مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استرس والدگری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه استرس والدگری در مادران کودکان اتیستیک با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. نمونه شامل 90 نفر (45 مادر کودک درخودمانده و 45 مادر کودک بهنجار) می شود. هر دو گروه پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1990) را تکمیل کردندمادران کودکان اتیستیک به صورت در دسترس انتخاب گردیدند. مادران کودکان اتیستیک با نمونه ای متشکل از 45 مادر کودک عادی که از لحاظ تحصیلات، سن کودک و وضعیت اقتصادی و اجتماعی همتا شده بودند مقایسه شدند. داده ها با استفاده از آزمون MANOVA تحلیل شد. نتایج نشان دادند که استرس والدگری در مادران کودکان اتیستیک در هر دو قلمرو والدگری و قلمرو کودک و هم چنین استرس والدگری کل به طور معنادار بالاتر از مادران کودکان بهنجار بود. مادران کودکان اتیستیک با استرس های بسیار مواجه اند که این استرس می تواند مربوط به کودک، والد یا جامعه باشد. از جمله ماهیت مبهم اختلال اتیسم، خصوصیات کودک، نگرانی راجع به تداوم شرایط، پذیرش کم جامعه و حتی سایر اعضای خانواده نسبت به رفتارهای کودک درخودمانده و نیز شکست در دریافت حمایت های اجتماعی می تواند در بروز این استرس مؤثر باشد.
بررسی سلامت روانی و استرس والد گری در میان والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یافته های پژوهشی نشان می دهند که انطباق خانواده تحت تاثیر کودککم توان ذهنی قرار می گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانوادگی، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی والدین با استرس و سلامت روانی در میان والدین کودکان کم توان ذهنی انجام شد.
روش: 200 نفراز والدین (70 پدر و 130 مادر) مطالعه شدند، و به پرسش نامه های شاخص استرس والدین، سلامت روانی، مقیاس سنجش خانواده و پرسشنامه خصوصیات جمعیت شناختی والد و کودکپاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی و رگرسیون بررسی شدند.
یافته ها: از میان ویژگی های کودک، بین سن کودک، استرس والدگری و سلامت روانی رابطه منفی وجود داشت. بین شدت کم توانی ذهنی کودکو سلامت روانی رابطه منفی و معنادار بود. بین درآمد خانواده با تنیدگی والدین و سلامت روانی نیز رابطه منفی بود. همبستگی بین متغیر های نقش،حل مشکل و ابراز عواطف با سلامت روانی واسترس والدگری منفی بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد، متغیرهای ویژگیهای کودک، عملکرد خانواده و عوامل جمعیت شناختی قادر به پیش بینی واریانس استرس والدگری و سلامت روانی هستند.
نتیجه گیری: متغیر های عملکرد خانواده، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی با سلامت روانی و استرس والدگری رابطه دارند و قادر به پیش بینی آن ها هستند.
مقایسه استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادران کودکان دارای اتیسم با مادران کودکان دارای رشد معمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:همان طور که مطالعات نشان داده است، معلولیت فرزندان در خانواده مانع از آن می شود که خانواده بتواند، کارکردهای متعارف خود را به نحو مطلوب داشته باشد، لذا در این خصوص نیازمند توجه و همیاری می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد، استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادرانی که دارای کودک اتیسم هستند را بررسی و با مادران دارای کودک با رشد معمول، مورد مقایسه قرار دهد. روش:طرح پژوهش حاضر از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک اتیسم و کودک دارای رشد معمول شهر تهران بود. 85 نفر از مادران کودک دارای رشد معمول با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و 58 نفر از مادران دارای کودک اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. از مقیاس استرس والدینی بری و جونز (1995)، مقیاس رضایت مندی خانواده السون و ویلسون (1989) و پرسشنامه کارکرد خانواده السون و همکاران (1985) در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. یافته ها:نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده های دارای کودک اتیسم با کودک دارای رشد معمول تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استرس والدگری در مادران کودکان دارای اتیسم نسبت به والدین کودکان دارای رشد معمول بیشتر و رضایتمندی و کارکرد خانواده آنان ضعیف تر است که این نتیجه می تواند به خاطر ویژگی های این کودکان باشد، بنابراین دقت به وضعیت سلامت و حمایت از والدین دارای کودک اتیسم توصیه می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در مراکز آموزش و توانبخشی کودکان مبتلا به اتیسم برنامه هایی جهت ارتقاء سلامت روان والدین به خصوص مادران طراحی گردد.
تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری و سبک های حل تعارض زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر سبک های حل تعارض و استرس والدگری در زنان متأهل شهر یزد به روش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره و خانواده شهر یزد بود که تعداد 30 نفر (دو گروه 15 نفره برای آزمایش و کنترل) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه راهبردهای حل تعارض اشتراوس و استرس والدگری بود. داده های پژوهش به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) باعث کاهش میزان استرس والدگری شرکت کنندگان پژوهش می شود. همچنین یافته ها نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در فرآیند حل تعارض و خرده مقیاس های آن یعنی، خرده مقیاس کلامی، خرده مقیاس کاهش میزان غفلت و خرده مقیاس افزایش میزان گذشت مؤثر بود.
صبر مادر و پرخاشگری کودک: نقش میانجی استرس والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی استرس والدگری در رابطه میان مؤلفه های صبر مادر و پرخاشگری کودک انجام گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 195 نفر از مادران کودکان پیش دبستانی شهر کازرون بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از سه مقیاس صبر بزرگسالان خرمائی، فرمانی و سلطانی، استرس والدگری آبیدین، و برون ریزی-پرخاشگری سیاهه رفتار سازگار کودک کوان، کوان و همینگ پاسخ دادند. این پژوهش به لحاظ روش در دسته مطالعات همبستگی قرار گرفته است. همچنین، داده ها با استفاده از الگوی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS 22 تحلیل شدند. نتایج گویای این بود که از بین مؤلفه های صبر مادر تنها استقامت رابطه منفی معنی داری با پرخاشگری کودک پیش دبستانی دارد. همچنین، در این رابطه استرس والدگری نقش واسطه ای دارد، و کاهش پرخاشگری کودک از طریق همین نقش واسطه ای است. بنابراین، با توجه به یافته های آماری می توان گفت که صبر مادر به عنوان یک توانمندی اخلاقی، توانایی پیش بینی پرخاشگری کودک از طریق کاهش استرس والدگری را دارد.
مقایسه درک ریتم شنیداری و استرس والدگری در کودکان دختر و پسر دارای اختلالات یادگیری (دیکته و ریاضی)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه درک ریتم شنیداری و استرس والدگری در کودکان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری (دیکته و ریاضی) بود. بدین منظور نمونه ای شامل 75 دختر و 75 پسر به همراه مادرانشان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از آزمون ادراک شنیداری تست وپمن و پرسشنامه استرس والدگری ابدین (1983) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی نمونه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین ادراک ریتم شنیداری کودکان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که کودکان دختر از میانگین بالاتر درک ریتم شنیداری نسبت به کودکان پسر برخوردار بودند. همچنین نتایج نشان داد بین استرس والدگری و مؤلفه های آن در مادران کودکان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد به نحوی که مادران دارای کودک دختر مبتلا به اختلال یادگیری از سطوح بالاتر استرس والدگری در همه مؤلفه ها نسبت به مادران دارای کودک پسر برخوردار بودند. و به طور کلی یک رابطه دو طرفه بین استرس والدین و مشکلات رفتاری کودک برای مادران و پدران وجود دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رابطه والد-فرزندی، استرس والدگری و سخت رویی مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر رابطه والد-فرزندی، استرس والدگری، و سخت رویی در مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی-بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با شیوه پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمام مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/بیش فعالی بود که کودکان شان در مدارس شهر سنندج مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا 30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه رابطه مادر-کودک (پیانتا، 1992)، شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1995) و پرسش نامه سخت رویی (کوباسا، 1979). گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه دو ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هردو گروه مجدداً اجرا شد. همچنین برای پیگیری اثرات مداخله، پس از2 ماه ابزارهای پژوهش دوباره اجرا شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات استرس والدگری کاهش یافته، رابطه والد فرزندی و سخت رویی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته است و این افزایش در مدت پیگیری دو ماهه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، سخت رویی، و رابطه والد فرزندی مادران دارای فرزند با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی مؤثر بوده است.
