فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اعجاز اخلاقی یکی از ابعاد مهم اعجاز قرآن است قرآن دارای نظام اخلاقی بوده و میتواند برای تربیت افراد برنامه کامل و جامعی ارائه دهد تحول اخلاقی فردی، اجتماعی و الهی، محکم و بلند همگام با تحول اعتقادی حساس و سنجیده از ویژگیهای اعجاز اخلاقی قرآن میباشند. هدف این تحقیق تبیین زمینه ها و ساحتهای اعجاز اخلاقی قرآن و میزان تأثیرات و پی آمدهای تربیتی است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه قرآن نسبت به فضایل و رذایل اخلاقی را تحلیل و تبیین نماید. یافته ها : اعجاز اخلاقی قرآن کریم یکی از ابعاد اعجاز قرآن است. و در آثار علامه مجلسی، علامه بلاغی و دیگران به چشم می خورد و سه رویکرد در اعجاز اخلاقی قرآن مطرح است رویکرد گزاره ای، رویکرد نظام واره ای و رویکرد تحول گرایانه. طبق این سه رویکرد میتوان ادعا کرد که قرآن دارای نظام اخلاقی بوده و میتواند برای تربیت افراد برنامه کامل و جامعی ارائه دهد و ویژگیهای اعجاز اخلاقی قرآن عبارت است از شمولیت تحول اخلاقی فردی، اجتماعی و الهی، محکم و بلند، همگام با تحول اعتقادی و حساس و سنجیده ، طبق بررسی صورت گرفته، قرآن کریم نسبت به فضایل و رذایل اخلاقی تبیین جامعی ارائه نموده است. به اعمال انچه که از آیه رضاع برآمد آن بود که اسلام مدافع حقوق کودک و مادرش است و پدر و مادر سرنوشت فرزند خود را فدای اختلافات و طلاق نکنند و برای کودکان خود برنامه ای دقیق و جامع بریزند که عاقبت مآیه زیان برای خود و فرزندانشان نشود. توجه به دوران شیرخوارگی کودک یک اصل اساسی است که در آن باید به کودک و مادر آنها توجه شود و حقوق و هزینه هایشان تامین شود و اگر فرزندی مادر نداشت توصیه شده برایش دآیه گرفته شود و خداوند در این مسئله انسان آگاهی کامل دارد و در ادامه در آیات مریم اینگونه برداشتیم که رهبران الهی مثل پیامبران باید با خرافه بت پرستی مبارزه کنند و این کار را با دعوت خویشان نزدیک آغاز میکنند و راه صداقت را در پیش میگیرند. بحث و نتیجه گیری : اعجاز اخلاقی قرآن کریم یکی از ابعاد اعجاز قرآن است. تربیت متربیان در سه ساحت مذکور از مسائل پراهمیت و مبتلا به علوم تربیتی به شمار می آید. این جامعیت میتواند در تربیت افراد جامعه بسیار مؤثر واقع گردد. همچنین در راستای عملی سازی فضایل اخلاقی عوامل تقویت اراده و موانع عمل را برای متربیان خود بیان نموده است.
تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
147 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهشِ حاضر بررسی تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی همبستگی به کمک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه پژوهش را همگی معلمان مدارس دولتی و غیردولتی شهرستان خدابنده به تعداد ۹۵۶ نفر تشکیل می دهند. نمونه پژوهش نیز شامل 274 معلم بود که به روش نمونه گیری سهمیه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، سه پرسش نامه سبک رهبری دیجیتال انجمن بین المللی فناوری آموزش (2014)، تدریس دیجیتال حمزه و همکاران (2021) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتز و میشرا (1997) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو نرم افزار اس پی اس اس 26 و اسمارت پی ال اس 3 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری دیجیتال بر دو متغیر تدریس دیجیتال (بتا=89/0) و توانمندسازی روان شناختی معلمان (بتا=65/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. توانمندسازی روان شناختی معلمان نیز بر تدریس دیجیتال معلمان (بتا=82/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین رهبری دیجیتال با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (بتا=24/0) بر تدریس دیجیتال معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. براساس یافته های پژوهش، گفتنی است که موفقیت سبک رهبری دیجیتال بر تدریس دیجیتال معلمان نیازمند فرهنگ سازی در به کارگیری ابزارهای دیجیتال در فرایندهای یاددهی –یادگیری، فراهم کردن زیرساخت های لازم برای تدریس دیجیتال معلمان و کمک به افزایش شایستگی ها، مهارت ها و اعتمادبه نفس معلمان در استفاده از ابزارهای دیجیتال در فرایند یاددهی- یادگیری است.
