فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب بینایی علاوه بر آموزش در برنامه درسی اصلی مورد نیاز برای همه دانش آموزان باید آموزش های مؤثر و تخصصی در زمینه های منحصربه فردی که به آن برنامه درسی ویژه گفته می شود را نیز دریافت کنند. هدف از پژوهش حاضر مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه ی برنامه درسی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با برنامه آموزش ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود که در سال های 2010 تا 2023 میلادی و برگرفته از پایگاهای اطلاعاتی ، Eric، Ebsco، Google Scholar،Scopus Science Direct، PubMed با کلید واژه های مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی صورت گرفت. نحوه جستجو به این شکل بود که کلیدواژه های مذکور به زبان فارسی و انگلیسی مورد جستجو قرار گرفتند. در جستجوی اولیه، 105 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 23 مقاله که عنوان آنها مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، در 9 حوزه برنامه درسی آموزش ویژه، مهارت ها باید به گونه ای آموزش داده شوند که با زندگی واقعی این دانش آموزان همسو باشند و این دانش آموزان از طریق آموزش منظم و متوالی توسط یک مربی می توانند به این 9 حوزه دست یابند.
رابطه بازی های رایانه ای و میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
205 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه بین بازی های رایانه ای بر میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان در مقطع دوره دوم ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان در مقطع ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز تشکیل می داد که تعداد آن ها 960 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 275 نفر بدست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسش نامه بازی های رایانه ای وانگ و چانگ (2002)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (2000) و پرسش نامه رفتارهای خشونت آمیز منصور(1394) بود. در بخش اجرایی این پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با آموزش و پرورش در خصوص اهمیت و اهداف مطالعه صحبت شد. پس از جلب همکاری مسئولین، پرسشنامه در اختیار دانش آموزان مقطع ابتدایی قرار داده شد و توضیحات لازم در زمینه تشکیل پرسشنامه ها داده شد و از آنان خواسته شد تا به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه پاسخ دهند. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تجمعی و نمودار) و روش های آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون) برای آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SPSS26 انجام شد. توصیف جنسیت پاسخ دهندگان نشان داد 117 نفر (5/42 درصد) از پاسخ دهندگان دختر و 158 نفر (5/57 درصد) از پاسخ دهندگان پسر بودند. توصیف پایه تحصیلی پاسخ دهندگان نشان داد 50 نفر (2/18 درصد) از پاسخ دهندگان پایه چهارم ابتدایی، 114 نفر (5/41 درصد) پایه پنجم ابتدایی 111 نفر (4/40 درصد) پایه ششم ابتدایی بودند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی ساده نشان داد بازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 72/0 می تواند به طور معناداری رفتارهای خشونت آمیز را در بین دانش آموزان پیش بینی کرده ونیزبازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 89/0- می تواند به طور معناداری میتواند رفتارهای عزت نفس را در بین دانش آموزان پیش بینی نماید.
ارزیابی کارایی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
222 - 207
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی کارایی درونی و بیرونی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان بود روش ها : روش پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث اجرا، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان کنونی و دانش آموختگان سال های گذشته، یعنی دانشجویان ورودی از سال 1394 تا 1398 پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان به تعداد 36 نفر بود. با توجه به معدود بودن جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شد. برای ارزیابی کارایی درونی از مدارک موجود در پرونده آموزشی دانشجویان و دانش آموختگان استفاده شد. همچنین برای ارزیابی کارایی بیرونی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه، از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. ارزیابی کارایی درونی، با استفاده از فرمول های استاندارد محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در حوزه کارایی درونی بیانگر این بود که میانگین نمرات دروس 72/17 (6/88 درصد) بوده است. در این دوره، میزان اتلاف 57/2، متوسط طول تحصیل 96/ 4 نیمسال، نرخ قبولی و مردودی واحدهای درسی به ترتیب 65/99 و 35/0 درصد، نرخ توفیق و شکست درس به ترتیب 69/99 و 31/0 درصد و نرخ توفیق و شکست شخصی به ترتیب 65/99 و 35/0 درصد محاسبه شد؛ بر این اساس، ضریب کارایی درونی، 1/82 درصد محاسبه شد. کارایی بیرونی این دوره 1/53 درصد محاسبه شده است که با توجه به عدم تحقق 9/46 درصد از کارایی بیرونی، می توان بیان کرد که درصد کارایی بیرونی مطلوب نبوده است.نتیجه گیری: کارایی بیرونی نشان می دهد که ارزش واقعی دوره های تحصیلی برای مؤثربودن اجتماعی به چه میزان است. فقدان یا کمبود این نوع کارایی، به معنای هدردادن سرمایه های انسانی و مادی نظام آموزشی است.