مقایسه استرس والدگری و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و والدین کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و اتیسم از اختلالات عصبی-رشدی هستند که برای والدین و خانواده مشکلات متعددی در حوزه هایی چون فرزندپروری و سلامت روانی والدین ایجاد می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه استرس والدگری و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیش فعالی و والدین کودکان مبتلا به اتیسم بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود . تعداد 60 والد (30 والد کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و 30 والد کودک مبتلا به اختلال اتیسم) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص استرس والدگری- فرم کوتاه ( آبیدین، 1983) و پرسشنامه صفت و حالت بیان خشم ( اسپیلبرگر، 1999) جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد نمرات ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭﺍﻟﺪﮔﺮی و مهارت های خودنظم دهی خشم در والدین کودکان مبتلا به اختلال اتیسم به طور معناداری بالاتر از والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود (05/0 P< ). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین کودکان مبتلا به اتیسم در مقایسه با والدین کودکان بیش فعال استرس والدگری بیشتری را تجربه می کنند و والدین کودکان بیش فعال از مهارت های خود نظم دهی خشم کمتری برخوردارند، که می تواند ناشی از نیاز های خاص این کودکان باشد. بدین ترتیب طراحی و اجرای مداخلات مناسب روان شناختی و آموزشی برای والدین این کودکان می تواند تا حد زیادی راهگشا باشد.
اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی برنامه آموزش نظامدار فرزندپروری (استپ) کارآمد بر استرس والدگری، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوان پسر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 133 مادر دارای نوجوان پسر 12 تا 18 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بود. ابتدا مادران به پرسشنامه استرس والدگری آبیدین (1983) پاسخ دادند. 87 مادر دارای استرس بالای والدگری تشخیص داده شدند. از بین آن ها 40 مادر که واجد ملاک های ورود بودند به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه های استرس والدگری آبیدین (1990)، دشواری نظم دهی هیجانی گارنفسکی (2001) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را در سه مرحله تکمیل کردند. آموزش نظامدار فرزندپروری کارآمد بر استرس والدگری آدلر-درایکورس (2004) به گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته ارائه و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر برنامه آموزش والدین بر استرس والدگری (87/9 =F، 003/0=P)، تنظیم هیجانی (39/9 =F، 004/0=P) و انعطاف پذیری شناختی (68/9 =F، 004/0=P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش این برنامه با اصلاح روابط مادران با پسران نوجوان شان، استرس والدگری را کاهش و تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی آن ها را ارتقاء می دهد، بنابراین برای پیشگیری و یا رفع تعارض بین والدین و پسران نوجوان می توان از آن استفاده کرد.
بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر به شیوه گروهی بر استرس والدگری مادران دارای فرزند با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به سندروم داون با چالش هایی مواجه هستند که باعث افزایش استرس والدگری در این مادران می شود . پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر به شیوه گروهی بر استرس والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به سندروم داون انجام شد. درقالب مطالعه ای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه کنترل، از میان مادران کودکان مبتلا به سندروم داون مراجعه کننده به مرکز جامع توان بخشی نوید عصر شهر تهران در سال 1397، نمونه ای به حجمِ 40 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری فرم کوتاه شاخص استرس والدگری آبیدین را تکمیل کردند. جلسات روان درمانی مثبت نگر در 8 جلسه 90دقیقه ای به شیوه گروهی و هفتگی برای شرکت کنندگان گروه آزمایش برگزار شد؛ اما آزمودنی های گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیریْ مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS20 استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر میزان استرس والدگری مادران گروه تحت مداخله را به طورِ معناداری کاهش داده بود و نتایج در دوره پیگیری یک ماهه نیز از ثبات لازم برخوردار بود (01/0 p <). نتایج این پژوهش اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در بهبود استرس والدگری مادران کودکان مبتلا به سندروم داون را تأیید کرد. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سندروم داون و ارائه افق ه ای جدی د در مداخلات بالینی تأکید دارد.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر رضایت مندی زناشویی و سبک های حل تعارض زنان متأهل شهر تهران
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
141 - 127
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) برسبک های حل تعارض، استرس والدگری در زنان متاهل شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل کلیه زنان متأهل منطقه 9 شهر تهران بودند، که مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز مشاوره و خانوده بودند. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری درسترس 30 نفر (دو گروه 15 نفره برای آزمایش و کنترل) انتخاب شد. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه راهبردهای حل تعارض، استرس والدگری بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای درمان مبتنی پذیرش و تعهد (ACT) باعث کاهش میزان استرس والدگری شرکت کنندگان پژوهش می شود. یافته ها همچنین نشان داد که اجرای درمان مبتنی بر بخشش در فرایند حل تعارض و خرده مقیاس های آن، باعث افزایش میزان کلامی، کاهش میزان غفلت و افزایش میزان گذشت در زنان متاهل می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر استرس والدگری و رابطه والد-کودک مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
