فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۵۸
229 - 268
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی با تبعات منفی روانی برای بازماندگان همراه است؛ ازاین رو، مداخلات اصولی به منظور تسریع روند ترمیم روانیِ آنان ضروری است. بهره گیری از قابلیت های هنر نقشی مؤثر در کاستن آسیب های روانی واردشده به جامعه دارد. هرچند کاربرد روان شناسانه هنر به شکل امروزینِ آن که نخستین بار «فروید» آن را ارائه کرد، به سرعت طى سی سال گذشته رشد کرده است؛ اما «پروژه های هنرمحور» مفهوم جدیدی است که در دو دهه گذشته در تعریف پروژه هایی بر اساس «رهبری هنری» و با در نظر گرفتن فرهنگ محلی، در راستای خلق تعامل مثبت و خلاقانه در جوامع آسیب دیده در مواجهه با بحران، به کار گرفته شده و برخلاف رویکرد سنتی که به استفاده از هنر در کاهش عوارض پس از سانحه محدود می شد، بر استفاده از ظرفیت های چندگانه هنر در مراحل مختلفِ پیش، هنگام و پس از وقوع بحران تأکید دارد. کشور استرالیا در سال های اخیر، هدفمند و مستمر، در اجرای پروژه های هنرمحور در مواجهه با بحران های طبیعی موفق عمل کرده و نتایج مطلوبی را به دست آورده است. این پژوهشِ کیفی، با مطالعه این پروژه ها به روش توصیفی تحلیلی، به دنبال کسب بینشی جدید در زمینه بهره مندی از هنر در کاهش آسیب های روانی ناشی از بحران های طبیعی است. بر اساس یافته های این پژوهش، توجه نظام مند به نقش هنر در تمامی مراحل و در سطوح مختلف مدیریت بحران کشور و استفاده از مدیوم های مختلف هنری متناسب با بحران، ضمن در نظر گرفتن تفاوت های سنی و جنسی، نقشی چشمگیر در کاستن آسیب های روانی ناشی از بحران های طبیعی و ترمیم عاطفی بازماندگان حوادث دارد.
آسیب شناسی گفتمان معرفت شناسانه روشنفکری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت آن است که هندسه معرفتی سروش ملغمه ای از مکاتب و فلسفه های غربی و شرقی است و همین امر کار را برای ارزیابی کارنامه فکری او دشوار می کند. سروش در دوره اول فکری خویش به جنگ مارکسیزم می رود و در ادامه حیات فکری خویش متأثر از اندیشه های فیلسوفان علم تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت را صورتبندی می کند و دست آخر با ارائه نظریه «بسط تجربه نبوی» و «صراط های مستقیم»، گسست کامل خویش را از کتاب و سنت به مثابه دورکن رکین منابع دینی اعلام می کند و با توشه گیری از آراء غزالی و دیدگاههای متفکران هرمنوتیک و فلسفه علم به جنگ تز ایدئولوژیک کردن دین و اسلام فقاهتی می رود که ما حصل این تتبعات، رویکرد همدلانه او به سکولاریزم است. فرضیه مقاله بیان می دارد که نحله روشنفکری دینی به پیش قراولی سروش با دل کندن از متن مقدس و بهره گیری از منابع برون دینی دچار نوعی گسست از منابع درون دینی شده و به ظن قوی می توان گفت که روشنفکری دینی در دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی، رویکردی سکولار داشته و هویت خویش را در تقابل با دین و سنت شکل بخشیده است.
