فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
22 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در روانشناسی بعد شخصیتی انسان هاست. نظریه پردازان بسیاری در این زمینه مطالعه نموده و نظریات متعددی را ارائه کرده اند. یکی از این نظریه پردازان اریک اریکسون است. به عقیده او شخصیت افراد در مراحل مختلف به طور وسیع و گسترده در تعامل اجتماعی رشد پیدا می کند و انسان در هر مرحله ای از زندگی و شکل گیری شخصیت خود، در انباشتی از تلاش فردی، اجتماعی و جهت گیری روانی خاص قرار می گیرد. بنابراین نظریه «مراحل هشت گانه زندگی انسان» ترسیم شده است. حمیدرضا شاه آبادی داستان نویس معاصر حوزه کودک و نوجوان در زمینه شخصیت پردازی داستانی بسیار موفق بوده اند. به همین دلیل تلاش نگارنده حاضر این است که شخصیت داستان کودک و نوجوان حمیدرضا شاه آبادی را بر اساس نظریه شخصیتی اریکسون بررسی و تحلیل نماید. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس نتایج به دست آمده مطالعه داستان این نویسنده، ما را در درک و شناخت بهتر ویژگی ها و روحیات اشخاص داستان، به ویژه کودکان و نوجوانان یاری می دهد. در داستان های حمیدرضا شاه آبادی دو مرحله اول نظریه اریکسون از هشت مرحله نظریه اریکسون در شخصیت های داستان های کودک و نوجوان دیده نشده است.
رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
115 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مدارس مشکین شهر در سال 1399-400 به تعداد 2325 دانش آموز و نمونه ی آماری تعداد 329 دانش آموز بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران بود. که بوسیله نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و نرم افزار ایموس 24 بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر سرمایه روانشناختی با سک یادگیری رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین رابطه متغیر سرمایه روانشناختی و درگیری تحصیلی مثبت و معنادار می باشد. همچنین رابطه درگیری تحصیلی و سبک یادگیری مثبت و معنادار می باشد. مدل معادلات ساختاری نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود.
شناسایی و انتخاب رویکرد بهینه در همترازسازی نمونه های با حجم کم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
7 - 35
حوزههای تخصصی:
همترازسازی فرم های جدید یک آزمون با فرم های قبلی یکی از موضوعات مهم و پرکاربرد در امر سنجش و اندازه گیری است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی روش های همترازسازی در قالب الگوی گروه های تصادفی بر مبنای نظریه کلاسیک آزمون بر حسب خطاها و همجنین بررسی عوامل موثر بر افزایش دقت روش های همترازسازی در نمونه های با حجم کم انجام شده است. نظر به اینکه در این پژوهش محقق در پی مقایسه رویکردهای مختلف در همترازسازی و به دست آوردن برآوردهای باثبات تر پارامترها و افزایش اعتبار تصمیم ها و دقت اندازه گیری و در نهایت تعیین روش بهینه همترازسازی بوده، لذا دو نوع مطالعه بر اساس دو روش پژوهش طرح ریزی شد. روش پژوهش در این مطالعه به طور عام جزء پژوهش های توصیفی است. با توجه به دو نوع داده مورد استفاده در پژوهش حاضر (داده های واقعی و داده های شبیه سازی شده)، و متناسب با آن دو نوع مطالعه، دو نوع جامعه نیز مطرح است. در مورد مطالعه اول به منظور بررسی مقایسه ای روش های همترازسازی و با توجه به اجرای پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم A و B)، از داده های واقعی استفاده شد. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه کارکنان در تمامی رده های شغلی شاغل در شهرداری قزوین در سال 1399 با حجم 2048 نفر می باشد. همچنین به جهت استفاده از الگوی گروه های تصادفی همترازسازی، دو نمونه به صورت کاملاً تصادفی و مستقل با حجم 200 نفر از جامعه مذکور انتخاب شد. در خصوص مطالعه شبیه سازی نیز در حالات مختلف (حجم نمونه و ضرایب دشواری) پارامترها بر اساس توزیع آماری تولید شدند. با توجه به شاخص های محاسبه شده در خصوص میزان خطای همترازسازی، نتایج نشانگر کاهش میزان خطا با افزایش حجم نمونه بود. همچنین با افزایش مقدار تفاوت دشواری میزان خطا نیز در هر چهار روش همترازسازی افزایش یافت.
