مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
بازخوانی
حوزههای تخصصی:
با این که اکثر کشورهایی که شکل دموکراسی را برای اعمال حاکمیت برگزیده اند ، از دموکراسی غیر مستقیم یا نماینده سالار بهره می برند ، لیکن نمی شود نقش اعمال مستقیم خواست و اراده مردم را که از آنها تحت عنوان سازوکارهای دموکراسی مستقیم یاد می شود در چنین رژیمهایی از نظر دور داشت .
بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر محور سه مفهوم کلیدی بازخوانی حافظه و هویت در معماری یادمانی ایران تدوین شده است. مفهوم بازخوانی در مباحث پیش رو نه به تصادف و نه از سر ذوق بلکه با اتکاء به هدفی مشخص و با ابتناء به روش شناسی و رویکردی معین گزیده شده و مورد بحث قرارگرفته است.
هر اثر یادمانی در بستر جاری و شرایط تاریخی و مقتضیات و ملزومات فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی دوره ای که در آن پدید می آمده برای گروه های اجتماعی و مردمانی که آن را پدید می آورده اند در زمانه خود چونان واقعیتی زنده و فعّال بر صحنه تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم آن جامعه حضور داشته، نقش خود را بر شانه می کشیده و ایفا می کرده است. تأثیر این بناهای یادمانی نیز بر روان و رفتار و اندیشه و خرد و خیال و ذوق و ذایقه گروه های اجتماعی و مردم جامعه ای که با چنین آثاری هم عصر بوده اند بلاواسطه بوده است. لیکن همان اثر یادمانی برای مردمان جامعه و تاریخ عصری که هزاره های بعد آن را به حضور دوباره فرا خوانده اند، موضوعیتی از جنس دیگر می پذیرفته که اصطلاحاً از آن به بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی تعبیر شده است. به سخن دیگر، آنچه برای مردمان یک دوره چونان واقعیتی زنده و زیستنی و خواندنی تجربه و زیسته می شده برای مردمان اعصار و ادوار بعدی که وارد سپهر دیگری از مناسبت ها و رابطه ها و مقتضیات و شرایط دیگر تاریخی می شده اند هم بازخوانی می طلبیده هم بازنمایی از نوعی و از منظری دیگر. لکن نسبت ذوقی و زیباشناختی مشمول این قاعده نمی شود. زیبا همیشه زیباست و فراسوی زمان تاریخی ایستاده است. مصریان عهد باستان، هم طراحان هم معماران و مهندسان و آفرینندگان معماری یادمانی اهرام بودند هم آنکه نسبتی زنده و فعّال با آثارشان داشتند و در بستر جاری فرهنگ و زندگی خود، آنها را فعّال بر صحنه می دیدند و می زیستند. بر همین سیاق ایلامیانی (عیلامیان) که معبد چغازنبیل و ایرانیانی که معماری پرشکوه تخت جمشید و آتنیانی که معماری معبد پارتنون و مجموعه های پیرامون آن را روی آکروپولیس در قلب شهر آتن عهد پریکلس پدید آورده بودند، حضور زنده و فعّال آنها را بر صحنه فرهنگ وزندگی خویش احساس می کردند و می زیستند. آنچه بود خوانش بود و گفتمان زنده و نسبت و رابطه بلاواسطه. آنچه ما می کنیم بازخوانی و بازنمایی است از منظری دیگر. مصداق این نوع و نحوه رابطه زنده و فعّال را در حرم های مطهر مسلمانان شیعه یا در اجرای مراسم حج و طواف مسلمانان برگرد کعبه به خوبی می توان مشاهده کرد. نه معبد چغازنبیل دیگر آشیانه ایزدستان عیلامیان است، نه معبد پارتنون دیگر پرستشگاه الهه آتنا و نه تخت جمشید کانون فعّال امپراطوری هخامنشی. آنها یادمان هایی هستند که در دوره جدید بار دیگر به حضور فراخوانده شده اند تا بازخوانی و بازاندیشی و بازنمایی های آرکئولوژیک شوند. البته از منظر «آرخه» و«لوگوس» دوره جدید،که مبادی و مبانی فکری و نظام معرفتی اش متفاوت از مبانی و مبادی فکری پدیدآورندگان چنین آثاری است.