فراوانی شاخص های انسجام خرد در سطوح مختلف بازنمایی متن در چارچوب الگوی ساخت-تلفیق کینچ: شواهدی از کتاب های فارسی دوره های ابتدایی، متوسطۀ اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
107 - 124
حوزههای تخصصی:
خواندنْ مهارت زبانی مهمی است؛ زیرا بخش عظیمی از یادگیری از این طریق است. برای بهبود مهارت خواندن باید نوع و سطح متنی که آموزش داده می شود با دانش آموزان متناسب باشد. به همین دلیل، محققان از دیرباز به تعیین سطح دشواری متن (خوانش پذیری متن) توجه داشته اند. یکی از شاخص های خوانش پذیری متن، انسجام در سطح خُرد است. هدف پژوهش حاضر، بررسی معناداریِ فراوانی انواع شاخص های انسجام خرد در سطوح مختلف بازنمایی متن (روساختی و متن پایه و الگوی موقعیتی) کتاب های فارسی دوره های ابتدایی (پایه ششم) و متوسطه اول (پایه نهم) و متوسطه دوم (پایه دوازدهم) در چارچوب الگوی ساخت تلفیق کینچ (1998-1988) است. این مطالعه پژوهشی ترکیبی است. در بخش کیفی، انواع شاخص های انسجام خرد در سطوح گوناگون بازنمایی متن این کتاب ها مشخص شدند. سپس، در بخش کمی، فراوانی این شاخص ها در متن این کتاب ها تعیین شده و معناداری فراوانی آن ها با مجذور کا محاسبه شد. نتایجْ حاکی از تفاوتِ معنادار میان فراوانی شاخص های انسجام خرد در سطوح مختلف بازنمایی متن کتاب های فارسی در هر سه دوره تحصیلی است. با طولانی ترشدن متن کتاب ها از پایه ششم به پایه های نهم و دوازدهم، فراوانی بیشتر شاخص ها افزایش یافت؛ اما این افزایش قاعده مند نبود. ظاهراً رویکرد آموزشی این کتاب ها، رویکردی مهارتی است؛ به این معنا که بر آموزش و تقویت مهارت های زبانی (خواندن) تأکید دارد؛ ولی با توجه به نتایج این مطالعه شاید بتوان گفت در عمل و به ویژه در تدوین متن کتاب های فارسی به این مهارت چندان توجه نشده است.
بررسی رابطه تاب آوری با سخت کوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان تربیت محور است و مأموریت اصلی آن تأمین، تربیت، تقویت و بهسازی منابع انسانی آموزش وپرورش است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه تابآوری و سختکوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد، انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان، پردیس فاطمه الزهرا (س)یزد به تعداد 90نفر بود که در سال تحصیلی ۱۴۰2 –1401 در این دانشگاه، مشغول به تحصیل بودند . کل جامعه از طریق روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند ولی در نهایت 73نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار سنجش در این پژوهش شامل مقیاس تابآوری کانر - دیویدسون (2003) و مقیاس سختکوشی بارتون (1989) بود. اطلاعات جمعآوری شده با روش ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مولفه های هر دو متغیر تابآوری و سختکوشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.با توجه به نقش مهم تابآوری و سختکوشی در رشد شایستگی و صلاحیتهای حرفهای دانشجو- معلمان ، لازم است، برای رشد و ارتقا چنین توانمندیهایی، برنامهریزی گردد.
رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
معلم به عنوان عنصر اصلی در فرایند تدریس برای ارائه یک تدریس مطلوب می بایست هم زمان مجموعه ای از دانش ها و مهارت ها را به طور هنرمندانه با یکدیگر ترکیب کرده و با به کارگیری آن ها تدریس اثربخش را طراحی و در کلاس ارائه کند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مقطع دبستان شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. نمونه آماری متشکل بود از 302 نفر از این معلمان که مطابق جدول مورگان برآورد و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه توسعه حرفه ای کنتاکی (1993)، پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسش نامه تدریس اثربخش آموزگاران محمودی و همکاران (1398) بود. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین روش تدریس اثربخش با توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های آن، رابطه معنادار و مستقیم آماری وجود دارد (p≤0.01). نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری حاکی ازآن بود که توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های استقلال، حس اهمیت، شایستگی و اثربخشی توان پیش بینی تدریس اثربخش را دارند (p≤0.05). از این یافته ها نتیجه گیری می شود که با ارتقای سطح توسعه حرفه ای و افزایش توانمندی روان شناختی معلمان می توان به بهبود تدریس مؤثر آن ها و درنتیجه، افزایش کیفیت آموزش و یادگیری کمک نمود.
واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
130 - 146
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی دوران کرونا در نظام آموزش و پرورش (مطالعه موردی: معلمان مدارس ابتدایی) انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شاغل در مدارس دولتی استان البرز به تعداد 6657 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول کوکران تعداد 363 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و برای سنجش یادگیری ضمنی در سازمان، از پرسشنامه محقق ساخته یادگیری ضمنی استفاده شد. بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با یادگیری ضمنی با همبستگی پیرسون و بررسی توانایی فرهنگ سازمانی در پیش بینی یادگیری ضمنی با تحلیل رگرسیون انجام شده است. نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری ضمنی در مدرسه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین فرهنگ سازمانی، می تواند پیش بینی کننده یادگیری ضمنی در مدرسه باشد.
اولویت بندی راهکارهای توسعه مشارکت فرابخشی در ورزش دانش آموزی با استفاده از مدل تفسیری – ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۷۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی راهکارهای توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی با استفاده از روشهای کیفی دلفی و غربالگری فازی و روش کمی مدل سازی تفسیری- ساختاری انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. برای انجام دادن پژوهش ابتدا با روش کیفی دلفی 23 راهکار توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی از طریق تحلیل محتوای ادبیات موجود و 15 مصاحبه انجام شده با خبرگان استخراج شد و با به کارگیری روش غربالگری فازی 22 راهکار مورد تأیید خبرگان استخراج شد. پس از آن با روش کمی مدل سازی تفسیری- ساختاری روابط میان راهکارهای توسعه مشارکت تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. در نهایت به منظور خوشه بندی راهکارها از روش MICMAC استفاده شده و نتایج نشان داده است که سه راهکار «فراهم کردن زیرساختهای قانونی مشارکت در سه سطح کلان، سازمانی و محلی»، «تعریف و تفهیم مشارکت در سطح کلان به منظور ایجاد شرایط تسهیل کننده، تشویقی و حمایتی» و «ایجاد معاونت تربیت بدنی در ساختار ادارات آموزش و پرورش» از تأثیرگذارترین راهکارهای توسعه مشارکتهای فرابخشی در ورزش دانش آموزی به شمار می آیند. بنابراین توسعه مطلوب مشارکت فرابخشی در ورزش دانش آموزی مستلزم فراهم کردن این سه دسته زیرساخت است که با درگیرشدن همه گروهها امکان پذیر است.
