فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
The fusion of Information Communication Technology (ICT) and open educational resources (OER) has brought about a transformative wave in global education, elevating both student engagement and academic performance. Despite these positive strides, persistent challenges such as gender-based technology disparities and social factors remain prevalent. The COVID-19 pandemic has acted as a catalyst, accelerating the adoption of OER. This study examined availability and accessibility of open educational resources in distance learning centers in Oyo state A descriptive survey research design was adopted, the study gathered data through a Google Form-based online questionnaire, reaching 500 open educational students across three distance learning centres, 381 valid responses were retained for analysis, which was performed using SPSS software. The findings unveiled that open educational resources were available in distance learning centers, predominantly through e-library platforms. Students possessed access to essential devices and could connect to OER through their centre’s website and free Wi-Fi. A noteworthy negative correlation between resource availability and access was identified. Furthermore, a significant gender-based difference was noted, favouring male students with higher access to OER compared to their female counterparts. The study affirmed the availability of open educational resources in distance learning canters and the students' access to these resources. Recommendations included efforts to enhance availability, improve student access.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.
شناسایی ابعاد و مهارت های لازم برای تدریس اثربخش در آموزش مجازی از منظر اساتید دانشگاه: یک مطالعه پدیدارشناسانه به روش جورجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت نقش کلیدی اساتید در برگزاری کلاس های مجازی و شناخت و ادراک آنان از ابعاد و مؤلفه های تدریس اثربخش در فضای مجازی در این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مهارت های لازم برای تدریس اثربخش در آموزش مجازی، ازنظر اساتید دانشگاه استفاده شد. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش جورجی تحلیل گردید. به منظور باور پذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و روش کنترل مداوم، استفاده شد. یافته های پژوهش به شناسایی و دسته بندی 4 بُعد و 21 مؤلفه برای اندازه گیری تدریس اثربخش مجازی در دانشگاه منتج گردید. یافته ها بر تفاوت بستر مجازی با حضوری، بازتعریف نقش برنامه ریزان، استادان و دانشجویان در فضای مجازی، تاکید داشته و نشان دادند که چهار بُعد عوامل فردی، ابعاد مهارتی و شایستگی و توانایی اساتید، زیرساخت ها، تجهیزات و امکانات و عوامل زمینه ای بر اثربخشی تدریس در آموزش مجازی در دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه گردید.
انگاره یابی در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی؛ تطبیقی فرهنگ محور با آیاتی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 258
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی مهمترین عنصری است که در هویت یک سازمان و در نهایت یک ملت تأثیرگذار است. در واقع هرچند جامعه از ابعاد دیگر قدرتمند باشد ولی بدون فرهنگ قوی و شایسته، هویت مناسب ندارد. در واقع افراد یک جامعه از فرهنگ تأثیر می پذیرند که عمیق ترین سطح فرهنگ سازمانی انگاره افراد است. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با شناسایی و موشکافی انگاره ها در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی و تطبیق آن با آیاتی از قرآن کریم امکان نفوذ در فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور را فراهم سازد تا در نهایت بتوان شایسته محوری را در آن سازمان ها رقم زد. این مطالعه با تکیه بر پارادایم تفسیری به صورت کاربردی به انجام رسیده است و روش آن کیفی داده بنیاد، از نوع نوخاسته می باشد که با مصاحبه بدون ساختار با ۳۵ نفر از اعضای هیئت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی کشور به روش هدفمند و انطباق با کلام وحیانی (آیات و روایات) صورت گرفته است. الگوی کلی مورد تأیید است که می تواند در قالب بخشنامه و آیین نامه، راهکاری برای همه دانشگاه های جویای فرهنگ سازمانی شایسته مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان: شناسایی موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
245 - 264
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاه ملی و مأموریت گرا یکی از اصلی ترین زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، که هدف تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در کشور را دنبال می کند. اما در طی مدت تأسیس، به دلیل موانع و چالش هایی که شناسایی آن هدف اصلی این نوشتار است، ازکیفیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته است. بر این اساس شناسایی موانع و چالش های پیشروی دانشگاه فرهنگیان به سوی کیفیت به عنوان یک ضرورت رخ می نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظرانی بوده است که در ارتباط با دانشگاه فرهنگیان دارای سابقه علمی و کار پژوهشی و یا سابقه مدیریتی و اجرایی داشته اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه-ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان، متخصصان و مدیران دانشگاه فرهنگیان حاصل شده است. داده های مصاحبه نشان می دهد که این مسائل و چالش ها را می توان ذیل هشت مقوله کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: عدم کیفیت و کفایت فضای آموزشی، چالش هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، چالش فرایند جذب معلمان، چالش ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان، چالش برنامه آموزشی و درسی، چالش سیاست گذاری کلان نظام تربیت معلم، چالش تربیت و گزینش مدیران و چالش تضمین کیفیت معلمان. در مقام نتیجه گیری می توان اذعان کرد که کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، نیازمند اقدامات سیاست گذارانه و تقنینی جهت رفع موانع و چالش های ذکرشده است.