Test-taking Techniques and the Reading Performance of IELTS Test-Takers across Proficiency Levels: Effects and Percepts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
70 - 86
حوزههای تخصصی:
In spite of numerous extant studies on IELTS test-taking techniques, insufficient research has examined the effect of such techniques on reading performance among IELTS test-takers across proficiency levels. Therefore, this study, adopting an explanatory mixed-methods design, investigated the potential effect of test-taking techniques on IELTS reading scores gained by B1 and B2 level learners. The sample comprised 62 B1-level and 63 B2-level learners. The participants were placed into four groups consisting of two experimental and two control groups. In the two experimental groups, 17 reading test-taking techniques were explicitly taught and practiced. The four groups took reading pretest and posttest before and after the treatment. Ultimately, 15 participants from each experimental group partook in semi-structured interviews. The quantitative analysis showed the significant effect of teaching test-taking techniques on both B1 and B2-level learners' reading performance scores with the B1-level learners outperforming their B2-level counterparts. As for the qualitative data analysis, the results yielded eight themes for B1-level learners and seven themes for B2-level learners. Also, the results indicated that B1-level learners earned a notably higher number theme instances than B2-level learners. The results are discussed and implications for language learning, teaching, and testing are provided.
بررسی پیشایندها و پیامدهای دوره های برخط آزاد انبوه(موک) بر توسعل حرفه ای دانشجو معلّمان آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش، به بررسی تأثیر دوره های برخط آزاد انبوه(موک ها) بر توسعه حرفه ای دانشجومعلّمان در برنامه آموزش ابتداییِ دانشگاه ِفرهنگیان می پردازد. موک ها به عنوان ابزاری نوین در یادگیری، ظرفیّت قابل توجّهی برای ارتقای مهارت ها و دانش معلّمان آینده دارند. روش ها: این پژوهش، از نوع کاربردی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده ها، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از متخصّصان و استادان آموزش عالی جمع آوری و نمونه گیری به صورت هدفمند و با کمک تکنیک گلوله برفی انجام گرفت و فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: یافته ها نشان داد، پیشایندهای مؤثّر بر موفقیّت دوره های موک شامل عوامل محیطی، سیستم های یادگیری، مدیریّت محتوا، استانداردسازی و تعامل هستند. همچنین، چهار پیامد اصلی برای بهبود آموزش شناسایی شد: افزایش ارتباطات بین المللی، برنامه ریزی مؤثّر درسی، تقویّت زیرساخت های اجتماعی_فرهنگی و توسعه برنامه ریزی استراتژیک. نتیجه گیری: دوره های موک، نقش حیاتی در توسعه حرفه ای دانشجومعلّمان دارند و می توانند، فرصتی برای بهبود روش های تدریس، تبادل دانش و آگاهی فرهنگی فراهم آورند. با رعایت استانداردهای مناسب در محتوا، تعامل و پشتیبانی، این دوره ها می توانند، به طور مؤثّر کیفیّت آموزش دانشجومعلّمان را ارتقا دهند.
تأملی بر مطالبات توسعه جنسیتی در آموزش دوران مشروطه
حوزههای تخصصی:
هدف و پیشینه: بررسی مطالبات برابری خواهانه جنسیتی بانوان مشتمل بر فرآیندی اجتماعی است که با هدف تحقق توانمندسازی بانوان و در بستر سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی نضج گرفته و به فعالیت های اجتماعی منتهی شده است. در این فرآیند، نیازهای فردی مبدل به دغدغه های جمعی گردیده و به شکل مطالبات اجتماعی بروز داده شده که زمینه شکل گیری برخی از اقدامات اجتماعی را فراهم ساخته است. بر این اساس، در این پژوهش با هدف تلاش برای تبیین مطالبات آموزشی زنان در پی پاسخ به این پرسش خواهیم بود که مهم ترین مطالبات آموزشی زنان در دوران مشروطه چه بوده و این مطالبات در چه بستر سیاسی و اجتماعی شکل گرفته و در نهایت با چه اقداماتی به مرحله اجرا درآمده است؟ روش: برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. پژوهش: بر اساس چارچوب نظری رویکرد جنسیت و توسعه مورد احصا قرار گرفته، بیانگر آن است که هرچند نمی توان نهضت مشروطه را کوششی جنسیتی در راستای مطالبات بانوان دانست، لیکن متأثر از فضای بین المللی و شرایط داخلی، برخی از نیازهای بانوان از جمله ضرورت تحصیل و آموزش، تغییر برخی از انگاره های ذهنی جامعه در خصوص ناتوانی و فرودستی بانوان و همگانی نمودن آموزش با هدف حضور اجتماعی بانوان در جامعه به عنوان نیرویی فعال و سازنده به شکل مطالبات اجتماعی درآمدند. نتیجه گیری: این مطالبات با اقداماتی همچون تأسیس مدارس، شکل گیری انجمن های اجتماعی، چاپ نشریات و برخی از فعالیت های عام المنفعه نمود عینی یافتند که نقش بی بدیلی در تقویت و ایجاد جایگاه سیاسی و اجتماعی بانوان داشته است.
تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای محیط یادگیری جذاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
21 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه مدارس پیشرو به خوبی دریافته اند که یادگیری فعال، خلاقانه و فراگیرمحور، در گرو ایجاد محیط یادگیری جذاب و دلپذیر است. با این رویکرد، هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد، مؤلفه ها و نشانگرهای محیط های یادگیری جذاب بود. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ مبانی هستی شناسی، مبتنی بر پارادایم تفسیری است. روش پژوهش، کیفی و راهبرد مورد استفاده، مرور نظام مند مبتنی بر الگوی سندلوسکی و باروسو (2007) بود. برای استخراج نشانگرهای محیط یادگیری جذاب، تعداد 13 پژوهش که گزارش آن ها در مجلات داخلی یا خارجی منتشر شده بود، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، مقالات منتخب بود. تحلیل اطلاعات از طریق کدگذاری نظری و مقوله بندی صورت گرفت. اعتبار تحلیل ها با استناد به ضریب لاوشه تأیید شد. یافته ها: یافته ها بیانگر دستیابی به الگوی محیط یادگیری جذاب مشتمل بر 70 نشانگر، 18 مؤلفه و 7 بعد بود. ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده عبارت از مدرسه زندگی؛ مدرسه دوستدار کودک؛ جاذبه های علمی، ادبی، فرهنگی، هنری؛ زیرساخت ها؛ امنیت و آرامش؛ آموزش فراگیر؛ و ارتباطات آموزشی هستند. بحث و نتیجه گیری: این یافته ها چشم اندازی عملی برای طراحی محیط های یادگیری جذاب و الهام بخش ارائه می دهد که می توانند توسعه فردی و تحصیلی دانش آموزان را تسهیل کنند.
استفاده از استعاره های شناختی در تدریس و تاثیر آن بر درک دانش آموزان: یک مطالعه ی مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
37 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از استعاره های شناختی در فرایند تدریس و نقش آن در ارتقای درک مفاهیم آموزشی توسط دانش آموزان، با روش مرور نظام مند و رویکرد روایتی بر مبنای چارچوب سیلوا انجام شده است. روش: این مطالعه به روش مرور نظام مند و روایتی انجام شد. داده ها با جستجوی هدفمند در پایگاه های Google Scholar، ScienceDirect و نورمگز، بر اساس کلیدواژه های مرتبط با استعاره های شناختی در آموزش، گردآوری شد. جامعه آماری شامل مقالات منتشرشده بین سال های 2000 تا ۲۰۲۳ بود. پس از غربالگری چندمرحله ای شامل حذف مقالات نامرتبط و تکراری، ۲۲ مقاله منتخب بر اساس معیارهای ورود و هم راستایی با اهداف پژوهش انتخاب شدند. تحلیل محتوای کیفی بر اساس رویکرد موضوعی انجام شد تا مضامین اصلی استخراج و مقالات در شش محور موضوعی طبقه بندی شوند: نقش استعاره های شناختی در یادگیری، تأثیر زمینه های فرهنگی، طراحی هدفمند استعاره ها، ارتباط با سواد دیجیتال، کاربرد در مفاهیم محاسباتی، و تقویت تفکر خلاق. یافته: نتایج تحلیل ها نشان داد که استفاده هدفمند، خلاقانه و متناسب با محتوای درسی از استعاره های شناختی می تواند تأثیر قابل توجهی در تسهیل فهم مفاهیم پیچیده، افزایش انگیزش یادگیری و تعمیق مشارکت شناختی دانش آموزان داشته باشد. نتیجه گیری: بر این اساس، طراحی آموزشی مبتنی بر استعاره و توانمندسازی معلمان در بهره گیری از آن، گامی مؤثر در بهبود کیفیت تدریس و یادگیری به شمار می رود.
