مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جامعه پذیری جنسیتی
حوزه های تخصصی:
نابرابری جنسیتی یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود. جایگاه فرودست زنان در وضعیت های منزلت - قدرت، و سهم بری اندک آن ها از سرمایه های موجود در جامعه، از زمینه های اصلی مطالعات جامعه شناختی با رویکرد فمینیستی است. نابرابری جنسیتی در خانواده به عنوان کانون جامعه پذیر شدن هر انسانی، از جمله محورهای بحث برانگیز این گونه مطالعات است.
بسیاری از نظریه های جامعه شناختی بر آن اند که افزون بر عوامل ساختاری، عوامل روانی، ذهنی و شناختی تأثیر بسیار زیادی بر نابرابری جنسیتی دارد. پذیرش ایده ئولوژی و عقاید قالبی جنسیتی توسط زنان، در بستری از جامعه پذیری جنسیتی و تقسیم جنسیت یافته کار، زمینه را برای بازتولید نابرابری در فضای خانواده فراهم می سازد.
این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی، به ویژه عوامل ایده ئولوژیک و عقاید قالبی انجام شده است. نمونه ی پژوهش، 682 نفر از زنان متأهل ساکن شهر کرمان و روستاهای پیرامون آن بوده است.
یافته ها نشان داد که در این منطقه نابرابری جنسیتی به گونه ئی محسوس وجود دارد. مهم ترین عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی در خانواده چنین بود: سطح تحصیلات زن و مرد، سن زن و مرد، محل سکونت، تعداد اعضای خانواده، جامعه پذیری جنسیتی، ایفای نقش جنسیتی، ایده ئولوژی مردسالاری، و عقاید قالبی جنسیتی
" بررسی عوامل موثر بر نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان: مطالعه نمونه ای از زنان و مردان متاهل شهر شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این مطالعه، بررسی و شناخت برخی عوامل جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و روانی موثر بر نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان می باشد. متغیر وابسته به تحقیق، نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان است که دارای ابعاد انتظارات، نقش جنسیتی، و علایق می باشد. نظریه های به کار گرفته شده در این مطالعه عبارت اند از: نظریه نگرشی فیش باین و آیزن و نظریه جامعه شناختی فمینیسم لیبرال. داده ها از طریق توزیع پرسشنامه در میان 384 زن و مرد متاهل ساکن در شهر شیراز و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که با کنترل متغیرهای میزان تقسیم کار والدین، میزان اعتماد به نفس، بعد خانوار و میزان درآمد خانوار، تمام متغیرهای مستقل رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند. همچنین متغیرهای مذکور حدود 38 درصد از تغییرات نگرش والدین نسبت به جامعه پذیری جنسیتی فرزندان را تبیین کردند.
"
بررسی تأثیرعقاید قالبی برنابرابری جنسیتی درخانواده (مطالعه موردی: زنان شاغل درآموزش وپرورش شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عقاید قالبی برنابرابری جنسیتی درخانواده، در بین زنان شاغل درآموزش وپرورش شهرهمدان انجام گرفته است. جهت تبیین تأثیرعقاید قالبی برنابرابری جنسیتی از بنیان های نظری: نظریه یمنابع، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه برچسب زنی، نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه های فمینیستی استفاده شده است. این پژوهش با استفاده ازروش تحقیق پیمایشی وتکنیک پرسشنامه ای ومصاحبه به عنوان تکنیکی کمکی بر روی 344 نفر از زنان انجام گرفته است. دراین تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها در سطح آمارتوصیفی در قالب جداول توزیع فراوانی و در سطح آمار استنباطی با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، رگرسیون چندمتغیره، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر انجام گرفته است. در