فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، به صورت آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. در بخش کیفی، برای استخراج مولفه های طراحی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی و تدوین الگو، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد. میدان پژوهش شامل ۱۷ جلد کتاب، ۲۳ پایان نامه و رساله، ۸۶ مقاله و ۵ سند مرتبط با آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری، آموزش بهداشت، نظریه سازنده گرایی، محیط های یادگیری سازنده گرا و یادگیری در محیط واقعی بود. همچنین، برای بررسی جامع این منابع از روش مرور نظام مند استفاده شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل ۵۰ نفر از متخصصین حوزه های تکنولوژی آموزشی، آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری و آموزش بهداشت بود. اعتبارسنجی الگوی طراحی شده با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته ای با ۱۵ سوال بر مبنای مقیاس لیکرت انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) تایید شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و اعتبار نتایج با آزمون تی تک نمونه ای ارزیابی گردید. نتایج تحلیل محتوای کیفی، به شناسایی ۸ مقوله اصلی و ۱۲ زیرمقوله برای طراحی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی منجر شد. این مولفه ها و زیرمولفه ها پس از استخراج، در قالب یک الگوی مفهومی و روندی ارائه گردیدند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی آموزشی ارائه شده از نظر متخصصان دارای اعتبار و اثربخشی لازم برای آموزش دانشجویان رشته مامایی است.
نقش میانجی تصمیم گیری هوشمند در رابطه بین انعطاف پذیری فناوری و تیم پذیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه نقش میانجی تصمیم گیری هوشمند در رابطه بین انعطاف پذیری فناوری و تیم پذیری انجام گرفت. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از بعد شیوه ی اجرا رویکرد مدل سازی معادله ساختاری ماتریس همبستگی- کوواریانس محور است. جامعه ی پژوهش، کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 320 نفر انتخاب شد. ابزارها شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری فناوری و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته و تیم پذیری سلطانی (2008) بود که روایی محتوایی آن ها از نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای انعطاف پذیری فناوری 91/0، تصمیم گیری هوشمند 95/0 و تیم پذیری 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. نتایج نشان داد: انعطاف پذیری فناوری تأثیر مستقیم بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند دارد، همچنین تصمیم گیری هوشمند تأثیر مستقیم بر تیم پذیری دارد و در پایان انعطاف پذیری فناوری تأثیر غیرمستقیم از طریق تصمیم گیری هوشمند بر تیم پذیری دارد.
تبیین بازدارنده های روابط میان فردی در مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از دیر باز ب ه عن وان جزی ی مهم از خدمات شناخته ش ده است و ضعف مهارت های ارتب اطی، شانس دس تیابی ب ه موفقی ت را ک اهش داده و احتم ال مواجه ه ب ا نارضایتی را افزایش می دهد.مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب و دیدگاههای مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد مهارت ارتباط میان فردی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت کنندگان، 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان که دارای تجربه کافی در مورد موضوع مطالعه بودند به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع، دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان به روش دستی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش لینکلن و گوبا حاصل شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان، عوامل بازدارنده ارتباط میان فردی شامل ویژگی های فردی، کیفیت زندگی کاری، ساختارهای سازمانی، رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، ضعف ابزارها و مهارت های ارتباطی بودند. که در 21 طبقه فرعی و6 زیر طبقه جای گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد از نظر مدیران و کارکنان آموزشی عوامل بازدارنده از عوامل مهم در ارتباط میان فردی محسوب می شود. و توجه به آنها، به ایجاد ارتباط میان فردی موثر، و بهتر شدن تعاملات میان کارکنان، ارتقائ رضایت و بهبود کیفیت کار منجر خواهد شد. کلید واژه ها: ارتباط میان فردی، بازدارنده ها، مدیران و کارکنان آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
24 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف واکاوی و تبیین رابطه بین شعرخوانی با بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به انجام رسیده است.روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است.جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرقدس به تعداد 1425 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 302به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی ساده استفاده شده است.در این پژوهش برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته(1402) شامل چهار مولفه خلاقیت در شعرخوانی،کیفیت شعرخوانی، نوع شعر و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 33 گویه استفاده گردید.پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 71/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار آماری SPSS26 انجام پذیرفت.یافته ها:نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که خلاقیت در شعرخوانی با 652/0، کیفیت شعرخوانی با 641/0،نوع شعر با 359/0 و آمادگی ذهنی و روحی و روانی معلمان و دانش آموزان با 399/0 با بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارد.این بدان معناست که با افزایش میزان هر یک از مولفه های مورد مطالعه؛ مهارت های خواندن در دانش آموزان نیز بهبود پیدا می کنند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه صورت گرفته در داخل و خارج از کشور باید گفت شعرخوانی یکی از ابزارهای کارآمد برای تقویت و بهبود مهارت های خواندن در دانش آموزان است که با استفاده درست از آن در نظام آموزشی کشور می توان به درست خوانی و بهبود یادگیری دانش آموزان کمک شایان توجه کرد.
