مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مؤسسات آموزشی
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییراتی که مستمراً در جامعه رخ می دهد تمامی ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است . آموزش نیز مصون از این تغییرات نبوده است . پیشرفت در فن آوری های ارتباطی و افزایش افراد متقاضی آموزش ، آموزش را وادار به تغییر نموده است . آموزش از راه دور به عنوان راه حلی برای این چالش ها در قرن نوزدهم بوجود آمد و مسیری تکاملی طی کرده است . آموزش از راه دور نوعی روش ارتباطی با استفاده از رسانه به منظور یادگیری سیستماتیک است که در آن فراگیر و آموزشگر در مسافتی دور از یکدیگر قرار دارند. خصوصیت عمده آموزش از راه دور گفتگوی آموزش هدایتی است که نشانگر ارتباط دو طرفه و پیوسته بین فراگیر و آموزشگر است. نظام آموزش از راه دور همانند دیگر نظام های آموزشی دارای اجزایی است . اجزای اصلی این نظام با توجه به ویژگی های خاص خود شامل : 1- کارکنان آموزشی ، که آموزشگر رکن اصلی آن است ، 2- مؤسسه آموزشی که می تواند به صورت مستقل یا مرکب باشد. 3- رسانه و مواد آموزشی است که به صورت ساده و ترکیبی وجود دارد. این رسانه ها در انواع انسانی ، چاپی و الکترونیکی می باشد . این پژوهش که از طریق مطالعه کتابخانه ای انجام شده است به بیان ضرورت ، تعاریف ، خصوصیات ، موارد کاربرد و اجزاء این نظام می پردازد. این مقاله پس از تشریح ضرورت ، تعاریف و ویژگی های نظام آموزش از راه دور به بررسی تفصیلی اجزاء ان پرداخته و در نهایت مدلی از اجزاء نظام آموزش از راه دور ارائه می دهد ، که از آن برای آموزش کارکنان می توان بهره گرفت.
بررسی نقش میانجی دینداری در تحلیل عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزه روان شناسی تربیتی توجه به اصل مسئولیت پذیری برای رشد و تکامل آن در انسان است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان انجام شده است. در راستای دستیابی به اهداف مطالعه، اطلاعات لازم از نمونه آماری شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب جمع آوری شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 20 و AMOS 20 انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک الگو سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. بر مبنای الگوی مفهومی پژوهش، فرض بر این است که عواملی مانند خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه، متغیرهای مستقل، ضمن دارابودن اثر مستقیم بر متغیر وابسته مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و با متغیر میانجی عامل دینداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان اثر می گذارند. نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داد بین خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه با متغیر وابسته مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان ارتیاط مثبت و معناداری وجود دارد و این متغیرها 57% از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین، براساس نتایج الگوی ساختاری میانجی مشخص شد متغیر دینداری در رابطة بین متغیرهای خانواده، دوستان و همسالان، سیستم آموزشی و رسانه نقش میانجی دارد.
بررسی نقش جوّ مسموم سازمان در تسهیم دانش با میانجی گری حمایت سازمانی ادراک شده در مؤسسات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
43 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تأثیر جو مسموم سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده بر تسهیم دانش است. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این مطالعه ۱۶۴۸ نفر از کارکنان مؤسسات آموزشی شهرستان سراب است. با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۱۳ نفر تعیین و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد که بعد از حذف داده های پرت، تعداد نمونه به ۲۴۸ نفر رسید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد جو مسموم سازمانی روستایی، تسهیم دانش دیکسون و پرسشنامه استاندارد حمایت سازمانی ادراک شده گردآوری شد که بر مبنای مدل آلن و همکاران طراحی و اعتباریابی شده بود. تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گرفتن از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج گویای برازش مدل مفهومی و تأیید تمامی فرضیه ها است؛ به نحوی که همه اثرات مستقیم در مدل ارائه شده و همچنین اثر غیرمستقیم جو مسموم سازمانی بر تسهیم دانش از طریق میانجی گری حمایت سازمانی ادراک شده مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش بیان می دارد که حمایت سازمانی ادراک شده می تواند اثر منفی جو مسموم سازمانی را بر تسهیم دانش کارکنان مؤسسات آموزشی کاهش دهد؛ بنابراین لازم است جو مؤسسات آموزشی فاقد مسمویت باشد تا نیت سازمان در ارائه حمایت ها بر کارکنان آشکار شود و بدین ترتیب آن ها تسهیم دانش را مغایر با منافع خود تلقی نکنند.
