فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: نوشتن یکی از مهارت های اصلی است که دانش آموزان را در یادگیری بهتر دروس و برقراری ارتباط با دیگران یاری می کند. این مهارت باعث می گردد تا دانش آموزان افکار، اندیشه ها و احساسات خود را به نحو موثری بیان نمایند. لذا در دوره ابتدایی بحث انشانویسی، بندنویسی و تقویت مهارت های نوشتن مورد توجه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های رایج آموزش انشانویسی و تحلیل وضعیت توانایی انشانویسی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش ها : پژوهش حاضر کاربردی از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی منابع و مقالات معتبر و مصاحبه با معلمان ابتدایی و در بخش کمی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بودند. نمونه مورد مطالعه نیز با استفاده از روش تصادفی 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم منطقه یک تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشت برداری و مصاحبه بود و در بخش کمی چک لیست ارزیابی انشانویسی بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روش های آموزش انشانویسی در دوره ابتدایی شامل روش تقلیدی، بازسازی، تولیدی، زبان ساز، سنتی، الگویی، فرایندی، ترکیبی، ارتباطی و تلفیقی و خلاقانه معمول است. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد که وضعیت مهارت های انشانویسی دانش آموزان ابتدایی کمتر از حد میانگین (14/64) است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند برای معلمان دوره ابتدایی راهگشا باشد. نتیجه گیری: این پژوهش بیانگر این است که برای بهبود وضعیت مهارت های انشانویسی، نیاز است که نظام آموزشی و تدریس در این زمینه متحول شود و رویکردهای فعال و دانش آموز محور در کلاس های درس تجلیل و اجرا شوند.
آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت بر اساس مدلCIPP ؛ ارائه راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در چارچوب برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
150 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی و آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت کوتاه مدت معلمان از منظر برنامه ریزی آموزشی و بر مبنای مدل ارزشیابی CIPP (زمینه، درونداد، فرایند، و محصول) می پردازد. علاوه بر این، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی، راه کارهای ابتکاری برای بهبود اثربخشی این دوره ها فراهم می آورد.روش شناسی: این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده اند. جامعه آماری معلمانی را شامل می شود که در دوره های ضمن خدمت سال های 1399 تا 1401 شرکت کرده اند. نمونه با روش تصادفی طبقه بندی انتخاب و با استفاده از تحلیل های آماری تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل محدودکننده اثربخشی این دوره ها شامل عدم تناسب محتوا با نیازهای واقعی معلمان، ضعف در نیازسنجی و نبود نظارت مستمر است. به کارگیری هوش مصنوعی در برنامه ریزی آموزشی می تواند با تسهیل نیازسنجی دقیق، بهینه سازی محتوای آموزشی و ارائه بازخوردهای آنی، اثربخشی دوره ها را بهبود بخشد.نتیجه گیری و پیشنهادها: پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی با استفاده از هوش مصنوعی و بر اساس نیازهای واقعی معلمان طراحی شوند. همچنین، ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای منتورینگ و کوچینگ و یک مرکز تخصصی با مدل یادگیری ترکیبی می تواند به معلمان در یادگیری مداوم و دسترسی به محتوای به روز کمک کند. این یافته ها مدیران آموزشی را به استفاده از فناوری های نوین در برنامه ریزی آموزشی برای افزایش اثربخشی دوره های ضمن خدمت ترغیب می کند.نوآوری و اصالت: این پژوهش با استفاده از مدل CIPP و فناوری هوش مصنوعی، به شیوه ای نوآورانه به ارزیابی و بهبود اثربخشی دوره های ضمن خدمت معلمان پرداخته و چارچوبی نظام مند برای شناسایی نیازهای آموزشی و بهینه سازی برنامه ریزی آموزشی ارائه داده است
ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی بر اساس استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی مبتنی بر استانداردهای انجمن بین المللی فناوری در آموزش (ISTE) انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه انجام، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 140 نفر از جامعه آماری مدنظر بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بر مبنای استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش برای معلمان استفاده شد که روایی آن از نظر اساتید فناوری آموزشی تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد وضعیت تلفیق فناوری توسط معلمان مرد ابتدایی منطقه یک شهر همدان در آموزش های الکترونیکی از بُعد مفاهیم و عملیات های فناوری، برنامه ریزی تدریس با توجه به محیط های یادگیری مؤثر و چندگانه، طراحی تجربه ها و محیط های یادگیری، سنجش و ارزشیابی، عملکرد حرفه ای و بهره وری و مباحث انسانی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی فناوری در سطحی مطلوب قرار دارد. همچنین، معلمان در تلفیق فناوری مبتنی بر استانداردهای فناوری آموزشی از منظر سن، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوتی معنادار با هم ندارند. مبتنی بر نتایج حاصل از این پژوهش، می توان گفت معلمان ابتدایی اقدام های مربوط به ابعاد و شاخص های تلفیق فناوری را با هم به صورت یکپارچه در آموزش های الکترونیکی استفاده می کنند و همین امر می تواند وضعیت تلفیق فناوری در فرایند یاددهی - یادگیری را منطبق با استانداردهای جهانی قرار دهد؛ از این رو، پیشنهاد می شود مسئولان و برنامه ریزان برای ماندگاری و بهبود این وضعیت پیگیری لازم را انجام دهند.
