برنامه درسی و آموزش یادگیرنده محور (چشم انداز برنامه درسی و آموزش)

برنامه درسی و آموزش یادگیرنده محور (چشم انداز برنامه درسی و آموزش)

چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم بهار 1402 شماره 1

مقالات

۱.

تجارب زیسته دبیران از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه

کلیدواژه‌ها: تجارب زیسته معلمان زبان انگلیسی ناکارآمدی آموزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف پژوهش حاضر با هدف توصیف ادراک و تجارب زیسته معلمان زبان انگلیسی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه شهر تبریز انجام یافته است. رویکرد مطالعه حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان در پژوهش، کلیه معلمان زبان انگلیسی مقطع متوسطه اول شهر تبریز در نواحی 5 گانه بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (18 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط پژوهشگران به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش اسمیت استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که علل اصلی ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی شامل: ناکارآمدی ساختاری نظام آموزشی زبان انگلیسی؛ ناکارآمدی کتب درسی زبان انگلیسی؛ ناکارآمدی دانش آموزان؛ ناکارآمدی معلمان؛ ناکارآمدی مدرسه؛ ناکارآمدی اولیا؛ ناکارآمدی مسئولین؛ ناکارآمدی رسانه و راهکارها بودند که این تم ها برگرفته از 75 مضمون می باشند.
۲.

مقایسه اثر بخشی روش آموزش حضوری و مجازی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر قم

کلیدواژه‌ها: یادگیری یادگیری مجازی یادگیری حضوری یادداری آموزش حضوری آموزش مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
پیشینه و اهداف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر روش آموزش حضوری و مجازی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان پسر دوره ابتدایی مدرسه فرهنگ در شهر قم بود. روش ها: روش پ ژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بوده است. لازم به ذکر است ک ه در پ ژوهش حاض ر روش نمون ه گی ری به صورت غیر تصادفی (در دسترس و داوطلبانه) ب وده و روش ج ایگزینی دانش آموزان در گ روه ه ای آزمایش به صورت تصادفی بوده است. بر همین اساس، از طرح پژوهش نوع پیش آزمون-پس آزمون استفاده شده است. و داده های تحقیق از طریق آزمون محقق ساخته ، یادگیری و یادداری در درس فارسی را مورد مطالعه قرار داده و تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار SPSS22 صورت پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در پ یش آزم ون ب ین می زان گروه کنترل پیشرفته چرخشی یادگیری دو گروه آموزش حضوری و مجازی تفاوت معناداری مشاهده نمی شود، ول ی در پ س آزم ون بین میزان یادگیری گروه حضوری با میزان یادگیری گروه مجازی تف اوت معن اداری مش اهده می شود. به همین ترتیب بین میزان یادداری گروه مجازی با میزان ی ادداری گ روه حض وری تفاوت معناداری مشاهده می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت گه یادگیری مجازی ب ه ش رط اجرای درست می تواند بر میزان یادگیری تأثیر مثبتی بگذارد.
۳.

امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تلفیقی علوم تجربی علوم اجتماعی تربیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی در دروس علوم تجربی، علوم اجتماعی و تربیت بدنی دوره ابتدایی از نگاه معلمان و متخصصان برنامه درسی انجام پذیرفت. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان برنامه درسی عضو ثابت انجمن مطالعات برنامه درسی ایران(500 نفر) و معلمان دوره ابتدایی شهر همدان(2149 نفر) که درسال تحصیلی 1399-1400 به تدریس اشتغال دارند می باشد. برای انتخاب نمونه ها درمورد متخصصان برنامه درسی 92 نفر و در بخش معلمان نیز 270 نفر از طریق فراخوان اینترنتی و به روش دردسترس با توجه به محدودیت تردد کرونا در پژوهش حاضر شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته امکان سنجی برنامه درسی تلفیقی بود که روایی آن از طریق روایی دلفی و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. در ادامه داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، آزمون های کالموگروف – اسمیرونوف، تحلیل واریانس، تی تک نمونه ای و آزمون خی تحلیل شد. یافته و نتیجه گیری: تحلیل های توصیفی و استنباطی داده ها با استفاده از آزمون های مذکور نشان می دهد که گروه معلمان و متخصصان هر دو تاکید داشتند که روش تلفیقی در هر سه حوزه اهداف، محتوی و روش تدریس امکان تلفیق وجود دارد. بنابراین می توان گفت تفاوتی بین نظر معلمان و گروه متخصصان وجود نداشته و این نظریه را مورد تأیید قرار داده است که این رویکرد، دانش آموزان را برای یادگیری بهتر و مداوم بر می انگیزد و قابلیت های لازم برای زندگی در قرن بیست و یکم را در آنان پرورش می-دهد.
۴.

