – 1415)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
23 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: شکوفایی احزاب و جریان های سیاسی، یکی از نشانه های میزان توسعه یافتگی درجوامع محسوب می شود. در ایران معاصر و از زمان شکل گیری نهضت مشروطیت، جریان های سیاسی، فراز و نشیب های متعددی را پشت سرگذرانده و می توان گفت؛ جریان های سیاسی در ایران هنوز به مرحله نهادینگی و ثبات نرسیده و مشخصه بارز جریان شناسی سیاسی در ایران، واگرایی جریان های سیاسی در طی دهه های اخیر است و این خود می تواند، یکی از دلایل ناپایداری، مقطعی و موسمی بودن فعالیت احزاب سیاسی در ایران به شمار آید. بنا به این ضرورت، پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش است که عوامل واگرایی در میان جریان های سیاسی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه می توان تحلیل کرد؟ سناریوهای پیش روی جریان های سیاسی در ایران (1402 – 1415) کدام است؟روش: برای پاسخگویی به این پرسش، از روش تحلیل لایه های علّی که یکی از روش های کیفی در علم آینده پژوهی است، استفاده شده است.یافته ها:یافته های پژوهش، بیانگر آن است که این انشقاق و واگرایی را در طیف وسیعی از دلایل، از سطح نظام های علّی (از ساخت نهادی قدرت تا تشکیل احزاب، به عنوان ابتکارات الیتیستی)، جهان بینی و گفتمان (از اقتدار سیاسی کاریزماتیک تا فرهنگ سیاسی تبعی حامی – پیرو) تا اسطوره – استعاره (فردگرایی ایرانی تا باور به دولت قوی – جامعه ضعیف) می توان تجزیه و تحلیل کرد.نتیجه گیری: بر طبق یافته ها می توان سه سناریوی انسجام بخشی به جریان ها، به عنوان سوپاپ اطمینان نظام سیاسی، فروپاشی جریان های سیاسی در شکل سنتی، ادغام و تجمیع در جنبش های اجتماعی جدید (احزاب مجازی شده) را برای آینده جریان های سیاسی ایران در نظرگرفت.
Designing a STEAM-based Educational Learning Package of Social Sciences Textbooks Based on the Thinking Design Model and Evaluating its Effectiveness on Problem-Solving Ability, Creativity, and Attitudes of Primary School Students
حوزههای تخصصی:
Purpose: STEAM is the term given to a growing field of research and practice that integrates arts and social sciences into traditional sciences, technology, engineering, and mathematics subjects. The purpose of this study is to develop a STEAM-based educational learning package of social sciences textbooks and investigate its effect on the attitude, problem-solving ability, and creativity of sixth-grade primary school students of Bushehr in Iran. The design thinking model was used to design the training package. Methodology: The present study was quantitative applied research. The research design is quasi-experimental with pre-test and post-test with the experimental and control group (unequal control group). The statistical population of this study included all students studying in the sixth grades of public primary schools in Busher in the academic year 2020-2021. Due to the nature of the research which is quasi-experimental and also with respect to the subject drop, 44 participants were considered as the statistical sample (22 students in each group) and they were selected by "accessible" purposeful sampling and randomly divided into experimental and control groups. The STEAM training package was designed in 13 sessions and each training session took a 35-minute duration in the form of 14 projects, and its implementation lasted for 2 months. In order to design each social science lesson project, a focus group meeting was held with the members. Data were collected based on three questionnaires: Hepner and Kruskal's problem-solving skills test, Shaffer's creative attitude survey, and Aiken's scientific attitude test. The face validity of the educational package was confirmed using experts' opinions. In order to check the hypotheses of this research, covariance analysis was used. Findings: The presuppositions of the statistical test of covariance analysis, including the Kolmogorov- Smirnov test for the normality of the research variables and Levin's test for the homogeneity of the variances of the educational variables were confirmed. After that, the effects of the implementation of the steam-based educational package were investigated, and the results of the covariance analysis showed that the implementation of the educational package had an effect of (0.94) on creativity and problem-solving (0.90), and attitude (0.97) on students. The results of the Kolmogorov-Smirnov test showed that the creativity, attitude, and problem-solving skills variables of students have a normal distribution (p> 0.05). The results of the Levin test indicate that these assumptions are confirmed (p> 0.05). Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that the STEAM-based training package increases problem-solving ability, creativity, and a positive attitude towards the course of social sciences.
مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان: فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1388 الی 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
359 - 393
حوزههای تخصصی:
خرافه به باورهای مبتنی بر تقدیر، شانس، سنت می گویند که فرد برای تحلیل اتفاقات پیرامون خود استفاده می کند و معمولاً مبنای علمی ندرند. متفکران نوسازی علت آن را محلی گرایی، انزوای محیطی، فقر فرهنگی، تله محرومیت، خرده فرهنگ گروهی، عدم نوسازی اجتماعی، ترس از تحول، جامعه کندویی و قطاعی و وجود تصور خیرمحدود می داند. در ایران مطابق آمارها، میزان گرایش به خرافه زیاد شده و شهروندان هزینه مالی و اجتماعی برای این مسأله می پردازند. هدف اصلی تحقیق، مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان است. روش تحقیق از نوع فرا تحلیل کمّی، جامعه آماری آن 23 سند که 18 پژوهش به دلیل پیمایش و مرتبط بودن با مسأله پژوهش، رعایت کیفیت و روایی انتخاب شده است؛ روش نمونه گیری از نوع غیراحتمالی از پایگاه علمی نورمگز، جهاد دانشگاهی، مگ ایران و ایران داک بوده است. نتایج نشان می دهد که بین عوامل اجتماعی (0.135)، فرهنگی (0.204)، روانی (0.365) و اقتصادی (0.478) با گرایش به خرافات رابطه وجود داشته و اثر کل آن ها برابر با 19 بوده است. هم چنین آزمون Q و نمودار قیفی وجود ناهمگنی (واریانس) بین مطالعات را تأیید کردند. برای بررسی آن، متغیرهای زمینه ای به عنوان متغیر تعدیل گر درنظر گرفته شدند. نتایج بررسی تعدیل گر نشان می دهد که هویت قومی بر گرایش به خرافه تأثیر داشته و میزان اثر کلی آن برابر با 0.13% است. این میزان در بین گروهی قومی لُر و ترک ها نسبت به سایر اقوام بیشتر بوده است. از بُعد جنسیت، زنان بیشتر از مردان به سمت خرافه می روند و علت این امر به تفاوت روانی، جسمی و تفاوت اجتماعی بین مردان و زنان در جامعه برمی گردد؛ هم چنین بازیکنان فوتبال کمتر و شهروندان عمومی بیشتر از همه به خرافات گرایش دارند. از نگاه محل زندگی (زیست مکانی-جغرافیایی)، ساکنان محیط روستا بیشتر علاقه و تمایل به تبیین امور با خرافات دارند. علت این امر به انزوای جغرافیایی، سرمایه فرهنگی پایین، محلی گرایی و سازگاری و هم نوایی مردم با هنجارهای سنتی و تاریخی خود در باب امور اجتماعی دارد.
خانواده در مسیر تغییرات اجتماعی، مطالعه کیفی روابط فرازناشویی زنان با رویکرد GT (مورد مطالعه: زنان شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۴
145 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی علل تغییرات ساختار خانواده و دلایل ورود زنان در مدل مفهومی رابطه فرازناشویی است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ساخت نیافته و داده های مورد نیاز از مصاحبه با هفده نفر از زنان ساکن شهر قزوین که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند، جمع آوری و انتخاب مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند که نیازمند استفاده از نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی است، انجام شده است؛ در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شرایط علّی این پژوهش تنوع طلبی جنسی، عدم مهارت و دانش جنسی و توجیه رابطه فرازناشویی و عدم حضور همسر شناسایی شدند. پدیده محوری روابط فرازناشویی که در زمینه جایگزینی برای رشد روابط اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تسهیل گری فن آوری های نوین پدید آمده است. فردگرایی، دوسویگی جنسیتی، بی تفاوتی همسر، فرودستی زن در کسب درآمد به عنوان شرایط مداخله گر و درنهایت اینکه زنان در این کنش و واکنش ها، با اقدام به رابطه فرازناشویی و با میل به مصرف گرایی، مدیریت بدن و تردید داشتن در ادامه زندگی و توجیه این رابطه، پیامدهایی چون افزایش لذت گرایی و عادی شدن رابطه فرازناشویی را خلق کردند.