این پژوهش ، بر اساس معادله رگرسیون %61 از واریانس نابرابری جنسیتی ، تبیین یا پیش بینی شده است. نتایج حاصله نشان داد که متغیر های مستقل ، میزان تحصیلات و درآمد ، دارای رابطه معکوس و معنی داری با متغیر وابسته نابرابری جنسیتی است. متغیرهای جامعه پذیری جنسیتی، ایدئولوژی جنسیتی، هنجارجنسیتی، ایفای نقش،کلیشه های جنسیتی دارای رابطه ی مثبت و معنی داری با نابرابری جنسیتی درخانواده است. تنها بین متغیر سن و یکی از شاخص های آن (سیاست های جنسیتی) با نابرابری جنسیتی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، امّا میان متغیرهای رده شغلی و دیگر شاخص های سن ، رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نابرابری جنسیتی آموزشی در بخش درودفرامان کرمان شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی نابرابری آموزشی، به عنوان یکی از عوامل مهم تداوم و بازتولید نابرابری های اجتماعی،به ویژه نابرابری جنسیتی می پردازد. نابرابری آموزشی جنسیتی در همه جوامع، از جمله جوامع در حال توسعه و به ویژه مناطق محروم تر آن، از منطقی جداگانه پیروی می کند و دارای کارکردی ویژه است. بر پایه فرض این پژوهش،که با استفاده از نظریه های جنسیتی، مبادله، و انتخاب عقلانی به دست آمده است، برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی، به هم راه محاسبه های عقلانی، سوادآموزی دختران را یک سرمایه گذاری بی باز گشت و بدون توجیه منطقی می نمایاند.پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه انجام شده و نمونه آن را نیز 240 نفر از پدران یا مادران خانوارهای بخش درودفرامان کرمان شاه تشکیل می دهد، که انتخاب آن ها به دلیل نبود تناسب شایسته میان سطح سوادآموزی دختران و پسران منطقه صورت گرفته است.نتایج نشان می دهد که نابرابری آموزشی با جامعه پذیری جنسیتی و باور به ایفای نقش جنسیتی (از میان عوامل اجتماعی) و باور به برتری مردان و باورهای قالبی جنسیتی (از میان عوامل فرهنگی) در پدر و مادر، پیوندی معنادار و مستقیم دارد. میان محاسبه های عقلانی پدر و مادر و نابرابری جنسیتی آموزشی نیز پیوندی معنادار دیده می شود. برازش چندمتغیره نشان داد که 30 درصد از واریانس نابرابری جنسیتی آموزشی را عوامل فرهنگی، اجتماعی، و انتخاب عقلانی پدر و مادرتبیین می کند.
بررسی میزان احساس برخورداری زنان از حقوق شهروندی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که زنان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار می باشند و بدون مشارکت فعال آنان، توسعه به سرانجام نخواهد رسید، در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای درحال توسعه از نابرابری های بسیاری در رنج هستند. بهبود موقعیت زنان موجب مشارکت اجتماعی بیشتر آنان و در نتیجه پیشرفت جامعه می گردد. یکی از پدیده های اجتماعی که امروزه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، مسئله حقوق شهروندی است. حقوق شهروندی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های حقوق فردی و معرف های نابرابری های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سهم به سزایی در احساس عدالت اجتماعی و در نهایت توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر سنجش میزان برخورداری زنان از حقوق شهروندی و عوامل موثر بر آن است. این مطالعه در سال 1388 در بین500 نفر از زنان شهر تهران که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شده است. روش این تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان برخورداری زنان از حقوق شهروندی پایین است. همچنین متغیرهای طبقه اجتماعی، جامعه پذیری جنسیتی، تقسیم جنسیتی کار خانگی، سن و وضعیت تأهل بر میزان برخورداری زنان از حقوق شهروندی مؤثر است.