نیازهای آموزشی مربیان پیش دبستانی آموزش و پرورش به منظور طراحی دوره های آموزشی ضمن خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسی نیازهای آموزشی مربیان پیش دبستانی آموزش و پرورش شهر قم در سال تحصیلی 99-98 به منظور طراحی دوره های آموزشی ضمن خدمت»، مجموعاً هشت سؤال پژوهشی، بررسی شد. روش پژوهش، توصیفی بوده که در خلال آن از مطالعه اسنادی و پیمایش، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مربیان پیش دبستانی آموزش و پرورش شهر قم با تعداد بالغ بر 400 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونه با اطمینان 95 درصد، 196 نفر محاسبه شد و با روش طبقه ای تصادفی از بین مربیان پیش دبستانی شهر قم انتخاب شده اند. داده های حاصل از ابزارهای پژوهش به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل آماری شده اند. نتایج نشان داد؛ نیازهای آموزشی مورد بررسی مربیان پیش دبستانی آموزش و پرورش شهر قم درزمینه اجرای برنامه های فرهنگی و هنری برای کودکان پیش دبستانی، ساخت ابزار آموزشی ساده، آموزش محتوای برنامه درسی پیش از دبستان، ملاحظات شغلی مربی پیش دبستانی، ملاحظات شغلی مدیریت داخلی و سرپرستی قسمت های مختلف مراکز پیش از دبستان، ملاحظات شغلی دستیاری مشاوران و روان شناسان مراکز پیش دبستانی و درزمینه ملاحظات شغلی کارشناس آموزش و برنامه ریزی کودکان در حد متوسط به بالا، معنادار است. رتبه بندی بین انواع نیازهای هفت گانه مربیان پیش دبستانی آموزش و پرورش شهر قم به ترتیب اولویت شامل: درزمینه آموزش محتوای برنامه درسی پیش از دبستان به کودکان پیش دبستانی، درزمینه ملاحظات شغلی مربی پیش دبستانی، درزمینه ملاحظات شغلی دستیاری مشاوران و روان شناسان مراکز پیش دبستانی جهت رفع مشکلات خاص کودکان، درزمینه ملاحظات شغلی مدیریت داخلی و سرپرستی قسمت های مختلف مراکز پیش از دبستان، درزمینه اجرای برنامه های فرهنگی و هنری برای کودکان پیش دبستانی، درزمینه ساخت ابزار آموزشی ساده برای کودکان پیش دبستانی و درزمینه ملاحظات شغلی کارشناس آموزش و برنامه ریزی کودکان می باشد.
اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: داشتن کودک کم توان ذهنی بر جنبه های مختلف زندگی والدین بویژه مادران تأثیر می گذارد. این مادران به دلیل متحمل شدن عوامل استرس زای فراوان، مستعد مخاطرات روان شناختی مختلفی هستند. وجود نشخوار فکری و استفاده از سبک های دفاعی رشدنایافته، اهمیت مداخلات درمانی کارآمد را آشکار می سازد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی و نشخوار فکری مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود جامعه آماری پژوهش تمامی مادران 30 تا 45 سال دارای فرزند کم توان ذهنی شهریار تهران بود که در سال 1401 به مرکز توان بخشی تپش مراجعه کرده بودند. حجم نمونه این پژوهش شامل 30 مادر دارای کودک کم توان ذهنی بود که براساس معیارهای موردنظر مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس در مرکز توان بخشی تپش شهریار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران ) ۱۹۹۳ ( و پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما ) 199 1 ( استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی، جلسه های درمان روان پویشی فشرده کوتاه مدت در 16 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره )مانکووا( و با نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی مداخله درمان روان پویشی کوتاه مدت بر سبک دفاعی رشدیافته ) 43 / 0=اتا و 001 / p=0 (، سبک دفاعی رشدنایافته ) 18 / 0=اتا و 040 / p=0 (، مؤلفه تفکر بی حاصل ) 22 / 0=اتا و 022 / p=0 ( و مؤلفه نشخوار افسرده وار ) 18 / 0=اتا و 037 / p=0 ( تأیید شد. نتیجه گیری: بنابراین می توان از این درمان در راستای بهبود نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته مادران دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد.
واکاوی و تبیین رویکرد معلم تأملی و نقش آن در بهبود دانش برنامۀ درسی: توسعۀ یک گفتمان تربیتی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین شاخص های معلم تاملی در راستای بهبود دانش برنامه درسی صورت گرفت. رویکرد تحقیق کیفی از نوع تحلیل مضمون همراه با تحلیل مقایسه ای بود. مشارکت کنندگان دانشجو- معلمانی بودند که در آن داده ها از طریق مصاحبه نیمه سازمانیافته گردآوری شد. از روش خود بازبینی پژوهشگر، توصیف غنی داده ها برای تعیین روایی داده ها و از روش تحلیل موازی و فرایند سیستماتیک در ثبت و نوشتن داده ها برای تعیین پایایی استفاده شد. داده های به دست آمده از طریق تحلیل شبکه مضامین اتراید-استرلینگ(2001) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این تحقیق 9 مضمون فراگیر 27 مضمون سازمان دهنده و 170 مضمون اولیه را دربر می گیرد و شامل مقوله های فراشناخت، خود انگیختگی آموزشی، خود روایت گری، مساله محوری، خود تحققی آموزشی، ساختارسازی انتزاعی، ذهن آگاهی، خود تعیین گری آموزشی و نگرش پروری می شود که در آن دانش برنامه درسی مبتنی بر ماهیت شخصی سازی معلم بوده و تحت تاثیر روند تفکرپذیری آنها سازماندهی و به اجرا گذاشته می شود. نتایج نشان داد که رویکرد تاملی به عنوان معیار کیفیت استاندارد فعالیت های آموزشی دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان لحاظ شده و نگرش نظام مندی برای توسعه ابعاد مختلف آن تعریف شود. هم چنین دانشگاه فرهنگیان در راستای تحقق اهداف معلم فکور به طراحی برنامه های درسی مطابق با هویت فکری نو معلمان بپردازد.
فلسفه تعلیم و تربیت برای صلح: پیوند پداگوژی کلاسی و رهبری جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فلسفه آموزش را به عنوان ابزاری برای ترویج صلح از طریق برقراری پیوند میان روش های آموزشی در کلاس و رهبری جهانی بررسی می کند. این مقاله بر ظرفیت ذاتی انسانی برای «مراقبت از دیگری» تأکید می کند و از پرورش همدلی، همبستگی و پروا برای مواجهه با چالش های اجتماعی و جهانی حمایت می کند. با استفاده از بینش های فلسفی از چهره هایی مانند مولوی، اینشتین و لائو تسه، این مقاله بین صلح درونی—آرامش شخصی که از طریق تفکر به دست می آید—و صلح بیرونی که شامل هماهنگی اجتماعی و عدالت است، تفاوت قائل می شود و بر ارتباط متقابل این ابعاد و ارتباط آنها با آموزش تأکید می کند. نقش فیلسوفان آموزشی در سطح خرد و کلان مورد بررسی قرار می گیرد و تأکید می شود که آنها بر فراگیران، سیاست گذاران و ساختارهای اجتماعی تأثیر می گذارند. آموزش صلح به عنوان ابزاری تحول آفرین برای پرورش مهارت های انتقادی مانند مذاکره و همدلی در دانش آموزان معرفی می شود. این مقاله همچنین به چالش های جهانی می پردازد و از فیلسوفان آموزشی می خواهد که به طور فعال در دیپلماسی و تغییر سیستم برای ترویج صلح مشارکت کنند. مشارکت فیلسوفان تربیتی این گفتمان را غنی می کند و دیدگاه هایی در مورد حمایت، اخلاق، تاریخ و محدودیت های آموزش صلح ارائه می دهد. این بینش ها به طور جمعی ظرفیت آموزش را به عنوان بستری برای تحول اجتماعی و هماهنگی جهانی برجسته می کنند.
