مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
آموزش تاب آوری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : بی سرپرستی و بدسرپرستی همواره اثرات روانی و تربیتی منفی بر کودکان داشته است. پژوهش حاضر با هدف هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر سبک های مقابله ای و خوش بینی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بود . روش : این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران 12 تا 16 ساله بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز نگهداری این کودکان در شهر اردبیل در سال 1395 بودند که از میان آنها 30 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای دهی شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، آموزش تاب آوری را طی 9 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله (پاکر و اندلر،1990) و خوش بینی ( شی یر، کارور و بریج ، 1994) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوورایانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه در سبک های مقابله ای مسئله مدار 0/0505/0 > P ، 15/16= F ) ، هیجان مدار (0/05 > P ، 36/9= F ) و خوش بینی (01/0> P ،21/24= F ) وجود داشت ولی در سبک مقابله اجتنابی (0/05 < P ، 45/1= F ) تأثیر معناداری یافت نشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تاب آوری با افزایش انعطاف پذیری و بهبود سلامت روان شناختی منجر به افزایش سبک های مقابله ای کارآمد و خوش بینی در کودکان بی سرپرست و بدسرپرست شده است بنابراین می توان از آموزش تاب آوری در جهت ارتقاء سلامت روانی و اجتماعی افراد استفاده نمود.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهزیستی روان شناختی دختران خیابانی دارای ختلال های برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهزیستی روان شناختی دختران خیابانی واجد اختلال های برونی سازی شده بود. در این مطالعه شبه تجربی، از جامعه آماری دختران 12 تا 16 ساله عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان شهر تهران، 94 نفر به مقیاس خودگزارش دهی آشنباخ و رسکورلا (2001) پاسخ دادند. 30 نفر با نمره 63 و بالاتر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در 15 جلسه آموزش تاب آوری شرکت کردند. پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (ریف و کیز، 1995) قبل و بعد از جلسات آموزشی توسط دختران تکمیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان دادند در تمامی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی به استثنای استقلال عمل، نمره های دختران گروه آزمایش بالاتر از گروه گواه بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت برنامه آموزش تاب آوری موجب افزایش بهزیستی روان شناختی دختران خیابانی دارای اختلال های برونی سازی شده می شود.
بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد آنها 124 نفر می باشد، حجم نمونه براساس معیارهای ورودی به 60 نفر تقلیل یافت و براساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 45 نفر، که به طور هدفمند انتخاب شده و به سه گروه 15 نفری به طور تصادفی تقسیم شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول مداخله ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم مداخله تاب آوری به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) و شادکامی آرگایل و لو (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تفاوت وجود دارد ( P<0.01 ). همچنین شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش بودند ( P<0.01 ). نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیرات مداخلات مثبت نگر بر امیدواری و شادکامی بیماران مولتیپل اسکروزیس می باشد.
اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1101-1109
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال طیف اتیسم در خانواده فشار و تنش های فراوانی ایجاد می کند و مادران این کودکان به عنوان مراقبان اصلی چالش های عاطفی و روانی زیادی تجربه می کنند. اما آیا آموزش تاب آوری خانواده می تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم ساکن شهر تهران در سال 1397 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 20 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد وگروه آزمایش برنامه آموزش تاب آوری خانواده (حسینی قمی و سلیمی بجستانی، 1391) را در 9 جلسه دریافت کردند ولی هیچ مداخله ای بر گروه گواه اجرا نشد. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1972) بود. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری خانواده بر کیفیت زندگی و سلامت روانی مادران اثربخش بوده است (0/05< P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش تاب آوری خانواده می تواند کیفیت زندگی و سلامت روانی را در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم افزایش دهد.