بررسی پدیدارشناسانه انتظارات و تجربیات معلمان از آماده سازی آنان در راستای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: یکی از اهداف سند تحول بنیادین در نظام آموزشی، آماده سازی کارکنان می باشد.در نظام آموزش و پرورش ایران، سند تحول بنیادین در راستا تغییر و تحول این نظام تدوین شده است. براین اساس هدف از این پژوهش بررسی پدیدارشناسانه انتظارات معلمان از آماده سازی آنان در راستای سند تحول بنیادین است. روش ها: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. رو ش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان این مطالعه از بین تمامی معلمان شرکت کننده در آزمون سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور 15 نفر از آنان انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون بود. همچنین به منظور اعتباربخشی یافتهها از معیارهای چهارگانه(باورپذیری، اطمینان پذیری، انتقال پذیری و تاییدپذیری) استفاده شد . یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که انتظارات معلمان را می توان در سه دسته: انتظارات مدرسه ای، سازمانی و اجتماعی دسته بندی کرد. همچنین تجارب درون مدرسه ای، تخصصی، شخصی و پوچ، چهار بعد اصلی تجربیات معلمان را نشان داد. ،عوامل تسهیل کننده در قالب دو عامل شخصی و اجرایی و عوامل بازدارنده در قالب سه عامل سازمانی، اقتصادی و انگیزشی شناسایی شد. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها، می توان چنین نتیجه گرفت که مورد مطالعه پذیرش قلبی و درونی نسبت به سند تحول بنیادین نداشتند. بنابراین نیاز است به طور موثرتری به آماده سازی معلمان در راستای اجرای سند تحول بنیادین پرداخته شود.
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.
آموزش مفهوم متغیر تصادفی با استفاده از رویکرد انتگرال ریمان-استیلتس و راهبرد داربست برای دانشجویان علوم و مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه راهبرد داربست و ارائه رویکرد جدیدی برای آموزش متغیرهای تصادفی در دروس احتمال دانشجویان علوم و مهندسی انجام شده است.
روش پژوهش: در این مقاله ابتدا در مورد یادگیری فعال و عواملی نظیر کار گروهی، بازخورد اصلاحی و استفاده از رایانه، که در یادگیری دروس وابسته به آمار و احتمال به دانشجویان کمک می کند، موردهایی مطرح می شود. سپس برنامه های نمایشی به عنوان جایگزینی برای روش های کلاسیک آموزشی معرفی می شود.
یافته ها: در این مقاله به برخی تصورهای غلط رایج دانشجویان درباره پیشامدها، متغیرهای تصادفی و متغیرهای تصادفی پیوسته اشاره می شود و با ذکر تعدادی مثال این مفهوم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. سپس مفهوم راهبرد داربست و کاربرد آن در آموزش متغیر تصادفی و یک رویکرد تدریس در دوره های آموزشی آمار و احتمال شرح داده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به موارد بیان شده در مقاله، پیشنهاد می شود در تدریس مباحث اولیه متغیرهای تصادفی برای دانشجویان علوم و مهندسی، به جای این که حالت های متغیرهای تصادفی گسسته و پیوسته به طور جداگانه تدریس شوند، متغیرهای تصادفی به صورت کلی و با استفاده از مفهوم انتگرال ریمان-استیلتس آموزش داده شوند.
