مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سطوح یادگیری
حوزه های تخصصی:
اهمیت جغرافیا به دلیل توصیف جهان پیرامون انسان است، درحالی که بسیاری از موضوعات در درس جغرافیا برای دانش آموزان ملموس نیست. یکی از راهکارهای اساسی برای حل این مشکل استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه علم جغرافیا و آموزش و یادگیری آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان نقش رسانه های دیداری پدیده های غیرملموس جغرافیا بر سطوح یادگیری حیطه شناختی و عاطفی در دانش آموزان انجام گرفته است. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره متوسطه اول کرمانشاه بودند. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 44 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (22 نفر آزمایش و 22 نفر کنترل). برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته پیشرفت تحصیلی و عاطفی استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنی دار یافت شد (p=0.001). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه رسانه های دیداری پدیده های غیرملموس بر سطوح یادگیری حیطه شناختی و عاطفی دانش آموزان، در گروه آزمایش به طور معناداری مؤثر بوده است (001/0P
تاثیر بومی سازی طراحی و تولید کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن بر سطوح یادگیری و یادداری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : کاربرد قابلیت ها و ظرفیت های فناوری های نوین آموزشی فرصتی برای دستیابی به یادگیری اثربخش و بهینه است. همچنین، بومی سازی، توجه به دانش بومی به منظور انباشتن دانش جهانی در برابر نیازها و خواسته های محلی است در این تحقیق با رویکرد بومی و طبق نیاز موجود ابتدا کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن طراحی، تولید و سپس میزان تأثیر آن بر سطوح یادگیری و یادداری مشخص گردید. روش کار : پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است. دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی جامعه ی آماری بودند. گروه آزمایش از کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن استفاده کرد. ابزار جمع آوری داده ها آزمون معلم ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان مورد تائید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (کوواریانس ورگرسیون) انجام شد. یافته ها: با قیاس داده های گروه گواه و آزمایش مشخص شد که روش یادگیری با کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرا متن با پی ولیو کمتر از 05/0 موجب افزایش سطوح یادگیری و یادداری دانشجویان گروه آزمایش شد. همچنین تفاوت میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل در سطح یادآوری معنی دار نبود؛ اما تفاوت میانگین نمرات در سطح فهم با توجه به F به دست آمده در سطح کمتر از 05/0 معنی دار و تفاوت میانگین نمرات در سطح کاربرد و بالاتر با T به دست آمده در سطح کمتر از 01/0 معنی دار بود. نتیجه گیری : بنابراین می توان از قابلیت های فناوری های نوین در فرایند یاددهی و یادگیری با توجه به استانداردهای موجود در طراحی و تولید رسانه و فرا رسانه استفاده کرد تا موجب افزایش یادگیری شود.
مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دنیای آموزش و پرورش نقطه توجه خود را از تدریس به یادگیری معطوف کرده است و چنین رویکردی با توجه به دانش گسترده فناوری اطلاعاتی و فنی آوری غنی به دست می آید. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه آموزش با روش سنتی و آموزش با نرم افزار آموزشی در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بوده است. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم می باشد. این پژوهش بر روی دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه یکی با نرم افزار آموزشی و دیگری بدون نرم افزار آموزشی انجام شده است، که برای این منظور تعداد 60 نفر دانش آموز پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشه ای از جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سطوح یادگیری بلوم بود، که به منظور سنجش سطح یادگیری دانش آموزان در سطح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم طراحی شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین آموزش سنتی و آموزش با نرم افزار در سطوح دانش، فهمیدن و کاربرد در درس ریاضی و علوم تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد بین روش آموزش سنتی و روش آموزش با نرم افزار در سطوح یادگیری در درس علوم و ریاضی در سطح فهمیدن درس ریاضی و سطح دانش درس علوم تفاوت معنادار وجود دارد.
ارائه مدل توسعه تفکر انتقادی بر اساس رویکردهای مطالعه و سبکهای یادگیری دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
565 - 586
هدف : تحقیق حاضر با هدف پاسخ به این سؤال کلیدی انجام شد که: آیا رویکرد مطالعه و سبک یادگیری با سطح تفکر انتقادی دانشجویان رابطه دارد؟ روش: جامعه تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گیلان در سال تحصیلی 97-96 است که بر اساس فرمول جامعه محدود کوکران، 386 نفر از آنان با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تأمین روایی محتوا، از نظر جمعی از اساتید، استفاده و اصلاح لازم لحاظ شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از سازگاری درونی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، خی دو، تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای اس.پی.اس.اس-25 و آموس-24 انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج و سطح معناداری به دست آمده، سبک یادگیری و سبک مطالعه دارای تأثیر معناداری بر تفکر انتقادی اند. نتیجه گیری: یادگیری، نتیجه و برایند آموزشهای برنامه ریزی شده یا تجربی است که بر اثر تمرین یا برخورد مستمر در فرد نهادینه شده و نمود بیرونی در رفتار دارد. در مکاتب مختلف، یادگیری در هر زمان و مکان و موضوعی، شرایط و مهارتهای خاصی را طلب می کند. بدین سبب، مهارتهای یادگیری قرن بیست ویکم را مجموعه ای از مهارتها همچون: تفکر انتقادی، فنّاوری اطلاعات، ارتباط تعاملی و مؤثر، خلاقیت و ریسک پذیری، مهارتهای بین فردی، مسئولیت شخصی، اجتماعی و مدنی، بهره وری بالا، اولویت بندی، برنامه ریزی و مدیریت، انعطاف پذیری و سازگاری و اعتماد به نفس دانسته اند.