جایگاه، نقش و چالش های راهبران آموزشی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
102 - 121
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف تحلیل تجارب زیسته راهبران آموزشی از جایگاه، نقش و چالش های ایشان در نظام آموزشی انجام شده است روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد. باتوجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد، که با مصاحبه عمیق از 16 راهبر آموزشی و تربیتی سال تحصیلی 1402-1403 ، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته راهبران به روش کُلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و جهت اعتبار یابی از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکن (1985) استفاده شد؛ همچنین از نرم افزار MAXQDA12 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.. یافته ها : یافته های حاصل از تجارب زیسته راهبران، در قالب 7 مضمون اصلی " جایگاه و نقش مدیریتی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش اجتماعی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش آموزشی راهبران آموزشی و تربیتی"، " چالش های مربوط به مسائل مسافتی" چالش های مربوط به مسائل مالی"، " چالش های مربوط به مسائل مدرسه" و "سایر چالش ها" طبقه بندی گردید. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل تجارب زیسته راهبران در این پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از وظایف و چالش ها پیش روی راهبران آموزشی قرار دارد که با تغییر رویکرد کلی در سیستم آموزشی، قابل کنترل است. لذا باید در رویکردهای کلی سیستم آموزشی تجدیدنظر صورت گیرد.
بررسی ویژگی های روان سنجی (روایی و پایایی) پرسش نامه سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتبارسنجی (روایی و پایایی) پرسش نامه سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در بخش کیفی از ۱۵ کارشناس، استاد دانشگاه، سرگروه آموزشی و معلم خبره تربیت بدنی و در بخش کمی از ۲۶۰ معلم تربیت بدنی (30 نفر مطالعه پایلوت و 230 نفر مطالعه اصلی) از 29 استان کشور استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند. در بخش کمی نیز از پرسش نامه محقق ساخته «سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی» و تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. پرسش نامه اولیه با ۷۰ گویه طراحی و روایی صوری و محتوایی آن توسط استادان صاحب نظر تأیید شد. در مطالعه پایلوت که بر روی ۳۰ معلم انجام شد، روایی معنایی بررسی و اصلاحات لازم بر روی گویه ها اعمال گردید. همچنین، ضریب پایایی با آلفای کرونباخ ۰٫۹۵ محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به حذف ۱۵ گویه با بار عاملی کمتر از ۰٫۵ و تشکیل مقیاس نهایی با ۵۵ گویه و ۹ عامل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده برازش مطلوب مدل و قرارگیری کلیه بارهای عاملی و شاخص های برازش در محدوده قابل قبول بود.
Comparative Analysis of Cooperative Versus Hybrid of Cooperative Competitive Learning Approaches on EFL Learners' Writing Complexity, Accuracy, and Fluency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۴, Autumn ۲۰۲۵
71 - 83
حوزههای تخصصی:
This quasi-experimental study investigated the comparative effects of two instructional approaches – cooperative learning and a hybrid model integrating cooperative and competitive elements – on English as a Foreign Language (EFL) learners' writing proficiency. Participants (n = 23) were female EFL learners aged 16 to 45 (Mage = 30.5) selected through convenience sampling and homogenized based on their Preliminary English Test scores. Participants were randomly assigned to one of two experimental groups. Both groups received pre- and post-tests. The experimental groups received instruction using either a cooperative learning approach or a hybrid approach incorporating both cooperative and competitive elements. Repeated Measures ANOVA was employed to analyze the data. Results indicated that the hybrid approach significantly outperformed the cooperative learning approach in enhancing learners' writing complexity, accuracy, and fluency. These findings suggest that integrating competitive elements within a cooperative framework can significantly improve EFL learners' writing proficiency, offering valuable pedagogical implications for educators and materials developers.