عوامل مؤثر بر میزان تعهد اجتماعی در زنان و مردان شاغل
حوزه های تخصصی:
تعهد اجتماعی از جمله ارکان مهم اجتماعی است، به طوری که شرایط تنظیم امور را فراهم کرده، بر قابلیت و میزان ثبات اجتماعی افزوده و پیش بینی امور و جریان های اجتماعی را تسهیل میکند. برخی از مطالعات در ایران نشان میدهد که به موازات بالا رفتن سطح توسعه اجتماعی- اقتصادی در استان ها، تعهد به عنوان یکی از مؤلفه های اعتماد اجتماعی کاهش پیدا میکند. به عبارت دیگر به موازات توسعه اجتماعی، تعهد و اعتماد اجتماعی که شرط لزوم تعاملات اجتماعی در زندگی نوین است، فزونی پیدا نکرده است. برخی از صاحب نظران به طرح این اندیشه که زنان رشد اخلاقی متفاوتی با مردان دارند و رشد اخلاقی زنان بیش تر بر اندیشه های تعهد و مسؤولیت متمرکز است، پرداخته اند. اما کم تر مطالعه ای به بررسی تأثیر متغیر جنسیت بر تعهد اجتماعی پرداخته است. این مطالعه با توجه به اهمیت حضور زنان در عرصه های اجتماعی و توسعه کشور درصدد آن است که ضمن شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر سطح تعهد اجتماعی، تأثیر جنسیت بر آ ن را نیز بررسی کند. هدف کلی این پژوهش، سنجش و مقایسه میزان تعهد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در میان زنان و مردان میباشد. روش پژوهش، پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. حجم نمونه ای برابر با 220 نفر از بین 10 اداره معاونت سلامت وزارت بهداشت از طریق فرمول کوکران براورد شده و با توجه به روش نمونه گیری لایه ای نمونه آماری انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین زنان و مردان به دلیل وابستگی عاطفی، میزان مبادلات و روابط اجتماعی و نوع جامعه پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده میزان تعهد اجتماعی زنان تا حد قابل ملاحظه ای بیش از مردان است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهای جنسیت، وابستگی عاطفی، روابط و مبادلات اجتماعی، عضویت اجتماعی و نوع جامعه پذیری به عنوان متغیرهای مستقل و تعهد اجتماعی، به عنوان متغیر وابسته پژوهش است. هم چنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که از میان متغیرهای تحقیق، جنسیت به طور مستقیم دارای بیش ترین قدرت تبیین و اثرگذاری بر واریانس تعهد اجتماعی است.
تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت علیه زنان: آزمون تجربی دیدگاه یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت بر ضدّ زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه بوده است که پایایی (78/0) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه تأیید شده است. جامعة آماری تحقیق، متشکل از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بوده است. در مجموع 450 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، دیدگاه یادگیری اجتماعی بوده است. متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان) بوده اند، شامل جامعه پذیرشدن با نقش های جنسیتی، تشویق و تنبیه متفاوت، مشاهده روابط خشونت آمیز، تجربة خشونت و تقلید از والد هم جنس بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، تمامی فرضیه های نه گانه تحقیق تأیید شدند. از میان پنج متغیر مستقل، متغیر تجربه خشونت (47/0) قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کننده (مستقیم) نگرش نسبت به خشونت علیه زنان است. بعد از آن به ترتیب متغیر های جامعه پذیری (23/0)، مشاهده خشونت (22/0)، الگوی پاداش و تنبیه (14/0) و تقلید (11/0) بیشترین تأثیر را بر نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان داشته اند.
