فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از آموزش مجازی در شهر شیراز انجام شد. این پژوهش در پارادایم تفسیرگرایی، به شیوه کیفی و با استفاده از روش توصیفی هوسرل و الگوی کلایزی انجام شد. شرکت کنندگان مطالعه شامل25 نفر از معلمان شاغل دوره ابتدایی آموزش وپرورش در ناحیه چهار شیراز بودند. آن ها عضو شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) بودند یا از دیگر پلتفرم های الکترونیکی برای انجام آموزش مجازی، استفاده می کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان در این تحقیق از ملاک نمونه-گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از «راهنمای مصاحبه» جمع آوری شدند. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تاییدپذیری از طریق بازبینی توسط محققین موضوعی و اعتمادپذیری با توصیف دقیق مراحل مختلف تحقیق و خودبازبینی پژوهشگر تعیین شد . پس از استخراج دوباره مقولات فرعی از متن مصاحبه ها و مقایسه با مقولات استخراج شده توسط محقق، هم سویی تحلیل های محقق و متخصصین موضوعی ایجاد شد. برای تعیین میزان پایایی از آلفای کریپندورف استفاده شد. آلفای کریپندورف جهت حدود 60 یادداشت مصاحبه، ضریب 78/0 را در مورد مضامین نشان داد ؛که نشان از پایایی قابل قبول تحلیل انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. از میان مضمون های فرعی استخراج شده، مضمون فراگیر عناصر و مولفه های برون مدرسه-ای حاصل شد. عناصر و مولفه های برون مدرسه ای شامل مضامین -سازمان دهنده ویژگی ها، امکانات و تسهیلات دیجیتالی و غیردیجیتالی و چالش ها و مسائل موجود هنگام انجام آموزش در محیط مجازی بودند. با شناسایی عناصر و مولفه های برون مدرسه ای موثر بر کلاس مجازی، می توان به معلمان در برنامه ریزی برای بهبود ظرفیت و امکانات کلاس مجازی کمک کرد.
بررسی عوامل رسانه ای مؤثر بر افزایش خیانت اینترنتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و تبیین عوامل رسانه ای اثرگذار بر وقوع خیانت آنلاین در ایران است. پژوهش از نوع کیفی است که از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. بدین جهت مفاهیم کلیدی شامل خیانت، خیانت اینترنتی و رسانه، طبق پیشینه ی پژوهش های گذشته که قرابت بیشتری با موضوع داشتند تعریف و سپس هشت عامل به عنوان عوامل رسانه ای که تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایرین داشته اند شناسایی شدند و به تشریح و توصیف آنها پرداخته شد. عوامل رسانه ای اثرگذار بر خیانت مجازی به دو عامل اصلی متنهی می شوند که هر کدام از این دو عامل به چهار زیر عامل مبدل می گردند: 1- عوامل زمینه ساز رسانه ای که اعتیاد، عدم احراز هویت واقعی، دسترسی آسان و هزینه ی کم را شامل می شود و 2- عوامل تضعیف گر رسانه ای که شامل ترویج بی دینی، تغییر سبک زندگی، تخریب حریم خصوصی و جهانی شدن است. نتایج نشان داد که رسانه ها و شبکه های مجازی با گام های آرام و آهسته، تدریجاً پایبندی کاربران و مخاطبان خویش به ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده در فرهنگ و در نتیجه امنیت کانون گرم خانواده را متزلزل می سازند. همچنین رسانه های اجتماعی که جهانی سازی را ترویج می کنند، بر سبک زندگی و الگوی بومی و نگرش و اعتقادات مذهبی خانواده تأثیر منفی دارد و با عادی انگاری روابط فرازناشویی، زمینه ساز وقوع خیانت آنلاین در وهله ی اول و خیانت زناشویی در وهله ی نهایی می شوند. بنابراین پیشنهاد می شود با توجه به ناآشنا بودن و تازگی مفهوم خیانت آنلاین برای تعداد زیادی از افراد جامعه به خصوص جوانان، آگاهی بخشی بیشتری در رابطه با آن با روش ها و ابزارهای متفاوت و شایسته توسط مراجع فرهنگی، اجتماعی و آموزشی انجام پذیرد.
