فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس هدف های برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
128 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(ترکیبی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 دانشگاه بوده که طبق تقسیم بندی قطب های آموزشی سازمان سنجش، به روش خوشه ای تصادفی، پنج استان سمنان، کرمان، همدان، چهارمحال و بختیاری و فارس انتخاب و از بین 5153 نفر دانش آموخته آنها، به روش تصادفی، 365 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط ده نفر صاحب نظر تأیید و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ، 97/0محاسبه شد.
یافته ها: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
نتیجه گیری: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
تحلیل نقش واسطه ای رهبری تحول آفرین سبز و رهبری مسئولیت پذیر در رابطه بین رفتار طرفدار محیط زیست و مدیریت منابع انسانی سبز (مورد مطالعه: پتروشیمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
188 - 211
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش رفتار طرفداران محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر صورت پذیرفته است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی و پیمایشی قرار دارد و از حیث ماهیت داده ها یک پژوهش کمی است. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 4 پرسش نامه شامل رفتارهای طرف دار محیط زیست: الشایر و همکاران (2021)، مدیریت منابع انسانی سبز: کیم (2019)، رهبری تحول آفرین سبز: ژائو و هوانگ (2022)، رهبری مسئولیت پذیر: وگتلین (2011) است. جامعه آماری این پژوهش پتروشیمی شیراز بود و حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری SPSS Sample Power برابر با 250 نفر بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، به دلیل گستردگی جامعه آماری، از نوع نمونه گیری در دسترس بوده است. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS بود. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده با متغیر آشکار و مدل میانجی جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش تأثیر مستقیم و غیرمستقیم رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز معنادار است. چون هر دو اثر مستقیم اثر غیرمستقیم رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز به واسطه هر دو متغیر رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر معنادار گزارش شده است (0001/0 و 01/0)، می توان استنباط کرد که میانجی گری وجود دارد و متغیرهای رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر دارای نقش میانجی جزئی در تأثیر رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 61/0 تأثیرگذار بوده است. همچنین، رهبری تحول آفرین بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 41/0 و رهبری مسئولیت پذیر بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 45/0 تأثیرگذار بوده است. رفتارهای طرف دار محیط زیست بر رهبری تحول آفرین با ضریب 58/0 تأثیرگذار بوده است. می توان رهبری تحول آفرین را بر اساس رفتارهای طرف دار محیط زیست در جامعه آماری پیش بینی کرد. رفتارهای طرف دار محیط زیست بر رهبری مسئولیت پذیربا ضریب 52/0 تأثیرگذار بوده است و می توان مسئولیت پذیر را بر اساس رفتارهای طرف دار محیط زیست در جامعه آماری پیش بینی کرد.
تحلیل شاخصه های رویکرد «عوامانه نگری» معلّمان به آموزش و تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
81 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل شاخصه های رویکرد عوامانه نگری معلّمان به تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان در استان کردستان بود. برای دست یابی به این هدف، از روش های پژوهش اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوای توصیفی از نوع نوشتاری بهره برده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقّق ساخته بود. پژوهش در دو گام صورت پذیرفت؛ گام نخست، با کمک روش اسنادی- کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، اصطلاحات این مفهوم، استخراج و توصیف شدند. سپس و در گام دوم، از طریق مصاحبه و با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به درجه اشباع، به تعداد شش نفر، ادامه یافتند و سپس به کمک روش تحلیل محتوای توصیفی، متن مصاحبه ها مورد تحلیل واقع شد. ملاک تحلیل در این پژوهش، گزاره معنادار و حاد ثبت، گزاره بود. معانی و شاخصه های این مفهوم از منظر معلّمان مقطع ابتدایی از این منظر در شش تم، دوازده مقوله و بیست و هشت مفهوم حاصل شد. یافته ها نشان داد مفهوم «عوامامانه نگری»، به معنی عدم توانایی ایجاد تغییر در رفتار با استفاده از آموخته ها می باشد. عوامانه بودن نیز به اطّلاعات، نوع بینش و عقاید فرد و فرهنگی که در آن زندگی می کنند، بستگی دارد. درنهایت، رویکرد معلّمان در خصوص عوامانه نگری در تربیت رسمی و عمومی دارای شاخصه هایی مانند مقاومت در برابر تغییر، افکار سنّتی، اندیشه نکردن و عدم پیشرفت می باشد. از همین رو، پیشنهاد می شود تا آموزش و پرورش بر تغییر نگرش معلّمان، تمرکز داشته باشد.