83 - 98
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر استرس والدگری و رابطه والد-کودک مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی که به مراکز روان شناختی شهر اردبیل مراجعه کرده بود ند. از جامعه مذکور 30 نفر از مادران دارای کودک بیش فعال به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. طرح پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزموزن و پیگیری بود. به منظور جمع-آوری داده ها از شاخص استرس والدگری- فرم کوتاه آبیدین (1983) و پرسشنامه رابطه والد-کودک پیانتا (1994) استفاده شد. گروه آزمایش درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک را10 در جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دوبار دریافت کردند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از یک ماه ونیم مرحله پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نمرات گروه های آزمایش و کنترل در استرس والدگری و رابطه والد- کودک تفاوت معنی داری وجود دارد و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش استرس والدگری و ارتقاء رابطه والد-کودک مادران کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی اثربخش بود. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
48 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت استرس های والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در سایر نقش های آنان، هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زندگی خانوادگی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته و شاخص استرس های والدگری (آبیدین، 1990) استفاده و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزارSPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش زندگی خانوادگی باعث کاهش مولفه های استرس والدگری شامل احساس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، سلامت و انزوای اجتماعی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد شد (05/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر کاهش مولفه های استرس والدگری بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش آموزش زندگی خانوادگی در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود ویژگی های خانوادگی استفاده نمایند.
رابطه علّی استرس والدگری و هوش معنوی با بهزیستی روانی از طریق میانجی گری رضایت زناشویی در مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه علّی استرس والدگری و هوش معنوی با بهزیستی روانی از طریق میانجی گری رضایت زناشویی در مادران کودکان استثنایی به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان استثنایی شهر بجنورد بود که تعداد 210 نفر از ایشان به روش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استرس والدگری، هوش معنوی، بهزیستی روانی و رضایت زناشویی جمع آوری شد و مدل پیشنهادی بااستفاده از روش تحلیل مسیر ارزیابی گردید. همچنین برای آزمون روابط غیرمستقیم از آزمون بوت استراپ استفاده شد. مطابق نتایج، تمام مسیرهای مستقیم به جز مسیر استرس والدگری به بهزیستی روانی، معنادار بود. مسیرهای غیرمستقیم نیز از طریق رضایت زناشویی با بهزیستی روانی معنادار بود. براین اساس، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و می تواند الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه های پیشگیری از تنیدگی های تجربه شده مادران کودکان استثنایی و افزایش بهزیستی روانی آنها باشد.
اثربخشی درمان تعاملی بر استرس والدگری، خودتنظیمی هیجانی و پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان تعاملی (والد کودک) بر استرس والدگری، خودتنظیمی هیجانی و پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه کنترل بود. نمونه شامل 60 نفر از کودکان 5 تا 7 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود که به شکل تصادفی انتخاب و در دوگروه کنترل و دوگروه آزمایش گمارش شدند. برنامه درمان تعاملی والد-کودک برای دوگروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک، پرخاشگری شهیم، استرس والدینی آبیدین و خودتنظیمی هیجانی محقق ساخته جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان تعاملی تنها بر استرس والدگری و خودتنظیمی هیجانی گروه های کودکان 7-5 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثر بود. همچنین این روش درمانی بر استرس والدگری و خودتنظیمی هیجانی کودکان 7- 5 ساله مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده همراه با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثرتر از گروه بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش این روش درمانی به عنوان یک مداخله مؤثر در مشکلات هیجانی و جانبی کودکان مبتلا به اختلال آمیختگی اجتماعی بازداری نشده با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می تواند موردتوجه قرار گیرد.
پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری ، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۳۰-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی بود. روش پژوهش کمّی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 150 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استرس والدگری (آبدین، 1995)، پرسشنامه فراوالدگری (هاوک و هولدن، 2006)، مقیاس شفقت خود (نف، 2003) و مقیاس سرزندگی ذهنی (رایان و فردریک، 1997) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین فراوالدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی با استرس والدگری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/66 درصد واریانس استرس والدگری به وسیله فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان با ارتقاء فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی، استرس والدگری مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی را کاهش داد.