توسعه ی الگوی فرایندی پیشران ها و پیامدهای تجاری سازی آموزش عالی: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
56 - 72
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر،اصول بازار و معیارهای تجاری بر قوانین و ارزش های مؤسسات آموزشی مسلط شده اند به گونه ای که در این نگرش،مؤسسات آموزشی به عنوان بنگاه اقتصادی و فراگیر به عنوان مصرف کننده در نظر گرفته می شود. بررسی فرایند شکل گیری این نگرش، زمینه ها و پیامدهای آن می تواند در مدیریت صحیح آن مؤثر باشد.بنابراین هدف پژوهش ارائه الگوی مفهومی تجاری سازی آموزش از دیدگاه مجریان بوده است. رویکرد پژوهش کیفی بود و از روش از نظریه داده بنیاد سیستماتیک استفاده شد.جامعه آماری پژوهش 20 نفر از اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزشی اصفهان بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه عمیق و سؤالات باز جمع آوری شده است.سپس این مصاحبه های کیفی با نرم افزار Atlas.Ti کدگذاری انجام شد. بادسته بندی کدهای باز مقوله های اصلی شناسایی ودرمرحله پایانی با مشخص شدن ارتباط بین مقوله ها کدگذاری محوری و گزینشی انجام و مدل الگوی مفهومی ارائه شد.تحلیل داده های کیفی الگوی مفهومی فرایند تجاری سازی آموزش را در 5 بُعد شرایط علِّی (افزایش تقاضا برای آموزش،بحران اقتصادی دولت ) شرایط زمینه ای (قوانین آموزشی جهانی و داخلی، تحولات آموزشی) شرایط مداخله گر(جهانی شدن،نظم نوین جهانی، تحول فرهنگی، اقتصادی و سیاسی)، مقوله مرکزی (تقاضا برای افزایش درآمد مؤسسات آموزشی) راهبردها (کسب درآمد ازآموزش از طریق تجاری سازی آموزش، خصوصی سازی آموزش) وپیامدها(9 پیامد مثبت و 21 پیامد منفی تجاری سازی آموزش) را شامل می شود. پژوهش با بررسی مقوله مرکزی تقاضا برای افزایش درآمد مؤسسات آموزشی عوامل علی، شرایط زمینه ای فرهنگی و شرایط مداخله گررابررسی کرده وتوصیه هایی رادرجهت سیاست گذاری دولت درروند ارائه خدمات آموزشی مؤسسات پیشنهاد داده است.
ارزشیابی و آسیب شناسی مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشکده مدیریت دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
9 - 32
حوزه های تخصصی:
امروزه علاوه بر سازمان های تجاری، مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها نیز به نظم و هماهنگی یکپارچه ای برای مطالعه، تحقیق و یادگیری سرمایه های دانش نیاز دارند. مؤسسات آموزشی موفق آنهایی هستند که بتوانند به طور مداوم دانش جدید تولید کرده و آن را به طور گسترده در سرتاسر سازمان منتشر کنند. محیط آموزشی امروزی با تغییرات و تقاضای زیادی روبرو می باشد در نتیجه بکارگیری روشی برای ایجاد دانش و پیاده سازی آن در این مؤسسات به منظور تحقق اهداف آموزشی و دستیابی به حداکثر منافع، ضروری می باشد. لذا هدف از این تحقیق، بررسی و ارزیابی مدیریت دانش در مؤسسات آموزشی می باشد. این تحقیق که از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد، وضعیت مدیریت دانش را در دانشکده های مدیریت سه دانشگاه مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق شامل اعضای هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و یزد است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel انجام گرفته است. نتایج نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در هر سه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تربیت مدرس و یزد نامطلوب می باشد و فقط وضعیت بعضی از مؤلفه ها در آنها مطلوب است.
ارائه الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری با رویکرد کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شیوع کووید-19 تقریباً بر همه جنبه های زندگی از جمله آموزش تأثیر گذاشته و فناوری تقریباً به طور کامل جایگزین محیط آموزشی و یادگیری حضوری مرسوم شده است. رایانش ابری به طور گسترده در آموزش، به ویژه در آموزش عالی، برای دسترسی آنلاین و به اشتراک گذاری منابع آموزشی، اطلاعات آموزشی، یادداشت ها، سخنرانی ها و ارزیابی های آکادمیک استفاده می شود. بنابراین، این مطالعه به بررسی الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری پرداخت.روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی است که با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد. محدوده مطالعات ادارات آموزش و پرورش استان گلستان و جامعه آماری پژوهش خبرگان آگاه به حوزه تحقیق بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت هدفمند و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته بود که پس از 13 مصاحبه به اشباع نظری رسید. جهت تعیین روایی از معیار مقبولیت و جهت تعیین پایایی از روش توافق درونی با مقدار 4/76 درصد استفاده شد. داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که 55 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی با رویکرد داده بنیاد شناسایی شد؛ به طوری که برای شرایط علّی یک مقوله اصلی توانمندسازی مدیران و معلمان آموزش وپرورش، برای شرایط زمینه ای دو مقوله اصلی تقویت زیرساخت های یادگیری ابر در آموزش سازمانی و تشکیل انجمن های یادگیری پشتیبان، برای شرایط مداخله گر دو مقوله اصلی امنیت و اعتماد، برای پدیده محوری یک مقوله اصلی نظام مدیریت آموزشی، برای راهبردها دو مقوله اصلی توسعه نظام برنامه درسی و استفاده از تکنولوژی خدمات ابری در زمینه آموزش الکترونیکی و برای پیامدها یک مقوله اصلی پیامدها شناسایی شد. در نهایت، الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری با رویکرد کیفی داده بنیاد ترسیم شد.نتیجه گیری: الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در مؤسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری می تواند به متخصصان و برنامه ریزان نظام های آموزشی در بهبود شرایط آموزشی کمک نماید.