معرفی و اعتباریابی مقیاس اضطراب تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
69 - 89
حوزههای تخصصی:
دانشجومعلمان عمدتاً در طول دوره تربیت معلم دچار اضطراب شده و نگرانی هایی درخصوص تدریس در مدارس دارند که می تواند عملکرد حرفه ای آن ها را در آینده تحت تأثیر قرار دهد. پایش اضطراب تدریس دانشجومعلمان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن، در گرو دستیابی به ابزار معتبر سنجش اضطراب تدریس است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تعیین ساختار عاملی و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجومعلمان ورودی 1399، 1400 و 1401 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1364 نفر بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، نمونه ای به حجم 275 نفر از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب تدریس دانشجومعلمان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و مرتبه دوم، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که گزاره های پرسش نامه اضطراب تدریس، قابل تقلیل به چهار مؤلفه: اضطراب ارزشیابی شدن، اضطراب مسائل حرفه ای و دانش آموزان، اضطراب کنترل کلاس و اضطراب الزامات فعالیت تدریس بود. پایایی کل پرسش نامه برابر با 927/0 بود و پایایی ابعاد پرسش نامه نیز در دامنه 66/0 تا 89/0 قرار داشت. درمجموع، نتایج، حاکی از تأیید روایی سازه و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) در نمونه ایرانی مورد مطالعه، البته با حذف دو گزاره بود. با عنایت به کمبود ابزار سنجش اختصاصی اضطراب تدریس در ایران، توصیه می شود در پژوهش های بعدی از این مقیاس جهت بررسی این سازه در میان جامعه دانشجومعلمان و نیز معلمان ایرانی استفاده گردد.
تعیین گرهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان: نقش پیوند با مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحهدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحصیلی میانجی گر معنی دار رابطه پیوند با مدرسه به انگیزش ریاضی است. یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمان در کاهش مشکلات انگیزشی در خصوص درس ریاضی کمک کننده باشد.
بررسی مشابهت ساختاری موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران اهواز و مطابقت با این حوزه در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مشابهت ساختاری موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران اهواز و مطابقت با ایران و جهان انجام شد. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی علم سنجی به شمار می رود. جامعه آماری را پژوهش های مرتبط با رشته مهندسی عمران در پایگاه Web of Science تشکیل داده اند. به منظور بررسی هم سویی موضوعی روش خوشه بندی با نرم افزار VOSviewer انجام گردید. برای تعیین میزان هم سویی پژوهش ها نیز از شاخص مشابهت ساختاری موضوعات استفاده شده است. پژوهشگران به دنبال جستجوی حوزه های موضوعی گروه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران، ایران و جهان بوده اند. با درصد مشابهت ساختاری، مشخص شد که به مرور زمان موضوعات حوزه مهندسی عمران در دانشگاه شهید چمران با ایران و جهان و همچنین ایران با جهان هم سوتر شده اند ولی هم سویی موضوعات دانشگاه شهید چمران با ایران و جهان کم است. جهت افزایش هم راستایی در پژوهش ها، باید انجمن هایی بین متخصصان، پژوهشگران، صاحب نظران، دانشجویان و اساتید مهندسی عمران برقرار شود تا به اشتراک نظر و هم اندیشی پرداخته شود. همچنین به نظر می رسد نظارت بر روندهای پژوهشی و شباهت آنها با پژوهشگاه های برتر دنیا، دیدگاه جدیدی را پیش روی سیاست گذاران پژوهشی قرار می دهد و اساساً در یافتن نقاط قوت و ضعف رویکردهای پژوهشی و سیاست های آتی مؤثر است.
برررسی رابطه تکنو استرس بر مشغولیت تحصیلی با نقش میانجی خستگی حاصل از فناوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکنو استرس بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خستگی تکنولوژیکی در یادگیری آنلاین دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری میان متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 389 نفر (205 زن و 184 مرد)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی، انتخاب شدند و به پرسشنامه های تکنو استرس، درگیری تحصیلی و خستگی تکنولوژیکی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های آمار توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد که نشان از برازش مطلوب مدل به دست آمده بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که تکنواسترس تاثیر مثبت و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. از طرف دیگر، خستگی تکنولوژیکی تاثیر منفی و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. هم چنین تکنواسترس تاثیر منفی و معنی داری بر خستگی تکنولوژیکی دارد. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش سطح درگیری تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی باید به عوامل و ابعاد تکنواسترس و خستگی تکنولوژیکی بر روی فراگیران توجه کرد.