تعیین اثر بخشی آموزش تاب آوری بر کاهش گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران
منبع:
جامعه شناسی فرهنگی دوره یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
54-62
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس انجام شد. مواد و روش کار : روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 40 نفری از میان دانش آموزان (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه و انتصاب تصادفی آن ها به گروه های آزمایشی و گواه، از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون انجام شد. پس از آن تاب آوری را در دوازده جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده و پس از پایان این مدت به منظور مقایسه اثر این مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه گرایش به مواد افیونی، مقیاس تاب آوری کونور – دیویدسون و آزمون عزت نفس آیزنک استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله SPSS استفاده شد یافته ها : یافته ها نشان داد مقدار F بدست آمده در منبع تغییرات گروه، در سطح (0.05 p< ) در راستای آموزش تاب آوری برای تمامی فرضیات معنی دار بوده است . بحث و نتیجه گیری : آموزش تاب آوری بر افزایش تاب آوری، اعتماد به نفس و کاهش گرایش به مواد بطور معناداری اثربخش بوده است همچنین آموزش تاب آوری بر کاهش انتظارات منفی کلی و افزایش تغییرات انتظاری مثبت در خود و نفوذ در دیگران و افزایش انتظارات مثبت اندیشی و روانی در دانش آموزان به طور معناداری اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی کارکنان آتشنشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
103 - 113
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و آموزش تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی کارکنان آتشنشانی انجام گرفت. روش این مطالعه، آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در سازمان آتشنشانی شهر اردبیل در پاییز 1397 تشکیل دادند. تعداد 45 نفر از این افراد به روش تصادفی تصادفی انتخاب و در سه گروه آموزش تاب آوری (n=15)، آموزش تنظیم هیجان (n=15) و گروه گواه (n=15) به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های جمعیت شناختی، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و حساسیت اضطرابی فلوید و همکاران (2005) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین سه گروه آموزش تاب-آوری، آموزش تنظیم هبجان و کنترل در نمرات استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی وجود دارد (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ترس از نگرانی های بدنی اثربخشی بیشتری داشت (01/0>P). در کل نتایج پژوهش نشان داد که هر دو روش آموزش تاب آوری و تنظیم هیجان بر استرس ادراک شده و حساسیت اضطرابی آتشنشانان موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
38-52
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری دیابت از جمله بیماری های مزمن است که برای جلوگیری از عوارض آن تبعیت از درمان نقش بسزایی دارد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهب محور (RCBT) و آموزش تاب آوری در مؤلفه های تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است که از میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر نمونه نهایی در نظر گرفته و سپس به طور تصادفی ساده در سه گروه 15 نفره شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. یک گروه آزمایشی 10 جلسه 60 دقیقه ای درمان شناختی-رفتاری مذهب محور و گروه دیگر 9 جلسه 60 دقیقه ای آموزش تاب آوری دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیّره و آزمون توکی تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه گواه در پس آزمون تبعیت از درمان با کنترل پیش آزمون (001/0P= و 5/22F=) در سطح اطمینان 95 درصد (05/0P<) تفاوت وجود داشت؛ ولی در بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری (46/8F= و 2/0P=) در سطح 95 درصد (05/0P<) به لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری هر دو در افزایش تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت مؤثر است. بنابراین از هر دو روش می توان به عنوان روشی کمکی در درمان بیماران مبتلا به دیابت جهت افزایش تبعیت از درمان بهره برد.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق عامل از هم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است که علاوه بر خانواده بر جامعه نیز تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش ریسک طلاق و ناسازگاری زناشویی در زنان متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که به منظور طلاق در سال 1400-1399 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن متقاضی طلاق بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج MII (ادواردز، جوهانسون و بوث، 1987) و ناسازگاری بیر- استرنبرگDQ (بیر و استرنبرگ، 1977) استفاده شد. برای گروه آزمایشی آموزش تاب آوری در 8 جلسه یک ساعته و هفته ای دو بار برگزار شد، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری می تواند موجب کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق شود (05/0>p) اما به طور معناداری قادر به کاهش ناسازگاری زناشویی نشد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای بکارگیری روش آموزش تاب آوری در کاهش ریسک طلاق در زنان متقاضی طلاق باشد تا بدین وسیله مانع فروپاشی بنیان خانواده شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