فراتحلیل عوامل اثرگذار بر اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۲۳۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیلهای ارائه شده در زمینه عوامل اثرگذار بر اضطراب امتحان و روش آن فراتحلیل بوده است. جامعه آماری پژوهش را همه مقالات دارای درجه علمی - پژوهشی، طرحهای پژوهشی در مراکز تحقیقات سازمان آموزش و پرورش و پایان نامه های موجود در دانشگاههای محقق اردبیلی و رازی طی سالهای 1394-1380، تشکیل می داد. از میان پژوهشهای انجام شده 55 مورد برای بررسی برگزیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با سه نرم افزار CMA2 ، Excel و SPSS نسخه 22 انجام گرفته است. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در سطح آمار استنباطی برای محاسبه اندازه اثر از g هگز و مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی، برای بررسی معناداری فراوانی پژوهشها از روش شمارش کای اسکوئر و برای ترکیب اندازه اثرها از روش ترکیب احتمالات t واینر استفاده شده است. به منظور بررسی همگنی مطالعات از آزمون I2 و Q استفاده شده است که نشان داد مطالعات اولیه همگن نیستند. اندازه اثر محاسبه شده برای مطالعات تحت هر دو مدل ثابت و تصادفی از نظر آماری برای متغیر مورد بررسی معنادار بود. همچنین نتایج ترکیب احتمالات t واینر نشان داد که میان اندازه اثرها ی ترکیب شده تفاوت معنادار وجود دارد. به طورکلی بررسی عوامل تأثیرگذار بر اضطراب امتحان بر اساس پژوهشهای انجام گرفته به شناسایی 47 عامل با قدرت اثر بزرگ منتج شده است و متغیرهای جهت گیری هدف، آموزش کنترل توجه و درمان فراشناختی بالاترین اثر را بر اضطراب امتحان دارند و این ارتباط به توجه افزون تر متولیان امر به متغیرهای مذکور نیاز دارد.
Explaining the Structural Relationship of Teachers' Readiness for Change, Their Perception of Social Capital, and Teachers' Tendency to Participate: The Case Study Education in Fars Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
24 - 45
حوزههای تخصصی:
The current study explained the structural relationship between readiness for change, social capital, and teachers' tendency to participate. The current research was applied in terms of purpose and was a correlation type in descriptive-survey research. This study's statistical population includes all education teachers in Fars province in 2021-22, and 500 were selected using random class sampling. The research tool included three questionnaires on readiness for organizational change, the tendency to participate, and social capital, which were distributed and collected after calculating validity and reliability. This research showed 1) a positive and significant relationship between teachers' perception of social capital and teachers' tendency to participate and 2) a positive and significant relationship between teachers' readiness for change and their tendency to participate. In addition, the simultaneous relationship between readiness for change and social capital with teachers' tendency to participate concluded that the variable of readiness for change is a positive and significant predictor of the tendency to participate, but social capital does not significantly predict the tendency to participate
The Effect of Knowledge-Based Leadership on The Innovative Educational Activities of Teachers with The Mediating Role of Making Schools Smart(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
109 - 131
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the effect of Knowledge-based Leadership on the innovative educational activities of first-secondary teachers in Durood City with the role of mediator in Making Schools Smart Plan.
This study is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection method and structural equation modeling. The statistical population includes all the teachers of secondary schools of Dorud City and 135 of them were selected as a sample by stratified random sampling method. Data collection was done with Donit and DePablo's (2015) Knowledge-based Leadership questionnaires, Saatchi, Kamkari, and Askarian's (2010) innovative educational activities questionnaire, and Smartening Schools scale Jafari Hajti's (2015). Average Variance Extracted, Cronbach's alpha coefficient, and composite reliability (CR) were used to measure the validity and reliability of the tools, and the results of all the indices confirmed that the questionnaires have a suitable and acceptable condition. The final analysis of the data using SPSS software and Smart PLS was done.