تغییرات زندگی روزمره سالمندان در دوره پاندمی کوید-19؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
1 - 48
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تجربه زیسته سالمندان در مواجهه با پاندمی کووید-19 به عنوان یک تجربه اجتماعی و مخاطره آمیز، مورد واکاوی قرار گرفت و مهم ترین تغییرات زندگی روزمره سالمندان استخراج شد. روش این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهش کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با سالمندان (و یا فرزندان آن ها) و برای تحلیل داده های کیفی از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سالمندان در زندگی روزمره، تغییرات چندگانه ای را تجربه کرده اند. این تغییرات در قلمروهای اقتصاد، سلامت جسمی، سلامت روانی و مناسبات خانوادگی و اجتماعی بوده است. نتایج روایتگر آن است که مسائل سالمندان در دوره پاندمی کووید-19، فردی نیست بلکه خانوادگی و اجتماعی است. این موضوع به اهمیت خانواده و تعاملات بین نسلی در زندگی روزمره سالمندان برمی گردد. علاوه بر این، پیامدهای این دوره بر زندگی روزمره سالمندان فقط شامل تاثیرات مستقیم آن نیست بلکه پیامدهای غیرمستقیمی نیز داشته است. در این زمینه می توان به پیامدهای اقتصادی کرونا بر زندگی شغلی فرزندان (عمدتاً جوانان) اشاره کرد که نه تنها به کاهش حمایت گری از والدین سالمند منتهی شده بلکه اضطراب و نگرانی سالمندان را نیز به دنبال داشته است. همچنین می توان به افت سرمایه سلامت سالمندان و مرگ هایی اشاره داشت که ناشی از تاخیر در پیگیری وضعیت سلامت و درمان است. سالمندی، تجربه ای اجتماعی و نابرابر است و انجام این دسته از مطالعات در راستای سیاست گذاری اجتماعی سالمندی و خانواده بسیار سودمند است.
تجربه و درک مردان سنندجی از خشونت جنسیتی؛ واکاوی زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت جنسیتی بر نامتقارن بودن روابط اجتماعی زنان و مردان در عرصه های مختلف دلالت دارد. در مطالعات انجام شده، این پدیده اغلب از منظر زنان مورد مطالعه قرارگرفته و نگرش مردان در این مورد کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر با مراجعه به تجربه مردان درباره خشونت جنسیتی، به شناسایی زمینه ها و دلایل بروز این رفتار و بررسی پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان می پردازد. این مطالعه با روش شناسی کیفی و روش نظریهٔ زمینه ای در میان نمونه ای از مردان سنندجی انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبهٔ نیمه ساخت یافته استفاده شده است. نمونهٔ پژوهش، متشکل از 30 نفر از مردان 32 تا 46 ساله سنندجی است. نتایج بیانگر آن است که زمینه هایی چون پدرسالاری، جامعه پذیری جنسیتی و نادیده انگاری در بروز خشونت جنسیتی نقش دارند. در این میان، خلأ و ضعف قانون و اهمال کارگزاران نهادی، تفاوت اجتماعی و فرهنگی زوجین و محدودیت اختیار به عنوان زمینه تسهیلگر و ناهماهنگی و فشار ساختاری، انتظارات پایان ناپذیر، شبکه های اجتماعی و صنعت مستهجن نگاری به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک مردان بر عواملی مانند عادی شدن خشونت، ناامنی فضای عمومی، زنان به مثابه محرک و هراس از سیطر زنان دلالت دارد. در نگاه مردان موردمطالعه، زنان برای مواجهه با خشونت به راهبردهایی چون کتمان، ترس از انگشت نما شدن، استیصال، مواجهه عاطفی، مساوات طلبی و به چالش کشیدن اقتدار مردانه متوسل می شوند که پیامدهایی چون اختلال روانی، درماندگی آموخته شده، انزوای اجتماعی، نابسامانی و تعارض در خانواده، تسری بی اعتمادی، تلافی و انتقام برای زنان در پی دارد. مقوله هسته یعنی «خشونت جنسیتی به مثابه تداوم فرادستی مردان» بر خشونت نمادین و نهادی در مورد زنان در عرصه های غیررسمی، عمومی و نهادی دلالت دارد.
بررسی مؤلفه های «هوش سازمانی» حوزه علمیه قم در مدیریت بحران کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شروع بحران جهانی کرونا با ابعاد گوناگون و نحوه مواجهه دولت ها و سازمان ها با این پدیده بحرانی غافلگیرکننده، به میدانی برای آزمون کارآمدی سبک مدیریت در این بحران تبدیل شد. عملکرد حوزه علمیه در شرایط ملتهب حاکم بر جامعه که از سوی جریان معارض با حاکمیت اسلام و انقلاب، متهم به شروع و شیوع این بیماری شده بود، مبتنی بر شناخت صحنه جنگ ترکیبی و ادراکی پیچیده در مدیریت بحران است. پژوهش حاضر با روش «پدیدارشناسی توصیفی» به دنبال شناسایی تأثیر مؤلفه های هوش سازمانی حوزه علمیه در مدیریت بحران کروناست. برای اندازه گیری هوش سازمانی از الگوی «هفت بعدی» آلبرخت، و برای مدیریت بحران الگوی چهارمرحله ای «بحران» مبنا قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری بین هوش سازمانی حوزه علمیه و مدیریت بحران کرونا وجود دارد. علاوه بر این، هوش سازمانی مطابق بررسی های حاصل از روش های آمیخته، از مؤلفه هایی به ترتیب اولویتی ذیل برخوردار است: سرنوشت مشترک، جرئت و شهامت، بینش راهبردی، اتحاد و توافق، فشار عملکرد، کاربرد دانش، تمایل به تغییر. اضافه بر هفت مؤلفه رصد شده، «معنویت» نیز فرا مؤلفه مهم هوش سازمانی حوزه علمیه در مدیریت بحران کرونا بوده است.