مواجهه تمدن مسلمانان با غرب؛ روایتی از دگردیسی (تعامل، تقابل و بازخوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه دو تمدن اسلامی و غربی دارای سه نقطه عطف است: 1. در قرن هفتم میلادی در چارچوب نهضت ترجمه، 2. وقوع جنگ های صلیبی از اواخر قرن یازدهم تا اواخر قرن سیزدهم و 3. عصر استعمارگری از سده های هجدهم به بعد. مقاله حاضر بر تحولات فکری سده های هجدهم به بعد و بررسی پیامدهای آن برای تمدن مسلمانان متمرکز است. در این دوره، هویت و تجربه زیسته مسلمانان (هویت شرقی، اسلامی و مدرن) به شدت از تمدن غرب تأثیر پذیرفت؛ به گونه ای که موجی از الگوهای فکری گوناگون در جوامع اسلامی به راه انداخت. این جریان های فکری در راستای پاسخ به دو مسئله عمده شکل گرفتند: نخست، مدرنیته به معنای کنارگذاشتن دین است یا تفسیر دوباره دین که خود مستلزم مشخص کردن جایگاه دین در زندگی سیاسی-اجتماعی مسلمانان بود. دوم، آیا شرط توسعه و پیشرفت، سکولارشدن است یا به تعبیر فلسفی تر آیا ماهیت توسعه سکولاریستی است؟ پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مواجهه با غرب چه تأثیری بر تمدن مسلمانان داشته است؟ به نظر می رسد مسلمانان نه تنها با تلقی ها و مفاهیم متفاوت، دیگری (غرب) را شناختند، بلکه در آیینه دیگری، هویت های متفاوتی نیز یافتند. در دنیای اسلامی، از قرن هجدهم به بعد جریان های فکری متفاوت در مواجهه با غرب شکل گرفت که می توان آن ها را در پنج دسته بازشناخت: 1. پیروی از غرب، 2. اصلاح دینی، 3. ناسیونالیسم، 4. اسلام گرایی سنتی، و 5. بازاندیش گرا. یافته های پژوهش نشان می دهد رویکرد بازاندیش گرا برمبنای پذیرش انتقادی دیگری و نه تقابل یا پذیرش صرف، یکی از راه های معقول برای حفظ هویت مسلمانان در عصر زیست چندفرهنگی است. بر همین اساس خوانش سنت اسلامی و بازسازی بنیان معرفتی آن، حفظ تعاملات در حوزه نیازمندی ها بدون طرد دیگری، تقویت مبانی فهم و اندیشه ورزی می تواند راهکاری برای برون رفت از بحران های برآمده از مواجهه اسلام با غرب باشد. پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته است.
تبارشناسی سیاست گذاری فرهنگی امنیت مدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر گفتمان فرهنگی امنیت مدار، فرهنگ برای حکومت اهمیت راهبردی دارد، چون با امنیت و توسعه جامعه پیوند خورده است. از این نظر، مهندسی فرهنگی برای خلق ملتی یک پارچه اساسی است. ملتی که توانایی احیای تمدن نوین اسلامی در آینده را داشته باشد. اساساً، این گفتمان اعضای جمعیت را به صورت ماده خامی برای ملت-سازی می بیند و اگر چنین چیزی در افراد به چشم نخورد مایه نگرانی خواهد بود. ذیل این گفتمان، دستگاه سیاستگذاری فرهنگی سازوکار مناسبی برای تبدیل افراد به سوژه های منقاد است. در پژوهش حاضر، روش تبارشناسی برای فهم شرایطی به کار می رود که شکل گیری این گفتمان را ممکن کرده است. یافته ها حاکی از آن هستند که شکست دولت در خلق سوژه های منقاد به غلبه یک رویکرد محافظه کار در سیاستگذاری فرهنگی منجر می شود. به صورت ساختاری، توانایی دولت برای خلق سوژه های مطلوب، به ظرفیت آن برای تامین رفاه شهروندان بستگی دارد؛ اما در دوران پس از جنگ، اصلاحات اقتصادی مبتنی بر تعدیل ساختاری و پایبندی دولت به پس کشیدن از سیاست اجتماعی، به طرد اجتماعی گسترده منتهی شد. در نتیجه، توانایی سوژه سازی دولت به شدت تضعیف شد. در این شرایط، واقعیت اجتماعی به چشم نخبگان سیاست گذار به صورت تهدید دیده شد. در مواجهه با این تهدید، تمایل دولت برای امنیتی سازی و پلیسی سازی سیاستگذاری فرهنگی افزایش یافت.