الگوی فقهی-تربیتی صلاحیت حرفه ای معلمی: واکاوی مؤلفه های آداب معلمی در متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۲۸-۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف متن پژوهی نظام مند و بر اساس روش فراترکیب (متاسنتز) با نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شده است تا بتواند به بازخوانی و ارائه الگویی جامع از صلاحیت حرفه ای معلمیِ پدیدار در میراث ارزشمند متون تربیتی-فقهی اسلام بپردازد. داده های پژوهش دربرگیرنده 30 کتاب برگزیده حدیثی و تربیتی از صدر کتابت متون اسلامی (255ق) تا دوره معاصر (1228ق) و متشکل از آیات، روایات و نظر اندیشمندان است. بر اساس ستانده پژوهش، 494 کد از روایات، 1954 کد از نظر اندیشمندان و در مجموع 2448 کد از جملگی متون و بر پایه تحلیل یافته ها، ساخت نهایی الگو در چهار ساحت، 15 حوزه محوری و 91 شاخص صلاحیت با نام «الگوی فقهی-تربیتی صلاحیت حرفه ای معلمی (المفید)» به دست آمده است. ساحتهای چهارگانه الگوی المفید عبارت اند از: آداب معلمی در شبکه دانشی (آداب المعلم فی علمه)»، آداب معلمی در حوزه آموزش (آداب المعلم فی تعلیمه)، آداب معلمی در باب آموزندگان (آداب المعلم مع متعلمه) و آداب معلمی در باب توسعه فردی (آداب المعلم فی نفسه). گفتنی است که این الگو، ناظر بر الگوی تربیت معلم در نظام ارزشی اسلام، درآمدی بر مسیر صلاحیت پژوهی کیفی در میان منابع دین مبین اسلام و همچنین الگویی اصیل برای عملیاتی شدن در امر تربیت معلم آگاه (عالِم) و کارگزار (عامل) است.
نقش استعاره های مفهومی در فرایند پویای تدریس ریاضی (مطالعه موردی: رسم نمودار توابع در ریاضیات دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش استعاره های مفهومی در فرایند پویای تدریس ریاضی انجام شده است. پژوهش حاضر تحلیلی از پدیده هایی ارائه می کند که در فرایند پویای تدریس و یادگیری ریاضی، برای بررسی، رسم و تفسیر نمودار های دکارتی توابع، در سطح دبیرستان مشاهده شده است. تمرکز اصلی این مطالعه بر گفتمان معلمان با دانش آموزان و شیوه تدریس و بیان معلمان استوار بوده است. علاوه بر آن، رفتار معلمان، به ویژه حرکات دست و بدن آنها هنگام رسم و توضیح نمودارهای توابع به دقت مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش دو پرسش اساسی مطرح شده است: اول اینکه معلمان از چه نوع استعاره هایی برای نمایش گرافیکی و رسم توابع برای دانش آموزان دبیرستانی استفاده می کنند؟ دوم اینکه آیا معلمان از استعاره هایی که در روند تدریس خود استفاده می کنند آگاه اند؟ چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای نظریه شناخت بدن مند توسعه یافته است. یافته ها شامل عباراتی استعاری اند که معلمان هنگام تدریس بخش نمودارهای دکارتی توابع به کار برده اند. هریک از آنها در یک یا چند حیطه از دسته بندی استعاره های مفهومی- استعاره های جهتی، مانند «محور طولها افقی است»؛ استعاره های حرکت ساختگی، مانند «نمودار یک تابع به عنوان حرکت نقطه روی نمودار» و استعاره های هستی شناسی- طبقه بندی شده اند. همچنین در این پژوهش نشان داده شده است که معلمان نسبت به استعاره هایی که در روند تدریس خود به کار می برند، آگاه نیستند.