بازشناسی مؤلفه های راهبردهای یاددهی - یادگیری در آموزش وپرورش بر مبنای فلسفه هستی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
242 - 221
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحی راهبردهای یاددهی - یادگیری در آموزش وپرورش بر مبنای فلسفه هستی گرا بوده است روش ها : رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش مورداستفاده، مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان؛ استادان، متخصصان و معلمان آشنا به مکتب هستی گرایی بودند که به صورت هدفمند با 25 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون (فراگیر، سازمان دهنده و پایه) صورت گرفت. به منظور اعتبار داده ها در پژوهش حاضر از مسیر ممیزی استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده در قالب 123 مضمون پایه، 11 زیرمؤلفه، 4 مضمون سازمان دهنده (فضای آموزشی، معلم، دانش آموز و روش تدریس هستی گرا) و یک مضمون فراگیر استخراج و طبقه بندی شدند. زیرمؤلفه ها شامل؛ فضای آموزشی موقعیت محور و اصیل، اجتناب از فضای استاندارد و قالبی، فضای انعطاف پذیر و همدلانه، تعامل انسانی بین معلم و دانش آموز و حفظ کرامت ذاتی دانش آموز، معلم به مثابه فردی تسهیلگر و بسترساز، معلم به مثابه ی فردی مسئول و مثبت اندیش، اولویت داشتن دانش آموز نسبت به برنامه درسی و روش، ظرفیت انتخاب گری دانش آموز، دانش آموز به عنوان فردی مسئول، اولویت داشتن دانش آموز نسبت به برنامه درسی و روش تدریس، تنوع روشی بر اساس موقعیت و شرایط، تأکید بر روش های تعامل محور و انسان گرا است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می گردد که برنامه درسی نظام آموزشی به صورت گام به گام از حالت رفتار گرا به سمت برنامه درسی هستی گرایانه تغییر جهت دهد.
طراحی برنامه درسی برای تقویت مهارت های تفکر انتقادی در معلمان مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی برنامه درسی برای تقویت مهارت های تفکر انتقادی در معلمان مقطع ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق، توسعه ای و با استفاده از مدل برنامه ریزی درسی «تایبا-تایلر» طراحی شد. جامعه آماری پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و شامل دو متخصص در برنامه ریزی درسی، دو متخصص در ارزیابی و سنجش، یک متخصص آموزش زبان فارسی و یک متخصص فلسفه بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که برنامه طراحی شده شامل ۱۲ هدف اصلی در پنج محور کلیدی است: پذیرش تفاوت دیدگاه ها، ارزیابی صحت و اعتبار اطلاعات، جستجوی دلایل و شواهد، طرح پرسش های سطح بالا، و تقویت تفکر باز. این برنامه بر اساس نیازهای معلمان تدوین شده و فعالیت هایی نظیر درام خلاق، تحلیل مطالعات موردی و کار گروهی را به عنوان ابزارهای آموزشی به کار گرفته است. ارزیابی بازتابی نشان داد که اهداف، محتوای آموزشی، تجربیات یادگیری و روش های ارزیابی این برنامه از هماهنگی و قابلیت اجرایی بالایی برخوردار هستند. این پژوهش بر اهمیت نقش معلمان در پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان و ایجاد جامعه ای با مهارت های تفکر انتقادی تأکید می کند. در نهایت، پیشنهاد می شود که این برنامه درسی برای سایر مقاطع تحصیلی نیز توسعه یابد تا به عنوان گامی مؤثر در ارتقای تفکر انتقادی در تمام سطوح آموزشی به کار گرفته شود. کلیدواژه ها: برنامه درسی، تفکر انتقادی، رفتار معلمان، آموزش معلمان، توسعه حرفه ای
آموزه های تربیتی و نخبه پروری از دیدگاه شمس تبریزی
حوزههای تخصصی:
الگوی تربیتی مستبدانه و سخت گیری در آموزش، اگر چه افراد مقاوم را به مقامات برتر می سازند ضعیف ها را دچار شکست یا عواقب زیانبار می نماید. شمس تبریزی به عنوان آموزگاری معنوی عقیده دارد که بهترین روش تربیتی برای افرادی خاص که استعداد لازم را دارند الگوی سخت گیرانه است چون تولد دوباره نیاز به گذر از درد زایمان دارد و پلیدی های درون با آسان گیری ریشه کن نخواهد شد. در این مقاله با بررسی روش های تعلیم و تربیت متناسب با روان شناسی جدید، به بررسی روش شمس تبریزی پرداخته و دیدگاه او نقد و ارزیابی می شود. با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل منطقی، با استناد به منابع دست اول نتیجه گیری می شود که در الگوی تربیتی این عارف برای افراد خاصی که استعداد مربوطه را داشته اند در مواردی کارآمد بوده است و اگر چه در آموزش عمومی جدید مورد قبول نیست در تربیت اختصاصی توصیه شده است. او سه نوع مدرسه و سه مقطع تحصیلی را طراحی می کند که از ابتدایی تا نهایی که معرفت می داند تدوین می سازد.
کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال، دانش آموزان نیازمند رویکردهای نوین آموزشی هستند. معلمان آینده کارراهه های متفاوتی از معلمان سنتی درمسیر پیشرفت شغلی پیش رو دارند چنانکه باید کلیه فعالیت های آموزشی و یادگیری را با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به پیش ببرند. ا ز این منظر هدف این پژوهش شناسایی کارراهه های معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو بوده است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد فراترکیب بود. میدان پژوهش مشتمل بر کلیه مقالات منتشر شده سال های 2014-2024، و گزینش نمونه ها بطور هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 30 مقاله صورت پذیرفت. ابزار پژوهش متن کاوی و برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های معتبر علمی داخلی(اس آی دی، ایرانداک، مگ ایران ) و پایگاههای معتبر خارجی(امرآلد، اشپرینگر، الزویر، گوگل اسکالر و ..) استفاده شد. برای تأمین روایی و اعتباربخشی داده ها از روش اطمینان پذیری،تأیید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. نتایج: الگوی شناسایی کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی بر اساس ابعاد نُه گانه(داشتن ارتباطات فناورانه، جذب فناورانه دانش آموزان ، بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، استفاده فناورانه منابع آموزش، فعالیت در محیط فناورانه آموزشی، داشتن خلاقیت های فناورانه، تحلیل محیط فناورانه آموزش، برنامه سازی فناورانه آموزش، ارزشیابی فناورانه آموزش) تدوین شد. هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا نیازهای فردی دانش آموزان را بهتر شناسایی کرده و تجربه یادگیری شخصی سازی شده ای را برای آن ها فراهم کنند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
بررسی راهکارهای آموزش زبان عربی در مدارس مبتنی بر صنعت هوش مصنوع
حوزههای تخصصی:
عربی تنها درسی است که در قانون اساسی ایران برای تدریس در دوره متوسطه ذکر شده است، از طرفی بیشترین تاثیر را بر فارسی در دوران بعد اسلام داشته و در هم تنیده شده اند و امروزه بسیاری از کلمات استعمال شده ایرانیان در مکالمات روزمره ریشه عربی دارد، فلذا تدریس ان جایگاه ویژه در نظام آموزشی کشور دارد. اما عربی در میان فراگیران جذابیت کمتری دارد و پژوهش ها نشان داده به دلایل مختلف رغبت به فراگیری این درس کم است، یکی از راه های بهبود ان استفاده از فناوری روز می باشد. هوش مصنوعی که جزئی از صنعتIT است پیشرفت چشمگیری در عرصه های گوناگون از جمله امر آموزش داشته است . پژوهش حاضر در صدد است راهکار های استفاده از هوش مصنوعی در تدریس عربی را با رویکرد پژوهشی- مروری و با منابع کتاب خانه ای بررسی کند. یافته ها نشان می دهد که از امکانات هوش مصنوعی نظیر شخصی سازی، واقعیت افزوده، بازی های کامپیوتری می توان در فرآیند تدریس عربی استفاده کرد همچنان که نرم افزار های مختلف هوش مصنوعی وجود دارند که از آنها در تدریس بخش های مهم عربی نظیر ترجمه متون و آموزش قواعد می توان بهره برد. این مقاله پیشنهاد میکند برای بهبود درس عربی در مدارس نیاز است که گروههای مجرب حوزه هوش مصنوعی و تعلیم وتربیت به بررسی ابعاد به کارگیری این صنعت در تدریس دروس مدارس مخصوصا عربی بپردازند.
تبیین اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بر مبنای سبک های دلبستگی: تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
7 - 19
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری تحصیلی یکی از رفتارهای مرتبط با بافت یادگیری است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با چالش مواجه می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر ساختاری سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_ همبستگی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای از بین تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1401-1400، تعداد 329 نفر نمونه (227 دختر و 102 پسر) انتخاب و به پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS و SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج بیانگر اثر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن (05/0>P , 14/0- =β) و اضطرابی (03/0>P , 17/0=β) بر اهمال کاری تحصیلی بود. همچنین بهزیستی روان شناختی اثر سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی را میانجی گری می کند. دلبستگی ایمن (02/0>P , 13/0- =β) با افزایش بهزیستی به کاهش اهمال کاری تحصیلی می انجامند و در مقابل دلبستگی ناایمن اجتنابی (05/0>P , 11/0 =β) و اضطرابی (03/0>P , 15/0 =β) با کاهش بهزیستی به افزایش اهمال کاری تحصیلی می انجامند. این نتایج بیانگر نقش تعیین کننده روابط عاطفی در سلامت روانی و نظم دهی به رفتارهای دانش آموزان نوجوان است. از این رو به والدین و روان شناسان توصیه می شود که در راستای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان، بهبود روابط و پیوندهای عاطفی مهم با آنان را مورد توجه قرار دهند.