جستاری در کتب کهن اسرارالتوحید و سیرت ابن خفیف با هدف بازیابی و رتبه بندی ویژگی های شخصیتی و روش های آموزشی معلمان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
107 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش استحصال و رتبه بندی ویژگی های شخصیتی و روش های تربیتی ابوسعید ابوالخیر و ابن خفیف شیرازی است. در بخش اول، با رویکرد کیفی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی، دو کتاب کهن اسرارالتوحید و سیرت ابن خفیف بررسی شد. در بخش دوم، با رویکرد کمّی و روش نمونه گیریِ دردسترس، 22 مدرس و عضو هیئت علمی رشتهٔ علوم تربیتی در شهر قم گزینش شدند و اهمیت و رتبهٔ هریک از مضامین به دست آمده را برای معلمان امروز مشخص کردند. این رتبه بندی با بهره گیری از آزمون فریدمن به نتیجه رسیده است. از مطالعهٔ حاضر، هجده مضمون فرعی به دست آمد: عشق به تعلم و آموختن، توجه به خودسازی، زهد و بی اعتنایی به دنیا، رفق و مدارا، شوخ طبعی، تواضع و فروتنی، هم سازی رفتار و گفتار، رفتار محبت آمیز با شاگردان، تربیت بدون چشمداشت، توجه به نیازها و سرگرمی شاگردان، توجه به فُرص تربیت، آموزش به اشارت، بهره جویی از تشویق، بهره وری از حکایت و داستان، آموزش با تکیه بر تمثیل، استفاده از شعر، آموزش در عمل، موجز و خلاصه گویی. این هجده مضمون در پاسخ به دو سؤال اول پژوهش و در قالب سه مضمون اصلیِ منش فردی و تربیتی و تعلیمی خلاصه و تجمیع شد. در پاسخ به سؤال سوم، مشخص شد که مهم ترین خصلت های فردی و تربیتی ای که بهتر است معلمان امروز به آن ها توجه کنند بدین ترتیب ند: هم سازی رفتار و گفتار، رفتار محبت آمیز با شاگردان، توجه به خودسازی و فروتنی، و بهره جویی از تشویق و تمثیل.
توسعه ی الگوی فرایندی پیشران ها و پیامدهای تجاری سازی آموزش عالی: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
56 - 72
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر،اصول بازار و معیارهای تجاری بر قوانین و ارزش های مؤسسات آموزشی مسلط شده اند به گونه ای که در این نگرش،مؤسسات آموزشی به عنوان بنگاه اقتصادی و فراگیر به عنوان مصرف کننده در نظر گرفته می شود. بررسی فرایند شکل گیری این نگرش، زمینه ها و پیامدهای آن می تواند در مدیریت صحیح آن مؤثر باشد.بنابراین هدف پژوهش ارائه الگوی مفهومی تجاری سازی آموزش از دیدگاه مجریان بوده است. رویکرد پژوهش کیفی بود و از روش از نظریه داده بنیاد سیستماتیک استفاده شد.جامعه آماری پژوهش 20 نفر از اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزشی اصفهان بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه عمیق و سؤالات باز جمع آوری شده است.سپس این مصاحبه های کیفی با نرم افزار Atlas.Ti کدگذاری انجام شد. بادسته بندی کدهای باز مقوله های اصلی شناسایی ودرمرحله پایانی با مشخص شدن ارتباط بین مقوله ها کدگذاری محوری و گزینشی انجام و مدل الگوی مفهومی ارائه شد.تحلیل داده های کیفی الگوی مفهومی فرایند تجاری سازی آموزش را در 5 بُعد شرایط علِّی (افزایش تقاضا برای آموزش،بحران اقتصادی دولت ) شرایط زمینه ای (قوانین آموزشی جهانی و داخلی، تحولات آموزشی) شرایط مداخله گر(جهانی شدن،نظم نوین جهانی، تحول فرهنگی، اقتصادی و سیاسی)، مقوله مرکزی (تقاضا برای افزایش درآمد مؤسسات آموزشی) راهبردها (کسب درآمد ازآموزش از طریق تجاری سازی آموزش، خصوصی سازی آموزش) وپیامدها(9 پیامد مثبت و 21 پیامد منفی تجاری سازی آموزش) را شامل می شود. پژوهش با بررسی مقوله مرکزی تقاضا برای افزایش درآمد مؤسسات آموزشی عوامل علی، شرایط زمینه ای فرهنگی و شرایط مداخله گررابررسی کرده وتوصیه هایی رادرجهت سیاست گذاری دولت درروند ارائه خدمات آموزشی مؤسسات پیشنهاد داده است.