معماری یادمانی که در نوشتار حاضر کانون توجّه و بحث قرارگرفته به طور اخص و معماری به طور کلّی و اعم، یک پدیده چندوجهی و چندگون و چندکارکردی است که با جنبه های دیگر فرهنگ و زندگی و روان و رفتار و نحوه نگاه و نحوه بودن و نوع بیان و گفتمان و در یک کلام جهان بینی و هستی شناسی جوامع در ادوار مختلف سخت و استوار درهم تنیده است. لذا وقتی از معماری چونان نوعی زبان در گروه و چارچوب زبان فرهنگ مادّی سخن گفته می شود، به دنبال قواعد و دستور زبان خوانش یا بازخوانی و نشانه شناسی و تفسیر آن نیز باید رفت. هر بنای یادمانی طومار و متن مادی و کالبدی شده ای است که بر روی ما گشوده است. زمانی می توان آن را خوانش و تفسیر کرد که با قواعد و دستور زبان خاص آن زبان و نحوه بیان و گفتمان آشنا باشیم.
خوانشی از یک «بازخوانی» بررسی و نقد کتاب نقد و نظریه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید عنوان کتاب نقش مؤثری در جلب نظر مخاطبان دارد؛ مخاطبانی که در نخستین صفحه های کتاب در جست وجوی دلیل پیدایش آن اند. هدف ها و پرسش هایی که نویسنده در این صفحه ها مطرح می کند به نحوی ذهن خواننده را درگیر خود کرده و او را بیش تر به خواندن کتاب ترغیب می کند. گاهی این ترغیب با نوعی حس شگفتی و تحسین نیز در هم می آمیزد، زیرا نویسنده موفق شده است طبقه بندی ها و ساختارهای قوام یافته ذهن خواننده را با نوعی آشنایی زدایی در هم بشکند. کتاب نقد و نظریه های ادبی معاصر از این گونه کتاب هاست؛ زیرا به نظر می رسد مؤلفش در نظر دارد، در کتابی با حجم بسیار کم، به نحوی جامع و کامل طیف گسترده و گوناگونی از موضوعات را معرفی کند، به چندین هدف دست یابد و هم زمان به پرسش هایی پاسخ دهد که با این اهداف مناسبت چندانی ندارند. نوشته پیش رو بر آن است تا با مطالعه سطح های گوناگون این کتاب، افزون بر بررسی میزان دسترسی نویسنده به هدف هایش و پای بندی به قرارداد خوانش، نحوه پاسخ گویی او به پرسش ها و درجه اعتبار پاسخ ها را نیز بسنجد.
انواع بازنویسی و بازآفرینی های بهرام بیضایی از داستان های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل شگردهای بازنویسی و بازخوانی در آثار ادبی بهرام بیضایی است. او نویسنده ای قاعده گریز و ساختارشکن است که در سطوح مختلف، ساختار ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را در هم می ریزد. نمایش نامه، فیلم نامه و برخوانی هایی که در این مقاله بررسی می شوند، عبارت اند از: اژدهاک، آرش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، پرده نئی، سیاوش خوانی، شب هزارویکم، و مجلس قربانی سنمار. دراین پژوهش، نخست، به شیوه توصیفی تحلیلی، شگردهای ادبی بیضایی معرفی می شوند، سپس، این شگردها در نمونه های انتخابی هدف بررسی و تحلیل قرار می گیرند. شگردهایی که بیضایی در بازخوانی و بازنویسی آثار کهن از آنها استفاده می کند عبارت اند از: 1. «بازآفرینی» اثر کهن که در دو سطح کلی «تغییر در چهارچوب کلی اثر» و «تغییر در خویش کاری های شخصیت ها» صورت می گیرد. 2. «بازنویسی» اثر کهن که به چند شیوه انجام می پذیرد؛ ازجمله «افزودن گفت وگو میان شخصیت ها»، «برقراری روابط علی و معلولی» و «تغییر در شیوه روایت گری».