نقش برنامه درسی پنهان بر تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی پنهان تفکر ارجاعی یادگیری خودراهبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
پیشینه و اهداف: هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش برنامه درسی پنهان بر تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر کاربردی و از آنجا که رابطه بین سه متغیر را بررسی می کند از نوع همبستگی است. روش ها: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ی دهم شهرستان بوکان هستند، در این تحقیق براساس فرمول کوکران235 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی دهم شهرستان بوکان به عنوان نمونه و به صورت نمونه گیری خوشه-ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های برنامه درسی پنهان تقی پور و غفاری(1389)؛ تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) و مقیاس یادگیری خودراهبر در دانش آموزان فیشر و همکاران(2001) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین برنامه درسی پنهان با تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر رابطه معناداری وجود دارد و برنامه درسی پنهان توانایی پیش بینی تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر را دارد. نتیجه گیری: بین برنامه درسی پنهان با تفکر ارجاعی و یادگیری خودراهبر رابطه معناداری وجود دارد.
۵.

بررسی میزان توجه به شاخص های اقتصاد مقاومتی در کتاب های درسی دوره ابتدایی

کلیدواژه‌ها: اقتصاد مقاومتی کتاب های درسی دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
زمینه و اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به شاخص های اقتصاد مقاومتی در محتوای کتاب های درسی پایه های پنجم و ششم دبستان بود. روش ها: داده های این پژوهش به روش تحلیل محتوا گردآوری و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری کتب درسی پایه پنجم (6 کتاب) و ششم ابتدایی (8 کتاب) بود که در مجموع محتوای 1655 صفحه از کتاب های درسی پایه های مذکورمورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل چک لیست کدگذاری شده بود. جهت تأیید روایی از دیدگاه متخصصان و تأیید پایایی از فرمول پایایی اسکات استفاده شد که 0.86 برآورد گردید. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد مؤلفه های «صرفه جویی و اسراف نکردن» با ضریب اهمیت 33/0؛ «عدم تضییع اموال جامعه» با ضریب اهمیت 32/0؛ «آموزش و فرهنگ سازی در اصلاح الگوی مصرف» با ضریب اهمیت 26/0؛ و «حمایت از تولید داخلی» با ضریب اهمیت 07/0 در رتبه های اول تا چهارم قرار داشتند و به مؤلفه های «مصرف تولیدات داخلی»؛ «تولید کالای با کیفیت» و «خودکفایی در تولید محصولات حیاتی»؛ با ضریب اهمیت صفر، هیچ توجهی نشده است. نتیجه گیری: با توجه به عدم توجه به مولفه های مصرف تولیدات داخلی، تولید کالای با کیفیت و خودکفایی و ضریب اهمیت برخی از مولفه های مهم اقتصاد مقاومتی، پیشنهاد می شود مفاهیم اقتصاد مقاومتی به کتاب های درسی دوره ابتدایی بیشتر راه یابد.
۶.

مروری بر نظریه های محتوا و انتخاب محتوا در ادبیات تخصصی حوزه مطالعات برنامه درسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی محتوا نظریه های انتخاب محتوا معیارهای انتخاب محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف این مطالعه تحلیل مفهوم محتوا در ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی است. روش این مطالعه واکاوی و استناد به نظریات متخصصان در زمینه انتخاب محتوای مناسب برای برنامه های درسی است. مجموعه ای از شواهد در این زمینه مورد استناد قرار گرفت که حکایت گر بروز جابجایی وسیله-هدف در اندیشه برنامه ریزان درسی است به این معنا که محتوا از ابزاری برای تحقق اهداف عالی آموزش به هدفی مستقل تبدیل شده است. این مدعا در اندیشه های اسپنسر تا آیزنر قابل ردیابی است. اسپنسر در پاسخ به این پرسش که کدام دانش ارزشمندترین است علم را در معنای آشنایی با پدیده ها مطرح می کند. دیویی ضمن پرهیز از تجویز و تحمیل محتوا بر معلمان کوشید رویکردی میان رشته ای برای آموزش دروس مختلف تبیین کند. هرست موضوع عدم تناسب منطقی یا روان شناختی دیسیپلین ها را برای آموزش مدرسه ای می پذیرد. آیزنر محتوا را ابزاری برای رسیدن به هدف دیگر می داند. نیل، برونر، فنیکس و بلوم ضمن اشاره به محدودیت های تلقی سنتی از محتوا، به جای انتخاب محتوای مناسب کوشیدند اصولی نظیر تسلط، علاقه، عمق و ساختار را در تدوین محتواهای درسی رعایت کنند. اندیشمندان انتقادی نظیر اپل، ژیرو و دال نیز تلقی سنتی از محتوا را دارای کارکردهای ایدئولوژیکی و اقتصادی می دانند و اعتقاد دارند که این تلقی باعث ایجاد محدودیت های نظام مند در فرایندهای آموزشی و نتایج تربیتی می گردد. در تحلیل نهایی، مجموعه شواهد نشان می دهد نوع تلقی برنامه ریزان درسی از محتوای برنامه درسی از خطوط فکری متخصصان این رشته فاصله گرفته و به شکل محدودتر و سنتی تری به نام محتوای متنی فرو کاسته شده است.