According to the standard coefficients of the path, the direct effect of knowledge-based leadership on innovative educational activities is 0.532; The amount of indirect effect is 0.270 and its overall effect is equal to 0.802. Also, the smartness of schools directly explains innovative educational activities by 0.428 (42.8%). Knowledge-based leadership is one of the effective leadership styles to strengthen innovative activities in organizations especially in schools. Smartening schools by strengthening learning-teaching processes and creating an interactive environment can facilitate innovative educational activities.
تحلیل محتوای کتاب های زبان انگلیسی دوره اول متوسطه بر اساس فرمول خوانایی Fog
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه اول بر اساس فرمول خوانایی Fog در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ صورت گرفته است. روش ها : به همین منظور از تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کتب زبان انگلیسی سه پایه مقطع متوسطه اول بوده است که تمامی حجم جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش هم شامل سیاهه تحلیل محتوا بر اساس روش خوانایی Fog است که در سه بخش تعداد جملات، تعداد لغات و تعداد لغات چندسیلابی هر کتاب قرار گرفت . واحد تحلیل در متون و درک مطلب، لغت قرار گرفت. یافته ها:یافته ها نشان داد که میزان درجه دشواری متون و درک مطلب در سه پایه به ترتیب پایه هفتم ۴.۸۹، پایه هشتم ۷.۰۹ و پایه نهم ۸.۹۵ می باشد که این میزان حاکی از آن است که کتاب پایه هفتم دارای درجه دشواری پایین تر از حد مطلوب و پایه های هشتم و نهم دارای درجه دشواری ایده آل و متوسط برای زبان آموزان مبتدی هستند. همچنین نتایج بیانگر این است که بیشترین تعداد لغات به ترتیب در پایه های هفتم با ۳۹.۳۶ درصد، پایه نهم با ۳۱.۷۹ درصد و پایه هشتم با ۲۸.۸۵ درصد وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل ضعف و ناتوانی دانش آموزان در خواندن و فهمیدن متون در سطوح بالاتر به خاطر ساده بودن بیش از حد مطالب در متوسطه اول می باشد.
اثر شخصیت تاریک مدیران مدارس بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با وجود تبعات مخرب رفتارهای انحرافی زیرآب زنی، منفعت طلبی شخصی، ماکیاول گرایی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی تا کنون این رفتارها مورد غفلت واقع شده اند. مطالعه با هدف بررسی اثر شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) مدیران مدارس بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی مدیران مدارس شهر زاهدان در سال تحصیلی 1401-1400 به حجم 380 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 191 مدیر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های زیرآب زنی (اقتباس از شول و همکاران، 1398)، سه گانه ی شخصیت تاریک (جوناسون و وبستر، 2010) و منفعت طلبی شخصی (اقتباس از هادوی نژاد و امیرخانلو، 1395) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: اثر مستقیم شخصیت تاریک بر زیرآب زنی (70/5, t=32/0β=) و منفعت طلبی شخصی (41/4, t=38/0β=)، اثر مستقیم منفعت طلبی شخصی بر زیرآب زنی (15/8, t=51/0β=) مثبت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم شخصیت تاریک بر زیرآب زنی با میانجی گری منفعت طلبی شخصی (87/3, t=19/0β=) مثبت و معنادار بود.
بحث و نتیجه گیری: مدیران دارای شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) بیشتر به دنبال منفعت شخصی خود در سازمان بوده که این امر به نوبه خود موجب بروز رفتار زیرآب زنی می گردد. به مدیران عالی سازمان ها پیشنهاد می گردد که در انتخاب مدیران شخصیت و منفعت طلبی آن ها را با کمک روانشناسان شخصیت شناسایی کنند.
توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان ششم ابتدایی به روش سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی به روش سناریونویسی بود. اگر چه تلاش هایی در زمینه ی تدوین الگوهای آموزش مهارت های اجتماعی انجام شده است اما به نظر می رسد تاکنون الگویی نسبتاً جامع و معتبر با روش بدیع سناریونویسی که بتواند راهنمای عمل معلمان در کلاس باشد، ارائه نشده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره ی پژوهش کیفی می باشد و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا در مرحله ی اول بر مبنای فرایند سه سویه سازی (مبانی نظری، پژوهش های پیشین و مطالعات و تجارب زیسته ی پژوهشگر) یک الگوی مفهومی استخراج گردید و پس از انجام کدگذاری باز و محوری، در مرحله ی دوم محتوای مورد نظر از منظر این الگو به کمک ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر، بررسی و ارائه شد.