Evolving Towards Efficiency: A Narrative inquiry of a School Principal's Experiences in a High-poverty Environment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
37 - 50
حوزههای تخصصی:
This study aims to represent how a primary school principal evolved into an effective educational leadership, focusing on their personal and professional background along with the distinctive features of the school and local community. A qualitative approach and narrative inquiry method were used. Initially, in-depth and semi-structured interviews lasting 12 hours were conducted with the principal. Data analysis was performed using Lichman’s model (2013). To validate the narratives, in-depth and semi-structured interviews were conducted with five teachers who had worked under the principal's management and were selected through purposive (criterion-based) sampling. Additionally, self-reflection notes were prepared during the research process. The principal's journey towards efficiency was divided into four episodes: the character formation period, facing discrimination, conflicts and grief, building professional identity, and role modeling. According to the data analysis results, themes of encountering discrimination, economic poverty, and the local community's perception of disadvantaged schools were continuously repeated in the principal's narratives. Based on the narratives, three strategies - managing interactions, continuous professional development, and vision setting - played a crucial role in the principal's evolution towards efficiency. According to the findings, it is recommended that principals of high-poverty schools address teachers' educational deficiencies in the form of suggestions and gradually increase delegation of authority and trust in their measures to ensure improved performance quality. In addition, the principal, by requiring teachers to daily note the challenges and issues faced by students and to identify major and common challenges, aimed to prioritize these challenges and take necessary actions.
اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری معکوس رویکردی نوین در نظام آموزشی است و علی رغم اینکه امکان اجرای آن در کلاس های دوره های ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی، امکانات آموزشی و زمانی فراهم است، استفاده از آن محدود می باشد لذا مقاله حاضر با هدف تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر سواد سلامت در درس علوم تجربی دوره دوم ابتدایی انجام شد. روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بناب بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل اشتغال داشتند. حجم نمونه شامل ۴۴ نفر از دانش آموزان بود که در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شده بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه سنجش سواد سلامت مقتبس از پرسش نامه منتظری و همکاران (۱۳۹۳) با پایایی 886/0 و آزمون مدادکاغذی با پایایی 722/0 بود و روایی آن ها پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی و معلمان باسابقه تایید شد. ابتدا، پرسش نامه و آزمون مداد کاغذی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 1۰ جلسه تحت راهبرد یادگیری معکوس در درس علوم تجربی در موضوعات سواد سلامت قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات دانش آموزانی که روش یادگیری معکوس را دریافت کرده بودند بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که از روش سنتی در تدریس استفاده کرده اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که روش یادگیری معکوس بر سواد سلامت دانش آموزان موثر بود.