مرور نظام مند مطالعات انجام شده درباره ی ارتباط برنامه های درسی دانشگاه های فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی از ارتباط بین برنامه درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، از نوع مرور نظام مند، انجام شد. ابتدا از میان 523 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 24 مقاله، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند. به طور کلی سه مضمون تحلیلی "چالش های اشتغال"، "به کارگیرندگان فارغ التحصیلان" و "برنامه درسی دانشگاه فنی وحرفه ای" و شش مضمون توصیفی "موانع استخدام فارغ التحصیلان"، "موانع زیرساختی در آموزش عالی"، "مهارت های اشتغال پذیری"، "مشارکت کارفرمایان و آموزش عالی"، "یادگیری تجربی" و " توسعه و بروز رسانی برنامه درسی" استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین برنامه های درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و دیدگاه افرادی که این فارغ التحصیلان را استخدام می کنند رابطه ای وجود ندارد. رابطه بین ذینفعان مشارکتی نبوده و توازن میان آموزش و بازارکار برقرار نیست.
مروری بر مدل طرح یادگیری مدنظر برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
49 - 59
حوزههای تخصصی:
اهداف: در نظام آموزشی تربیت معلم ایران (دانشگاه فرهنگیان) تدریس در دوره کارورزی به عنوان یکی از فعالیت ها در کارورزی 2، 3 و 4 در قالب تدریس به گروه های کوچک تا تدریس به کل کلاس، پیش بینی شده است. مطالعه حاضر به دنبال تبیین چرایی، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری در برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش ها: این مطالعه یک پژوهش کاربردی از نوع مطالعات توصیفی و کیفی است در این راستا پژوهشگران ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای و همچنین روش پیمایشی (انجام مصاحبه) اطلاعات لازم را جمع آوری سپس با روش جستار نظرورزانه به عنوان یک روش کیفی کوشیده اند منطق، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری توسط کارورزان برای انجام تدریس در مدارس را جستارپردازی و تبیین نمایند. با عنایت به کیفی بودن پژوهش برای تأیید پذیری یافته ها از راهبرد مرور همکاران استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش تبیین مدل و الگوی طرح یادگیری موردنظر دانشگاه فرهنگیان است که در آن قسمت های مختلف آن الگو به تفکیک تشریح شده است؛ که استادان و معلمان راهنمای کارورزی و دانشجومعلمان با مراجعه به آن می توانند نسبت به تدوین طرح های یادگیری مناسب اقدام نمایند.
نتیجه گیری: مدل طرح یادگیری مدنظر کارورزی دانشگاه فرهنگیان محدود به راهبرد React بوده ازاین رو پیشنهاد می گردد دانشگاه فرهنگیان به دنبال ارائه مدل طرح یادگیری قابل استفاده برای همه ی رشته ها و با چهارچوب باز و انعطاف پذیر باشد که کارورزان بتوانند با الگوهای تدریس دیگری به جز راهبرد React نیز به تدوین طرح های یادگیری بپردازند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحدهای آموزشی حسابداری تمرکزی بسیار محدود بر توسعه مهارت ها در برنامه های درسی دارند. کارفرمایان این بحث را گزارش کرده اند که خواهان مهارت ها و ویژگی های متنوع در فارغ التحصیلان جدید حسابداری برای حفظ منافع اقتصادی در محیط کار هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی و تبیین و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های آن است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان است. در فاز کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع زنجیره ای (گلوله برفی)، 25 مصاحبه با خبرگان (اساتید رشته حسابداری و مدیریت مالی) انجام شد. در فاز کمی، نیز 157 نفر از فارغ التحصیلان دکتری رشته حسابداری به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی تعیین شدند و پرسشنامه پژوهش بین آنان توزیع شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تم استفاده شده است. در بخش تحلیل تم، 8 مقوله اصلی در قالب 30 مقوله فرعی و 196 مفهوم شناسایی شدند. برای تحلیل داده های کمی و اعتبارسنجی الگو از رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که 196 مفهوم در قالب 30 تم فرعی و 8 تم اصلی فراگیر شامل کمی و اقتصادسنجی، کیفی، مقاله نویسی، پایان نامه نویسی، کسب مهارت های حرفه ای و آموزش عمومی، کسب مهارت های فناوری، اخلاق پژوهش و کسب دانش در زمینه های مختلف مورد نیاز حسابداری استخراج شده اند که اجزای الگوی پیشنهادی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی را تشکیل داده اند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد الگوی پژوهش دارای برازش مطلوب است و تمامی مفاهیم شناسایی شده به صورتی معنادار مقوله های مربوط را تبیین کرده اند؛ بنابراین، از این الگو می توان به عنوان راهبرد نوآورانه برای تدوین کنندگان برنامه های آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری با عملکرد بالا استفاده کرد.
ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۱۶-۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت بندی مؤلفه های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.