اثربخشی آموزش بازی های نمادین بر نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش بازی های نمادین، بر ارتقای نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره در کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون، و گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی کودکان مبتلا به اختلال زبان تکاملی 5 تا 7 سال مراجعه کننده به مراکز خصوصی گفتاردرمانی مشهد تشکیل می داد که تعداد 30 کودک براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و پس از همتاسازی، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برنامه آموزش بازی نمادین در 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا گردید. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های نظریه ذهن و شناسایی هیجان چهره کودکان استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در متغیرهای شناسایی هیجان چهره (01/0p<)، و نظریه ذهن سطح 1 و سطح 2 (05/0p<) در مرحله پس آزمون پس از حذف اثر پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. این درحالی است که در متغیرنظریه ذهن سطح 3 تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه وجود نداشت. بر مبنای یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد بازی های نمادین جزو برنامه های آموزشی کودکان به ویژه کودکان دارای مشکلات زبانی قرار گیرد تا موجب ارتقای توانمندی های شناخت اجتماعی آنها گردد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
167 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن شهر اراک در تابستان سال 1402 بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب شدند و با استفاده از گمارش تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی و گواه قرار مورد مداخله قرار گرفتند و توسط تکلیف سنجش حافظه کاری کرچنر (1985) سنجش شدند. سپسشرکت کنندگان بعد از سه ماه جهت انجام آزمون پیگیری، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. گروه گواه نیز در طی پژوهش هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله توان بخشی شناختی رایانه یار و واقعیت مجازی توانستند باعث بهبود و افزایش میزان بهره شنیداری و دیداری و حافظه کاری در شرکت کنندگان گروه آزمایش شوند و این اثربخشی در آزمون پیگیری 3 ماهه نیز حفظ شد. ازنظر شدت اثربخشی نیز نتایج نشان داد که گروه توان بخشی شناختی رایانه یار در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، اثربخشی بیشتری داشت (0001/0. P). نتیجه گیری: از هر دو درمان، به خصوص درمان مبتنی بر توان بخشی شناختی رایانه یار می توان در افزایش بهره حسی حرکتی و حافظه فعال بهره گرفت تا بتوان میزان شدت اختلال خواندن را کاهش داد.
دانش قدرتمند جغرافیایی؛ نو اندیشی در کیفیت آموزش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر مفهوم «دانش قدرتمند» مورد توجه بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است. در چنین رویکردی هدف اصلی مدارس، ارائه دانشی است که دانش آموزان را قادر می سازد تا فراتر از محدودیت های تجربه خود، جهان و مسائل آن را درک کرده و فکر کنند، چنین دانشی به عنوان «قدرتمند» توصیف می شود. رشته جغرافیا با توجه به ظرفیت های آن برای تجهیز دانش آموزان به دانش قدرتمند در موقعیت مطلوبی قرار دارد. مفاهیم کلیدی که این رشته بر اساس آن ها استوار است به دانش آموزان کمک می کند تا دیدگاه های خود را برای تجسم و تفکر کل نگر توسعه داده و آنچه را که بررسی می شود را در تصویر بزرگتر آن، قرار دهند. این مقاله با استفاده از روش مروری سنتی و روش کیفی تحلیل مفهومی به بررسی، تحلیل و کاربرد دانش قدرتمند در آموزش جغرافیا، به ویژه در جغرافیای مدارس می پردازد. بر این اساس ابتدا با مرور ادبیات مربوطه، معرفت شناسی پشتیبان مفهوم دانش قدرتمند بررسی شد و سپس به ارتباط این مفهوم با جغرافیا و جغرافیای قدرتمند، نظام مدرسه ای و برنامه ریزی درسی در جغرافیای مدرسه پرداخته شد. یافته ها حاکی از این است که بکار گیری دانش قدرتمند جغرافیایی و ارائه درک تصویر بزرگتر به دانش آموزان، راه های جدیدی برای تفکر، تجزیه و تحلیل و توضیح، ارائه می دهد. افزون بر این، پژوهش حاضر تاکید می کند که نو اندیشی در آموزش جغرافیا و به کارگیری یک برنامه درسی مبتنی بر جغرافیای قدرتمند می تواند با آموزش توانایی ها و مهارت های کاربردی جغرافیا، به درک بهتر دانش آموزان و افزایش مهارت و توانایی مشاهده جهان با چنین دانش و قابلیت هایی و یافتن راه حل هایی برای مسائل و مشکلات با زمینه های مختلف، کمک قابل توجهی بکند.