واکاوی نقادانه فهم نو معلمان دوره ابتدایی از مفهوم «تربیت»: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی باهدف واکاوی نقادانه ی فهم نومعلمان دوره ابتدایی از مفهوم تربیت است که با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفته است. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15نفر از نومعلمان که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهرستان فِلارد از توابع استان چهارمحال وبختیاری در حال تدریس بودند، به دست آمد. پرسش های مصاحبه برپایه ی چارچوب نظری پژوهش در دو مرحله طراحی و ویرایش شدند. هم چنین داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که شش انگاره یِ تربیت مؤمن پرور، تربیتِ آداب دان، تربیت شهروندمدار، تربیت آگاهانه، تربیت نوگرا و تربیت سرسِپرده به عنوان مقوله های فرعی و سرانجام مقوله ی اصلیِ آشفتگی در نظر پریشانی در عمل، نماینده ی فهم نومعلمان از مفهوم تربیت است. برپایه ی رهیافت های پژوهش، فقدان ادراک معنای تربیت واقعی ممکن است سبب شود که در فعالیت های تربیتی آن چه در واقع وسیله ای بیش نیست هدف انگاشته شود و جریان رشد در نیمه ی راه متوقف گردد. سخن دیگر این پژوهش و البته جانِ کلام آن، پرهیز از ساده اندیشی و سهل نگری پیرامون مفهوم و عملِ تربیت است. برای روگردانی از این آفت، موضوع تربیتِ معلم، قبل از شروع معلمی و بعد از آن، نیازمند دقت نظری ژرف اندیشانه و همه جانبه است.
اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعداد های درخشان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا، بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها 30 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت انتخاب تصادفی، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه های سبک های اسنادی (ASQ) و نشخوار فکری هوکسما و مارو جمع آوری شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. با به کارگیری پیشینه نظری و عملی موجود، رنگ آمیزی درمانی بر پایه طرح های ماندالا، به مدت یازده جلسه 45 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا، و داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین نمرات سبک های اسناد و نشخوار فکری، در گروه آزمایش، به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود و رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان موثر واقع شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی ماندالا یک راهبرد غیردارویی مؤثر، برای کاهش نشخوار فکری و اسنادهای منفی است، از این رو پیشنهاد می شود رنگ آمیزی بر پایه طرح های ماندالا در برنامه درسی هنر گنجانده شود.
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.
فراتحلیل مطالعات گرایش به اعتیاد نوجوانان دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
157 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا جمع آوری و ترکیب پژوهش ها انجام شده در زمینه گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک می پردازد. پژوهش به روش فراتحلیل صورت انجام شد که به عنوان یک تکنیک آماری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه نمودن یافته های پژوهشی مرتبط با نقش اختلال سلوک در گرایش به اعتیاد صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران و جهان در حوزه اختلال سلوک و اعتیاد می باشد و نمونه آماری شامل کلیه پایگاههای اطلاعاتی داخلی و جهانی از قبیل پرتال جامع ، پایگاه مرکز اطلاعات علمی دانشگاهی ، پایگاه مجلات تخصصی ، گوگل اسکولار و بانک اطلاعات نشریات کشورشامل ۵۰ پژوهش بود. براساس نتایج این پژوهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان دارای اختلال سلوک را میتوان پیش بینی نمود. با توجه به سطح معناداری و نمرات بدست آمده گرایش در افراد دارای اختلال سلوک وجود دارد یعنی افرادی که مبتلا به سلوک می باشند به سمت مصرف مواد و اعتیاد کشیده می شوند.