طراحی الگوی رشد مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس ابتدایی بر اساس نظریۀ داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
478 - 451
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی رشد مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس ابتدایی بر اساس نظریه داده بنیاد بود که از روش کیفی نظریه برخاسته از داده ها یا داده بنیاد استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، روان شناسی و مشاوره کودک بودند که تعداد 21 نفر از میان آن ها به صورت نمونه گیری نظری برای انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند. بررسی اعتبار یافته ها با روش تطبیق توسط اعضا و انجام مصاحبه های آزمایشی انجام گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات کیفی از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، بیان کننده آن است که 774 گزاره مفهومی اولیه با 84 مقوله فرعی و 23 مقوله اصلی در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل موجبات علّی (خانواده، یادگیری مشاهده ای، آموزش و پرورش، ویژگی های فردی)، پدیده اصلی (رشد مسئولیت پذیری، پدیده ای پیچیده و چندبعدی)، راهبرد (راهبردهای مربوط به خانواده، راهبردهای مدرسه ای، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نظارتی، راهبردهای انگیزشی، تلاش فردی)، شرایط زمینه ای (نیازسنجی، آسیب شناسی، فرصت های زمینه ساز، ویژگی های فردی زمینه ساز، زیرساخت های کلان)، شرایط محیطی (عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل اجتماعی، عوامل فناورانه، عوامل ارزشی، عوامل زیست محیطی) و پیامدها (پیامدهای فردی، پیامدهای اجتماعی)، شناسایی شدند. یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها، حول محور رشد مسئولیت پذیری، شکل دهنده مدل مفهومی است که الگوی رشد مسئولیت پذیری دانش آموزان مدارس ابتدایی را انعکاس می دهد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی همراه با مرحله پیگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
181 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری (دو ماهه) به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهرستان قم که در سال تحصیلی 1401- 1400 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از بین جامعه آماری تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی گماشته شدند. ابتدا از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه استرس تحصیلی و سازگاری تحصیلی پیش آزمون گرفته شد، سپس دانش آموزان (طی 7 جلسه)، والدین آنها (طی 7 جلسه) و کارکنان مدارس و انجمن اولیاء مدارس مربوطه (طی 6 جلسه)، قسمت های مربوط به خود از بسته آموزشی هویت تحصیلی موفق را دریافت کردند. در انتها نیز از هر دو گروه پس آزمون و آزمون مرحله پیگیری (دوماهه) گرفته شد. داده ها با روش تحلیل عاملی با اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 انجام گرفت. یافته ها نشان داد آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر کاهش استرس تحصیلی (482/84F= و 000/0P=). و افزایش سازگاری تحصیلی (843/57 F= و 000/0P=) مؤثر است. بنابراین نتیجه گرفته می شود، آموزش مبتنی بر مدل هویت تحصیلی موفق بر دانش آموزان در دوره متوسطه اول، جدای از ترغیب آنها به کسب هویت تحصیلی موفق در دوره هویت یابی، استرس تحصیلی آنها را کاهش داده و سازگاری تحصیلی شان را افزایش می دهد.