تجربه آسیمیلاسیون زبانی چند نسل اخیر (80- 50) شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیمیلاسیون زبانی یکی از اشکال تغییرات زبانی است که در آن افراد یک جامعه زبانی، زبان دیگری را جایگزین زبان اول خود می نمایند. در این پژوهش جامعه زبانی شهر ایلام با روش پدیدارشناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. جمعیت نمونه تحقیق 20نفر از افراد متولد دهه های50 -80 شهر ایلام بوده است که بصورت کاملاً هدفمند انتخاب شده اند. یافته های مطرح شده در این پژوهش دو بخش کلی می باشد. بخش اول آن در قالب مضامین اصلی"بحران ارتباط، شکاف زبانی و نسلی، واگرد به زبان مادری، انگ انگاری زبان مادری، سرگشتگی زبانی _ هویتی، گسست زبان مادری از مدرسه" بیان شده اند. این مضامین مربوط به چگونگی تجارب افراد درمواجهه با تغیراتی که در زبان اول و زبان دوم به وجود آمده و شرایطی که تجربه نموده اند می باشد. بخش دوم یافته ها توصیف ساختاری می باشد که در قالب چند مضمون اصلی شرح داده شده اند: خانواده منفعل، برساخت و تحمیل هنجار زبانی در مدارس، طبیعی(رسم) شدن زبان فارسی، فقر دانش زبانی، تسلط نهادی زبان، خودیکی دانی گروهی، بازنمایی های وارونه رسانه. در این بخش شرایط زمینه ای شکل دهنده این تجارب با توجه به بیانات افراد دسته بندی و ذکر شده اند که این دو بخش توصیفی کلی از تجارب و زمینه و بستر شکل دهنده آن ها به دست داده است.
نگرش به توسعه درون زا در میان جوانان شهرهای اهواز و یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در مباحث معاصر تغییرات و توسعه اجتماعی، اتکاء به منابع و ارزش های بومی و درونی بیش از پیش مورد توجه قرار دارد. در این مطالعه، نگرش جوانان نسبت به توسعه درون زا در قالب پنج مؤلفه (مشارکت، ارزش های فرهنگی، دانش بومی، منابع محلّی و بازیگران محلّی) بررسی شد. روش و داده ها: تحقیق از نوع کمّی و پیمایشی است. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. نمونه شامل 554 نفر از جوانان 17 تا 30 ساله شهرهای اهواز و یزد بود که با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از طرح فرضیه ها و عملیاتی سازی متغیرهای تحقیق، داده ها به وسیله یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: در میان ابعاد مختلف نگرش به توسعه درون زا، بالاترین میانگین مربوط به بُعد احترام به ارزش های فرهنگی بود. متغیرهای سن، تحصیلات و قومیت رابطه معناداری با نگرش به توسعه درون زا داشتند. همچنین جهان گرایی، سن و قومیت، مهم ترین متغیرهای تبیین کننده نگرش به توسعه درون زا در میان این جوانان بود. بحث و نتیجه گیری: جوانان ضرورت توجه به منابع محلّی در عین توجه به تحولات جهانی را پذیرفته اند. جوان امروزی، نگاهی جهانی و در عین حال محلّی به توسعه دارد. گرایش دارد جهانی بیاندیشد و محلّی عمل کند. به ویژه اولویت ارزش های فرهنگی بومی به عنوان عامل هویت بخش توسعه را دریافته است. پیام اصلی: نگرش شهروندان، جهت گیری ذهنی و عملی به توسعه درون زا را در بر می گیرد. با افزایش تجربه و آشنایی با جهان در حال تغییر، تمایل جوانان به منابع و ارزش های بومی متناسب توسعه، افزایش می یابد.