شناسایی چالش های دانشجویان بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در طی دو دهه اخیر، با افزایش شمار دانشجویان بین المللی، انواع مشکلات و چالش های تحصیل در خارج از کشور نیز اتفاق می افتد و ادراک دانشجویان از مشکلات تحت تأثیر محیط خاصی است که در آن یاد می گیرند؛ بنابراین، در پژوهش حاضرسعی شده با استفاده از روش کیو چالش های دانشجویان بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران شناسایی شود و سپس با استقاده از تحلیل عاملی کیو، ذهنیت های مختلف افراد نسبت به این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد. روش کیو ترکیبی از دو روش کیفی و کمی می باشد و همچنین رویکردی است که در آن ذهنیت های مختلف افراد نسبت به یک موضوع شناسایی می گردد. در مطالعه حاضر پس از بررسی ادبیات و انجام 15 مصاحبه با اعضای هیئت علمی، مدیران دفاتر بین المللی و دانشجویان خارجی در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی، حدود 31 چالش شناسایی گردید و توسط مشارکت کنندگان اولویت بندی شد. در نهایت بر اساس یافته ها و نتایح نحلیل عاملی کیو، ذهنیت مشارکت کنندگان به 2 گروه دسته بندی شد. افراد با الگوی ذهنی شماره 1 بر چالش های علمی- آموزشی و دانشگاهی و افراد با الگوی ذهنی شماره 2 بر چالش های اقتصادی، رفاهی و فرهنگی- اجتماعی تاکید کردند. شایان ذکر است که هر دو گروه به چالش های مربوط به زبان نیز اشاره داشتند.
واکاوی تأثیر شبکه های اجتماعی بر مناسبات اجتماعی و عاطفی دانشجومعلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: امروزه فضای مجازی عضو جدایی ناپذیر جامعه بشری شده و از محبوبیت بالایی در نزد کاربران برخوردار بوده به گونه ای که شبکه های اجتماعی نقش حیاتی و تعیین کننده ای در نحوه مناسبات اجتماعی و عاطفی افراد بازی می کنند.:پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی استفاده از شبکه های اجتماعی و تأثیر آن بر مناسبات عاطفی و اجتماعی دانشجومعلمان صورت گرفته است. براین اساس ضمن بهره گیری از دیدگاه صاحبن ظرانی همچون کاستلز، ولمن، ایلهوکاتز و.. مروری هم بر پژوهش های این حوزه به عمل آمده و فرضیات مطرح گردید. روش ها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان شاغل به تحصیل استان تهران در سال تحصیلی 1403-1402می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایش و پس رویدادی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پرسشنامه در گوگل فروم طراحی، داده ها جمع آوری و در نرم افزار spss نسخه23تحلیل شده اند. یافته ها :نتایج بیانگر اینست که بیشترین میزان استفاده از پیامرسان ها به ترتیب مربوط به اینستاگرام، واتساپ و تلگرام بوده و کمترین میزان استفاده مربوط به بله، تویتر و فیس بوک می باشد. نوع و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر الگوی مناسبات اجتماعی و عاطفی واقعی دانشجومعلمان اثر گذاشته و تاحدی آنرا به نفع الگوی مناسبات اجتماعی و عاطفی مجازی سوق داده است. نتیجه گیری : بهره مندی دانشجومعلمان از فضای مجازی زمینه روابط و تعاملات جدیدی از نوع مجازی را ایجاد کرده و بر نگرش و عملکردآنها در حال و آینده تاثیر خواهد گذاشت.
مطالعه فراوانی مصرف دخانیات در میان دانش آموزان: دانش آموزان پایه هفتم شهرستان رباط کریم
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: در عصر نوین استعمال دخانیات بعنوان یک رفتار پرخطر رشد فزاینده ای در نوجوانان داشته است. لازمه مداخلات اثر بخش با هدف کاهش و کنترل تاثیرپذیری نوجوانان از این آسیب ، انجام مطالعات و پژوهش در همه حوزه های مرتبط با این آسیب می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که با هدف بررسی فراوانی مصرف دخانیات در بین دانش آموزان پایه هفتم در شهرستان رباط کریم انجام شده است. روش: این مطالعه با روش پیمایش انجام شده است. با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای از 79 مرکز آموزشی، 20 مرکز بعد از تفکیک و دسته بندی بصورت تصادفی و هدفمند انتخاب شد. در مرحله بعد تعیین حجم نمونه پژوهش در بین 700 نفر دانش آموز پایه هفتم که از میان مراکز منتخب به صورت داوطلبانه بعنوان جامعه آماری طرح پاد انتخاب شده بودند؛ با استفاده از فرمول کوکران صورت گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات ابزار پرسش نامه بکار گرفته شد. در این بررسی برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها این مطالعه نشان داد که مصرف مواد دخانی همراه با کاهش سن مصرف در نوجوانان بطور فزاینده ای افزایش یافته است. مصرف قلیان در نوجوانان به تبعیت از اطرافیان نزدیک و عادی انگاری مصرف قلیان، بیش از سایر موارد است. نتیجه گیری: مصرف علنی قلیان و سایر دخانیات توسط اعضای خانواده به ویژه پدر، داشتن بستگان و دوستان صمیمی مصرف کننده، کنجکاوی و شرایط سنی، همراهی با همالان مصرف کننده، امکان مصرف دخانیات در منزل بیش از مکان های دیگر، پایین بودن تحصیلات والدین و تأثیر منفی آن بر سطح سواد خود مراقبتی نوجوانان، تسهیل کننده ارتکاب استعمال دخانیات در نوجوانان بود.