پیشایندها و پیامدهای معلم رهبری در نظام آموزش و پرورش؛ یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلم رهبری، جدیدترین مدل رهبری حاکم بر مدارس امروزی در دنیاست. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشایندها و پیامدهای معلم رهبری در نظام آموزش وپرورش است. روش ها : این پژوهش به روش کیفی از نوع فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه تحقیقات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2014 تا 2023 است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا به مقدار 813/0 تائید شد. روایی پژوهش نیز به تائید پنج نفر از متخصصین تحقیق کیفی رسید. یافته ها: پیشایندهای معلم رهبری دارای هفت مؤلفه محوری و سه مولفه اصلی می باشد که عبارتند از: پیشایندهای سطح معلم (ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای)، پیشایندهای سطح مدرسه (رهبری مدیر، همکاری جمعی، فرهنگ و ساختار مدرسه) و پیشایندهای فراتر از سطح مدرسه (سیاست نظام آموزشی، شبکه های فرامدرسه ای). همچنین معلم رهبری دارای نٌه پیامد محوری و سه پیامد اصلی می باشد: پیامدهای سطح معلم (رشد شایستگی های فردی، توسعه حرفه ای، رضایت شغلی)، پیامدهای سطح مدرسه (ترویج فرهنگ همکاری، بهبود آموزش، بهبود یادگیری دانش آموزان، تسهیل تغییرات) و پیامدهای فراتر از سطح مدرسه (ارتباط فرامدرسه ای، تأثیرات فرامدرسه ای). نتیجه گیری: دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از یافته های این پژوهش، جهت کاربست معلم رهبری در مدارس استفاده نمایند.
ارزیابی درونی گروه آموزش زبان ع ربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم
حوزههای تخصصی:
ارتقای کیفیت در هر نظام آموزشی مستلزم آگاهی از نقاط قوت و ضعف و تعیین فاصله از اهداف مشخص شده است. فرایند ارزیابی درونی قادر است ضمن مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف، با تحلیل نتایج و ارائه راهکارهای مناسب، نظام آموزشی را در جهت اهداف موردنظر به پیش ببرد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، توصیف دقیق وضعیت موجود گروه آموزش زبان عربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم، وضعیت آرمانی، شناسایی نقاط قوت و ضعف گروه و ارائه راهکارهای مناسب جهت رسیدن به وضعیت آرمانی است. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر شامل 3 زیر جامعه (مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان کارشناسی) است. مجموعه ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در انجام پژوهش، پرسشنامه های مربوط به مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان است. قضاوت در خصوص مؤلفه های مورد سنجش در این پژوهش در چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل شش گانه مورد ارزیابی گروه، چهار عامل (اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات گروه)، (دانشجویان)، (راهبردهای یاددهی – یادگیری) و (رشته های تحصیلی و برنامه های درسی) در وضعیت خوب و دو عامل (استادان) و (امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی) در وضعیت متوسط قرار دارند. وضعیت کیفی کلی گروه با تحقق 65.73 درصد از اهداف موردنظر در عوامل شش گانه مورد ارزیابی، در سطح خوب قرار دارد.
بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی کج فهمی های رایج دانش آموزانِ دوره متوسطه دوم در مسائل شیمیایی و مفاهیم مربوط به فصل اول کتاب شیمی دهم می پردازیم. در این پژوهش تعداد 53 نفر از دانش آموزان پایه های دهم (27 نفر) و یازدهم (26 نفر) دبیرستان هیئت امنایی آزادگان واقع در منطقه 17 شهر تهران مشارکت داشتند. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی و تحقیق میدانی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات، از یک پرسش نامه شامل پنج تست چهار گزینه ای استفاده شده است؛ در هر یک از تست ها، چهار استدلال پیشنهادی نیز ارائه شده است که دانش آموز می تواند به دلخواه یکی از این استدلال ها را انتخاب نماید. بررسی نتایج حاصل از پرسش نامه ها به روش طبقه بندیِ چالیک و ایاز انجام شده است. بنابر پژوهش انجام شده، دانش آموزان در مفاهیم تشخیص زیرلایه مناسب برای قرار دادن الکترون در آن طبق اصل آفبا، نوشتن آرایش الکترونی برخی از عناصر واسطه، تشخیص دسته عناصر، مفهوم جرم اتمی و عدد جرمی، وابستگی خواص شیمیایی و فیزیکی به ذرات زیر اتمی، تفاوت و ماهیت پیوند های کوالانسی و یونی دچار کج فهمی های بسیاری هستند.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل بین معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در بین گروه ها جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز (QTI) استفاده شد که روایی آن از طریق نظر متخصصان بررسی گردید و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان به میزان 68 درصد بر تفاوت های فردی دانش آموزان در تعامل بین معلمان و دانش آموزان مؤثر است. بر اساس نتایج، آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول تأثیر مثبت بگذارد.
اثربخشی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
251 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مک درموت (1999) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی بر تسهیل یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری دارد (05/0 p<). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی می توان میزان یادگیری دانش آموزان را افزایش داد و پیشنهاد می شود با برگزاری نشست تخصصی با عنوان آموزش برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد تلفیقی برای معلمان، یادگیری دانش آموزان را بهبود بخشید.
تأثیر مهارت های کوانتومی مدیران بر چابکی سازمانی با میانجیگری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پیچیدگی شرایط محیطی، پویایی و نامطمئن بودن از جمله نشانه های عصر جدید کوانتومی است. اجرای مدل کوانتومی باعث می شود که سازمان ها مدام در حال تغییر، چابک و در آنها ابتکار و معلومات آزادانه در جریان باشد.
روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و روش اجرای پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان به تعداد 512 نفر تشکیل دادند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مهارت های کوانتومی مدیران میرصفیان (1395)، آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی گراهام (2006) و چابکی سازمانی شریفی و ژانک (1999) استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری توسط دو نرم افزار Spss و Lisrelتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های فرضیات پژوهش نشان داد اثر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی 76/0 و بر چابکی سازمانی 33/0 مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 52/0 مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم مهارت های مدیریت کوانتومی از طریق آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر چابکی سازمانی 39/0 مثبت و معنادار است.
بحث و نتیجه گیری: آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی می تواند به عنوان نقش میانجی، میزان همبستگی مهارت های کوانتومی مدیران و چابکی سازمانی را افزایش دهد. قرن بیست و یکم نیازمند یک جهان بینی کوانتومی است. پیشنهاد می شود مبانی مهارت های کوانتومی مدیریت به مدیران ادارات آموزش و پرورش شهرستان همدان و حتی مدیران مدارس آموزش داده شود تا بدین طریق زمینه افزایش آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی و به تبع آن چابکی سازمانی فراهم گردد.
طراحی مدل توسعه ورزش مدارس: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
175 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل توسعه ورزش مدارس بود که با طرح تحقیق آمیخته اکتشافی انجام شد. گردآوری اطلاعات در دو بخش کیفی(تحلیل مضمون) و بخش کمی(مدل سازی معادله ساختاری) انجام شد. از همین رو ابتدا از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 17 متخصص و صاحب نظر داده های کیفی گردآوری شدند. پس از جمع آوری و تحلیل همزمان داده ها با استفاده از رویکرد براون و کلارک(2006) سه مضمون اصلی شناسایی شدند که عبارت اند از: عوامل مؤثر بر توسعه ورزش مدارس، راهکارهای توسعه ورزش مدارس و پیامدهای توسعه مدارس. بر اساس یافته های بخش کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته تنظیم شد که پس از تعیین روایی و پایایی مقدماتی، در اختیار نمونه های بخش کمی قرار گرفت. 387 کارشناس و معلم تربیت بدنی شهر تهران پرسشنامه را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادله ساختاری(SEM) استفاده شد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری، مدل طراحی شده را تأیید کرد به گونه ای که همه گزاره ها و مؤلفه های موجود در مدل طراحی شده، از برازشی مطلوب برخوردار بودند. در یک نتیجه گیری می توان بیان داشت که برای توسعه ورزش در مدارس باید عوامل مؤثر بر آن را به صورت همه جانبه و دستگاهی در نظر گرفت و به تناسب پیامدهای موردنیاز، راهکارهای توسعه ورزش در مدارس را مورد استفاده قرار داد.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.