نظریه سازی برای اینفودمی کووید 19 در شبکه های اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : «اینفودمی کووید 19» عنوان پدیده ای ارتباطی بود که هم زمان با اشاعه ویروس کرونا در سراسر جهان، از سوی رئیس کل سازمان جهانی بهداشت به عنوان یک خطر هم سنگ ویروس اصلی به جهانیان معرفی و درمورد آن هشدار داده شد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته شده است، مسئله اینفودمی کووید 19 در چارچوب رشته ارتباطات سلامت و نظریه سازی درخصوص مؤلفه ها، زمینه های تولید و راه های مقابله با آن در شبکه های اجتماعی ایران است. روش : رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن نظریه مبنایی است. با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری و مصاحبه با متخصصان و صاحب نظران، داده های لازم از منابع مختلف جمع آوری شد. پس از این مرحله، همه داده ها با استفاده از دستورالعمل های کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. یافته ها : درنهایت از دل داده ها، 74 مفهوم و 28 مقوله استخراج شدند و اینفودمی کووید 19 در رسانه های اجتماعی به عنوان پدیده مرکزی مشخص شد. پس از آن با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه خودبنیاد برآمده از دل داده ها به صورت روایت و مدل تصویری ارائه می شود. نتیجه گیری : شرایط کرونائی در ایران وضعیت اینفودمی را ایجاد کرده است که طی آن افراد فعال و کاربران فضاهای مجازی دوشادوش گسترش ویروس به تبادل اطلاعات درباره این بیماری می پردازند. کاهش اعتماد عمومی به نهادها و رسانه های رسمی و سیاسی شدن سلامت و اینفودمی نخبگانی در گسترش این شرایط نقش داشتند.
مفهوم ظل اللهی در عصر نادرشاه و تحولات اجتماعی- سیاسی براساس تکوین مناسبات جدید دانش- قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم متعددی جهت توجیه حکومت خلق شده و نظام دانش که اغلب توسط علمای دینی تولید می شد، تلاش کرده است آن را متناسب با شرایط تاریخی در ارتباط با خداوند تعریف و تثبیت کند. مفهوم ظل الله یکی از این مفاهیم است که در قالب نظام باورها برای حاکمان تعریف شده و به کار رفته است. این مفهوم اغلب در پیوند با مفاهیم مشروعیت بخش دیگر چون فره ایزدی و ... به یک معنا درنظر گرفته شده درحالی که به گسست های معنایی آن در بستر تاریخی توجه نشده است. بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که مفهوم ظل اللهی در زمانه نادرشاه در نظام دانش قدرت چگونه تعریف شده و چه کارکردی داشته است؟ این پژوهش با استفاده از مباحث نظری دانش قدرت فوکو و رویکرد «تاریخ مفهوم» به تبیین مفهوم ظل اللهی، در عصر نادرشاه و پیامدهای آن خواهد پرداخت. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که در عصر نادری گسستی در نظام دانش صورت گرفته و دیوان سالاران مورخ به عنوان تولیدکنندگان دانش تلاش کردند با توجه به جدایی نادر از نظام مشروعیت ساز عصر صفوی برای او جایگاه متفاوتی تعریف کنند. به همین دلیل مفهوم ظل الله در این عصر به معنای موقعیتی مستقل و در ارتباط مستقیم با خدا در نظام دانش و قدرت تبیین شده و برای نادر به کار رفته است. این نظام جدید دانش قدرت که در عصر نادری شکل گرفت، بعدها به تغییری بزرگ در تاریخ ایران منجر شد و در تحولات و تطورات نظم اجتماعی سیاسی ایران یاری رساند.
طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
218 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت جامعه پذیری دانش آموزان در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین نظام تعلیم وتربیت و خبرگان نظام تعلیم وتربیت و مدیریت آموزشی استان بوشهر در سال 1399 بودند. علاوه بر سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت، نمونه پژوهش طبق اصل اشباع نظری 16 نفر بدست آمد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین سه کدگذار 88/0 بدست آمد و با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که برای جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی 48 شاخص، 9 مولفه و 2 بعد استخراج شد. بعد درون فردی شامل چهار مولفه ارتباطات و تعامل، خلاقیت و مهارت، نگرش و خانواده و بعد محیطی شامل پنج مولفه مدرسه، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ارزشی و فرهنگی بود. در نهایت، با توجه به ابعاد و مولفه ها، نظام بازخورد و اصلاح، فلسفه و اهداف، مراحل اجرایی الگو و سازوکار اجرایی الگو، الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه ریزی جهت بهبود جامعه پذیری دانش آموزان از طریق الگوی جامعه پذیری دانش آموزان متوسطه دوم بر اساس مبانی جامعه شناختی سند تحول بنیادین در نظام تعلیم وتربیت ضروری می باشد.