بررسی انتقادی مطالعه تفاوت های جنسیّتی جوانان در زمینه روابط صمیمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی مقایسه ای روابط صمیمانه پیش از ازدواج زنان و مردان 15-29 سال شهر تهران و سپس چالش نظری آن بود. بر اساس نظریه جامعه پذیری جنسیّتی ، گزارش های تحقیقاتی و با استفاده از روش پیمایش، تعداد 254 پرسشنامه با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در 3 منطقه این شهر آزمون شدند. یافته ها نشان دهنده تشابه زنان و مردان مورد مطالعه در برخی متغیرها از جمله نحوه آشنایی، میزان صمیمیت با جنس مخالف، دلایل قطع روابط دوستانه و پیامدهای جدایی بود. تشابهات دریافت شده در روابط دو جنس، تا حدی مغایر با انتظاری بود که از جامعه پذیری الگوهای سنّتی می توان داشت و لذا نظریه جامعه پذیری جنسیّتی برای تبیین تفاوت های جنسیّتی روابط پیش از ازدواج در جامعه مذکور بسنده نبود و بهره برداری از نظریه دوسوگرایی جامعه شناختی مرتن پیشنهاد شد. همچنین به دلیل ضد ارزش قلمداد شدن روابط جنسی پیش از ازدواج در هنجارهای مذهبی و سنّتی ما، که در فرهنگ غرب بعضاً آزادی جنسی قلمداد می شود، می توان به خلاء نظریه پردازی پی برد و ضرورت مطالعات عمیق تر کیفی با رویکرد نظریه بازکاوی و نیز بهره برداری از مبادی فلسفه اسلامی برای ساخت نظریه و نظریه پردازی تأکید می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تقدیرگرایی، از نظر صاحب نظران علوم اجتماعی، به مثابه نوعی باور و اعتقاد فرهنگی و از موانع فرهنگی اجتماعی توسعه به شمار می رود و بررسی این مفهوم در مورد زنان، که نیمی از جامعه را در بر می گیرند، از اهمیتی خاص برخوردار است. هدف این مقاله بررسی میزان تقدیرگرایی زنان و عوامل مؤثر بر آن در جامعه آماری تحقیق، زنان بالای پانزده سال دو شهرستان کاشان و آران وبیدگل در سال 1390 است. در این تحقیق، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای بررسی شده اند. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی است و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه جمع آوری شده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ روایی مقیاس های تحقیق را تأیید کرده است و نتایج ضریب همبستگی پیرسون گویای رابطه ای معنا دار بین متغیرهای سنت گرایی (0.574=r)، جامعه پذیری جنسیتی (0.409=r)، شیوه تربیتی سهل انگارانه (0.155=r)، شیوه تربیتی اقتدارگرایانه (0.256-=r)، سبک تربیتی استبدادگرایانه (0.367=r)، و میزان تقدیرگرایی پاسخ گویان است. بیش ترین تأثیر بر تقدیرگرایی، بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، مربوط به متغیر سنت گرایی با میزان 0.48=β است و پس از آن جامعه پذیری جنسیتی با 0.19=β و شیوه تربیتی مقتدرانه با 0.084-=β به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند.
نگرش روستاییان به توانایی های زنان در مدیریت اجرایی روستا (مطالعه موردی روستاهای پلتکله و بالاپاپکیاده شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و شناخت نگرش مردم روستایی به حضور و توانایی زنان در عرصه مدیریت اجرایی روستاست. از این رو کوشش نگارندگان، دستیابی به نتایجی درباره تحولات روی داده در دیدگاه جامعه روستایی است. برای انجام مطالعه میدانی، دو روستا از توابع شهرستان لنگرود بررسی شده اند. حجم نمونه 240 نفر از این روستاها تعیین شده، و برای جمع آوری اطلاعات، تکنیک پرسشنامه در قالب روش پیمایشی به کار رفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن اند که تفکیک جنسیتی بازی های بچه گانه، تفکیک جنسیتی رفتار، ایفای نقش های جنسیتی، آموزش متناسب با جنس، تقسیم کار جنسیتی و همچنین جنسیتی بودن صفات مدیریتی و سن و تحصیلات، دارای رابطه معنی داری با نگرش پاسخ گویان به توانایی زنان در مدیریت اجرایی روستاست. نتایج حاصل از بررسی دیدگا ه ها و مقایسه زنان و مردان این دو روستا مشخص می سازد که زنان نگرشی مثبت تر از مردان به توان مدیریت اجرایی خود دارند. این در حالی است که مردان عمدتاً به تفکیک جنسیتی در امور مختلف معتقدند. البته شدت این تفکیک رو سوی تحول دارد و از جمله مثلاً تحصیلات دختران پذیرفته شده است. تفکیک جنسیتی در انجام کارهای منزل نیز اندک اندک تحول می یابد و به همکاری بیشتر مردان می انجامد. در جامعه روستایی نیز اشتغال زنان، پذیرفته شده است.