دانش محتوایی دانشجومعلمان دوره کارشناسی آموزش ابتدایی از احتمال: عاملی اساسی در تدریس کارآمد مفاهیم احتمالاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
170 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی درک دانشجومعلمان دوره کارشناسی آموزش ابتدایی از مفاهیم احتمال است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری، کلیه دانشجومعلمان دوره کارشناسی در رشته آموزش ابتداییِ پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی است که درس ریاضیات پایه را گذرانده اند. نمونه آماری شامل 137 دانشجومعلم است که به روش خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، آزمونی محقق ساخته، شامل پنج مفهوم احتمالاتیِ فضای نمونه، احتمال وقوع یک پیشامد، عادلانه بودن، مقایسه احتمال ها و احتمال شرطی بود. روایی این آزمون توسط سه تن از اعضای هیأت علمی دانشگاه های شهر تهران و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل و طبقه بندی پاسخ های ارائه شده، از مدل سولو استفاده شد. این مدل پاسخ های ارائه شده به سؤالات ریاضی را در پنج سطح پیش رونده پیش ساختاری، تک ساختاری، چندساختاری، رابطه ای و انتزاع تعمیم یافته، دسته بندی می کند. نتایج این مطالعه نشان داد که در هر پنج مفهومِ احتمالاتی، کمتر از نصف دانشجومعلمان موفق به ارائه پاسخی کامل در سطح رابطه ای شدند. همچنین، تحلیل داده ها بر حسب رشته تحصیلی مشارکت کنندگان در دوره دبیرستان، حاکی از عملکرد بهتر دانش آموختگان رشته های ریاضی و فیزیک و علوم تجربی و نیز عملکرد ضعیف تر دانش آموختگان رشته علوم انسانی است.
پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ادراک ازکلاس آنلاین، هیجان های کلاسی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
کارکرد آزمون های عملکردی در ارزشیابی از درس تاریخ با تحلیل بخش ارزشیابی کتاب-های درسی متوسطۀ اول
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف شناسایی نقش آزمون های عملکردی در فعالیت های پیش بینی شده برای دانش آموزان اول متوسطه در درس تاریخ و در پاسخگویی به دو سوال تحقیق به مرحله اجرا درآمد. روش تحلیل کمی بوده و حدود 140 سوال و فعالیت مندرج در کتاب درسی سه پایه مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد علیرغم ادعای نویسندگان کتاب که در اهداف غایی به پیوند نزدیک محتوا با مهارت های زندگی اشاره نموده بودند و دبیران را از روش هایی متکی بر محفوظات نهی کرده بودند، بیش از نیمی از فعالیت ها در حوزه شناختی بوده و تنها 47 درصد فعالیت های پیش بینی شده برای دانش آموزان عملکردی است و در پاسخ به سوال دوم که تحلیل فعالیت های عملکردی را موجب شد، از 4 سطح حوزه عملکرد، 95درصد در سطح کتبی و شناسایی بوده و تنها 5 درصد به سطح مهارتی شبیه سازی شده و نمونه کار اختصاص داده شده است.
مقایسۀ اثربخشی آموزش بر اساس الگوی چرخۀ یادگیری، روش مشارکتی و روش معمول بر میزان مشغولیت تحصیلی و نگرش به یادگیری در درس علوم تجربی پسران پایۀ هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش بر اساس الگوی چرخه یادگیری، روش مشارکتی و روش معمول بر میزان مشغولیت تحصیلی و نگرش به یادگیری در درس علوم تجربی پایه هشتم پسران انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه هشتم دوره اول متوسطه سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان گیلان غرب بود که از بین آن ها 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مشغولیت تحصیلی تینیو (2009) و پرسشنامه نگرش به یادگیری علوم اکپینر و همکاران (2009) استفاده شد. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد پس از آموزش بر اساس روش چرخه یادگیری، میزان مشغولیت تحصیلی و نگرش به یادگیری گروه آموزش دیده بر اساس الگوی چرخه یادگیری نسبت به روش معمول در مرحله پس آزمون کاهش معنادار داشته و به عبارتی، آموزش بر اساس الگوی چرخه یادگیری نسبت به روش معمول بر میزان مشغولیت تحصیلی و نگرش به یادگیری در درس علوم تجربی اثربخش تر است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، می توان گفت هر دو رویکرد مداخله ای چرخه یادگیری و روش مشارکتی نسبت به روش معمول در افزایش مشغولیت تحصیلی مؤثر بوده اند. همچنین، رویکرد مداخله ای چرخه یادگیری از اثربخشی بیشتری نسبت به روش مشارکتی برخوردار بوده است.