مطالعه درک و تصور جوانان از احساس طرد اجتماعی و تجردگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
41 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شده اند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، به این منظور در بخش کیفی با 21 جوان مجرد ساکن شهر اهواز که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش 345 دختران و پسران مجرد بالای 30 سال بوده است. حجم نمونه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 252 مورد تعیین شد.گردآوری داده ها با روش پرسشنامه و شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفته و سؤالات براساس پرسش نامه محقق ساخته در پی سنجش واقعیت های عینی است. مراحل اجرای این تحقیق را می توان در قالب 2 مطالعه کلی تشریح کرد. در مطالعه اول، مهم ترین بسترهای مؤثر بر احساس طرد وتجردگزینی از دید کنشگران شناسایی شد که عبارتند از: هویت مخدوش، شرایط کژقواره، مسئولیت گریزی، الزامی ندانستن امر ازدواج، ابژه های حقارت (داغ ننگ)، الزام های استتار، دیدن خاطرات تلخ دیگران و ... در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامه ای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که، هویت مخدوش مهم ترین عامل در احساس طرد اجتماعی می باشد.
جلوه های بصری قصص قرآنی درخلق بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
302 - 277
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در نظر دارد با بررسی شباهت های میان اجزای تشکیل دهنده ی قصه (روایت) در یک بازی رایانه ای به عنوان یک رسانه ی جدید بصریِ پرطرفدار؛ در پیوند با اجزای تشکیل دهنده ی قصص در قرآن، نشان دهد که می-توان با بهره مندی از محتوای این کتاب آسمانی برای خلق بازی های رایانه ای با محتوایی صحیح و قرآنی بهره بُرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و بر اساس داده های جمع آوری شده از طریق منابع کتابخانه ای و نیز بررسی مشاهده ای، مورد تحلیل قرار گرفته است. یک بازی رایانه ای ترکیبی از فناوری و هنر تبلیغات- از هر نوع آن- است و بازیکنان (مخاطبان) هنگام اجرای هر بازی به طور ناخودآگاه، پیام های بسیاری را دریافت می کنند. اگر چه می توان اشتراکات فراوانی میان ساختار تشکیل دهنده ی قصه و روایت در یک بازی و یک روایت در قصص قرآن دریافت کرد، اما این ارزش گذاری کاربردی، به خصوص در قصص قرآن همواره هدفی جز رسیدن به خداوند و پرهیز از بدی ها نبوده است. از این رو در پایان هر قصه ی آن، افراد، نتیجه ای شفاف از پیام ها دریافت می کنند. زیرا زیربنای فکری و اجتماعی این قصص، آموزش و ترویج عقاید معرفتی و انسانی است که خود نکته ای قابل تامل در محتوای قصص قرآن است.
بررسی سواد اطلاعاتی والدین بر بلوغ یادگیری الکترونیک و بروز خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه دوم
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۹) جلد دوم
63-70
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سواد اطلاعاتی والدین بر بلوغ یادگیری الکترونیک و بروز خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بوده است. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، همبستگی بود. در تحقیق حاضر جامعه آماری مورد بررسی عبارت است از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم که به تعداد 600 نفر می باشند. حجم نمونه متناسب با تعداد افراد جامعه تعداد 234 نفر می باشد و روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. در این پژوهش برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. هم چنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار 21SPSS استفاده شده است. نتایج فرضیه اصلی نشان داد که بین سواد اطلاعاتی والدین بر بلوغ یادگیری الکترونیک و بروز خلاقیت دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رابطه معناداری وجود دارد. نتایج فرضیات فرعی نشان داد که سواد اطلاعاتی والدین بر بلوغ یادگیری الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد و بین سواد اطلاعاتی والدین بر بروز خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد.