از بازخوانی سنت تا بازآفرینی متن مدرن: گونه های اقتباس و تأثیرپذیری در نمایشنامه های رضا قاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی و بازخوانی شخصیت های تاریخی در شعر نازک الملائکه و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث و شخصیت های تاریخی یکی از پربارترین منابع الهام بخش هنر معاصر است. در این میان، نگاه شعر معاصر به واسطه ی پیوند محکمی که با تجربه ی بشری دارد، به تاریخ حوادث و شخصیت-های تاریخی دگرگون گشته است. شاعران معاصر با پشت سر گذاشتن دوره اشعار مناسبتی، به مرحله ی نوین بازخوانی و بازآفرینی تاریخ وارد شده اند. از سویی، با توجه به جهانی شدن تجربه شعری، می توان رویکرد های مشابهی را در میان ادبیات ملل گوناگون مشاهده نمود. بازخوانی و بازآفرینی میراث تاریخی یکی از همین رویکردها است که در شعر معاصر عربی و فارسی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد میان رشته ای به تحلیل شخصیت-های تاریخی به کاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده پرداخته است. در این پژوهش طبقدو مرحله ی فراخوانی شخصیت، یعنی مرحله ی بازخوانی و بازآفرینی که به عنوان روش تعامل شاعران با شخصیت میراثی شناخته می شود، اشعار این دو شاعر دسته بندی شده، ملیت شخصیت ها و بسامد آن مشخص گردیده و هر یک از آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین در مرحله ی دوم شیوه ی به کارگیری شخصیت یعنی بازآفرینی، عامل به کارگیری، هدف و نیز موضع شاعر در کاربرد شخصیت نیز معین می گردد. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی این است که هر دو شاعر از شخصیت های تاریخی در شعر خود بهره برد ه اند و شخصیت هایشان در دو مرحله یمذکور به کار رفته است. با این تفاوت که تعداد بازآفرینی و بازخوانی شخصیت های تاریخی در شعر صفارزاده بیشتر از نازک الملائکه است.
بازخوانی تاریخی شهر خوی در دوره ی صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان
حوزههای تخصصی:
شهر خوی با استعداد های طبیعی، موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای نظامی، یکی از سکونتگاههای ایرانیان باستان بوده است. دوره صفوی یکی از دوره های تاریخی مهم برای شهر خوی می باشد. لیکن به دلیل ضعف منابع تاریخی ابهامات و تناقضات زیادی دررابطه با ساختار و محل شهر در این دوره وجود دارد. قدیمی ترین سند تصویری بجا مانده از شهر خوی، مینیاتوری است که توسط نصوح، نقاش شناخته شده سلطان سلیمان قانونی معروف به مطراقچی در طی لشکرکشیهای دولت عثمانی به ایران در حد فاصل سالهای 42-940 ه.ق/ 36-1533ماز شهر خوی ترسیم شده است. بازخوانی مینیاتور مذکور نیازمند مطابقت منابع تاریخی از جمله سفرنامه ها با عناصر ترسیمی می باشد. از اینرو هدف مقاله ی حاضر بازخوانی شهر خوی در دوره ی صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان است. جهت نیل به هدف، جمع آوری اطلاعات اولیه به روش تاریخی- اسنادی و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیلی- تطبیقی انجام پذیرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر خوی در دوره صفوی دارای عناصر شاخص مهمی چون: مسجد جامع، کاخ شاهی، منار کله شاخ و بازار بوده است. همچنین کشیدگی شهر شرقی- غربی و از مسجد جامع شروع شده و تا قبل از منار شاخی تمام شده است که بازار و کاخ شاهی در محلی بین این دو عنصر قرار داشته است.
بازخوانی جامعه شناختی روایت سید جواد طباطبایی از " نظریه عام اصلاح دینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله خوانش سید جواد طباطبایی از مشروطیت به مثابه نظریه عام اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی انتقادی مورد ارزیابی قرار کرفته است. مولف کوشیده است ایده محوری طباطبایی در باب مشروطه به مثابه اصلاح دینی از منظر جامعه شناسی حقوق را مورد نقد قرار دهد و مبنای روشی در این نقد بر این ایده استوار است که نظریه اصلاح دینی طباطبایی در نسبت با مفهوم مستقلات عقلی که در جامعه شناسی حقوق مورد مناقشه قرار گرفته است نیازمند واکاوی جدی می باشد. البته نکته مهم دیگر این است که طباطبایی تلاش کرده است بحث خویش را به مفهوم امر ملی گره بزند و از آن طریق ایده محوری ایرانشهری را برجسته بنماید. در این مقاله تلاش شده است مبانی نظریه اصلاح دینی طباطبایی مورد مداقه و نقدهای او بر روشنفکری دینی مورد واکاوی قرار بگیرد.