زنانگی و ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
زنانگی و ورزش هر دو سازه های اجتماعی و رفتارهای فرهنگی هستند و در همبستگی با بستر اجتماعی شکل می گیرند. در این پژوهش سعی بر آن بود که از تجربه زیسته زنان ورزشکار استفاده شد. بنابراین، با رویکرد کیّفی و با تکنیک مصاحبه در میدان پژوهش اجرا شد. نمونه مورد مطالعه از مجموع مصاحبه با 36 نفر از دختران و زنان با طیف سنی 46 -14 سال شهر تهران تشکیل شد که در دو نوع متفاوت ورزش های رزمی و ایروبیک سابقه ورزشی حرفه ای و غیر حرفه ای دارند. آنچه در طی پژوهش مشخص می شود این است که پس از انتخاب ورزش و استمرار در پرداختن در آن عاملیتی مشترک و اعتماد به نفس در افراد پرورش پیدا می کند که هر دو گروه این افراد دست به خلّاقیّت در متن می زنند. تلفیق ظرافت و خشونت در عین گزینش صفات متضاد مثل ظرافت و قدرت و همچنین سوژه گی بدن های ورزشکاری، نشان از این عاملیت و خلّاقیّت دارد و این ورزشکاران از این طریق معنای زنانگی را وسعت می بخشند و فضا را برای خلّاقیّت و گزینشگری کنشگر اجتماعی باز می کنند. همچنین نقش پررنگ عاملیت تا حدی است که عوامل اجتماعی مؤثر در این حوزه را نیز در می نوردد
فراتحلیل عوامل موثر بر خشونت علیه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از انتظارهای رو به تحول در مناسبات شخصی در عصر مدرن، خشونت علیه زنان در محیط خانواده و بدل شدن آن به مساله ای اساسی و فرافرهنگی است که از دهه1970 مطالعات بسیاری را برانگیخته است. از اینرو، انجام تحقیقات ترکیبی بسیار مهم است تا عصاره تحقیقات موجود را به روشی منظم فراهم آورد. هدف از پژوهش حاضر، بکارگیری فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات پیرامون جامعه پذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان است. با توجه به معیارهای فراتحلیل، 11 مقاله برای جامعه پذیری جنسیتی و 8 مقاله برای تجربه خشونت در دوران کودکی از میان 45 مقاله منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی در سال های 1395-1385 انتخاب و توسط نرم افزار فراتحلیل بررسی شدند. بررسی های اولیه حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سو گیری انتشار مطالعات دارد. همچنین، اندازه اثر جامعه پذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان به ترتیب 439/0 و 517/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن در حد متوسط و بالا ارزیابی می شود. با در نظر گرفتن جنسیت به عنوان متغیر تعدیل کننده، ضریب در متغیر اول برای مردان (513/0) بالاتر از زنان (422/0) و در متغیر دوم برای زنان (521/0) بالاتر از مردان (490/0) ارزیابی شدند.
بررسی عوامل مؤثر بر نگرش جنسیتی در بین مردم شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر نگرش جنسیتی در شش منطقه مسکونی )کارمندان، هنرستان، زیباشهر، سبزه میدان، بی سیم و اسلام آباد( شهر زنجان می باشد. به خصوص این که از لحاظ ساختار اجتماعی متفاوتیبر این مناطق حاکم است و آن ها را متفاوت و متمایز از یکدیگر ساخته است.این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی و 479 نفر نمونه در مناطق اشاره شده در بالا انجام گرفته است ادبیات تحقیقبه بررسی عوامل نگرش جنسیتی می پردازد و ماحصل مبانی نظری، بررسی عوامل مؤثر بر نگرش جنسیتی درارتباطات با نظریه های جامعه شناسی از جمله کنش متقابل نمادین، لینتن، بوردیو، هینتون، فنای نمادین زنان، هایبرتو فمینیست ها و ... استفاده شده است.شاخص های یا متغیرهای مورد استفاده در تحقیق عبارت است از: پایگاه اقتصادی اجتماعی، باورهای قالبی، جامعه پذیری جنسیتی، محتوای برنامه های رسانه جمعی و تأثیر آن ها بر نگرش جنسیتی است.با توجه به متغیر های مستقل برای تبیین تغییرات متغیر وابسته مجموعاً 5 فرضیه کلی به دست آمده از آزمونفرضیه ها بین جامعه پذیری جنسیتی و باور های قالبی رابطه معنی داری نشان داد و همچنین بین جنسیت و نگرشجنسیتی نیز رابطه معنا دار وجود دارد. در نهایت از طریق رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تأثیر متغیر های مستقل برمتغیر وابسته محاسبه شد
تبیین نگرش زنان به شکاف جنسیتی و کسب پایگاه های اجتماعی (مطالعه موردی: زنان 30-40 سال شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
73 - 94
حوزه های تخصصی:
در تمام جوامع رو به رشد شکاف و تبعیض جنسیتی مشاهده می شود. مسئله اشتغال، تحصیلات دانشگاهی، فونکسیون های اجتماعی و سایر موقعیت هایی که در آن زن ها نادیده گرفته شده و یا به عنوان رتبه دوم اهمیت به آنها نگریسته شده است، مثال هایی بارز از این نابرابری ها هستند. ازاین رو این تحقیق به منظور سنجش نگرش زنان شهر تهران به شکاف جنسیتی در اشتغال و کسب موقعیت های اجتماعی و اقتصادی جامعه انجام گرفته است. در این تحقیق زنان موردسنجش، زنان گروه سنی 30-40 سال هستند. پس از پیمایش و تکمیل پرسشنامه های محقق-ساخته، اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS ، وارد و سپس تحلیل انجام شد. یافته ها نشان می دهد که بین اشتغال زنان و نگرش به شکاف جنسیتی زنان رابطه معناداری برقرار است. بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی زنان و نگرش به شکاف جنسیتی رابطه ای معنادار برقرار است. بین جامعه پذیری جنسیتی زنان و نگرش به شکاف جنسیتی رابطه معناداری برقرار است و بین کلیشه های جنسیتی و نگرش به شکاف جنسیتی زنان رابطه معناداری برقرار می باشد.