الگوی گسترش ادبیات رضوی کودک و نوجوان در کتب درسی و مدارس
حوزههای تخصصی:
ادبیات رضوی کودک و نوجوان به عنوان یکی از شاخه های ادبیات، نقش مهمی در تربیت و جامعه پذیری کودکان دارد که به نظر می رسد در کتب درسی و مدارس کمتر به آن پرداخته شده است و لذا آگاهی از شرایط، علل و عوامل اثرگذار گسترش آن، یاری گر رسیدن به ساحت های مختلف تربیتی و کمال مطلوب در فرآیند مذکور باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی گسترش ادبیات رضوی کودک و نوجوان در کتب درسی و مدارس است. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند با مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با استادان دانشگاه و معلمان استان کرمانشاه گردآوری و طی سه فرآیند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 285 مفهوم اولیه، 104 مضمون فرعی و 17 مضمون اصلی است که مقوله هسته، «گسترش ادبیات رضوی کودک و نوجوان در کتب درسی و مدارس» برساخت گردید و الگوی پارادایمی بدست آمده، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی کرده و برای رسیدن به نتایج مطلوب لازم است توجه بیشتری به مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم جهت بهبود این فرآیند صورت پذیرد.
تحلیل و تبیین فلسفی هویت حرفه ای معلم بر اساس فلسفۀ تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل و تبیین هویت حرفه ای معلم براساس فلسفه تربیت اسلامی، با تأکید بر یافته های مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران و نظریه عاملیت انسان (باقری، ۱۳۹۹) انجام شده است. مسئله اصلی پژوهش آن است که هویت حرفه ای معلم در منظومه فلسفه تربیت اسلامی چگونه معنا یافته و چه مؤلفه ها و سازوکارهایی در تکوین و تعالی آن نقش آفرین هستند؟ روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد فلسفی- تحلیلی است. در پاسخ به مسئله پژوهش، ابتدا مؤلفه های کلیدی چون هویت، عاملیت، هویت جمعی و حرفه از منظر فلسفه تربیت اسلامی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلم براساس فلسفه تربیت اسلامی، فردی هویت مدار و تحول گرا در بستر موقعیت با توجه به ارزش های اصیل فرهنگی جامعه است. هویت حرفه ای معلم، به عنوان یکی از اقسام هویت جمعی ناظر به عمل معلمی، امری پویا، چند مؤلفه ای و ترکیبی از عناصر معرفتی، انگیزشی، ارادی و عملی است که در بستر موقعیت و درپی تلاش آگاهانه فرد شکل می گیرد که در آن، «حرفه» عملی است پیوندخورده با مبادی شناختی، میلی (گرایشی) و ارادی. تکوین و تعالی هویت حرفه ای معلم، ضمن رعایت اصل عاملیت معلم، براساس کسب شایستگی های مورد نیاز برای درک وی از موقعیت خویش و دیگران و تلاش برای اصلاح و ارتقاء آن در طول زندگی حرفه ای براساس نظام معیار اسلامی شکل می گیرد. همچنین مؤلفه های هویت حرفه ای معلم، شامل سه دسته عمومی، عام و خاص است. مؤلفه های عمومی شامل آن دسته از صفات و توانمندی ها است که به حرفه معلمی اختصاص نداشته و شایسته است عموم افراد جامعه واجد آنها باشند، هرچند احراز این مولفه ها را می توان و باید به عنوان پیش نیاز لازم برای ورود به حرفه معلمی دانست. مؤلفه های عام، ناظر به صفات و مهارت هایی است که همه معلمان لازم است در امر تربیت دارا باشند. مؤلفه های اختصاصی هویت حرفه ای معلم نیز شامل دانش و مهارت محتوایی معلمان در رشته تخصصی خاص خویش است. از ویژگی های تعریف حاضر، تأکید بر «هویت مداری»، «موقعیت مندی» و «عاملیت» معلم در عین تعامل ناهمتراز با متربیان و نیز گرانباری هویت حرفه ای معلم از میراث فرهنگی جامعه است که او را از صرفاً انتقال دهنده محتوای علمی، به کنشگری آگاه، اخلاقی و تحول آفرین در هویت متربیان، متناسب با موقعیت مبدل می سازد.