فراتحلیل مطالعات گرایش به اعتیاد نوجوانان دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
157 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا جمع آوری و ترکیب پژوهش ها انجام شده در زمینه گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک می پردازد. پژوهش به روش فراتحلیل صورت انجام شد که به عنوان یک تکنیک آماری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه نمودن یافته های پژوهشی مرتبط با نقش اختلال سلوک در گرایش به اعتیاد صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران و جهان در حوزه اختلال سلوک و اعتیاد می باشد و نمونه آماری شامل کلیه پایگاههای اطلاعاتی داخلی و جهانی از قبیل پرتال جامع ، پایگاه مرکز اطلاعات علمی دانشگاهی ، پایگاه مجلات تخصصی ، گوگل اسکولار و بانک اطلاعات نشریات کشورشامل ۵۰ پژوهش بود. براساس نتایج این پژوهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک را میتوان پیش بینی نمود. با توجه به سطح معناداری و نمرات بدست آمده گرایش در افراد دارای اختلال سلوک وجود دارد یعنی افرادی که مبتلا به سلوک می باشند به سمت مصرف مواد و اعتیاد کشیده می شوند.
سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بر اساس هدف های برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
128 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف سنجش دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، انجام شد.
روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(ترکیبی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 دانشگاه بوده که طبق تقسیم بندی قطب های آموزشی سازمان سنجش، به روش خوشه ای تصادفی، پنج استان سمنان، کرمان، همدان، چهارمحال و بختیاری و فارس انتخاب و از بین 5153 نفر دانش آموخته آنها، به روش تصادفی، 365 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط ده نفر صاحب نظر تأیید و پایایی آن به روش آلفای کرانباخ، 97/0محاسبه شد.
یافته ها: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
نتیجه گیری: دستاوردهای یادگیری، در سه بعد دانشی، توانشی و نگرشی شامل مورد بررسی قرار گرفته شد. طبق نتایج پژوهش در اکثر شاخص های مورد بررسی، دستاوردهای یادگیری در حد نسبتاً مطلوب بود(5/3≥ ≥5/4 و 01/0p˂). بررسی برازش مدل های اندازه گیری، ساختاری و مدل کلی، به روش PLS، حاکی از تأیید مدل ارائه شده بود(7/0<α) 7/0<CR، 5/0<AVE، 5/0<F.L، 96/1<t-values).
تحلیل نقش واسطه ای رهبری تحول آفرین سبز و رهبری مسئولیت پذیر در رابطه بین رفتار طرفدار محیط زیست و مدیریت منابع انسانی سبز (مورد مطالعه: پتروشیمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
188 - 211
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش رفتار طرفداران محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر صورت پذیرفته است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی و پیمایشی قرار دارد و از حیث ماهیت داده ها یک پژوهش کمی است. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 4 پرسش نامه شامل رفتارهای طرف دار محیط زیست: الشایر و همکاران (2021)، مدیریت منابع انسانی سبز: کیم (2019)، رهبری تحول آفرین سبز: ژائو و هوانگ (2022)، رهبری مسئولیت پذیر: وگتلین (2011) است. جامعه آماری این پژوهش پتروشیمی شیراز بود و حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری SPSS Sample Power برابر با 250 نفر بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، به دلیل گستردگی جامعه آماری، از نوع نمونه گیری در دسترس بوده است. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS بود. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده با متغیر آشکار و مدل میانجی جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش تأثیر مستقیم و غیرمستقیم رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز معنادار است. چون هر دو اثر مستقیم اثر غیرمستقیم رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز به واسطه هر دو متغیر رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر معنادار گزارش شده است (0001/0 و 01/0)، می توان استنباط کرد که میانجی گری وجود دارد و متغیرهای رهبری تحول آفرین و رهبری مسئولیت پذیر دارای نقش میانجی جزئی در تأثیر رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد رفتارهای طرف دار محیط زیست بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 61/0 تأثیرگذار بوده است. همچنین، رهبری تحول آفرین بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 41/0 و رهبری مسئولیت پذیر بر مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب 45/0 تأثیرگذار بوده است. رفتارهای طرف دار محیط زیست بر رهبری تحول آفرین با ضریب 58/0 تأثیرگذار بوده است. می توان رهبری تحول آفرین را بر اساس رفتارهای طرف دار محیط زیست در جامعه آماری پیش بینی کرد. رفتارهای طرف دار محیط زیست بر رهبری مسئولیت پذیربا ضریب 52/0 تأثیرگذار بوده است و می توان مسئولیت پذیر را بر اساس رفتارهای طرف دار محیط زیست در جامعه آماری پیش بینی کرد.