واکاوی تعاملات عناصر آموزشی در اجتماعات یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی: پدیدارشناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قائده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تأیید گردید. به منظور تأیید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020 انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
ارائه الگوی جامع برنامه درسی آنلاین و شناسایی مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
29 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه الگوی جامع برنامه درسی آنلاین و شناسایی مؤلفه های آن می باشد. از روش سنتزپژوهی برای شناسایی عناصر و شاخص های برنامه درسی آنلاین استفاده گردید. سنتز پژوهی از روش های مهم تحقیق کیفی و شکل خاصی از پژوهش مروری است و جامعه هدف این پژوهش شامل مقالات در حوزه برنامه درسی، یادگیری و متون مرتبط با آموزش- یادگیری الکترونیکی است. حجم نمونه برای ادبیات مرتبط تا حدی است که پژوهشگر دریابد بر اساس معیارهای ورودی و خروجی به پاسخ سوالات پژوهش دست یابد و بتواند یک جمع بندی مناسب از مرور در ادبیات به صورت سنتز شده ای در قالب جدید ارائه دهد. مطالعات منتخب برای سنتز پایانی شامل 71 پژوهش بود. عناصر بدست آمده برای طراحی برنامه درسی آنلاین شامل 13 عنصر اهداف، یادگیرنده، معلم، محتوا، پشتیبان، گروه بندی، حضور، فناوری، زمان، محیط یادگیری، تعامل، مواد و منابع و ارزشیابی بوده که ویژگی ها و قواعد مربوط به هر یک از این عناصر در روند مطالعات سنتزپژوهی شناسایی شده اند.
ارائه ی چارچوبی برای صلاحیت حرفه ای معلمان و دلالت های آن جهت بازطراحی برنامه درسی تربیت معلم بر اساس سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت تغییر در برنامه های درسی تربیت معلم و آماده سازی معلم شایسته و حرفه ای، هدف این پژوهش، روشن ساختن چارچوب کلی شایستگی های حرفه ای معلمان با مطالعه ی نظام مند و ارائه ی فراترکیبی از الگوهای نظری و پژوهش های صورت گرفته در این حوزه با تمرکز بر صلاحیت حرفه ای معلمان و ارائه ی مدل ادراکی آن جهت اصلاح و باز طراحی برنامه ی درسی تربیت معلم می باشد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع سنتز پژوهی است که با روش تحلیل محتوا و با استفاده از راهبرد فراترکیب انجام شده و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام کتاب ها(20)، مقالات(156 )، پایان نامه ها( 16 ) و پژوهش های متعدد در بازه ی زمانی(2023- 1980میلادی) در زمینه ی صلاحیت حرفه ای معلم در داخل و خارج از ایران می باشد. نمونه ی پژوهش شامل 68 مورد است که بر اساس ارتباط موضوعی و اشباع نظری داده ها به صورت هدفمند انتخاب و داده های پژوهش با روش تحلیل محتوا( کیفی) مورد مطالعه قرار گرفته است که کد گذاری و طبقه بندی اطلاعات، 24 مؤلفه ی پرتکرار شناسایی و از 94 مفهوم نهایی، مقولات و مضامین اصلی استخراج شدند. براساس تحلیل محتوای استقرایی و ترکیبی مقولات، یافته های پژوهش نشان داد که الگوی مورد نظر؛ 5 مقوله ی اصلی ناظر بر ابعاد صلاحیت و 10 مقوله ی پایه ناظر بر ارکان صلاحیت و نیز 25 زیر مقوله ناظر بر انواع صلاحیت است که ترسیم چارچوب ادراکی صلاحیت برنامه درسی و نیز دلالت های آن برای بازطراحی برنامه درسی تربیت معلم از آن قابل تفکیک است.