شیوع بی مدنی تحصیلی در دانشجویان: نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
28 - 48
حوزههای تخصصی:
بی مدنی تحصیلی یکی از رفتارهایی منفی در کلاس های درس دانشگاه است بر روند یاددهی-یادگیری تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بی مدنی تحصیلی و نقش سبک های مدیریت کلاس، خودمحق بینی و بلندپروازی در پیش بینی آن در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان شامل کل دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه گیلان بود. نمونه آماری شامل 433 دانشجو بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های بی مدنی تحصیلی آریاپوران و کمالی(2019)، سبک مدیریت کلاس مارتین و همکاران (1998)، خودمحق بینی تحصیلی آکاکاسو(2002) و بلندپروازی مثبت و منفی ورسترایتین (2017) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین رفتارهای مبتنی بر بی مدنی تحصیلی عبارت بودند از: بدون آمادگی وارد کلاس شدن (%66.51)، بی حوصلگی در کلاس (%58.66)، دیر آمدن به کلاس (%57.74)، صحبت کردن در هنگام تدریس (%53.35)، عدم توجه در کلاس (%52.19)، شکایت همراه با مخالفت در کلاس (%31.41) و قطع کلاس یا تمام کردن کلاس (%30.71). نتایج نشان داد که به ترتیب مدیریت کلاس تعاملی، خودمحق بینی تحصیلی، مدیریت کلاس مداخله گر و بلندپروازی منفی در پیش بینی بی مدنی تحصیلی دانشجویان نقش معنادار داشتند. براساس یافته ها، استفاده اساتید دانشگاه از سبک های مثبت تدریس از جمله سبک تدریس تعاملی و غیرمداخله گر می تواند در کاهش بی مدنی در دانشجویان نقش داشته باشد. همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در جهت بهبود خودمحق بینی تحصیلی و بلندپروازی منفی در دانشجویان به کاهش بی مدنی تحصیلی کمک خواهد کرد.
بررسی تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش علم و فناوری شاهد به کارگیری هوش مصنوعی در زندگی انسان هستیم. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی، کاربرد آن در تولید چت جی پی تی می باشد.هدف از پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش، بر اساس ادبیات موجود در این حوزه می باشد. برای انجام این پژوهش از روش فراتحلیل مبتنی بر بیانیه پریزما استفاده شده است و پایگاه های داده انتخاب شده وب علم، اسکوپوس،گوگل اسکولار می باشند. جستجوی ادبیات بین ماه مه و ژوئن 2023 با شناسایی اولیه 154 رکورد انجام شد که در نهایت ۱۲ مطالعه مورد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها مبین این امر بود که ادغام هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار مکمل و پشتوانه آموزشی بزرگ در فرآیند یاددهی-یادگیری، با افزایش تجارب یادگیری و تقویت تعامل بیشتر بین دانش آموزان و معلمان، تأثیر مثبتی بر فرآیند یاددهی-یادگیری دارد. البته باید این نکته را در نظر داشت که به کارگیری و اجرای موفقیت آمیز این برنامه ، مستلزم آشنایی معلمان با عملکرد آن است. در نهایت باید گفت یافته های حاصل از این پژوهش، مبنای محکمی برای تحقیقات و تصمیم گیری های آینده در مورد استفاده از چت جی پی تی در زمینه آموزش فراهم می کند.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل بین معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تبریز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در بین گروه ها جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعامل معلم و دانش آموز (QTI) استفاده شد که روایی آن از طریق نظر متخصصان بررسی گردید و اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان به میزان 68 درصد بر تفاوت های فردی دانش آموزان در تعامل بین معلمان و دانش آموزان مؤثر است. بر اساس نتایج، آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر کیفیت تعامل معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول تأثیر مثبت بگذارد.
تأثیر رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش باهدف تأثیر رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شده است. نوع,پژوهش، کاربردی، رویکرد کمی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه (کنترل) است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در منطقه پانزده تهران بودند. حجم نمونه پژوهش متشکل از 30 نفر دانش آموز کلاس ششم ابتدایی در منطقه پانزده تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از میان آن ها 15 نفر به گروه آزمایش و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. به دلیل شیوع بیماری کووید19 آموزش در فضای مجازی صورت گرفت. در این پژوهش، فایل آموزشی مباحث منتخب درس علوم تجربی در اختیار گروه آزمایش قرار گرفت و آن ها در خانه به یادگیری مبحث تغییر وسایل ارتباط شخصی از گذشته تا آینده درس علوم تجربی پرداختند. فایل شامل مبحث درس علوم در نه جلسه بود. گروه گواه فایل آموزشی دریافت نکردند. همچنین، در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه درگیری تحصیلی شوفیلی و همکاران (۲۰۰2) استفاده شد. پایایی کل پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.79 و برای مؤلفه توانمندی برابر با 0.82، برای مؤلفه تعهد 0.72 و برای مؤلفه جذب برابر با 0.79 به دست آمد. از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد استفاده از رویکرد یادگیری معکوس در کلاس مجازی علوم بر درگیری تحصیلی (توانمندی، تعهد و جذب) دانش آموزان دوره ابتدایی تأثیر دارد.