تحلیل شاخصه های رویکرد «عوامانه نگری» معلّمان به آموزش و تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
81 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل شاخصه های رویکرد عوامانه نگری معلّمان به تربیت رسمی و عمومی از منظر معلّمان در استان کردستان بود. برای دست یابی به این هدف، از روش های پژوهش اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوای توصیفی از نوع نوشتاری بهره برده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقّق ساخته بود. پژوهش در دو گام صورت پذیرفت؛ گام نخست، با کمک روش اسنادی- کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، اصطلاحات این مفهوم، استخراج و توصیف شدند. سپس و در گام دوم، از طریق مصاحبه و با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به درجه اشباع، به تعداد شش نفر، ادامه یافتند و سپس به کمک روش تحلیل محتوای توصیفی، متن مصاحبه ها مورد تحلیل واقع شد. ملاک تحلیل در این پژوهش، گزاره معنادار و حاد ثبت، گزاره بود. معانی و شاخصه های این مفهوم از منظر معلّمان مقطع ابتدایی از این منظر در شش تم، دوازده مقوله و بیست و هشت مفهوم حاصل شد. یافته ها نشان داد مفهوم «عوامامانه نگری»، به معنی عدم توانایی ایجاد تغییر در رفتار با استفاده از آموخته ها می باشد. عوامانه بودن نیز به اطّلاعات، نوع بینش و عقاید فرد و فرهنگی که در آن زندگی می کنند، بستگی دارد. درنهایت، رویکرد معلّمان در خصوص عوامانه نگری در تربیت رسمی و عمومی دارای شاخصه هایی مانند مقاومت در برابر تغییر، افکار سنّتی، اندیشه نکردن و عدم پیشرفت می باشد. از همین رو، پیشنهاد می شود تا آموزش و پرورش بر تغییر نگرش معلّمان، تمرکز داشته باشد.
تأملی بر بازاری سازی تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاری سازی یکی از پدیده های اجتماعی است که در سال های اخیر تحت تاثیر مکتب نئولیبرالیسم، تاثیر زیادی بر حوزه های مختلف اجتماعی و از جمله تعلیم و تربیت داشته است. تجارب بیش از دو دهه بازاری سازی در نظام های آموزشی در سطح جهان نشان از آن دارد که این پدیده تاثیرات عمیقی بر حوزه های بنیادین تربیت همچون انسان شناسی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی بازاری سازی در تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده» است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی از نوع ارزیابی ساختار مفهوم بهره گرفته شده است. در این مسیر، ابتدا به بررسی مبانی نظری بازاری سازی پرداخته شده و سپس بازاری سازی در تعلیم و تربیت مورد بحث قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان از آن دارد که بازاری سازی نشئت گرفته از مبانی انسان شناختی است که به نظریه «انسان اقتصادی» شهرت دارد. این نظریه انسان را موجودی خودمحور و حسابگر می داند که در حوزه های مختلف اجتماعی در پی بیشینه سازی سود است. تجاری سازی، کالایی سازی دانش، خصوصی سازی، «دانش-آموز به عنوان مصرف کننده»، مدیریت عمومی نوین (NPM)، ارزیابی عملکرد و تضمین کیفیت، استانداردسازی و رقابتی کردن از ابعاد مهم بازاری سازی هستند. نتایج بررسی های انتقادی نشان از آن دارد بازاری سازی برخلاف شعار ظاهری مبنی بر توسعه انتخاب آزاد، منجر به ساختار نابرابر قدرت در نظام های آموزشی می شود و از طریق توسعه فرهنگ بازرسی و تفحص، تهدیدی برای پرورش استقلال افراد به شمار می رود. محوریت سود اقتصادی در تفکر بازاری سازی باعث فروکاهش بسیاری از اهداف تربیتی به نتایج کمی و صوری می شود.