جهانی سازی و انقراض زبان های محلی (مورد شهر صحنه استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسأله مرکزی مکتوب حاضر مطالعه ی علل کمرنگ شدن زبان مادری در شهر صحنه در استان کرمانشاه است. مسأله زبان فراتر از گویش آدمیان و امری مربوط به شکل زندگی و لذا مناسبات کلان اقتصادی و سیاسی است. از این منظر شکل زندگی و زبانِ ملازم با آن، پراکسیس اعضای جامعه را توضیح می دهد. روش مناسب بررسی مسأله باید توجیه عاملان از وضعیت شان را تحلیل کند به همین دلیل نظریه ی زمینه ای به عنوان روش این تحقیق انتخاب و برای تجزیه و تحلیل داده ها از استدلال استفهامی بهره گرفته شد.
نتایج تحلیل، مقولات جهانی سازی، مدرنیزاسیون، کاربردزدایی از زبان محلی، ضرورت اقتصادی و دولت را از مهمترین عوامل کمرنگ شدن زبان محلی معرفی کرد. منظور از جهانی سازی، جهانی سازیِ نوع خاصی از فرایندی اقتصادی است که سایر مقولات و نقش آن ها در فرایند انقراض زبان ها را توضیح می دهد.
تاثیرات و پیامدهای بالقوه فضای مجازی در حوزه ایثار اجتماعی
منبع:
پژوهشنامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات سابق) سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
35 - 70
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان فضایی معنابخش و مؤثر بر سبک زندگی انسان، می تواند اندیشه ها و تصورات جامعه از ارزش های اخلاقی از جمله ایثار اجتماعی را تغییر دهد. ایثار از ارزش های اخلاقی و اجتماعی در اسلام است که در آیات و روایات متعددی، به آن پرداخته شده است و در اصطلاح به معنای مقدم شمردن دیگری بر خود در کسب منفعتی یا پرهیز از ضرر و زیانی است. با توجه به جایگاه ایثار در مجموعه دین و جایگاه فضای مجازی در زندگی امروز، لازم است که به بررسی و شناسایی تأثیرات و پیامدهای فضای مجازی در حوزه این ارزش اسلامی پرداخته شود. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، شش تأثیر این فضای دومِ زیست انسانی بر ایثار اجتماعی (تأثیرات مستقیم یا با واسطه) شناسایی و بررسی شده است که از این میان، دو تأثیر سازنده و مثبت (شامل بسط زمانی و مکانی ایثار و تبلیغ ایثار در فضای مجازی)، سه تأثیر مشروط و یا دوگانه (تغییر باورها و رفتارهای جامعه همچون ارتباطات اجتماعی و فرهنگ شفاهی) و یک تأثیر منفی و مخرب (تغییر عقلانیت حاکم بر جامعه) است. شناسایی تأثیرات و پیامدها، مقدمه سیاست گذاری و پیوست نگاری فضای مجازی معطوف به ایثار است، زیرا در پیوست نگاری، سیاست ها و راهکارهایی برای کاهش (یا حذف) تأثیرات مخرب و راهکارهایی برای تقویت تأثیرات سازنده فضای مجازی برای ایثار ارائه می شود. در انتهای مقاله نیز دو پیشنهاد بیان شده است: 1-تهیه پیوست فرهنگی برای فضای مجازی معطوف به ارزش ها از جمله ایثار و 2-رصد تحولات ارزش ها در فضای مجازی و معرفی نهادهای مسئول در مراحل مختلف رصد.
تبیین الگوی تعامل تبلیغی معاونت تبلیغ حوزهای علیمه با رسانه ملی براساس اندیشه های رهبر معظم انقلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی، روحانیت نقش خود را در حدوث انقلاب بسیار برجسته و متمایز نشان داد؛ اما بعد از انقلاب، بررسی سازوکارهای تعامل مطلوب حوزه علمیه با سازمان ها، ازجمله رسانه ملی آنچنان که شایسته بوده، به صورت جدی مدنظر واقع نشده است. روحانیان به صورت انفرادی با رسانه ملی تعامل داشته اند، ولی این تعامل سازمان یافته نبوده و به همین سبب، مشکلاتی را به وجود آورده است. این پژوهش به دنبال تبیین الگوی تعامل رسانه ملی با معاونت تبلیغ حوزه های علمیه از منظر رهبر معظم انقلاب است. جهت گیری پژوهش حاضر کاربردی است و در زمره پژوهش های «کیفی» قرار دارد و از میان انواع راهبردهای پژوهش کیفی، راهبرد «نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند» را انتخاب کرده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد ارتباط سازمانی میان رسانه ملی و حوزه علمیه مقوله ای محوری است و جلوگیری از ورود کارشناسان دینی کم سواد یکی از عوامل علّی؛ نهادینه سازی ایمان کارکنان رسانه ملی جزو عوامل زمینه ای؛ فقدان تعامل فکری گروهی یکی از عوامل مداخله گر؛ و سیاست گذاری آموزشی، تبلیغی، فرهنگی راهبردی تعاملی است که منجر به پیامدهایی، از جمله تبیین حقیقت دین همراه با هنر می گردد.