ارزیابی آموزش مجازی درس انگل شناسی در میزان رضایت مندی و یادگیری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در دوره پاندمی کووید 19 با استفاده از مدل کریک پاتریک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی یکی از اساسی ترین شیوه های آموزشی است و با وقوع پاندمی کووید 19، حرکت نظام آموزشی به سمت آموزش از راه دور شتاب دو چندانی گرفته است. این مطالعه با هدف ارزیابی آموزش مجازی درس انگل شناسی در دوره پاندمی کووید 19 با استفاده از مدل کریک پاتریک انجام شد. روش کار: برای ارزشیابی آموزش مجازی درس انگل شناسی از سطح اول و سطح دوم مدل کریک پاتریک استفاده شد. رضایتمندی دانشجویان از آموزش مجازی با استفاده از پرسشنامه ای بر اساس طبقه بندی لیکرت 5 گزینه ای بررسی شد. در سطح دوم مدل کریک پاتریک، به منظور بررسی تاثیر آموزش مجازی در میزان یادگیری دانشجویان، نمرات 62 دانشجو که آموزش مجازی را تجربه کرده بودند با نمرات 91 دانشجو که آموزش حضوری را سپری کرده بودند، در آزمونی یکسان و از پیش طراحی شده مقایسه شد. نتایج: به طور میانگین 16 درصد دانشجویان از کیفیت آموزش مجازی رضایت خیلی زیاد، 3/25 درصد رضایت زیاد، 2/30 درصد رضایت متوسط، 13 درصد رضایت کم و 5/15 درصد رضایت خیلی کم داشتند. نتایج بررسی تاثیر آموزش مجازی درس انگل شناسی در میزان یادگیری دانشجویان نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات دانشجویان در آموزش حضوری و مجازی وجود نداشت ( 199/0=p). نتیجه گیری: آموزش مجازی درس انگل شناسی با رضایت مندی قابل قبول دانشجویان همراه و از حیث یادگیری به اندازه آموزش حضوری کارآمد بود. لذا پیشنهاد می شود آموزش مجازی به عنوان مکمل آموزش حضوری در انتقال مفاهیم انگل شناسی استفاده شود.
مطالعه تطبیقی آموزش محیط زیست در کتابهای درسی علوم پایه کشورهای ایران، هند، استرالیا و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۴۲-۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، آموزش محیط زیست را در کتابهای علوم تجربی، شیمی و محیط زیست ایران و کتابهای علوم تجربی و شیمی کشورهای آمریکا، استرالیا و هند مورد بررسی تطبیقی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابهای درسی این چهار کشور بوده است. از میان روشهای مطالعه تطبیقی، روش جرج بردی به کار رفته است. منبع گردآوری اطلاعات، کتابها و برنامه های درسی کشورهای یاد شده بوده است که از طریق شبکه اینترنت و منابع کتابخانه ای به دست آمدند. سپس محتوا در نمون برگهای متعدد به تفکیک عناصر برنامه درسی و براساس مؤلفه های اصلی محیط زیست توصیف شده، زیرمؤلفه ها دسته بندی و محتواهای مرتبط با آنها در همه قالبهای آموزشی استخراج و بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که هر چند در کتابهای درسی ایران، از نظر موضوعی به بیشتر مؤلفه های آموزش محیط زیست پرداخته شده، اما محتوای آنها کمتر کاربردی است. همچنین بر اساس یافته های پژوهش محتوای محیط زیستی ارائه شده در کتابهای درسی ایران به طور کلی از نوع اطلاعات و خبررسانی است و کمتر در آنها به تفکر نقاد، تجزیه و تحلیل و بررسی چندجانبه موضوعات محیط زیست پرداخته شده است. بنابراین پیشنهاد می شود محتوای محیط زیست برنامه درسی ایران، ضمن توجه بیشتر به موضوعات کاربردی محیط زیستی، به تفکر نقاد، مهارت حل مسئله، بررسی نمونه های موردی، واقعی و بومی و تجزیه و تحلیل چندبعدی رویدادهای محیط زیستی نیز بپردازد و از این منظر اصلاح و غنی سازی شود.