پیش بینی استرس والدگری بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی استرس والدگری بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه آمارى شامل تمامی مادران کودکان دارای فرزندان با نیازهای خاص شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 220 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه هاى استرس والدین، کیفیت زندگی زناشویی و طرح واره های ناسازگار اولیه را تکمیل کردند. جهت تحلیل فرضیات از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که کیفیت زندگی زناشویی توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی کند. علاوه بر این، طرح واره های ناسازگار اولیه توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی نماید و در نهایت، دو متغیر کیفیت زندگی زناشویی و طرح واره های ناسازگار اولیه توانستند استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی کنند.
اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر استرس والدگری مادران و پذیرش والدینی کودکان تیزهوش پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر استرس والدگری مادران و پذیرش والدینی کودکان تیزهوش پرخاشگر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کودکان پسر تیزهوش پرخاشگر 12-8 سال در شهر تهران در سال 1400 بود که 30 کودک با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و مادران آن ها در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، مداخله تحلیل رفتار متقابل را طی 8 جلسه 120 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس والدگری (آبیدین 1990) و پرسشنامه طرد- پذیرش والدین (رونر 2007) استفاده شد. داده های با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله تحلیل رفتار متقابل در کاهش استرس والدگری مادران و افزایش پذیرش والدینی کودکان تیزهوش پرخاشگر تأثیر داشته است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر استرس والدگری (33/10=F) و پذیرش والدینی (50/34=F) معنادار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت آموزش تحلیل رفتار متقابل از طریق شناخت ارزش های وجودی و بهبود ارتباطات بین فردی منجر به کاهش استرس والدگری و افزایش پذیرش والدینی کودکان تیزهوش پرخاشگر می شود.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدگری شود که داشتن فرزندی با اختلال طیف اُتیسم ازجمله آنها است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند اُتیستیک بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم شهر تهران در سال 1399 بود. از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی شاخص استرس والدگری )آبیدین، 1990 ( استفاده شد. گروه آزمایشی، مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در 12 جلسه 60 دقیقه ای )هر هفته یک جلسه( به صورت فردی، دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری یکراهه اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری )حس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، انزوای اجتماعی و سلامت والدین( مادران دارای فرزندان با اختلال طیف اُتیسم تأثیرگذار بوده است. اثربخشی بعد از دوره پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، راهبردی مؤثر در بهبود تمامی مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
مدل معادله ساختاری روابط بین خودآگاهی هیجانی نوجوانان و استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
269 - 276
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان "پیش بینی خودآگاهی هیجانی نوجوانان بر مبنای استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین بود که در سال ۱۴۰۰ در شهر یزد انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی با روش پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان (12-19) ساله به همراه والدینشان بود که ۲۲۰ (۱۰۱ پسر، ۱۱۹ دختر) نوجوان به همراه یکی از والدینشان که به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده بودند. داده های پژوهش توسط پرسش نامه های خودآگاهی هیجانی ریف و همکاران(2007)، استرس والدگری آبیدین(1990)، سبک فرزندپروری بامریند(1991) و خودانتقادی تامپسون و زوروف(2004)، با استفاده از نرم افزار spss و آموس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که هر سه متغیر استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین به طور مستقیم بر خودآگاهی هیجانی نوجوان تأثیر می گذارند. خودانتقادی والدین و آگاهی هیجانی نوجوان رابطه معکوس و معنادار ((P<0.001)استرس والدگری و آگاهی هیجانی ارتباط معکوس و معنادار (P<0.05)، سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مستقیم و معنادار (P<0.001)سبک فرزندپروری سهل گیرانه و آگاهی هیجانی رابطه معکوس و معنادار داشتند (P<0.001) اما بین سبک فرزندپروری استبدادی و آگاهی هیجانی ارتباط معناداری یافت نشد(P>0.05). بنابراین می توان نتیجه گرفت خودانتقادی والدین، استرس والدگری و سبک فرزند پروری والدین می تواند به طور مستقیم بر آگاهی هیجانی نوجوانان تاثیر بگذارد.