پیامبری در جامه زندیقان (تأملی در خوانش های چندگانه از جنبش مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازنمایی و روایت مجدد نهضت دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین، سه رویکرد عمده قابل شناسایی ا ست که جز در برخی روایت های معدود، این بازنمایی (دست کم در دو رویکرد) با مفهومی کانونی، یعنی مفهوم «زندیق» صورت بندی شده است. این سه رویکرد عبارت است از: نخست رویکرد گذار آگاهانه و مختصرگویی، مبتنی بر نگرش ها و روایت هایی با محتوای ضد زندیقی گری، با نمایندگان برجسته ای چون طبری، ابوحنیفه دینوری، مسکویه و ابن اثیر؛ دوم رویکردی تاریخی- کلامیو مبتنی بر خوانشی بدعت گرایانه از جنبش مانیبا عالم- مورخان تأثیرگذاری چون ابوریحان بیرونی، مقدسی، ثعالبی، یعقوبی و خواجه نظام الملک طوسی؛ سوم رویکردی نسبتاً توصیفی-تاریخی با میزان به نسبت کمتری از ارزش داوری ها با مورخانی چون مسعودی و گردیزی. این سه رویکرد، در یک درهم تنیدگی عمیق با فضای گفتمانی این عصر، مجموعه ای از گزاره ها و روایت ها را حول محور مسئله مانی می آفرینند که این شخصیت و جنبش دینی او، نقطه کانونی آنها به شمار می رود. مسئله این پژوهش تبیین چرایی و چگونگی بازنمایی جنبش دینی مانی در تاریخ نگاری قرون نخستین است؛ با این فرضیه که وجوه مختلف این بازخوانی، محصول فضای سیاسی، کلامی و فرهنگی این دوره و همچنین انگاره ها، روش ها و بینش های مورخان این دوره بوده است.
پژوهشی در ادب فارسی: تداوم توصیفات اسب در نظم فارسی بر اساس نقش مهرهای ساسانی (از مجموعه محسن فرغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
161 - 187
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی تعدادی از مهرهای منقوش دوران ساسانی از مجموعه ی محسن فروغی که منقش به تصویر اسب هستند و همچنین توصیفاتی که در نظم و نثر ادبیات فارسی پس از اسلام از این حیوان برجای مانده است، شباهت ها و تفاوت های دو بازه ی زمانی پیش و پس از اسلام که نخستین خاموش و دومین آن گویاست را در مورد این حیوان نشان داده و به این پرسش پاسخ داد که تا چه حد توصیفات منقوش از این حیوان در اساطیر دوران پیش از اسلام با توصیفات منقول ادبیات پس از اسلام همخوانی داشته و یا تغییر دیدگاه یافته اند. هرچند گاهی تعدادی از این مهرهای منقوش نیز دارای نوشتار نیز بوده و همین امر نیز شاهدی روشن تر از مفهوم نقش حک شده بر روی مهر در به کارگیری حیوان موردنظر می باشد. مهرهای این مجموعه بازه های مختلفی از عصر ساسانی را که از اواسط تا اواخر این دوران است را شامل می شود که شاید مهرهای دوران پایانی عصر ساسانی قرابت بیشتری با متون ادبی دوران اسلامی داشته باشد.