تحلیل کیفی و کمی سبک زندگی خانواده دیجیتالی در شهر تهران(آینده پژوهی)
حوزههای تخصصی:
جریان ارتباطات و موج عظیم اطلاعاتی، تغییراتی در تعاملات و روابط افراد با یکدیگر به وجود آورده و این امر موجب تفاوت در سبک زندگی و نگرش ها در خانواده شده است. این پژوهش با هدف تحلیل کیفی و کمی سبک زندگی خانواده دیجیتالی در شهر تهران (با رویکرد آینده پژوهی) انجام و از نظریه های گیدنز، پی یر بوردیو و یورگن هابرماس بهره گرفته شده است. روش تحقیق با توجه به ماهیت این مطالعه روش ترکیبی متوالی(کیفی(مصاحبه عمیق)- کمی (توصیفی- پیمایشی) است. مشارکت کنندگان در مرحله اول شامل 29 نفر از متخصصان در زمینه موضوع پژوهش با نمونه گیری غیراحتمالی از نوع هدفمند و ابزار گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری در بخش کمی کلیه شهروندان بالای ۱۸ سال مناطق ۲۲ گانه شهرتهران و نمونه آماری ۳۸۴ نفر از شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق 1و 15 شهر تهران در سال 1398 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس اولویت و اهمیت از دیدگاه صاحبنظران،4 سبکِ خانواده شامل: خانواده شبه رسانه ای، خانواده رسانه ای، خانواده ناپایدار رسانه ای و خانواده آشفته رسانه ای تدوین گردید. بر اساس سناریوهای شکل گرفته پرسشنامه ای تهیه و در دو منطقه ۱و ۱۵ شهر تهران اجرا شد. نتایج نشان داد که ورود فن آوری های نوین ارتباطی در شهر تهران، تغییرات متفاوتی را در ساختار خانواده و سبک زندگی در زمان حال و آینده ایجاد خواهد کرد. که دامنه این تحول از مرحله همسریابی و همسرگزینی، تداوم زندگی خانوادگی، روابط بین اعضای خانواده، نگرش جامعه به نهاد خانواده، کارکردهای آن، انگاره های روابط بین زن و مرد، طلاق، انگاره های جنسیتی، ایجاد مشاغل اقتصادی نوین، اوقات فراغت، مصرف گرایی و بسیاری مسائل را در برگرفته است.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر ارتباطات کاربران متاهل در خانواده
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع زندگی بشر به واسطه ی فناوری های نوین در حوزه ی ارتباطات در ابعاد مختلف حاصل گردیده و خانواده و فرهنگ و روابط حاکم بر آن ها نیز از این فاعده مستثنی نبوده است. هدف این پژوهش نیز در این راستا شناسایی مخاطرات و آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی در چارچوب روابط افراد در درون نهاد خانواده و ارائه راهکارهایی برای کاهش آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی بر تعاملات خانوادگی می باشد. نوع روش پژوهش، روش پیمایشی و جامعه آماری کاربران متأهل شبکه های اجتماعی مجازی شهر اصفهان، روش نمونه گیری خوشه ای استفاده گردیده و به افراد ، به روش اتفاقی پرسش نامه ها داده شده است. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران معادل 380 نفر تعیین گردید. متغیر مستقل پژوهش حاضر، شبکه های اجتماعی مجازی و متغیر وابسته مناسبات خانوادگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری محاسباتی spss Amos & انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه استفاده و رضایت مند، نظریه ساخت یابی گیدنز، نظریه کاشت و نظریه استحکام یا تأثیر محدود بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در ارزش ها، احساسات و شناخت ها و ارتباطات نامتعارف میان افراد تاثیر می گذارد همچنین میزان و مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر تعاملات اعضای خانواده تأثیرگذار خواهد بود در تحقیق حاضر نیز ما به این نتیجه رسیدیم که استفاده از آن ها بر بی-اعتمادی نسبت به همسر و میزان تعامل افراد با اعضای خانواده تاثیر می گذارد.