یافته ها: محتوای استخراج شده بر اساس این الگو به روش سناریونویسی تدوین شد. بر اساس روش سناریونویسی در ارائه ی محتوا، مهارت های اجتماعی مورد نظر در این الگو، نهایتاً به دو دسته ی مهارت های منشی و مهارت های روشی تقسیم بندی شدند.
بحث و نتیجه گیری: نخستین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که محتوای کتاب مطالعات اجتماعی که اصلی ترین درسی است که به آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان می پردازد، بیشتر به مفاهیم دانشی و شناختی پرداخته است و کمتر به بعد مهارتی در این کتاب توجه شده است؛ پس از استخراج الگوی مفهومی در مرحله اول و پس از انجام کد گذاری باز و محوری، الگو توسط ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر پایه ششم ابتدایی بررسی و ارائه شد و سپس مؤلفه های محتوای طراحی شده بر اساس الگوی اولیه به روش سناریونویسی استخراج گردید.
The comparative impact of reasoning gap tasks and opinion gap tasks on young EFL learners’ classroom engagement(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
56 - 65
حوزههای تخصصی:
This study examined the differences between the effects of reasoning gap tasks and opinion gap tasks on young EFL learners’ classroom engagement. The participants comprised 63 Iranian young EFL learners within the age range of 9 to 12 years old. These 63 learners were selected out of an initial number of 100 male and female EFL learners at the intermediate level based on their performance on a Flyers test. The 63 selected participants were divided into two intact groups consisting of 31 learners in the opinion-gap task experimental group and 32 learners in the reasoning-gap experimental group. Then, an engagement checklist was used by two raters in the two groups as pretest. After that, for ten sessions each lasting for 90 minutes, in one of the groups, the researcher carried out opinion-gap tasks while reasoning gap tasks were implemented in another experimental group. Upon finishing the treatment, the two raters used exactly the same checklist and obtained the posttest engagement scores. The analysis of the data through the parametric test of paired sample t-test indicated that both task types significantly impacted young EFL learners’ classroom engagement. Besides, the results of Mann-Whitney U Test revealed that there was no significant difference between the effects of reasoning gap tasks and opinion gap tasks on young EFL learners’ classroom engagement. Based on the results, EFL teachers are recommended to use both task types to enhance EFL learners’ classroom engagement.
شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آموزش های مؤثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران می باشد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نوع کاربردی و میدانی و جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران تشکیل دادند. جهت نمونه گیری از روش اشباع نظری استفاده شد و 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند.به منظور گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه مقایسات زوجی محقق ساخته استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ انجام و 0.87 به دست آمد. پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های گرندد تئوری و اورسته و نرم افزار Expert choice انجام شد.یافته ها: شواهد حاکی از آن است که از بین آموزش های مؤثر نیروی انسانی جهت پیاده سازی تجارت الکترونیک، آموزش استفاده از تکنولوژی با ضریب(1)، آموزش تفکر انتقادی و تحلیل با ضریب(0.840) و آموزش افزایش توانایی های تکنولوژی با ضریب(0.740) در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده برخورداری از آموزش و تخصص لازم در ارتباط با بکارگیری فنون تجارت الکترونیک، برای کسب و حفظ مزیت تجاری در محیطی که رقابت شدید در آن برقرار است و جذب، تربیت و حفظ نیروی کار تخصصی که در ارتباط با فنون تجارت الکترونیک به سطح حرفه ای رسیده باشد الزامی است.
مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
136 - 159
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل و به روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیل مضمون و با استفاده از منابع و بانک های اطلاعاتی معتبر علمی به منظور ارتقای کیفیت کاری کارکنان در سازمان، انجام شده است. ضمن بررسی دیدگاه و نظریات معتبر در موردبررسی مؤلفه های ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان دانشگاه کابل به طورکلی، در گام دوم ضمن جمع آوری داده ها با ابزار روش مصاحبه و با شناسایی و دسته بندی مقوله ها و مضامین، از دل اطلاعات جمع آوری شده که شامل مؤلفه و مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی ازجمله: 1- عوامل فردی: قابلیت ها و مهارت های اداری و روابط کاری (برنامه های آموزشی بر ایجاد مهارت ها و قابلیت ها روابط کاری مدیران و کارکنان) 2- عوامل اداری: بررسی روش های مشخص بر ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان (ارتقای کیفیت کاری و فرهنگ همکاری، روش های تشویق مالی- معنوی، مشارکت مدیران و کارکنان در تصمیم گیری اداره) 3- شناسایی نقاط قوت و ضعف عملکردها و بهبود کارکردهای مدیران و کارکنان (نقاط قوت اداره، نقاط ضعف اداره، بهبود عملکرد کاری مدیران و کارکنان) 4- ایجاد انگیزه کاری میان مدیران و کارکنان از طرف رهبری دانشگاه (انگیزه کاری و تشویق مسئولین، روش های ایجاد انگیزه، ارتباط انگیزه با عملکرد) چگونگی و فرایند جامع مدیریت منابع انسانی در راستای ارتقای کیفیت کاری مدیران و کارکنان و روابط میان ابعاد و مؤلفه های مختلف آن را منعکس می نمایند.
ارائه الگوی آموزش مهارت محور مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
90 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه با استفاده از تئوری داده بنیاد است. برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی و برای تحلیل داده ها از نرم افزار MaxQDA استفاده شد. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند بود که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزه های مدیریت آموزش و آموزش مهارت محور به اشباع رسید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که پدیده محوری آموزش مهارت محور دارای سه مؤلفه تسهیل کننده زندگی فردی و اجتماعی؛ مهارت ارزش آفرین و مهارت انسان ساز است. شرایط علّی که سبب بروز پدیده الگوی آموزش مهارت محور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه می شود، در چهار دسته فشارهای عصر جدید برای تغییر؛ فشار نیازمندی های جامعه؛ عملکرد ضعیف نظام آموزشی غیر مهارتی در برابر نظام مهارت محور؛ باورهای فرهنگی جامعه قرار گرفتند. شرایط زمینه ای دارای 5 مؤلفه اصلی شامل سیاست گذاری برای سیستم های نوین آموزشی؛ ارتقا منابع انسانی مهارت محور؛ تأمین امکانات و زیرساخت های مادی؛ بستر مناسب تکمیل کنندگان آموزش مهارت محور و باورهای فرهنگی جامعه و خانواده ها بود. راهبردهای مناسب برای دستیابی به آموزش مهارت محور بر مبنای نیازهای واقعی جامعه در شش دسته اصلاح فرآیندهای غلط دولتی و حمایت همه جانبه دولت؛ فرهنگ سازی همه جانبه در جامعه؛ تقویت و غنی سازی منابع انسانی مهارت محور در جامعه؛ تغییر در رویه ها و فرایندهای آموزش و پرورش؛ تغییر بنیادی در سیاست های آموزش و پرورش و جذب حمایت مکمل های موثر جای گرفتند. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها در چهار مؤلفه منافع اقتصادی؛ پیامدهای مثبت اجتماعی و فرهنگی؛ پیامدهای مثبت فردی و پیامدهای آموزشی جای گرفتند.