اولویت بندی و سنجش اهمیت متغیرهای تعیین کننده اثربخشی گیمیفیکیشن با کاربرد در آموزش آنلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون گیمیفیکیشن در محیط های آنلاین به ویژه در آموزش آنلاین و همچنین اهمیت و ضرورت تسلط کامل بر فعالیت های ارزیابی اثربخشی به عنوان یکی از مهمترین و ضروری ترین فعالیتهای کنترلی، این پژوهش با هدف رتبه بندی و شناخت میزان اهمیت عوامل تعیین کننده اثربخشی گیمیفیکیشن و با در نظر گرفتن مدلی جامع شامل ابعاد و متغیرهای متعدد، طی یک پیمایش میدانی، ابعاد و متغیرهای مدل اثربخشی گیمیفیکیشن را اولویت بندی کرده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه باساختار و توزیع شده به روش نمونه گیری تصادفی ساده در میان کاربران یک گیمفیکیشن بوده و آزمون های روایی و پایایی متعددی (از جمله آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و روایی همگرا) بر روی آن اعمال شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد اثربخشی گیمیفیکیشن، بُعد تغییرات رفتاری و دستاوردهای کاربر در رتبه اول اهمیت یا اولویت، بُعد تجربه کاربر در رتبه دوم و انگیزش در رتبه آخر قرار دارد. در بُعد تجربه کاربر، متغیر تجربیات کلی و رضایتمندی در رتبه اول و همخوانی و تطابق با کاربر در رتبه آخر قرار دارد. همچنین در بُعد تغییرات رفتاری و دستاوردها نیز متغیر درگیری کاربر در رتبه اول و نگرش در رتبه آخر قرار دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر مؤلفه های هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان دختر نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نابینایی تغییرات زیادی در زندگی فرد به وجود می آورد و باعث بروز برخی مشکلات روان شناختی و اجتماعی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی بر هوش هیجانی و حرمت خود دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نابینای تلفیقی فرا گیر مدارس پذیرا و استنثنایی شهر ساری بود که در سال تحصیلی 98 - 1397 و در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودند که با روش نمونه گیری هدف دار انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، با استفاده از پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت ) 1967 ( و هوش هیجانی شرینگ ) 1996 ( مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 12 جلسه 90 دقیقه ای مهارت های اجتماعی -هیجانی آموزش داده شد. در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله بعد از مداخله میانگین نمرات هوش هیجانی و حرمت خود گروه آزمایشی به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ) 0001 / .)P>0 نتیجه گیری: برنامه آموزشی باعث بهبود هوش هیجانی و حرمت خود نوجوانان نابینا شد؛ بنابراین توجه به متغیرهای هوش هیجانی و حرمت خود ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش مهارت های اجتماعی-هیجانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه دارد.
واکاوی عوامل موثر بر اجرای الگوهای نوین تدریس به مثابۀ یادگیری بادوام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل موثر بر اجرای الگوهای نوین تدریس به مثابه یادگیری بادوام با استفاده از روش کیفی و از نوع پدیدارشناسیانجام گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش 15 معلم و 10 دانشجو معلم که به الگوهای نوین تدریس آگاه و در کنش آموزشی خود از این نوع روش های تدریس بهره برده، بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جهت تحلیل داده های پدیدار شناسی از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. پس از استخراج مضمون ها و طبقه بندی آن ها، یافته ها شامل3 مضمون اصلی و 7 مضمون محوری دسته بندی و سازماندهی شدند. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که در بعد یادگیری فرهیخته محور مواردی چون کنش های تدریس شایسته، سیر تکاملی مسیر یادگیری و پتانسیل تدریس مواردی هستند که در فرایند آموزش اهمیت دارد و داشتن رسالت های دقیق در این موارد یادگیرنده را به سمت یادگیری معنادار و عمیق متناسب با مسائل زندگی آماده می کند؛ در بعد ارتقا هدفمند روابط انسانی باید به گستره شایسته سالاری معلمان و کنش پذیری یادگیرنده نه تنها در فرایند یادگیری بلکه در ایجاد یک رابطه سازنده فرهنگی- اجتماعی توجه نمود؛ بعد شمشیر دولبه تدریس که شامل مؤلفه های شاهرگ یادگیری وکنش های ضد معلم است، نگاه پارادکسی به تدریس را با توجه به درک و کنش معلمان نشان می دهد. بنابراین، نتایج حاصله نه تنها بیانگر پرورش و ارتقا شایستگی های و توانمندی معلمان است، بلکه تغییر و انعطاف پذیری فلسفه فکری و باور معلمان در جهت پرورش شهروندان آینده ساز را مهم قلمداد می کند.