«به صلح مجالی دهید»: سفر از رؤیای جان لنون به رئالیسم سیاسی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحول جنبش های صلح و خود مفهوم صلح از منظر جنبش اعتراضی جان لنون و یوکو اونو [با عنوان] «به صلح مجالی دهید» (۱۹۶۹) می پردازد و نسبت آن با سیاست جهانی معاصر را بررسی می کند. این مقاله استدلال می کند که چشم انداز ایده آلیستی درباره صلح که لنون و جنبش ضدجنگ آن را تبلیغ می کنند، تحت تأثیر واقعیت های «صلح آمریکایی» (پکس آمریکانا) دچار دگرگونی بنیادینی شده است؛ جایی که صلح دیگر از هژمونی و قدرت نظامی ایالات متحده جدایی پذیر نیست. امروزه، چشم انداز صلح مشروط به همسویی با منافع راهبردی ایالات متحده است و از طریق سیستمی پیچیده از حدود ۷۵۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان، تحریم های اقتصادی و جنگ های نیابتی محافظت می گردد. شعار ساده انگارانه ضدجنگِ «به صلح مجالی دهید،»، اکنون جای خود را به محاسبات پیچیده تری داده است: «صلح برای چه کسی، تحت چه شرایطی و به چه بهایی؟». این دگرگونی نه تنها نشان دهنده ساده انگاری جنبش های صلح پیشین است، بلکه تغییر بنیادی در چگونگی مفهوم پردازی و پیگیری صلح در عصری را بازتاب می دهد که تعارض با سیستم های قدرت اقتصادی و سیاسی تنیده شده است.
مطالعه ای بر تاثیر شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در دانش آموزان (مدل سازی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی و مهم در علوم ارتباطات اجتماعی، همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کننده شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.روش پژوهش: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پنج پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، روابط عاطفی اینترنتی، استرس، اضطراب، مقیاس افسردگی (DASS-21)، کیفیت زندگی و چک لیست مشخصات دموگرافیک جمع آوری شد. داده ها در نرم افزارهای SPSS-25، PLS-3 و Lisrel-8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: با توجه به تحلیل مسیر، امتیاز DASS-21 دارای بیشترین ارتباط علی مثبت و معنادار با روابط عاطفی اینترنتی در مسیر مستقیم (B = 0.22) و بیشترین ارتباط منفی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (B = - 0.09) بود. کیفیت زندگی بالاترین ارتباط علی منفی با نمره DASS-21 در مسیر مستقیم (B = - 0.26) و بالاترین ارتباط مثبت با وضعیت اجتماعی-اقتصادی در مسیر غیرمستقیم (B = 0.02) داشت. میانگین مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی (B ≈ − 0.07) و روابط عاطفی اینترنتی (B≈ - 0.09) بیشترین ارتباط منفی را با کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی، روابط عاطفی اینترنتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی-اقتصادی با نمرات بالاتر DASS-21 و کاهش کیفیت زندگی در دانش آموزان همراه بود.
چالش های رسانه های دیجیتالی در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
24 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای رسانه-های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و راهکارهای پیشگیرانه آن است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است و اسناد مورد تحلیل شامل کتب، پایان نامه، مقالات و پیشینه مطالعاتی است. یافته های پژوهش نشان داد؛ مهمترین چالش های رسانه های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان شامل هنجارشکنی، قانون گریزی، تزلزل جایگاه تربیتی والدین و مربیان، سست شدن فضایل تربیتی و اخلاقی، روزمرگی و نابودی تفکر انتقادی، توجه به نیازهای لوکس و غیر ضروری، نقض حریم خصوصی است. همچنین نظارت بر استفاده بهینه از رسانه های دیجیتال (شامل تعیین چارچوب محدودکننده و تقویت تعاملات بین فردی و گروهی)، ایجاد چهره ای الگویی در استفاده منطقی از رسانه ها (شامل مدیریت زمان و میزان استفاده، مدیریت و نظارت بر محتوای رسانه ها، حفظ حریم خصوصی)، پرهیز از معصوم پنداری رسانه ها ، پرورش مهارت تفکر انتقادی و فراگیری سواد رسانه ای مهمترین راهکارهای پیشگیرانه آن است. در پایان می توان چنین نتیجه گیری کرد؛ اگر رسانه های دیجیتال نتوانند همسو با اهداف تربیت اخلاقی نهاد آموزش و پرورش به پرورش کودکانی اخلاق مدار، آگاه، توانمند و مسئولیت پذیر بپردازد در آینده قبول صلاحیت های آن از سوی گروه های مرتبط ذینفع (خانواده ، مدرسه و جامعه) زیر سؤال خواهد رفت.