فناوری های نوین: متافیزیک جدید دانش و پداگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم فناوری های نوین، تغییر در ماهیت و معنای دانش و ایجاد متافیزیک جدید برای دانش است به گونه ای که ماهیت و معنای جدیدی از دانش پدیدار می شود که این تغییروتحول به نوبه خود استراتژی ها و روش های یاددهی و یادگیری (پداگوژی) را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این مقاله بررسی چندوچون اثرگذاری فناوری های نوین بر ماهیت و معنای دانش از یک سو و تبیین ویژگی ها و مؤلفه های پداگوژی همسو با فناوری های نوین و همچنین بررسی انواع پداگوژی متأثر از متافیزیک نوین دانش و دلالت های آن برای یاددهنده و یادگیرنده در فرایند تدریس از سویی دیگر است. روش مورد استفاده در ابتدا مفهوم پردازی و سپس نومفهوم پردازی است. یافته ها حاکی از آن است که فناوری نوین دارای سه قابلیت: 1. تولید فولدهای افقی و درنتیجه تغییر در روابط دانش 2. تولید فضای ابرمتنی و فضای بینامتنی و درنتیجه تغییر در سبک دانش 3. ایجاد قابلیت نقشه گذاری و سپس تغییر در خروجی دانش است. تغییر ماهیت پداگوژی به تناسب تغییر در روابط، سبک و خروجی دانش، امری بدیهی است. همچنین گذار از مقولات هستی شناختی به معرفت شناسی و سپس از معرفت شناسی به پدیدارشناسی و درنهایت از مقوله پدیدارشناختی به روش شناسی از نتایج این مقاله است.
مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی بر دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز بود. این مطالعه با روش پژوهش شبه آزمایشی روی دانش آموزان دختر پایه یازدهم در ناحیه سه و چهار شیراز انجام گرفت. از هر ناحیه یک دبیرستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه کنترل (دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل) درنظر گرفته شدند و مباحث یکسانی از درس زیست به آنها تدریس گردید و در پایان با آزمون های محقق ساخته مورد پس آزمون قرار گرفتند. استاندارد بودن آزمون ها توسط دبیران مدارس تایید شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاکی از آن بود که: 1) گروه های آزمایشی (دانش آموز محور) در هر دو ناحیه نمرات بالاتری را نسبت به گروه های کنترل (معلم محور) در آزمون ها کسب کردند 2) ابزارها و امکانات مورد استفاده در روش نوین بیشتر از سنتی بود 3) مدت زمان تدریس در گروه های آزمایشی بیشتر از گروه های کنترل بود 4) میزان سخنرانی معلم و سکوت فراگیران در روش سنتی و میزان پرسش و پاسخ، کار گروهی، جهت دهی به بحث، بررسی فیلم و مشارکت فراگیران در روش نوین بالاتر بوده و تفاوت معنی داری وجود دارد.
Designing and Validating a Model of Professional Learning Community for Secondary Technical and Vocational Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
120 - 158
حوزههای تخصصی:
The present review aims at designing and validating a model of Professional Learning Community for the technical and vocational schools of the upper secondary level.This research is conducted through a qualitative approach and applies the method of Grounded Theory. A Targeted Selection approach was applied for selecting the documents, including all academic sources related to the subject, which constituted the research statistical population of the study. Sixty titles were selected. In addition, Chain Sampling, one of the methods of Targeted Sampling was applied to select the individuals for the interviews and validation sections. Using the Theoretical Saturation method, seventeen individuals for designing the model and for the first phase of validation and forty-two individuals for the second phase of the validation (which assesses the extent to which the model can be executed) participated. Also, the data collection methods employed in each phase included a Semi-Structured Interview for the first phase and a Researcher-Made Questionnaire for the second phase. For analyzing the documents, Qualitative Content Analysis and for analyzing the interview transcripts Inductive Analysis and the coding of Grounded Theory was applied. Results: The results demonstrated that the structure of the professional learning community includes 21 elements that were identified. The model is delineated in 5 steps Plan, Establish, Implement, Modify and Assess, and is validated in two phases. Validation results illustrated a remarkable degree of consistency between the interviewees in the first (structure and elements of the model) and the second (the degree to which the model is executable) phases