مطالعه تطبیقی احساس نابرابری جنسیتی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مورد مطالعه: مادران و دختران شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
138 - 163
حوزه های تخصصی:
نابرابری جنسیتی یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود و به عنوان مسئله ای اجتماعی، همانند سایر پدیده های اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف اصلی این پژوهش مقایسه احساس نابرابری جنسیتی بین نسل مادران و دختران و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس نابرابری جنسیتی است. روش اجرای پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری آن تمام مادران 30 تا ۶۴ ساله و دختران 15 تا ۱۹ ساله شهر یزد است. نمونه گیری به روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای بوده و روش تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران با حجم نمونه 488 نفر انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان داد احساس نابرابری جنسیتی مادران بیشتر از دختران است. همچنین، نتایج نشان داد که در گروه دختران، فقط سه متغیر باورهای قالبی جنسیتی، هنجارهای جنسیتی و ساختار قدرت بر احساس نابرابری جنسیتی اثر مستقیمِ معنادار داشته اند و مابقی متغیرهای ساختاری، صرفاً اثر غیرمستقیم داشته اند که درمجموع، 23درصد از واریانس احساس نابرابری جنسیتی را تبیین می کنند. اما در گروه مادران فقط دو متغیر باورهای قالبی جنسیتی و ساختار قدرت بر احساس نابرابری جنسیتی اثر مستقیمِ معنادار داشته اند و مابقی متغیرهای ساختاری، صرفاً اثر غیرمستقیم داشته اند که درمجموع، 19درصد از واریانس احساس نابرابری جنسیتی را تبیین می کنند.
ویژگی های خشونت خانگی علیه زنان و زمینه های فرهنگی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
41 - 100
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، آسیب های متعدد جسمی و روانی برای زنان به همراه دارد. برنامه ریزی اجتماعی برای مقابله با این مسئله اجتماعی نیازمند شناسایی دقیق آن و زمینه های فرهنگی شکل دهنده آن است. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش پاسخ به این سؤال است که ویژگی های خشونت علیه زنان در خانواده و نیز عوامل فرهنگی زمینه ساز آن کدام است. نمونه مورد بررسی شامل 31 نفر از زنان خشونت دیده 15 تا 65 ساله شهر تهران است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ایشان جمع آوری گردید. روش انجام پژوهش روش تحلیل مضمونی بوده است. زنان خشونت دیده برای پدیده خشونت خانگی علیه زنان چهار ویژگی چرخه ای بودن، افزایش تدریجی تا مرحله جدایی و یا طلاق عاطفی، اجتناب ناپذیر بودن و همراه بودن خشونت جسمی با انواع دیگر خشونت را برشمردند. مضمون های فرهنگی اصلی شناسایی شده شامل مضمون اصلی مردسالاری (مضمون های فرعی جامعه پذیری جنسیتی، سلب قدرت تصمیم گیری از زنان و درونی سازی ستم) و مضمون اصلی نگرش های فرهنگی نادرست (طلاق تابوی اجتماعی، خشونت موضوعی مربوط به حوزه خصوصی خانواده و تحمل خشونت در هر شرایطی) بودند.
تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان در دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از رویکرد جامعه شناسی انتقادی به نحوه تولید سلطه نمادین علیه زنان در سطح تعاملات فردی، خانوادگی، اجتماعی و بازتولید سلطه نمادین در سطح خانواده، ساختارها و نهادهای اجتماعی می پردازد که زمینه ناتوانمندی زنان و جامعه پذیری جنسیتی را فراهم کردند. بدین منظور، از روش مردم نگاری انتقادی جهت انجام عملیات تحقیق، از تکنیک مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش تحلیل مضمون جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. مصاحبه شونده ها شامل 50 زن ساکن دهدشت می باشد که بر اساس نمونه گیری هدف مند و مطابق با منطق اشباع نظری انتخاب شده اند. یافته های تحقیق، شامل شبکه های مضمونی: تولید کلیشه های جنسیتی و بازتولید سلطه نمادین می باشد. نتایج نشان می دهد که سلطه نمادین علیه زنان از ساختار اجتماعی پدرسالاری و کلیشه های جنسیتی متاثراز آن برساخته می شوند که در تعاملات فردی (خودسانسوری زنان، خودپنداره منفی و تمرکز بر مدیریت بدن)، تعاملات خانوادگی (تجربه زیسته ازدواج، کنترل، اعتبار اجتماعی و تقسیم کار خانگی) و تعاملات اجتماعی (طرد اجتماعی زنان و تبعیض تحصیلی و شغلی) تداعی می شود. شبکه مضمونی بازتولید سلطه نمادین در سه تم سازمان دهنده پذیرش سلطه، موانع ساختاری سلطه و حاشیه نشینی فرهنگی زنان نشان داده می شود. . «نقش عصبیت های عشیره ای و پدر سالاری تاریخی در تولید و بازتولید سلطه نمادین علیه زنان» مقوله هسته می باشد.
رابطه سلامت اجتماعی با ارزش های فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی دربین دانشجویان زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سلامت اجتماعی با ارزشهای فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی در بین دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه توصیفی – پیمایشی و براساس حجم نمونه 218 نفر از دانشجویان زن ومرد بوده است. داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت اجتماعی ، فردگرایی و جمع گرایی و جامعه پذیری جنسیتی جمع اوری شده و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان داد میان ابعاد سلامت اجتماعی ، فقط پذیرش اجتماعی با فردگرایی افقی رابطه معنا دار دارد و هیچ کدام از مولفه های سلامت اجتماعی با فردگرایی عمودی رابطه معنی داری نداشت . میان ابعاد سلامت اجتماعی با بعد جمع گرایی افقی رابطه ی معناداری وجود داشت و نیز میان سه بعد انسجام ،انطباق و مشارکت و جمع گرایی عمودی رابطه ی معناداری وجود دارد. بین مولفه های سلامت اجتماعی با جامعه پذیری جنسیتی هیچ رابطه ی معنا داری وجود نداشت . همچنین مولفه های سلامت اجتماعی و ارزشهای فرهنگی فرد گرایی وجمع گرایی سهم تعیین کننده ای در جامعه پذیری جنسیتی داشت .
بررسی موانع جامعه پذیری سیاسی زنان فرهنگی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
171 - 188
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع جامعه پذیری سیاسی زنان فرهنگی به روش پیمایشی انجام شده است. مواد و روش ها : جامعه آماری زنان فرهنگی شهرستان اهواز شامل ۸۷۶۳ نفر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 368 نفر می باشد، که به عنوان نمونه تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های این پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری شده اند. برای تعیین اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار 18spss ارائه شده است. یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که بین جامعه پذیری سیاسی زنان و متغیرهای جامعه پذیری جنسیتی، ترجیحات ارزشی، خودباوری سیاسی و ساختار قدرت درخانواده پدری رابطه معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین آنها به ترتیب 138/0، 440/0، 158/0و 184/0- می باشد و سطح معناداری آنها نیز به ترتیب 05/0، 01/0، 01/0 و 01/0 است. بحث و نتیجه گیری: نتیجه گرفته شد که جامعه پذیری جنسیتی متفاوت زنان ترجیحات ارزشی، خودباوری زنان و ساختار قدرت درخانواده پدری، از موانع جامعه پذیری سیاسی محسوب می شوند.