مقایسه هوش کودکان با و بدون اختلال یادگیری خاص 9-8 ساله در شاخص های کلی آزمون وکسلر پنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
105 - 127
حوزههای تخصصی:
اختلالات یادگیری خاص از شایع ترین اختلالات در مدرسه است که می تواند بر سطح توانمندی هوشی کودکان اثرگذار باشد، بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه هوش کودکان 9-8 ساله با و بدون اختلال یادگیری خاص در شاخص های کلی بر اساس Wechsler-5 بود. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر را تمامی دانش آموزان پایه دوم و سوم مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری و دانش آموزان مدارس عادی ناحیه یک شهر ارومیه در زمستان 1398 شامل می شد. تعداد 70 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم دبستان شهر ارومیه (35 نفر دانش آموز بدون اختلال و 35 نفر مبتلا به اختلال یادگیری خاص) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و آزمون وکسلر ویرایش پنجم (2014) بر روی آنها اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری و با نرم افزار SPSS19 تجزیه وتحلیل شد. سطح معناداری نیز ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در شاخص های سرعت پردازش (001/0=P) و شاخص حافظه فعال (001/0=P) بین دو گروه با اختلال یادگیری خاص و بدون اختلال تفاوت معنی دار وجود داشت؛ با توجه به میانگین نمرات، در این سه شاخص نمرات تراز در گروه دانش آموزان بدون اختلال بالاتر بود. همچنین، در شاخص های درک کلامی (025/0=P)، استدلال سیالی (439/0=P) و شاخص بصری-فضایی (072/0=P) بین دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده دانش آموزان بدون اختلال وضعیت بهتری نسبت به دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در شاخص های کلی هوش داشتند؛ لذا با تکیه بر نتایج به دست آمده می توان از طریق انجام آموزش های ویژه مبتنی بر ارتقای هوش و توانمندی های شناختی، وضعیت دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را در این شاخص ها ارتقا داد.
ارزشیابی برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش: مطالعه موردی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
33 - 49
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزشیابی برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش: مطالعه موردی درس ریاضی انجام شد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش در درس ریاضی برای پایه پنجم ابتدایی در نیم سال دوم 1402-1403 بود که توسط 20 معلم و در مجموع 9 ساعت مورد ارزیابی قرار گفت. ابزار مورد استفاده چک لیست های ارائه شده توسط پژوهش قبلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازt تک نمونه ای استفاده شد و همچنین برای رتبه بندی میزان رعایت اصول طراحی آموزشی در برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش در درس ریاضی از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج حاصل از رتبه بندی فریدمن نشان داد که به ترتیب بعد فنی، محتوا و طرح تدریس در برنامه های تلویزیونی شبکه آموزش در درس ریاضی بیشتر رعایت شده است و همچنین نتایج حاصل از t تک نمونه ایی نشان داد که اصول طراحی آموزشی، بعد فنی، بعد محتوا و بعد طرح تدریس معنی دار بودند اما از بین مولفه های طرح تدریس، مولفه های جلب و حفظ توجه، تامل و تفکر، بازخورد و تقویت یادگیری، کاربرد، ارزیابی و جمعبندی مطالب ارائه شده معنی دار نبودند. بنابراین طراحان آموزشی برای بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در شبکه آموزش در درس ریاضی باید به مولفه های جلب و حفظ توجه، تامل و تفکر، بازخورد و تقویت یادگیری، کاربرد، ارزیابی و جمعبندی مطالب ارائه شده از بعد طرح تدریس توجه بیشتری داشته باشند.