Micro Politics in Schools: A Narrative from Two Perspectives on School Politics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
17 - 36
حوزههای تخصصی:
In the literature of school leadership, two perspectives often conflict. The first is a rational perspective that focuses on the truth-seeking and truth-accepting nature of humans, while the second is a political perspective based on the premise that different groups within a school have varied interests and desires, which they pursue through power struggles. This research aimed to examine these two perspectives in schools to determine which can explain the mechanisms of the school. To achieve this goal, an explanatory mixed-methods strategy was employed. In the first phase of the research, quantitative data were collected to compare and measure the effectiveness of school principals in regular and gifted schools in Kashan. For this purpose, one exemplary school and eight public (regular) schools were selected using stratified sampling. The quantitative data collection tool was Parsons' standard questionnaire for school management effectiveness. The results of the quantitative phase indicated that the management of exemplary schools was more effective than that of public schools. In the second phase, a phenomenological strategy was used to explore whether public school principals accepted that these findings could be utilized in educational policy-making. In this section, eight public school principals were selected and interviewed. The results showed that none of the public school principals, contrary to the assumptions of the rational perspective, accepted these findings, and they employed various political strategies to defend their performance. These findings suggest that the political perspective can explain many realities of school management.
مدل یابی روابط ساختاری عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس دلبستگی به معلّم با میانجیگری کاربری آسیب زا از تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
21 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی روابط ساختاری عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس دلبستگی به معلّم با میانجیگری کاربری آسیب زا از تلفن همراه انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بوده است. 748 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان رشت که در سال تحصیلی 1399-1400 تحصیل می کردند، به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و به نسخه الکترونیکی پرسشنامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984)، عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، کاربری آسیب زا از تلفن همراه جنارو (2007) و دلبستگی به معلم لواسانی و مهدی پور (2015) پاسخ دادند. برای تحلیل روابط میانجی از همبستگی پیرسون، الگویابی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ استفاده شد. نتایج حاکی از روابط مثبت بین دلبستگی ایمن به معلم و عملکرد و سازگاری تحصیلی (01/0p<) و روابط معکوس بین سطوح دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به معلم و کاربری آسیب زا تلفن همراه با عملکرد و سازگاری تحصیلی (01/0p<) بوده است. تحلیل بوت استراپ نیز آشکار ساخت کاربری آسیب زا از تلفن همراه در رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به معلم و سازگاری و عملکرد تحصیلی به طورمعنی داری میانجیگری می کند (01/0 p<). بنابراین دلبستگی ایمن به معلم نقش سازنده ای بر عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد و تاثیر کاربری آسیب زا از تلفن همراه را بی اثر می کند. همچنین در سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به معلم، متغیر کاربری از تلفن همراه نقش جبران کننده برای عدم وجود دلبستگی ایمن ایجاد می کند. شایسته است ایجاد دلبستگی ایمن به دانش آموزان و معلم ها آموزش داده شود تا شاهد بهبود عملکرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان باشیم.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
Professors' lived experience about the Formative evaluation during virtual education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
research was conducted with the aim of investigating the lived experience of professors of formative evaluation during virtual education. This research was done using qualitative approach and phenomenological design. In order to collect data, semi-structured qualitative interview was used. The number of people participating in the research was 10 professors of Bu Ali Sina University, which was achieved by using targeted sampling, after conducting 10 interviews, and audio and visual recording and their content were implemented in textual form. Interview data were analyzed in three stages of open, central and selective coding to classify concepts and categories. In-depth analysis of professors' views led to the identification of factors in three areas. The findings of the research showed that the quality of students' learning was based on the implementation of formative evaluation in the form of meaningful and qualitative learning. Also, two major challenges include weakness in evaluation culture and human resources and weakness in infrastructure and facilities, and strengthening the pedagogical knowledge of professors is the most important strategy to improve the quality of formative evaluation. As a result, paying attention to these factors can lead to the high-quality implementation of formative evaluation in the course of virtual education.
واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر فعالیت های مجازی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
97 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی مبانی اخلاقی نظارت بر فعالیتهای مجازی دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش آمیخته کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی متوالی بود. میدان پژوهش بخش کیفی شامل 22 نفر از مدیران مدارس و اساتید دانشگاهی مطلع در زمینه نظارت بر آموزش مجازی بودند که به روش گوله برفی و در حد اشباع نظری انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی نیز مدیران مدارس ابتدائی و متوسطه شهرستان بوکان تشکیل می دادند که به روش تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 120 نفر بعنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شدند. مصاحبه ها به روش تحلیل تم یا مضمون (کدگذاری تم، مقوله و مفهوم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار بخش کیفی به روش طبق نظر گوبا و لینکلن (2000) با چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تایید پذیری بررسی و جهت ارزیابی پایایی پروتکل مصاحبه، از روش درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شده است. در بخش کمی نیز از روش معادلات ساختاری استفاده شد که پایایی همه ابعاد در آزمون الفای کرونباخ بیش از 7/0 گزارش شد و روایی واگرا و همگرای آن نیز تایید شد. بر اساس یافته های پژوهش نظارت مدیران بر فعالیتهای مجازی دانش آموزان تابع سه مفهوم اصلی اخلاق فردی دانش آموزان، اخلاق اجتماعی و شناسه های اخلاق معنوی- اسلامی در قالب 9 مقوله اصلی و 40 مولفه بود. بنابر نتایج یک چهارچوب برای نظارت بر دانش آموزان در قالب 9 مفهوم کلی ارائه داد که بر اساس نظر خبرگان چهارچوب پیشنهادی این پژوهش از اعتبار و برازش مطلوبی برخوردار است.
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
بررسی سطح درک دانش آموزان از مبحث مغناطیس با استفاده از مدل APOS
حوزههای تخصصی:
کی از متد های ارزشیابی که نتایج یادگیری را بررسی می کند، نظریه APOS است. طبق این چهارچوب، فراگیران مفاهیم را در سطوح عمل ، فرآیند ، شیء و طرحواره می فهمند. در این پژوهش از این رهیافت جهت ارزشیابی میزان ی ادگیری دان ش آموزان از مبحث مغناطیس درس فیزیک پایه یازدهم برنامه درسی ملی در شهرستان رزن استان همدان استفاده شده است . روش این پژوهش توصیفی - پیمایشی است . همچنین جامعه آماری این تحقیق ، دانش آموزان پایه دوازدهم استان همدان هستند که تعداد نمونه مورد مطالعه 110 نفر از دانش آموزان پسر و دختر پایه دوازدهم تجربی و ریاضی هستند که در دسترس محقق بودند. در جهت اجرای این پژوهش از آزمون محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شده و از ضریب پایایی آلفای کرونباخ جهت سنجش میزان اطمینان ارزیابی استفاده شده است که نتیجه 0.906 برای آن حاصل شد . نتایج تحقیق نشانگر این است که مطابق نظریه APOS، 78% از دانش آموزان در سطح عمل، 70% در سطح فرایند قرار دارند و 43% از آنها به سطح شیء رسیده اند و همچنین 23% از آنها به سطح درک از طرحواره مفهوم دست یافته اند. آمار نشانگر این است که فراگیران مسائل مغناطیس را در صورتی درست حل می کنند که یک روش روتین و الگوریتمی برای حل داشته باشند.
فناوری نانو در مهندسی شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
93 - 128
حوزههای تخصصی:
نانومواد با خواص منحصربه فرد خود، انقلابی در زمینه های مختلف علم و فناوری ایجاد کرده اند زیرا استفاده از این مواد، عملکرد بسیاری از فرایندها را بهبود بخشیده است. این مقاله مروری در ابتدا به بررسی روش های ساخت و مشخصه یابی برای شناخت و استفاده از نانومواد می پردازد. برای ساخت نانومواد، روش های بالا به پایین و پایین به بالا، دو رویکرد اصلی مورد استفاده هستند. هر رویکرد، روش های متنوعی را با ملاحظاتی برای مقیاس پذیری ارائه می دهد. همچنین روش های مختلف میکروسکوپی و طیف سنجی را که برای تشخیص و شناسایی نانومواد، مشخص کردن اندازه، ریخت شناسی و ترکیب شیمیایی استفاده می شوند، در اینجا مورد بحث قرار می گیرند. در ادامه، تمرکز این مقاله بر اثر فناوری نانو در مهندسی شیمی است. به عنوان مثال می توان به توسعه کاتالیزورها و جاذب های بسیار کارآمد برای صنعت نفت و گاز، ایجاد سامانه های پیشرفته دارورسانی و پیشرفت های تصفیه آب اشاره کرد. در ادامه مسیر این فناوری باید توجه داشت که آینده نانومواد در نانومعماری نهفته است و بر پایه فناوری نانو برای ایجاد سامانه های مواد پیچیده و کاربردی با ادغام با سایر رشته ها بنا شده است.