مدل سازی نقش عوامل در نگرش معلمان به پژوهش و ارائه چارچوبی برای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
306 - 281
حوزههای تخصصی:
به طور معمول باورها و نگرش افراد مؤلفه های مهمی در جهت دهی به رفتار هستند. در زمینه کاربست یافته های پژوهشی نیز نگرش معلمان در استفاده از نتایج پژوهش در اهمیت زیادی در به کارگیری از یافته های پژوهشی دارد. برای ارتقای نگرش معلمان به پژوهش این مطالعه طراحی شده است تا چارچوبی برای شمول همه متغیرهای درگیر تدوین شود. در ضمن تدوین این چارچوب میزان تأثیر همه متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش پژوهشی هم اندازه گیری می شود. بدین منظور، چهار متغیر نگرش سایر افراد به پژوهش، شایستگی دریافت شده، مهارت های حرفه ای و مهارت های پژوهشی معلمان به عنوان عوامل مؤثر شناسایی و اثر آنان هم بر یکدیگر و هم بر نگرش پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. داده های مطالعه از پاسخ 335 معلم شهرستان های استان تهران گردآوری شد. نتایج این مدل علّی نشان داد همه عوامل بر نگرش پژوهشی تأثیر مستقیم داشتند؛ ولی به جز تأثیر نگرش سایر افراد به پژوهش بر شایستگی دریافت شده، بین عوامل تأثیرگذار ارتباط دیگری وجود نداشت. همچنین، مهارت های حرفه ای مهم ترین عامل در تأثیرگذاری روی متغیر نگرش پژوهشی شناخته شد و پس از آن، دو متغیر مهارت های پژوهشی و نگرش سایر افراد به پژوهش قرار داشتند. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مدل علّیِ نهایی می تواند چارچوب مناسبی برای توسعه معلمان و همچنین تربیت معلم قرار گیرد.
بررسی رابطه حمایت اجتماعی با موفقیت شغلی با توجه به نقش میانجی رفتار نوآورانه در معلمان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
98 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی با موفقیت شغلی با توجه به نقش میانجی رفتارنوآورانه در معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهر بوکان است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دخترانه شهر بوکان به تعداد 1260 نفر در سال تحصیلی 99-1398 می باشد. نمونه آماری براساس فرمول کوکران و با میزان خطای 5 درصد برابر 294 نفر از معلمان ابتدایی دختر که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران (1986)؛ موفقیت شغلی رادسیپ (1984)؛ و رفتارهای نوآورانه کانتر (1998) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های (میانگین، انحراف معیار، واریانس)، همبستگی چندگانه، رگرسیون چندمتغیر و آزمون تحلیل عاملى تأییدى استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با موفقیت شغلی و رفتارنوآورانه در معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان بوکان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مدل از برازش خوبی برخودار است و رفتارنوآورانه نقش میانجی گری قوی دارد. در بخش دیگر، نتایج نشان داد که موفقیت شغلی براساس مولفه های حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، حمایت دوستان و حمایت دیگران) و مولفه های رفتارنوآورانه (تولید، ترویج و پیاده سازی) قابل پیش بینی است.
مروری بر نظریه های محتوا و انتخاب محتوا در ادبیات تخصصی حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تحلیل مفهوم محتوا در ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی است. روش این مطالعه واکاوی و استناد به نظریات متخصصان در زمینه انتخاب محتوای مناسب برای برنامه های درسی است. مجموعه ای از شواهد در این زمینه مورد استناد قرار گرفت که حکایت گر بروز جابجایی وسیله-هدف در اندیشه برنامه ریزان درسی است به این معنا که محتوا از ابزاری برای تحقق اهداف عالی آموزش به هدفی مستقل تبدیل شده است. این مدعا در اندیشه های اسپنسر تا آیزنر قابل ردیابی است. اسپنسر در پاسخ به این پرسش که کدام دانش ارزشمندترین است علم را در معنای آشنایی با پدیده ها مطرح می کند. دیویی ضمن پرهیز از تجویز و تحمیل محتوا بر معلمان کوشید رویکردی میان رشته ای برای آموزش دروس مختلف تبیین کند. هرست موضوع عدم تناسب منطقی یا روان شناختی دیسیپلین ها را برای آموزش مدرسه ای می پذیرد. آیزنر محتوا را ابزاری برای رسیدن به هدف دیگر می داند. نیل، برونر، فنیکس و بلوم ضمن اشاره به محدودیت های تلقی سنتی از محتوا، به جای انتخاب محتوای مناسب کوشیدند اصولی نظیر تسلط، علاقه، عمق و ساختار را در تدوین محتواهای درسی رعایت کنند. اندیشمندان انتقادی نظیر اپل، ژیرو و دال نیز تلقی سنتی از محتوا را دارای کارکردهای ایدئولوژیکی و اقتصادی می دانند و اعتقاد دارند که این تلقی باعث ایجاد محدودیت های نظام مند در فرایندهای آموزشی و نتایج تربیتی می گردد. در تحلیل نهایی، مجموعه شواهد نشان می دهد نوع تلقی برنامه ریزان درسی از محتوای برنامه درسی از خطوط فکری متخصصان این رشته فاصله گرفته و به شکل محدودتر و سنتی تری به نام محتوای متنی فرو کاسته شده است.