بازنمائی معنائی ادراکات و توصیفات معلمان و مدیران از طرح جابر در مقطع ابتدائی و چالشهای فراروی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
88 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تربیت دانش آموزانی پژوهنده نیاز جامعه پیچیده امروز است، دانش اموزی که تجزیه و تحلیل کنند و به موضوعات پاسخ دهند. بنابراین هدف این پژوهش، بازنمائی معنائی ادراکات و توصیفات معلمان و مدیران از طرح جابر در مقطع ابتدائی و چالشهای فراروی آن است.روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با رویکرد پدیدار شناسی انجام گرفت. جامعه مطالعه شده در این پژوهش مدیران و معلمان ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش شامل 18 نفر از مدیران و معلمان با سابقه تبریز بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع فردماهر این نمونه انتخاب شد. ملاک تعداد نمونه هم اشباع نظری بود. برای جمع آوری داده ها ازمصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده ش د. تجزیه تحلیل واطلاعات به روش استرابرت وکارپنتر(2003) انجام شد. یافته ها: از مصاحبه با مدیران و معلمان شهر تبریز در باب طرح جابر و چالشهای آن 432 کد استخراج شد که در قالب4 مضمون اصلی(بسترهای لازم برای موفقیت طرح جابر، پیامدها مثبت ومحاسن طرح جابر ، معایب و محدودیتهای طرح جابر و روش های اصلاح و بهینه کردن طرح جابر) و 16 مضمون فرعی این مضامین سازماندهی شدند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه طرح جابر یکی از طرح های پروژه محور در دوره ابتدائی است، می توان با رعایت الزامات فوق و رفع موانع مذکور انتظار داشت که طرح جابر بن حیان پیامدهای مطلوب توانمندی در یادگیری پژوهش، برخورداری از روحیه پژوهشگری و برخورداری از مهارت پژوهشگری را در دانش آموزان مقطع ابتدائی به دنبال داشته باشد.
تاریخ فشرده رهبری و مدیریت آموزشی به روایت ریچارد بیتس
حوزههای تخصصی:
ریچارد بیتس استاد آموزش در دانشکده آموزش دانشگاه دیکین استرالیا است. او در در زمینه های رهبری آموزشی، آموزش معلمان و آموزش بین المللی، با تأکید بر مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و آموزش، مشغول به پژوهش و تدریس است. بخشی از کارهای او در جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش و رویکرد فرهنگی به مدیریت و رهبری آموزشی موثر بوده است. از جمله انتشارات مهم او می توان به کتاب راهنمای آموزش معلمان: جهانی شدن، استانداردها و حرفه ای گری در دوران تغییر (با تونی تاونزند، انتشارات اشپرینگر، ۲۰۰۷) و ابعاد زیبایی شناختی مدیریت و رهبری آموزشی (با ایگنی سمیر، انتشارات روتلج، ۲۰۰۶) اشاره کرد. متن حاضر معرفی یکی از نوشته های مهم بیتس است که بدون تردید یک خط سیر تحلیلی جامع اما فشرده از تاریخ تحولات دانش مدیریت و رهبری آموزشی را روایت کرده است. حجم منابع استنادی، همراه با روایت دقیق رویدادها و صاحب نظران سهیم در این رویدادها، مقاله بیتس را تبدیل به یک منبع مهم و خواندنی در حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی کرده است. در گزارش حاضر تلاش شده است تا ساختار کلی متن اصلی مقاله ریچار بیتس حفظ گردد.
تأملی بر ادبیات نیازسنجی آموزشی از منظر برنامه ریزی درسی شاخه تحصیلی فنی وحرفه ای: یک کاوشگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
7 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تأملی انتقادی بر ادبیات نیازسنجی آموزشی از منظر برنامه ریزی درسی شاخه فنی وحرفه ای است. ازاین رو، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی استفاده شده است. جامعه پژوهش از تمامی پژوهش ها، کتاب ها، مقاله ها و محتواهای منتشرشده در وبگاه ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تشکیل شده است. از میان آن ها 127 مقاله، کتاب، سند، آیین نامه، پژوهش و گزارش ملی و بین المللی ازطریق نمونه گیری هدفمند بررسی و مطالعه شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از فرم بررسی اسنادی استفاده شد. تحلیل اطلاعات نیز ازطریق تحلیل محتوای کیفی انجام شد. براساس یافته های پژوهش، مزایای ادبیات نیازسنجی آموزشی عبارت اند از: امکان استفاده از برداشت شکاف از نیاز و نیازسنجی، امکان تحقق بیشتر اهداف و اصول نیازسنجی، امکان نیازسنجی با الگوهای مبتنی بر تجزیه وتحلیل شغل، پوشش بیشتر ابعاد برنامه درسی ازطریق دیکوم، امکان کاربرد بیشتر دسته بندی روش ها و انواع نیازسنجی شامل آلفا، بتا، گاما و دلتا در نیازسنجی شاخه فنی وحرفه ای. همچنین، معایب این حوزه عبارت اند از: غیرمفیدبودن برداشت های خواسته ها و ترجیحات، کمبود و فقدان نیاز و نیازسنجی، کم توجهی به هدف تحقق برنامه ریزی مشارکتی و اصول مشارکت و رعایت ملاحظات فرهنگی، ناقص بودن بیشتر الگوهای موجود و پوشش ندادن ابعاد و زوایای کامل برنامه های درسی شاخه فنی وحرفه ای و کاربردی نبودن نیازسنجی هایی از نوع اپسیلون و زتا. بنابراین، باوجود مزایا و معایب ذکرشده، استفاده از ادبیات نیازسنجی در نیازسنجی شاخه فنی وحرفه ای نیازمند تأمل و به گزینی از ادبیات موجود و ارائه الگویی خاص این شاخه تحصیلی است.