تهیۀ ابزار سبک های رهبری مربیان، ورزشکاران و برآورد پایایی و روایی آن (مورد مطالعه: دانشگاه های آزاد استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
290 - 257
حوزههای تخصصی:
هدف اساس این مطالعه، تهیه ابزار سنجش سبک های رهبری و برآورد روایی و پایایی آن برای استفاده و دسترسی پژوهشگران در حوزه های علوم انسانی است. برای دستیابی به این هدف، نمونه ای 320 نفری از ورزشکاران و مربیان ورزشی دانشگاه های آزاد استان بوشهر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و فرم سبک های رهبری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 21 تحلیل شد. نتایج روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از مدل اندازه گیری نشان دهنده ساختار پنج مؤلفه ای مقیاس سبک های رهبری در نمونه مطالعه شده است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که پنج عامل اصلی به دست آمده که ارزش بیشتر از یک دارند، درمجموع 14/40 درصد از واریانس نمرات مقیاس را تبیین می کنند. نتایج مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سنجش سبک های رهبری نشان می دهد که این مفهوم از پنج بعد (آموزشی، آمرانه، دموکراسی، حمایتی و بازخورد اجتماعی) تشکیل شده است. شاخص های تطبیقی و مقتصد محاسبه شده برای ارزیابی کلیت مدل عاملی نشان می دهند که شاخص برازش تطبیقی (CFI) برابر با 845/0، شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) برابر با 717/0، شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده (RMSEA) برابر با 049/0 و نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی (CMIN/DF) برابر با 815/1 است که وضعیت بهبودی را برای مدل نشان می دهد که درمجموع داده های گردآوری شده می توانند از مدل حمایت کنند. این نتیجه براساس چارچوب نظری نیز منطقی و صحیح است.
فرهنگ سازی «جذب مخاطب» در رسانه ها با اثرپذیری از سه مولفه ی ساده گویی، فشرده گویی و حق گویی در بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
59-86
حوزههای تخصصی:
رسانه در تمامی اشکال آن، عرصه ی انتقال پیام به مخاطب است و انواع رسانه ها نقش برجسته ای در فرهنگ سازی و تغییر باورها و نگرش های مخاطبان ایفا می کنند؛ از این روی با توجه به تنوع و تکثر رسانه های نوین، مقوله ی جذب مخاطب بیش از پیش مورد توجه می باشد. پژوهش حاضر با تاکید بر انواع رسانه ها، در قالب مطالعات میان رشته ای به معرفی سه مولفه ی برجسته در بوستان و گلستان سعدی پرداخته است. روش تحقیق نظری- استنادی و مبتنی بر داده های علوم انسانی است و یافته های پژوهش نشان می دهد که سعدی از مولفه های ساده گویی، فشرده گویی و حق گویی به عنوان سه راهبردِ بسیار اثرگذار در جذب مخاطبان بهره برده است و بکارگیری درست این شگردها توفیقات جهانی وی را در پی داشته است. راهبردهای هوشمندانه ای که قابلیت آن را دارد تا به عنوان مواد اولیه و ضروری در چاشنی پیام های رسانه ای در جلب توجه و جذب مخاطبان، بسیار اثرگذار جلوه نماید.
بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی با نقش میانجی سرمایه سیاسی (موردمطالعه: شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
199 - 230
حوزههای تخصصی:
آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی شهروندان در امور جامعه از مباحث چالش برانگیز است، بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی با نقش میانجی سرمایه سیاسی درمیان شهروندان شهر اهواز است که از دیدگا ه های جامعه شناختی در این رابطه استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان 20 تا 65 سال شهر اهواز، که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 526 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده نیز با استفاده از نرم افزار Amos و Spss انجام گرفت. ازلحاظ زمانی این پژوهش در سال 1400-1399 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی و سرمایه سیاسی تأثیر معناداری بر متغیر وابسته (آگاهی از حقوق شهروندی) دارد؛ هم چنین نتایج نشان داد که متغیر سرمایه سیاسی نقش میانجی را در رابطه اعتماد اجتماعی با متغیر آگاهی از حقوق شهروندی دارا می باشد. در بخش مدل اندازه گیری، ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراج شده و بارهای عاملی برای همه سازه های پژوهش و در بخش مدل ساختاری نیز شاخص های T-Value، ضرایب مسیر، ضریب تعیین، نشان می دهد مدل نهایی از برازندگی نتایج قابل قبولی برخوردار است. برمبن ای یافته ه ا، میانگی ن ش اخص ترکیب ی متغیرها در س طح متوس ط ارزیاب ی می ش ود. درمجموع متغیرهای پژوهش توانسته اند 55% از واریانس متغیر آگاهی از حقوق شهروندی را تبیین کنند. نتایج نشان می دهد، مدل از برازش قابل قبولی برخوردار می باشد و دو متغیر اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی از میانگین بالایی برخوردار می باشند.