سنجش مفهوم سرمایه اجتماعی در موفقیت مدارس: مطالعه ای بر اساس تجربه مدیران
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
60 - 81
حوزههای تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی مدیران مدارس نقش کلیدی در موفقیت مدارس ایفا می کند. مدیرانی که دارای سطح بالایی از سرمایه اجتماعی هستند، از طریق ایجاد ارتباطات مؤثر با معلمان، دانش آموزان، والدین و جامعه محلی، محیط همکارانه و مشارکتی در مدرسه ایجاد می کنند.
روش ها : این پژوهش پدیدارنگارانه به مفهوم سازی سرمایه اجتماعی میان مدیران آموزشی در مدارس ابتدایی می پردازد. مشارکت کنندگان بالقوه تمامی مدیران آموزشی در مقطع ابتدایی در شهر سنندج بودند که 17 نفر از آنان به صورت هدفمند (ناهمگن) انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته دعوت به مشارکت شدند.
یافته ها: بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها، سلسله مراتبی از پنج طبقه برای راه های تجربه و درک سرمایه اجتماعی شناسایی شد تا این مفهوم را به سرمایه اجتماعی به عنوان مولد اعتماد، به عنوان شبکه همکارانه، به عنوان تعلق به فرهنگ سازمانی، به عنوان مشارکت در گفتمان علمی و به عنوان خلق اجتماع علمی توصیف کنند.
نتیجه گیری: چهار مؤلفه آگاهی یعنی چارچوب، ارتباط، هدف و نتیجه، ساختار سلسله مراتب را شکل می دهند. یافته های این پژوهش به سیاست گذاران آموزشی نشان می دهد که سرمایه اجتماعی به مدیران در مدارس چگونه است.
واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی به دلیل شیوع ویروس کرونا بوده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال دوازدهم شهرستان سبزوار در سال 1399 بودند که تجربه زندگی در قرنطینه خانگی را (در 2 ماه گذشته) داشتند. تعداد 25 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت غیر حضوری گرد آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، 27 مفهوم از تجربیات و نگرشهای دانش آموزان کنکوری در قالب شش مقوله فرعی مهارتهای زندگی، هوش معنوی، اضطراب تحصیلی- اقتصادی، ترس از مرگ خود و عزیزان، احساس تنهایی و دلتنگی و وسواسهای فکری- عملی و دو مقوله اصلی رشد مهارتهای اجتماعی- شناختی و فشارهای روانی- عاطفی طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قرنطینه خانگی به دلیل شیوع بیماری کووید-19 پیامدهای مثبت و منفی برای دانش آموزان کنکوری داشته است. از این رو، والدین و مشاوران مدارس لازم است ضمن تأکید بر جنبه های مثبت این پدیده، با ارائه راهکار های علمی و عملی مؤثر دانش آموزان کنکوری را در زمینه حل مشکلات شان یاری دهند.
اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در افزایش توجه انتخابی و توجه مستمر دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری یک اختلال عصبی- تحولی با منشأ زیستی بوده و مبنایی است برای نابهنجاری ها در سطح شناختی که با علایم رفتاری این اختلال از قبیل نارسایی در توجه ارتباط دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در توجه انتخابی و توجه مداوم دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان پسر 7 تا 12 سال دارای اختلال خواندن است که به مراکز روان شناسی، مشاوره و مراکز درمانی روان پزشکی تهران در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ مراجعه کردند. از جامعه آماری موردنظر تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش آزمون رنگ واژه استروپ (بندر، 1983) و آزمون عملکرد پیوسته (رازولد و همکاران، 1965) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش 8 جلسه (هفته ای یک جلسه) شیوه نامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی (آیرس، 1996) را دریافت کردند. در نهایت تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نرم افزار spss26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی در متغیرهای وابسته این پژوهش نسبت به گروه کنترل نه تنها اثربخشی بیشتری را نشان داد ه اند (p<0.001) بلکه در طی زمان نیز این میزان اثرگذاری برای آنها حفظ شد که پایداری اثر مداخله را نشان می دهد (p<0.001). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این روش درمانی در بهبود توجه انتخابی و توجه مستمر به صورت پایدار در کودکان با اختلال خواندن مؤثر بوده است و برنامه ریزان و درمانگران می توانند استفاده از این روش درمانی را در دستورکار خود قرار دهند.
بررسی و تحلیل مهارت تندخوانی به عنوان مرحله ای از مهارت خواندن در فارسی و ضرورت آموزش آن به معلمان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث محوری در درس فارسی دوره ابتدایی، آموزش مهارت خواندن به دانش آموزان است. مهارت خواندن، نقش به سزایی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی و رشد علمی وشخصیتی دانش آموزان دارد. مهارت تندخوانی به عنوان سطح پیشرفته و بسیار موثر از مهارت خواندن نقش بسزایی در دریافت معنا از متن و درک مطلب دارد و به عنوان سطح پیشرفته ای از مهارت خواندن قلمداد می گردد. این تحقیق بر آن است تا رابطه بین تندخوانی و آموزش مهارت خواندن را در درس آموزش زبان فارسی برای دانش آموزان ابتدایی را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف منابع و متون آموزشی و اسناد فرادستی و مقالات و پژوهش های انجام شده در این راستا به صورت فراتحلیل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تندخوانی به عنوان سطحی از آموزش مهارت خواندن وابستگی و پیوستگی جدی با آموزش زبان فارسی به ویژه در دوره دوم ابتدایی دارد و می بایست به عنوان بخشی از کار آموزش مورد توجه آموزگاران قرار گیرد. در بخش پایانی مقاله، چالش ها و موانع و واقعیت های موجود و پیشنهاداتی که در خصوص محقق نشدن این هدف موثر هستندمورد بحث وبررسی قرار گرفته است.
ارزیابی کیفیت خدمات سامانه های آموزش الکترونیکی و تأثیر آن بر رضایتمندی کاربران (مورد مطالعه: شرکت ملی صنایع مس ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری های اطلاعاتی منجر به ایجاد تغییرات اساسی در راهبردهای آموزشی و استفاده از روش های جدیدتر مانند سامانه های آموزش الکترونیکی شده و آن را به ابزار تعلیمی مهمی تبدیل کرده است، به طوریکه سازمان ها استفاده از این سامانه ها را جزو برنامه-های آموزشی خود قرار داده اند. پژوهش حاضر درصدد است تا با ارزیابی خدمات سامانه آموزش الکترونیکی شرکت مس ایران به تحلیل نتایج به دست آمده در رضایتمندی کاربران بپردازد. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی-همبستگی و از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از دو روش روایی محتوا و روایی سازه و پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرانباخ ارزیابی شد که نتایج بیانگر تأیید پرسشنامه می باشد.جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت بود که در سال های 1401-1400 حداقل یک بار از خدمات سامانه آموزش الکترونیکی استفاده نموده اند. برای بررسی ابعاد متغیرهای پژوهش از آزمون تی استودنت و برای ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های مطرح شده در پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که دو متغیر کیفیت فنی سامانه و کیفیت خدمات دهی سامانه آموزش الکترونیکی به همراه ابعاد آن اثرات مثبت و معناداری بر رضایتمندی کاربران داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.