بازخوانی و تطبیق معیارهای ارزش گذاری جهانی برای آثار میراث معماری صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
۳۸-۲۱
حوزههای تخصصی:
برخی آثار تاریخی به دلیل داشتن ویژگی هایی استثنایی، به عنوان میراثی با ارزش جهانی محسوب می شوند .در این میان میراث صنعتی به عنوان بخشی از میراث جهانی، پدیده ای نوظهور و حاصل صنعتی شدن جهان است، که به سبب دارا بودن ارزش های مادی و معنوی نهفته در خود، وارد حوزه فرهنگ جهانی شده است، تا در جهت حفاظت از این آثار ارزشمند، اقدامات جهانی صورت گیرد.لازم به ذکر است، تنها بخشی از مفهوم فراگیر میراث صنعتی، میراث معماری صنعتی است و یکی از پیش نیازهای حفاظت آن، شناخت ارزش ها و جایگاه آن در هویت معماری منطقه است. چگونگی رویارویی و برخورد با آثار و ابنیه صنعتی، به عنوان بقایایی از دوران صنعتی، از مفاهیم جدید مطرح شده در کشورهای در حال توسعه است. در ایران نیز با توجه به پیشینه تاریخی ورود صنعت به کشور و همچنین دارا بودن بناهای صنعتی منحصربه فرد، ضرورت پژوهش در این حوزه در راستای شناخت آن، بیش از پیش احساس می شود چراکه میراث معماری صنعتی ایران، به عنوان بخشی از میراث فراموش شده در خطر از بین رفتن است ودر صورت عدم توجه، بطور قطع شاهد از دست رفتن این بقایای ارزشمند خواهیم شد. از این رو شناسایی این آثار و ارزیابی ویژگی ها و ارزش های نهفته در آن، می تواند نخستین گام در جهت حفاظت از این میراث ارزشمند باشد. با توجه به ضرورت شناخت وضعیّت موجود میراث معماری صنعتی در جهان، پژوهش حاضر با هدف مطالعه و تحلیل آثار میراث صنعتی ثبت شده در فهرست جهانی، اجرا شده است. در این راستا ضمن تبیین مفاهیم، معیارهای میراث جهانی که در ثبت بناها لحاظ شده است، مورد بررسی وتحلیل قرارگرفته است. نتایج و دستاوردهای پژوهش ،در جهت آشنایی هرچه بیشتر و درکی ملموس تر از ظرفیت ها و ویژگی های تعمیم پذیر معیارهای ثبت میراث جهانی، در زمینه میراث معماری صنعتی است.
خوانشی دیگر از بیت حافظ: «این همه شعبده خویش که می کرد اینجا/سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأمل و دقت در زوایای سخن خواجه شیراز همواره به کشف ظرافت هایی در واژگان و معانی اشعار وی می انجامد. آنچه در این پژوهش مورد کنکاش و موشکافی واقع شده است، بیت این همه شعبده خویش که می کرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد است. در این جستار یک پیشنهاد درباره نحوه خواندن این بیت، مبتنی بر استدلال و ارایه دیدگاه ها و تشریح جزئیات مرتبط با این بیت مطرح شده است و در راستای برطرف کردن پیچیدگی و تأویل های موجود پیرامون این بیت، و بر اساس فرضیه انشایی بودن مصرع دوم، و با روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته است. یافته اصلی حاصل از آن، حکایت از تأیید فرضیه مورد نظر دارد. Abstract Angles of reflection and careful about the words and meanings of Hafez Shirazi has discovered his poems leads. What this study is to explore and analyze is the couplet: این همه شعبده خویش که می کرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا می کرد meaning: It's all the black magic himselve to do, Samaritan ago cane and iodine infrount of the Mousas miracle. In this paper, a proposal on how to read these couplet, based on the reasoning and finding point of view and details related to this couplet has been proposed in order to overcome the complexity and the paraphrase on this couplet, and based on the hypothesis compositionall second verse, and descriptive analysis was performed. The deconstruction of it, confirming the hypothesis that. Keywords: analysis, description, another reading, contradictional question