فولکلور و تاریخ اجتماعی؛ مطالعه موردی: «ترانه رعنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه ها بخشی مهم از دانش و فرهنگی را تشکیل می دهند که از آن به فولکلور (فرهنگ مردم) تعبیر می کنیم. آثاری که خالقان و سرایندگانی ناشناخته دارند و عمدتاً، به صورت شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ترانه های فولکلور به نظر اغلب محققان، صدای توده های فرودستی هستند که از اعماق تاریخ با ما سخن می گویند. سادگی و بی پیرایگی آثار فولکلور، این امکان را فراهم می کند که در کنار دیگر اسناد و منابع تاریخی، دیدی به مراتب واقعی تر و دقیق تر از تاریخ اجتماعی توده های مردم به دست آید. مقاله پیش رو با تمرکز بر مضمون و محتوای «ترانه رعنا» به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی، درپی پاسخ به این پرسش است که پژوهش در فولکلور نواحی و مناطق، واجد چه ظرفیت و بهره هایی برای تحقیقات تاریخ اجتماعی است؟ نتایج حاصله از پژوهش، مبین آن است که ترانه فولکلور رعنا که مویه ای بر زندگانی پرماجرای زنی از کوهپایه های شرق گیلان است؛ جدا از جنبه های ادبی و هنری آن، اشارات مهمی به تاریخ اجتماعی توده های مردم و ساختار اجتماعی سیاسی این ناحیه در دوره موسوم به ارباب رعیتی دارد که آن را واجد اهمیت در مطالعات تاریخ اجتماعی می کند.
تحول آفرینی توییتردیپلماسی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ت توئیتر به ابزاری جدید برای امور دیپلماتیک و روابط بین الملل تبدیل شده است، و استفاده از این ابزار برای کشورها در راستای اعمال قدرت نرم در محیط بین الملل و بعنوان نوعی دیپلماسی رسانه ای دیجیتال، بسیار جای بررسی و تحلیل دارد. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته،"چگونگی عملکرد و کارکرد دیپلماسی توییتری دو کشور ایران و آمریکا" و هدف تحقیق مطالعه کارکرد دیپلماسی توئیتری بعنوان ابزار دیپلماسی رسانه ای و شناخت نقش توئیتر در انتقال مؤثر پیامهای سیاسی؛با بررسی پیام های توئیتری رییس جمهور سابق آمریکا و وزیرامورخارجه سابق ایران می باشد. چگونگی بهره برداری از توییتر برای پیشبرد مقاصد و اهداف و تامین منافع ملی دو کشور ، شناخت دیپلماسی رسانه ای و بررسی نحوه بازنمایی سیاست خارجی،و در نهایت شباهت ها و تفاوت های دیپلماسی توییتری دو کشور ایران و آمریکا، مواردی است که با کنکاش در محتوای پیام های توئیتری این دو مقام، و ازطریق روش تحلیل مضمون بررسی گردید. بازنمایی خود و دیگری،اعتبارسازی واعتبارزدایی برای خود و دیگری؛ محورهای اصلی کاربرد دیپلماسی توییتری ایران و آمریکا بوده است و در شرایط فقدان دیپلماسی رسمی بین دو کشور،کلیدی ترین ابزار برای بازتولید قدرت نرم و فرصتی برای دیپلماسی هردو کشور محسوب می شود.
Gender Differences in Motivations and Gratifications to Play Video Games: The Study of the Sims Players’ Experiences
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۶, Issue ۲, July ۲۰۲۲
131 - 148
حوزههای تخصصی:
This research explores gender differences in motivations and gratifications related to playing video games such as The Sims. We analyzed both men’ and women’ differences in game related motivations and gratifications to identify which factors make a game more gratifying for a specific gender of players. We conducted in-depth interviews with 18 male players and 20 female players of The Sims. We also analyzed online forums of The Sims. We found that main gratifying factors related to game-playing experience include appearance, character, storyline, control and complexity, fantasy and social interaction. The findings propose that game researchers with the uses and gratifications theoretical framework should consider the importance of including game features as gratifying factors in their questionnaires. Finally, we have provided implications for future research about gender differences in motivations and gratifications based on uses and gratifications theory.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزههای تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.