تحلیل احادیث تعلیم باب هُدی از منظر حکمرانی دانش و آموزش
حوزههای تخصصی:
احادیثی با مضمون تعلیم باب هدی و معلم خیر که در روایات اسلامی وجود دارد، ظرفیت بالایی جهت توشه برداری در راستای سامان بخشی به حکمرانی دانش و آموزش دارد. تحلیل و بررسی روایات تعلیم باب هدی که قرابت مضمونی فراوانی با تعلیم خیر دارند، علاوه بر اثبات مطلوبیت تعلیم هدایت آمیز، مُهر بطلانی بر حکمرانی سکولار در حیطه علم و تعلیم و ایده فراغت دانش از ارزش هستند. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی استنباطی به بررسی این احادیث از منظر حکمرانی دانش و آموزش بپردازد. پس از غربال حجّیت محور این روایات، مطالب فراوانی در راستای تکمیل پازل حکمرانی، از ادلّه معتبر قابل اصطیاد است. برخی از دلالت های استنباط شده بدین قرار است: جهت گیری کلان فضای تربیت، انگیزه بخشی جهت ورود باذلانه به عرصه تعلیم هدایت آمیز، توجه به ظرفیت ابزارهای نوین جهت نشر مضاعف دانش، بازبینی و کشف مولفه های صحیح ارزیابی معلمان، پرهیز از ذهن گرایی محض در جوامع علمی و فرهنگ سازی عمومی آموزش هادیانه.
فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی-توسعه ای بوده و با هدف فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان انجام شده است. بدین منظور در بخش کیفی پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی سال 1390 تا 1403 شمسی و 2010 تا 2025 میلادی، تعداد 43 مقاله در زمینه مدیریت اثربخش و تقویت سبک زندگی اسلامی، ارزیابی گردیده و در نهایت 30 مقاله به روش هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. جامعه مشارکت کنندگان جهت اولویت بندی مولفه ها شامل مدیران مدارس دوره متوسطه است که به روش هدفمند 12 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از مطالعات داخلی و خارجی و پرسشنامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب های معرفتی و ارزشی اسلام می تواند تأثیراتی بر رویکردهای فردی دانش آموزان داشته باشد. با این حال، در چارچوب اسلامی، مدیریت اثربخش باید به گونه ای طراحی شود که توازنی مطلوب بین آزادی های فردی و اصول دینی ایجاد کند. روش ها و اهداف آموزشی به ویژه در زمینه ارزشیابی آموزشی، زمانی که با توجه به ارزش های اسلامی تنظیم شوند، می توانند نقش اساسی در هدایت دانش آموزان به سمت یادگیری اخلاقی و ارتقاء تعامل اجتماعی بر پایه ارزش های اسلامی ایفا کنند. علاوه بر این، استفاده از روش های آموزشی نوین و توجه به عوامل اجتماعی-فرهنگی، محیطی آموزشی را فراهم می آورد که در آن دانش آموزان می توانند به طور مؤثر فناوری های روز را با آموزه های اسلامی ترکیب کنند. در نهایت، بهره گیری از اعتقادات مذهبی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی، در کنار مدیریت اثربخش، می تواند دانش آموزان را به تحقق آرمان های اخلاقی و دینی سوق دهد.