مدلسازی تاثیر راهبردهای انگیزشی و یادگیری از طریق اراده بر راهبردهای مدیریت منابع یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
196 - 211
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور ارائه ی مدلی برای تاثیر راهبردهای انگیزشی و یادگیری از طریق اراده بر راهبردهای مدیریت منابع یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام گرفتروش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نظر راهبرد اصلی: کمی؛ از نظر هدف: کاربردی؛ از نظر راهکار اجرایی: میدانی و اسنادی و از نظر تکنیک تحلیلی: توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) نیمسال دوم سال تحصیلی 1398-1397 در دانشگاه محقق اردبیلی تشکیل می داد که در رشته های مختلف مشغول تحصیل بودند. این دانشجویان در زمان اجرای پژوهش، حداقل به مدت دو نیمسال تحصیلی، سیستم آموزشی را تجربه نموده بودند. حجم جامعه تقریباً برابر 1159 نفر گزارش شده است روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده بود. حجم نمونه ی کلی بر اساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 05/0 = α؛ قریب به 289 نظر گرفته شد که پس از تکمیل و پالایش آنها تعداد 256 پرسشنامه قابل تحلیل بود. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها از، پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری، و پرسشنامه ی اراده استفاده گردید پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران (1993) بازنویسی شده توسط دانکن و مک کیچی (2005) حاوی سه مولفه ی انگیزش (با پایایی88/0= α)، راهبردهای یادگیری (با پایایی92/0= α) و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری (با پایایی77/0= α) در قالب پانزده زیرمقیاس؛ و پرسشنامه ی ارده با پنج مولفه و بیست ویک سوال و (با پایایی83/0) که توسط کوینیین و کلر تدوین و هنجاریابی شده است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در کارکنان هر سازمان ها، از زمان شروع اشتغال در هر پست سازمانی، ب ا انب وهی از عوامل استرس زا روبه رو هستند که علاوه بر اینکه بر بهداشت روانی و جسمی آن ها را تحت ت أثیر قرار می دهد، پیامدهای نامطلوبی مانند ناخشنودی شغلی، نداشتن احساس مسئولیت، غیبت، کم کاری، بی توجهی ب ه ش غل و اختلال در روابط بین فردی را ب ه ب ار می آورد. یک ی از اق داماتی ک ه سازمان ها می توانند برای کاهش این عوامل مخرب انجام دهند، توانمندسازی روان شناختی کارکنان است.بر همین اساس هدف و مسئله اصلی موردبررسی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی روان شناختی آموزگاران است.منافع آنی و آتی: منافع آنی این پژوهش شامل اصلاح طرح واره ها و ذهنیت مدیران در تصمیم گیری و تصمیم سازی و منافع آتی که برای این پژوهش متصور است این است که استفاده از نتایج و اثبات یا رد فرضیه های این پژوهش، می تواند زمینه مناسبی برای مدل یابی توانمندسازی معلمان فراهم کرده و تحقیقات آنان را تسریع بخشد.روش شناسی پژوهش: با توجه به اینکه این تحقیق می تواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام آموزشی به کار رود، در زمره تحقیقات کاربردی است. پژوهش حاضر ازنظر روش؛ توصیفی از نوع پیمایشی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر بعد زمانی، تحقیقی مقطعی و ازنظر نوع داده ها، رویکرد کمی است. روش گرداوری اطلاعات، میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه، جامعه آماری شامل آموزگاران ناحیه ۳ استان قم در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ و نمونه آماری شامل ۳۴ آموزگار مشغول به تدریس در ناحیه ۳ استان قم است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روش تحلیل آماری-استنباطی با SPSS است. بر اساس فرضیات این پژوهش، عوامل: شایستگی، ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری، ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری، معنی دار ﺑﻮدن و اﻋﺘﻤﺎد بر اساس سنجه های سن، مدرک تحصیلی، جنسیت و سابقه کاری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت.ابزار پژوهش: برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا که توسط تیمور نژاد و همکاران (۱۳۸۹) طراحی شده است استفاده می گردد. ﺟﻬﺖ اﻓﺰایﺶ روایی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮات کﺘﺒی و ﺷﻔﺎﻫی اﺳﺎﺗیﺪ ﻣﺘﺨﺼﺺ ایﻦ رﺷﺘﻪ و کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن وزارت اﻣﻮر اﻗﺘﺼﺎدی و دارایی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ و ﺿﻮاﺑﻂ ﺣﺎکﻢ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪه اﺳﺖ. ﻫﻢﭼﻨیﻦ به منظور ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی پرسشنامه ها، اﺑﺘﺪا ۳۰ ﻧﻔﺮ از ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در اﺧﺘیﺎر آن ها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺳﭙﺲ از روش آﻟﻔﺎی کﺮوﻧﺒﺎخ ﺟﻬﺖ ﺗﻌییﻦ ﭘﺎیﺎیی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدیﺪ کﻪ ﻣﻘﺪار آﻟﻔﺎ آن ﺑﺮاﺑﺮ ۰٫۹۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ کﻪ می توان ﮔﻔﺖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ از ﺛﺒﺎت و ﭘﺎیﺎیی ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ.
اثربخشی اجرای طرح درس ریاضی با رویکرد درس پژوهی بر تفکر انتقادی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
293 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی اجرای طرح درس ریاضی با رویکرد درس پژوهی بر تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم شهر تهران بود.این پژوهش در زمره طرح های آمیخته می باشد که با استفاده از روش کیفی از نوع مصاحبه نیمه استاندارد، تدریس درس ریاضی با رویکرد درس پژوهی تدوین شد و سپس با بهره گیری از روش کمی از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل با نقش تعدیل کننده جنسیت دانش آموزان پرداخته شد. ابزارهای جمع آوری داده ها؛ سؤالات جمعیت شناختی و پرسشنامه تفکر انتقادی استفاده شد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری این پژوهش در بخش کیفی؛ سرگروه های درسی و یک دبیراز عضو گروه درس ریاضی مناطق 19 گانه شهر تهران با روش نمونه گیری تمام شماری که در مجموع 38 نفر و در بخش کمی 120 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه نهم انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی از جمله تحلیل کواریانس تک متغیره (مانوا) ، تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) و تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. نتایج نشان داد در تاثیر اجرای طرح درس ریاضی پایه نهم با رویکرد درس پژوهی بر تفکر انتقادی و مؤلفه های آن )تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، استنباط، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی) مؤثر است و مؤلفه های جنسیت دانش آموزان نقش تعدیل کننده دارد.
تبیین موتیف خردورزی در اشعار پروین اعتصامی
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر، با هدف تبیین جایگاه موتیف و بن مایه خردورزی در اشعار پروین اعتصامی صورت گرفته است. رویکرد پروین به بسیاری از مناسبات اجتماعی، تعلیمی و تربیتی و بر مبنای خرد و تعقل شکل گرفته است و صدای پیرخرد در سرتاسر شعر پروین طنین انداز است. پروین در سروده هایش، معلمی دلسوز و حکیمی کمال گرا است که با چراغ عقل، دل های شکسته و خاطر افسرده را با بیانات حکیمانه و تسلیت های عارفانه به سوی سعی و عمل، امید حیات، اغتنام دم، کسب کمال و هنر، همت مضاعف و اقدام و عمل، نیک بختی و فضیلت رهنمون می کند. پرسش این تحقیق این است که پروین این تعالیم را با چگونه بیان کرده است که از گفتار پیشینیان متمایز گشته است؟ پروین در سایه خردورزی و با بهره گیری از امکانات ادبی و بیانی، بسیاری از تعالیم سازنده را که موجب سعادت انسان می شود در ذهن و زبان فاخر و پویای خود پرورانده و بازنمایی کرده است. این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است.