از رویارویی غیر منتظره با هوش مصنوعی در کلاس دانشگاه تا اندیشه ورزی ژرف درباره حضور روزافزون آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی پیامدهای غیرمنتظره هوش مصنوعی در محیط های دانشگاهی پرداخته و به تحلیل مباحث پیچیده ای می پردازد که به واسطه حضور فزاینده و چالش برانگیز این فناوری در دو سطح خرد (کلاس های درس) و کلان (برنامه ریزی و سیاست گذاری های آموزش عالی) پدیدار شده اند.روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن خودنگاشت است که با دوری از گزارش های سطحی، به سوی پدیدارشناسی تفسیری حرکت می کند. خودنگاشت با تمرکز بر تجربه شخصی پژوهشگر (مواجهه غیرمنتظره با هوش مصنوعی در کلاس درس)، امکان تحلیل دقیق تری از این تجربه را فراهم می سازد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانشجویان آشنایی کافی با ابعاد اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی ندارند. طرح درس ها به موضوع هوش مصنوعی توجهی ندارند و برنامه مشخصی برای ارزیابی تکالیف دانشجویی با بهره گیری از این فناوری وجود ندارد. همچنین، سیاست گذاری های کلان آموزشی در زمینه نفوذ و گسترش هوش مصنوعی در برنامه های درسی به روز نشده اند و بسیاری از این سیاست ها فراگیر نیستند. باتوجه به شرایط موجود، نابرابری های ناشی از استفاده از این فناوری در حال افزایش است.نتیجه گیری و پیشنهادها: این پژوهش به کمبود آگاهی در مورد کاربردها و ابعاد اخلاقی هوش مصنوعی، نبود زیرساخت های آموزشی و طرح درس های به روز در این زمینه در دانشگاه پرداخته است. در این راستا، پیشنهاد می شود که دانشگاه ها طرح درس ها را بازنگری کرده و بسته های آموزشی مناسبی را برای اساتید و دانشجویان تدوین کنند. همچنین، اصلاح و تقویت زیرساخت ها و سیاست های ضروری برای بهره برداری بهینه این فناوری در دستور کار قرار گیرد.نوآوری و اصالت: این مقاله با رویکردی نو تلاش دارد فاصله میان کلاس درس و حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی را کاهش دهد. نوآوری این پژوهش بر آن است که با تمرکز بر گسترش روزافزون هوش مصنوعی، سیاست گذاران را از نفوذ سریع این فناوری در سراسر کشور آگاه کرده و آنان را به اتخاذ سیاست های فعال و آینده نگر در این زمینه دعوت کند.
بررسی دیدگاه های معلمان در رابطه با ارزشیابی توصیفی: شناسایی چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ضعف ها، چالش ها، و راهکارهای بهبود فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی استفاده شد و برای گردآوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار رفت. مشارکت کنندگان پژوهش 25 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس اشباع نظری، و با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک های تحلیل مضمونی همچون دسته بندی اطلاعات، کدگذاری، استخراج و ترکیب مضامین استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با چالش های ارزشیابی توصیفی، 9 مضون اصلی؛ شامل رویکرد سهل انگارانه نسبت به ارزشیابی، حذف رقابت سازنده، ازدحام کلاس های درسی، عدم تغییر در نگرش معلمان، توجیه نبودن والدین ، کاهش انگیزه دانش آموزان برتر، عدم تناسب بین محتوا و رویکرد ارزشیابی، ابهام در معیارهای ارزشیابی پایانی، و تغییر نامطلوب شرایط تکرار پایه شناسایی شد. همچنین در رابطه با راهکارهای بهبود ارزشیابی توصیفی 6 مضمون اصلی شامل افزایش طیف های امتیازدهی، بهره گیری از رویکرد کمی در ارزشیابی پایانی، متناسب سازی محتوا ، کاهش ازدحام کلاس ها، آموزش مستمر معلمان و تنوع در رویکرد ارزشیابی توصیفی برای پایه های مختلف تحصیلی شناسایی شد.
نتیجه گیری: ارزشیابی توصیفی هم از نظر فراهم نمودن شرایط مورد نیاز و هم از لحاظ اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است که اثربخشی آن را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار داده است و رفع نمودن این چالش ها از طریق راهکارهای دقیق و کارآمد ضروری است.