اثربخشی سایکودرام بر خودتنظیمی هیجانی و بهزیستی روانشناختی در افراد دارای اختلال شخصیتی نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
91-100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی سایکودرام بر خودتنظیمی هیجانی و بهزیستی روانشناختی در افراد دارای اختلال شخصیت نمایشی بود. حجم نمونه 30 نفر از افراد با این اختلال بودند که به صورت در دسترس از جامعه آماری (یکی از مراکز مشاوره) گزینش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه ای از پروتکل سایکودرام،پرسشنامه تنظیم هیجانی گرنفسکی، کریج و اسپینهاون (2001) و بهزیستی روانشناختی ریف (1980) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردید. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شد. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که سایکودرام بر خودتنظیمی هیجانی و بهزیستی روانشناختی در افراد دارای اختلال شخصیت نمایشی اثربخش است. با توجه به شدت اثر، درمان سایکودرام بر بهزیستی روانشناختی افراد دارای اختلال شخصیت تاثیر بیشتری نسبت به خودتنظیمی هیجانی دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
93 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر از مادران دارای کودک چهار تا شش ساله شهرستان میبد که در مرکز پیش دبستانی نوبهار در سال 99-98، در حال آموزش بودند؛ انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت برنامه آموزشی ارتقا و پرورش تاب آوری کودکان به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان هر دو گروه، قبل از شروع و در پایان مداخله آموزشی، مقیاس های استرس والدگری آبیدین و تاب آوری کودکان آنگار و لیبنبرگ را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروهی در استرس والدگری (25/27=F، 01/0>P) و تاب آوری کودکان (21/37=F، 01/0>P) معنادار می باشد. به عبارتی، آموزش تاب آوری به والدین، بر کاهش استرس والدگری و افزایش تاب آوری کودکان اثربخشی معناداری دارد. بنابراین می توان از آموزش تاب آوری به مادران در جهت بهبود تاب آوری کودکان و کاهش استرس والدگری بهره برد.
تأثیر آموزش تلفیقی بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
117 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تلفیقی بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان کلاس های چندپایه بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان کلاس های چندپایه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 1400-1399 و نمونه مورد مطالعه دو کلاس 18 نفری (مجموع 36 نفر) بودند که به صورت داوطلب آزاد در این پژوهش شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده آزمون معلم ساخته بود که برای تعیین روایی آن، از قضاوت متخصصان و برای تعیین پایایی این آزمون از شاخص پایایی مصححان استفاده شد. طرح پژوهش با رویکرد کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است که طی آن تأثیر متغیر مستقل (آموزش تلفیقی) بر روی متغیر وابسته پژوهش (توانایی حل مسائل ریاضی) در دانش آموزان کلاس های چندپایه بررسی شده است. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (آموزش تلفیقی) در 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا گردید. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین مؤلفه های یادگیری ریاضی بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش تلفیقی موجب افزایش یادگیری ریاضی در دانش آموزان کلاس های چندپایه شده است. به علاوه نتایج نشان داد که استفاده از آموزش تلفیقی در افزایش یادگیری ریاضی در دانش آموزان در کلاس های چندپایه در طول زمان ثبات دارد. بنابراین با ایجاد شرایط لازم برای تلفیق محتوای دروس پایه های مختلف، می توان با اجرای تدریس تلفیقی به صورت همزمان زمینه یادگیری عمیق مفاهیم ریاضی را در زمان کمتر در دانش آموزان فراهم نمود. از این طریق می توان انتظار داشت که یادگیری مطالب ریاضی برای دانش آموزان ساده تر، پایدارتر و عمیق تر می شود.