مواجهه تمدن مسلمانان با غرب؛ روایتی از دگردیسی (تعامل، تقابل و بازخوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه دو تمدن اسلامی و غربی دارای سه نقطه عطف است: 1. در قرن هفتم میلادی در چارچوب نهضت ترجمه، 2. وقوع جنگ های صلیبی از اواخر قرن یازدهم تا اواخر قرن سیزدهم و 3. عصر استعمارگری از سده های هجدهم به بعد. مقاله حاضر بر تحولات فکری سده های هجدهم به بعد و بررسی پیامدهای آن برای تمدن مسلمانان متمرکز است. در این دوره، هویت و تجربه زیسته مسلمانان (هویت شرقی، اسلامی و مدرن) به شدت از تمدن غرب تأثیر پذیرفت؛ به گونه ای که موجی از الگوهای فکری گوناگون در جوامع اسلامی به راه انداخت. این جریان های فکری در راستای پاسخ به دو مسئله عمده شکل گرفتند: نخست، مدرنیته به معنای کنارگذاشتن دین است یا تفسیر دوباره دین که خود مستلزم مشخص کردن جایگاه دین در زندگی سیاسی-اجتماعی مسلمانان بود. دوم، آیا شرط توسعه و پیشرفت، سکولارشدن است یا به تعبیر فلسفی تر آیا ماهیت توسعه سکولاریستی است؟ پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مواجهه با غرب چه تأثیری بر تمدن مسلمانان داشته است؟ به نظر می رسد مسلمانان نه تنها با تلقی ها و مفاهیم متفاوت، دیگری (غرب) را شناختند، بلکه در آیینه دیگری، هویت های متفاوتی نیز یافتند. در دنیای اسلامی، از قرن هجدهم به بعد جریان های فکری متفاوت در مواجهه با غرب شکل گرفت که می توان آن ها را در پنج دسته بازشناخت: 1. پیروی از غرب، 2. اصلاح دینی، 3. ناسیونالیسم، 4. اسلام گرایی سنتی، و 5. بازاندیش گرا. یافته های پژوهش نشان می دهد رویکرد بازاندیش گرا برمبنای پذیرش انتقادی دیگری و نه تقابل یا پذیرش صرف، یکی از راه های معقول برای حفظ هویت مسلمانان در عصر زیست چندفرهنگی است. بر همین اساس خوانش سنت اسلامی و بازسازی بنیان معرفتی آن، حفظ تعاملات در حوزه نیازمندی ها بدون طرد دیگری، تقویت مبانی فهم و اندیشه ورزی می تواند راهکاری برای برون رفت از بحران های برآمده از مواجهه اسلام با غرب باشد. پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته است.
بازخوانی؛ مطالعه موردی نظام حقوقی ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی معاصر سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
33 - 71
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از نظام های حقوقی مبتنی بر دموکراسی مستقیم یا نیمه مستقیم، برخی ابزار های نظارتی مردمی اعم از ابتکار عام، رفراندوم و بازخوانی (Recall) پیش بینی شده است. بازخوانی یکی از سازو کار های مدرن نظارت مردمی است که ضمن شناسایی نهاد نمایندگی، در جهت حذف متصدی قبل از تمام شدن دوره نمایندگی اش می کوشد. این شیوه در حقوق اساسیِ بسیاری از کشورها هنوز ناشناخته است و از آن استفاده نمی شود ولیکن می تواند دارای فواید بسیاری در فضایی دموکراتیک باشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر عبارت است از: چیستی این نهاد حقوقی از طریق مطالعه آن در نظام حقوقی برخی از ایالت ها و سطح فدرال امریکا. برای این منظور، در این مقاله پس از شناخت پیشینه و طبقه بندی بازخوانی از انواع نظارت، شرایط الزامی و گونه شناسی این فرایند مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. گونه شناسی بازخوانی شامل انواع آن از منظر علل موجهه یا زمینه ها، آستانه جمع آوری امضا ها برای آغاز انتخابات، پیش بینی چگونگی جایگزینی مقام معزول و روش های انتخاباتی بازخوانی است. در مواقعی قانون گذار با درنظر گرفتن شرایط و با پیش بینی زمینه ها، این فرایند را از یک روند انحصاری سیاسی خارج می سازد که مستلزم تأمین دلایل است. در مقام رده بندی، یکی از ویژگی های ممتاز بازخوانی این است که برخلاف سایر ابزار های نظارتیِ قانون اساسی مانند اخراج و استیضاح، خارج از قوای حاکمه و از طرف شهروندان اعمال می شود. در این نوشتار سعی بر آن است تا ضمن معرفی بازخوانی، پیشینه، انواع و نیز ارزیابی این نهاد حقوقی، طرحی جهت تعدیل مشکلات مطروحه از سوی مخالفان ارائه گردد و درنهایت به امکان سنجی بازخوانی در سطح فدرال نظام حقوقی ایالات متحده امریکا پرداخته شود.