149 - 162
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری های مزمن می باشد که مشکلات هیجانی می تواند در روند درمان آن تداخل ایجاد کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور (RCBT) و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران دیابت نوع دو انجام شده است . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد که از میان بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی ساده در سه گروه 15 نفر شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. یک گروه آزمایشی 10 جلسه 60 دقیقه ای RCBT و گروه دیگر 9 جلسه 60 دقیقه آموزش تاب آوری دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون ابرازگری هیجان با کنترل پیش آزمون در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت وجود دارد (05/p < ). همچنین بین دو گروه درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری نیز در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود ندارد (05/ 0 P < ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در افزایش ابرازگری هیجان بیماران دیابتی موثر است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای بیماران دیابتی مفید واقع شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در زنان دچار نشخوار فکری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
87 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت در زنان دچار نشخوار فکری بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل همه زنان دچار نشخوار فکری مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های مشاوره شهر تهران در سال 1396 بودند. از میان آنان 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش تاب آوری آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه های کفایت اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990) و سرسختی سلامت (گیبهارت و همکاران، 2001) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش تاب آوری به طور معناداری باعث افزایش کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت زنان دچار نشخوار فکری شد (05/0≥p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود کفایت اجتماعی و سرسختی سلامت از آموزش تاب آوری استفاده کنند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
93 - 109
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری به مادران بر کاهش استرس والدگری و ارتقای تاب آوری کودکان چهار تا شش سال انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر از مادران دارای کودک چهار تا شش ساله شهرستان میبد که در مرکز پیش دبستانی نوبهار در سال 99-98، در حال آموزش بودند؛ انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت برنامه آموزشی ارتقا و پرورش تاب آوری کودکان به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان هر دو گروه، قبل از شروع و در پایان مداخله آموزشی، مقیاس های استرس والدگری آبیدین و تاب آوری کودکان آنگار و لیبنبرگ را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروهی در استرس والدگری (25/27=F، 01/0>P) و تاب آوری کودکان (21/37=F، 01/0>P) معنادار می باشد. به عبارتی، آموزش تاب آوری به والدین، بر کاهش استرس والدگری و افزایش تاب آوری کودکان اثربخشی معناداری دارد. بنابراین می توان از آموزش تاب آوری به مادران در جهت بهبود تاب آوری کودکان و کاهش استرس والدگری بهره برد.
مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
243 - 265
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری، شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ملال جنسیتی بودند که از طریق عضویت در گروه های رسمی افراد مبتلا به ملال جنسیتی و با تشخیص قطعی از طریق مصاحبه تشخیصی روان شناس بالینی در شهر اصفهان در سال 1401 بودند. نمونه گیری به روش در دسترس مبتنی بر معیارهای ورود انجام و 45 تن از مادران انتخاب و به طور تصادفی و با استفاده از قرعه کشی در سه گروه (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) و هر گروه به تعداد 15 تن جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های سازگاری اجتماعی بل (1961) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری شد. آموزش تاب آوری (تدوین و اعتبارسنجی شده در مطالعه حاضر) و روان شناسی مثبت نگر مبتنی بر نظریه سلیگمن و همکاران (2006) هر یک طی 9 جلسه 95 دقیقه ای اجرا و گروه گواه آموزش را بعد از اتمام کار دریافت کردند. در راستای تحلیل استنباطی، داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا تاب آوری (94/9=F، 01/0> p ) مادران اثربخش بود. اما آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر ارتقا سازگاری اجتماعی (80/3=F، 05/0> p ) مادران اثربخش نبود. همچنین بین دو گروه آموزش تاب آوری و آموزش مثبت نگر با گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p )، ولی بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0< p ). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش تاب آوری و روان شناسی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری مادران افراد دارای ملال جنسیتی بود. می توان از این دو نوع آموزش برای کمک به ارتقاءتاب آوری مادران این افراد استفاده کرد