ارائه الگوی سازمان یادگیرنده در راستای ارتقای سرمایه فکری و بهره وری نیروی انسانی در معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی به روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۸
181 - 201
حوزه های تخصصی:
در دنیای در حال تغییر، فرایند یادگیری نیز متحول شده است دنیای کسب و کار حالت ثبات ندارد و آنچه در گذشته به خوبی کار می کرد در آینده ممکن است مؤثر نباشد. لذا باید از طریق یادگیری، عادات جدیدی کسب و سازمان ما به یادگیرنده تبدیل شود. یک سازمان یادگیرنده سازمانی است که مدام توانایی خود را صرف ساخت آینده می کند، روش های جدید را می آموزد و راههای قدیمی انجام کار را فراموش می کند. این سازمان مکانی است که در آن افراد مرتباً توانایی خود را جهت خلق هر آنچه که میل دارند افزایش می دهند، مدل های جدید یادگیری و محل آزمایش مداوم تجربه ها، انتقال آنها و ربط دادن آن به هدف اصلی فرا می گیرند. این پژوهش به منظور ارائه الگوی سازمان یادگیرنده در معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی می باشد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ از 679 کد مفهومی استخراج شده، 19 مؤلفه به دست آمد که در 5 بعد سطوح یادگیری (با 3 مؤلفه)، تفکر سیستمی (با 3 مؤلفه)، چشم انداز و آرمان مشترک (با 3 مؤلفه)، مدل ها و الگوهای ذهنی (با 3 مؤلفه) و ارزیابی سازمان یادگیرنده (با 3 مؤلفه) دسته بندی شدند.
تاثیر آموزش و ارزشیابی زیست شناسی پایه دهم به روش عملیاتی بر سطوح یادگیری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: یکی از مهمترین مشکلات در آموزش زیست شناسی عدم فهم منسجم و بلند مدت دانش آموزان از محتوای علم و توانایی بسیار کم برای کاربرد دانسته های خود در زندگی می باشد. هدف: در این پژوهش اثر بخشی روش تدریس و طراحی سوالات عملیاتی زیست شناسی پایه دهم بر سطوح یادگیری حیطه ی شناختی مورد توجه قرار گرفت. مواد و روش: طرح پژوهشی مورد استفاده از نوع آزمایشی بود. برای گردآوری داده ها نمونه سوال امتحانی نوبت اول محقق ساخته حاوی 11سوال عملیاتی که فهمیدن و کاربستن را سنجش می کرد استفاده شد. در این طرح 80 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی در 4 گروه 20 نفری قرار گرفتند. تمامی جلسات و ارزشیابی ها در کلاس های دبیرستان شهرستان باخرز برگزار شد و پس از اتمام، نتایج میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون t وابسته با نرم افزار GraphPad Prism 6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تاثیر آموزش و طراحی سوالات به روش عملیاتی بر میزان یادگیری (سطح یادآوری ) معنادار بود. نتایج همچنین نشان داد که این روش تاثیر معناداری بر عمق یادگیری دانش آموزان (فهمیدن و بکاربستن) معنا دار و موثر بوده است.
تأثیر یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطوح یادگیری شناختی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان گرگان بود. روش تحقیق به صورت نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی گرگان در سال تحصیلی 1399-1400 است که تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلاس های مورد نظر در شبکه دانش آموزی شاد به صورت همزمان و ناهمزمان به صورت مشارکتی برگزار گردید و در ابتدا و انتهای فرآیند تدریس میزان سطوح یادگیری دانش آموزان در درس علوم تجربی اندازه گیری شد. ابزار گردآوری پژوهش شامل آزمون پیشرفت سطوح یادگیری معلم ساخته براساس سطوح یادگیری و طبقه بندی بلوم طراحی شده بود که روایی آن مورد تایید متخصصان بوده و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 70/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب بود. یافته های تحقیق نشان داد یادگیری مشارکتی آنلاین بر یادگیری دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (05/0>p). یادگیری مشارکتی آنلاین بر سطح دانش، ارزشیابی و آفریدن تأثیر معنادار ندارد (P>0.05). یادگیری مشارکتی بر سطح فهمیدن، به کاربستن و تحلیل تأثیر معنادار و مثبت داشته است (05/0>p). بر اساس نتیجه، می توان از روش یادگیری مشارکتی آنلاین برای دروس و مقاطع مختلف تحصیلی استفاده کرد.
طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده با تاکید بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی استقرار سازمان یادگیرنده با تاکید بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با رویکرد آمیخته صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها از نوع اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفته است. در مرحله اول جهت شناسایی مولفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در ادامه جهت برازش الگوی طراحی شده در بخش کیفی، از روش کمی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. مشارکت کنندگان در این بخش شامل 340 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه مبتنی بر یافته های بخش کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده های بخش کمی به وسیله نرم افزار اموس انجام شد. نتایج بخش کیفی نشان داد عوامل مرتبط با یادگیری با سه مقوله اصلی ویژگی های سازمان یادگیرنده، ابعاد سازمان یادگیرنده و عوامل محیطی شناسایی شد. سطوح یادگیری مشتمل بر سه مقوله اصلی فردی، گروهی و سازمانی است. رهبری دانش شامل سه مقوله اصلی رهبری، مشارکت و ادغام دانش و نوآوری است. در نهایت سازمان یادگیرنده دارای 5 مقوله اصلی قابلیت های شخصی، آرمان مشترک، تفکر سیستمی، الگوهای ذهنی و یادگیری جمعی است. در بخش کمی مشخص شد مدل عوامل مرتبط با سازمان یادگیرنده مبتنی بر رهبری دانش و سطوح یادگیری در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور از برازش خوبی برخوردار است.